Telegram Web Link
#غزل_تازه

ما کِه هستیم؟ از کُجا این داستان آغاز شد؟
این مُسافرخانه‌ی مِهمان‌کُش از کِی باز شد؟

این‎که می‌گویند: ما مُحتاج و او مُشتاقِ ما...
احتیاج و اشتیاق، آخر کُجا اِبراز شد؟

مُدّتی از عقل گفت و مُدّتی در عشق خُفت؛
آدمی - گُم‌ در دلِ شب - داستان‌پرداز شد

این درختِ سوخته در انتظارِ نوبهار
پُرشکوفه‌ شاخسارش، هیزُمِ اعجاز شد

خنده‌دارد این تَپِش‌ها، این شُکوه‌ِ جستجو
مُرغِ بِسمِل، پَر فشاند و نامِ آن پرواز شد

نیست شاید آخِرَت غیر از همین دنیا - که نیست -
ذکر مِی گُل کرد امشب، کعبه هم شیراز شد!


#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
147👏29👍18🔥7🙏4👌3🥰2
❇️ اندکی از «بارِ هستی»

زمان ازدواجش که فرا رسید، نه نفر از او تقاضای وصلت کردند. همه دایره‌وار دورش زانو می‌زدند و او مانند یک شاهزاده در میان می‌ایستاد و نمی‌دانست کدام را انتخاب کند؛ نفر اوّل زیباتر بود، نفر دوم خوش‌مشرب‌تر بود، نفر سوم پول‌دارتر بود، نفر چهارم ورزش‌کارتر بود، نفر پنجم، به همه‌جای دنیا سفر کرده بود، نفر هشتم ویولون خوب می‌نواخت و نفر نهم از همه مردتر بود. اما همه آن‌ها به یک شکل زانو می‌زدند و زانوهای همه آن‌ها به یک صورت تاول زده بود. او بالاخره نفر نهم را انتخاب کرد، البته این انتخاب به دلیل آن نبود که نفر نهم از همه "مردتر" بود، بلکه چون در جریان عشق‌بازی از او حامله شد، ناچار شد با او ازدواج کند.

بدین ترتیب ترِزا متولد شد. افراد بی‌شمار خانواده که از همه‌جای کشور آمده بودند، روی گهواره کودک خم می‌شدند و پچ‌پچ می‌کردند. اما مادر پچ پچ نمی‌کرد بلکه به هشت خواستگار دیگرش می‌اندیشید و همه‌ی آن‌ها را بهتر از نفر نهم می یافت...

🔳بار هستی، میلان کوندرا، ترجمه پرویز همایون‌پور، نشر قطره، تهران ۱۳۸۹، ص ۷۲.

@abdolhamidziaei
51🤔28👍23😢16🔥7👌7🙏5😱4👏1
🏵️همایش بزرگ مثنوی‌خوانی «شرح اشتیاق»
🏵️به مناسبت «شب عُرس» #مولانا

شبی به یادمانی‌ماندنی در کنار اساتید برجسته ادبیات و شعر فارسی، اهالی موسیقی، سینما و…
با مثنوی‌خوانی و خوانش غزلیات شمس، سخنرانی، شعرخوانی، موسیقی و…
سخنران: دکتر عبدالحمید ضیایی
مثنوی‌خوانی: دکتر عبدالجبار کاکایی (ارتباط تصویری از قونیه)
میزبان: سعید بیابانکی
با شعرخوانی علیرضا بدیع، جواد زهتاب و آرزو سبزوار قهفرخی

جمعه ۲۳ آذر ماه از ساعت ۱۸:۳۰ الی ۲۱:۳۰
📍فرهنگسرای ارسباران (سیدخندان، خیابان جلفا)

🎟️ تهیه بلیت: https://cheraghak.com/event
🎟️ تهیه بلیت: تلگرام @cheraghak_ir

☎️ پشتیبانی: 09339898033
42👍5🔥4🙏4👏3😢2
☀️ ☀️
🔳 فلسفه‌ورزی، تمرین پُرسش‌گری سقراطی، رهایی از توده‌ای زیستن، عبور از متنِ میان‌مایگی و راه‌رفتن بر لبه‌ی جهان است؛ سفری مخاطره آمیز و دل‌انگیز!

دوستان علاقمند برای تهیه‌ی فایل‌های صوتی دوره‌های «زندگی با طعم فلسفه» و «آشنایی با فلسفه‌ی پسامدرن» می‌توانند به آیدی زیر در تلگرام یا اینستاگرام پیام دهند:

⬇️

@aghlemast


🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#آشتی_با_فلسفه
#فلسفه_به_زبان_ساده
#فلسفه_در_خیابان
#درس‌گفتارهای_دکتر_عبدالحمید_ضیایی
42👍4🔥3👏1
📌 قابل توجه همراهان عزیز سروش مولانا

چهاردهمین "مهرمولانا" را در تالار وحدت و متفاوت از هر سال برگزار می‌کنیم.

💢کنسرت گروه تنبورنوازان نسل خلیل با خوانندگی و سرپرستی هژیر مهرافروز ؛

خوانش کامل غزل‌های منتخب از مولانا با صدای:
عبدالجبار کاکایی
و
عبدالحمید ضیایی

را در بخش میانی کنسرت داریم.

پیش از آغاز نیز طی کلیپی، دقایقی کوتاه مروری داریم بر ۱۳ همایش پیشین‌ مهرمولانا.

📌طراحی، برنامه‌ریزی و اجرای این کنسرت در راستای تامین سرمایه برای ادامه‌ی انتشار فصلنامه‌ی نگاه آفتاب است.
شما می‌توانید با:
۱. خرید بلیت کنسرت،
و در صورت تمایل
۲. خرید شماره‌های ۱ تا ۶ نگاه آفتاب و
۳. خرید اشتراک شماره‌های ۷ و ۸ و ۹ و ۱۰
از فعالیت‌ها و تولیدات فرهنگی ارزشمند حمایت کنید.
برای آشنایی بیشتر با نگاه آفتاب صفحه‌ی اینستاگرام این نشریه را دنبال کنید.

http://instagram.com/negaheaftab

📌 برای تهیه‌ی هر یک از ۳ مورد بالا به شناسه‌ی @sorooshemewlana پیام دهید.

"ما با هم و کنار هم ایران را می‌سازیم"

#سروش_مولانا
#نسل_خلیل
#هژیر_مهرافروز
#مهر_مولانا

@sorooshemewlana
17👍17👏3🔥2🙏2👌2😢1
#غزل__بخوانیم

مُهیّا باش! روزی یا شبی ناگاه می‌آید
شبیه میهمانی سرزده از راه می‌آید

تو را در بقچه‌‌ای سرد و سپید و ساده می‌پیچد
دلت را آب و جارو کن که دارد ماه می‌آید

مگر نشنیده‌ای؟ بوییدن سیب است انگاری
به سمت هر کسی، با صورتی دلخواه می‌آید

پس از عمری که گفتی «لا الٰـهَ... جز خودت»، این‌بار
بخواهی یا نخواهی، بانگِ «اِلّا الله» می‌آید

بسوزان جامه‌ها را، بر فراز صخره‌ی تبعید
اگر از خود بمیری، مرگ هم کوتاه می‌آید

تو از نو، شوخی‌ات گل می‌کند، با گریه می‌گویی:
فراوانیّ و ارزانی‌ست...، شاید شاه می‌آید!

چرا غیر از دلت، دنبال دَلوِ دیگری هستی؟
صدای خسته‌ات از ژرفنای چاه می‌آید

مبارک باد این نومیدی از هر چیز و از هر کس!
که بعد از دل‌سپاری، عشق با تو راه می‌آید...

#عبدالحمید_ضیایی
#خویش_تن
#نشر_کاشی
@abdolhamidziaei
122👏21🔥11👍9😢5👌5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❇️چرا اندیشمندان ما به سرودن شعر رغبت بیشتری داشته‌اند؟

🔳 #عبدالحمید_ضیایی
🍃 #شعر_اندیشه
@abdolhamidziaei
71👍12🔥6🙏6👌5👏3🤔2
🔸غزل تازه

نمی‌گیری سراغی از نبودن‌های ما دیگر
دلت مثل نگاهت نیست با ما آشنا دیگر

در این آیینه‌ها، آن لحظه‌تصویرِ فراموشیم 
که حتی رفته‌ایم انگار از یادِ خدا دیگر 

تو هستی؟ نیستی؟ حرفی‌ بزن در این مِهِ مُبهم!
 تُهی شد معبدِ خاموشی‌ از وَهمِ صدا دیگر

طلسمِ کُهنه‌ی این باغ را، نشکست زیبایی 
نشد دستی دخیلِ شاخه‌ی خُشکِ دُعا دیگر

پُر از فکرِ فرار از این قطار و ریل‌ها هستم
 شبیه واگنی خالی، ملول از هرکجا دیگر...

نسیمی باز آورده است عطرِ زخم آهو تا
بگِریَم گِردبادِ شعله‌ور در خویش را دیگر

و شاید کبریای عشق، اوجِ عجزِ ما باشد؛
بمیرم هم نمی‌گویم: بیا،...، اما بیا دیگر!


#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
127👍21👏11🔥7😢7🙏2👌2
Forwarded from Amozegara
☀️درس‌گفتار آنلاین
شعر و اندیشه سهراب سپهری
دکتر عبدالحمید ضیایی

🌱سه‌شنبه ها ساعت ۲۱
هزینه دوره : ۵۰۰ هزار تومان
آغاز دوره : ۴ دی ماه
مدت دوره : ۸ جلسه

❇️ لینک مستقیم ثبت‌نام:

https://amozegara.com/product/andishesohrab/

به آموزگارا بپیوندید.

@amozegara
59👍2🔥2👏2
🔸آیا جستجو، غبار تماشا نیست؟

دارم کتاب «سیذارتا»ی هرمان هِسه را بعد از بیست و‌ پنج سال دوباره می‌خوانم.
در بخش پایانی داستان، گفتگویی میان سیذارتا و دوست قدیمی‌‌اش گویندا اتفاق می‌افتد.
حالا دیگر گویندا پیر شده است و پس از سال‌ها سیر و سلوک، هنوز با دلهره و شوری غریب در جستجوی «هدف» است و در چهره خسته‌اش، «رنجِ جستجوی پیاپی و شکست پیاپی» هویداست.
و سیذارتا دارد به او می‌گوید:
«شاید بیش از آن‌چه باید، می‌جویی و درآمدِ آن افزون‌جویی، همین نایافتن است... چون کسی که در جست و جو باشد، بسا چنین می‌شود که تنها آن چیز را که می‌جوید می‌بیند...»

بودای بیدار، حالا دیگر چاره‌ی جوینده‌ای را که اسیر و زبونِ «هدف» شده است، «هیچ هدفی نداشتن» می‌داند.

شب از نیمه گذشته و خواب از سرم پریده‌است. حالا می توانم در پایان کتاب سیذارتا را تماشا کنم که پیرو هیچ «آیین» خاصی نیست و می‌کوشد مهم‌ترین دریافته‌ی عمر خویش را در چند جمله برای دوستش گویندا و ما خلاصه‌ کند:
«چنین گمان دارم که مهرورزی، بزرگترین و ارجمندترین چیزهای جهان است»...

#عبدالحمید_ضیایی
🔳#کتاب_اعترافات
🍃 پاره‌ی سیزدهم
@abdolhamidziaei
175👍36👏14🔥7👌4🤔2🥰1😢1🙏1
💠 غزل بخوانیم

ما که‌ایم؟ عکس‌ها و قاب‌ها
تخته‌پاره‌ای رها بر آب‌ها

خسته‌ایم از حقایقِ کهن
نیست حرف تازه در کتاب‌ها

مثل موج، سرکشیم و دلخوشیم
گنجِ ماست مُشتی از حباب‌ها

دلبری برای صید مشتری؛
چیست آدمی جز این نقاب‌ها؟

مستطیلِ بی در و دریچه‌ای‌ست
مقصدِ تمام این شتاب‌ها

کو‌ اشاره‌ای به سمتِ روشنی؟
گم شدیم در غبارِ خواب‌ها...

#عبدالحمید_ضیایی
خبری نیست
🔺نشر هزاره ققنوس
@abdolhamidziaei
134👏19👍13🔥8👌7😢6🙏2🥰1
غزل متفاوط

شدیدِ شب، قحطِ استعاره
سکوت هفت آسمان و دریغ از نور یک ستاره!
چه ظِلِّ ظُلمی! چه محضِ دردی!

زَبورِ زیباییِ تبسُم
حلولِ مِی، حیرتِ تکلُم
تو آن درختِ پرنده‌پوشی!
چقدر زخم و
       نمی‌خروشی!
چه کرده‌ای با خودت! چه کردی؟

به ایل و گَردَش
به عشق و دردش
به آفتاب و سکوتِ زردش
          قسم! مبادا که برنگردی!

مرا در آغوش خود بگیر و 
        مپرس از عمقِ اندُهانم
مرا که در هم شکسته
                     نبودنِ تو
عجب نبَردی!

برهنه در بادِ مرگ و
گرسنه‌ی عطر نان
رفته‌ام به خوابِ باران
      چه صبح سردی
             چه صبح سردی!


#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei
103👍15👏14🔥9🤔8😢6👌3
2025/07/14 02:37:27
Back to Top
HTML Embed Code: