تکرار و پافشاری بر اصطلاحات « چهارشنبه آخر سال» و « روز طبیعت» به جای «چهارشنبه سوری» و « سیزده بدر»، اختلاف واقعیت بینی دیپلماسی ملی را نشان می دهد.
اشتباه از آنجاست که قرنهاست در چهارشنبه آخر سال، هیچ اتفاقی نمی افتد و سه شنبه شب آخر سال « چهارشنبه سوری » برگزار می شود و از طرفی روز نوروز به خاطر هفت سین( که هفت سینی هفت خوراکی با ریشه نام ایرانی) روی سفره هر خانه پهن می شود در واقع روز طبیعت است و نه صرفا سیزدهم فروردین. سیزدهم فروردین سیزده بدر است و نه فقط روز طبیعت.
بنابراین پافشاری بر اختلاف خوانش سنتهای ایرانیان، ژرفای فاصله تفاهم ملی را بازخوانی می کند.
برای مذاکره با بیگانگان به ویژه ترامپ، منطق حکم می کند ابتدا مفاهیم ملی در سطح مردم خودی مورد توافق قرار گیرد، تا برسیم به تفاهم با بیگانگان.
اشتباه از آنجاست که قرنهاست در چهارشنبه آخر سال، هیچ اتفاقی نمی افتد و سه شنبه شب آخر سال « چهارشنبه سوری » برگزار می شود و از طرفی روز نوروز به خاطر هفت سین( که هفت سینی هفت خوراکی با ریشه نام ایرانی) روی سفره هر خانه پهن می شود در واقع روز طبیعت است و نه صرفا سیزدهم فروردین. سیزدهم فروردین سیزده بدر است و نه فقط روز طبیعت.
بنابراین پافشاری بر اختلاف خوانش سنتهای ایرانیان، ژرفای فاصله تفاهم ملی را بازخوانی می کند.
برای مذاکره با بیگانگان به ویژه ترامپ، منطق حکم می کند ابتدا مفاهیم ملی در سطح مردم خودی مورد توافق قرار گیرد، تا برسیم به تفاهم با بیگانگان.
👍3❤1🔥1
جنگ جنگ تا پیروزی
پسرک یک لحظه تا من را دید اومد جلو و گفت: عمو میشه بیاین این ور تر یه چیزی بگم؟
دستم را با محبت به شانهاش زدم و با این حرکت اجازه دادم به صورت منطقی از دوستش فاصله بگیرد تا راحتتر صحبت کند.
مثل ابر بهار سالیان پیش، اشک می ریخت در سکوت. نجیبانه این پسرک چهارده ساله اشک می ریخت: بابام مادرم رو داره میزنه. میشه بگید بیاد پایین مثلا فوتبال بازی کنیم تا دعوا بخوابه؟!
یک تکه سنگ از خانه با خودم بردم و دم منزل آنها ایستادم. شصت پایم که یک سال و نیم است درد می کند، در برابر احتمال بازی فوتبال، شروع به تیر کشیدن و هشدار دادن بود.
جنگی نابرابر.
مرد پایین آمد. گوشهای شکستهاش، یادآور تشک کشتی آزاد است. با مهربانی در برابر چشمان نگرانش که جویا بود آبرویش حفظ شده یا خیر گفتم: یک تکه سنگ مشکوک یافتم از فلان جا. بیا ببین قیمتیه؟!
آرام تا دم کوچه گپ زدیم. سیگار از دهانش نمی افتاد.
باز برای اینکه صحبت در صحبت بیاورم گفتم:
این کالابرگ رو چطوری باید گرفت؟ تابحال استفاده نکردم.
توضیح داد که در مولوی یا محمدیه اگر از بنکدارها و کلی فروشان خرید کنیم بیشتر سود می کنیم.
جنگی نابرابر در برابر مشکلات معیشتی و گرانی و آسیبهای روانی آن را با هم در لابلای صحبتهای مثلا چگونگی نقد کردن کالابرگ، مرور می کردیم.
پسرکش را در آغوش کشید و گفت: بابا من میرم منزل مادربزرگ فردا برمی گردم.
تبعید خودخواسته؟!
نمی دانم. اما سیلی های سیاست داخلی است که چهره مردم را آبرومندانه سرخ نگه داشته است.
کو؟ کجا؟ به فکر آزادی از حصر آن یکی و این یکی هستند؟! بچهها به پیشواز ترقه بازی اند و فردا سه شنبه آخر سال است که دولت سالهاست به غلط چهارشنبه آخر سال می نامدش!
جنگی نابرابر در برابر اتفاقات ملموس.
غروب است و سومین شبی است که در آستانه نوروز، آمریکا به یمن حمله کرده است. مثل نوروزهای چند دهه اخیر.
نمی دانم جریان چیست که در نوروز آمریکا علاقهمند به حمله به یکی از کشورهای خاورمیانه است.
جنگی نابرابر.
فردا باید یک ماهی صید کنیم برای سبزی پلو. بیشتر مردم ذکر سبزی پلو با ماهی دارند و عازم عملیات جنگی نابرابر برای خرید سفره هفت سین هستند.
برخی نخود را جایگزین پسته کردهاند. گلوله های مشقی در جنگی نابرابر.
می گویند در جنگ شهرها بین ایران و عراق، وقتی موشکی اشتباه به خانهای فرود می آمد یا عمد، مردم شوخ طبعی خود را فراموش نمی کردند. امسال هم دم نوروز می خندیم. ترامپ هیچ غلطی نمی تواند بکند. بزرگتر از او هم نتوانسته کاری بکند. ما قرنهاست در بحبوحه حساس کنونی، در جنگی نابرابر گرفتار هستیم.
خدا رحمت کندمان. کاش نمی مردیم و می توانستیم شب جمعهای، شب چراغ برات آخرسالی، سرگور هم فاتحهای بخوانیم.
الفاتحه! چرا که زندهها در ترافیک اخرسال، سخت می توانند به زندگی برسند.
جنگ جنگ تا پیروزی....
پسرک یک لحظه تا من را دید اومد جلو و گفت: عمو میشه بیاین این ور تر یه چیزی بگم؟
دستم را با محبت به شانهاش زدم و با این حرکت اجازه دادم به صورت منطقی از دوستش فاصله بگیرد تا راحتتر صحبت کند.
مثل ابر بهار سالیان پیش، اشک می ریخت در سکوت. نجیبانه این پسرک چهارده ساله اشک می ریخت: بابام مادرم رو داره میزنه. میشه بگید بیاد پایین مثلا فوتبال بازی کنیم تا دعوا بخوابه؟!
یک تکه سنگ از خانه با خودم بردم و دم منزل آنها ایستادم. شصت پایم که یک سال و نیم است درد می کند، در برابر احتمال بازی فوتبال، شروع به تیر کشیدن و هشدار دادن بود.
جنگی نابرابر.
مرد پایین آمد. گوشهای شکستهاش، یادآور تشک کشتی آزاد است. با مهربانی در برابر چشمان نگرانش که جویا بود آبرویش حفظ شده یا خیر گفتم: یک تکه سنگ مشکوک یافتم از فلان جا. بیا ببین قیمتیه؟!
آرام تا دم کوچه گپ زدیم. سیگار از دهانش نمی افتاد.
باز برای اینکه صحبت در صحبت بیاورم گفتم:
این کالابرگ رو چطوری باید گرفت؟ تابحال استفاده نکردم.
توضیح داد که در مولوی یا محمدیه اگر از بنکدارها و کلی فروشان خرید کنیم بیشتر سود می کنیم.
جنگی نابرابر در برابر مشکلات معیشتی و گرانی و آسیبهای روانی آن را با هم در لابلای صحبتهای مثلا چگونگی نقد کردن کالابرگ، مرور می کردیم.
پسرکش را در آغوش کشید و گفت: بابا من میرم منزل مادربزرگ فردا برمی گردم.
تبعید خودخواسته؟!
نمی دانم. اما سیلی های سیاست داخلی است که چهره مردم را آبرومندانه سرخ نگه داشته است.
کو؟ کجا؟ به فکر آزادی از حصر آن یکی و این یکی هستند؟! بچهها به پیشواز ترقه بازی اند و فردا سه شنبه آخر سال است که دولت سالهاست به غلط چهارشنبه آخر سال می نامدش!
جنگی نابرابر در برابر اتفاقات ملموس.
غروب است و سومین شبی است که در آستانه نوروز، آمریکا به یمن حمله کرده است. مثل نوروزهای چند دهه اخیر.
نمی دانم جریان چیست که در نوروز آمریکا علاقهمند به حمله به یکی از کشورهای خاورمیانه است.
جنگی نابرابر.
فردا باید یک ماهی صید کنیم برای سبزی پلو. بیشتر مردم ذکر سبزی پلو با ماهی دارند و عازم عملیات جنگی نابرابر برای خرید سفره هفت سین هستند.
برخی نخود را جایگزین پسته کردهاند. گلوله های مشقی در جنگی نابرابر.
می گویند در جنگ شهرها بین ایران و عراق، وقتی موشکی اشتباه به خانهای فرود می آمد یا عمد، مردم شوخ طبعی خود را فراموش نمی کردند. امسال هم دم نوروز می خندیم. ترامپ هیچ غلطی نمی تواند بکند. بزرگتر از او هم نتوانسته کاری بکند. ما قرنهاست در بحبوحه حساس کنونی، در جنگی نابرابر گرفتار هستیم.
خدا رحمت کندمان. کاش نمی مردیم و می توانستیم شب جمعهای، شب چراغ برات آخرسالی، سرگور هم فاتحهای بخوانیم.
الفاتحه! چرا که زندهها در ترافیک اخرسال، سخت می توانند به زندگی برسند.
جنگ جنگ تا پیروزی....
❤1🔥1
Hooman
سی اسفند ماه هزار و چهارصد و سه است. دو ساعتی مانده است تا اول فروردین.
خیلیها تبریک و تهنیت نوروز را گفتهاند. من حتی چون حضرت امیر هنگام ضربت خوردن فرمود:« به خدای کعبه رستگار شدم.»، به صورت عجیبی سوگواری را گناه می دانم. رستگاری فردی که از دنیای کثیفتر از عطسه بز، هجرت کرده، سوگ ندارد.
چقدر سخت است ماندن در این بیغوله. به قول فروغ در شعر بصریاش« خانه سیاه است»:
شنبه
یکشنبه
دوشنبه
بهار
تابستان
و چرخه مدام طبیعت تکراری.
و تنها دلخوشی من همنفس بودن و همنشینی با بزرگان با تجربه بوده و هست. تنها دلخوشیام پایان مسوولیتها و حفظ امانتها.
چند دقیقه دیگر اول فروردین است و ظهر سی اسفند به صورت قراردادی نوروز شده اما ته مانده اسفند، چیز دیگری می گوید. انگار ته مانده غلیظ اسفند سال عجیبی ته گلویم را می سوزاند.
ناصر جبلی همین امسالی که میگویند کهنه شد، رفت و رفتنش برایم همواره تازه است.
دیوانش روی دستم مانده و مجموعه داستانش که باید چاپ کنم.
روانش شاد.
شرح عکس:
از راست استاد حمید جبلی، روانشاد ناصر جبلی و دکتر ( پزشک) و موزیسین مجید جبلی.
و من در آینه.
خدا ما را نیامرزیده نکشد.
سی اسفند ماه هزار و چهارصد و سه است. دو ساعتی مانده است تا اول فروردین.
خیلیها تبریک و تهنیت نوروز را گفتهاند. من حتی چون حضرت امیر هنگام ضربت خوردن فرمود:« به خدای کعبه رستگار شدم.»، به صورت عجیبی سوگواری را گناه می دانم. رستگاری فردی که از دنیای کثیفتر از عطسه بز، هجرت کرده، سوگ ندارد.
چقدر سخت است ماندن در این بیغوله. به قول فروغ در شعر بصریاش« خانه سیاه است»:
شنبه
یکشنبه
دوشنبه
بهار
تابستان
و چرخه مدام طبیعت تکراری.
و تنها دلخوشی من همنفس بودن و همنشینی با بزرگان با تجربه بوده و هست. تنها دلخوشیام پایان مسوولیتها و حفظ امانتها.
چند دقیقه دیگر اول فروردین است و ظهر سی اسفند به صورت قراردادی نوروز شده اما ته مانده اسفند، چیز دیگری می گوید. انگار ته مانده غلیظ اسفند سال عجیبی ته گلویم را می سوزاند.
ناصر جبلی همین امسالی که میگویند کهنه شد، رفت و رفتنش برایم همواره تازه است.
دیوانش روی دستم مانده و مجموعه داستانش که باید چاپ کنم.
روانش شاد.
شرح عکس:
از راست استاد حمید جبلی، روانشاد ناصر جبلی و دکتر ( پزشک) و موزیسین مجید جبلی.
و من در آینه.
خدا ما را نیامرزیده نکشد.
❤4
Forwarded from Vahid Online وحید آنلاین
آژانس اروپایی بهرهبرداری از ماهوارههای هواشناسی دیروز تصویر بالا رو منتشر کرده و در شرحش نوشته:
امروز در ساعت ۱۰:۰۱ به وقت اروپای مرکزی، خورشید دقیقاً بالای خط استوای زمین قرار داشت و اعتدال بهاری را نشان میداد! 🌸
در این لحظه سیاره ما نه به سمت خورشید متمایل است و نه از آن دور است و تقریباً روز/شب مساوی است. 🌓
این تصویر خیره کننده توسط Meteosat-12 اوایل صبح امروز ثبت شده است. 🛰
eumetsat
(ساعتی که دربارهاش توضیح دادند به وقت تهران میشد ۱۲:۳۱ یعنی لحظه تحویل سال ۱۴۰۴. عکس البته گویا دقیقا مربوط به همون لحظه نیست.)
واقعا دم شما گرم جناب عمر جان خیام
این عکس ۲ ساعت قبل از تحویل سال در ایران گرفته شده.
این است اعتدال بهاری
ofthesilentct
دقیقترین تقویم جهان از حکیم نیشابوری نزدیک به هزار سال پیش.
usertherapist
به نظرم باکلاسترین عید بین همهی اعیادِ همهی فرهنگها قطعاً نوروزه.
لحظهی نو شدن سال ما نه عدم قطعیتی داره، نه قراردادیه. دقیقاً همون لحظهایه که خورشید از استوای سماوی میگذره و به نقطهی اعتدال بهاری میرسه. علمیه، دقیقه، ثانیهاش هم قابل محاسبه است، عالیه، محشره.
نوروزتون مبارک.
mehrqd
📡 @VahidOnline
امروز در ساعت ۱۰:۰۱ به وقت اروپای مرکزی، خورشید دقیقاً بالای خط استوای زمین قرار داشت و اعتدال بهاری را نشان میداد! 🌸
در این لحظه سیاره ما نه به سمت خورشید متمایل است و نه از آن دور است و تقریباً روز/شب مساوی است. 🌓
این تصویر خیره کننده توسط Meteosat-12 اوایل صبح امروز ثبت شده است. 🛰
eumetsat
(ساعتی که دربارهاش توضیح دادند به وقت تهران میشد ۱۲:۳۱ یعنی لحظه تحویل سال ۱۴۰۴. عکس البته گویا دقیقا مربوط به همون لحظه نیست.)
واقعا دم شما گرم جناب عمر جان خیام
این عکس ۲ ساعت قبل از تحویل سال در ایران گرفته شده.
این است اعتدال بهاری
ofthesilentct
دقیقترین تقویم جهان از حکیم نیشابوری نزدیک به هزار سال پیش.
usertherapist
به نظرم باکلاسترین عید بین همهی اعیادِ همهی فرهنگها قطعاً نوروزه.
لحظهی نو شدن سال ما نه عدم قطعیتی داره، نه قراردادیه. دقیقاً همون لحظهایه که خورشید از استوای سماوی میگذره و به نقطهی اعتدال بهاری میرسه. علمیه، دقیقه، ثانیهاش هم قابل محاسبه است، عالیه، محشره.
نوروزتون مبارک.
mehrqd
📡 @VahidOnline
❤4
S5. E90. Time: 16:50
Lost.
ارکستر جیاچینو چقدر زیبا و بامعنا فالش می نوازد. موسیقی متن، در خدمت متن است نه برای موسیقی!
Lost.
ارکستر جیاچینو چقدر زیبا و بامعنا فالش می نوازد. موسیقی متن، در خدمت متن است نه برای موسیقی!
مجتبی کاشانی متخلص به ( م.سالک )
متولد 1327 در مشهد
فعالیت های تخصصی و شغلی: محقق، نویسنده و مشاور مدیریت عمومی و صنعتی
فعالیت ادبی: از سال 1349 در زمینه شعر ونویسندگی
فعالیت های فرهنگی و اجتماعی:
- بنیانگذار جامعه یاوری فرهنگی که هدف و فعالیت آن ایجاد مدارس و مراکز آموزشی و فرهنگی در مناطق محروم کشور است.
- صاحب امتیاز و مدیر مسئول فصلنامه یاوری
شاعر و مدیری كه مدرسه ساخت و ساخت و ساخت.
كلام بسیار نافذی داشت و شعرهایش بسیار روی آدمها تاثیر میگذاشت. مردم بدون هیچ توقعی در كنارش بودند.
مشاور مدیریتی شركتهای بزرگ ایران خودرو, ایساكو, سازمان صنایع ملی, سازمان مدیریت صنعتی, زامیاد, سایپا یدك, آذرآب, فومن شیمی, شركت الكتروكویر, پارچین, موسسه استاندارد و... برعهده داشت.
كاشاني، شاعري است كه مي توان او را در عين لمس واقعيت تلخ مثبت انديش دانست، شاعري است كه در فضاي شعري سپهري تنفس مي كند و بر آن است تا در كشش هاي صرفاً عاشقانه نپوسد و توصيه سهراب را كه شاعران وارث آب وخــرد و روشني اند را جامه عمل بپوشاند و افق از لاي شعرش سرك بكشد، سخنش از طلوع فرداها باشد و شاعر آب و گل آينه باشد. او تلاش مي كند به مخاطباني كه عمدتاً مديران فناوراني هستند كه در لابــه لاي چرخهاي صنعت وارداتي گير كرده اند درودي گرم بفرستد:
از میان کبود آهن و دود
می فرستم به اهل عشق درود
و به هر کس که اهل آزادی است
اهل شور آفرینی و شادی است
و به هر کس که شعر می خواند
شعر را شهر عشق می داند
حیف شد عاشقی ولی گم شد
خشکسالی نصیب مردم شد
باز باید به فکر عشق افتاد
هدیه شعر را به مردم داد
سخنم راه چشمه می پوید
و برای دل تو می گوید
سخنم از طلوع فردا هاست
افق از لای شعر من پیدا ست
رعد و برق دلم خراسانی ست
شعرهایم همیشه بارانی ست
گاه اشک است مایه سخنم
تا نگریم ز درد دم نزنم
گاهی از شعر اگر گریزانم
باز می گیرد او گریبانم
سخنم هر کجا کمی گیرا ست
رد پای دل شما و خدا ست
هر کسی دل به کار مردم داد
شعرهایم نثار ایشان باد
قسمت هایی از وصیت نامه ایشان:
حاصل عمر من برای ملتم و برای کشورم تا این تاریخ 200 مجتمع آموزشی است که با پول مردم و دوستانم در جامعه یوری ساختم. پنج کتاب شعر است که برای مردم و به عشق خدا و آنها سروده شده است و تعدادی کارخانه منظم و زیبا و بهداشتی شده و هزاران کارگر و کارمند و متخصص فرهنگ یافته صنعتی است. امیدوارم از آنها پاسداری شود.
به هر حال به قول پاستور، من آنچه در توان داشتم انجام دادم و اینک در لحظه وداع از این نظر احساس شرمندگی نمی کنم و این را به خوبی در به اهل آینده در کتاب روزنه گفته ام.
تعدادی از تالیفات ایشان:
شعر:
● دانه باشیم نه سیب
● به همین آسانی
● خویش را باور کن
● از خواف تا ابیانه
● باران عشق
● به آیندگان
● روزنه
● پل
مدیریت:
● نقش دل در مدیریت
● از گاراژ تا کلینیک
اغلب این کتب توسط انتشارات دستان به چاپ رسیده است که در فروشگاه اینترنتی آدینه بوک قابل دسترسی و خرید می باشد.
منبع: وبلاگ اندیشههای نیروبخش
متولد 1327 در مشهد
فعالیت های تخصصی و شغلی: محقق، نویسنده و مشاور مدیریت عمومی و صنعتی
فعالیت ادبی: از سال 1349 در زمینه شعر ونویسندگی
فعالیت های فرهنگی و اجتماعی:
- بنیانگذار جامعه یاوری فرهنگی که هدف و فعالیت آن ایجاد مدارس و مراکز آموزشی و فرهنگی در مناطق محروم کشور است.
- صاحب امتیاز و مدیر مسئول فصلنامه یاوری
شاعر و مدیری كه مدرسه ساخت و ساخت و ساخت.
كلام بسیار نافذی داشت و شعرهایش بسیار روی آدمها تاثیر میگذاشت. مردم بدون هیچ توقعی در كنارش بودند.
مشاور مدیریتی شركتهای بزرگ ایران خودرو, ایساكو, سازمان صنایع ملی, سازمان مدیریت صنعتی, زامیاد, سایپا یدك, آذرآب, فومن شیمی, شركت الكتروكویر, پارچین, موسسه استاندارد و... برعهده داشت.
كاشاني، شاعري است كه مي توان او را در عين لمس واقعيت تلخ مثبت انديش دانست، شاعري است كه در فضاي شعري سپهري تنفس مي كند و بر آن است تا در كشش هاي صرفاً عاشقانه نپوسد و توصيه سهراب را كه شاعران وارث آب وخــرد و روشني اند را جامه عمل بپوشاند و افق از لاي شعرش سرك بكشد، سخنش از طلوع فرداها باشد و شاعر آب و گل آينه باشد. او تلاش مي كند به مخاطباني كه عمدتاً مديران فناوراني هستند كه در لابــه لاي چرخهاي صنعت وارداتي گير كرده اند درودي گرم بفرستد:
از میان کبود آهن و دود
می فرستم به اهل عشق درود
و به هر کس که اهل آزادی است
اهل شور آفرینی و شادی است
و به هر کس که شعر می خواند
شعر را شهر عشق می داند
حیف شد عاشقی ولی گم شد
خشکسالی نصیب مردم شد
باز باید به فکر عشق افتاد
هدیه شعر را به مردم داد
سخنم راه چشمه می پوید
و برای دل تو می گوید
سخنم از طلوع فردا هاست
افق از لای شعر من پیدا ست
رعد و برق دلم خراسانی ست
شعرهایم همیشه بارانی ست
گاه اشک است مایه سخنم
تا نگریم ز درد دم نزنم
گاهی از شعر اگر گریزانم
باز می گیرد او گریبانم
سخنم هر کجا کمی گیرا ست
رد پای دل شما و خدا ست
هر کسی دل به کار مردم داد
شعرهایم نثار ایشان باد
قسمت هایی از وصیت نامه ایشان:
حاصل عمر من برای ملتم و برای کشورم تا این تاریخ 200 مجتمع آموزشی است که با پول مردم و دوستانم در جامعه یوری ساختم. پنج کتاب شعر است که برای مردم و به عشق خدا و آنها سروده شده است و تعدادی کارخانه منظم و زیبا و بهداشتی شده و هزاران کارگر و کارمند و متخصص فرهنگ یافته صنعتی است. امیدوارم از آنها پاسداری شود.
به هر حال به قول پاستور، من آنچه در توان داشتم انجام دادم و اینک در لحظه وداع از این نظر احساس شرمندگی نمی کنم و این را به خوبی در به اهل آینده در کتاب روزنه گفته ام.
تعدادی از تالیفات ایشان:
شعر:
● دانه باشیم نه سیب
● به همین آسانی
● خویش را باور کن
● از خواف تا ابیانه
● باران عشق
● به آیندگان
● روزنه
● پل
مدیریت:
● نقش دل در مدیریت
● از گاراژ تا کلینیک
اغلب این کتب توسط انتشارات دستان به چاپ رسیده است که در فروشگاه اینترنتی آدینه بوک قابل دسترسی و خرید می باشد.
منبع: وبلاگ اندیشههای نیروبخش
❤4
https://drive.google.com/drive/folders/1XVE6EGD8kYnR2G8rR_Dc0JKYi9ykA0vg
سری اول آلبوم عکسهای کاخ گلستان 👆
https://www.kojaro.com/news-desk/305087-second-series-golestan-albums/
https://drive.google.com/drive/folders/1WYg9RPVIRSvqOHyKdUqQt1mD7UuL9gN_
سری دوم آلبوم عکسهای لو رفته کاخ گلستان
سری اول آلبوم عکسهای کاخ گلستان 👆
https://www.kojaro.com/news-desk/305087-second-series-golestan-albums/
https://drive.google.com/drive/folders/1WYg9RPVIRSvqOHyKdUqQt1mD7UuL9gN_
سری دوم آلبوم عکسهای لو رفته کاخ گلستان
کجارو
سری دوم آلبومهای کاخ گلستان لو رفت!
بخش دیگری از آلبومهای آلبومخانه کاخ گلستان در فضای مجازی منتشر شد.
👍2
Hooman
امسال هم بخش دیگری از عکسهای صد سال پیش از کاخ گلستان به بیرون درز کرد.
فردی ناشناس عکسها را بیرون فرستاد که نسبت به عکسهای لو رفته سال پیش کمتر است.
اما در این میانه عکسی از شاه قجر ناصرالدین شاه توجه من را جلب کرد.
زیر عکس نوشته شده است: « شکاری که صید شصت مبارک گردید.»
بعد شرح مختصر که غلام خانه زاد ابراهیم زیر شکاری که کشته شده است دراز کشیده.
دقت کنید به پاهای بز کوهی و سر بز که توسط فردی که انگار نباید لو می رفته به صورت زنده رو به دوربین نگه داشته شده.
تصویر عکاس که احتمالا شاه است در پنجره هم منعکس شده است.
شاید این از نخستین عکسهای خاک بر سری انسان و حیوان باشد که توسط ناصرالدین شاه، ساخته و پرداخته و گرفته شده است.
الله اعلم
امسال هم بخش دیگری از عکسهای صد سال پیش از کاخ گلستان به بیرون درز کرد.
فردی ناشناس عکسها را بیرون فرستاد که نسبت به عکسهای لو رفته سال پیش کمتر است.
اما در این میانه عکسی از شاه قجر ناصرالدین شاه توجه من را جلب کرد.
زیر عکس نوشته شده است: « شکاری که صید شصت مبارک گردید.»
بعد شرح مختصر که غلام خانه زاد ابراهیم زیر شکاری که کشته شده است دراز کشیده.
دقت کنید به پاهای بز کوهی و سر بز که توسط فردی که انگار نباید لو می رفته به صورت زنده رو به دوربین نگه داشته شده.
تصویر عکاس که احتمالا شاه است در پنجره هم منعکس شده است.
شاید این از نخستین عکسهای خاک بر سری انسان و حیوان باشد که توسط ناصرالدین شاه، ساخته و پرداخته و گرفته شده است.
الله اعلم
👍1
پایتخت ۷ آخرین سکوی تبلیغات تلویزیون
هنوز تا رسیدن اوس موسا( هدایت هاشمی) برای ترمیم سقف خانه نقی(محسن تنابنده) یکی دو قسمت دیگر مانده است اما تا همین قسمتها هم، تلویزیون برای سهم آگهیهای بازرگانی خود، موفق بوده است.
آگهیهای تبلیغاتی، بخش درآمدزایی است که پیشتر فقط در پخش زنده فوتبال جام جهانی، شانس عرض اندام داشت. اما به نظر می رسد نویسنده و کارگردان( محسن تنابنده) تاکنون موفق بودهاند و تلویزیون آخرین سکوی تبلیغاتی پربیننده خود را نگه داشته است.
همه بار هدایت بازیگران و حتی نگارش فیلمنامه بردوش تنابنده بوده و نام آقای مقدم بر تیتراژ سریال، جنبه تشریفاتی دارد.
چرخش مالی این سریال پربیننده روی سبیل تنابنده و دیالکتیک ارسطو است. دو کفهای که تا چند سال پیش احتمال ترک تلویزیون ایشان شرایط سختی را برای مدیران سیما ایجاد کرده بود. بیم مهاجرت این سرمایههای آنتن پرکن، چنان سهمگین بود که باعث شد نون خ، کمی عقبگرد کند ولی در این مصاف، تنابنده و نویسنده در رجعت خود سپر انداختهاند.
دو سه متلک* نیشدار که به هرحال از گزند ممیزی بدون آسیب رد شدهاند، باعث شده است که پایتخت باز هم با اینکه روی آنتن سیماست، اما شهاب سنگش، از ماهواره های ریز و درشت پیشی بگیرد.
این عزیزان پسرخالههای من نیستند و هیچوقت هم روابط عمومی پروژههای سینمایی را قبول نکردهام اما به خاطر دل خانوادههایی که به بهانه این سریال دور هم می نشینند دعا می کنم قدر این گروه موفق از صدر تا ذیل عوامل آن دانسته شود و باز هم باعث گرمی سیما و کانون خانواده شوند.
*نام بردن رسول خادم و تقدم نام او بر علیرضا دبیر توسط تنابنده.
*اشاره به جریمههای کور بی حجابی توسط رحمت( دوست عزیزم هومن حاج عبداللهی) با اشاره به موی دم اسبی.
هنوز تا رسیدن اوس موسا( هدایت هاشمی) برای ترمیم سقف خانه نقی(محسن تنابنده) یکی دو قسمت دیگر مانده است اما تا همین قسمتها هم، تلویزیون برای سهم آگهیهای بازرگانی خود، موفق بوده است.
آگهیهای تبلیغاتی، بخش درآمدزایی است که پیشتر فقط در پخش زنده فوتبال جام جهانی، شانس عرض اندام داشت. اما به نظر می رسد نویسنده و کارگردان( محسن تنابنده) تاکنون موفق بودهاند و تلویزیون آخرین سکوی تبلیغاتی پربیننده خود را نگه داشته است.
همه بار هدایت بازیگران و حتی نگارش فیلمنامه بردوش تنابنده بوده و نام آقای مقدم بر تیتراژ سریال، جنبه تشریفاتی دارد.
چرخش مالی این سریال پربیننده روی سبیل تنابنده و دیالکتیک ارسطو است. دو کفهای که تا چند سال پیش احتمال ترک تلویزیون ایشان شرایط سختی را برای مدیران سیما ایجاد کرده بود. بیم مهاجرت این سرمایههای آنتن پرکن، چنان سهمگین بود که باعث شد نون خ، کمی عقبگرد کند ولی در این مصاف، تنابنده و نویسنده در رجعت خود سپر انداختهاند.
دو سه متلک* نیشدار که به هرحال از گزند ممیزی بدون آسیب رد شدهاند، باعث شده است که پایتخت باز هم با اینکه روی آنتن سیماست، اما شهاب سنگش، از ماهواره های ریز و درشت پیشی بگیرد.
این عزیزان پسرخالههای من نیستند و هیچوقت هم روابط عمومی پروژههای سینمایی را قبول نکردهام اما به خاطر دل خانوادههایی که به بهانه این سریال دور هم می نشینند دعا می کنم قدر این گروه موفق از صدر تا ذیل عوامل آن دانسته شود و باز هم باعث گرمی سیما و کانون خانواده شوند.
*نام بردن رسول خادم و تقدم نام او بر علیرضا دبیر توسط تنابنده.
*اشاره به جریمههای کور بی حجابی توسط رحمت( دوست عزیزم هومن حاج عبداللهی) با اشاره به موی دم اسبی.
👍4❤1
Forwarded from حسین گل گلاب
👍1
اثر ترامپ بر بازار هالیوود و خود هالیوود
این دیگر حدس و گمان نیست. با تعرفه ۱۲۵ درصدی ترامپ بر واردات چین، لزوما چین همانگونه که وعده داده است سد راه تولیدات آمریکایی خواهد شد و تولید بسیاری از آثار هالیوودی با امتیازهای پایین و اکشن، که برای تماشاگران میلیاردی چین، ساخته می شد، متوقف می شود.
درواقع هالیوود با استقبال تماشاگران چین روی پا بود و هند اگرچه جمعیت فیلم بین دارد اما تماشاگران آن مانند مردم چینی، غربگرا نیستند و برعکس، وطن پرستانه به بالیوود دلبستهاند.
بنابراین می ماند بازار عربی و ژاپن و کره جنوبی و عراق و ایران ....که عربها، فرصت می یابند در شرایط ایجاد شده هم استودیوهای خود را جایگزین شهرک هالیوود کنند و هم بسازنند و خود تماشا کنند و در این راستا موج مهاجرت بازیگران هالیوودی که می خواهند کار کنند به خلیج فارس و عربستان بیشتر خواهد شد. مثل اتفاقی که برای فوتبال خلیج فارس و عربستان افتاد.
از طرفی ترامپ با این کار انتقام سختی هم از جمعیت هالیوود و هنرمندان گرفت، چرا که اکثر هالیوودیها، دموکرات هستند!
چرخه اقتصادی پر زرق و برقی در خاورمیانه، به ویژه گردشگری و تجملات و پوشاک و خوراک آماده چرخیدن خواهد بود.
ایران جدا شده از روسیه و چین، امکان دارد الابختگی، سهمی از سفره چرب داشته باشد؟!
الله اعلم!
این دیگر حدس و گمان نیست. با تعرفه ۱۲۵ درصدی ترامپ بر واردات چین، لزوما چین همانگونه که وعده داده است سد راه تولیدات آمریکایی خواهد شد و تولید بسیاری از آثار هالیوودی با امتیازهای پایین و اکشن، که برای تماشاگران میلیاردی چین، ساخته می شد، متوقف می شود.
درواقع هالیوود با استقبال تماشاگران چین روی پا بود و هند اگرچه جمعیت فیلم بین دارد اما تماشاگران آن مانند مردم چینی، غربگرا نیستند و برعکس، وطن پرستانه به بالیوود دلبستهاند.
بنابراین می ماند بازار عربی و ژاپن و کره جنوبی و عراق و ایران ....که عربها، فرصت می یابند در شرایط ایجاد شده هم استودیوهای خود را جایگزین شهرک هالیوود کنند و هم بسازنند و خود تماشا کنند و در این راستا موج مهاجرت بازیگران هالیوودی که می خواهند کار کنند به خلیج فارس و عربستان بیشتر خواهد شد. مثل اتفاقی که برای فوتبال خلیج فارس و عربستان افتاد.
از طرفی ترامپ با این کار انتقام سختی هم از جمعیت هالیوود و هنرمندان گرفت، چرا که اکثر هالیوودیها، دموکرات هستند!
چرخه اقتصادی پر زرق و برقی در خاورمیانه، به ویژه گردشگری و تجملات و پوشاک و خوراک آماده چرخیدن خواهد بود.
ایران جدا شده از روسیه و چین، امکان دارد الابختگی، سهمی از سفره چرب داشته باشد؟!
الله اعلم!
👍2
Forwarded from خبرفردا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺اجرای ترانه پرسون پرسون دلکش توسط سفیر کره جنوبی در میهمانی وزارت خارجه؛
@khabarfarda_ir
@khabarfarda_ir
