☀️🔸🔸🔸
میآیم...
میآیم...
میآیم...
و آستانه، پر از عشق میشود...
و من در آستانه؛
به آنها که دوست میدارند،
سلامی دوباره خواهم داد!...
📝 #فروغ_فرخزاد
💢 هشتم دی ماه زادروز فروغِ شعر ایران، شاعر نامدار معاصر "فروغ فرخزاد" گرامی باد🌹
@adabeibook
میآیم...
میآیم...
میآیم...
و آستانه، پر از عشق میشود...
و من در آستانه؛
به آنها که دوست میدارند،
سلامی دوباره خواهم داد!...
📝 #فروغ_فرخزاد
💢 هشتم دی ماه زادروز فروغِ شعر ایران، شاعر نامدار معاصر "فروغ فرخزاد" گرامی باد🌹
@adabeibook
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من سردم است
من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد
ای یار، ای یگانه ترین یار
آن شراب مگر چندساله بود ؟
#فروغ_فرخزاد
من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد
ای یار، ای یگانه ترین یار
آن شراب مگر چندساله بود ؟
#فروغ_فرخزاد
دلی بزرگ داشتن ، بر دلی بزک شده مقدم است.
فرزندم! دل خویش را بزرگ گردان تا هیچ بزکی تو را فریب ندهد. بدان که، جامعه ای به سعادت و شعور بالغانه و هم زیستی سالم نایل می شود، که جماعتش به حرمت قلم و کاغذ، بیش از اماکن متبرکه تعلیم دیده اند. کسی که عمر خویش را به کرنش کردن به هم نوعی چون خود مشغول می کند، بت پرستی بیش نیست، که هنوز بت پرستی اش پا برجاست.
حذر کن از کسانی که تو را به زیارت کسی ، یا کسانی می کشند که جنسی از هم نوع خود تواَند.
#دین_اسپرم_مقدس_شده
#میترا_اشوان
@adabeibook
فرزندم! دل خویش را بزرگ گردان تا هیچ بزکی تو را فریب ندهد. بدان که، جامعه ای به سعادت و شعور بالغانه و هم زیستی سالم نایل می شود، که جماعتش به حرمت قلم و کاغذ، بیش از اماکن متبرکه تعلیم دیده اند. کسی که عمر خویش را به کرنش کردن به هم نوعی چون خود مشغول می کند، بت پرستی بیش نیست، که هنوز بت پرستی اش پا برجاست.
حذر کن از کسانی که تو را به زیارت کسی ، یا کسانی می کشند که جنسی از هم نوع خود تواَند.
#دین_اسپرم_مقدس_شده
#میترا_اشوان
@adabeibook
❤1👍1
زيباترين زن زندگیم را امروز ديدم!
با او قرارى در خيابانى داشتم و وقتى كه نشست، وقتى كه انحناهاى طبيعى تنش نيمكت سنگى را مثل رودى آرام لمس كردند، با چشمهاى كنجكاوش نگاهم كرد. بىمضايقه "زن" بود.
پيكرى رنسانسى و فربه داشت و اين ناهمخوانیش با جريان روز، جذابش میکرد.
كتاب خوانده و دانا، قشنگ حرف میزد و صلحى با جهان داشت. او هيج شبيه عكسهاى روى مجلههای مد نبود. چيزى بود كه دوست داشت باشد. دوست داشت در قهوهاش شكر زياد بريزد و سالادش را با نمك بخورد. زير چانهاش چروك هايى ريز داشت و در تمام آن مدت، شكم بعد از زايمان بزرگ شدهاش را مخفى نكرد. خوب ديده بود و خوب خوانده بود و تبليغات گسترده "چگونه لاغر شويم" و "چگونه چروك زير چشمها را مخفى كنيم"، گولش نزده بودند.
او در انتهايىترين روزهاى سى سالگى، پذيرفته بود كه هزار بار شكستخورده و نمرده: خودم كردم، خودم!
مجموعه زیباییهاى طبيعى انسان.
بعد، راه رفتيم. شاد بود و از خنديدن نمیترسید. بلند میخندید و صداى زنانه محكمش میپیچید همه جا.
"گرتا گاربو" نبود، "مارلنه ديتريش" نبود، "جين فوندا" نبود، "اليزابت تيلور" و "جين سيبرگ" نبود؛ خودش بود.
خودش را پيدا كرده بود و همچنان كه قدم میزد، سنگهايى را برمیداشت كه مجسمه بسازد.
او، همان زن كميابیست كه از ياد رفته. او همان زنیست كه قرنهاست كم پيدا شده و جايش را روبوتهاى كم هوش گرفتهاند. او از جايى در همان رنسانس، ديگر تكثير نشده. اين است كه دور از اجتماع ظاهربينىهاى مفرط، در جنگلهاى خلوت قدم میزند و میداند كه كيست و چه میخواهد. اوست كه وزن میدهد به جهان.
زیبایی شبیه آن چیز مبالغهآمیزی که ما تصور میکنیم نیست...
#رولان_بارت
#خاطرات_سوگواری
با او قرارى در خيابانى داشتم و وقتى كه نشست، وقتى كه انحناهاى طبيعى تنش نيمكت سنگى را مثل رودى آرام لمس كردند، با چشمهاى كنجكاوش نگاهم كرد. بىمضايقه "زن" بود.
پيكرى رنسانسى و فربه داشت و اين ناهمخوانیش با جريان روز، جذابش میکرد.
كتاب خوانده و دانا، قشنگ حرف میزد و صلحى با جهان داشت. او هيج شبيه عكسهاى روى مجلههای مد نبود. چيزى بود كه دوست داشت باشد. دوست داشت در قهوهاش شكر زياد بريزد و سالادش را با نمك بخورد. زير چانهاش چروك هايى ريز داشت و در تمام آن مدت، شكم بعد از زايمان بزرگ شدهاش را مخفى نكرد. خوب ديده بود و خوب خوانده بود و تبليغات گسترده "چگونه لاغر شويم" و "چگونه چروك زير چشمها را مخفى كنيم"، گولش نزده بودند.
او در انتهايىترين روزهاى سى سالگى، پذيرفته بود كه هزار بار شكستخورده و نمرده: خودم كردم، خودم!
مجموعه زیباییهاى طبيعى انسان.
بعد، راه رفتيم. شاد بود و از خنديدن نمیترسید. بلند میخندید و صداى زنانه محكمش میپیچید همه جا.
"گرتا گاربو" نبود، "مارلنه ديتريش" نبود، "جين فوندا" نبود، "اليزابت تيلور" و "جين سيبرگ" نبود؛ خودش بود.
خودش را پيدا كرده بود و همچنان كه قدم میزد، سنگهايى را برمیداشت كه مجسمه بسازد.
او، همان زن كميابیست كه از ياد رفته. او همان زنیست كه قرنهاست كم پيدا شده و جايش را روبوتهاى كم هوش گرفتهاند. او از جايى در همان رنسانس، ديگر تكثير نشده. اين است كه دور از اجتماع ظاهربينىهاى مفرط، در جنگلهاى خلوت قدم میزند و میداند كه كيست و چه میخواهد. اوست كه وزن میدهد به جهان.
زیبایی شبیه آن چیز مبالغهآمیزی که ما تصور میکنیم نیست...
#رولان_بارت
#خاطرات_سوگواری
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.....این مردان را لبخند آموخته بودیم !!
🔻
اصلا به من چه
که دستهات رو محکم بسته بود یا نه
که گردنت چقدر باریک بود
که چقدر ترس، زهر تلخ به گلوی نازکت ربخته بود
و چقدر دلت شکلات می خواست
خیلی سنگین است؟
وقتی استخوان سینه ات می شکست،
آسمان چه رنگی بود؟
قبلش بهت آب داد که گلویت تازه شود؟
بابا آب داد؟
کاش بیهوش بشوی
چقدر مزخرف می گویم
بیخود شلوغش کرده ام
اهمیتی ندارد
تو حتی تیتر صفحه ی دو روزنامه هم نیستی
اصلا مهم نیستی....
یک لیوان آب میخوری؟
نگران نباش
مهم نیست که مهم نیستی!
حواسم بهت هست
زود تمام می شود
اصلا نترس
الان آمبولانس می رسد
حتما چسب زخمی به گلویت می زنند
تا سرت روی گردن صاف بایستد
و رد خون را از نگاهت پاک می کنند.
قوی باش دختر!
.
کاریکاتور: #مانا_نیستانی
⚫️
برای #رومینا_اشرفی
#فاطمه_برحی
#ریحانه_عامری
ودیگران...
#خشونت_علیه_زنان
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
اصلا به من چه
که دستهات رو محکم بسته بود یا نه
که گردنت چقدر باریک بود
که چقدر ترس، زهر تلخ به گلوی نازکت ربخته بود
و چقدر دلت شکلات می خواست
خیلی سنگین است؟
وقتی استخوان سینه ات می شکست،
آسمان چه رنگی بود؟
قبلش بهت آب داد که گلویت تازه شود؟
بابا آب داد؟
کاش بیهوش بشوی
چقدر مزخرف می گویم
بیخود شلوغش کرده ام
اهمیتی ندارد
تو حتی تیتر صفحه ی دو روزنامه هم نیستی
اصلا مهم نیستی....
یک لیوان آب میخوری؟
نگران نباش
مهم نیست که مهم نیستی!
حواسم بهت هست
زود تمام می شود
اصلا نترس
الان آمبولانس می رسد
حتما چسب زخمی به گلویت می زنند
تا سرت روی گردن صاف بایستد
و رد خون را از نگاهت پاک می کنند.
قوی باش دختر!
.
کاریکاتور: #مانا_نیستانی
⚫️
برای #رومینا_اشرفی
#فاطمه_برحی
#ریحانه_عامری
ودیگران...
#خشونت_علیه_زنان
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
👍1
.
مگر که شرم کنی، این ستم غرور ندارد!
شکستدادنِ مُشتی گرسنه سور ندارد!
چنینکه "سوختوسوز" است کارِ خرمنِ مردم،
هلاکِ ظالم و مزدور دیر و دور ندارد!
نگاهکن! پُر و خالیست، صبر و سفرهی ایشان...
بترس از آنکه دگر تابِ حرفِ زور ندارد!
نه وقتِ بیمِِ جحیم است و گاهِ وعدهی فردوس،
گرسنهاست! چهدانی که حالِ حور ندارد!
وگر که بیمِ صراطش دهی به راه نیاید،
که از پُلی که تو بستی سرِ عبور ندارد!
چنینکه نان زِ کَفَش بُرده دستِ باجستانان،
بههوشباش! که جز شعله در تنور ندارد!
#حسین_جنتی
#خواه_پند_گیر_خواه_ملال
@adabeibook
مگر که شرم کنی، این ستم غرور ندارد!
شکستدادنِ مُشتی گرسنه سور ندارد!
چنینکه "سوختوسوز" است کارِ خرمنِ مردم،
هلاکِ ظالم و مزدور دیر و دور ندارد!
نگاهکن! پُر و خالیست، صبر و سفرهی ایشان...
بترس از آنکه دگر تابِ حرفِ زور ندارد!
نه وقتِ بیمِِ جحیم است و گاهِ وعدهی فردوس،
گرسنهاست! چهدانی که حالِ حور ندارد!
وگر که بیمِ صراطش دهی به راه نیاید،
که از پُلی که تو بستی سرِ عبور ندارد!
چنینکه نان زِ کَفَش بُرده دستِ باجستانان،
بههوشباش! که جز شعله در تنور ندارد!
#حسین_جنتی
#خواه_پند_گیر_خواه_ملال
@adabeibook
👍1
Forwarded from برترین متون ادبی ایران و جهان
☘☘☘
خیلی سال است که از چیز دیگری حرف نزدهام.
درست مثل هر کس دیگری توی این مملکت،دیگر یادم رفته از چیزی غیر از بیعدالتی، نبود آزادی، فلاکت یا خشونت حرف بزنم. اگر از چیز دیگری حرف بزنم عذاب وجدان میگیرم.
ذهنم تمام توانش را متمرکز کرده تا هر چیزی دربارهی این مسائل میشنود حفظ کند.
مثلاً من دوست دارم از موسیقی حرف بزنم. اما توی دلم میترسم که مبادا حرفم سطحی باشد.
📚 #حکومت_نظامی
✍ #خوسه_دونوسو
🔃 #عبدالله_کوثری
#نشر_نی
#ادبیات_آمریکا_لاتین
برترین های ادبیات جهان را اینجا بخوانید 👇👇👇
☘ @adabeibook ☘
خیلی سال است که از چیز دیگری حرف نزدهام.
درست مثل هر کس دیگری توی این مملکت،دیگر یادم رفته از چیزی غیر از بیعدالتی، نبود آزادی، فلاکت یا خشونت حرف بزنم. اگر از چیز دیگری حرف بزنم عذاب وجدان میگیرم.
ذهنم تمام توانش را متمرکز کرده تا هر چیزی دربارهی این مسائل میشنود حفظ کند.
مثلاً من دوست دارم از موسیقی حرف بزنم. اما توی دلم میترسم که مبادا حرفم سطحی باشد.
📚 #حکومت_نظامی
✍ #خوسه_دونوسو
🔃 #عبدالله_کوثری
#نشر_نی
#ادبیات_آمریکا_لاتین
برترین های ادبیات جهان را اینجا بخوانید 👇👇👇
☘ @adabeibook ☘
Telegram
این روزها ظاهراً سرنوشت ما گمشدن، حبسشدن، خفهشدن، تحت تعقیب بودن و بردگی است. تنها چیزی که برامان مانده این است که نیهیلیست بشویم و هر ایدئولوژی را که وعدهی راهحلی میدهد انکار کنیم. وقتی جواب همه چیز از لولهی مسلسل بیرون میآید چه فایدهای دارد که دنبال راهحل صلحآمیز بگردیم؟
#حکومت_نظامی
#خوسه_دونوسو
ترجمهی #عبدالله_کوثری
☘ @adabeibook ☘
#حکومت_نظامی
#خوسه_دونوسو
ترجمهی #عبدالله_کوثری
☘ @adabeibook ☘
زندگیام چون خوابِ پروانه کوتاه بود
پَرپَر میزدم و هلهله میکردم
و آزادی
مرا به نامِ کوچکم صدا میزد
از زیرِ چشمبند
شبیهِ هم بودند
مزدورانِ موظف و پایهی دار!
پاهای من اما
آزاد و رها
با مرگ میرقصید…
#بکتاش_آبتین
#اعدام_نکنید
@adabeibook
پَرپَر میزدم و هلهله میکردم
و آزادی
مرا به نامِ کوچکم صدا میزد
از زیرِ چشمبند
شبیهِ هم بودند
مزدورانِ موظف و پایهی دار!
پاهای من اما
آزاد و رها
با مرگ میرقصید…
#بکتاش_آبتین
#اعدام_نکنید
@adabeibook
👍4
اگر شما گيوتين را به جلوى صحنه آوردهايد و آن را با اين شادمانى و افتخار افراشته و به آسمان رساندهايد،
فقط براى اين است كه بريدنِ سر، از همه كار آسان تر است و پروردن انديشه در سر، از همه كار دشوارتر.
شما تنبليد، پرچم شما كهنه پارچه اى بيش نيست؛ نماد ناتوانى!
#داستایوفسکی
#تسخير_شدگان
@adabeibook
فقط براى اين است كه بريدنِ سر، از همه كار آسان تر است و پروردن انديشه در سر، از همه كار دشوارتر.
شما تنبليد، پرچم شما كهنه پارچه اى بيش نيست؛ نماد ناتوانى!
#داستایوفسکی
#تسخير_شدگان
@adabeibook
👍1
Audio
گر تن بدهی دل ندهی کار خـراب است
چون خوردن نوشابه کـه در جام شـراب است
گر دل بدهی ، تن ندهی باز خـراب است
این بار نه جام است و نه نوشابه ، سراب است
اینجا به تـو از عشق و وفا هیچ نگوینـد
چون خوردن نوشابه کـه در جام شـراب است
گر دل بدهی ، تن ندهی باز خـراب است
این بار نه جام است و نه نوشابه ، سراب است
اینجا به تـو از عشق و وفا هیچ نگوینـد
👍1
حال دیگر دشوار است
که شفق را زیبا ببینیم
وقتی که تو ستارگان را
مانند دکمههای پیراهن اعدامیان دیدهای
وقتی که تو برانکاردها را دیدهای
که از شب بالا میروند
وقتی که تو شب را دیدهای که نمیگوید "فردا"
وقتی که تو دیدهای
"آزادی، چه دشوار به دست میآید"
اکنون چیزهای ساده آموختهایم
بسیار ساده
اینکه آسمان از آزادی آغاز میشود
اینکه عادلانه نیست
برخی نان در بیاورند
و برخی نان بخورند
مردگانمان اینها را بهتر از همه میدانند
هر شب سکوتشان این چیزها را فریاد میزند
چیزهایی ساده
ما دانا نیستیم ژولیو
چیزهای ساده میگوییم
بسیار ساده بیانشان میکنیم
اینکه میارزد آدم زندگی کند و بمیرد
به خاطر آزادی
#یانیس_ریتسوس
@adabeibook
که شفق را زیبا ببینیم
وقتی که تو ستارگان را
مانند دکمههای پیراهن اعدامیان دیدهای
وقتی که تو برانکاردها را دیدهای
که از شب بالا میروند
وقتی که تو شب را دیدهای که نمیگوید "فردا"
وقتی که تو دیدهای
"آزادی، چه دشوار به دست میآید"
اکنون چیزهای ساده آموختهایم
بسیار ساده
اینکه آسمان از آزادی آغاز میشود
اینکه عادلانه نیست
برخی نان در بیاورند
و برخی نان بخورند
مردگانمان اینها را بهتر از همه میدانند
هر شب سکوتشان این چیزها را فریاد میزند
چیزهایی ساده
ما دانا نیستیم ژولیو
چیزهای ساده میگوییم
بسیار ساده بیانشان میکنیم
اینکه میارزد آدم زندگی کند و بمیرد
به خاطر آزادی
#یانیس_ریتسوس
@adabeibook
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
... به امید روزهای بهتر و دنیایی پر از صلح و عشق 🕊
برای نیکا، صداش،خنده هاش 🕊️
برای نیکا، صداش،خنده هاش 🕊️
🕊
ما آمده ایم که با حضورمان ؛
جهان را دگرگون کنیم. . . .
نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند
ازکرم خاکی هم بی آزارتر بود
واز گاو مظلوم تر !
ماباید وجودمان و نفس کشیدنمان و راه رفتنمان ونگاه کردنمان و لبخند زدنمان هم مانند تیغ به چشم وگلوی بدکاران و ستمگران برود
ما نیامده ایم فقط به خاطر آن که همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس ازمرگمان ؛ گرگ و چوپان و سگ گله هر سه ستایشمان کنند.
#نادر_ابراهیمی
ما آمده ایم که با حضورمان ؛
جهان را دگرگون کنیم. . . .
نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند
ازکرم خاکی هم بی آزارتر بود
واز گاو مظلوم تر !
ماباید وجودمان و نفس کشیدنمان و راه رفتنمان ونگاه کردنمان و لبخند زدنمان هم مانند تیغ به چشم وگلوی بدکاران و ستمگران برود
ما نیامده ایم فقط به خاطر آن که همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس ازمرگمان ؛ گرگ و چوپان و سگ گله هر سه ستایشمان کنند.
#نادر_ابراهیمی
👍6