Telegram Web Link
عشق و مناسبات عاشقانه در داستانهای ادبیات عامه، با داستانهای ادبیات رسمی متفاوت است. در این داستانها زنان در ابراز عشق و عاشق شدن پیشگام هستند و جایگاه عاشق و معشوق پیوسته تغییر می کند. افزون بر این، بر خلاف تصویر زن بی وفا و خیانت پیشه در فرهنگ و ادبیات رسمی، زنان در عشق، پایداری و وفاداری خلل ناپذیر دارند. پژوهش حاضر به زنان عاشق در داستانهای ادبیات عامه پرداخته است.
فایل مقاله👇🏻
1663562196-9424-66-4_240618_100008.pdf
317.9 KB
مقاله ی نقش فعال زنان عاشق در داستانهای ادبیات عامه
نگارنده: زهرا محمدحسنی صغیری
«لالایی» گنجینه‌ای پنهان و میراثی ماندگار از نیاکان

💬 یک پژوهشگر ادبیات عامه گفت: لالایی‌ها به نوعی میراث ناملموس محسوب می‌شوند و مانند سایر گونه‌های ادبیات شفاهی، به صورت سینه به سینه و شفاهی از نسلی به نسلی دیگر انتقال یافته‌اند.

🔗 مشروح خبر

👈🏻ایسنا خراسان‌رضوی را در صفحات مجازی دنبال کنید:
وبسایت | تلگرام | اینستاگرام
Audio
صدای نشست رونمایی و نقد کتاب «از شفاهی تا کتبی، زمینۀ شفاهی حماسه های ایرانی؛ داستان گویی و شاعری» از دکتر کومیکو یاماموتو، ترجمۀ دکتر محمود حسن آبادی.
با حضور:
دکتر محمد جعفر یاحقی
دکتر محمد جعفری قنواتی (مجازی)
دکتر محمود حسن آبادی (مجازی)
دکتر کومیکو یاماموتو (قرائت پیام)
دکتر لیلا حق پرست
دکتر محمد بیانی

دبیر نشست: دکتر حامد مهراد

@Ganjkohanmag
Forwarded from آذری‌ها |Azariha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 از جلفا تا بجنورد، در سرتاسر ایران، شب چلّه را جشن می‌گیرند

محمد جعفری قنواتی، دکترای فرهنگ و ادبیات عامه در گفت‌وگو با انصاف‌نیوز از اشتراکات فولکلوریک و جدانشدنی ایرانیان گفت. در این برش از مصاحبه او به آیین‌های مشترک ما از جمله شب چله یا شب یلدا اشاره کرد.


■ بخش نخست گفت‌وگو را از اینجا و بخش دوم را از اینجا بخوانید.


🆔️ @Ir_Azariha
20101130161019-191.pdf
390.4 KB
بی بی شهربانو و بانوی پارس
به قلم مری بویس
anna
Video
عکس و فیلم: آناهیتا بزرگمهر
دانشجوی بازیگری
Forwarded from ادبیات شفاهی
زايش دوباره خورشيد
 
محمد جعفری قنواتي
يلدا واژه‌اي سرياني و به معني تولد و زايش است. كهن‌ترين منبعي كه به اين مفهوم اشاره كرده آثار‌الباقيه اثر ابوريحان بيروني است: «نام اين روز ميلاد اكبر است. گويند در اين روز نور از مرز نقصان بهمرز زيادت خارج مي‌شود.»
در پايان اين شب خورشيد دوباره جان مي‌گيرد و از اين رو ايرانيان باستان دي‌ماه را خورماه مي‌گفته‌اند؛ يعني ماه خورشيد.
روز اول دي‌ماه را نيز خرم‌روز مي‌ناميدند. به گمان نياكان ما در شب يلدا ميان روشنايي و تاريكي يا ميان نور و ظلمت مبارزه درمي‌گيرد و مردم براي كمك و ياوري به نور تا صبح بايد بيدار بمانند. به گفته استاد ژاله آموزگار «آنها به اين ترتيب به فرشته پيمان، فرشته راستي و فرشته نظم ياري مي‌رسانند.» آنها با نگراني منتظر مي‌ماندند تا پايان اين كارزار را با دميدن صبح و ديده شدن نخستين فروغ روشنايي و به‌ويژه تابش نخستين پرتوهاي خورشيد زندگي‌بخش جشن بگيرند. اين رسم با همين جزييات تا مدتي پيش از اين در برخي مناطق ايران همچنان رايج بود چنان‌كه در لپويي از شهرهاي استان فارس، مردم در اين شب با سرگرمي‌هايي مانند نواختن ني و خواندن آوازهاي محلي و حماسي و نقل خاطره‌ها و روايت‌ها و داستان‌هاي كهن تا صبح بيدار مي‌ماندند و با درخشش نخستين شعاع‌هاي خورشيد با ساز و نقاره به پايكوبي مشغول مي‌شدند و در حقيقت به اين ترتيب پيروزي روشنايي را بر تاريكي يا زايش دوباره خورشيد زندگي‌بخش را جشن مي‌گرفتند.
اينكه مردم اين منطقه جشن واقعي را در صبح يا پايان شب يلدا برگزار مي‌كردند در شناخت بهتر شب يلدا و ويژگي‌هاي آن اهميت بسياري دارد. شب يلدا را از برخي جنبه‌ها مي‌توان با شب شش‌نوزاد يا شب ششگان مقايسه كرد. ششگان براي نوزاد شبي است بالقوه نحس زيرا در اين شب نيروهاي شر قصد دارند به كودك آسيب رسانند و او را از ميان بردارند. خانواده براي پيشگيري از اين زيان‌رساني و كمك به زندگي نوزاد دور هم جمع مي‌شوند، شب تا صبح بيدار مي‌مانند و با جشن و پايكوبي و آوازخواني به نوزاد كمك مي‌كنند كه از نيروهاي اهريمني و شر در امان بماند. به عبارت ديگر آنها با اين كار خود اهريمن مرگ را شكست داده و متواري مي‌كنند. بي‌جهت نيست كه به گفته محمد بشرا مردم گيلان در گذشته‌اي نه‌چندان دور شب يلدا را شوم مي‌دانستند و تا دميدن خورشيد بيدار مي‌ماندند و زمان را با سرگرمي‌ها، تفال زدن و شاهنامه‌خواني مي‌گذرانيدند.
از سوي ديگر بايد گفت از لحاظ اجتماعي اين جشن مربوط به جوامع كشاورزي است زيرا مصادف و مقارن با پايان برداشت پاييزه و آغاز فصل استراحت در جامعه كشاورزي است. همه اقشاري كه از توليدات كشاورزي بهره مي‌برده‌اند در جشن نخستين روز دي‌ماه شركت مي‌كرده‌اند. ابوريحان بيروني در آثارالباقيه مي‌نويسد:‌
"در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر می‌آمد و جامۀ سپید می‌پوشید و در بیابان بر فرش‌های سپید می‌نشست و دربان‌ها و یساولان و قراولان را که هیبت ملک بدان‌هاست به کنار می‌راند و در امور دنیا فارغ‌البال نظر می‌نمود و هرکس که نیازمند می‌شد که با پادشاه سخن بگوید خواه که گدا باشد یا دارا و شریف باشد یا وضیع، بدون هیچ حاجب و دربانی به نزد پادشاه می‌رفت و بدون هیچ مانعی با او گفتگو می‌کرد و در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست می‌کرد و در یک سفره با ایشان غذا می‌خورد و می‌گفت: من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم. زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما می‌شود قوام عمارت آن هم به پادشاه است؛ و نه پادشاه را از رعیت گریزی است و نه رعیت را از پادشاه؛ و چون حقیقت امر چنین شد پس من که پادشاه هستم با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خواهیم بود.
اگرچه گفتار ابوريحان با اغراق همراه است اما يك نكته را تاييد مي‌كند و آن ارتباط يلدا با فعاليت‌هاي كشاورزي است. هم از اين رو مي‌توان حدس زد كه يلدا جشن بوميان فلات ايران بوده است.
برخي از آداب و مراسم شب يلدا
1- خوراكي‌ها: در گيلان خوردن هفت نوع ميوه پاييزي و زمستاني از رسم‌هاي قديمي است كه هنوز هم كم و بيش مردم به آن باور دارند. برترين اين ميوه‌ها عبارتند از به، سيب، گلابي محلي (خوج) و ازگيل در آب قرار داده. امروزه به جاي آن ازگيل پخته مي‌خورند.
در تبريز هم شب چله يا شب يلدا بايد هفت نوع ميوه بخوردند و معتقدند هفت نوع ميوه باعث مي‌شود در تابستان آدم زياد گرمش نشود و عرق نكند و به اصطلاح جگرش خنك باشد. در بهار همدان خوراكي‌هاي شب چله اينها هستند: هندوانه، خربزه، شير شيره، مويز، كشمش سبز، انار و پرتقال.
در قزوين از گذشته‌هاي دور در شب يلدا فقير و غني هندوانه مي‌خوردند و اعتقاد دارند

اين كار مايه تندرستي و سلامت در تابستان است.
2- سرگرمي‌ها: در گذشته براي مشغول شدن در اين شب راه‌هاي مختلفي داشتند كه از جمله به اين موارد مي‌توان اشار
Forwarded from ادبیات شفاهی
ه كرد: نقل قصه و افسانه و خاطره، كتابخواني (چون اشخاص باسواد كم بود معمولا كسي كه خواندن بلد بود داستان‌هايي را براي جمع از روي كتاب مي‌خواند. ازجمله كتاب‌هاي بسيار رايج اينها بودند، اميرارسلان، ملك‌ناز نامه، چار درويش و به ويژه شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي.
بازي‌هايي مانند  شاه و وزير و گل يا پوچ نيز بسيار رايج بود.
3- رسم‌ها: هديه فرستادن براي تازه عروس‌ها از رسم‌هاي رايج در سراسر ايران بود. خانواده‌هايي كه دختري را براي پسرشان عقد كرده ولي هنوز او را به خانه نياورده بودند براي عروس خود متناسب با وضعيت اقتصادي خانواده هديه‌اي مي‌فرستادند كه به آن «شب چله‌اي» مي‌گفتند. خانواده‌هايي نيز كه دخترشان عروسي كرده و به خانه بخت رفته بود برايش هديه مي‌فرستادند. براي نمونه در ازناي اراك در گذشته‌اي نه چندان دور معمولا اين مواد

را مي‌فرستادند؛ بلغور و برنج، قند و چاي، چند قالب صابون، دو كيسه حنا، تخمه هندوانه خانگي، نخودچي و كشمش. معمولا مقدار كشمش فراوان بود كه آن را در يك مجمع مي‌گذاشتند وقتي مي‌خواستند  وارد خانه بخت دخترشان بشوند اول پاي راست را در خانه مي‌گذاشتند، خانواده داماد به پيشواز آنها مي‌آمدند و خوشامد مي‌گفتند. مادر داماد ضرف‌ها را خالي مي‌كرد و معمولا مقداري ميوه يا چند تخم مرغ رنگ كرده در آنها مي‌گذاشت.
در اوسكو از توابع تبريز هديه‌هايي كه خانواده داماد مي‌فرستد هنوز هم رايج است كه عبارتند از: هندوانه، كفش، ميوه و پيراهن. گذاشتن هندوانه و كفش در خوانچه شب چله‌اي لازم و حتمي است.
از رسم‌هاي رايج ديگر فال گرفتن بود كه انواع متفاوتي دارد. در زير فقط به بعضي از آنها اشاره مي‌شود. فال حافظ، فال كوزه، چل سرو يا چل سرود كه بعضي مناطق به آن چل بيتو مي‌گفتند. فال مهره، فال سوزن و فال كليد كه شبيه فالگوش بود. در برخي مناطق آذربايجان قاووت خضر نبي درست مي‌كنند و طي آييني خاص آن را ميان اعضاي خانواده و همسايگان توزيع مي‌كنند. قاووت را از آرد كردن چند دانه گياهي مقوي تهيه مي‌كنند.
شال‌اندازي هم از رسم‌هاي رايجي بود كه پسران جوان اجرا مي‌كردند. اين رسم به ويژه در مناطق غربي و شمال غرب رايج بود.
محمد جعفری قنواتی
نويسنده و پژوهشگر فرهنگ و ادبيات عاميانه
لینک دسترسی و منبع:
http://www.pishkhaan.net/news/60981/?t=%20%D8%B2%D8%A7%D9%8A%D8%B4%20%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%20%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%D9%8A%D8%AF%20%20%20&utm_campaign=newsdetails&utm_source=page_map&utm_medium=Etemaad
یادداشت آقای دکتر منوچهر جوکار عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در باره حواشی کنگره شهریار و روز ملی شعر فارسی در تبریز‌
isna.ir/xdV8rF
«هویّتِ ملّی و فدرالیسم» (بخش دوم) در چهارمین شمارۀ پادکست «آوای خردِ ایرانی»


♦️دبا: چهارمین شمارۀ پادکست «آوای خردِ ایرانی» با سردبیری محمّد جعفری قنواتی، از سوی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی) منتشر شد.


🔸این برنامه مانند قسمت پیشین، به بررسی فدرالیسم در ایران اختصاص دارد. اهمیت این موضوع بدان سبب است که فدرالیسم از اساس با تاریخ و مناسبت سیاسی ایران مغایر است. افزون بر نیروهای قوم‌گرا و گروه‌های سیاسی چپ که قرائتی قومی از آن ارائه می‌دهند، اخیراً هیأت دولت نیز به آن روی آورده است؛ هرچند دولتیان واژۀ فدرالیسم را به کار نمی‌برند اما تصمیمات و کارکرد آن‌ها چیزی جز این نیست.


🔹این قسمت که «محمدسالار کسرایی»، عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی توسعۀ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به نقد و بررسی این مسائل می‌پردازد، 47 دقیقه مدت دارد.


🎙این پادکست را اول و پانزدهمِ هرماه در پلتفرم‌های کَست‌باکس و شنوتو بشنوید.

🔻کست باکس:
https://castbox.fm/vd/849898096

🔻شنوتو:
https://shenoto.com/album/podcast/463679/هویّتِ-ملّی-و-فدرالیسم

@cgie_org_ir
Forwarded from AzadehPeyk
پنجمین نشست گروه گردشگری انجمن علمی مطالعات صلح ایران

گردشگری ایران شناسانه؛ صلح در پرتو شناخت ایران

سخنران:
دکتر محمد جعفری قنواتی

مدیر نشست: آزاده پیک

دوشنبه ۲۸ مهر ساعت ۲۱

آنلاین در گوگل میت:
https://meet.google.com/hxf-civw-anu
2025/10/19 01:35:18
Back to Top
HTML Embed Code: