اشراق 🌿
کاش یک رئیسجمهور باغیرتی داشتیم که بر میگشت به رئیسجمهور فرانسه میگفت: سگ کی باشی؟!
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تاریخ خیانت فرانسه در ایران زیاد است مثلا خیانت ناپلئون بعد از قرارداد فین کن اشتاین.
اروپاییان هنوز در حال و هوای عصر استعمار دوره قاجار هستند؛ اتفاقا در زمان مظفرالدین شاه هم مردم پاریس از او گدایی کرده اند!
دکتر موسی نجفی
اروپاییان هنوز در حال و هوای عصر استعمار دوره قاجار هستند؛ اتفاقا در زمان مظفرالدین شاه هم مردم پاریس از او گدایی کرده اند!
دکتر موسی نجفی
اشراق 🌿
کاش یک رئیسجمهور باغیرتی داشتیم که بر میگشت به رئیسجمهور فرانسه میگفت: سگ کی باشی؟!
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اینکه رهبری به ترامپ گفتند بزرگتر از دهنت حرف زدی این نهیب یک رهبر واقعی با یک عقبه بزرگ تاریخی می باشد.
بعد از سقوط سوریه ما فهمیدیم امام با سقوط شاه دو تا کار بزرگ کرده:
یکی نظام شاهنشاهی را برانداخته و همزمان استقلال و یکپارچگی ایران را حفظ نموده است!
بعد از سقوط سوریه ما فهمیدیم امام با سقوط شاه دو تا کار بزرگ کرده:
یکی نظام شاهنشاهی را برانداخته و همزمان استقلال و یکپارچگی ایران را حفظ نموده است!
اشراق 🌿
Video
صرفهی آزادی
خروج از بندگی در هیچ تک لحظهای، اقتصادی نیست. ستیز با ارباب، همواره پرهزینه است و برای بنده به قدر حیاتش، پرخطر.
چند وحشی داعشی، دو هزار سرباز پادگان اسپایکر را به اسارت گرفته و تا گودال قتلگاه پیش میبرند. اسرا تک تک جلو میآیند تیر خلاص میخورند و سپس نفر بعدی. آنها با خود چه فکر میکنند. چرا هیچ یک، جانی که فقط چند لحظه دوام دارد را برای رهایی دیگران خرج نمیکند. شاید از سرنوشت نفر قبل بیاطلاعند یا شاید امیدوارند کلت داعشی شلیک نکند یا اصلا تسلیم سرنوشتند.
امید برای تغییر وضعیت، اسیر را منفعل نگه میدارد و تک تک آن دو هزار نفر را به کام مرگ میکشاند. اوضاع اما میتوانست طور دیگری رقم بخورد. اگر هر سرباز، به جای امید به نجات فرد خویش، به مفهومی اعتباری، مثلا مانند پادگان اسپایکر میاندیشید و برای نجات این هویت ظاهرا اعتباری، حاضر بود جان خود را فدا کند، شاید پادگان اسپایکر جلوی داعش مقاومت میکرد. شاید از آن دو هزار نفر، سیصد نفر هم کشته میشدند اما مابقی نجات مییافتند.
معادلهی سود و زیان به نحو فردی، نمیتواند آزادی به همراه بیاورد. آزادی به صرفه نیست.
هویتهای جمعی، از منظر حسی، اعتبارند یا قرارداد. وابستهند به جغرافیا، زبان، اقتصاد و... برای دلخوشی، برای گذران زندگی. اصیل انگاشته نمیشوند. آنها در لحظهی بحران، بیفایده و فاقد اصالت به نظر میرسند. هرکس میکوشد خود را نجات دهد، اولویت صیانت از ذات، همهی اعتباریات را دور میریزد و در ذهن فردگرای اقتصادی، چه چیز اعتباریتر از وطن. اما این در حالی است که همین مفاهیم ظاهرا اعتباری، میتوانند نجاتبخش باشند، نه فقط در شعار یا ادبیات، بلکه در وضعیت بحرانی به نحو عینی از نابودی جلوگیری میکنند.
بازی زندانی، نمونهای تقلیل یافته از این وضعیت است. اگر هر دو زندانی در یک توهم هویت جمعی باشند و متعهد به ما بودن خود باشند و هر دو به خاطر توهمشان اعتراف نکنند، برخلاف آنچه همیشه از توهمات انتظار داریم، اتفاقا نجات عینی هر دو محقق خواهد شد. هویتهای جمعی شاید فاقد اصالت شناختی باشند اما حامل اصالتی کارکردیند و میتوانند به نحوی کاملا عینی، آزادی بخش باشند.
خروج از بندگی، بسیار پرهزینه است و ظاهرا در هیچ تک لحظهای، اقتصادی نیست. بدون آینده، بدون دیگران، بدون وطن ما در سود و زیان لحظهای خویش گرفتار میشویم و تلاش برای استقلال را بیهوده میبینیم.
کتاب دوزخیان روی زمین، شصت سال پیش، راهی بسیار دشوار برای استعمارزدایی به ما نشان داد؛ استعمار تمام تلاش خود را میکند تا استقلال را پرهزینه و بیفایده جلوه دهد و این کار را به سه شکل پیش میبرد:
1. بسط فردگرایی
2. نفی واقعیت ملی
3. توسعه اقتصادگرایی
استعمار میکوشد تا با رونق دادن به اقتصادگرایی از شور و بُرد خواستههای ملی بکاهد. فانون میگوید در چنین وضعیتی این جملات را به کرات میشنوید:
«استقلال ملی دورهاش سر آمدهاست حالا زمانهی ابرشرکتهاست» یا «فایدهی استقلال چیست؟ به چه کار میآید مستقل شدن؟»
از سوی دیگر استعمار به شکل فرهنگی نیز فردگرایی را توسعه میدهد: «اصالت فرد. قبل از همه خودم، این است آنچه روشنفکر استعمارهزده از اربابان خود آموخته است. تصدیق و اقرار به اولویت فرد»
اما در نهایت پس از آن که ملتی موفق به اخذ استقلال شد استعمارگر با قوای قهریهی خود چنان میکند که ملتها به قرون وسطی بازگردند. «استقلال میخواهید؟ بفرمایید. بگیرید و سقط شوید.»
فشار اقتصادی، تحریم، جنگ و همهی دیگر صورتهای قهر استعماری، این سوال را برای ملتهای تازه استقلال یافته پررنگ میسازد: «آیا ارزشش را داشت؟» ملت استقلالیافته، سالهای استعمار را به یاد میآورد و خاطرات حالا شیرینشدهی بندگی را. فاقد مسئولیت، بدون هزینهی انتخاب. در اذهان، استعمار ناپدید میشود و خشم ناشی از وضع موجود، مبدل به خشونت علیه هموطن و حاکمیت ملی میگردد. استعمار این گونه پیش میرود. بِن پیر و همهی دیگر سیاهان در بند به این شکل یک عمر صورت ارباب را با تیغ، بیهیچ خراشی، میتراشند و اضافه ماندهی غذای ارباب را هدیه میگیرند.
آزادی از استعمار در هیچ قاب کوچکی، صرفهی اقتصادی ندارد و برای برده ترسناک است اما «این چیز استعمارزدهست که در فرایند و جریانی که خود را آزاد میکند، انسان میشود.»
به نقل از کانال جای پا جویان
خروج از بندگی در هیچ تک لحظهای، اقتصادی نیست. ستیز با ارباب، همواره پرهزینه است و برای بنده به قدر حیاتش، پرخطر.
چند وحشی داعشی، دو هزار سرباز پادگان اسپایکر را به اسارت گرفته و تا گودال قتلگاه پیش میبرند. اسرا تک تک جلو میآیند تیر خلاص میخورند و سپس نفر بعدی. آنها با خود چه فکر میکنند. چرا هیچ یک، جانی که فقط چند لحظه دوام دارد را برای رهایی دیگران خرج نمیکند. شاید از سرنوشت نفر قبل بیاطلاعند یا شاید امیدوارند کلت داعشی شلیک نکند یا اصلا تسلیم سرنوشتند.
امید برای تغییر وضعیت، اسیر را منفعل نگه میدارد و تک تک آن دو هزار نفر را به کام مرگ میکشاند. اوضاع اما میتوانست طور دیگری رقم بخورد. اگر هر سرباز، به جای امید به نجات فرد خویش، به مفهومی اعتباری، مثلا مانند پادگان اسپایکر میاندیشید و برای نجات این هویت ظاهرا اعتباری، حاضر بود جان خود را فدا کند، شاید پادگان اسپایکر جلوی داعش مقاومت میکرد. شاید از آن دو هزار نفر، سیصد نفر هم کشته میشدند اما مابقی نجات مییافتند.
معادلهی سود و زیان به نحو فردی، نمیتواند آزادی به همراه بیاورد. آزادی به صرفه نیست.
هویتهای جمعی، از منظر حسی، اعتبارند یا قرارداد. وابستهند به جغرافیا، زبان، اقتصاد و... برای دلخوشی، برای گذران زندگی. اصیل انگاشته نمیشوند. آنها در لحظهی بحران، بیفایده و فاقد اصالت به نظر میرسند. هرکس میکوشد خود را نجات دهد، اولویت صیانت از ذات، همهی اعتباریات را دور میریزد و در ذهن فردگرای اقتصادی، چه چیز اعتباریتر از وطن. اما این در حالی است که همین مفاهیم ظاهرا اعتباری، میتوانند نجاتبخش باشند، نه فقط در شعار یا ادبیات، بلکه در وضعیت بحرانی به نحو عینی از نابودی جلوگیری میکنند.
بازی زندانی، نمونهای تقلیل یافته از این وضعیت است. اگر هر دو زندانی در یک توهم هویت جمعی باشند و متعهد به ما بودن خود باشند و هر دو به خاطر توهمشان اعتراف نکنند، برخلاف آنچه همیشه از توهمات انتظار داریم، اتفاقا نجات عینی هر دو محقق خواهد شد. هویتهای جمعی شاید فاقد اصالت شناختی باشند اما حامل اصالتی کارکردیند و میتوانند به نحوی کاملا عینی، آزادی بخش باشند.
خروج از بندگی، بسیار پرهزینه است و ظاهرا در هیچ تک لحظهای، اقتصادی نیست. بدون آینده، بدون دیگران، بدون وطن ما در سود و زیان لحظهای خویش گرفتار میشویم و تلاش برای استقلال را بیهوده میبینیم.
کتاب دوزخیان روی زمین، شصت سال پیش، راهی بسیار دشوار برای استعمارزدایی به ما نشان داد؛ استعمار تمام تلاش خود را میکند تا استقلال را پرهزینه و بیفایده جلوه دهد و این کار را به سه شکل پیش میبرد:
1. بسط فردگرایی
2. نفی واقعیت ملی
3. توسعه اقتصادگرایی
استعمار میکوشد تا با رونق دادن به اقتصادگرایی از شور و بُرد خواستههای ملی بکاهد. فانون میگوید در چنین وضعیتی این جملات را به کرات میشنوید:
«استقلال ملی دورهاش سر آمدهاست حالا زمانهی ابرشرکتهاست» یا «فایدهی استقلال چیست؟ به چه کار میآید مستقل شدن؟»
از سوی دیگر استعمار به شکل فرهنگی نیز فردگرایی را توسعه میدهد: «اصالت فرد. قبل از همه خودم، این است آنچه روشنفکر استعمارهزده از اربابان خود آموخته است. تصدیق و اقرار به اولویت فرد»
اما در نهایت پس از آن که ملتی موفق به اخذ استقلال شد استعمارگر با قوای قهریهی خود چنان میکند که ملتها به قرون وسطی بازگردند. «استقلال میخواهید؟ بفرمایید. بگیرید و سقط شوید.»
فشار اقتصادی، تحریم، جنگ و همهی دیگر صورتهای قهر استعماری، این سوال را برای ملتهای تازه استقلال یافته پررنگ میسازد: «آیا ارزشش را داشت؟» ملت استقلالیافته، سالهای استعمار را به یاد میآورد و خاطرات حالا شیرینشدهی بندگی را. فاقد مسئولیت، بدون هزینهی انتخاب. در اذهان، استعمار ناپدید میشود و خشم ناشی از وضع موجود، مبدل به خشونت علیه هموطن و حاکمیت ملی میگردد. استعمار این گونه پیش میرود. بِن پیر و همهی دیگر سیاهان در بند به این شکل یک عمر صورت ارباب را با تیغ، بیهیچ خراشی، میتراشند و اضافه ماندهی غذای ارباب را هدیه میگیرند.
آزادی از استعمار در هیچ قاب کوچکی، صرفهی اقتصادی ندارد و برای برده ترسناک است اما «این چیز استعمارزدهست که در فرایند و جریانی که خود را آزاد میکند، انسان میشود.»
به نقل از کانال جای پا جویان
آن روز که در شیپور قومگرایی و ملیگرایی می دمیدند باید فکر اینجا را هم می کردند...
یک تلنگر کافی بود که رگههای جاهلیت و نژادپرستی ایرانی بیرون بزند...
تاریخ، ما را شرمنده خواهد کرد.
هر چه مهمان نوازی کرده بودیم در این ۴۰ سال، مثل "گاو نه من شیر" همه را با یک لگد ریختیم!
از "هر که از راه رسید نانش دهید و از دینش نپرسید" رسیدیم به "نان برای افغان نداریم"
یک تلنگر کافی بود که رگههای جاهلیت و نژادپرستی ایرانی بیرون بزند...
تاریخ، ما را شرمنده خواهد کرد.
هر چه مهمان نوازی کرده بودیم در این ۴۰ سال، مثل "گاو نه من شیر" همه را با یک لگد ریختیم!
از "هر که از راه رسید نانش دهید و از دینش نپرسید" رسیدیم به "نان برای افغان نداریم"
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اسرائیل در مقابل ملت ایران دارای دو عقده حل نشدنی و کینه عمیق است:
اول عقده ملی ، چون یک ملت جعلی است و در مقابل یک ملت واقعی کم می آورد.
دوم عقده مذهبی دارد و نسبت به این عظمت و شور و عمق و اقبال جهانی نسبت به حرم مقدس کریلا و مشهد و شکوه اربعین حسادت و کینه دارد.
دکتر موسی نجفی
اول عقده ملی ، چون یک ملت جعلی است و در مقابل یک ملت واقعی کم می آورد.
دوم عقده مذهبی دارد و نسبت به این عظمت و شور و عمق و اقبال جهانی نسبت به حرم مقدس کریلا و مشهد و شکوه اربعین حسادت و کینه دارد.
دکتر موسی نجفی
Forwarded from اخبار رهبر انقلاب 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گرم است به هم پشت رقیبان پی قتلم
ای عشق دل افروز دل من به تو گرم است
ای عشق دل افروز دل من به تو گرم است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لحظاتی از نوای امشب «ای ایران خدایی» حاج محمود کریمی
در مراسم عزادارای شب عاشورا با حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره)
در مراسم عزادارای شب عاشورا با حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره)
اشراق 🌿
لحظاتی از نوای امشب «ای ایران خدایی» حاج محمود کریمی در مراسم عزادارای شب عاشورا با حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره)
معتقدم که یکی از دلایل مهمی که خداوند بار یاریِ حق را بر دوش ملت ایران نهادهاست، #ذوق است. ذوق به زبان ساده یعنی اینکه اجازه نمیدهیم حوادث بدون اینکه پاسخ احساسی درخور و متناسبی از ما دریافت کنند، از پیش چشمانمان عبور کنند و بگذرند.
#هنر یعنی عمر بخشیدن به حوادث! حوادثی که ممکن است در طول تاریخ به اندازهی کمتر از چند ثانیه بوده باشند ولی فرد یا جامعهای که "ذوق هنری" داشته باشد، آن حادثه را بر جان خود مینشاند و آنچنان میپروراند که در گفتار و عمل، واکنشی منطبق با آن را از خود بروز دهد.برای مثال در نسبت با تاریخ چندصد هزار سالهی بشر، ۱۰ روز اول محرم به اندازهی یک هزاران هزارم ثانیه هم نمیشود. ولی عنصر ذوق، به کمیت حوادث نمینگرد بلکه عمق آن حادثه را درمیابد و آنچنان بسط و گسترشش میدهد که اهمیتش از آن چند صدهزارسال بیشتر میشود.
مرحوم سیروس شمیسا در مقدمهی کتاب "سبکشناسی نظم فارسی" بیان میکند که ایرانیان، قبل از ورود اسلام، هنری همچون نثر آهنگین و مسجع داشتهاند. مانند آنچه که بعدها در آثار بزرگانی چون خواجه عبدالله انصاری و غیره دیده شد. توجه به آرایهی کلام به شیوهی هنرمندانه و آهنگین یکی از ویژگیهای ایرانیان قبل از اسلام بوده که با ورود اسلام و ادبیات عرب، نظام عروضی این تازهواردان را گرفته و به بهترین و شگفتانگیزترین وجه پروراندهاند.
کسی چه میداند، شاید اگر میل ذاتی به ثبت وقایع احساسی از طریق کلام آهنگین و شعر و برخورد احساسی قوی با آنها نبود و خداوند این اطمینان را نداشت که حوادثی را که رقم میزند در نزد ایرانیان هدر نمیرود و در زمان متوقف و محو نمیشود، ما را میهمان این اندازه از شکوه و زیبایی نمیکرد.
#پژمان_اصلانی
#هنر یعنی عمر بخشیدن به حوادث! حوادثی که ممکن است در طول تاریخ به اندازهی کمتر از چند ثانیه بوده باشند ولی فرد یا جامعهای که "ذوق هنری" داشته باشد، آن حادثه را بر جان خود مینشاند و آنچنان میپروراند که در گفتار و عمل، واکنشی منطبق با آن را از خود بروز دهد.برای مثال در نسبت با تاریخ چندصد هزار سالهی بشر، ۱۰ روز اول محرم به اندازهی یک هزاران هزارم ثانیه هم نمیشود. ولی عنصر ذوق، به کمیت حوادث نمینگرد بلکه عمق آن حادثه را درمیابد و آنچنان بسط و گسترشش میدهد که اهمیتش از آن چند صدهزارسال بیشتر میشود.
مرحوم سیروس شمیسا در مقدمهی کتاب "سبکشناسی نظم فارسی" بیان میکند که ایرانیان، قبل از ورود اسلام، هنری همچون نثر آهنگین و مسجع داشتهاند. مانند آنچه که بعدها در آثار بزرگانی چون خواجه عبدالله انصاری و غیره دیده شد. توجه به آرایهی کلام به شیوهی هنرمندانه و آهنگین یکی از ویژگیهای ایرانیان قبل از اسلام بوده که با ورود اسلام و ادبیات عرب، نظام عروضی این تازهواردان را گرفته و به بهترین و شگفتانگیزترین وجه پروراندهاند.
کسی چه میداند، شاید اگر میل ذاتی به ثبت وقایع احساسی از طریق کلام آهنگین و شعر و برخورد احساسی قوی با آنها نبود و خداوند این اطمینان را نداشت که حوادثی را که رقم میزند در نزد ایرانیان هدر نمیرود و در زمان متوقف و محو نمیشود، ما را میهمان این اندازه از شکوه و زیبایی نمیکرد.
#پژمان_اصلانی
وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ
و اگر پیمان هایشان را پس از تعهدشان شکستند و در دین شما زبان به طعنه و عیب جویی گشودند، در این صورت با پیشوایان کفر بجنگید که آنان را [نسبت به پیمان هایشان] هیچ تعهدی نیست، باشد که [از طعنه زدن و پیمان شکنی] بازایستند.
سوره توبه آیه ۱۲
@aeshraq
و اگر پیمان هایشان را پس از تعهدشان شکستند و در دین شما زبان به طعنه و عیب جویی گشودند، در این صورت با پیشوایان کفر بجنگید که آنان را [نسبت به پیمان هایشان] هیچ تعهدی نیست، باشد که [از طعنه زدن و پیمان شکنی] بازایستند.
سوره توبه آیه ۱۲
@aeshraq
جنگ ۱۲ روزه ایران و غرب
پایان گفتگوی تمدنها و آغاز منازعه ایدهها و جنگ تمدنی جدید
به نظر می رسد بیداری اسلامی که در نیم قرن اخیر تحت تاثیر مستقیم انقلاب اسلامی ایران بوده است و در ایستگاه مقاومت اسلامی جنبه منطقه ای آن بیشتر قابل رویت بود، بعد از جنگ ۱۲ روزه با آمریکا و اسرائیل ابعاد جهانی اش بیشتر محقق شده و موشک های نقطه زن ایرانی هم زمان با شلیک به تل آویو و حیفا به قلب تمدن غرب هم شلیک کرده اند و تمدنی که خود را "مطلق" می پنداشت و رقیبی برای خودش نمی دید را متزلزل و مضطرب ساخته است.
همین که آمریکا و اروپا علیرغم تمامی هارت و پورت شان نتوانستند اراده خود را به ایران اسلامی شیعی مستقل تحمیل کنند، یعنی شکست یک جانبه گرایی غربی و "افول هژمونی جهانی" قلدری که خود را بی رقیب میدانست.
مطمئنا تسخیر قلوب جهانی نسبت به رهبری ایران بزودی به "مغزها و ایده ها " و سپس به "اراده ها" خواهد رسید.
بدون شک لیبرال دمکراسی نمی تواند از نقش و سهم خود در جنایات غزه و جنگ اخیر با ایران شانه خالی کند و این بار قلوب و مغزها و اراده های مسخر انقلاب اسلامی است که منازعه ایده ها و نوید جنگ تمدنی جدیدی را نشان می دهند ؛ جنگی که هر چند به رهبری پارسیان است ؛ ولی این بار ایرانیان نه با نژاد و تبار و زبان و امپراطوری شان بلکه با تمسک به کتاب آسمانی و در افق "موعود گرایی" اصول و مسیر جدیدی را پیش پای بشر خسته و درمانده از تمدن یک بعدی و ناتوان غربی قرار می دهند.
دکتر موسی نجفی
@aeshraq
پایان گفتگوی تمدنها و آغاز منازعه ایدهها و جنگ تمدنی جدید
به نظر می رسد بیداری اسلامی که در نیم قرن اخیر تحت تاثیر مستقیم انقلاب اسلامی ایران بوده است و در ایستگاه مقاومت اسلامی جنبه منطقه ای آن بیشتر قابل رویت بود، بعد از جنگ ۱۲ روزه با آمریکا و اسرائیل ابعاد جهانی اش بیشتر محقق شده و موشک های نقطه زن ایرانی هم زمان با شلیک به تل آویو و حیفا به قلب تمدن غرب هم شلیک کرده اند و تمدنی که خود را "مطلق" می پنداشت و رقیبی برای خودش نمی دید را متزلزل و مضطرب ساخته است.
همین که آمریکا و اروپا علیرغم تمامی هارت و پورت شان نتوانستند اراده خود را به ایران اسلامی شیعی مستقل تحمیل کنند، یعنی شکست یک جانبه گرایی غربی و "افول هژمونی جهانی" قلدری که خود را بی رقیب میدانست.
مطمئنا تسخیر قلوب جهانی نسبت به رهبری ایران بزودی به "مغزها و ایده ها " و سپس به "اراده ها" خواهد رسید.
بدون شک لیبرال دمکراسی نمی تواند از نقش و سهم خود در جنایات غزه و جنگ اخیر با ایران شانه خالی کند و این بار قلوب و مغزها و اراده های مسخر انقلاب اسلامی است که منازعه ایده ها و نوید جنگ تمدنی جدیدی را نشان می دهند ؛ جنگی که هر چند به رهبری پارسیان است ؛ ولی این بار ایرانیان نه با نژاد و تبار و زبان و امپراطوری شان بلکه با تمسک به کتاب آسمانی و در افق "موعود گرایی" اصول و مسیر جدیدی را پیش پای بشر خسته و درمانده از تمدن یک بعدی و ناتوان غربی قرار می دهند.
دکتر موسی نجفی
@aeshraq
اشراق 🌿
آیا بمب اتم بازدارنده است! آیا حکم حرمت قابل تغییر است؟! علت حرمت ساخت، نگهداری و استفاده از بمب اتم قرار گرفتن این بمب ذیل سلاح های کشتار جمعی است! الان این دانش وجود دارد و می توان سلاح هسته ای تاکتیکی ساخت! ( با انفجار محدود که مثلا یک پادگان نظامی دشمن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمله به فردو با بمب تاکتیکی!
۴۸ ساعت تا ساخت بمب اتم
ابوالفضل ظهرهوند عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس مدعی شد:
آمریکا در حمله به فردو از سلاح اتمی تاکتیکی استفاده کرد!
ما باید در نقطهای از #بازدارندگی_هستهای قرار بگیریم که در کمتر از ۴۸ ساعت، پاسخ حمله اتمی دشمن را بدهیم.
۴۸ ساعت تا ساخت بمب اتم
ابوالفضل ظهرهوند عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس مدعی شد:
آمریکا در حمله به فردو از سلاح اتمی تاکتیکی استفاده کرد!
ما باید در نقطهای از #بازدارندگی_هستهای قرار بگیریم که در کمتر از ۴۸ ساعت، پاسخ حمله اتمی دشمن را بدهیم.