انتشارات افراز
تجدیدچاپ شد: «خدعه و عشق» فریدریش شیلر ترجمهی: سارا رحمانی نمایشنامههای برتر جهان - ۱۷۵ ۲۱۱ صفحه ۷۵۰۰۰ تومان نوبت چاپ: دوم - ۱۴۰۰ تهیهی این کتاب از وبسایت انتشارات افراز: https://bre.is/xNTVkkmH کتابفروشیهای معتبر و همچنین از طریق دایرکت به اینستاگرام…
زن : اگر فقط نامهی بسیار زیبایی را که سرور بزرگوار به دخترت نوشته است، میخواندی. خدای مهربان! اینجاست که میتوان به روشنی دریافت که او صرفا به دنبال روان زیبای دخترمان است.
میلر: واقعا که وقاحت دارد. به در میگویند که دیوار بشنود. هر کس میخواهد به این موجود نازنین درودی بفرستد، تنها دل پاکش را میتواند پیامآور کند. چگونه چنین کاری کردم؟ آیا اوضاع تازه تا آنجایی روبهراه شده که احساسات و روحیات سرزنده شوند، هان! اندام بدن را در نظر بگیریم، این آدم بیسروپا برای دخترک ادای ارباب را درمیآورد و ماه سیمین سرانجام دلال محبت خواهد بود.
زن: کافیست نگاهی به کتابهای گوناگونی که جناب سرگرد در این خانه فراهم کردهاند، بیاندازی. دخترت نیز همواره از میان این کتابها دعا میخواند.
میلر [سوت میکشد] اهه! نیایش میکند! تو لب مطلب را گرفتهای. این معجون خام طبیعت، هنوز برای معدهی نازک نارنجی و ظریف اعلیحضرت خیلی سخت است. او باید دخترک را تازه در مطبخ جهنمی قصهپردازان به شیوهی ساختگی بجوشاند. برو به جهنم با این چرندیاتت. آنوقت دخترک لودگیهای ماورایی - و خدا میداند دیگر چه؟ - را از من میکشد، و مانند زالویی به جانم میافتد و همین یک مقدار اعتقاد مسیحیای را که دارم و پدرم آن را به هزار بدبختی و هرطور که شده کنار هم ردیف کرده، از هم میدرد. میگویم برو به درک. دخترک دائما افکار شیطانی در سر میپروراند؛ گذشته از همهی این خالهزنکیها، سرانجام خانهاش را دیگر سرزمین رویاییاش نمییابد، فراموشش میکند، شرمش میآید که پدرش میلر، ویلنزن است، و در نهایت دامادی شریف و آبرومند را به من ترجیح میدهد، مردی که خود را چنین صمیمانه در میان معاشرین من جای داده. نه! خدا مرا لعنت کند [از جا برمیخیزد، تند و پرحرارت] همین الان باید قضیه فیصله پیدا کند، و به سرگرد، بله، بله، به سرگرد نشان خواهم داد که در از کدام طرف است. [میخواهد برود]
تجدیدچاپ شد:
«خدعه و عشق»
فریدریش شیلر
ترجمهی: سارا رحمانی
نمایشنامههای برتر جهان - ۱۷۵
۲۱۱ صفحه
۷۵۰۰۰ تومان
نوبت چاپ: دوم - ۱۴۰۰
تهیهی این کتاب از وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/xNTVkkmH
کتابفروشیهای معتبر
و همچنین از طریق دایرکت به اینستاگرام انتشارات افراز
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#خدعه_و_عشق
#فریدریش_شیلر
#سارا_رحمانی
#ادبیات #ادبیات_جهان
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان
#ادبیات_آلمان #نمایشنامههای_آلمانی
#تجدیدچاپ
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
میلر: واقعا که وقاحت دارد. به در میگویند که دیوار بشنود. هر کس میخواهد به این موجود نازنین درودی بفرستد، تنها دل پاکش را میتواند پیامآور کند. چگونه چنین کاری کردم؟ آیا اوضاع تازه تا آنجایی روبهراه شده که احساسات و روحیات سرزنده شوند، هان! اندام بدن را در نظر بگیریم، این آدم بیسروپا برای دخترک ادای ارباب را درمیآورد و ماه سیمین سرانجام دلال محبت خواهد بود.
زن: کافیست نگاهی به کتابهای گوناگونی که جناب سرگرد در این خانه فراهم کردهاند، بیاندازی. دخترت نیز همواره از میان این کتابها دعا میخواند.
میلر [سوت میکشد] اهه! نیایش میکند! تو لب مطلب را گرفتهای. این معجون خام طبیعت، هنوز برای معدهی نازک نارنجی و ظریف اعلیحضرت خیلی سخت است. او باید دخترک را تازه در مطبخ جهنمی قصهپردازان به شیوهی ساختگی بجوشاند. برو به جهنم با این چرندیاتت. آنوقت دخترک لودگیهای ماورایی - و خدا میداند دیگر چه؟ - را از من میکشد، و مانند زالویی به جانم میافتد و همین یک مقدار اعتقاد مسیحیای را که دارم و پدرم آن را به هزار بدبختی و هرطور که شده کنار هم ردیف کرده، از هم میدرد. میگویم برو به درک. دخترک دائما افکار شیطانی در سر میپروراند؛ گذشته از همهی این خالهزنکیها، سرانجام خانهاش را دیگر سرزمین رویاییاش نمییابد، فراموشش میکند، شرمش میآید که پدرش میلر، ویلنزن است، و در نهایت دامادی شریف و آبرومند را به من ترجیح میدهد، مردی که خود را چنین صمیمانه در میان معاشرین من جای داده. نه! خدا مرا لعنت کند [از جا برمیخیزد، تند و پرحرارت] همین الان باید قضیه فیصله پیدا کند، و به سرگرد، بله، بله، به سرگرد نشان خواهم داد که در از کدام طرف است. [میخواهد برود]
تجدیدچاپ شد:
«خدعه و عشق»
فریدریش شیلر
ترجمهی: سارا رحمانی
نمایشنامههای برتر جهان - ۱۷۵
۲۱۱ صفحه
۷۵۰۰۰ تومان
نوبت چاپ: دوم - ۱۴۰۰
تهیهی این کتاب از وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/xNTVkkmH
کتابفروشیهای معتبر
و همچنین از طریق دایرکت به اینستاگرام انتشارات افراز
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#خدعه_و_عشق
#فریدریش_شیلر
#سارا_رحمانی
#ادبیات #ادبیات_جهان
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان
#ادبیات_آلمان #نمایشنامههای_آلمانی
#تجدیدچاپ
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
گفته شده برخی از ناشران حق خرید کتاب را میپردازند اما درصد مولف و مترجم از فروش پشت جلد را کاهش دادند تا در تجدید چاپهای کتاب، بخش مربوط به مولف و مترجم بالا نرود. شما از این اقدامها خبر دارید؟
ممکن است افرادی که کتابساز و ناشرنما هستند –نمیتوان به آنها ناشر گفت- این اقدامات را انجام میدهند. اصلا اینطور نیست که درصد مولف کم شود. درصد مولف و مترجم بین ۱۰ تا ۱۴ درصد است. اگر قیمت کتاب بیشتر شود، قرار نیست که درصد مولف کم شود؛ زیرا اگر قیمت کتاب بالا رفته هزینههای مولف هم بالا رفته، اگر قیمت کتاب بیشتر شود، سهم نویسنده هم باید همانقدر بیشتر شود. نباید حقالزحمه نویسنده و مترجم کم شود.
شاید برخی ناشران در آثار تالیفی ۱۰ درصد از چاپ نخست را در قالب اهدای کتاب انجام بدهند، اما در چاپهای بعد پرداخت نقدی است، این در صورتی است که مولف و مترجم این رضایت را داشتهباشد که حق کتابش را در چاپ اول به این صورت دریافت کند.
لینک مصاحبه در وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/94eeMq8g
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#اعظم_کیان_افراز
#مصاحبهها
#افراز_در_رسانهها #ایبنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
ممکن است افرادی که کتابساز و ناشرنما هستند –نمیتوان به آنها ناشر گفت- این اقدامات را انجام میدهند. اصلا اینطور نیست که درصد مولف کم شود. درصد مولف و مترجم بین ۱۰ تا ۱۴ درصد است. اگر قیمت کتاب بیشتر شود، قرار نیست که درصد مولف کم شود؛ زیرا اگر قیمت کتاب بالا رفته هزینههای مولف هم بالا رفته، اگر قیمت کتاب بیشتر شود، سهم نویسنده هم باید همانقدر بیشتر شود. نباید حقالزحمه نویسنده و مترجم کم شود.
شاید برخی ناشران در آثار تالیفی ۱۰ درصد از چاپ نخست را در قالب اهدای کتاب انجام بدهند، اما در چاپهای بعد پرداخت نقدی است، این در صورتی است که مولف و مترجم این رضایت را داشتهباشد که حق کتابش را در چاپ اول به این صورت دریافت کند.
لینک مصاحبه در وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/94eeMq8g
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#اعظم_کیان_افراز
#مصاحبهها
#افراز_در_رسانهها #ایبنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
منتشر شد:
«عاقبتِ عشاق سینهچاک»
نیل سایمون
ترجمهی آهو خردمند
نمایشنامههای برتر جهان - ۲۰۶
۹۹ صفحه
۴۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از کتابفروشیهای معتبر،
وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/t8mDsZmP
و همچنین از طریق دایرکت به اینستاگرام انتشارات افراز
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#عاقبت_عشاق_سینهچاک
#عاقبت_عشاق_سینه_چاک
#نیل_سایمون
#آهو_خردمند
#ادبیات #ادبیات_جهان
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#تازههای_انتشارات_افراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
«عاقبتِ عشاق سینهچاک»
نیل سایمون
ترجمهی آهو خردمند
نمایشنامههای برتر جهان - ۲۰۶
۹۹ صفحه
۴۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از کتابفروشیهای معتبر،
وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/t8mDsZmP
و همچنین از طریق دایرکت به اینستاگرام انتشارات افراز
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#عاقبت_عشاق_سینهچاک
#عاقبت_عشاق_سینه_چاک
#نیل_سایمون
#آهو_خردمند
#ادبیات #ادبیات_جهان
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#تازههای_انتشارات_افراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
بارنی: یه جورهایی فکر میکنم، افتادیم تو یه خط... چیکار داری میکنی؟ اون چیه؟
جانت: دیجیلن برای افسردگی
بارنی: آب نمیخوایی؟
جانت: نمیتونم صبر کنم.
بارنی: تا وقتی که من آب بیارم؟ یعنی آنقدر افسردهای؟
جانت: این همون راهی نیست که امروزه ما با مشکلاتمون طرف میشیم؟ با.... با قرص و مخدر... میدونی. چند نفر این مملکت برای اینکه نمیتونن با مشکلات احساسیشون طرف شن قرص میخورن؟ تعدادشون تو این مملکت میدونی چقدره؟ تومجله لوک نوشته بود
بارنی: این هفته نرفتم سلمونی، مجلهی لوک جدیدو ندیدم.
جانت: شصت میلیون
بارنی: چقدر زیاد!
بارنی: جای قرص چیز دیگهای سراغ داری؟
بارنی: اینم تو مجله نوشته بود؟
جانت: مالیخولیا، میدونی مالیخولیا چیه؟
بارنی: فکر و خیال، مگه نه؟ فکر و خیال بیش از حد عمیق.
جانت: بذار بهت بگم مالیخولیا چیه بارنی. چون هشت ماهه دارم باهاش زندگی میکنم یعنی یک ناامیدی مطلق، کامل. یعنی هر روز صبح، از خواب بلند میشی، هیچی نمیخوای. هیچ امیدی نداری. به هیچ چیز اهمیت نمیدی. به هیچ چیز احتیاج نداری و برای خوشبختی دعا نمیکنی، چون باورت نمیشه وجود داشته باشه. آرزوی مرگ نمیکنی، چون اگه وجود نداری، مرگ دیگه معنایی نداره. تنها چیزی که میمونه، یک سکوتِ بیپایان و بیسرانجامِ ابدی و بیحد و مرزه در تاریکی مطلق. این مالیخولیاست.
«عاقبتِ عشاق سینهچاک»
نیل سایمون
ترجمهی آهو خردمند
نمایشنامههای برتر جهان - ۲۰۶
۹۹ صفحه
۴۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از کتابفروشیهای معتبر،
وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/t8mDsZmP
و همچنین از طریق دایرکت به اینستاگرام انتشارات افراز
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#عاقبت_عشاق_سینهچاک
#عاقبت_عشاق_سینه_چاک
#نیل_سایمون
#آهو_خردمند
#ادبیات #ادبیات_جهان
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#تازههای_انتشارات_افراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
جانت: دیجیلن برای افسردگی
بارنی: آب نمیخوایی؟
جانت: نمیتونم صبر کنم.
بارنی: تا وقتی که من آب بیارم؟ یعنی آنقدر افسردهای؟
جانت: این همون راهی نیست که امروزه ما با مشکلاتمون طرف میشیم؟ با.... با قرص و مخدر... میدونی. چند نفر این مملکت برای اینکه نمیتونن با مشکلات احساسیشون طرف شن قرص میخورن؟ تعدادشون تو این مملکت میدونی چقدره؟ تومجله لوک نوشته بود
بارنی: این هفته نرفتم سلمونی، مجلهی لوک جدیدو ندیدم.
جانت: شصت میلیون
بارنی: چقدر زیاد!
بارنی: جای قرص چیز دیگهای سراغ داری؟
بارنی: اینم تو مجله نوشته بود؟
جانت: مالیخولیا، میدونی مالیخولیا چیه؟
بارنی: فکر و خیال، مگه نه؟ فکر و خیال بیش از حد عمیق.
جانت: بذار بهت بگم مالیخولیا چیه بارنی. چون هشت ماهه دارم باهاش زندگی میکنم یعنی یک ناامیدی مطلق، کامل. یعنی هر روز صبح، از خواب بلند میشی، هیچی نمیخوای. هیچ امیدی نداری. به هیچ چیز اهمیت نمیدی. به هیچ چیز احتیاج نداری و برای خوشبختی دعا نمیکنی، چون باورت نمیشه وجود داشته باشه. آرزوی مرگ نمیکنی، چون اگه وجود نداری، مرگ دیگه معنایی نداره. تنها چیزی که میمونه، یک سکوتِ بیپایان و بیسرانجامِ ابدی و بیحد و مرزه در تاریکی مطلق. این مالیخولیاست.
«عاقبتِ عشاق سینهچاک»
نیل سایمون
ترجمهی آهو خردمند
نمایشنامههای برتر جهان - ۲۰۶
۹۹ صفحه
۴۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از کتابفروشیهای معتبر،
وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/t8mDsZmP
و همچنین از طریق دایرکت به اینستاگرام انتشارات افراز
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#عاقبت_عشاق_سینهچاک
#عاقبت_عشاق_سینه_چاک
#نیل_سایمون
#آهو_خردمند
#ادبیات #ادبیات_جهان
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#تازههای_انتشارات_افراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
هوشنگ چالنگی، شاعر و نویسنده، امروز دوم آبان ۱۴۰۰، بر اثر سکته در سن ۸۱ سالگی، و در شهر کرج، چشم از جهان فرو بست.
انتشارات افراز، این ضایعهی تلخ و دردناک را به خانوادهی ایشان و جامعهی ادبی تسلیت، و برای بازماندگان آرزوی صبر دارد.
نام و یادش همواره گرامی.
#هوشنگ_چالنگی
#فوت #درگذشت
#شاعر #نویسنده
#شعر #شعر_دیگر #موج_ناب
#مجموعه_کامل_اشعار
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
انتشارات افراز، این ضایعهی تلخ و دردناک را به خانوادهی ایشان و جامعهی ادبی تسلیت، و برای بازماندگان آرزوی صبر دارد.
نام و یادش همواره گرامی.
#هوشنگ_چالنگی
#فوت #درگذشت
#شاعر #نویسنده
#شعر #شعر_دیگر #موج_ناب
#مجموعه_کامل_اشعار
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
پیکر هوشنگ چالنگی، شاعر پیشکسوت، پنجشنبه، ششم آبانماه در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده میشود.
اعظم کیانافراز، ناشر آثار هوشنگ چالنگی با اعلام این خبر به ایسنا گفت که پیکر این شاعر در روز پنجشنبه ساعت ۱۰ صبح، در قطعه ۱۱، ردیف ۶، شماره ۸ آرامگاه امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده میشود.
همچنین به گفته مدیر نشر افراز، مجموعه کامل شعرهای چالنگی که توسط این نشر منتشر شده، به چاپ دوم رسیده است.
هوشنگ چالنگی، شاعر متولد ۲۹ مرداد سال ۱۳۱۹ در مسجدسلیمان بود. او که فعالیت هنری خود را از دهه ۱۳۴۰ آغاز کرد، از پایهگذاران شعر موج نو و شعر دیگر شناخته میشود. از آثار هوشنگ چالنگی میتوان به «آنجا که میایستی»، «نزدیک با ستارهی مهجور»، «زنگوله تنبل»، «آبی ملحوظ»، «گزینه اشعار» و... اشاره کرد.
هوشنگ چالنگی دوم آبانماه ۱۴۰۰ بر اثر سکته و در سن ۸۰سالگی از دنیا رفت.
لینک خبر در وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/gtZPewwp
#هوشنگ_چالنگی
#فوت #درگذشت
#شاعر #شعر #شعر_سپید #شعر_نو
#مجموعهی_کامل_اشعار_هوشنگ_چالنگی
#اعظم_کیان_افراز
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#ایسنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
اعظم کیانافراز، ناشر آثار هوشنگ چالنگی با اعلام این خبر به ایسنا گفت که پیکر این شاعر در روز پنجشنبه ساعت ۱۰ صبح، در قطعه ۱۱، ردیف ۶، شماره ۸ آرامگاه امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده میشود.
همچنین به گفته مدیر نشر افراز، مجموعه کامل شعرهای چالنگی که توسط این نشر منتشر شده، به چاپ دوم رسیده است.
هوشنگ چالنگی، شاعر متولد ۲۹ مرداد سال ۱۳۱۹ در مسجدسلیمان بود. او که فعالیت هنری خود را از دهه ۱۳۴۰ آغاز کرد، از پایهگذاران شعر موج نو و شعر دیگر شناخته میشود. از آثار هوشنگ چالنگی میتوان به «آنجا که میایستی»، «نزدیک با ستارهی مهجور»، «زنگوله تنبل»، «آبی ملحوظ»، «گزینه اشعار» و... اشاره کرد.
هوشنگ چالنگی دوم آبانماه ۱۴۰۰ بر اثر سکته و در سن ۸۰سالگی از دنیا رفت.
لینک خبر در وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/gtZPewwp
#هوشنگ_چالنگی
#فوت #درگذشت
#شاعر #شعر #شعر_سپید #شعر_نو
#مجموعهی_کامل_اشعار_هوشنگ_چالنگی
#اعظم_کیان_افراز
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#ایسنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
هوشنگ چالنگی با نوای کرنا آرام گرفت
به گزارش خبرگزاری ایسنا، مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری این شاعر پیشکسوت، امروز پنجشنبه (ششم آبانماه) در قطعهی ۱۱ امامزاده طاهر کرج، با حضور جمعی از اهل ادبیات و خانوادهی او برگزار شد.
گزارش کامل در وبسایت افراز:
https://bre.is/gmboMeUV
#هوشنگ_چالنگی
#فوت #درگذشت
#شاعر #شعر #شعر_سپید #شعر_نو
#علی_باباچاهی #اردشیر_صالحپور
#شهرام_شاهرختاش #قباد_آذرآیین #رضا_عامری
#اعظم_کیان_افراز
#مجموعهی_کامل_اشعار_هوشنگ_چالنگی
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#خبرگزاری_ایسنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
به گزارش خبرگزاری ایسنا، مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری این شاعر پیشکسوت، امروز پنجشنبه (ششم آبانماه) در قطعهی ۱۱ امامزاده طاهر کرج، با حضور جمعی از اهل ادبیات و خانوادهی او برگزار شد.
گزارش کامل در وبسایت افراز:
https://bre.is/gmboMeUV
#هوشنگ_چالنگی
#فوت #درگذشت
#شاعر #شعر #شعر_سپید #شعر_نو
#علی_باباچاهی #اردشیر_صالحپور
#شهرام_شاهرختاش #قباد_آذرآیین #رضا_عامری
#اعظم_کیان_افراز
#مجموعهی_کامل_اشعار_هوشنگ_چالنگی
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#خبرگزاری_ایسنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
به گزارش خبرگزاری ایسنا، مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری این شاعر پیشکسوت، امروز پنجشنبه (ششم آبانماه) در قطعهی ۱۱ امامزاده طاهر کرج، با حضور جمعی از اهل ادبیات و خانوادهی او برگزار شد.
علی باباچاهی و اردشیر صالحپور در این مراسم سخنرانی کردند.
بخشهایی از صحبتهای اردشیر صالحپور:
- هوشنگ چالنگی قلهای پوشیده در مه بود. منش، خصلت و سلوک او آنچنان فروتن بود که کمتر در محافل ظاهر میشد و همواره در یک انزوا و فروتنی عرفانی به سر میبرد. اما گمان میکنم مرگ چالنگی، آغاز تولد دیگری برای او و شناخت اوست.
شعر هوشنگ چالنگی هم نو بود و هم ناب و هم شعر حجم بود و هم شعر عرفانی. زبانی تازه در قالب و کسوت شعر دیگر که در دههی ۴۰ اتفاقی ادبی و تازهای بود.
پیوند سنت و مدرنیته یکی از ویژگیهایی بود که در شعر هوشنگ چالنگی نسبت تازهای با اقلیم و جغرافیا و جنوب و جهان عرفانی برقرار میکرد. او نگاهی عارفانه داشت و به قولی سمت آبی عرفان را به جستوجو مینشست. او در ورای کلمات به دنبال حقیقت و هستی بود و این فروتنی و نجابت را همواره بر زبان شعر چالنگی مشاهده میکنیم.
علی باباچاهی، شاعر و منتقد ادبی نیز در این مراسم نوشتاری را خواند:
... در این سالها کم نبودند یارانی که هریک بهگونهای ما را ترک کردند و تنها گذاشتند؛ احمد شاملو، احمد میرعلایی، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، غفار حسینی و بسیارانی که هرکدام تعریفی متفاوت از مرگ را رقم زدند. برخی ایستاده میمیرند و برخی هرگز از مرگ نهراسیدهاند و برخی مرگ را به بازی و طنز و ریشخند گرفتهاند.
هوشنگ چالنگی اما بیحاشیه زیست و و پاکیزهدل بود و تیزهوش و فروتن. هیچگاه به دانشی که در خود ذخیره داشت تظاهر نمیکرد. هوشنگ چالنگی درمورد چگونه نوشتن و انگیزه شعر نوشتن خود مینویسد. حسی ایجاد میشود که انسان به سوی نوشتن میرود و دیگر آن شکل قدیمی که شعر خودش میآید قابل تردید است و در اثر تمرین و دانشافزایی میتوانیم وضعیتی به وجود آوریم که گاه بتوانیم بنویسیم. این زندهیاد در مورد عشق هم مینویسد: «عشق در کل همین کشش ناگزیر انسان به سوی هم است و انسان را به یاد نوازش خشمآلود بعضی آدمها میاندازد و نیز در کنار هم قرار گرفتن جانداران پس از پرخاشها و منازعتها و توضیح واضحات است که بگویم عشق انسان تا دم مرگ به اشکال گوناگون عمل میکند، عشق به فرزند، خانواده و همنوع و انگار زندگی همواره و ناخواه بدون عشق غیرقابل تحمل است.» من اضافه میکنم «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما »
پخش شعرهایی با صدای این شاعر فقید نیز از دیگر بخشهای این مراسم بود.
در پایان علی عبدالهپور ، شعری از او را خواند و پایان مراسم را اعلام کرد.
شهرام شاهرختاش، قباد آذرآیین، رضا عامری و اعظم کیانافراز، ازجمله حاضران در مراسم خاکسپاری هوشنگ چالنگی بودند.
هوشنگ چالنگی، شاعر متولد ۲۹ مرداد سال ۱۳۱۹ در مسجدسلیمان بود. او که فعالیت هنری خود را از دههی ۱۳۴۰ آغاز کرد، از پایهگذاران شعر موج نو و شعر دیگر شناخته میشود. از آثار هوشنگ چالنگی میتوان به «آنجا که میایستی»، «نزدیک با ستاره مهجور»، «زنگوله تنبل»، «آبی ملحوظ»، «گزینهی اشعار» و... اشاره کرد.
هوشنگ چالنگی دوم آبانماه ۱۴۰۰ بر اثر سکته و در سن ۸۰سالگی از دنیا رفت.
گزارش کامل در وبسایت افراز:
https://bre.is/gmboMeUV
#هوشنگ_چالنگی
#فوت #درگذشت
#شاعر #شعر #شعر_سپید #شعر_نو
#علی_باباچاهی #اردشیر_صالحپور
#شهرام_شاهرختاش #قباد_آذرآیین #رضا_عامری
#اعظم_کیان_افراز
#مجموعهی_کامل_اشعار_هوشنگ_چالنگی
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#خبرگزاری_ایسنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
علی باباچاهی و اردشیر صالحپور در این مراسم سخنرانی کردند.
بخشهایی از صحبتهای اردشیر صالحپور:
- هوشنگ چالنگی قلهای پوشیده در مه بود. منش، خصلت و سلوک او آنچنان فروتن بود که کمتر در محافل ظاهر میشد و همواره در یک انزوا و فروتنی عرفانی به سر میبرد. اما گمان میکنم مرگ چالنگی، آغاز تولد دیگری برای او و شناخت اوست.
شعر هوشنگ چالنگی هم نو بود و هم ناب و هم شعر حجم بود و هم شعر عرفانی. زبانی تازه در قالب و کسوت شعر دیگر که در دههی ۴۰ اتفاقی ادبی و تازهای بود.
پیوند سنت و مدرنیته یکی از ویژگیهایی بود که در شعر هوشنگ چالنگی نسبت تازهای با اقلیم و جغرافیا و جنوب و جهان عرفانی برقرار میکرد. او نگاهی عارفانه داشت و به قولی سمت آبی عرفان را به جستوجو مینشست. او در ورای کلمات به دنبال حقیقت و هستی بود و این فروتنی و نجابت را همواره بر زبان شعر چالنگی مشاهده میکنیم.
علی باباچاهی، شاعر و منتقد ادبی نیز در این مراسم نوشتاری را خواند:
... در این سالها کم نبودند یارانی که هریک بهگونهای ما را ترک کردند و تنها گذاشتند؛ احمد شاملو، احمد میرعلایی، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، غفار حسینی و بسیارانی که هرکدام تعریفی متفاوت از مرگ را رقم زدند. برخی ایستاده میمیرند و برخی هرگز از مرگ نهراسیدهاند و برخی مرگ را به بازی و طنز و ریشخند گرفتهاند.
هوشنگ چالنگی اما بیحاشیه زیست و و پاکیزهدل بود و تیزهوش و فروتن. هیچگاه به دانشی که در خود ذخیره داشت تظاهر نمیکرد. هوشنگ چالنگی درمورد چگونه نوشتن و انگیزه شعر نوشتن خود مینویسد. حسی ایجاد میشود که انسان به سوی نوشتن میرود و دیگر آن شکل قدیمی که شعر خودش میآید قابل تردید است و در اثر تمرین و دانشافزایی میتوانیم وضعیتی به وجود آوریم که گاه بتوانیم بنویسیم. این زندهیاد در مورد عشق هم مینویسد: «عشق در کل همین کشش ناگزیر انسان به سوی هم است و انسان را به یاد نوازش خشمآلود بعضی آدمها میاندازد و نیز در کنار هم قرار گرفتن جانداران پس از پرخاشها و منازعتها و توضیح واضحات است که بگویم عشق انسان تا دم مرگ به اشکال گوناگون عمل میکند، عشق به فرزند، خانواده و همنوع و انگار زندگی همواره و ناخواه بدون عشق غیرقابل تحمل است.» من اضافه میکنم «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما »
پخش شعرهایی با صدای این شاعر فقید نیز از دیگر بخشهای این مراسم بود.
در پایان علی عبدالهپور ، شعری از او را خواند و پایان مراسم را اعلام کرد.
شهرام شاهرختاش، قباد آذرآیین، رضا عامری و اعظم کیانافراز، ازجمله حاضران در مراسم خاکسپاری هوشنگ چالنگی بودند.
هوشنگ چالنگی، شاعر متولد ۲۹ مرداد سال ۱۳۱۹ در مسجدسلیمان بود. او که فعالیت هنری خود را از دههی ۱۳۴۰ آغاز کرد، از پایهگذاران شعر موج نو و شعر دیگر شناخته میشود. از آثار هوشنگ چالنگی میتوان به «آنجا که میایستی»، «نزدیک با ستاره مهجور»، «زنگوله تنبل»، «آبی ملحوظ»، «گزینهی اشعار» و... اشاره کرد.
هوشنگ چالنگی دوم آبانماه ۱۴۰۰ بر اثر سکته و در سن ۸۰سالگی از دنیا رفت.
گزارش کامل در وبسایت افراز:
https://bre.is/gmboMeUV
#هوشنگ_چالنگی
#فوت #درگذشت
#شاعر #شعر #شعر_سپید #شعر_نو
#علی_باباچاهی #اردشیر_صالحپور
#شهرام_شاهرختاش #قباد_آذرآیین #رضا_عامری
#اعظم_کیان_افراز
#مجموعهی_کامل_اشعار_هوشنگ_چالنگی
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#خبرگزاری_ایسنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مراسم وداع با زندهیاد هوشنگ چالنگی
(۱۳۱۹ - دوم آبان ۱۴۰۰)
#هوشنگ_چالنگی
#فوت #درگذشت
#شاعر #شعر
#مجموعه_کامل_اشعار
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
(۱۳۱۹ - دوم آبان ۱۴۰۰)
#هوشنگ_چالنگی
#فوت #درگذشت
#شاعر #شعر
#مجموعه_کامل_اشعار
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
منتشر شد:
«از زخمهای باز و ملال تهران»
امین حدادی
از حاشیه - ۲۵
۲۰۹ صفحه
۷۵۰۰۰ تومان
کورشمال
عبور کن از آستان برج قمار
از کرانههای تاریکِ حجرهها
چراکه فوارهی گلوی تو
از استخر برج
و صدای کبود قوم من
در انعکاس سنگابهای مسجد شاه
طنین دیگر دارد.
گوش کن
بگذار اذان در صحن اضطراب منتشر شود
و کارمندان ذبح صنعتی
نماز میّت را در دهلیزهای کورشمال اقامه کنند
امشب در آن دالان بیانتها
باد بر اندام زائران آن شیء محدّب
خواهد وزید
و به رعشه میافتد ماه در مردمک حیوان
آن فرشتهی خرسپوشِ دم پاساژ
که عنقریب
پایان قرن را اعلام میکند.
تهیهی این کتاب از کتابفروشیهای معتبر،
وبسایت نشر افراز:
https://bre.is/eCVTdKnt
و شمارهی تماس زیر:
۶۶۳۴۵۴۱۶
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#از_زخم_های_باز_و_ملال_تهران
#امین_حدادی
#از_حاشیه
#ادبیات #ادبیات_ایران
#شعر_ایرانی #شعر_فارسی
#شعر #شاعر #مجموعه_شعر
#شعر_سپید #شعر_نو
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#تازههای_انتشارات_افراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
«از زخمهای باز و ملال تهران»
امین حدادی
از حاشیه - ۲۵
۲۰۹ صفحه
۷۵۰۰۰ تومان
کورشمال
عبور کن از آستان برج قمار
از کرانههای تاریکِ حجرهها
چراکه فوارهی گلوی تو
از استخر برج
و صدای کبود قوم من
در انعکاس سنگابهای مسجد شاه
طنین دیگر دارد.
گوش کن
بگذار اذان در صحن اضطراب منتشر شود
و کارمندان ذبح صنعتی
نماز میّت را در دهلیزهای کورشمال اقامه کنند
امشب در آن دالان بیانتها
باد بر اندام زائران آن شیء محدّب
خواهد وزید
و به رعشه میافتد ماه در مردمک حیوان
آن فرشتهی خرسپوشِ دم پاساژ
که عنقریب
پایان قرن را اعلام میکند.
تهیهی این کتاب از کتابفروشیهای معتبر،
وبسایت نشر افراز:
https://bre.is/eCVTdKnt
و شمارهی تماس زیر:
۶۶۳۴۵۴۱۶
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#از_زخم_های_باز_و_ملال_تهران
#امین_حدادی
#از_حاشیه
#ادبیات #ادبیات_ایران
#شعر_ایرانی #شعر_فارسی
#شعر #شاعر #مجموعه_شعر
#شعر_سپید #شعر_نو
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#تازههای_انتشارات_افراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم