Telegram Web Link
انا لله وانا الیه راجعون...

باخبر شدم که شیخ ولید الهویرینی از اندیشمندان و فعالان عرصهٔ دین و اندیشه اندکی پس از آزادی از زندان در عربستان سعودی دار فانی را وداع گفته‌اند. از شیخ ولید الهویرینی آثار ارزشمندی به جا مانده که می‌توانید اینجا مطالعه کنید.
عبدالله محمد
چیزی که بیشتر ذهن مردم را مشغول می‌کند، تاثیری است که ستم بر ستمگر می‌گذارد. این‌که ستم، ستمگر را روز به روز دیوتر می‌کند تا آن‌که در دیوترین حالتش از دنیا می‌رود. اما چیزی که کمتر به آن توجه می‌شود، تاثیر ستم بر ستمدیده است. این‌که اگر ستم و سرکوب چند نسل…
دارم به این فکر می‌کنم این ستم منظم و برنامه‌ریزی شده و وسیع و بلکه رسمی‌شده، چه آثار ترسناک بلند مدت و عمیقی را بر جان مردم به جای خواهد گذاشت؟ به این فکر می‌کنم که با این ستم مورد اعتراف مسکوت، چگونه می‌شود کمتر تاثیر گرفت؟ و به این فکر می‌کنم که نظام‌های ستمگر تنها با سرکوب حذف نمی‌کنند. راه‌های دیگری هم هست، راه‌هایی که خود مردم را به عامل سرکوب و حذف تبدیل می‌کند.

یک مثال می‌زنم: سیستمی سرکوبگر بر مصلحان و ناصحان فشار می‌آورد. عده‌ای از این مصلحان بنابر حساب و کتاب‌هایی سعی می‌کنند سکوت کنند و وارد مواضعی نشوند که برایشان هزینهٔ سنگین بیاورد و تلاش‌هایی که تاکنون کرده‌اند با زندانی شدن یا فشارهای بدتر از بین برود و جاهایی هم در حدی که طبق اجتهاد خود ضروری می‌دانند چیزهایی می‌گویند که به اصطلاح نه سیخ بسوزد نه کباب اما همین باعث بدبین شدن دیگران به آنان می‌شود و چه بسا عده‌ای آنان را از جملهٔ مدافعان ستمگران قلمداد کنند. گروه دومی هم هستند که سکوت نمی‌کنند و هزینهٔ سنگین می‌دهند و به زندان می‌افتند یا حتی حذف می‌شوند. این گروه هم به دلیل ترس مردم مسکوت می‌مانند هرچند در دلشان شاید قهرمان باشند ولی کسی نام آنها را هم نمی‌برد تا مبادا او هم هزینه بدهد. هر دو گروه عملا حذف شده‌اند، توسط سیستم اما با عاملیت مردم. گروهی به بدنامی و اتهام بی‌جا و گروهی از روی وحشت.
Forwarded from Pezhvaak | پژواک
با توجه به درخواست بسیاری از همراهان، کانال دیگری به‌نام +Pezhvaak ساخته‌ام تا مطالب متفرقه از جمله استوری‌هایی که در این‌جا قرار نمی‌دادم را آن‌جا منتشر کنم:
www.tg-me.com/pezhvaak_plus
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from یاسای ژین
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عبدالله محمد
به همین بهانه، همیشه آرزو داشتم این رسم بد و فاجعه‌باری که نام آن را «رهن» گذاشته‌اند و ربطی به آن رهن شرعی ندارد و مشکل شرعی هم دارد حداقل از مناطق اهل سنت حذف شود یا حذف آن از مناطق ما شروع شود. می‌دانم وقتی چیزی رواج پیدا کند حذف آن هم دشوار است اما اینجا هم کسانی که پیش‌قدم شوند فضیلت «سبقت» را دارند و چه بسا اجر بنا گذاشتن سنت نیک را ببرند. دولت که واقعا رحم ندارد و هر کاری در جهت بدتر شدن اوضاع می‌کند کاملا آگاهانه است؛ نمونه‌اش چاپ پول و ایجاد عمدی تورم و بیشتر کردن روز به روز مالیات‌هاست. حداقل ما با هم مهربان‌تر باشیم و وظایف شرعی خود را در قبال یکدیگر انجام دهیم.
MatinPdf86.pdf
854.6 KB
فضیلت و اعمال دههٔ ذی‌الحجه

📝 اسلام وب
🔸 ترجمه: واحد ترجمهٔ متین

نسخهٔ پی‌دی‌اف (مناسب موبایل)
ما تعدادمان کم است. وقتی کم هستیم باید چکار کنیم؟

وقتی قرار باشد یک زنجیره انسانی به طول یک کیلومتر داشته باشیم که پیامی نوشته شده بر یک کاغذ از نفر اول به نفر آخر منتقل شود، اگر تعداد افراد این زنجیره زیاد باشد می‌توانند بدون تکان خوردن پیام را دست به دست کنند تا به نفر آخر برسد. هر چه تعداد افراد کمتر باشد، افراد برای انتقال کاغذ حاوی پیام باید بیشتر جابجا شوند. اگر تنها دو نفر در این زنجیره باشند، نفر اول حداقل باید نیم کیلومتر به سوی نفر دوم برود و نفر دو هم همینقدر.

ما تعدادمان کم است. وقتی کم هستیم باید چکار کنیم؟ درست است، باید تلاشمان بیشتر شود.
روزی خواهد رسید که مجبور نخواهی بود میان ترس و دلتنگی یکی را انتخاب کنی. خنده در کوچه‌های کودکی چیز دیگری است...
عبدالله محمد
روزی خواهد رسید که مجبور نخواهی بود میان ترس و دلتنگی یکی را انتخاب کنی. خنده در کوچه‌های کودکی چیز دیگری است...
یک ویژگی که همهٔ تاجران موفق دارند شجاعت ریسک کردن و توانایی دادن چیزی برای به دست آوردن چیزی بهتر است. تجارت، بده بستان است، نه بستان بستان. برای شادی باید از جادهٔ ناهموار غم گذشت و برای امنیت از دره‌های ترس. آنان که خندیدند، از گریه‌ها گذشته‌اند. غمی ناخواسته در راه شادیِ خواستنی است. غم‌های کوچک، ترس‌های تکه تکه شده، برای یک خواستهٔ بزرگ. اینکه می‌گویم کوچک به معنای کوچک بودن ذات غم نیست، به معنای کوچک بودنش در برابر شادی پایان است.
زیبایی شناسی زشتی

زیبایی‌شناسی زشتی (Aesthetics of Ugliness) یکی از شاخه‌های نوظهور و مهم در تفکر زیبایی‌شناختی مدرن و پست‌مدرن است که برخلاف سنت کلاسیک، نه تنها زشتی را نفی نمی‌کند بلکه آن را به عنوان منبعی مشروع، تأثیرگذار و حتی رهایی‌بخش در هنر و تجربه انسانی در نظر می‌گیرد.

این روش دیگر ژیژک است وی و طرفدارانش باور دارند برای آن که دین از ناخودآگاه حذف شود یک راه دیگر این است که دین را زشت نشان داد و خلاف آن را زیبا نشان داد، طبیعتا این روش چندان جدید هم نیست اما هیچ وقت به صورت نظریه متمرکز درنیامده بود کاری که ژیژک کرده است وی عنوان می کند که باید گفت:

"ما باید نه‌فقط بگوییم خدا نیست، بلکه بگوییم خدا تهی، زشت، خسته‌کننده یا احمق است."
این کار، نوعی بازسازی معکوس ایمان است که با شوک، زشتی و سخره، حس ایمان را از درون فرومی‌پشاند.در واقع او روش های کاملا غیر اخلاقی را می پسندد از سوی دیگر وی با استفاده از نیچه و والتر بنیامین بیان می کند که باید مفاهیمی مانند گناه را زیبا نشان داد..وی به طرز عظیمی از نظام اخلاقی نیچه برای ارزش های جایگزین بهره برده است که در آن همه نظام های اخلاقی فلسفی و حتی دینی مردود شده است بلکه نظامی با ارزش های جدید که هیچ نوع عمومیتی ندارد جایگزین شده است.

به جای دین هنر و ادبیات جایگزین می شود چرا که در آن جا هیچ ارزشی تعیین شده نیست، به جای فضیلت های دینی، قدرت و شجاعت جایگزین می شود، شجاعت در حقیقت، شجاعت عبور از دین و همه ارزش های سنتی و انجام دادن گناه است بنابراین او تشویق می کند که دیگران را تشویق کنند که گناه انجام دهند و این را شجاعت بنامید.

به جای یک نظام با ارزش های تعیین شده ثابت باید هر کس ارزش های اخلاقی شخصی خود را تعیین کند و اصطلاحا کلمه مثبت ارزش آفرین را در فارسی به آن اختصاص داده اند ..نیچه و ژیژک کسی را که از دین گذر کند شجاع می دانند..به همین صورت کلمات دیگری جایگزین می شود. رهایی و رستگاری که در حقیقت رهایی از دین است.

مانند ابداع،شور، انسان برتر، هوموساپینس، خلاقیت، حل مساله را جایگزین می کند که به نظر می رسد کلمات خوبی هستند اما در قالب ژیژک و نیچه این جملات در حقیقت معنای عمیقا ضددینی پیدا می کنند..

فهم دقیق مساله تنها در قالب خواندن امکان پذیر است چرا که تا حدی این امر پیچیده است. من در این مورد هم کتابچه ای که به صورت تعاملی است آماده کرده ام که می توانید آن را مطالعه کنید.
تولید کنندگان ارزش‌ها و کسانی که آن ارزش را درک می‌کنند نگاهشان به ذات آن چیزی است که باعث تولید ارزش شده. مثلا پیچیدگی یک ساعت مکانیکی که باعث گران شدن آن شده است حقیقتا شگفت‌انگیز است و اگر از این بُعد به قضیه بنگری شاید حتی اگر پولش را هم نداشته باشی درباره‌اش خیلی بخوانی و بنویسی و درک درستی از آن پیچیدگی داشته باشی. ساعت‌هایی هستند که فقط با چرخ دنده و و فنر و یک سری چیز قابل رؤیت و بدون حتی یک قطعهٔ الکترونیک، دارای تقویم ابدی و حتی نشانگر حالات ماه هستند. اما وقتی این ارزش تولید شد، بسیاری از مردم صرفا به خاطر قیمت آن یا درخشش شهرتی که گرد آن محصول شکل گرفته خواهانش می‌شوند.

این پدیده در عرصه‌های دیگر هم رخ می‌دهد. دینداری و زهد در مراحل اولش و نزد کسانی که ارزش ذاتی آن را می‌دانند وسیله‌ای برای پز دادن یا خودنمایی نیست ولی چیزهای ذاتا باارزش بعدا پرطرفدار هم می‌شوند و وقتی پرطرفدار شدند خودشان عامل مباهات خواهند شد و اینجاست که پدیدهٔ ریاکاری پیش می‌آید. الان آن کارشناس ساعت که می‌داند فلان محصول آن مارک مطرح چه شاهکاری است و حتی خودش پولش به خریدنش نمی‌رسد کجا و آن تازه به دوران رسیده که چون شنیده این ساعت خیلی گران است آن را خریده و همه جا رو به دوربین نشانش می‌دهد کجا؟
عبدالله محمد
تولید کنندگان ارزش‌ها و کسانی که آن ارزش را درک می‌کنند نگاهشان به ذات آن چیزی است که باعث تولید ارزش شده. مثلا پیچیدگی یک ساعت مکانیکی که باعث گران شدن آن شده است حقیقتا شگفت‌انگیز است و اگر از این بُعد به قضیه بنگری شاید حتی اگر پولش را هم نداشته باشی درباره‌اش…
بگذارید برای توضیح بیشتر باز یک مثال ساعتی بزنم. یک ساعت‌باز از ساعت‌های «فیک» متنفر است، حتی اگر به قول برخی «های کپی» باشد اما بالاخره کپی است، دروغ است، ناواقعی است. یک ساعت باز اگر وُسعش هم نرسد، یک ساعت اصیل می‌خرد و اصیل بودن الزاما به معنای گران بودن نیست. مثلا یک کاسیو F91W که اصیل است و ارزان. یا کمی بالاتر برویم، ساعت‌های سیکو و سیتزین که هم اصیل هستند و هم قابل دستیابی. اما آدمی که چیزی از ساعت نمی‌داند ولی فقط می‌داند که مثلا فلان مدل رولکس را پولدارها می‌پوشند، اگر دستش نرسد کپی همان را تهیه می‌کند.

حالا برگردیم به زهد و ایمان و تزکیه. الگوهای یک مؤمن اصیل، پیامبر ﷺ، صحابه، تابعین و سلف امت و دیگر صالحان هستند. او بسیار دربارهٔ این بزرگان می‌خواند و واقعا شوق شبیه شدن به آنان را دارد. اما با این حال او در حد خودش واقعی است. ادعای چیزی را نمی‌کند که نیست. حتی اگر گران نباشد، اصیل است.

فقط هم ریاکاری نیست؛ آدم باید در حد خودش باشد. آیا ادعای آشکارت به ایمان نهانت می‌سازد؟ بیشتر کسانی که دچار «انتکاسه» می‌شوند بارهای بزرگی بر دوش خود می‌گذارند.
انسانی که نعمت را نمی‌بیند، نشانه را هم نمی‌بیند. همین است که خداوند متعال در چندین آیه* پس از ذکر نشانه‌هایش می‌فرماید که این‌ها آیه و نشانه است، اما برای آنان که بسیار اهل صبر و شکر هستند. چرا صابرِ شاکر نشانه‌بین است؟ چون هم نعمت و هم نشانه هر دو اندیشه می‌خواهد و اندیشه و صبر به هم مربوطند. ناشکرها، رویگردان هستند و نالان‌ها هم رویگردانند. رویگردانی یک واژهٔ مهم قرآنی است که هم در موضع بی‌توجهی به نشانه‌ها به کار رفته (انبیاء: ۳۲) و هم برای بی‌توجهی به نعمت (فصلت: ۵۱).

شاکر از نعمتِ روی آورده رو نمی‌گرداند. شاکر به همهٔ داشته‌ها فکر می‌کند و چیزی را بدیهی نمی‌بیند. اندیشه عبادت است. چون برای برخی، نعمت‌ها و نشانه‌ها همانند صدای کولر است، از پس زمینهٔ ذهنشان حذف می‌شود.

* (ابراهیم: ۵) (لقمان: ۳۱) (سبأ: ۱۹) (شوری: ۳۳).
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نظر می‌آید دوران ما، دوران ستایش هوش و تحقیر حکمت باشد. با این حال، هر باهوشی الزاما عاقل نیست. در این باره بیشتر خواهم گفت، ان شاء الله.
باهوش‌های عجیب و غریب | ترویج هوش در برابر حکمت
عبدالله محمد
Voice message
ریاکاری این دوران دیگر چندان سمت دین نیست مگر آنکه کسی بخواهد جایی در این کشور منصبی بگیرد اما در عرصهٔ جامعه، ریاکاری به سمتی می‌رود که جذاب و پرطرفدار است. کول‌نمایی، شادنمایی، مهربان نشان دادن خود در برابر حیوانات و... البته این قطعا معنایش این نیست که هرکس با حیوانات مهربان است یا شاد است دارد نمایش می‌دهد، اما اگر کسی بخواهد خود را طوری نشان دهد که نیست، قطعا خودش را آن چیزی نشان می‌دهد که طرفدار دارد. حالا اگر باهوش نمایی پرطرفدار باشد و من باهوش نباشم باید چکار کنم؟ بله، می‌توانم خودم را گیج و حواس پرت و شلخته و غیر اجتماعی نشان دهم. انیشتین شدن آسان نیست ولی می‌شود موهایت را شانه نکنی.
عبدالله محمد
Voice message
البته این که گفتم حکمت، چیزهایی را هم به نام حکمت ترویج می‌کنند اما جالب است که همان را هم برای این سبک زندگی و تاییدش به کار می‌برند. مثلا بهره‌گیری گزینشی از اشعار فارسی (نمونهٔ به روز شدهٔ مولانا، گزینش از خیام و حافظ و...) یا جا انداختن شارلاتان‌هایی مثل اوشو به عنوان پیر خردمند.
2025/06/27 14:38:03
Back to Top
HTML Embed Code: