Telegram Web Link
رمضانتان مبارک 🌙
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
28
باز هم تکرار می‌کنم: ماهی که منتظرش هستی خیلی زیباتر است. ماهی که می‌آید، هلالی که رؤیت می‌شود و شادی در لحظه. تقویم شرعی صرفا یک سری اعداد توافقی نیست. دیدنی است که به تلاشی خاص منجر می‌شود. ارتباطی است میان آفرینش و امر آفریدگار. نشانه است و نشانه دیده می‌شود. بنابراین: «صوموا لرؤیته».
3
...یادش به‌خیر.pdf
1.5 MB
عنوان: یادش به‌خیر… | چگونه از شعائر دین خاطره‌سازی کنیم؟
تهیه شده توسط: مای پروجکت
1
کار انسان این شکلی است که گویا یافتن برایش از داشتن خوش‌تر است و اتفاقا خیلی‌ها وقتی می‌یابند تازه از خود می‌پرسند که «خب حالا چکار کنم؟». نیت و تلاش ما انگار از جنس دنیا نیست ولی دستاوردهایمان محدود به همین دنیاست. خواسته‌ها نامحدود است و داشته‌ها هم محدود است و هم ملال آور. خواسته‌ها از داشته‌ها زیباترند. و این است که ویدیوهای بررسی محصول آنقدر جذابند؛ محصولاتی که هنوز نداریم.

آیا می‌شود که خواسته را داشته تصور کرد و پرسش آخر را همان اول مطرح کرد که: بعدش چه؟

یا نه؛ آیا می‌شود داشته‌ها را بازبینی کنیم؟ مثلا بگویم: خب، من فلان گوشی را می‌خواهم اما گوشی الانی هم در برابر خواسته‌های پنج سال قبلم خیلی خوب است. چرا خواسته را با نگاه گذشته نبینم تا داشته‌ام باارزش شود؟

بحث من اصلا ثروت و فقر نیست. سخنم دربارهٔ احساس ثروت است نه ثروت. هر کسی در هر سطح از دارایی نیازمند حس بی‌نیازی است. چرا حس بی‌نیازی ضروری است؟ چون ذات تو پادشاه است و عرصه‌ات محدود. یک اقلیم است و میلیون‌ها پادشاه. تا رسیدن به سرزمین خودت چگونه با این همه خواستهٔ نامحدود و رسیدن‌های ملال آور کنار خواهی آمد؟ با حسی پادشاه‌گونه: احساس بی‌نیازی.

امروز پس از افطار به داشته‌ها فکر کن. این گرسنگی اختیاری، تنظیم کننده است. گرسنگی و تشنگی به ما می‌گویند سیری آنقدر هم بدیهی نیست. سیری و گرما و سقفی بالای سر و امنیت. بالای نود و پنج درصد رفاه همین است. حواس مردم اما پرتِ آن مقدار باقی مانده است.

«هر یک از شما شب را با خانواده‌اش در امنیت به صبح رساند در حالی که بدنش سالم بود و غذای روزش را داشت، انگار همهٔ دنیا را در اختیار دارد». (بخاری در الأدب المفرد و ترمذی).
6
یک مورد خطرناک دربارهٔ بیشتر شدن فساد این است که هرچه میزان بی‌بند و باری اهل فساد بیشتر شود و عادی شود، این می‌تواند بر میزان حیا و پوشیدگی باحیاها هم تاثیر منفی بگذارد. ما بدون در نظر داشتن شرع، در جامعه یک «اعتدال» تعریف شده و ثابت نداریم. آن چیزی که در آغاز قرن بیستم برهنگی به شمار می‌رفت اکنون در برخی کشورها لباس عادی و چه بسا پوشیده به شمار رود. از این رو هرگاه میزان برهنگی و فحش در جامعه‌ای رشد کند، این می‌تواند روی معیارهای اهل دین هم اثر بگذارد و چه بسا لباسی که قبلا نمی‌پوشیدند و از آن شرم می‌کردند، با پیشرفت برهنگی همان را یک لباس پوشیده و محجوب به شمار آورند. برخی از رفتارهای دیندارها هم متاسفانه به همین شکل تحت تاثیر عادی شدن‌های جامعه قرار می‌گیرد.

وقتی مثلا هفتاد درصد بدن قشر بی‌بند و بار با برهنگی مستقیم و غیر مستقیم* آشکار باشد در این هنگام کسی که سی درصد بدنش آشکار است فکر می‌کند خیلی پوشیده است. عادی شدن آنقدر ترسناک است که فرد نمی‌تواند در برابر آن موضع بی‌طرف داشته باشد بلکه به احتمال خیلی بالا از لباس یا رفتار خود دفاع خواهد کرد و نه فقط این، بلکه به لباسی که پوشیده‌تر از خودش باشد یا رفتاری که باحیاتر از رفتار خودش باشد خرده خواهد گرفت. چرا؟ چون هر فردی رفتار و پوشش خود را نقطه اعتدال می‌داند. اعتدالی که با نگاه به جامعه به دست آورده نه نصوص وحی.

*منظور از برهنگی غیر مستقیم یعنی لباسی وجود دارد اما به دلیلی تنگی یا شفاف بودن، پوشش مورد نظر شرع را ایجاد نمی‌کند.

www.tg-me.com/aksemahtab
22
Forwarded from عبدالله (abdollah Mohammad)
همدیگر را دوست بدارید زیرا فِراق بی‌خبر می‌آید. از حال یکدیگر بپرسید، چون کسی نمی‌داند آخرین مکالمه و آخرین دیدار کی است. همدیگر را تحمل کنید، زیرا «ای کاش» رفته را بر نمی‌گرداند. و به یاد داشته باشید که یک حرف خوب در حال حیات بهتر از بوسه‌ای بر پیشانی مرده است.

ـ شیخ علی طنطاوی
برگردان: #عبدالله_محمد
Forwarded from عبدالله (abdollah Mohammad)
وقتی برای نماز صبح بیدار می‌شوی، آن اوایل بیدار شدن احتمالا حس ناتوانی عجیبی داشته باشی. در آن لحظهٔ اول فکر می‌کنی همهٔ سنگینی شب روی دوش تو است و برخاستن ناممکن. اما اگر بگویم قدم اول همان چیزی است که خداوند از ما می‌خواهد بی‌راه نگفته‌ام. برخاستن همان و ممکن شدن همان. حتی با سری که گیج می‌زند و به گمانت تا وضو هم دوام نمی‌آورد.

یا گفتن «انا لله» در آغاز مصیبت. در آن هنگام تنها چیزی که در اختیار تو است زبان توست. ذهنی در کار نیست. دل عزادار است. سینه در حال انفجار است. و تو سخنی را می‌گویی که در آن لحظه تنها اجابت امر خداوند است. صبر و سخن نیک و درد. جمله‌ای زیبا در میانهٔ شهری که بمباران شده.

اما قدم سخت اول می‌گذرد و چون برداشته‌ای، رفته‌ای. یکی را می‌شناسم که هنگام شنیدن خبر مصیبت نه تنها «انا لله» گفت که سجدهٔ شکر هم برد. دردها التیام یافت و او پاسخ نامه‌ای را دید که در اوج ناتوانی فرستاده بود. خدایا من به سوی تو بازگشتم، با پایی که خودت نیرویش بخشیدی.

از این رو آدم‌هایی که هنگام اجابت امر خداوند در آن لحظهٔ سختِ نخست تردید نمی‌کنند همواره رفته‌اند و رسیده‌اند. اگر امروز مصیبتی آمد یا اگر خواستی عادت بدی را ترک کنی یا حتی همین نماز روزانهٔ فرض صبح... اگر خواستی انجامش دهی در قدم نخست هرچه شجاعت است را یکجا کن و تردید مکن. در آن لحظه به همان برخاستن فکر کن نه بعد از آن. آن‌که من و تو را امر به کاری کرده، یاری‌مان هم می‌کند.

درد آدم‌های برجای مانده همین قدم‌های برنداشتهٔ نخست است و مرگشان همان تردید زیر پتو. از این روی گام اول را محکم بردار. بردار اگرچه همراه با اشک و آه و درد و گیجی خوابِ سنگین صبح باشد. بردار، تا تو را بردارد، چراکه توفیق، جایزهٔ انسان‌هایی است که همت آغاز را داشته‌اند.

#خودنصیحتی

عکس از: Javier Allegue Barros
20
درست است که راه بی‌خار نیست، اما بی‌یار هم نیست. این راه است که همراه می‌آورد. این راه است که باعث می‌شود خیلی‌ها را شبیه خودت بیابی. خیلی‌هایی که در شهر شبیه دیگران بودند. آدمی که نشسته دوست و دشمنش یکی است. راه که افتادی خواهی دید همان آدم بی‌رنگی که هر روز از کنار هم می‌گذشتید دوست بود! مسیر، جدا کننده است. روشن است و روشنگر است.

#انسانشهر
إسماعيل عرفة
نصوم 15 ساعة ونشبع في 5 دقائق .. كل شهوات الدنيا هكذا فلا تغرنكم الحياة الدنيا
پانزده ساعت روزه می‌گیریم و در عرض پنج دقیقه سیر می‌شویم. همهٔ شهوت‌های دنیا همین است.

{این زندگی دنیا فریبتان ندهد} [فاطر: ۵]

- اسماعیل عرفه
2
Forwarded from عبدالله محمد (abdollah Mohammad)
پناه ببرید به خداوند، از خستگی بی‌ثمر.

می‌شود رفت و نرسید؟

بله، می‌شود. با برنداشتن آخرین قدم،

یا اشتباه برداشتن اولین قدم.
208
Forwarded from شَعائِر
⭐️ این راه است که همراه می‌آورد.
⭐️ عبدالله شیخ آبادی

@shaaer_is | شعائر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
روز را با همهٔ دیوهای عالم بجنگ، اما شب به خانهٔ خودت برگرد. شب را دست کم نگیر. ما در میانهٔ نبرد شکست نمی‌خوریم. ما وقتی شکست می‌خوریم که تنها می‌شویم. اگر وقتی که تنها هستی ندانی برای چه ده شمشیر در دستانت شکست، خواهی شکست. درد شمشیر روز، شب احساس می‌شود. شب را به خانه‌ات بازگرد. شب، بر زخمت مرهم بگذار.

#انسانشهر
Forwarded from زین الله
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚠️ فرصت طلایی رمضان

🌙 وقتی قرآن را کامل در یک ماه می‌خوانی، پیامش در ذهنت یکپارچه می‌شود، نه پراکنده و سطحی. یه فرصت طلاییه که ذهن و دل آدم رو با پیام کلی قرآن هماهنگ می‌کنه.

🌱 هر بار که می‌شنوی، آیه‌ای که بارها دیده‌ای، ناگهان تازه به نظر می‌رسد—چون قرآن همیشه چیزی برای گفتن دارد. هر بار خوندن قرآن می‌تونه یه درک تازه و عمیق‌تر بده، چون شرایط، تجربه‌ها و نیازهای ما همیشه در حال تغییره.

🕯 یکی از زیبایی‌های ختم قرآن اینه که باعث می‌شه آدم نگاه جامع‌تری به موضوعات قرآنی پیدا کنه، نه این‌که فقط روی چند آیه‌ی پراکنده تمرکز کنه. این باعث می‌شه فهم ما از اسلام، متعادل‌تر و هماهنگ‌تر با پیام کلی وحی بشه.

🔥 حتی تکرارهایش هدفمندند؛ هر مفهوم، هر بار که می‌آید، همان‌قدر مهم است. این همراهی روزانه، قرآن را از چند آیه‌ی پراکنده به محور اندیشه‌ی تو تبدیل می‌کند.

✾•┈••✦❀✦••┈✾
 @zeinoullah
✅️ @anti_shobahat
MatinPdfRamazan09.pdf
701.1 KB
مجالس رمضانی (۹) دربارهٔ حکمت‌های روزه

📝 علامه ابن عثیمین رحمه الله
🔸ترجمه: عبدالله شیخ آبادی

نسخهٔ پی‌دی‌اف (مناسب موبایل)
15- طبایع اکتسابی و تغییر طبایع نفس
عبدالله شیخ آبادی
🎧۱۵- خوانشی در کتاب الفصل بین النفس والعقل، اثر شیخ عبدالعزیز طریفی | طبایع اکتسابی و تغییر طبایع نفس

📖 از صفحه ۸۰ تا ۸۲

#نفس_و_عقل

📋 مباحث مطرح‌شده در این ویس:

طبایع اکتسابی از محیط گرفته می‌شود، مانند نرمی و شدت و خشونت و سخاوت و بخل
00:00
زندگی در میان مردمی با ویژگی‌های خاص، باعث کسب آن ویژگی می‌شود
01:15
در تربیت پسران باید مراقب بود که طبع مردان را به دست آورند
05:50
عادت دشمن اندیشیدن است
11:42
طبایع اکتسابی بر عقاید و انتخاب‌های انسان اثر می‌گذارد
14:48
طبایع اکتسابی هرچند به دشواری ولی قابل تغییر هستند
20:47
انسان حتی از حیواناتی که مدت زمان زیادی با آنها سروکار دارد اثر می‌گیرد
22:14

فهرست قسمت‌های قبل
می‌دانید چرا مردها کارهای سخت را تحمل می‌کنند؟ برای خانهٔ زیبایی که دارند. این تضاد بین سختی کار و چای گرم خانه و «خسته نباشی» را می‌شود هزار سال هم ادامه داد و نبرید. چایی که کسی دیگر به دستت می‌دهد. روزی که مردها دیگر امید خانهٔ زیبا و زیبای خانه را نداشته باشند آن روز صبحش را مانند جنازه از خانه بیرون می‌روند. ترس جای شوق را می‌گیرد. شهر اردوگاه بزرگی می‌شود که خانه‌هایش خوابگاه است. زنی دیگر منتظر تو نیست، زن‌ها هم نیروی کار این اردوگاه کار اجباری شده‌اند. مردی برای زنی کار نمی‌کند و زنی برای مردی خانه را زیبا نمی‌کند. مردها و زنان هر دو برای صاحب اردوگاه کار خواهند کرد.
2025/07/10 00:39:27
Back to Top
HTML Embed Code: