bootg.com »
United States »
نبراس المحققين / مرزبان حريم تشيع / علامه محقق سيد جعفر مرتضى عاملى » Telegram Web
مراسم الذكرى السنوية لسماحة السيد جعفر مرتضى العاملي في قم المقدسة
مؤسسة آل البيت التابع لسماحة آية الله العظمى السيد علي السيستاني دام ظله في ١١ ربيع الاول
مؤسسة آل البيت التابع لسماحة آية الله العظمى السيد علي السيستاني دام ظله في ١١ ربيع الاول
مراسم الذكرى السنوية لسماحة السيد جعفر مرتضى العاملي في قم المقدسة
مؤسسة آل البيت التابع لسماحة آية الله العظمى السيد علي السيستاني دام ظله في ١١ ربيع الاول
مؤسسة آل البيت التابع لسماحة آية الله العظمى السيد علي السيستاني دام ظله في ١١ ربيع الاول
مراسم الذكرى السنوية لسماحة السيد جعفر مرتضى العاملي في قم المقدسة
مؤسسة آل البيت التابع لسماحة آية الله العظمى السيد علي السيستاني دام ظله في ١١ ربيع الاول
مؤسسة آل البيت التابع لسماحة آية الله العظمى السيد علي السيستاني دام ظله في ١١ ربيع الاول
Forwarded from سَداد
أبو الدّرداء من حزب معاوية..
"إنّ أبا الدّرداء لم يكن من محبّي عليّ (ع)، بل كان ليس فقط متعاطفاً مع بني أُميّة، وإنّما هو - كأبي هريرة - من المتحمّسين لهم. ويكفي أن نذكر: أنّ معاوية ولّاه قضاء دمشق. وكان يثني عليه ويقول: "إلّا أبا الدّرداء أحد الحكماء". ويقول عنه مرّة أُخرى، حسب رواية ولده يزيد عنه: "إنّ أبا الدّرداء من الفقهاء، العلماء الذين يشفون من كلّ داء". وقد اعتزل عليًّا (ع) في حرب صفّين.."
📖 آية الله السيد جعفر مرتضى، الصّحيح من سيرة الإمام عليّ (ع)، ج٨، ص١٨٣-١٨٤
"إنّ أبا الدّرداء لم يكن من محبّي عليّ (ع)، بل كان ليس فقط متعاطفاً مع بني أُميّة، وإنّما هو - كأبي هريرة - من المتحمّسين لهم. ويكفي أن نذكر: أنّ معاوية ولّاه قضاء دمشق. وكان يثني عليه ويقول: "إلّا أبا الدّرداء أحد الحكماء". ويقول عنه مرّة أُخرى، حسب رواية ولده يزيد عنه: "إنّ أبا الدّرداء من الفقهاء، العلماء الذين يشفون من كلّ داء". وقد اعتزل عليًّا (ع) في حرب صفّين.."
📖 آية الله السيد جعفر مرتضى، الصّحيح من سيرة الإمام عليّ (ع)، ج٨، ص١٨٣-١٨٤
👍2
در گفت و گو با جماران؛
مروری بر زندگی علامه جعفر مرتضی
12 سبتمبر 2025
پایگاه خبری جماران: سید عبدالله مرتضی فرزند ارشد علامه سید جعفر مرتضی که برای شرکت در ششمین سالگرد رحلت پدر خود به ایران آمده، در گفتوگویی با خبرنگار جماران با اشاره به فعالیتهای علمی آن مرحوم از ارتباط وی با حضرت امام خمینی(س)، رهبر انقلاب و سید حسن نصرالله سخن گفته است.
مشروح این گفت و گو در پی می آید:
لطفاً خود را معرفی کرده و به سیر زندگی علامه سید جعفر مرتضی عاملی، از دوران کودکی تا تحصیلات ایشان در نجف و قم بپردازید.
من سید عبدالله مرتضی، فرزند ارشد علامه آیتالله سید جعفر مرتضی عاملی هستم. ولادت علامه در بیست و پنجم ماه صفر سال ۱۳۶۴ هجری قمری، برابر با بیستم بهمن ۱۳۲۳ شمسی و نهم فوریه ۱۹۴۵ میلادی است.
اولین استاد ایشان، پدر و مادرشان بودند. پدر ایشان، علامه سید مصطفی مرتضی، از علما و شاعران جنوب لبنان بود که در شهر عَیتا الجَبَل سکونت داشتند. علامه تا سن ۱۷ سالگی در همان منطقه بودند و تعلیم قرآن کریم، تلاوت صحیح، صرف، نحو و بلاغت را نزد پدرشان آموختند.
در یکی از ایام عاشورا، زمانی که ایشان پنج یا ششساله بودند، به همراه پدرشان به مجلس عزای حسینی در شهر صور رفتند که توسط آیتالله سید عبدالحسین شرفالدین برگزار شده بود. قاری قرآن با تأخیر مواجه شد و پدرشان از علامه خواستند که قرآن تلاوت کنند. پس از تلاوت صحیح ایشان و خواندن آیه «ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ»، آیتالله شرفالدین تکبیر گفتند و به پدرشان فرمودند که این فرزند، آینده و شأن خوبی خواهد داشت.
علامه از سن دهسالگی شعر میسرودند، اما پس از انتقال به نجف، پدرشان گفتند: «من شما را عالم میخواهم، نه شاعر.» و ایشان سرودن شعر را متوقف کردند. در سن ۱۷ سالگی، در سال ۱۳۸۲ هجری، به نجف اشرف مشرف شدند و در مدرسه علامه بروجردی مشغول به تحصیل گردیدند. ایشان نزد اساتید بزرگی چون شیخ محمدتقی جواهری، شیخ محمدهادی معرفت، سید عبدالصاحب حکیم و سید محمدجواد فضلالله درس خواندند.
دروس عالی و بحث خارج فقه و اصول را نزد آیتالله سید علی فانی، آیتالله مرتضی حائری، میرزا هاشم آملی، آیتالله محمدرضا گلپایگانی و آیتالله زنجانی به اتمام رساندند. پس از حوادث عراق و اخراج طلاب خارجی، تعداد طلاب لبنانی در قم که تا پیش از انقلاب حدود ۱۴-۱۵ نفر بودند، افزایش یافت. علامه به فکر تأسیس مدرسهای برای طلاب لبنانی و غیر لبنانی از بحرین، حجاز و کشورهای آفریقایی افتادند و پس از پیروزی انقلاب، مدرسه «منتدی جبل عامل» را بهعنوان اولین مدرسه عربی در قم تأسیس کردند.
علامه در پژوهشهای فرهنگی، سیاسی، نظامسازی و امور مربوط به جنگ تحمیلی مشارکت داشتند. ایشان با استخراج احکام امور کشور و سازماندهی اداری از آیات و روایات، به تدوین قوانین برای نظام جمهوری اسلامی کمک میکردند. همچنین جلسات هفتگی با گروههای پژوهشی سپاه و سرداران داشتند و با بازخوانی و شرح سیره جنگی پیامبر (ص) و ائمه (ع)، اصول و مبانی جنگ اسلامی، نحوه برخورد با اسرا و مسائل دیگر را تبیین میکردند که این مباحث، پایه تدوین چندین کتاب از جمله «سیاسة الحرب»، «من شئون الحرب» و «الاستخبارات و الأمن فی روایات أهل البیت» (در سه جلد به قلم شیخ علی دعموش و تحت نظارت علامه) شد.
ارتباط ایشان با امام خمینی بسیار عالی بود تا جایی که امام به دیگران توصیه میکردند از علم و فکر علامه استفاده کنند. پس از رحلت امام، به درخواست آیتالله خامنهای، متنی را بهعنوان زیارتنامه برای امام نوشتند که فردای آن روز، پیش از نماز میت، در مراسم تشییع قرائت شد. ایشان همچنین مشاور فرماندهان مقاومت لبنان بودند و مسائل شرعی جنگ را برای آنان تبیین میکردند. خود علامه چندین بار برای تبلیغ به جبهههای جنگ ایران و عراق رفتند و من در عملیات محرم ۱ و ۳ حضور داشتم که در همان عملیات در منطقه موسیان دهلران، مجروح شدم. در جنگ سال ۲۰۰۶ اسرائیل علیه لبنان، کتابخانه و منزلشان در جنوب لبنان، منزلشان در بیروت، دفترشان و همچنین منازل همه فرزندانشان کاملاً ویران شد. بخش مهمی از کتابخانه ایشان در جنوب که شامل آرشیو کتب خطی، نادر، اسناد و فیلمها بود، بهکلی از بین رفت و خاکستر شد.
ارتباط ایشان با آیتالله خامنهای بسیار صمیمانه بود. رهبری در جلساتی مانند مجمع جهانی اهلبیت، به استفاده از کتابها و اندیشههای علامه تأکید میکردند. همچنین زمانی که آقای مجید مجیدی قصد ساخت فیلم «محمد رسولالله (ص)» را داشتند، رهبری ایشان را برای رفع شبهات و بهرهمندی از نظرات علامه، به نزدشان فرستادند. علامه در سال ۱۹۹۳ میلادی (۱۴۱۴ قمری) به درخواست پدرشان که بیمار بودند، به لبنان بازگشتند.
مروری بر زندگی علامه جعفر مرتضی
12 سبتمبر 2025
پایگاه خبری جماران: سید عبدالله مرتضی فرزند ارشد علامه سید جعفر مرتضی که برای شرکت در ششمین سالگرد رحلت پدر خود به ایران آمده، در گفتوگویی با خبرنگار جماران با اشاره به فعالیتهای علمی آن مرحوم از ارتباط وی با حضرت امام خمینی(س)، رهبر انقلاب و سید حسن نصرالله سخن گفته است.
مشروح این گفت و گو در پی می آید:
لطفاً خود را معرفی کرده و به سیر زندگی علامه سید جعفر مرتضی عاملی، از دوران کودکی تا تحصیلات ایشان در نجف و قم بپردازید.
من سید عبدالله مرتضی، فرزند ارشد علامه آیتالله سید جعفر مرتضی عاملی هستم. ولادت علامه در بیست و پنجم ماه صفر سال ۱۳۶۴ هجری قمری، برابر با بیستم بهمن ۱۳۲۳ شمسی و نهم فوریه ۱۹۴۵ میلادی است.
اولین استاد ایشان، پدر و مادرشان بودند. پدر ایشان، علامه سید مصطفی مرتضی، از علما و شاعران جنوب لبنان بود که در شهر عَیتا الجَبَل سکونت داشتند. علامه تا سن ۱۷ سالگی در همان منطقه بودند و تعلیم قرآن کریم، تلاوت صحیح، صرف، نحو و بلاغت را نزد پدرشان آموختند.
در یکی از ایام عاشورا، زمانی که ایشان پنج یا ششساله بودند، به همراه پدرشان به مجلس عزای حسینی در شهر صور رفتند که توسط آیتالله سید عبدالحسین شرفالدین برگزار شده بود. قاری قرآن با تأخیر مواجه شد و پدرشان از علامه خواستند که قرآن تلاوت کنند. پس از تلاوت صحیح ایشان و خواندن آیه «ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ»، آیتالله شرفالدین تکبیر گفتند و به پدرشان فرمودند که این فرزند، آینده و شأن خوبی خواهد داشت.
علامه از سن دهسالگی شعر میسرودند، اما پس از انتقال به نجف، پدرشان گفتند: «من شما را عالم میخواهم، نه شاعر.» و ایشان سرودن شعر را متوقف کردند. در سن ۱۷ سالگی، در سال ۱۳۸۲ هجری، به نجف اشرف مشرف شدند و در مدرسه علامه بروجردی مشغول به تحصیل گردیدند. ایشان نزد اساتید بزرگی چون شیخ محمدتقی جواهری، شیخ محمدهادی معرفت، سید عبدالصاحب حکیم و سید محمدجواد فضلالله درس خواندند.
دروس عالی و بحث خارج فقه و اصول را نزد آیتالله سید علی فانی، آیتالله مرتضی حائری، میرزا هاشم آملی، آیتالله محمدرضا گلپایگانی و آیتالله زنجانی به اتمام رساندند. پس از حوادث عراق و اخراج طلاب خارجی، تعداد طلاب لبنانی در قم که تا پیش از انقلاب حدود ۱۴-۱۵ نفر بودند، افزایش یافت. علامه به فکر تأسیس مدرسهای برای طلاب لبنانی و غیر لبنانی از بحرین، حجاز و کشورهای آفریقایی افتادند و پس از پیروزی انقلاب، مدرسه «منتدی جبل عامل» را بهعنوان اولین مدرسه عربی در قم تأسیس کردند.
علامه در پژوهشهای فرهنگی، سیاسی، نظامسازی و امور مربوط به جنگ تحمیلی مشارکت داشتند. ایشان با استخراج احکام امور کشور و سازماندهی اداری از آیات و روایات، به تدوین قوانین برای نظام جمهوری اسلامی کمک میکردند. همچنین جلسات هفتگی با گروههای پژوهشی سپاه و سرداران داشتند و با بازخوانی و شرح سیره جنگی پیامبر (ص) و ائمه (ع)، اصول و مبانی جنگ اسلامی، نحوه برخورد با اسرا و مسائل دیگر را تبیین میکردند که این مباحث، پایه تدوین چندین کتاب از جمله «سیاسة الحرب»، «من شئون الحرب» و «الاستخبارات و الأمن فی روایات أهل البیت» (در سه جلد به قلم شیخ علی دعموش و تحت نظارت علامه) شد.
ارتباط ایشان با امام خمینی بسیار عالی بود تا جایی که امام به دیگران توصیه میکردند از علم و فکر علامه استفاده کنند. پس از رحلت امام، به درخواست آیتالله خامنهای، متنی را بهعنوان زیارتنامه برای امام نوشتند که فردای آن روز، پیش از نماز میت، در مراسم تشییع قرائت شد. ایشان همچنین مشاور فرماندهان مقاومت لبنان بودند و مسائل شرعی جنگ را برای آنان تبیین میکردند. خود علامه چندین بار برای تبلیغ به جبهههای جنگ ایران و عراق رفتند و من در عملیات محرم ۱ و ۳ حضور داشتم که در همان عملیات در منطقه موسیان دهلران، مجروح شدم. در جنگ سال ۲۰۰۶ اسرائیل علیه لبنان، کتابخانه و منزلشان در جنوب لبنان، منزلشان در بیروت، دفترشان و همچنین منازل همه فرزندانشان کاملاً ویران شد. بخش مهمی از کتابخانه ایشان در جنوب که شامل آرشیو کتب خطی، نادر، اسناد و فیلمها بود، بهکلی از بین رفت و خاکستر شد.
ارتباط ایشان با آیتالله خامنهای بسیار صمیمانه بود. رهبری در جلساتی مانند مجمع جهانی اهلبیت، به استفاده از کتابها و اندیشههای علامه تأکید میکردند. همچنین زمانی که آقای مجید مجیدی قصد ساخت فیلم «محمد رسولالله (ص)» را داشتند، رهبری ایشان را برای رفع شبهات و بهرهمندی از نظرات علامه، به نزدشان فرستادند. علامه در سال ۱۹۹۳ میلادی (۱۴۱۴ قمری) به درخواست پدرشان که بیمار بودند، به لبنان بازگشتند.
ایشان در مجموع ۱۱۵ عنوان کتاب در ۲۷۰ جلد تألیف کردهاند که شامل موضوعاتی چون تفسیر، تاریخ سیاسی ائمه (ع)، شهرسازی در اسلام (تخطیط المدن فی الإسلام)، اقتصاد اسلامی (السوق فی ظل الدولة الإسلامیة) و اخلاق پزشکی (الآداب الطبیة) میشود.
در سال ۱۹۹۸ میلادی (۱۴۱۸ قمری)، به درخواست و اصرار حضرت آیتالله بهجت، حوزه علمیه «الإمام علی بن أبیطالب (ع)» را در بیروت تأسیس کردند که یکی از مهمترین حوزههای علمیه لبنان به شمار میآید و شعبه دوم آن را نیز در زادگاهشان در جنوب لبنان بنیان نهادند. ایشان همچنین خانههایی برای سکونت طلاب متأهل که توانایی تأمین منزل نداشتند، تهیه کردند.
خاطرهای از دیدار با امام خمینی (ره) دارم. در سال ۶۲ شمسی، زمانی که من از ناحیه پا در عملیات محرم مجروح شده بودم و صورتم به دلیل بیماری سالک پانسمان بود، به همراه پدرم برای دیدار امام به تهران رفتیم. صبح زود، پیش از ساعت هشت، به منزل امام رسیدیم و ایشان روی بالکن نشسته بودند. بالا رفتیم و سلام کردیم. امام از من پرسیدند: «جبهه بودی؟» و من پاسخ دادم. هنگام خداحافظی، امام به زخم صورتم اشاره کردند و گفتند: «این سالک است؟» گفتم: «بله، دعا بفرمایید.» امام زمزمهای کردند. ما دست ایشان را بوسیدیم و به قم بازگشتیم. فردای آن روز صبح که از خواب بیدار شدم، پانسمان از روی صورتم افتاده بود و هیچ اثری از آن زخم چرکین وجود نداشت، جز یک قرمزی بسیار جزئی. مادرم با تعجب پرسید چه شده و پدرم با لبخندی گفتند: «این از برکات امام بود. امام برای شما دعا کرد و این از معجزات ایشان است.»
یکی از خاطرات مربوط به زمانی است که ایشان به بیماری سرطان مبتلا بودند. قبل از ورود به اتاق عمل، درحالیکه اطرافیان ایشان را برای جراحی آماده میکردند، ایشان قلم در دست داشتند و بیتوجه به اطراف، مشغول نوشتن بودند. پس از عمل و بههوشآمدن در تخت بیمارستان، ناگهان با حالتی نگران پرسیدند: «دفتر و قلم من کجاست؟»
ما بهسرعت کارهای ترخیص را انجام دادیم و به قم بازگشتیم. ایشان میگفتند: «نمیخواهم وقت ایشان تلف شود، امورات دیگری بسیار مهمتر از عیادت من است.» این نشاندهنده احترامی بود که برای جایگاه رهبری قائل بودند و حفظ نظام جمهوری اسلامی را واجب میدانستند. آقای سید ابوالحسن نواب نقل میکنند که یکبار به همراه علامه خدمت رهبری رفته بودند و آقا به ایشان گفته بودند: «حاجآقا جعفر، ما را تحویل نمیگیری!» این جمله نشاندهنده اشتیاق رهبری به دیدار علامه بود، درحالیکه ایشان به دلیل مشغلههای تحقیقی، کمسفر بودند.
پس از وفات علامه، پیام تسلیت رهبری، اعزام هیئتی متشکل از آیات تسخیری و اختری به لبنان و سخنرانی مشهور سید حسن نصرالله در مراسم هفتم ایشان، همگی نشان از جایگاه ویژه علامه نزد مسئولین نظام جمهوری اسلامی دارد. اخیراً نیز فیلمی مستند در سه قسمت از زندگی ایشان با مصاحبههایی از علما، محققان و سیاستمداران ایران، لبنان و عراق تهیه شده که از شبکههای مختلف پخش گردیده است.
در سال ۱۹۹۸ میلادی (۱۴۱۸ قمری)، به درخواست و اصرار حضرت آیتالله بهجت، حوزه علمیه «الإمام علی بن أبیطالب (ع)» را در بیروت تأسیس کردند که یکی از مهمترین حوزههای علمیه لبنان به شمار میآید و شعبه دوم آن را نیز در زادگاهشان در جنوب لبنان بنیان نهادند. ایشان همچنین خانههایی برای سکونت طلاب متأهل که توانایی تأمین منزل نداشتند، تهیه کردند.
خاطرهای از دیدار با امام خمینی (ره) دارم. در سال ۶۲ شمسی، زمانی که من از ناحیه پا در عملیات محرم مجروح شده بودم و صورتم به دلیل بیماری سالک پانسمان بود، به همراه پدرم برای دیدار امام به تهران رفتیم. صبح زود، پیش از ساعت هشت، به منزل امام رسیدیم و ایشان روی بالکن نشسته بودند. بالا رفتیم و سلام کردیم. امام از من پرسیدند: «جبهه بودی؟» و من پاسخ دادم. هنگام خداحافظی، امام به زخم صورتم اشاره کردند و گفتند: «این سالک است؟» گفتم: «بله، دعا بفرمایید.» امام زمزمهای کردند. ما دست ایشان را بوسیدیم و به قم بازگشتیم. فردای آن روز صبح که از خواب بیدار شدم، پانسمان از روی صورتم افتاده بود و هیچ اثری از آن زخم چرکین وجود نداشت، جز یک قرمزی بسیار جزئی. مادرم با تعجب پرسید چه شده و پدرم با لبخندی گفتند: «این از برکات امام بود. امام برای شما دعا کرد و این از معجزات ایشان است.»
یکی از خاطرات مربوط به زمانی است که ایشان به بیماری سرطان مبتلا بودند. قبل از ورود به اتاق عمل، درحالیکه اطرافیان ایشان را برای جراحی آماده میکردند، ایشان قلم در دست داشتند و بیتوجه به اطراف، مشغول نوشتن بودند. پس از عمل و بههوشآمدن در تخت بیمارستان، ناگهان با حالتی نگران پرسیدند: «دفتر و قلم من کجاست؟»
ما بهسرعت کارهای ترخیص را انجام دادیم و به قم بازگشتیم. ایشان میگفتند: «نمیخواهم وقت ایشان تلف شود، امورات دیگری بسیار مهمتر از عیادت من است.» این نشاندهنده احترامی بود که برای جایگاه رهبری قائل بودند و حفظ نظام جمهوری اسلامی را واجب میدانستند. آقای سید ابوالحسن نواب نقل میکنند که یکبار به همراه علامه خدمت رهبری رفته بودند و آقا به ایشان گفته بودند: «حاجآقا جعفر، ما را تحویل نمیگیری!» این جمله نشاندهنده اشتیاق رهبری به دیدار علامه بود، درحالیکه ایشان به دلیل مشغلههای تحقیقی، کمسفر بودند.
پس از وفات علامه، پیام تسلیت رهبری، اعزام هیئتی متشکل از آیات تسخیری و اختری به لبنان و سخنرانی مشهور سید حسن نصرالله در مراسم هفتم ایشان، همگی نشان از جایگاه ویژه علامه نزد مسئولین نظام جمهوری اسلامی دارد. اخیراً نیز فیلمی مستند در سه قسمت از زندگی ایشان با مصاحبههایی از علما، محققان و سیاستمداران ایران، لبنان و عراق تهیه شده که از شبکههای مختلف پخش گردیده است.