Telegram Web Link
🔘 ایران در چهارراه تصمیم؛ تقابل، تسلیم، تکرار یا تدبیر؟

✍🏻 اکبر اعلمی

🔻تحولات چند هفته گذشته، به‌ویژه حملات کم‌سابقه و غافلگیرانه رژیم جنایت‌پیشه صهیونیستی به مواضع کلیدی در ایران و شهادت پی‌در‌پی فرماندهان ارشد نظامی و اطلاعاتی و برخی دانشمندان ایران که البته با واکنش مقتدرانه، سنجیده و کنترل‌شده نیروهای مسلح کشورمان روبرو شد و توانست معادله بازدارندگی را تا حدی احیا و دشمن را به بازنگری در محاسبات وادار کند، در کنار مواضع صریح و تهدیدآمیز برخی مقامات آمریکایی، از جمله تهدید اخیر ترامپ به «تخلیه تهران» و تحرکات نظامی در منطقه، نشان می‌دهد که کشور وارد مرحله‌ای بسیار حساس و سرنوشت‌ساز شده است؛ مرحله‌ای که مستلزم بازخوانی هوشمندانه سناریوهای پیش‌روست.

🔻اکنون ایران در نقطه عطفی تاریخی ایستاده است و ناگزیر از انتخاب میان چهار سناریوی اصلی:

📌 تداوم روند فعلی
یعنی حفظ مسیر بازدارندگی فعال، اتکا به ظرفیت‌های استراتژیک و جبهه ضعیف‌شده مقاومت، در کنار اجتناب از واکنش‌های شتاب‌زده.
این مسیر، با وجود فشارهای سیاسی و تحریمی، می‌تواند به تقویت برگ‌های چانه‌زنی و حفظ عزت ملی بینجامد، به‌شرط آنکه با انسجام داخلی و بلوغ دیپلماتیک همراه شود.
🎯 مزایا:
حفظ دست بالا در معادله بازدارندگی
حفظ وحدت نسبی داخلی در شرایط تهدید خارجی
تحمیل هزینه به دشمن در صورت اقدام نظامی
ممانعت از به حراج رفتن استقلال و عزت ملی
ریسک‌ها:
احتمال درگیری مستقیم و پرهزینه با اسرائیل و آمریکا
افزایش فشارهای اقتصادی و روانی بر جامعه
بالا رفتن مخاطره برای زیرساخت‌های نظامی و شهری و البته تلفات انسانی و اقتصادی

📌 پذیرش شروط حداکثری و تحمیلی آمریکا و اسرائیل (تسلیم کامل)

همچون توقف کامل فعالیت‌های هسته‌ای و خلع‌سلاح استراتژیک، که هرچند ممکن است در کوتاه‌مدت از حجم تنش‌ها بکاهد، اما در بلندمدت موجب از دست‌رفتن قدرت چانه‌زنی و سیطره‌پذیری خواهد شد. تجربه نشان داده که عقب‌نشینی، دشمن را به تعدیل وا نمی‌دارد، بلکه به گستاخی بیشتر تشویق می‌کند.
🎯 مزایا:
کاهش فوری تنش
احتمال لغو اندکی از تحریم‌ها
جلوگیری موقت از جنگ
ریسک‌ها:
از بین رفتن عامل بازدارندگی
تقویت روحیه دشمن برای مطالبات بیشتر
تضعیف شدید اقتدار ملی
شوک روانی و ناامیدی عمیق در جامعه
احتمال «صلح‌طلبی بی‌عزت» که عملاً مسیر جنگی بدتر را هموار می‌کند

📌 سناریوی سوم: ورود به جنگ تمام‌عیار و شتاب‌زده؛ با پیش‌دستی یا پاسخ شدید

گزینه‌ای که بدون اجماع ملی، ظرفیت اقتصادی و آمادگی همه‌جانبه، نه تنها کمکی به امنیت نمی‌کند، بلکه می‌تواند آینده کشور را به‌صورت برگشت‌ناپذیری به مخاطره اندازد.
🎯 مزایا:
نمایش قاطعیت و ضربه به دشمن در لحظه‌ی مناسب
تثبیت بازدارندگی راهبردی با هزینه‌سازی
تقویت حس غرور و همبستگی ملی در برابر تجاوز
ریسک‌ها:
-هزینه‌های جانی و مالی بالا
-احتمال فروپاشی کنترل سیاسی-اقتصادی در داخل
-مخاطرات بین‌المللی و مداخله‌ خارجی گسترده‌تر

📌 سناریوی چهارم: راهبرد هوشمندانه بازدارندگی هدفمند همراه با وحدت ملی و ابتکار دیپلماتیک فعال برای ایجاد «توازن مرعوب‌کننده»

این گزینه درواقع، ترکیبی از مؤلفه‌های سناریو اول و سوم است؛ اما نه با شتاب‌زدگی نظامی و نه با مماشات. بلکه ایران، با پرهیز از هیجان‌زدگی یا تسلیم، توان بالقوه‌اش برای تهدید موجودیت رژیم صهیونیستی را در قالبی مدیریت‌شده و باورپذیر به نمایش گذارد. چنین تهدیدی، اگر هوشمندانه طراحی و منتقل شود، می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در واداشتن طرف مقابل به توقف تنش و حرکت به‌سوی مصالحه‌ای عزتمند ایفا کند. اما اگر این پیام به‌نحو احساسی، مبهم یا افراطی بیان شود، می‌تواند بهانه‌ی لازم برای اقدام پیش‌دستانه و مداخله نظامی آمریکا و متحدانش را فراهم سازد.
از همین‌رو، ضروری است که قدرت، نه در هیاهو، بلکه در حکمت جلوه‌گر شود؛ تهدید، نه به‌منظور تحریک، بلکه برای بازدارندگی معنادار و تنفس دیپلماتیک به‌کار رود.
✳️ و پرسش از اینکه چرا کار به اینجا کشیده شد، چه تصمیم‌ها و کدام کاستی‌ها زمینه‌ساز تهدید امروز بوده‌اند، بماند برای فردایی که از التهاب و اضطرار عبور کرده‌ایم و مجال گفت‌وگو در فضایی عاقلانه‌تر فراهم شده باشد.

📌 سناریوی پنجم (در حال شکل‌گیری): گشودن درهای مذاکره، نه از سر ضعف، بلکه با دست پُر و از موضع عزت

اگر دشمن احساس کند که تهدیدی واقعی برای موجودیت رژیم صهیونیستی وجود دارد، اما در عین حال ایران به‌دنبال درگیری بی‌پایان نیست، ممکن است آتش‌بس و مصالحه را انتخاب کند. این مسیر کم‌هزینه و پربازده، تنها زمانی قابل پیمودن است که وحدت و همبستگی ملی تقویت شود، مردم به آینده امیدوار شوند و کشور به عقلانیت استراتژیک بازگردد.
در بزنگاه‌های تاریخی، ملتی که هم قدرت داشته باشد و هم تدبیر، می‌تواند صلح را با عزت بخرد.
▫️سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴

@alami_akbar
رضا پهلویِ حسرت‌السلطنه، در گفتگو با بی‌بی‌سی، گفته؛ با توجه به «تضعیف ساختار قدرت و به‌ویژه حذف مهره‌های کلیدی رژیم» موازنه حکومت و مردم تغییر کرده و «زمان اقدام» فرا رسیده است.
وقتی مجری BBC، با حالت بهت زده، از او سؤال می‌کند که آیا واقعا بمباران ایران توسط اسرائیل و کشتار غیرنظامیان را نکته‌ای مثبت می‌داند؟ او پاسخ می‌دهد: «
دقیقا نمی‌دانم واژه درست چیست، اما... با توجه به اینکه رژیم ضعیف وضعیف‌تر شده است، به‌ویژه پس از بین رفتن برخی از مهره‌های اصلی، حالا فرصتی به وجود آمده باشد.»


در هنگامه‌ای که ملت ایران با تهدیدهای خارجی مواجه است، آنان که در غربت، فرصت را برای آدرس‌دادن به دشمن غنیمت می‌شمارند، شاید مستحق هیچ تعبیر محترمانه‌ای نباشند. شاید هم، بهترین تعبیر را وزیر دفاع پاکستان برای او به کار برده باشد؛ آنجا که می‌گوید؛

«اگر بقول تو مردم ایران با انگیزه و پرانرژی هستند، کمی جسارت نشان بده و برگرد آنها را رهبری و رژیم را ساقط کن. پولت را بگذار جایی که ما تحتت را گذاشتی. فاحشه خونین و انگلی امپریالیسم».

... اما بگذار قضاوت نهایی با تاریخ باشد.

#اکبر_اعلمی
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 وعده‌ای که صادق بود...

از دل خاک، آتشی برخاست که شب تل‌آویو را روشن کرد.
اینجا نه آغاز جنگ، که پایان توهم مصونیت است.
ایران، در سکوتش هم رعد دارد...
#وعده_صادق #پاسخ_قاطع #ایران #مقاومت #سپاه_پاسداران #نیروهای_مسلح #صهیونیسم #اقتدار #غرور_ملی

@alami_akbar
✳️ از نوبل تا نابلدی؛ بازیگران بی‌صحنه در جنگ رسانه‌ای علیه ایران

اکبر اعلمی

🔻بیانیه‌ای که اخیراً توسط عروسک‌های بی‌ریشه و بزک شده توسط کارگاه‌های مهندسی افکار عمومی غرب و محافل نوبل‌ساز و غرب‌مدار مثل نرگس محمدی و شیرین عبادی به همراه چند چهره هم‌سنخ منتشر شد، در ظاهر دفاع از «صلح» و «مردم» است، اما در باطن، چیزی جز هم‌صدایی با رسانه‌های جنگ‌طلب و سناریوهای نخ‌نما شده دشمنان ایران نیست.
این‌بار نیز نوبت به «پروژه‌های سوخته» رسید تا از دل طبل‌های تهی، صدایی علیه موجودیت یک ملت تولید کنند. کسانی که در بزنگاه‌های تاریخی همواره به جای همراهی با رنج مردم ایران، ترجیح داده‌اند از لندن، پاریس یا اسلو، بیانیه‌پراکنی کنند و نقشه‌ راه دشمن را روایت کنند.

🔻چه کسی نمی‌داند اینان کوچک‌ترین پایگاهی در داخل در میان توده مردم ندارند؟ نه مردم آنها را می‌شناسند، نه جنبشی با نامشان گره خورده، نه حتی ده‌ها نفر حاضرند برایشان به خیابان بیایند. اما با وجود این خلأ مطلق در افکار عمومی ایران، چگونه هنوز تریبون دارند؟ پاسخ روشن است: نهادهای غربی، به‌ویژه آن‌هایی که نوبل صلح را به ابزار سیاسی تبدیل کرده‌اند، از مدت‌ها پیش آنان را برای چنین روزهایی آماده کرده‌اند.

🔻دردناک‌تر آنکه در اوج تهدید و تحقیر ملی، در اوج تجاوز و جنایت آشکار دشمنان ملت، اینان زبان به بیانیه‌هایی می‌گشایند که گویی نسخه دوم بیانیه‌های وزارت خارجه آمریکا و نهادهای امنیتی تل‌آویو است. مردم ایران، هر که باشند و هرچه بیندیشند، امروز یکپارچه در برابر دشمن خارجی ایستاده‌اند. اما این حضرات، در بزنگاه‌هایی که باید سکوت یا همراهی در دفاع ملی اختیار کنند، تیری در کمان دشمن شده‌اند.

🔻شیرین عبادی و نرگس محمدی، نه مدافعان حقوق بشر، که نمونه‌های عریان بهره‌برداری سیاسی از مفهوم حقوق بشرند. حقوق بشری که فقط وقتی معنا دارد که با منافع امپراتوری‌های غربی همسو باشد. وگرنه قتل‌عام کودکان غزه، ترور دانشمندان ایرانی، تحریم دارو و غذا، یا بمباران مناطق مسکونی ایران، هیچ‌گاه باعث صدور بیانیه از سوی آنان نشده است.

🔻در این میان، منتقدین شریفِ حاکمیت نیز هستند که با وجود اعتراضات جدی به بسیاری از سیاست‌ها و عملکردها، اما در این جنگ نابرابر، یک تار موی گندیده‌ی آن رزمنده‌ای را که از جانش گذشت تا از تمامیت ایران دفاع کند، با صد مدال دروغین غربی معاوضه نمی‌کنند. تفاوت دقیقاً همین‌جاست: آنان به ملت و خاک خود وفادار مانده‌اند؛ نه بازیچه‌ی بزک‌شده‌ی محافل قدرت در آن‌سوی آب‌ها شده‌اند.

🔻آری، اینان بازیگران بی‌صحنه‌اند؛ قهرمانانی روی کاغذ و صدای دشمن از پشت نقاب واژه‌های حقوق بشری. جایگاه‌شان در افکار عمومی ایران، چیزی نزدیک به صفر است، اما همچنان در ویترین رسانه‌های سلطه‌گر و نهادهای رنگ‌باخته بین‌المللی، بزک و آذین می‌شوند.

🔻بگذار این را هم بگوییم: این کشور ده‌ها و صدها چهره دارد که جان داده‌اند، درد کشیده‌اند، تبعید شده‌اند، خانه‌نشین شده‌اند، اما هرگز با دشمن نجوا نکرده‌اند. تاریخ، بالاخره خواهد فهمید چه کسانی صادقانه در پی آزادی و کرامت مردم بودند و چه کسانی فقط ستون پنجم مدرن دشمن در بزنگاه‌های حساس شدند.

@alami_akbar
🔘 از میدان نقد تا سنگر وطن؛ روایت یک وفاداری صادقانه

🔻آرشیو روزنامه سلام، مشروح مذاکرات مجالس ششم و هفتم، و مجموعه مواضع، نطق‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و یادداشت‌هایی که در بسترهایی چون گوگل، یوتیوب، آپارات، صفحات تلگرامی و فیسبوک در دسترس است، گواهی است بر مسیری که بیش از سه دهه با دغدغه‌ای صادقانه طی کرده‌ام. مسیری که از نقد ساختارهای معیوب و مناسبات ناسالم حاکم بر نظام آغاز شد و در ادامه، بر انحراف از آرمان‌ها و وعده‌های انقلاب ۵۷، برخی تصمیمات و عملکردهای قابل تامل رهبری و نهادهای زیرمجموعه ایشان، ناکارآمدی دولت‌های مختلف و بی‌اعتنایی به حقوق و آزادی‌های مردم تمرکز یافت.

🔻در این سال‌ها بارها از فساد ساختاری سخن گفته‌ام، از لزوم بازنگری در قانون اساسی و ضرورت اصلاح بنیادین در ساختار قدرت به سود جمهوریت. همچنین بر پرهیز از شعارهای تنش‌زا و بی‌ثمر همچون «نابودی اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» تأکید کرده و راه تعامل و تنش‌زدایی با جهان را راهکاری عقلانی و عزتمندانه دانسته‌ام.
از نقد اقتدارگرایی و تمرکز قدرت تا هشدار درباره پیامدهای سیاست‌هایی که ما را به وضعیت دشوار کنونی رسانده است، و البته از دفاع بی‌تزلزل از تمامیت ارضی و منافع ملی، همواره با صداقت و صراحت سخن گفته‌ام و هزینه‌های آن را نیز پرداخته‌ام.

🔻اما امروز، در این بزنگاه حساس و سرنوشت‌ساز، که دشمنی سفاک، خون‌ریز، کودک‌کش و افسارگسیخته از بیرون و درون، زیرساخت‌ها، جان مردم، و شخصیت‌های کلیدی کشور را نشانه رفته و به‌دنبال تفرقه، تجزیه و تضعیف ایران است، دیگر مجال گلایه و شکایت نیست.

🔻امروز زمان وحدت، همدلی و هم‌صدایی است. اکنون، همه ما باید چون سدی استوار، پشت مدیریت سیاسی و نیروهای مسلح و مدافعان وطن بایستیم. تنها با همبستگی ملی می‌توان از این گردنه عبور کرد.

🔻از فرجام کشورهایی چون لیبی، سوریه، عراق، افغانستان و... باید درس عبرت گرفت. آنجا که انسجام ملی فرو ریخت، نیروهای مسلح تضعیف شدند و جبهه داخلی فروپاشید، تنها چیزی که باقی ماند، خاکستر سرزمینی بود که دیگر نه از استقلال چیزی در آن مانده بود و نه از رفاه و آرامش. سرنوشتی که ایران نباید حتی به آن نزدیک شود.

🔻ما اکنون در میانه‌ی تجربه‌ای تلخ و پرهزینه‌ایم؛ آزمونی سنگین که اگر با خرد و تدبیر از آن عبور کنیم، بی‌تردید هیأت حاکمه را نیز وادار به بازنگری عمیق در سیاست‌ها و ساختارها و تمکین به خواسته‌های بحق و مشروع مردم خواهد ساخت.

🔻در چنین لحظاتی، فارغ از هر اختلاف و گرایش، باید دست در دست هم دهیم؛ برای حفظ کیان ایران عزیز، و ساختن آینده‌ای روشن‌تر. این، رسالت تاریخی ماست. اگر با وحدت، درایت و نجابت پیش برویم، ایران از این گردنه نیز سرافراز عبور خواهد کرد، همان‌گونه که در تاریخ بارها چنین کرده است.
▫️چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۴

@alami_akbar
❗️ اطلاعیه مهم

اکبر اعلمی

با توجه به گزارش‌های رسیده و هشدارهای امنیتی نهادهای مسئول، و در راستای پیشگیری از سوءاستفاده‌های احتمالی دشمن در بسترهای ارتباطی، به‌ویژه همکاری‌ها و نفوذهای گزارش‌شده در اپلیکیشن واتساپ، تا اطلاع ثانوی هرگونه فعالیت در این اپلیکیشن متوقف می‌گردد.
از مخاطبان گرامی درخواست می‌شود برای پیگیری مطالب، ارتباط مستقیم، و دریافت اخبار و تحلیل‌ها، تنها از طریق کانال رسمی در تلگرام ما را دنبال کنند:
📡 @alami_akbar
🔸 این تصمیم در جهت صیانت از امنیت ملی، حفاظت از حریم ارتباطی کاربران، و جلوگیری از بهره‌برداری اطلاعاتی دشمنان اتخاذ شده است.
🔹 در صورت تغییر شرایط و رفع نگرانی‌های امنیتی، اطلاع‌رسانی لازم انجام خواهد شد.
@alami_akbar
کانال اطلاع‌رسانی اکبر اعلمی/خط آزادگی pinned «✳️ از نوبل تا نابلدی؛ بازیگران بی‌صحنه در جنگ رسانه‌ای علیه ایران اکبر اعلمی 🔻بیانیه‌ای که اخیراً توسط عروسک‌های بی‌ریشه و بزک شده توسط کارگاه‌های مهندسی افکار عمومی غرب و محافل نوبل‌ساز و غرب‌مدار مثل نرگس محمدی و شیرین عبادی به همراه چند چهره هم‌سنخ…»
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔘 وطن تنها میراثی است که هرگز نمی‌توان آن را خرج کرد

پست معین در اینستاگرام:
وطن تنها میراثی است که هرگز نمی‌توان آن را خرج کرد، هدیه داد و یا فروخت؛
رنجی که این خاک هم اکنون می‌کشد قلب ما را می‌فشارد به امید رهایی و آزادی از این رنج بزرگ که دامان این خاک را گرفته‌است.
@alami_akbar
🔘 روسیه در بزنگاه اعتماد؛ از بیانیه تا مسئولیت تاریخی

اکبر اعلمی

وزارت امور خارجه روسیه در واکنش به اقدام تجاوزکارانه آمریکا علیه ایران با صدور یک بیانیه‌‌ نسبتا محافظه‌کارانه؛ «خواستار پایان دادن به تجاوز و افزایش تلاش‌ها برای ایجاد شرایطی برای بازگشت اوضاع به یک کانال سیاسی و دیپلماتیک» شد.
روسیه نباید فراموش کند که ایران در خط مقدم مقابله با استیلاجویی و زیاده‌خواهی‌های آمریکا و اسراییل، نطفه نامشروع غرب در خاورمیانه ایستاده و خواسته یا ناخواسته، حافظ منافع راهبردی روسیه و چین در این منطقه نیز هست. بنابراین افول هژمونی آمریکا در مقابله با ایران، به نفع آنها نیز هست و برعکس، نتیجه هرگونه شکست و یا تضعیف ایران در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی، به احیای هژمونی از دست رفته آمریکا در خاورمیانه و تقویت قدرت هژمونیک این کشور ولاجرم غلطیدن هرچه بیشتر کشورهای عربی در دامن آمریکا و تسلط آمریکا بر تنگه هرمز و تضعیف موقعیت سیاسی و اقتصادی چین و روسیه، منجر خواهد شد.
سکوت و بی‌عملی و یا بیانیه‌های خنثی و محافظه‌‌کارانه‌ای که وزارت خارجه روسیه درباره تجاوز نظامی آمریکا علیه ایران صادر کرده، نه جبران گذشته است و نه تضمین آینده.
روسیه اگر واقعاً در پی تثبیت جایگاه خود به‌عنوان بازیگر قابل‌اتکای اوراسیا و شریک راهبردی ایران است، باید از سطح کلمات عبور کند و با اقداماتی روشن، در کنار ایران و علیه تهدیدات آمریکا بایستد.
ایرانِ امروز، نه ایران دوران ترکمانچای است، نه بازیچه رقابت‌های بلوک شرق و غرب. ایرانی است با سرمایه‌های بومی، غرور ملی، و جایگاهی ژئوپلیتیک که می‌تواند در معادلات جهانی، هم فرصت بیافریند و هم تهدید را متوازن کند.
روسیه باید بداند که: دوران نگاه ابزاری به ایران سپری شده؛
حافظه تاریخی ملت ما، انباشته از خاطرات و زخم‌های خیانت‌بار تزارها، بلشویک‌ها و حتی پوتینیسمِ محافظه‌کار است؛
تنها با حمایت عملی، شفاف و بی‌مزد از منافع مشروع ایران و ایستادن در برابر آمریکا که منافع او را نیز در منطقه تهدید می‌کند می‌تواند این ذهنیت را ترمیم کرده و خاطرات سیاه را به سفید تبدیل کند.
انتظار ما از روسیه، نه صرفاً صدور بیانیه است، نه معامله پشت‌پرده.
بلکه اتخاذ مواضع علنی، تعهد به بازدارندگی در برابر تهدیدات بالقوه آمریکا و هم‌پیمانانش، تسلیح ایران در زمینه‌های مختلف بویژه پدافندی و احترام به حاکمیت و امنیت ایران در برابر هر متجاوزی است؛ خواه واشنگتن باشد یا تل‌آویو.
اگر روسیه امروز در کنار ایران نایستد، فردا در میدان‌های سخت‌تر، حتی روی شانه این ملت هم جایی نخواهد داشت.

@alami_akbar
۳۰ خرداد ۱۴۰۴، دومین حضور در نماز جمعه تهران، پس از ۳۶ سال، صرفا به عشق وطن و برای اعلام حمایت و همبستگی عمیق با نیروهای مسلح و مدافعین غیور سرزمینم که مردانه و شرافتمندانه در برابر تجاوز ناجوانمردانه «صلیبیون جدید غرب» و رژیم جنایتکاری ایستاده‌اند که به گفته صدراعظم وقیح آلمان - عهده‌دار انجام «کارهای کثیف» غرب از جمله آلمان در ایران است و برای کوری چشم همه «فواحش سیاسی» و وطن‌فروشان و مزدوران «ترامپ» و بردگان حلقه‌بگوش «نتانیاهو»، این جنایت‌کار جنگی تحت‌تعقيب دادگاه لاهه - در بوق‌هایی مثل ایران اینترنشنال و BBC و غیره
دشمنان این مرز و بوم باید بدانند که مردم در هنگامه تجاوز دشمن به سرزمین‌شان، همچون کوهی پشت یکدیگر و به ویژه نیروهای مسلح کشور ایستاده و وحدت و همبستگی خود را حفظ خواهند کرد.

اکبر اعلمی
@alami_akbar
🔘 آتش‌بس در مه؛ جنگی که تمام نشد:
۱- ترامپ، آتش‌بس و سیاست نمایش قدرت


اکبر اعلمی

🔻در یکی از پرتنش‌ترین بحران‌های خاورمیانه، دونالد ترامپ با چند پیام کوتاه در شبکه‌های اجتماعی درباره آتش‌بس میان ایران و اسرائیل، خود را چهره‌ای مرکزی و میانجی اصلی معرفی کرد. در ظاهر، این پیام‌ها خبر توقف درگیری و بازگشت آرامش را می‌دادند، اما در واقع، ترکیبی از تاکتیک سیاسی، تبلیغات و نمایش قدرت در آنها نهفته است. ترامپ با بزرگ‌نمایی نقش خود، تصویری از رهبری مقتدر و میانجی صلح ارائه می‌دهد که در جایگاه سیاسی و استراتژیک کنونی او اهمیت ویژه‌ای دارد. اما واقعیت این است که چنین توافق‌هایی حاصل اراده یک فرد نیست و برآیند مذاکرات پیچیده بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است.

🔻لحن پیام‌های ترامپ با عباراتی مانند «آتش‌بس کامل و کلی برقرار است» و «لطفاً آن را نقض نکنید» بیش از زبان دیپلماتیک، زبان نظامی و دستوری است که هدف آن فشار بر طرفین و نمایش قدرت آمریکا در کنترل بحران است. این پیام‌ها، ضمن تثبیت جایگاه ترامپ به عنوان «مدیر بحران»، بازتاب پروژه «آمریکا اول» است که آرامش منطقه را منوط به حضور فعال آمریکا می‌داند.

🔻در لایه‌های پنهان این پیام‌ها، اعلام پیروزی سیاسی، هشدار درباره نقض آتش‌بس و نشان دادن باور به کنترل وضعیت توسط آمریکا نهفته است. با این حال، طرفین درگیر، به ویژه ایران، بر منافع ملی و معادلات راهبردی خود تکیه دارند و ممکن است آتش‌بس را فرصتی موقت برای تنفس یا تاکتیک فریب بدانند.
پیام‌های ترامپ همچنین برای آرام‌کردن بازارها و ایجاد تصویری از رهبری مقتدر در میان مخاطبان داخلی آمریکا طراحی شده‌اند؛ تصویری که در واقع پشتوانه راهبردی کامل ندارد.
اینکه پشت‌پرده آتش‌بس غیرمنتظره اعلام شده از سوی ترامپ چیست، در بخش‌های بعدی تحلیل خواهد شد و این بخش صرفاً به ارزیابی پیام‌های رئیس‌جمهور آمریکا اختصاص دارد.

🔻ادعای ترامپ مبنی بر اینکه «ایران آغازگر آتش‌بس خواهد بود و پس از ۱۲ ساعت اسرائیل آتش‌بس خود را آغاز می‌کند»، نه تنها با واقعیت‌های میدانی و تاریخچه تجاوزات اسرائیل در تضاد است، بلکه نوعی وارونه‌نمایی هدفمند است. اسرائیل که آغازگر جنگ است، مسئولیت پایان دادن به آن را دارد و انتظار اینکه ایران نخستین طرف آتش‌بس باشد، ناعادلانه و تحقیرآمیز است.

🔻این سناریو، تلاش برای واگذاری ظاهری ابتکار عمل به ایران است تا نقض احتمالی آتش‌بس بهانه‌ای برای فشار بیشتر علیه کشورمان باشد. این رویکرد مغایر با اصول حقوق بین‌الملل و نمایانگر بازی‌های قدرت و تبلیغات فریبکارانه در بحران‌های منطقه‌ای است.

🔻در مجموع، پیام‌های ترامپ درباره آتش‌بس، ترکیبی از واقعیت، اغراق و تاکتیک تبلیغاتی‌اند. این آتش‌بس بیش از پایان جنگ، آغاز مرحله‌ای جدید در بازی‌های قدرت و سنجش موقعیت است. آرامش فعلی نتیجه توازن هراسی متقابل است و وقفه‌ای است پیش از راند بعدی رقابت‌ها. ترامپ خودشیفته با رندی و مهارت، خود را هم ژنرال، هم میانجی و هم قاضی صلح معرفی می‌کند!
▫️سه‌شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴
@alami_akbar
2025/10/26 06:15:05
Back to Top
HTML Embed Code: