Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 توافق در سایه سکوت؛ سهم مردم و مجلس کجاست؟

اکبر اعلمی

بی‌هیچ تردیدی، جزئیات هر توافقی که صورت گرفته باشد، لام تا کام با مجوز شورای عالی امنیت ملی و تأیید رهبری بوده و وزیر خارجه تنها در جایگاه یک رابط و مجری اوامر ایفای نقش کرده است.
اما پرسش اینجاست: آیا مجلسی که نمایندگانش به‌واسطه نظارت استصوابی اکنون در منتهی‌الیه ارکان قدرت و قعر امور جای گرفته‌اند، نباید بر اساس اصول ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی پیش از هر توافقی آن را تصویب کرده یا دست‌کم در جریان جزئیات آن قرار می‌گرفتند؟
اگر مجلس در عمل دست‌نشانده است، تکلیف ملت چه می‌شود؟ آیا چنین توافقی احیانا نسبتی با حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش ندارد؟ آیا نباید بدانیم در این شرایط خطیر، میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ـ و مدیرکل آن که تا دیروز «جاسوس» و «شریک جنایات صهیونیست‌ها» معرفی و مستحق مجازات بود ـ چه تعهداتی پذیرفته شده است؟
آبا احیانا ما «رعایا» حق نداریم بدانیم
چه تصمیماتی برای کشور و سرنوشت‌مان گرفته می‌شود!؟
باور کنید سکوت و پنهان‌کاری نه تنها حق ملت را ضایع می‌کند، بلکه اعتماد عمومی را نیز بیش از پیش فرسوده می‌سازد.
@alami_akbar
🔘 ضرورت همگرایی منطقه‌ای برای ثبات و امنیت پایدار

اکبر اعلمی

🔻مقدمه و تحلیل ژئوپلیتیک

📌تحولات اخیر در منطقه، به‌ویژه افزایش تنش‌ها و اقدامات یک‌جانبه، بار دیگر اهمیت همکاری و هم‌افزایی میان کشورهای منطقه را برای تأمین امنیت و ثبات پایدار آشکار کرده است. این تحولات نشان می‌دهد که هیچ کشوری به تنهایی نمی‌تواند در برابر چالش‌های پیچیده و چندلایه کنونی ایمن باشد. از این رو، ضرورت دارد که با رویکردی واقع‌بینانه و آینده‌نگر، به سمت تقویت ساختارهای همکاری منطقه‌ای حرکت کنیم.
📌حمله اخیر رژیم صهیونیستی به کشور قطر و پیام هشدارآمیز آمیر اوهانا، رئیس کنست اسرائیل، مبنی بر اینکه «این پیام برای تمام خاورمیانه است» که همگی با چراغ‌سبز و به پشتوانه آمریکا صورت گرفته و می‌گیرد، بار دیگر نشان داد که این رژیم عملاً از مصونیت راهبردی برخوردار است و با حمایت کامل آمریکا و برخی کشورهای غربی، به هیچ اصل و قاعده بین‌الملل پایبند نیست. در چنین شرایطی، نگرانی از گسترش تجاوزات به دیگر کشورهای منطقه، از مصر و اردن تا عربستان و ترکیه، کاملاً قابل درک و منطقی است.
📌تجربه نشان داده است که تنها کشوری که تاکنون توانسته در برابر تجاوزات اسرائیل ایستادگی کند و پاسخ مؤثر دهد، ایران است و همین امر باعث شده اسرائیل در محاسبات خود، ایران را یک عامل بازدارنده واقعی بداند.
📌این واقعیت نیز غیرقابل انکار است که کشورهای منطقه بدون بازدارندگی مؤثر و هماهنگی راهبردی، در برابر اقدامات یک‌جانبه آسیب‌پذیر خواهند بود. تجربه تاریخی نشان می‌دهد که تنها همگرایی و توانمندی‌های بومی توانسته است در برابر این تهدیدات ایستادگی کند و به عنوان یک عامل بازدارنده قدرتمند عمل نماید. این امر بر ضرورت تعریف یک چتر امنیتی مشترک و ترجیح منافع جمعی بر اختلافات سیاسی و تاریخی، بیش از پیش تأکید دارد.

🔻رویکردها و سازوکارهای پیشنهادی

📌برای گذر از وضعیت کنونی و حرکت به سوی آینده‌ای امن‌تر، می‌توان رویکردهای زیر را در قالب یک استراتژی دیپلماتیک و راهبردی دنبال کرد:

▫️ایجاد یک پلتفرم دائمی برای مدیریت بحران:

📌یک مرکز عملیات مشترک مسئول نظارت بر وضعیت امنیتی منطقه، تحلیل اطلاعات و هشدار سریع باشد.
این مرکز می‌تواند شامل نمایندگان ارشد نظامی و اطلاعاتی از کشورهای عضو باشد و در مواقع بحرانی، هماهنگی فوری را تسهیل کند.

▫️تقویت بازدارندگی از طریق هم‌افزایی فنی و آموزشی:

📌برنامه‌های آموزشی و تمرینات نظامی مشترک در حوزه‌های پدافند هوایی و موشکی با سناریوهای واقعی و شبیه‌سازی شده، برای افزایش انسجام عملیاتی تعریف شود.
📌ایجاد سازوکارهای لجستیکی و فنی مشترک برای نگهداری و ارتقاء سامانه‌های دفاعی، به جای وابستگی به منابع خارجی.

▫️توسعه همگرایی اقتصادی به عنوان ابزار امنیت:

📌برنامه‌های اقتصادی کلان و بلندمدت، مانند پروژه‌های زیرساختی مشترک (خطوط ریلی، شبکه‌های انرژی و ارتباطی) تعریف و اجرا شود. این امر وابستگی متقابل را افزایش می‌دهد و انگیزه‌های اقتصادی برای حفظ ثبات ایجاد می‌کند.
📌ایجاد مکانیزم‌های مالی و تجاری منطقه‌ای مستقل از نظام مالی غرب، که از تحریم‌های یک‌جانبه آسیب‌پذیر نباشند.

▫️ایجاد یک جبهه دیپلماتیک متحد:

📌یک سخنگوی مشترک منطقه‌ای مسئول ارائه مواضع هماهنگ در سطح بین‌المللی شود.
📌تدوین یک منشور امنیتی منطقه‌ای که خطوط قرمز و واکنش‌های مشترک در برابر تجاوزات خارجی را به صورت صریح مشخص کند و به عنوان یک سند رسمی در سازمان ملل ثبت شود.

🔻نتیجه‌گیری

📌امنیت منطقه یک امنیت جمعی و غیرقابل تقسیم است. با توجه به عقبه قدرتمند و مستحکم اسراییل(آمریکا و سایر حامیان غربی‌اش) هیچ کشوری نمی‌تواند در خلأ و انزوا به امنیت دست یابد. تنها با ترجیح منافع جمعی بر اختلافات، و با تکیه بر همگرایی و همکاری، می‌توانیم به ثبات و امنیت پایدار دست یابیم و از آسیب‌پذیری‌ها بکاهیم. این مسیر، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت راهبردی برای آینده منطقه است.
*پنجشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۴

@alami_akbar
🔘 الیگارشی یا اداره کشور با چاشنی خویشاوندی و هم‌محلی‌ها!؟

هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز ۲۱ شهریور ۱۳۸۱:
تا ساعت یازده صبح در خانه کار می‌کردم. آقای شیخ محمد هاشمیان [امام‌جمعه رفسنجان و پسر عمو و شوهر خواهر اکبر هاشمی رفسنجانی و پدر داماد محمد صدوقی] و برادرش، محسن آمدند و برای دریافت وام ارزی شرکت تعاونی [صادرکنندگان] پسته رفسنجان استمداد کردند. گویا در اثر مخالفت آقای [طهماسب] مظاهری، وزیر اقتصاد، به‌تأخیر افتاده بود؛ با این‌که مصادر ذی‌ربط تصویب و ابلاغ کرده‌اند، در رفسنجان مشکل ایجاد شده بود....
سرشب، حسن‌آقا خمینی از سفر آفریقای جنوبی برگشته بود؛ سه ماه آنجا بود و با فرزند آقای [سیدکاظم] نورمفیدی کلاس زبان انگلیسی می‌گذرانده است. در مورد نیازهای مرقد نیز بحث شد.

اکبر اعلمی
اگر از آموزش زبان آقازاده‌ها در آفریقای جنوبی بگذریم، یک نکته اقتصادی روشن است: صادرکننده و پسته‌کار باید ارز بیاورد، نه وام ارزی بخواهد! وقتی برای صادرات محصولی که خود درآمدزاست، دولت دست و دلبازی می‌کند، یعنی شبکه‌ها و رانت‌ها اقتصاد را به سخره گرفته‌اند.
این هم از عجایب کشور ماست که برخی صادرکنندگان، به جای آوردن ارز، وام ارزی دریافت می‌کنند، البته نه همه، اما همین کافی است که نشان دهد اداره کشور با شبکه‌های خویشاوندی و محلی تا چه حد می‌تواند امور اقتصادی را منحرف کند.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 از کرامات شیخِ ما این است؛ شیره را خورد و گفت شیرین است

پزشکیان:
«دولت خیلی بزرگ شده است، درآمد ندارد و لذا تمام درآمد را صرف بزرگ شدن خود می‌کند؛ پول کم می‌آورد، پول چاپ می‌کند و تورم ایجاد می‌کند... خیلی از این ادارات و سازمان‌ها را می‌شود بست. نان کسی را هم که قطع نمی‌کنیم. بروند توی خانه‌شان بنشینند؛ من حقوقشان را هم می‌دهم، اضافه‌کارشان را هم می‌دهم، نمی‌خواهد بیایند اینجا... از حضرت آقا درخواست کردم که کارمندان ۹ بیایند و ۱۳ بروند، چرا که کاری انجام نمی‌دهیم، کار نداریم که انجام دهیم اما آب و برق و گاز مصرف می‌کنیم.»

اکبر اعلمی
پزشکیان، بی‌آنکه بدیهیات را از گزاره‌های تحلیلی تفکیک کند، حتی در قامت رئیس‌جمهور همچنان در حال و هوای یک منتقد مانده است. سخنانی از جنس شعار و بدون در نظر گرفتن قوانین و واقعیات، نه چابکی دولت می‌آورد و نه بهره‌وری و نتیجه مطلوب.
اگر کشور قرار باشد با این سبک «انتقاد در مقام قدرت» اداره شود، بعید است سه سال آینده چیزی جز تکرار همین چرخه بی‌حاصل در پی داشته باشد.
🔻 در یادداشت بعدی توضیحات تفصیلی و واکاوی عمیق‌تر این سخنان و پیامدهای آن ارائه خواهد شد.
@alami_akbar
🔘 جناب پزشکیان! آب از سرچشمه گل‌آلود است!

پزشکیان در نشست شورای برنامه‌ریزی و توسعه استان اردبیل گفت:
«مثل آب خوردن رفیق خود را می‌آوریم و رئیس هیئت‌مدیره می‌گذاریم... من الان می‌خواهم مدیری را تغییر دهم، نمی‌گذارند.»

اکبر اعلمی
این سخن به‌حق، درد مزمن چند دهه اخیر کشور است. اما مشکل آنجاست که خودِ شعاردهندگان نیز در عمل بدان پایبند نمی‌مانند. نمونه روشن آن، همین رئیس‌جمهور نهج‌البلاغه‌خوان است که شعار می‌دهد، اما در عمل همان مسیری را می‌رود که پیشینیان رفته‌اند.
نگاهی به انتصابات او نشان می‌دهد که بسیاری از مسئولیت‌ها همچنان به نام رفاقت و خویشاوندی، و بدون تجربه و تخصص مرتبط، تقسیم شده است:
▫️ محمدجعفر قائم‌پناه – فوق‌تخصص قرنیه چشم و رئیس پیشین شورای شهر کرمانشاه؛ امروز معاون اجرایی رئیس‌جمهور، رئیس نهاد ریاست‌جمهوری و متولی سفرهای استانی!
▫️ شهرام دبیری – پزشک هسته‌ای و رئیس پیشین شورای شهر تبریز؛ معاون پارلمانی پیشین رئیس‌جمهور.
▫️ علیرضا رحیمی (داماد برادر دبیری) – معاون جوانان وزارت ورزش.
▫️ مهرداد رحیمی ممقانی (برادرِ داماد برادر دبیری) – مشاور و دستیار ویژه معاون امور مجلس رئیس‌جمهور.
▫️ فرزین دبیری – برادرزاده دبیری؛ عضو هیئت‌رئیسه فدراسیون فوتبال.
▫️ یوسف پزشکیان – فرزند رئیس‌جمهور؛ مشاور و دستیار رسانه‌ای رئیس دفتر ریاست‌جمهوری.
▫️ حسن مجیدی – داماد رئیس‌جمهور؛ دستیار اجرایی رئیس دفتر ریاست‌جمهور.
▫️ مصطفی مولوی – مدیر سابق متروی تبریز (با حمایت پزشکیان)؛ رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس‌جمهور.
▫️ سیدستار هاشمی – وزیر ارتباطات و فناوری.
▫️ سیدضیاء هاشمی – برادر وزیر ارتباطات؛ معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس‌جمهور.
▫️ سیدبصیر هاشمی – برادر دیگر وزیر ارتباطات؛ سرپرست دانشگاه علوم پزشکی شیراز.
▫️ سید شمس‌الدین هاشمی – چهارمین برادر وزیر ارتباطات؛ سرپرست شرکت سرمایه‌گذاری مسکن جنوب.
▫️ مصطفی موسوی لاری – فرزند عبدالواحد موسوی لاری (وزیر کشور خاتمی)؛ معاون پشتیبانی نهاد ریاست‌جمهوری.
▫️ سیده فاطمه حسینی – دختر صفدر حسینی (با همان ماجرای «سفره انقلاب»)؛ دبیر کمیسیون علمی، فناوری و هوشمندسازی دولت.
▫️ پروین داداندیش – همسر محمود واعظی (رئیس دفتر حسن روحانی)؛ مشاور وزیر و مدیرکل بانوان وزارت کشور.
و این‌ها تنها «مشت نمونه خروار» از صدها انتصاب رفاقت‌سالارانه، خویشاوندسالارانه و رانتی در دولت پزشکیان است که اگر قرار به ذکر همه آن‌ها باشد، مثنوی هفتاد من خواهد شد.
آری؛ سخن زیباست، اما وقتی در عمل خلاف آن رفتار شود، دیگر چیزی جز شعار باقی نمی‌ماند و مصداق روشن همان آیه کریمه است که می‌فرماید: «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ؟»
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 بردگانی که خود را آزاد می‌پندارند!

اکبر اعلمی

این بخش از سخنان تکراری پزشکیان، آینه‌ی یک واقعیت تلخ اجتماعی است؛ جامعه‌ای که قدرت را به جای حقیقت می‌نشاند.
فرد تا زمانی که بیرون از دایره‌ی قدرت است—حتی اگر سخنش حق باشد—به حساب نمی‌آید؛ اما همین‌که بر مسند نشست، حتی اگر گفته‌هایش بی‌پشتوانه و حتی نادرست هم باشد، ناگهان «حکم نافذ» می‌شود، برایش کف می‌زنند و شمار دنبال‌کنندگانش هزاران برابر می‌شود.
در جامعه‌ی بردگان، احترام نه به شخصیت و شایستگی، که به جامه‌ی قدرت است. چنان‌که سعدی گفت:
«اگر ز باغِ رعیت مَلِک خورد سیبی،
برآورند غلامان او درخت از بیخ!»
تاریخ و تجربه گواهی می‌دهند: «الناس عبیدالدنیا». مردم غالباً به سمت قبله‌ی قدرت می‌چرخند، حقیقت را در آینه‌ی سلطه می‌جویند و همان را شاخص درستی می‌پندارند. به‌قول معروف، باد همیشه به سمت قبله می‌وزد.
این بیماری اجتماعی اگر درمان نشود، حق و عدالت همیشه در حاشیه خواهد ماند و قدرت—هر که باشد و هر چه بکند—در مرکز توجیه و ستایش. و این راز عقب‌ماندگی ماست؛ در حالی‌که علی(ع) فرمود:
«حق با شخصیت‌ها شناخته نمی‌شود؛ حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی».
@alami_akbar
🔘 مهندسی ادراک با برچسب‌های قبیله‌ای!

این شیوه خبردهیِ خبرآنلاین، رسانه نزدیک به علی لاریجانی، درباره خواسته کسی است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم فعلاً عنوان نماینده مجلس را یدک می‌کشد؛ خواه «۴درصدی» خوانده شود و خواه «نماینده تندرو نزدیک به جلیلی»! خواسته‌اش کاملاً مشروع و معقول است.
اما وقتی رسانه‌های قبیله‌ای چون خبرآنلاین برای این خواسته برحق، از برچسب «تندرو» و «نماینده نزدیک به جلیلی» بهره می‌گیرند، هدفشان وارونه جلوه دادن یک حق در ورای بسته‌بندی نازیبا و چرکین است تا عمل لاریجانی، دبیر شورای امنیت، را با پنهان کردن «حق» توجیه کنند.
این مشابه همان روند باطل و خطرناکی است که در انتخابات، قبایل سیاسی با ساختن لولو از رقیب، کالای بنجل خود را به رأی‌دهنده قالب می‌کنند؛ واقعیت تلخی که طی آن منافع ملی وجه‌المصالحه اختلافات جناحی می‌شود و شفافیت و تصمیم‌گیری مبتنی بر واقعیت جای خود را به رنگ‌ها و انگ‌های سیاسی می‌دهد.
مردم به‌جای دسترسی به حقیقت، گرفتار بازی‌های جناحی می‌شوند. به زبان علمی‌تر، این همان «مهندسی ادراک» است که طی زمان مردم را شرطی و واکنش‌محور می‌کند، نه تحلیل‌گر و آگاه.
@alami_akbar
🔘 قابل توجه پزشکیان و عراقچی
پیش از شرکت در اجلاس اضطراری سران کشورهای اسلامی در قطر و مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک 👇👇👇

▫️ پیمان بدر؛ ابتکاری برای اتحاد، امنیت و عزت امت اسلامی
▫️یکشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3241
▫️ ضرورت همگرایی منطقه‌ای برای ثبات و امنیت پایدار
▫️پنجشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3353

@alami_akbar
🔘 مردم بی‌خبر، دیگران خبردار؛ ناترازی اطلاع در سیاست هسته‌ای!

بیانیه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی (شُعام):
«متن این ترتیبات در کمیته هسته‌ای شورا مورد بررسی قرار گرفته و آنچه به امضا رسیده، همان چیزی است که مصوب این کمیته بوده است».

اکبر اعلمی
تجربه‌های تلخ برجام هنوز جلوی چشم ماست: از اعمال نفوذ «فرانچسکو!» و اجتهاد «کارشناس مورد وثوق ظریف!» برای جایگزین کردن واژه «تعلیق» به‌جای «لغو»، تا گنجاندن مکانیسم ماشه و قابل برگشت بودن تحریم‌ها که ظریف آن را انکار می‌کرد. و صد البته، همه این‌ها از سد تأیید شُعام، رهبری، مجلس و شورای نگهبان هم عبور کرده بود.
این بار باید عبرت گرفت: وقتی آمریکا، اسرائیل و همه کشورهای اروپایی متن توافق را می‌دانند، بی‌خبر ماندن مردم، کارشناسان و نمایندگان مجلس نه مصلحت است و نه مشروع و قانونی.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 کارشناس تلویزیونی و ناترازی عقلی!

کارشناس در یک میزگرد تلویزیونی می‌گوید: «ما ناترازی انرژی نداریم، بلکه ناترازی عقلی داریم!»
سپس با همان تراز عقلی ادامه می‌دهد: «حساب و کتابی که من کردم، قاچاق سوخت روزانه بیش از ۶۲ میلیارد تومان است—یعنی بیش از یک میلیارد تومان در دقیقه و این حداقل سود این قاچاق است!»
جالب‌تر اینکه هیچ‌کس هم به او تذکر نمی‌دهد که حتی در این نوع اظهارنظر کارشناسانه هم، از تراز عقلی خبری نیست؛ زیرا با همین عدد و رقم، هر دقیقه قاچاق سوخت حدود ۴۳ میلیون تومان خواهد بود، نه بیش از یک میلیارد — و آن هم بیانگر حجم قاچاق است، نه سود حاصل از آن!
ظاهراً در این کشور، عدد و منطق را می‌توان از تلویزیون عبور داد و هیچ مشکلی پیش نیاید، اما عقل را باید نجات داد! 😅
@alami_akbar
🔘 هرجا دست می‌گذاری، یکی دردش می‌گیرد؛ تابو، قبیله‌گرایی و باتلاق سکوت

اکبر اعلمی

🔻بیاد دارم در یکی از سکانس‌های فیلمی که ملک مطیعی بازی می‌کرد، او در مواجهه با کسانی که مدام زخم‌زبان می‌زدند، گفت:
«اگر آسمان را نگاه کنی، می‌گویند سر به‌هوایی و غیرقابل اعتماد!
اگر زمین را نگاه کنی، می‌گویند مظلوم و سر به زیر است و یکی تو سرت می‌زند!
و اگر به نقطه مقابل خیره شوی، می‌گویند هیزی و لاابالی!
و در این میان من مانده‌ام چگونه راه بروم!»
📌 امروز، حکایت ما نیز چنین است: در ادوار مختلف قدرت، چگونه بنویسیم تا گزک به دست کسی ندهیم که به خاطر مراد و معشوق سیاسی‌اش رنجیده نشود، انگی نزند و ایرادی نگیرد؟
📌 کسانی که آزاد و مستقل فکر می‌کنند، نقد می‌کنند و به توصیه علی(ع) عمل می‌کنند که فرمود: «قُلِ الحَقَّ وَ لَو عَلی نَفسِک»؛ حق را بگو، هر چند به زیان خودت باشد.
آن‌ها از معیار واحد برای تحلیل جامعه و نقد عملکرد اشخاص بهره می‌گیرند، بدون دخالت دادن وابستگی‌های قومی، زبانی، سیاسی یا قبیله‌ای، و همواره با مقاومت، انتقاد، قهر و شماتت مواجه‌اند.
به قول پزشکیان: «هرجا دست می‌گذاری، یکی دردش می‌گیرد» و تو را مخالف خود می‌بیند و از تو فاصله می‌گیرد.
📌 در کوچه و خیابان، حتی در صف نانوایی، مردم مسئولان را به باد ناسزا می‌گیرند؛ اما وقتی قلم به دست می‌گیری و همان انتقادات را مشفقانه و به سبک ادبی بیان می‌کنی، بسیاری ناراحت می‌شوند:
— از رهبری نگو و ننویس، چون مقدس است و ساختارشکنی!
— از شورای نگهبان و سایر نهادهای غیرپاسخگو ننویس، چون منصوب رهبری هستند!
— از کردار و گفتار پزشکیان ننویس، چون ترک است!
— نقد قبیله اصلاح‌طلبان ممنوع، چون گل به خودی است!
— فلان قهرمان کاذب سیاسی را برملا نکن، چون بازی در زمین رقیب است!
— علیه صهیونیست‌ها ننویس، چون در قره‌باغ طرف آذربایجان را گرفته‌اند!
— از زبان و فرهنگ و هنر آذربایجان دفاع نکن، چون قوم‌گرایی است!
— از مشکلات ترک‌ها و اقوام ایرانی ننویس، چون متهم می‌شوی به دوقطبی‌سازی و تهدید وحدت ملی!
— از تبعیض زبانی و آموزشی علیه اقوام سخن نگو، چون دشمن زبان فارسی و تمامیت ارضی لقب می‌گیری!
— از زبان، تاریخ و میراث ملی تجلیل نکن، چون نوکر پان‌فارس و «ساتقین»ی (خائن و منافق)!
— از فلان لمپن که آذربایجان و آذربایجانی را بخاطر رفتار و گفتار خود مضحکه عام و خاص کرده است، چیزی نگو، چون خودی است!
— اگر با نگاه ملی از مشکلات کشور بنویسی که شامل آذربایجان هم هست، متهمت می‌کنند که از مشکلات آذربایجان غافلی، گویی جغرافیای سیاسی زندگی تو محدود به آنجاست و همه مشکلات نیز فقط در آذربایجان است و سایر نقاط گل و بلبل‌اند!
— از تمرکزگرایی فرهنگی و تحمیل زبان فارسی انتقاد نکن، چون پان‌ایرانیست‌ها تو را مخالف «وحدت ملی» می‌دانند.
— اگر از حقوق و مشکلات اقوام ایرانی بنویسی، متهمت می‌کنند که علیه فارس‌ها حرف زده‌ای!
— به نابرابری آموزشی و اقتصادی در استان‌ها اعتراض نکن، وگرنه پان‌ایرانیست‌ها می‌گویند وحدت کشور به خطر افتاده.
— از سانسور و تبعیض قومی انتقاد نکن، چون ممکن است علیه «مرکز» تلقی شود.
📌 این نگاه قبیله‌ای نگرش‌ها در همه گروه‌های سیاسی، مشترک است؛ از اصولباز تا اصلاحاتچی: هرکدام توتم و تابو و اسپانسری دارد که نقدناپذیر است، غافل از اینکه وضع موجود محصول همین تابوها و نقد و نقادی، صیقل‌دهنده زنگارهاست، نه دشمن آنها.
📌 بارها با خود کلنجار رفته‌ام: حال که نمی‌توانی همرنگ جماعت شوی، همان بهتر ‌که مانند سیب‌زمینی بی‌رگ، قلم را زمین بگذاری و باقی عمر را در بی‌خیالی بگذرانی؛ دست‌کم دشمنی برای خود نتراشی. رسالت اجتماعی مانع شده، اما دست آخر فرجام این رویکرد، که اصطلاحاً «سانسور اجتماعی و سیاسی مبتنی بر خط قرمزهای تابو» نامیده می‌شود، چیزی جز محدود شدن آزادی بیان، سرکوب نقدهای سازنده و فلج شدن گفت‌وگوهای سالم نیست.
📌 نتیجه آن در چنین جامعه و چرخه معیوبی: خودسانسوری و رکود فکری جامعه، مکتوم ماندن واقعیت‌ها و تحلیل نادرست از عوامل وضع موجود؛ یعنی همان باتلاقی که در آن گرفتاریم و هیچ‌کس مسئولیت را نمی‌پذیرد و همه آن را به گردن دیگری می‌اندازند.
📌 و فرجام این چرخه: حمایت‌کنندگان میلیونی صفحه فلان لمپن و پوپولیست بی‌سوادِ خنثی و نان‌به‌نرخ‌روزخور، و منزوی شدن و قرار گرفتن حامیان افراد مستقل و آزاده در اقلیت.
▫️دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴
@alami_akbar
کانال اطلاع‌رسانی اکبر اعلمی/خط آزادگی pinned «🔘 هرجا دست می‌گذاری، یکی دردش می‌گیرد؛ تابو، قبیله‌گرایی و باتلاق سکوت اکبر اعلمی 🔻بیاد دارم در یکی از سکانس‌های فیلمی که ملک مطیعی بازی می‌کرد، او در مواجهه با کسانی که مدام زخم‌زبان می‌زدند، گفت: «اگر آسمان را نگاه کنی، می‌گویند سر به‌هوایی و غیرقابل…»
🔘اعلمی: بنیاد مستضعفان و سازمان اقتصادی کوثر با وزارت اقتصاد ادغام شوند | سازمان تبلیغات، سازمان اوقاف و معاونت فرهنگی وزارت ارشاد تجمیع شوند

🔻اکبر اعلمی در گفتگو با انصاف‌نیوز، معنای کوچک‌سازی دولت را کاهش هزینه‌ها، افزایش بهره‌وری و ارتقای کیفیت خدمات دولتی می‌داند و می‌گوبد رویکردهایی مانند کاهش ساعات کاری یا عدم پرداخت حقوق به کارمندان غیرفعال، به جای حل ریشه‌ای مشکل افزایش هزینه‌ها، کاهش بهره‌وری و فساد منجر خواهد شد.
🔻وی معتقد است بسیاری از شرکت‌های دولتی، سازمان‌ها و موسسات تابعه وزارتخانه‌ها یا نهادهای اقتصادی با منابع کلان، خروجی قابل اندازه‌گیری ندارند و موازی‌کاری می‌کنند بنابراین بازنگری و ادغام این نهادها نیز، از ضروریات چابک‌سازی است.
اعلمی با بیان اینکه؛ ادغام نهادهای موازی کل حاکمیت بر اساس هم‌پوشانی وظایف ضروری است، پیشنهاد می‌کند؛
📌 برای متمرکز کردن فعالیت‌های اقتصادی حاکمیت، بنیاد مستضعفان و سازمان اقتصادی کوثر با وزارت اقتصاد و دارایی  ادغام شود.
📌 نهادهای اجتماعی و حمایتی مانند کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ادغام شود.
📌 در حوزه فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه و معاونت‌های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک «وزارت فرهنگ و امور دینی» تجمیع شوند.
📌برای رفع تداخل در سیاست‌گذاری و اجرای امور فرهنگی و رسانه‌ای کشور، ادغام شورای عالی انقلاب فرهنگی و سازمان صداوسیما با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضروری است.
👈 برای مطالعه متن کامل این گزارش بر روی 👇 INSTANT 👇ضربه بزنید

کانال رسمی اکبر اعلمی
@alami_alami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 بدعت خطرناک؛ از اجتهاد شخصی تا تقلید سیاسی

براساس قانون اساسی، رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس موظفند مطابق با سوگند، وظایف قانونی، وعده‌های انتخاباتی و اجتهاد شخصی خود عمل کنند. هرگونه تقلید و تبعیت کورکورانه—که ممکن است با غبطه و مصلحت مردم در تضاد باشد—خلاف شرع و ق. اساسی است.
اما همان‌گونه که در رژیم شاهنشاهی «به فرموده اعلیحضرت» از زبان مقامات نمی‌افتاد، سال‌هاست که در ج. اسلامی نیز «به فرموده مقام معظم رهبری...» تکیه‌کلام بسیاری از مسئولان شده است.
این یعنی به‌جای اتکا به تشخیص خود  ق.اساسی و خواست مردم، همه چیز به نام رهبری نوشته می‌شود.
از پزشکیان انتظار می‌رفت—لااقل برای حفظ ظاهر ریاست‌جمهوری هم که شده—این بدعت را کنار بگذارد و بگوید: «بنا بر خواست مردم، طبق قانون اساسی و بر اساس وظایف قانونی‌ام...». اما او نه‌تنها چنین نکرد، بلکه بیش از اسلاف خود، در هر موضوعی نام رهبری را بارها تکرار می‌کند؛ رویکردی که نه شایسته رئیس‌جمهور است، نه به صلاح مردم، و نه حتی به سود رهبری.
🎥 در این ویدیو واکنش من، حداد عادل و ۲۳۰ نماینده مجلس به چنین بدعتی و دخالت رهبری در استیضاح یکی از وزرا را می‌بینید.
@alami_akbar
🔘 صمیمیت یا سبک‌سری؟

اکبر اعلمی

اردوغان آرام و مقتدر و باوقار نشسته، اما پزشکیان خم شده و در گوش او چیزی می‌گوید؛ رفتاری که بیشتر شبیه فردی فروتر است تا رئیس‌جمهور ایران.
ابراز صمیمیت و برادری با ترکیه پسندیده است، اما نه با حرکاتی خلاف پروتکل‌های بین‌المللی، در یک اجلاس رسمی و در برابر دوربین‌های جهان که همه چیز را زیر ذره‌بین دارند. زبان بدن گویاتر از متن رسمی است و این تصویر، شأن ریاست‌جمهوری را کاسته نشان می‌دهد.
آقا مسعود! باور کنید که شما اکنون رئیس‌جمهور ایرانید؛ باید نماد وقار و اقتدار ملی باشید، نه با رفتارهای سبک دستمایه‌ی تمسخر.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘عنصر نامطلوب (قاب بالا) و عنصر مطلوب (قاب پایین)

یک توصیه‌ی خیرخواهانه و البته بهداشتی؛
اگر روزی در دل داشتید که رئیس‌جمهور، نماینده، وزیر، سفیر یا استاندار شوید، فراموش نکنید: راه رسیدن به «مطلوب بودن» نزد قدرت، از مردم نمی‌گذرد، از مداهنه و مجامله می‌گذرد.
یعنی منفعت خود را مقدم بدارید، به‌سوی ثروت و قدرت غش کنید و در مدح صاحبانش سخاوتمند باشید. در این صورت شما همان «عنصر مطلوب» خواهید شد.
اما اگر جسارت کردید و زبان و پژواک صدای مردم شدید، چه‌بسا «عنصر نامطلوب» قلمداد شوید؛ آنگاه نه تنها از سوی حاکمیت طرد خواهید شد و در چشم بسیاری از مردم هم غریب، بلکه باید ناسزا و طعنه‌ی برخی #ناکسین را نیز تاب آورید.
این است آیین‌نامه‌ی نانوشته‌ی سیاست در ایران؛ جایی که ارزش‌ها وارونه‌اند و «نماینده و شخصیت مطلوب» همان است که وکیل‌الدوله و مجامله‌گوی بالادستی باشد، نه وکیل و خدمتگذار ملت.

کانال رسمی اکبر اعلمی
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 رئیس‌جمهوری، یا پیک فرمان؟ مردِ رأی و راهی، یا اسمِ مهمان؟

اکبر اعلمی

مواضع پزشکیان از همان آغاز ــ از ایام تبلیغات گرفته تا این برهه از دوره ریاست‌جمهوری ــ با خطی یکنواخت و تکراری بر مدار «رهبری» چرخیده و همه‌چیز را به فرامین و سیاست‌های کلی ایشان حواله داده است!
صریح بگویم: این سبک بیان در علوم سیاسی چیزی جز فقدان استقلال فکری و سیاسی نیست. چنین شخصیتی بیش از آن‌که «رییس‌جمهور منتخب ملت» یا صاحب برنامه‌ای مستقل باشد، مجری اوامر و سیاستمدار تابع است.
وقتی سیاستمداری در هر موقعیت ــ مناظره، تبلیغات، تنفیذ، یا سخنرانی داخلی و خارجی ــ به‌جای ارائه تحلیل و ابتکار، تنها به بازخوانی «رهنمودهای رهبری» بسنده کند، در حقیقت بیش از هرچیز به سایه‌ای بی‌اختیار یا بلندگوی قدرت بالادست می‌ماند.
در بدبینانه‌ترین تحلیل، این سطح از سرسپردگی و تملق‌گویی در تاریخ جمهوری اسلامی کم‌نظیر است؛ رفتاری که حتی در دوره احمدی‌نژاد و مرحوم رئیسی نیز چنین پررنگ و آشکار نبود.
در چنین شرایطی نخستین پرسشی که ذهن را می‌خراشد این است:
آیا او رئیس‌جمهور یک ملت است یا پیک فرمان؟
مردِ رأی و راه است، یا تنها اسمی مهمان؟

@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 خطای فاحش رئیس کمیسیون آموزش!

اکبر اعلمی

علیرضا منادی، رئیس کمیسیون آموزش مجلس، در مراسم بزرگداشت شهریار در تبریز، در یک سخنرانی کوتاه پرخطا، نامنسجم و نامعهوم، سخنی شگفت‌آور بر زبان راند و مدعی شد مولانا «یک بیت فارسی ندارد و مقبره‌اش در ایران است»!
این در حالی است که:
مثنوی مولانا نزدیک به ۲۵ هزار بیت فارسی دارد.
دیوان شمس تبریزی که به نام شمس و عشق معنوی او سروده شده، شامل هزاران بیت فارسی و حدود چهار هزار غزل است.
مقبره مولانا نیز نه در ایران، بلکه در شهر قونیه ترکیه واقع است.
چنین خطای آشکار نه تنها یک اشتباه علمی و ادبی فاحش است، بلکه به جایگاه تبریز نیز آسیب می‌زند؛ تبریزی که پایتخت تاریخی فرهنگ و تجارت شمال‌غرب ایران و مهد شعر و ادب ترکی و فارسی بوده و همواره نقطه تلاقی اندیشه‌ها و فرهنگ‌ها شمرده می‌شده است.
کسی که عنوان «نماینده تبریز» و «رئیس کمیسیون آموزش» را یدک می‌کشد، شایسته است پیش از سخن گفتن، هم در انسجام بیان دقت کند و هم نگاهی به گنجینه ادبیات فارسی و ترکی تبریز و آثار مولانا بیندازد؛ به‌ویژه وقتی سخن در حضور میهمانان اهل ترکیه ایراد می‌شود.

@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 قدرت موشکی؛ خط قرمز امنیت ملی ایران

اکبر اعلمی

وقتی نخست‌وزیر رژیم اشغالگر و جنایتکار اسرائیل برای نخستین بار شرط «محدودیت برد موشکی ایران» را مطرح کرد، معنایش روشن بود: خلع سلاح یک ملت در برابر تهدید دائمی دشمنانش. این خواسته تنها در صورتی محقق می‌شد که ایران اشغال شود و یک دولت دست‌نشانده بر سر کار آید؛ وگرنه هیچ دولت ملی، هرگز امنیت خود را به میل تل‌آویو و واشنگتن معامله نخواهد کرد.
این فراز از اظهارات دکتر محمد سهیمی، استاد دانشگاه و اپوزیسیون جمهوری اسلامی، است که مانند میلیون‌ها ایرانی باغیرت، شرافت و وفاداری خود به امنیت ملی را حفظ کرده و بر آن پای می‌فشارد.
واقعیت آن است که تنها کسانی که امنیت ایران را به دلارهای تل‌آویو و واشنگتن می‌فروشند، خائنین‌اند: پهلوی‌ها و مزدوران آمریکا و اسرائیل.
غرور ملی ایجاب می‌کند که هیچ دولت، هیچ اپوزیسیون و هیچ فردی، حتی برای شعارهای سیاسی یا بازی قدرت، امنیت و توان دفاعی ایران را معامله نکند.
@alami_akbar
2025/10/23 04:57:55
Back to Top
HTML Embed Code: