Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 مخالفت آمریکا با غنی‌سازی، نه با نظام که با ایرانِ مستقل است

اکبر اعلمی

این ویدیو هم تاحدودی نشان می‌دهد که مسئله مخالفت آمریکا با غنی‌سازی هسته‌ای در ایران، صرفاً معطوف به جمهوری اسلامی نیست، بلکه ریشه در مخالفت با استقلال و قدرت‌یابی ایران دارد و بخشی از راهبرد هژمونیک آمریکا در خاورمیانه است.
در اوایل دهه ۱۹۷۰، زمانی که محمدرضا پهلوی علاقه‌مندی خود را برای ورود به حوزه انرژی هسته‌ای با هدف کاهش وابستگی به نفت و ارتقای جایگاه ژئوپلیتیکی ایران علنی کرد، مخالفت‌های واشنگتن نیز وجود داشت. در اوت ۱۹۷۶، کیسینجر در دیدار با شاه گزینه‌های آمریکا از جمله بازخرید مواد فرآوری‌شده را تشریح کرد و صراحتاً گفت: «بازفرآوری انحصاری در ایران راه‌حل قابل قبولی نخواهد بود.» راهکار پیشنهادی موسوم به «سه‌گزینه‌ای» آمریکا شامل:
(۱) احداث تأسیسات بازفرآوری مشترک در ایران با مشارکت آمریکا؛
(۲) استفاده از یک مرکز منطقه‌ای؛ و
(۳) بازفرآوری در خاک آمریکا بود. مذاکرات هسته‌ای دو کشور ادامه یافت، اما به دلیل تعلل واشنگتن تا سال ۱۹۷۸ به نتیجه نرسید و در نهایت با سقوط شاه ناتمام ماند.
@alami_akbar
🔥 بزودی: روشنگری تاریخی درباره قرارداد کرسنت و سایر قراردادهای نفتی!

باتوجه به اینکه در زمان انعقاد قرارداد کرسنت در مجلس حضور داشتم، در ساعات آینده حقایق ناگفته‌ای درباره قراردادهای نفتی ایران و عملکرد افراد ذینفع در سایه را همراه با ویدئوهای مربوطه از مجالس ششم و هفتم منتشر خواهم کرد.
یقین دارم که طبق معمول، اغلب رسانه‌های وابسته به قبایل سیاسی اعم از چپ و راست، اصلاح‌طلب و اصولگرای جعلی آن را نادیده گرفته‌ و بایکوت خواهند کرد.
لطفا اطلاع‌رسانی کنید و آماده شوید تا برای اولین بار از این ناگفته‌ها آگاه شوید.
یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ – صحنه‌ای که همه انتظارش را دارند
@alami_akbar
🔘 قراردادهای نفتی، کرسنت در مجلس؛ از ابهام و پنهان‌کاری تا درگیری فیزیکی

اکبر اعلمی

✳️ چه می‌شود که پرونده‌ای چون «کرسنت» با میلیاردها دلار خسارت، بر دوش ملت سنگینی می‌کند؟

🔻قرارداد کرسنت، به دلیل ابهام و پنهان‌کاری گسترده، در منابع مختلف با سه روایت تاریخی متفاوت—اردیبهشت ۱۳۸۰، ۲۴ آذر ۱۳۸۰ و اوایل سال ۸۱—ثبت شده و میان شرکت ملی نفت ایران، شرکت «پتروپارس» و طرف اماراتی به امضا رسید. این قرارداد از جمله اسناد بین‌المللی تعهدآور محسوب می‌شود که طبق اصول ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی، پیش از اجرا باید به تصویب مجلس می‌رسید. اما نه تنها چنین نشد، بلکه حتی نمایندگان مجلس، به‌ویژه در دوره ششم، سال‌ها از مفاد و جزئیات آن بی‌اطلاع ماندند. این پرونده، نمادی آشکار از ابهام، پنهان‌کاری و تضییع حقوق ملی در حوزه نفت و گاز کشور است.

🔻در جریان پیگیری این موضوع، بنده در ۱۱ دی ۱۳۸۱ طی نامه‌ای که به امضای ۲۰ نماینده دیگر نیز رسید، از وزیر نفت و معاون وی خواستم تا ۳۰ دی همان سال فهرست کامل قراردادهای نفتی و سوآپ‌ها و اسامی شرکت‌های طرف قرارداد را همراه با مدارک مربوطه در اختیار نمایندگان قرار دهند. رونوشت این نامه به رئیس کمیسیون انرژی، رئیس کمیسیون اصل ۹۰ و رئیس دیوان محاسبات نیز ارسال شد تا به وظایف قانونی خود عمل کنند.

🔻با وجود پیگیری‌های مستمر، وزارت نفت با دو ماه تأخیر و آن هم به‌طور ناقص، بدون اشاره به قرارداد کرسنت پاسخ نامه ما را به کمیسیون انرژی ارسال کرد. با این حال، تا مرداد ۱۳۸۲ نه تنها از سوی کمیسیون هیچ اطلاعی به ما داده نشد، بلکه اساساً ما را در جریان وصول پاسخ نیز قرار ندادند! بعدها به‌طور اتفاقی و از طریق یکی از کارکنان کمیسیون مطلع شدم که وزارت نفت پاسخی بسیار ناقص ارسال کرده اما برخی اعضای کمیسیون انرژی — که گرایش آشکار به وزیر نفت داشتند و بعدها نیز پاداش این «همنوایی» را با انتصاب در همان وزارتخانه گرفتند — به‌طور خودسرانه تصمیم گرفته بودند آن را از ما پنهان کنند.

🔻در واکنش، نزد آقای آفریده رئیس وقت کمیسیون انرژی رفتم و با اعتراض شدید خواستم این رفتار را توضیح دهد. او که اندکی جا خورده بود، وعده داد فردا دبیر کمیسیون پاسخ را در اختیارم بگذارد. روز بعد، مدارک را گرفته و مشغول کپی‌برداری بودم که ناگهان آقای بهزاد نبوی، نایب‌رئیس اول مجلس ششم و عضو کمیسیون انرژی، به همراه رئیس حراست مجلس وارد اتاق زیراکس شد و با تندی به من اعتراض کرد که چرا این مدارک را گرفته‌ام. پاسخ دادم: «از کی تو نماینده‌تر از سایر نماینده‌ها شده‌ای که حراست را هم برای شماتت من به اینجا آورده‌ای؟» او بعدها گفت حضور رئیس حراست تصادفی بوده است.

🔻پس از کپی‌برداری به صحن علنی بازگشتم. چند تن از همکاران از جمله مرحوم مهدوی نماینده تبریز و دکتر پیرموذن نماینده اردبیل در کنار صندلی من نشسته بودند که ناگهان یکی از نمایندگان فارس — نایب‌رئیس کمیسیون انرژی و از اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت — از پشت سر به من نزدیک شد و با لحن توهین‌آمیز و الفاظ رکیک گفت: «چرا این مدارک را گرفتی؟» و هنگامی که پاسخ دادم «خوب کردم»، با عصبانیت ناسزا گفته و با گفتن اینکه: "تا بحال تو زمین سخت ن....ده‌ای تا تو صورتت بپاشد" ناجوانمردانه از پشت سر ضربه‌ای به گیجگاهم وارد کرد و از مجلس خارج شد.
برای آنکه حرمت و شأن مجلس آسیب نبیند، بی‌سروصدا به دنبالش رفتم و در لابی مجلس از او پرسیدم زمین سخت توهستی و آنگاه پاسخ گستاخی‌ او را با ضربه‌ای داده و او را نقش بر زمین کردم. ظاهراً وی را به درمانگاه منتقل کردند.

🔻گرچه از وقوع چنین رویدادی عمیقاً متأسفم و آن را در شأن نمایندگان ملت نمی‌دانم، اما واکنش من مصداق دفاع مشروع و استیفای حق نمایندگی ملت بود. این رفتار در واقع پیامی روشن داشت: هیچ‌کس حق ندارد دسترسی نمایندگان به اطلاعات و ابزار نظارتی‌شان را محدود کند، و هیچ‌کس «نماینده‌تر» از دیگری نیست. این برخورد نیز سبب شد تا پایان دوره مجلس، هیچ‌کس جرأت تکرار چنین رفتارهایی را به خود ندهد.

🔻ماجرای فوق نمونه‌ای آشکار از عدم اجرای مواد آیین‌نامه داخلی مجلس است؛ آیین‌نامه‌ای که کمیسیون‌ها را موظف به ارائه گزارش‌های عملکردی و در اختیار گذاشتن اسناد مربوط به اداره امور کشور می‌کند. این‌گونه سهل‌انگاری‌ها و پنهان‌کاری‌هاست که زمینه‌ساز پرونده‌هایی نظیر کرسنت شده و به تضییع حقوق ملی و تضعیف شفافیت و نظارت قانونی انجامیده است.
📌 برای آگاهی از جزئیات بیشتر، ویدیوی پست بعدی را تا پایان ببینید و مشروح گزارش ایسنا درباره این ماجرا را مطالعه کنید:
🔗 https://www.tg-me.com/alami_akbar/3456
🔗ایسنا – https://www.isna.ir/news/8205-04422
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 قراردادهای نفتی و ماجرای کرسنت در مجلس؛ از ابهام تا درگیری فیزیکی

اکبر اعلمی

قرارداد کرسنت، با پنهان‌کاری گسترده، بین شرکت ملی نفت، پتروپارس و طرف اماراتی امضا شد؛ اما برخلاف اصول ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی، هرگز به تصویب مجلس نرسید و حتی نمایندگان از مفاد آن بی‌اطلاع ماندند. در ۱۱ دی ۱۳۸۱ همراه ۲۰ نماینده خواستار فهرست کل قراردادهای نفتی شدیم. وزارت نفت با ۲ ماه تأخیر، ناقص و بدون اشاره به قرارداد کرسنت پاسخ داد و کمیسیون انرژی هم سه ماه آن را پنهان کرد. تصادفاً از پاسخ وزارت نفت مطلع شدم و با اصرار من و اکراه برخی اعضای کمیسیون پاسخ ارسالی را دریافت و کپی گرفتم. همین امر به مشاجره دو تن از اعضای کمیسیون با من منجر شد و یکی از آنها با توهین و حمله فیزیکی از پشت به من یورش برد؛ واکنشی که با دفاع قاطع من پاسخ گرفت و باعث شد تا پایان مجلس هیچ‌کس چنین جسارتی نکند. این ماجرا نمادی از پنهان‌کاری، نقض آیین‌نامه و تضییع حقوق ملت است؛ ریشه بسیاری از خسارت‌های سنگین مانند پرونده کرسنت.
📌 برای جزئیات بیشتر:
🔸 روایت کامل:
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3455
🔸 روایت کامل در ایسنا:
isna.ir/news/8205-04422

@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 تاکتیک بقا در روابط نابرابر؟

تملق‌گویی مبالغه‌آمیز و مهوّع نخست‌وزیر پاکستان در حاشیه اجلاس شرم‌الشیخ، صحنه‌ای تأسف‌بار اما گویا بود؛ نمونه‌ای عریان از «تملق حساب‌شده در روابط نابرابر» یا «واقع‌گرایی تحقیرآمیز» برای جلب رضایت رئیس‌جمهوری خودشیفته که با شنیدن چنین جملاتی، سرمست و مغرور و از خود بی‌خود می‌شود.
ریشه این رفتار نه عشق به آمریکا، بلکه وابستگی عمیق مالی و سیاسی اسلام‌آباد به واشنگتن برای کاستن از فشار و کسب امتیاز است؛ جایی که «عزت ملی» قربانی «بقای سیاسی» می‌شود.
@alami_akbar
این توییت عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، درباره عدم حضور ایران در اجلاس شرم‌الشیخ در نگاه اول وجه مثبتی دارد، زیرا بر حفظ کرامت ملی و پرهیز از نشست کنار کشورهایی که آشکارا ایران را تهدید و تحریم می‌کنند تأکید دارد و پیام روشنی از استقلال به مخاطبان داخلی و منطقه‌ای می‌فرستد. اما استدلال ارائه‌شده از منظر راهبردی محدود و واکنشی است، زیرا تجربه تاریخی ایران نشان داده که کشور در شرایط دشوار نیز وارد مذاکره با دشمنان شده و در مجامع بین‌المللی که طرف‌های خصمانه حضور داشته‌اند، تعامل هوشمندانه‌ای داشته است. بنابراین، توجیه عدم حضور صرفاً بر پایه خصومت با طرف‌های اجلاس، با رویه‌های گذشته ایران از جمله در مواجهه با صدام و آمریکایی‌ها و بویژه تلاش ناکام برای دیدار با ویتکاف در نیویورک همخوانی ندارد و می‌توانست با تأکید بر ماهیت جهت‌دار و یک‌جانبه اجلاس و نقش آن در مشروعیت‌بخشی به رژیم اسرائیل تقویت شود. در نتیجه، این موضع در سطح سیاسی و رسانه‌ای قابل دفاع است، اما از نظر تحلیلی و راهبردی می‌توانست با تبیین اهداف واقعی اجلاس و پیامدهای احتمالی حضور ایران، استوارتر و اصولی‌تر بیان شود.
@alami_akbar
🔘 نمایش تحقیر و خودشیفتگی و لگدمال شدن کرامت ملت‌ها؛ حقیقت تلخ اجلاس شرم‌الشیخ

اکبر اعلمی

اجلاس شرم‌الشیخ و حواشی آن، بیش از آنکه صحنه‌ای برای حل بحران‌ها باشد، به تریبونی برای بروز عریان خودشیفتگی دونالد ترامپ، تحقیر رهبران دیگر کشورها و نمایش قدرت یک‌جانبه آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل شد؛ صحنه‌ای مملو از مدیحه‌سرایی متقابل و کلامی پرتبختر و مهوّع که در آن عزت، شرف و کرامت عرب و اغلب مسلمانان لگدمال شد. ترامپ با رفتاری از بالا به پایین با سران عرب و غیرعرب همانند رعایای مطیع برخورد کرد؛ رفتاری که با تملق‌گویی اغراق‌آمیز نخست‌وزیر پاکستان تکمیل شد و عمق وابستگی برخی کشورها به واشنگتن را آشکار ساخت.
در این میان، فاجعه انسانی در غزه با بیش از ۷۰ هزار قربانی، نابودی ۹۰ درصد زیرساخت‌ها، آوارگی صدها هزار نفر و تحت تعقیب بودن نتانیاهو به‌عنوان جنایتکار جنگی به حاشیه رانده شد و راه‌حل دوکشوری نیز به سکوت سپرده شد. آنچه پررنگ ماند، رسمیت‌بخشی به بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل، تأیید اشغال و تحکیم موقعیت تل‌آویو بود.
در مجموع، اجلاس شرم‌الشیخ نه تنها فاجعه انسانی غزه را نادیده گرفت، بلکه شکاف میان ملت‌ها و حاکمان عرب را عمیق‌تر ساخت، مشروعیت اشغال را تقویت کرد و چهره واقعی نظم تحمیلی آمریکا را عریان به نمایش گذاشت؛ نظمی که در آن تحقیر، ابزار سیاست و سکوت و تملق، بهای بقاست.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انصافا #پورمحمدی که به اقتضای موقعیت شغلی‌اش، شناخت دقیقی از #پزشکیان داشت، در ایام تبلیغات ریاست‌جمهوری، عملکرد و شخصیت او را به درستی توصیف کرد، که از همان ابتدا از مواضع انتخاباتی و گفتارهای ساده‌انگارانه‌اش نیز قابل پیش‌بینی بود. گرچه بنده نیز باتوجه به شناختم از رویکرد و رفتارش در طول دوران نمایندگی و مسئولیت‌هایش مطمئن بودم که او فاقد تجربه و عمق سیاسی لازم برای مدیریت بازی قدرت در جمهوری اسلامی و فردی بی‌اراده و مطیع می‌باشد و درصورت عدم بهره‌گیری از مشاورین آگاه و دلسوز در کنار خود، توسط اشخاص و گروه‌های مختلف اداره خواهد شد، با این‌وصف پس از ۲۷ سال عدم شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری، فقط به دو دلیل از وی حمایت کردم؛ اول بخاطر تماس مستقیم و تقاضای خودش و اصرار بیش از حد فرزند و برخی بستگانش و فعالان سیاسی، دوم از بغض امثال جلیلی، همان سیاست کهنه‌ای که جمهوری اسلامی به کمک آن مردم را همواره به پای صندوق‌های رای کشانده است. (اینجا) غافل از اینکه پزشکیان با چینش این کابینه و عناصر موجود و عملکرد و سیاست‌ها و اطاعت‌پذیری‌اش، جلیلی را روسفید خواهد کرد. متاسفم.
🔗 مرتبط:
www.tg-me.com/alami_akbar/2006

@alami_akbar
🔘 چرخه‌ای که همه مسئولند و هیچ‌کس مسئولش نیست

اکبر اعلمی

🔻در صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری، براساس خروجی و مهندسی نظارت استصوابی شورای نگهبان که در وهله نخست مبتنی بر نظر و رضایت قطعی رهبری و در وهله بعدی معطوف به تأمین نظر نهادهایی چون اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات است، مفروض این است که برابر اصل ۱۱۵ قانون اساسی، همه تاییدشدگان؛ رجل سیاسی و مذهبی، مدیر و مدبّر، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی‌اند. فهرست این چهره‌ها بلند است: پزشکیان، احمدی‌نژاد، زاکانی، جلیلی، رئیسی، روحانی، خاتمی، هاشمی و دیگران.

🔻اما پس از خاموش شدن چراغ انتخابات و واگذاری قدرت به سوگلی منصوب نظام و منتخب رأی‌دهندگان، و روشن شدن صحنه واقعی قدرت، خیلی زود آشکار می‌شود که تقریباً همه خروجی‌های این سازوکار، یا از همان آغاز همچون احمدی‌نژاد، پزشکیان و رئیسی فاقد تدبیر، تجربه، قدرت مدیریت و درک و عمق سیاسی بوده‌اند، یا به زعم بخشی از حاکمیت همچون رفسنجانی، خاتمی، میرحسین موسوی و روحانی، «لیبرال»، «سازش‌کار»، «غرب‌زده»، «فتنه‌گر»، «تسلیم‌طلب»، «انحرافی» یا «نفوذی» قلمداد می‌شوند.

🔻و حال آن‌که اگر در این کشور بر سر خاشاک پشه‌ای بجنبد، جنبش آن در نظر اصحاب نظارت استصوابی و عقبه اصلی و فرعی آن آشکار است و از همان ابتدا می‌دانند چه کسانی چه توان و چه محدودیت‌هایی دارند. ملاک اصلی اما یک چیز است: اطمینان از سرسپردگی و اطاعت‌پذیری تأییدشدگان. و آنگاه که همین چهره‌ها به نماد ضعف، ناتوانی یا نافرمانی تبدیل می‌شوند، یا تقصیر را بر گردن مردم و رأی‌دهندگان می‌اندازند یا با یک برچسب تازه، روایت ناکارآمدی را بازنویسی می‌کنند.

🔻این چرخه تکراری، خواه درست و خواه نادرست، هرگز با پذیرش مسئولیت از سوی مهندسان اصلی نظارت استصوابی همراه نبوده است. آیا در میان ده‌ها میلیون ایرانی، حتی هزار نفر رجل سیاسی، مذهبی شایسته، مدیر و مدبرِ دارای حسن سابقه و تقوای واقعی وجود ندارد که امکان ورود به میدان رقابت و ارائه برنامه به رأی‌دهندگان بیابد تا کشور از بن‌بست بیرون رود؟

🔻واقعیت تلخ این است که مسبب وضع موجود، همان نظارت‌کنندگان استصوابی و ساختارهای نظارتی و قدرت‌های موازی است که صلاحیت را نه بر اساس شایستگی واقعی، بلکه بر پایه ظاهر، تأییدیه‌های ایدئولوژیک و میزان سرسپردگی می‌سنجند. از انسان مطیع و سرسپرده‌ای که کرامت خود را برای رسیدن و ماندن در قدرت واگذار می‌کند، رشد و توسعه برنمی‌آید؛ نتیجه همین است که در چند دهه گذشته تجربه کرده‌ایم: درجا زدن یا عقبگرد.

🔻مادامی‌که انتخابات در ظاهر جشن شایستگی و در عمل قربانگاه شایستگان است، ملت تنها تماشاگر نمایش پسوندها و برچسب‌ها باقی خواهد ماند و نباید انتظار گشایش در امور کشور را داشت.
شوربختانه «سرسپردگی» و «سرسپرده‌سالاری» در جامعه ما، از فعالیت‌های سیاسی و گروهی تا عرصه‌های اداری و رسانه‌ای، به یک فرهنگ رایج بدل شده است؛ تا جایی که هرچه سرسپرده‌تر، عزیزتر و مطلوب‌تر!
▫️سه‌شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴

@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در ۱۶ بهمن ۱۳۸۳ برای نخستین‌بار در تاریخ پارلمان‌های ایران، با ابتکار و پیشنهاد اکبر اعلمی، طرح اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی ــ که سال‌ها به یک «تابو» و برای برخی به «کابوس» بدل شده بود ــ در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هفتم به تصویب رسید.
سپس در ۱۸ اسفند همان سال، این طرح در صحن علنی مجلس مطرح و از آن دفاع شد. با این حال، به‌دلیل تنگ‌نظری‌ها، کج‌فهمی‌ها و هراس بی‌پایه بخشی از حاکمیت از اجرایی‌شدن این اصل و در نتیجه عدم همراهی اکثریت نمایندگان، این طرح با کمتر از ۸۰ رأی موافق از تصویب باز ماند.👇
www.isna.ir/amp/8311-05740/

🔻مشابه همین طرح، در مجلس ششم نیز
باتفاق یکی‌از دوستان پیشنهاد شد، اما برخلاف وعده‌های جبهه موسوم به اصلاحات در انتخابات ۷۸ مجلس، به‌دلیل فضاسازی‌ها و شانتاژ سیاسی برخی اعضای هیئت‌رئیسه از جمله بهزاد نبوی و شکوری‌راد و چهره‌هایی مانند حداد عادل و مجید انصاری معاون حقوقی فعلی پزشکیان، و نیز جو سنگین و مخالفت سازمان‌یافته‌ای که در آن دوران علیه اصل ۱۵ قانون اساسی شکل گرفته بود، با کمتر از ۴۰ رأی موافق مواجه و رد شد!
#اصل۱۵_قانون‌اساسی #اولین‌ها

اکبر اعلمی
@alami_akbar
🔘 مکانیسم ماشه؛ واقعیت دیروز، مناقشه امروز

  اکبر اعلمی

🔻بازگشت واژه «مکانیسم ماشه» به صدر تحلیل‌های سیاست خارجی، بار دیگر اختلاف دیرینه میان محمدجواد ظریف ـ این چهره برساخته و قهرمان رسانه‌ای قبیله موسوم به اصلاح‌طلب ـ و سرگئی لاوروف را آشکار کرده است؛ اختلافی که ریشه در شب‌های پرمناقشه مذاکرات هسته‌ای دارد، اما اکنون رنگ و بوی رقابت سیاسی یافته است.

📌در حالی‌که لاوروف مدعی است ظریف با سازوکار بازگشت خودکار تحریم‌ها موافقت کرده، ظریف با لحنی تند پاسخ داده است: «لاوروف دروغ می‌گوید.» این درگیری لفظی اگرچه امروز مطرح می‌شود، اما ریشه آن به تصمیم‌های تعیین‌کننده‌ای در واپسین ساعات مذاکرات بازمی‌گردد؛ زمانی که به جای «لغو» تحریم‌ها، «تعلیق» پذیرفته شد و در متن توافق، تله بازگشت تحریم‌ها گنجانده گردید.

📌شواهد علنی و متقاطع، از جمله مواضع علی‌اکبر صالحی، نشان می‌دهد برخلاف ادعای امروز ظریف، روس‌ها نه طراح این سازوکار، بلکه هشداردهنده درباره پیامدهای آن بودند. افزون بر آن، در سال ۱۳۹۹ هنگامی که دولت دونالد ترامپ تلاش کرد با فعال‌سازی مکانیسم ماشه ایران را دوباره زیر فشار بین‌المللی قرار دهد، روسیه و چین در شورای امنیت در کنار ایران ایستادند. این واقعیت تاریخی، ادعای کنونی ظریف مبنی بر نقش‌آفرینی منفی مسکو را به شدت متزلزل می‌کند.

📌نمی‌توان انکار کرد که روسیه نیز در سیاست خارجی خود منافع راهبردی‌اش را بر هر چیز دیگر ترجیح می‌دهد؛ همان‌گونه که هیچ کشوری در عرصه بین‌المللی دوستی دائمی ندارد. اما باید میان رفتار طبیعی یک قدرت در چارچوب منافع ملی خود و فرافکنی برای شانه خالی کردن از مسئولیت داخلی تفاوت گذاشت.

📌واقعیت این است که در مقطع حساس مذاکرات، تیم ایرانی با علم به وجود مکانیسم ماشه آن را پذیرفت و در این مسیر، سهل‌انگاری و ترک فعل بزرگی صورت گرفت. تغییر واژه «لغو» به «تعلیق» که هدف اصلی مذاکرات بود، به جای آنکه به یک تصمیم کارشناسی سنجیده منتهی شود، بعدها به فردی گمنام در وزارت خارجه و شخصی به نام فرانچسکو نسبت داده شد! این در حالی است که پس از توافق، وعده‌هایی چون «آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود»، «تحریم‌ها برنمی‌گردد»، «در هیچ‌جای توافق تعلیق نیامده»، و «مکانیسم ماشه وجود ندارد» بارها از زبان وزیر خارجه وقت شنیده شد؛ وعده‌هایی که همگی در عمل نقض شدند.

📌با وجود تمامی انتقاداتی که به رفتار روسیه در تعامل با ایران وارد است و پیش‌تر نیز به آن پرداخته‌ام، و با اینکه بخشی از تحلیل ظریف درباره رویکرد راهبردی مسکو بی‌راه نیست، طرح این ادعاها در شرایط کنونی اقدامی غیرمسئولانه و پرهزینه است. چنین رویکردی به جای دفاع از منافع ملی، شکاف در روابط راهبردی را عمیق‌تر می‌کند و بیش از آنکه افشاگری تاریخی باشد، تلاشی برای تطهیر شخصی و بازسازی چهره سیاسی در فضای امروز است.

📌واقع‌گرایی سیاسی ایجاب می‌کند که قضاوت درباره گذشته بر پایه اسناد و واقعیات تاریخی صورت گیرد، نه رقابت‌های جناحی و سیاسی روز. بر اساس شواهد موجود، مکانیسم ماشه و جایگزینی لغو با تعلیق، نتیجه تصمیم و پذیرش تیم ایرانی و در راس آن ظریف بود، نه حاصل طراحی و دسیسه روس‌ها.

📌لاوروف بی‌تردید در پی منافع ملی کشورش بوده است، اما روایت او و شواهد همسو با آن با واقعیت تاریخی همخوانی بیشتری دارد. اختلاف امروز بیش از آنکه ریشه در برجام داشته باشد، انعکاسی از سیاست داخلی و رقابت‌های پسینی است.
در جهان پرآشوب کنونی، سیاست خارجی موفق نه با سوزاندن پل‌ها، بلکه با شناخت دقیق گذشته و ترمیم هوشمندانه روابط رقم می‌خورد.
👈 و اینجا مصداق همان سخن حکیمانه است: «حُبُّكَ الشَّيْءَ يُعْمِي وَ يُصِم».
▫️شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴
@alami_akbar
🔘 روحانیت و مدل واتیکان؛ شوخی دیروز، واقعیت امروز؟

اکبر اعلمی

🔸 نزدیک به نیم قرن است که سکان اصلی قدرت در ایران در دست روحانیت قرار دارد. از همان نخستین سال‌های پس از انقلاب، برخلاف وعده‌های آیت‌الله خمینی در نوفل‌لوشاتو، ساختار سیاسی کشور به‌گونه‌ای طراحی شد که روحانیت نه‌تنها در رأس نظام سیاسی بلکه در تار و پود تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌های کلان کشور نفوذ و حضوری مستقیم و تعیین‌کننده داشته باشد.
در این دوران، بخش قابل‌توجهی از منابع عمومی کشور بدون آن‌که در معرض نظارت و پاسخ‌گویی شفاف قرار گیرد، به حوزه‌های علمیه و مؤسسات مذهبی اختصاص یافته است؛ نهادهایی که بسیاری از آن‌ها نه مأموریت اجرایی دارند و نه استحقاق دریافت بودجه عمومی.
جالب آن‌که دولت‌هایی که در ظاهر نسبت به این روند معترض بوده‌اند، در عمل با گشاده‌دستی بیشتر، سر کیسه بیت‌المال را شل‌تر کرده و بر اعتبارات این نهادها افزوده‌اند. دولت کنونی نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ اعتراض‌های نمایشی از یک‌سو و افزایش بودجه از سوی دیگر، و در نهایت سهم مردم از این منازعه چیزی جز هیاهو و بی‌ثمرگی نبوده است.
🔸 در سال ۱۳۹۷، آقای احمد زادهوش، مدیر جامعه‌المرتضی، پیشنهادی مطرح کرد که در ظاهر عجیب اما از نظر ساختاری قابل تأمل بود. او نوشت:
«زمان آن رسیده است که حوزه علمیه قم به کشوری مستقل تبدیل شود؛ کشوری با مرزهای جغرافیایی مشخص، پرچم اختصاصی، قانون اساسی و روابط رسمی بین‌المللی.»

من همان زمان به این سخن واکنش نشان دادم که در پست بعدی جزئیات آن را منتشر خواهم کرد. اما پیش از آن، بی‌مناسبت نیست خاطره‌ای از دهه ۷۰ را مرور کنم.
🔸 در سال‌هایی که جدال دو جریان موسوم به «یون» و «یت» ( روحانیون مبارز و روحانیت مبارز) به اوج رسیده بود، به شوخی خطاب به آقای موسوی خوئینی ، مدیر مسئول روزنامه سلام گفتم:
«مردم امروز دیگر باور کرده‌اند دعوای یون و یت نه بر سر حق و باطل، بلکه بر سر قدرت است. منافع روحانیت پس از انقلاب چنان در هم تنیده شده که اگر گوشت یکدیگر را هم بخورند، استخوانش را پیش بیگانه نمی‌اندازند!»
و با طعنه ادامه دادم:
«مردم حاضرند یک‌سوم درآمد نفت و حتی دو شبکه تلویزیونی سراسری را به روحانیت تقدیم کنند، فقط به شرط آن‌که از قدرت کناره گرفته، به قم بازگردند و با کشیدن دیواری موقت به دور این شهر، صرفاً به رسالت اصلی خود یعنی تبلیغ دین، پژوهش دینی و بازخوانی احکام اسلام متناسب با نیازهای زمان بپردازند؛ حتی اگر لازم باشد از زائران حرم حضرت معصومه عوارض بگیرند! در مقابل، مردم بتوانند نفسی تازه کنند و از آزادی و حق حاکمیت بر سرنوشت خویش برخوردار شوند».
🔸و با کنایه گفتم:
«پس از یک بازه زمانی کوتاه که ما توانستیم در فضای آزاد، امن و توسعه‌یافته به رشد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شایسته برسیم، آنگاه می‌توانیم همچون تجربه اروپای پس از رنسانس، با برداشتن دیوارهای موقتی که قدرت را از روحانیت جدا می‌کند، به الگویی شبیه مدل همزیستی ایتالیا و واتیکان در کنار هم زندگی مسالمت‌آمیزی داشته و به‌کمک نقش معنوی و فرهنگی روحانیت و با تکیه بر نفوذ نرم و نقش ارشادی (نه حکومتی و مولوی) علما، به تقویت بنیان‌های فرهنگی و اخلاقی جامعه پرداخته و بی‌آن‌که به باورهای دینی مردم، شأن و منزلت روحانیت یا جایگاه دین آسیبی وارد شود، به یکی از کشورهای توسعه‌بافته و دینمدار دنیا مبدل شویم».
🔸 گرچه آن سخن من در آن سال‌ها با طنز گفته شد و تلخند خوئینی‌ها را در پی داشت، اما امروز می‌تواند به عنوان سناریویی جدی و قابل بررسی مطرح شود. تجربه‌ی جهان نشان می‌دهد تفکیک نهاد دین از دولت نه لزوماً به معنای حذف دین از عرصه عمومی، بلکه می‌تواند راهی برای ارتقای کیفیت حکمرانی، بازسازی اعتماد عمومی و مصون نگه داشتن ایمان دینی از فرسایش قدرت باشد.
🔸 واقعیت این است که تداوم الگوی کنونی حکمرانی روحانیت، شکاف میان دولت و ملت را روز به روز عمیق‌تر و اعتماد عمومی را کم‌رنگ‌تر کرده است. نحوه هزینه‌کرد منابع ملی، تخصیص بودجه‌های کلان به نهادهای غیرپاسخگو و عملکرد سیاسی روحانیت حاکم، آثار و پیامدهای سنگینی بر فرهنگ، اجتماع و حتی باورهای دینی مردم برجای گذاشته است.
این سخن نه نفی دین است و نه بی‌احترامی به روحانیون آگاه، دلسوخته و مردمی که در حاشیه قدرت مانده و به زیّ طلبگی وفادارند. بلکه تأکیدی است بر این واقعیت که «شوخی دیروز» می‌تواند امروز به عنوان راهکاری برای اصلاح ساختار قدرت، بازسازی اعتماد عمومی و ایجاد توازن پایدار میان دین و دولت، جدی گرفته شود.
▫️شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴
@alami_akbar
🔘 هشدار اکبر اعلمی: تند شدن فضا باعث تعمیق شکاف دولت و ملت است | پایگاه خبری تحلیلی انصاف‌نیوز

اکبر اعلمی با اشاره به اظهارات اخیر ظریف و روحانی و واکنش جریان‌های منتقد آن‌ها هشدار داد که تشدید فضای سیاسی کشور، شکاف میان دولت و ملت را عمیق‌تر می‌کند.
نماینده مردم در دوره‌های ششم و هفتم مجلس در گفت‌وگو با انصاف‌نیوز تأکید کرد: بخشی از انتقادات جواد ظریف و حسن روحانی درست است، اما نقدهای وارد بر عملکرد آن‌ها در زمینه برجام نیز کاملاً بجاست.
او خطاب به نخبگان سیاسی گفت: «نباید برای جلب حمایت مقطعی، تحریک افکار عمومی یا کسب چند لایک مجازی، بر آتش افراط و تفریط‌ها دمید.»
📌 محورهای گفت‌وگو:
👈 عبور مردم از قبایل سیاسی
👈 درد مردم نان است نه دعوای قدرت
👈 تندی فضا نباید به خشونت و سرکوب بینجامد
👈 مانع اصلی اجرای مصوبه عفاف، رأس حاکمیت است | نقش مشورت پزشکیان بی‌تأثیر نبود
👈 نخبگان سیاسی بر آتش اختلاف‌ها بنزین نریزند
🔗 مشروح گفت‌وگو را در لینک زیر بخوانید:
👇👇
https://ensafnews.com/615984
کانال اطلاع‌رسانی اکبر اعلمی/خط آزادگی pinned «🔘 مکانیسم ماشه؛ واقعیت دیروز، مناقشه امروز   اکبر اعلمی 🔻بازگشت واژه «مکانیسم ماشه» به صدر تحلیل‌های سیاست خارجی، بار دیگر اختلاف دیرینه میان محمدجواد ظریف ـ این چهره برساخته و قهرمان رسانه‌ای قبیله موسوم به اصلاح‌طلب ـ و سرگئی لاوروف را آشکار کرده است؛…»
با سلام و احترام
🌱
یک نوجوان ۱۶ ساله، با قلبی کوچک اما سرشار از زندگی، امروز به یاری ما نیاز دارد.
او به باتری وایرلس قلبی (Micra Leadless Pacemaker) نیاز دارد تا بتواند همچنان نفس بکشد و آینده‌اش را ببیند. طبق استعلام از بیمارستان شهید رجایی، هزینه این وسیله حیاتی حدود ۵۰۰ میلیون تومان است و تنها پس از پرداخت کامل، امکان تهیه آن وجود دارد.

پدر خانواده کارگر خدماتی است، مردی شریف که سال‌ها با دستان پینه‌بسته‌اش نان حلال به سفره آورده، اما حالا در برابر این هزینه ناتوان مانده. مادر، شب و روز در نگرانی‌ست؛ باتری فعلی فرزندشان تا پایان امسال دوام دارد و پس از آن، جان او در خطر است.

این خانواده آبرومند و مورد اعتمادند، ساکن یکی از روستاهای همدان، و تمام مدارک پزشکی موجود است.

بیایید هرکدام به اندازه توان‌مان سهمی در نجات جان این نوجوان داشته باشیم. حتی مبلغی اندک می‌تواند گامی باشد برای بازگرداندن امید و لبخند به چهره مادری مضطرب.

شماره کارت جهت کمک:
۵۸۹۲ ۱۰۱۴ ۵۳۰۲ ۳۹۲۷
به نام شیوا ایزدی

امید ما به دستان مهربان شماست؛
شاید امروز بتوانیم قلبی را دوباره بتپانیم.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
خانم دکتر شیوا ایزدی که برای این امر خیر پیشقدم شده‌اند، مورد تایید یکی از دوستان خانوادگی هستند.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 سیاست‌های ما تنها یک هدف دارد و آن تبدیل ایران به سوریه‌ای جدید است

مارک بوتنگا نماینده بلژیکی پارلمان اروپا:
📌ما اروپایی‌ها ادعا می‌کنیم انسان‌های خوبی هستیم پس چرا به جای محکومیت اسرائیلی که بمب هسته‌ای دارد و به سراسر منطقه حمله می‌کند ایران را تهدید اصلی می‌نامیم و محکوم می‌کنیم؟
📌چرا به این نکته تصریح نمی‌کنیم که این آمریکا بود که از توافق هسته‌ای بیرون رفت نه ایران؟
📌بگذارید روراست باشم، سیاست‌های ما تنها یک هدف دارد و آن تبدیل ایران به سوریه‌ای جدید است.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 شامپاین و رفیق روزهای سخت!

پس از آن‌که لاوروف از نقش ظریف در گنجاندن اسنپ‌بک در برجام پرده برداشت، ظریف مدعی شد:
«لاوروف در دور دوم مذاکرات ژنو یواشکی یک شیشه شامپاین زیر میز گذاشته بود تا تحمیل مذاکرات را جشن بگیرد؛ بعد از اینکه ما به هم زدیم و رفتیم دور سوم، این شیشه شامپاین را درآورد و گفت حالا بخوریم!»

اکبر اعلمی
درباره رفتار و خیانت‌های روس‌ها نسبت به ایران بارها نوشته‌ام: (اینجا، اینجا، اینجا و اینجا)
اما نکته مهم اینجاست👇
در شرایطی که روسیه ـ ولو به خاطر منافع خود ـ امروز یکی از شرکای اصلی ایران در مقابله با سیاست‌های غرب برای بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت است، اینکه وزیر خارجه پیشین که زمانی خود گفته بود «روسیه رفیق روزهای سخت ماست»، به‌محض افشاگری لاوروف ناگهان خاطره «شیشه شامپاین زیر میز» را به یاد می‌آورد، نه یک هشدار ملی به‌موقع، بلکه بیشتر رنگ و بوی تسویه‌حساب شخصی دارد.
وانگهی؛ ظریف چگونه و از کجا در دور دوم زیر میز لاوروف را دیده و به نیت او پی برده بود!؟ همین‌طور در دور سوم!؟
عاقبت کسی که به کمک پروپاگاندا و بوق‌های یک جریان خاص چون بادکنک باد شده، همین است.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 قهرمان پوشالی؛ محصولِ دروغ و پروپاگاندای مافیای رسانه‌ای؟

اکبر اعلمی

ناصر قندیل، تحلیلگر جهان عرب و سردبیر روزنامه لبنانی البناء و عضو پیشین پارلمان لبنان، که ظریف در این‌جا از او نقل قول کرده و مدعی شده بود که پوتین گفته: «ما توافق هسته‌ای را خراب می‌کنیم»، در توییتی مفصل (اینجاظریف را بابت این نقل قول دروغ شماتت کرد و وی را به جعل کلام سلیمانی و تلاش برای تبرئه خود از مسئولیت شکست در مذاکرات برجام متهم کرد و نوشت:
«آیا عاقلانه است که احساس شرمندگی و میل به تبرئه خود از مسئولیت یک اشتباه بزرگ، موجب شود فرد تا سرحد جعل و داستان‌سرایی پیش رود، در حالی که شهید سلیمانی نیست که پاسخ دهد، و اگر بود اصلاًً ظریف جرات می‌کرد چنین سخنی بگوید؟»
وی همچنین تصریح کرد که دکتر ظریف قضایا را وارونه می‌کند و روسیه را خراب‌کننده توافق هسته‌ای معرفی می‌نماید، در حالی که «نگرانی پوتین مربوط به مجازات آمریکا برای ایران در صورت هر پیروزی روسی-ایرانی در سوریه بوده و اینکه این مجازات ممکن است به توافق هسته‌ای آسیب بزند».
#آرش_کمانگیر #بت‌سازی #قهرمان‌سازی_کاذب #باند_نیویورکی #فرصت‌طلبی #اصلاحاتی‌های_منفعت‌طلب

@alami_akbar
با سلام و احترام
🌱
یک نوجوان ۱۶ ساله، با قلبی کوچک اما سرشار از زندگی، امروز به یاری ما نیاز دارد.
او به باتری وایرلس قلبی (Micra Leadless Pacemaker) نیاز دارد تا بتواند همچنان نفس بکشد و آینده‌اش را ببیند. طبق استعلام از بیمارستان شهید رجایی، هزینه این وسیله حیاتی حدود ۵۰۰ میلیون تومان است و تنها پس از پرداخت کامل، امکان تهیه آن وجود دارد.

پدر خانواده کارگر خدماتی است، مردی شریف که سال‌ها با دستان پینه‌بسته‌اش نان حلال به سفره آورده، اما حالا در برابر این هزینه ناتوان مانده. مادر، شب و روز در نگرانی‌ست؛ باتری فعلی فرزندشان تا پایان امسال دوام دارد و پس از آن، جان او در خطر است.

این خانواده آبرومند و مورد اعتمادند، ساکن یکی از روستاهای همدان، و تمام مدارک پزشکی موجود است.

بیایید هرکدام به اندازه توان‌مان سهمی در نجات جان این نوجوان داشته باشیم. حتی مبلغی اندک می‌تواند گامی باشد برای بازگرداندن امید و لبخند به چهره مادری مضطرب.

شماره کارت جهت کمک:
۵۸۹۲ ۱۰۱۴ ۵۳۰۲ ۳۹۲۷
به نام شیوا ایزدی

امید ما به دستان مهربان شماست؛
شاید امروز بتوانیم قلبی را دوباره بتپانیم.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
خانم دکتر شیوا ایزدی که برای این امر خیر پیشقدم شده‌اند، مورد تایید یکی از دوستان خانوادگی هستند.
@alami_akbar
2025/10/21 01:58:49
Back to Top
HTML Embed Code: