Telegram Web Link
🔘 انفجار ابله‌ها: چگونه انتصابات غیرکارشناسی کشور را به قهقرا می‌برد

اکبر اعلمی

🔻 انتخاب مدیران با استاندارد پایین، نیروهای مشابه را جذب می‌کند و تصمیم‌ها در دست افراد کم‌تخصص قرار می‌گیرد؛ گای کاوازاکی این را انفجار ابله‌ها می‌نامد.
🔻 در ایران، چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا، انتصابات عمدتاً مبتنی بر سرسپرده‌سالاری، قبیله‌گرایی و رفیق‌سالاری بوده و نظارت استصوابی این روند را تشدید کرده است.
🔻 نتیجه: تصمیمات غیرکارشناسی، وعده‌های غیرواقع‌بینانه، پروژه‌های غیرعملی و چرخه‌ای که هر فرد برای خوشنودی بالادستی‌ها عمل می‌کند، نه منافع جامعه.
🔻 پیامدها: هدررفت منابع، فساد، فرار مغزها، گسترش فقر و شکاف طبقاتی و سست شدن اعتقادات نسل‌های Z، X و α.
🔻 در فضای مجازی: افزایش لایک و طرفداران محتواهای سطحی و غیرکارشناسی، کاهش محتوای تحلیلی و علمی و انتشار شایعات.
🔻 راهکار: اصلاح ساختاری در گزینش و نظارت مدیران، ارتقای معیارهای تخصصی و شفافیت تصمیم‌گیری‌ها.
📌 مطالعه مشروح: 👇👇
www.tg-me.com/alami_akbar/3482

@alami_akbar
🔘 رییس‌جمهور نهج‌البلاغه‌خوان و سفره  دولت؟ (۱)

یکی از نمایندگان تهران در مجلس، حکم کارگزینی منسوب به علی احمدی‌نیا شلمانی را که در حال حاضر سرپرست امور اطلاع‌رسانی دولت (زیرمجموعه الیاس حضرتی) است، به شرح پیوست منتشر کرده است:
▫️ نام و نام خانوادگی: علی احمدنیا شلمانی
▫️ شرکت: پتروشیمی جم
▫️ نام پدر: حسین
▫️ آخرین مدرک تحصیلی: لیسانس مدیریت
▫️ تاریخ تولد: ۱۳۶۶/۰۳/۰۳
▫️ نوع اقدام: تعیین حقوق اولیه
▫️ نوع استخدام: رسمی جم
▫️ تاریخ استخدام: ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
▫️ تاریخ اجرای حکم: ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
✳️ آخرین وضعیت حقوق و مزایا / ریال:
🔹 فوق‌العاده منطقه: ۱۰۰٪
🔸 حق گرید شخصی: ۲۰,۵۲۵,۳۵۳۲
🔸 فوق‌العاده ویژه: ۳۰٪ – ۹۲.۲۸۸.۷۷۳
🔸 فوق‌العاده شرایط کار(وی در نهاد ریاست‌جمهوری در تهران مشغول است): ۱۸۳.۵۷۷.۵۳۸
🔸 فوق‌العاده پست استراتژیک: ۲۳۸.۲۳۸.۵۵۰
🔸 فوق‌العاده جذب: ۵۹.۷۱۳.۶۳۲
🔸 فوق‌العاده استعداد: ۱۸۳.۷۳۰.۵۳۶
🔸 فوق‌العاده مخصوص دفتر تهران: ۱۵۹.۸۳۵.۵۶۶
🔸 شرایط محیط کارگاهی: ۳۰,۷۶۲,۹۲۵
🔸 حق خواربار: ۲۲,۰۰۰,۰۰۰
🔸 جمع حقوق و مزایا: ۱,۳۰۳,۱۷۷,۷۲۵ ریال
▫️ محل امضا مدیرعامل: امیر اکبری
👈 🔗 توضیحات 👇:
www.tg-me.com/alami_akbar/3485

@alami_akbar
🔘 عدالت فراموش شده، رییس‌جمهور نهج‌البلاغه‌خوان و سفره دولت؟ (۲)

اکبر اعلمی

🔻حکم کارگزینی منسوب به علی احمدی‌نیا شلمانی، متولد ۱۳۶۶، دارای مدرک لیسانس مدیریت و مالک کانال «اصلاحات‌نیوز» که در این کانال و دیگر شبکه‌های اجتماعی مشغول تبلیغ و ماله‌کشی به نفع دولت پزشکیان است و اکنون سرپرست امور اطلاع‌رسانی دولت در زیرمجموعه #الیاس_حضرتی می‌باشد، تصویری روشن از الگوی انتصابات غیرشفاف و پرداخت‌های نجومی در دولت پزشکیان ارائه می‌دهد. (اینجا)
🔻#علی_احمدی‌نیا در واکنش به افشای این حکم توسط نماینده تهران، مدعی شده که «از سال ۹۷ در پتروشیمی جم بوده‌ام و از ابتدای دولت پزشکیان مرخصی بدون حقوق دارم». اما پرسش‌های جدی و قانونی همچنان باقی است:
🔹۱. استخدام رسمی از ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
براساس حکم کارگزینی، استخدام رسمی احمدی‌نیا در شرکت پتروشیمی جم از اول مهر ۱۴۰۴ ثبت شده است. بنابراین پیش از آن، وی مستخدم رسمی شرکت نبوده است.
سؤال اینجاست: صدور حکم استخدام رسمی برای فردی که به‌گفته خود در مرخصی بدون حقوق بوده و هم‌اکنون در نهاد ریاست جمهوری فعالیت می‌کند، آن‌هم با حقوق و مزایای نجومی، جز تبعیض و ثبت مزایا بدون استحقاق واقعی، چه مفهومی دارد؟
آیا این اقدام از منظر حقوقی و اداری غیرشفاف و رانت‌گونه نیست؟ و آیا چنین رفتاری با شعارها و وعده‌های نهج‌البلاغه‌خوانی و عدالت‌محوری رئیس دولت سازگار است؟
🔹۲. مزایای نجومی و نامتعارف
اعداد و ارقام درج‌شده در این حکم حیرت‌آور است:
▫️فوق‌العاده شرایط کار: ۱۸۳.۵۷۷.۵۳۸ ریال
▫️فوق‌العاده پست استراتژیک: ۲۳۸.۲۳۸.۵۵۰ ریال
▫️فوق‌العاده استعداد: ۱۸۳.۷۳۰.۵۳۶ ریال
▫️فوق‌العاده مخصوص دفتر تهران: ۱۵۹.۸۳۵.۵۶۶ ریال
▫️فوق‌العاده ویژه: ۹۲.۲۸۸.۷۷۳ ریال
▫️فوق‌العاده جذب: ۵۹.۷۱۳.۶۳۲ ریال
▫️شرایط محیط کارگاهی: ۳۰.۷۶۲.۹۲۵ ریال
▫️جمع کل حقوق و مزایا: ۱,۳۰۳,۱۷۷,۷۲۵ ریال
این ارقام نجومی، آن‌هم در بدو استخدام یک لیسانسه در تاریخ ۱۴۰۴/۰۷/۰۱، چه نسبتی با وعده‌های شفافیت، عدالت و کارآمدی دارد؟
آیا چنین مدل مدیریتی و پرداخت‌های غیرمتعارف برگرفته از تعالیم نهج‌البلاغه است؟
🔹۳. سیاست، وفاداری و رسانه
انتصاب چنین فردی بیش از آن‌که بر پایه شایستگی باشد، نشان‌دهنده اولویت دادن به وفاداری سیاسی و مدیریت رسانه‌ای جریان خاص است.
این حکم نمونه‌ای آشکار از ترکیب سیاست و مزایا در دولت پزشکیان است؛ جایی که آیین‌نامه‌ها و ردیف‌های حقوقی برای افزایش نجومی حقوق و مزایا به خدمت گرفته شده و شفافیت و عدالت اداری به حاشیه رانده شده‌اند.
🔹۴. پیام به مردم و نسل جوان
این تنها یک نمونه کوچک است. خدا می‌داند در نهاد ریاست جمهوری و سایر دستگاه‌ها و شرکت‌های دولتی، چه تعداد حقوق‌های نجومی با شرایط خاص پرداخت می‌شود.
دور نیست روزی که خیل جوانان بیکار و مردم گرفتار روزگار سخت، گریبان همه کسانی را که با نام علی، راه معاویه را پیموده و وعده‌های پوچ داده‌اند بگیرند و این حقوق‌های نجومی و تبعیض‌های آشکار را از حلقومشان بیرون بکشند.

🔗 مرتبط:
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3484

@alami_akbar
پیرو دعوت پیشین، امروز مناظره‌ای سه‌ساعته میان اینجانب اکبر اعلمی و دکتر صادق زیباکلام، نویسنده و استاد دانشگاه در حوزه سیاست داخلی و خارجی، با محوریت «بررسی نقاط اشتراک و افتراق در برداشت از موضوعات مهم و منافع ملی در داخل و خارج از مرزها»، در استودیوی دیدارنیوز برگزار شد.
به محض انتشار ویدئو از سوی دیدارنیوز، آن را در همین کانال نیز با شما به اشتراک خواهم گذاشت.
@alami_akbar
🔘 متن پیاده‌شده از فایل صوتی و تصویریِ مالک یکی از کانال‌های تلگرامی با پسوند «اصلاحات» - ۱

🔻آنچه در این فایل لو‌رفته از یکی از مالکان و مدیران کانال‌های به‌اصطلاح "اصلاح‌طلب" و از "مدیران فعلی دولت پزشکیان" بیان می‌شود، در واقع زبان‌حال بسیاری از پیج‌ها و کانال‌هایی است که با برچسب «اصلاح‌طلب»، «اصولگرا» و امثال آن در فضای مجازی فعالیت می‌کنند. دقت کنید:👇

📌ما نوع محتوامون را وقتی می‌گذاریم، با هدف زدن می‌ریم جلو.
📌الان مشخصا سمت آقای "ب..."یم. ما داریم جریان سازی می‌کنیم. مثلا اگر بخواهیم "ب" را بزنیم ما با "خبر" می‌تونیم بزنیم.
📌الان من تو انتخابات از نظر مالی اشباع شدم. نه اینکه بگی من الان میلیاردها دارم، نه، اما تأمین شدم. الانم تمام حساسیتم اینه که همین مسیر خوبی را که تا الان ادامه داریم را برم جلو.
📌چون من برای خودم آینده‌ای را برای ریاست‌جمهوری بعدی درنظر گرفتم. اونجا قراره من را بالا ببره.
📌من که الان اینحا نشستم با کسانی که دارن می‌رن تو مجلس و کار مجازی‌شون  را انجام دادم، بستم که فضای مجازی بعد از ورودشون به مجلس دست ماست. ما داریم این‌جوری کار می‌کنیم.
از لیست ۳۰ نفره تا این لحظه ۱۶ نفرشون با ماست.
📌من با این آدم بستم. مثلا دیدی که من برای آقای "عارف" دارم رایگان کار می‌کنم.
برای هیچکس  دیگه‌ای رایگان کار نمی‌کنم.
یعنی اومدم گفتم ۵۰ میلیون تومان می‌گیرم  کارای مجازی را برات انجام می‌دم. یارو گفته ۵۰ تومن برندار. من گفتم اوکی من اصلاح‌طلبم ۵ میلیون بده اما از همه پول گرفتم. چرا چون تیم دارم.
📌...آره بدون تعارف بدون قول هم کار نکردیم پول هم گرفتیم من خودم الان مسئول فضای مجازی "آیت‌الله ...ام".
📌آری تیم ما این قول را گرفته بعد از انتخابات هر اتفاقی بیافته ماها به‌هرحال ساختارمون فرق داره. اینو می‌گم که اگر بیای تو این ساختار ما هزینه‌ای اگه ایجاد بشه من "ا" هیچ چیز را قبول نمی‌کنم. اینکه بگم من پشتت وامی‌ایستم، نه. اما تیمی که من دارم روش کار می‌کنم و نقش لیدری (رهبری) توش دارم یک تیم استیبل می‌خوام بمونه و ....
📌اصلا حرف ما هم نگیره اما می‌خوام اون تیمه را شکل بدیم. حالا چرا؟ چون پروژه اصلی ما حتی مجلس هم نبود. ما برای ریاست جمهوری داریم کار می‌کنیم. لذا کار ما کار تندیه ما یه سری لیستا داریم لو می‌دیم یه سری بحثهایی که داریم می‌کنیم.
که اینا قراره یک میلیون نفر از اونجا بیارن .
📌یعنی اگه قراره همکاری صورت بگیره باید پاش وایستی. بعدا یک چیزایی بهت می‌دیم که باید بذاری چون داری میای توی منیج ما
یعنی وارد یک فضای میشی که حاضره این هزینه رو بده. مثلا از تیم ما ۴ نفر را ۸۸ گرفتن بردن.

👈فایل صوتی و تصویری مربوطه نزد این‌جانب محفوظ است و به‌منظور حفظ آبروی فرد موردنظر منتشر نمی‌شود. توضیحات و تفسیر من درباره این فایل را (اینجا) بخوانید.
@alami_akbar
🔘جریان‌سازیِ هدایت‌شده، اصلاحات یا ابزار قدرت و انحراف و فساد؟

انتشار این فایل صوتی و تصویری لو رفته از مدیر یکی از کانال‌های تلگرامی که پسوند اصلاحات را هم با خود یدک می‌کشد اما در واقع ضد اصلاحات عمل می‌کند، تصویری شفاف از نوعی رسانه‌داری سیاسی در فضای مجازی ارائه می‌کند که نه مستقل است و نه به شفافیت و رسالت مطبوعاتی متعهد.
اظهارات این فرد درباره «جریان‌سازی هدفمند»، دریافت پول برای حمایت از نامزدها، و مهندسی رأی به قیمت اخاذی از کاندیداهای نمایندگی محلس و ریاست‌جمهوری نشان می‌دهد که رسانه در برخی جریان‌های سیاسی، چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا، تبدیل به ابزاری برای منافع شخصی و شبکه‌های نفوذ شده است.
در این مدل، یک نفر فقط با پرداخت پول و یا وعده سهمیم کردن مالک رسانه در قدرت، از فرش به عرش برده می‌شود و دیگری که در این بازی‌های فاسد ورود نمی‌کنند، منزوی و از عرش به فرش سقوط می‌کند، نه بر اساس شایستگی یا عملکرد، بلکه بر پایه کنترل شبکه‌های رسانه‌ای، پول و مهندسی افکار عمومی. این شیوه پیامدهای جدی دارد:
۱. تضعیف اعتماد عمومی: گرچه بسیاری بخاطر عدم آگاهی همچنان مخاطب اینگونه رسانه‌ها باقی می‌مانند و شستشوی مغزی می‌شوند، اما آندسته از مخاطبان آگاه، به رسانه‌ها و اطلاع‌رسانی سیاسی اعتماد نمی‌کنند.
۲. تحمیل فساد و تضاد منافع: رسانه به ابزار معامله تبدیل می‌شود و سیاست پولی می‌گردد و در مواردی وسیله‌ای می‌شود برای رخنه افراد منحرف در بدنه قدرت. همچنان‌که ع.ا مالک کانال موصوف که صدا و تصویرش لو رفته در دولت روحانی و پزشکیان پست می‌گیرد با حقوق‌های نجومی!
۳. تخریب رقابت سالم: ایده‌ها و برنامه‌ها جای خود را به عملیات روانی و مهندسی رأی می‌دهند.
۴. قطب‌بندی و بی‌ثباتی اجتماعی: رسانه‌های هدفمند، اختلافات را تشدید و جامعه را دچار شکاف می‌کنند.
این پدیده، بیش از آنکه مسئله یک فرد باشد، علت ساختاری دارد: جایی که رسانه در خدمت قدرت شخصی و شبکه‌ای قرار می‌گیرد، صداقت و شفافیت قربانی می‌شوند و اعتماد اجتماعی و مشروعیت نهادهای سیاسی آسیب می‌بیند.
🔗 متن پیاده شده فایل
@alami_akbar
🔘 تعلیق به محال: رد ضمنی هرگونه تعامل با آمریکا و رفع تنش

این سخن رهبری در عمل تعلیق به محال و ردّ ضمنی هرگونه پیشنهاد تعامل یا مذاکره واقعی با آمریکا در آینده نزدیک است؛ زیرا ماهیت آمریکا به‌عنوان ابرقدرتی استکباری، متجاوز، مداخله‌گر، بی‌اخلاق و سلطه‌جو، هرگز تغییر نخواهد کرد.
با این حال، با درنظرگرفتن واقعیات می‌توان ــ بر پایه مصلحت و قاعدۀ «الضرورات تبیح المحظورات»» ــ همچون چین، روسیه، هند و ترکیه، سیاست خارجیِ استقلال‌محور و مصلحت‌گرا را در برابر این کشور در پیش گرفت.
گرچه از منظر خارجی، این سخنان پیام اطمینان به چین و روسیه دارد که ایران قصد چرخش به‌سوی آمریکا را ندارد و همچنان در محور شرق باقی خواهد ماند، اما به‌نظر می‌رسد چنین موضع و شروطی امید جامعه به تغییر محسوس در سیاست خارجی و بهبود معیشت را کاهش می‌دهد و مانع حرکت در مسیر توازن و منافع ملی می‌شود.
در مجموع، با توجه به وضعیت کنونی کشور ــ شامل چالش‌های اقتصادی، فشارهای بین‌المللی، تحریم‌ها، کسری بودجه و انتظار عمومی برای گشایش ــ چنین موضع سخت‌گیرانه‌ای می‌تواند مانعی برای واقع‌گرایی در سیاست خارجی و بهبود اقتصادی ایران تلقی شود.
@alami_akbar
در سلطه‌گری، تجاوزگری و جهان‌خواری آمریکا هیچ شکی نیست. با این‌حال، در نبود یک سیاست خارجیِ استقلال‌محور و مصلحت‌گرا، نهایتِ اقدامِ ما می‌توانست صرفاً قطع رابطه با این کشور استکباری باشد.
اما در فضای انقلابیِ سال ۱۳۵۸ که شور بر شعور غالب بود، تصمیم به اشغال سفارت آمریکا در جمعی ۵نفره از دانشجویان جوزده و انقلابی شامل؛ اصغرزاده، بیطرف، میردامادی، سیف‌اللهی و باطنی شکل گرفت و با پیوستن امثال عبدی، حجاریان، ابتکار، خاتمی، امین‌زاده، دادمان، تابش، نعیمی‌پور، شیخ‌الاسلام، کمالی، جعفری، شریف‌زادگان، دهقان و ضرغامی ــ که همگی از نیروهای آرمان‌خواه و سرشار از شور انقلابی بودند ــ این حرکت گسترش یافت و در ۱۳ آبان با اشغال سفارت آمریکا و گروگان‌گیری ۴۴۴روزه بیش از ۵۰ دیپلمات، مرتکب بزرگ‌ترین اشتباه عمر خویش شدند.
این اقدام هرچند برای عاملانش شهرت و مقام به همراه آورد، اما برای کشور، زمینه‌ساز تجاوز ارتش بعث عراق، تهدیدات امنیتی گسترده و خسارات جبران‌ناپذیر اقتصادی گردید و تا به امروز ملت ایران را در گروگان آمریکایی‌ها نگاه داشتند، بی‌آن‌که حتی یکی از پنج شرط آنان برای آزادی گروگان‌ها محقق شود!
اکبر اعلمی
@alami_akbar
🔘 ناگفته های اشغال سفارت آمریکا و پیامدهای آن برای ایران

مشروح مناظره #اکبر_اعلمی با #مصباحی_مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

👈 لینک قسمت اول:
www.tg-me.com/alami_akbar/931
👈لینک قسمت دوم:
www.tg-me.com/alami_akbar/932
👈لینک قسمت سوم:
www.tg-me.com/alami_akbar/933
👈لینک قسمت چهارم:
www.tg-me.com/alami_akbar/934
👈لینک قسمت پنجم:
www.tg-me.com/alami_akbar/935
👈لینک قسمت پایانی:
https://www.tg-me.com/alami_akbar/936

کانال رسمی اکبر اعلمی
@alami_akbar
💚 سپاس از نیک‌دلانی که قلبی را دوباره تپاندند

اکبر اعلمی

در روزگاری که تنگناهای اقتصادی و دل‌زدگی‌های اجتماعی بسیاری را به انزوا کشانده، هنوز انسان‌هایی هستند که بی‌هیاهو یادمان می‌آورند: خیر زنده است و هنوز می‌توان به مهربانی اعتماد کرد.
به لطف یاری و همت جمعی از خیرین نیک‌اندیش و همراهان گرامی، هزینه‌ی لازم برای تأمین «باتری وایرلس قلبی» نوجوان ۱۶ ساله‌ای که در اطلاعیه پیشین معرفی شده بود، به‌طور کامل تأمین شد. به امید خدا، به‌زودی عمل کارگذاری این باتری حیاتی در بیمارستان شهید رجایی انجام خواهد شد.
از همه‌ی عزیزانی که در این اقدام بزرگ، با هر میزان مشارکت، سهمی در نجات جان یک انسان داشتند، چه در داخل کشور و چه در خارج، و کمک‌های انسان‌دوستانه‌ی خود را به کارت شماره
۵۸۹۲ ۱۰۱۴ ۵۳۰۲ ۳۹۲۷
به نام خانم شیوا ایزدی واریز کردند، صمیمانه سپاسگزارم.
باشد که این تجربه‌ی مشترک، بار دیگر یادمان بیاورد:
گاه نجات یک جان، به اندازه‌ی احیای یک ملت ارزش دارد. 🌱
🔗 اطلاعیه
@alami_akbar
🔘 وقتی «نیویورک» از «نظارت استصوابی» آزادتر است!

✍️ اکبر اعلمی

🔻زوهران مَمدانی، سیاستمدار ۳۴ ساله و عضو جریان دموکراتیک–سوسیالیست، در انتخاباتی پر‌هیاهو و تاریخی، شهردار نیویورک شد؛ جوان‌ترین شهردار این شهر در یک قرن گذشته و نخستین مسلمانِ تاریخ نیویورک که بر صندلی شهرداریِ قلب مالی آمریکا تکیه می‌زند.
کارزار انتخاباتی او بر عدالت اجتماعی، مسکنِ قابل‌دسترسی و مقابله با تبعیض نژادی استوار بود و مشارکت پرشور اقلیت‌ها و جوانان را برانگیخت. با وجود آنکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، ساعاتی پیش از پایان رأی‌گیری تهدید کرده بود که در صورت پیروزی مَمدانی، بودجه فدرال نیویورک را کاهش خواهد داد، مردم بیش از یک میلیون رأی به نام او در صندوق انداختند.
مَمدانی که ریشه‌هایی در شرق آفریقا دارد و خود را «فرزندِ مهاجران و عدالت» می‌نامد، در جریان کارزارش صریحاً از نسل‌کشی در غزه انتقاد کرد و وعده داد که اگر حکم بازداشت بین‌المللی علیه نتانیاهو پابرجا باشد و او به نیویورک سفر کند، شهرداری قانون را محترم خواهد شمرد.
در شهری که پس از اسرائیل بیشترین جمعیت یهودیان جهان را در خود جای داده، چنین پیروزی‌ای نه‌فقط یک رویداد انتخاباتی، بلکه نشانه‌ای از بلوغ جامعه‌ای است که تفاوت را می‌پذیرد و بر شایستگی رأی می‌دهد.
و این‌جاست که طنز تلخ روزگار رخ می‌نماید:
در نیویورک، یک مسلمانِ شیعه می‌تواند به بالاترین مقام شهری برسد،
اما در «جمهوری اسلامی»، شیعه‌ای ایرانی با کارنامه‌ای پاک، ده‌ها سال خدمت و استقلال رأی، به جرمِ نوکرصفت‌نبودن و انتقاد از انحرافات حاکم، باید پشتِ درهای بستهٔ «نظارت استصوابی» و در سایهٔ ارادهٔ ۹۹‌ساله‌هایی چون احمد جنتی بماند!
جل‌الخالق!
بگو «مرگ بر آمریکا»… اگر توانستی جلوی آینه بایستی و لبخند نزنی!
@alami_akbar
✍️ اکبر اعلمی:
در نیویورک، رأی مردم تعیین می‌کند؛
در تهران، مهرِ امثال جنتی!

بگو «مرگ بر آمریکا»!
اگر توانستی جلوی آینه بایستی و لبخند نزنی 😉
شرح کامل👇
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3493

@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 نهج‌البلاغه و ژن برتر! - ۱

اگر فرزندان امثال من و میلیون‌ها ایرانی دیگر بیکارند، در عوض موجوداتی در این کشور هستند که انواع مسئولیت‌ها را اشغال کرده یا صاحب آلاف و الوف‌اند و در داخل و خارج کشور خوش می‌گذرانند؛ از «ساشا» پسر «سبحانی» سفیر دولت احمدی‌نژاد در ونزوئلا و «یاسین» پسر محمدعلی رامین، تا مهدی جهانگیری و فرزندان ولایتی، شمخانی و آخوندی.
در سال ۱۳۹۶، حمیدرضا عارف رئیس هیئت‌مدیره شرکت «دیده‌بان بازار فردا» و عضو هیئت‌مدیره چند شرکت فعال در حوزه فناوری اطلاعات، مخابرات و سرمایه‌گذاری بود و پیش‌تر نیز در پروژه‌هایی مرتبط با ایرانسل، اپراتورهای ارتباطی و برخی استارتاپ‌های بزرگ فناوری نقش مدیریتی یا مشاوره‌ای داشت.
با توجه به جایگاه پدرش در دولت خاتمی و در شرایطی که تواناترین جوانان این سرزمین به‌دلیل نداشتن پارتی بیکارند، داشتن چنین موقعیتی برای جوانی متولد ۱۳۵۷ پرسش‌برانگیز بود. وقتی خبرنگاری از او پرسید «چطور در این سن به چنین موقعیت اقتصادی و مدیریتی رسیده‌اید؟»، پاسخ داد: — «ژن خوب داریم!»
🔗بخش پایانی👇
@alami_akbar
🔘 قانون، نهج‌البلاغه، عارف و ژن برتر! - ۲

در یادداشت قبلی اجمالاً به پدیده آقازادگی و حرف‌وحدیث‌هایی که درباره محمدرضا عارف، پدر گوینده «ژن خوب داریم»، مطرح بود اشاره شد.
وقتی پزشکیانِ نهج‌البلاغه‌خوان، که قرار بود مطابق حکومت علوی مناسبات گذشته را بر هم زند، دوباره پدر همین صاحب «ژن خوب» را ـ که در دوران نمایندگی مجلس به «ساکت‌العارفین» شهرت یافته بود ـ به‌عنوان معاون اول خود برگزید، انتشار تصویری از حمیدرضا عارف در روز معارفه «محمد اتابک» وزیر صمت، بار دیگر نام او را به تیتر رسانه‌ها بازگرداند.
اخیراً یکی از نمایندگان تهران در صحن علنی مجلس گفته است: «فرزند محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور، تابعیت آلمان دارد و بنابراین جایگاه او غیرقانونی است.» وی افزوده: «ابتدا با خود آقای عارف صحبت کردم و گفتم اگر قصد لغو تابعیت دارید، سکوت می‌کنیم. گفتند: “در کار بچه‌هایم دخالت نمی‌کنم.” پاسخ دادم: “اما قانون در کار ما دخالت می‌کند.”»
اکنون چند پرسش مطرح است؛
۱. کدامیک از پسران عارف که داران ژن خوب هستند، تابعیت آلمان را دارد؟
۲. هریک ز فرزندان عارف دارای تابعیت خارجی باشد، طبق ماده ۱ و بند «الف» ماده ۲ «قانون ناعادلانه نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس»، انتصاب عارف در سمت معاون‌اولی رئیس‌جمهور کأن‌لم‌یکن بوده و مرتکب یا مرتکبان به محرومیت از حقوق اجتماعی درجه (۵) موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲/۲/۱ محکوم می‌گردند. یعنی در صورت درستی این ادعا، رئیس‌جمهور و معاون اولش هر دو قانون‌شکن و مستحق مجازات‌اند!
۳. هرچند شخصاً این قانون را بد، ظالمانه، تبعیض‌آمیز و در تعارض با قانون اساسی، قانون مدنی و موازین حقوقی و شرعی می‌دانم و باید اصلاح شود، اما فعلاً قانون است؛ و با استناد به همین قانون هزاران نفر از ورود به مشاغل حساس محروم شده‌اند، از جمله محمدجواد ظریف.
آیا کشور قحط‌الرجال است که با نقض قانون، فردی ضعیف و پرحاشیه همچنان در مسئولیت فعلی بماند، در حالی‌که انتصاب او از اساس باطل است؟
کجای نهج‌البلاغه و سوگندنامه ریاست‌جمهوری، چنین رفتاری را توجیه می‌کند؟
🔗 بخش اول
@alami_akbar.
🔘 پیروزی زهران ممدانی؛ فرصتی برای اصلاح چهره اسلام و بیداری مهاجران و ایرانیان در آمریکا

🔻زوهران ممدانی، مسلمان جوان و سوسیالیست دموکرات، در نخستین سخنرانی خود خطاب به ترامپ گفت:
«امید هنوز زنده است. سیاست دیگر چیزی نیست که بر ما تحمیل شود؛ اکنون چیزی است که ما انجام می‌دهیم.
دیگر نیویورک شهری نخواهد بود که با ترویج اسلام‌هراسی بتوان برنده انتخابات شد.
دونالد ترامپ، چون می‌دانم تماشا می‌کنی، چهار کلمه برایت دارم: صدا را بلند کن.
نیویورک همچنان شهری خواهد بود ساخته و اداره‌شده توسط مهاجران، و از امشب، رهبری آن نیز بر عهده یک مهاجر است.»

اکبر اعلمی
این سخنان پرقدرت و حساب‌شده، ترکیبی از اعتمادبه‌نفس مهاجرانه، عدالت‌خواهی و مقاومت در برابر تبعیض است.
در کشوری که ترامپِ خودشیفته و جریان صهیونیستی سال‌ها بذر اسلام‌هراسی کاشته‌اند، این پیام تنها یک واکنش انتخاباتی نیست؛ بلکه تحولی در ذهنیت سیاسی آمریکا است.
به تعبیر برنی سندرز، پیروزی زهران ممدانی «یکی از بزرگ‌ترین شگفتی‌های سیاسی تاریخ مدرن آمریکا» بود؛ نشانه‌ای از آن‌که مسلمانان، عدالت‌خواهان و فرزندان مهاجران دیگر صرفاً رأی‌دهنده نیستند، بلکه رهبر و تصمیم‌ساز شده‌اند.
📌اگر ممدانی بتواند میان عدالت اجتماعی، کارآمدی شهری و چهره انسانی اسلام پیوند برقرار کند، نقطه‌عطفی در تاریخ معاصر آمریکا رقم خواهد خورد؛
جایی که اسلام نه تهدید، بلکه شریک اخلاقی جامعه مدرن معرفی می‌شود.
جمهوری اسلامی نیز، بی‌آن‌که به شکل مستقیم از او نام ببرد یا حمایتی آشکار نشان دهد، باید از دیپلماسی فرهنگی و گفت‌وگو با جامعه مسلمانان مترقی آمریکا بهره گیرد و زهران ممدانی را نه «متحد سیاسی»، بلکه نماد تحول در نگاه غرب به اسلام بداند؛ فرصتی برای ترمیم چهره مسلمانان و مهاجران ایرانی‌تبار.
📌شاید زمان آن رسیده باشد که تهران نیز به‌جای تکرار شعارهای کهنه، با زبان احترام و تعامل فرهنگی با مردم آمریکا سخن بگوید؛ زبانی که در دنیای امروز اثرگذارتر از فریادهای خصومت‌آمیز است.
📌ایرانیان مقیم آمریکا باید از تماشاگر بودن فراتر روند، در سیاست محلی مشارکت کنند و با هوشمندی، پل ارتباطی میان خاورمیانه و وجدان دموکراتیک آمریکا شوند.
سایر کشورهای مسلمان نیز می‌توانند با بهره‌گیری از این فرصت، نشان دهند که اسلامِ عدالت، شجاعت و مهربانی همان است که زهران نمایندگی می‌کند، نه آنچه افراطیان تصویر کرده‌اند.
📌در این میان، حمایت هوشمندانه‌ی چهره‌هایی چون برنی سندرز و فعال‌ماندن شبکه عدالت‌خواهان حول پروژه‌های شهری ممدانی، می‌تواند این شگفتی را به سایر نقاط آمریکا گسترش دهد.
مسلمانان و مهاجران نیز اگر متحد و منسجم بمانند، نفوذشان را از شوراها تا رسانه‌ها تعمیق خواهند کرد.
📌 در جهانی که نفرت با فریب رسانه تغذیه می‌شود، هر موفقیت یک مسلمان فرهیخته، پاسخی آرام اما کوبنده به طبل اسلام‌هراسی است.
🔗 مرتبط:
▫️چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴
@alami_akbar
🔘 آژانس و دبیرکلی که بوی جاسوس می‌دهد

گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی:
وقوع جنگ، نمی‌تواند دلیلی بر کاهش همکاری تهران با این نهاد باشد.
هنوز نیازی به ارجاع ایران به شورای امنیت سازمان ملل، به دلیل توقف بازرسی‌ها نیست، اما همکاری باید به‌طور جدی بهبود یابد.
اکبر اعلمی

در شرایطی که آمریکا و اسرائیل در سکوت و رضایت آژانس، تأسیسات هسته‌ای ایران را بمباران کرده و خود مدعی‌اند که آن مراکز به‌کلی نابود شده‌اند، اصرار رافائل گروسی بر بازرسی مجدد چه معنا دارد؟
وقتی بنا بر ادعای خودشان چیزی باقی نمانده، بازدید از کجا را می‌خواهند؟
پاسخ روشن است: هدف، نه نظارت فنی بلکه ارزیابی موفقیت عملیات نظامی غرب و تکمیل اطلاعات جاسوسی است.
آژانسی که باید بی‌طرف باشد، به ابزار فشار سیاسی تبدیل شده و دبیرکلی دارد که هر گزارشش بلافاصله در خدمت تبلیغات واشنگتن و تل‌آویو قرار می‌گیرد.
در تاریخ آژانس، دبیرکلی به این اندازه جانبدار، گستاخ و خبیث سراغ ندارم؛
مأموری که به‌جای داوری منصفانه، نقش گزارشگر میدانی دشمنان ایران را بازی می‌کند.
@alami_akbar
🔘 لزوم رقابت سالم و نقد منصفانه در فضای سیاسی

اکبر اعلمی

در فضای سیاسی کشور، انتظار می‌رود رقابت‌ها منصفانه، شفاف و مبتنی بر اصول اخلاقی و عقلانی باشد. نقد اشخاص باید واقع‌بینانه، مستدل و محترمانه باشد، نه از سر خصومت جناحی یا تحقیر فردی. رعایت انصاف، هم نشانگر بلوغ سیاسی است و هم به ارتقای اعتماد عمومی و کیفیت عملکردها کمک می‌کند.
برای روشن شدن بحث، کافی است به امیرحسین ثابتی نگاه کنیم. او دارای مدرک دکتری علوم سیاسی و دانش‌آموخته دانشگاه تهران و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است و در سن ۳۵ سالگی با کسب ۴۸۷٬۹۸۲ رای از مجموع ۱٬۵۶۹٬۸۵۷ رای ماخوذه، نفر دوم تهران شد. در حالی که چهره شناخته‌شده‌ای مانند علی مطهری، فرزند شهید مطهری، با ۱۰۳٬۵۱۲ رای در رتبه ۶۴ قرار گرفت.
صرف‌نظر از این‌که بخش زیادی از موفقیت ثابتی ناشی از پوشش رسانه‌ای، حمایت صدا و سیما و سازوکار نظارت استصوابی است، و در دوران نمایندگی بیشتر رسانه‌ای و شعارمحور عمل کرده تا قانون‌گذار حرفه‌ای، حضورش پر‌سروصداست، اما فاقد دستاورد مشخص تقنینی و بیشتر درگیر جدال‌های جناحی و نمایش رسانه‌ای بوده است،
با این حال، او تلاش‌هایی در بعد نظارتی و مبارزه با فساد داشته و در مقایسع با اکثریت نمایندگان حداقل در این بخش فعالانه و بی‌پروا عمل می‌کند. هرچند از خطوط قرمز و تعیین‌شده تجاوز نمی‌کند و گاهی دیدگاه‌هایی دارد که مخالف منافع ملی و خواست اکثریت مردم ارزیابی می‌شود.
این ضعف‌ها و این‌که او در دفتر سعید جلیلی فعالیت داشته و در اردوگاه سیاسی ما نیست، دلیل تحقیر او به عنوان «کودک نماینده» یا «۴درصدی» نیست. در همین دوره و ادوار گذشته، نمایندگان بسیاری با آرای کمتر یا درصد پایین‌تر و حتی با سن کمتر از او وارد مجلس شده‌اند، از جمله؛
در دور اول: سید محمدتقی آل‌سیدغفور (شوشتر)، مجتبی استکی (شهرکرد)، محمدعلی خسروی (میاندوآب) تنها ۲۵ سال سن داشتند.
در دور دوم: عبدالمجید شرع‌پسند (کرج) جوان‌ترین نماینده با ۲۵ سال سن بود.
در دور سوم: نمایندگانی با ۲۷ سال سن، مانند حبیب برومند (مغان) و یوسف بسنجیده (کردکوی و بندر ترکمن).
در دور چهارم تا پنجم: سن جوان‌ترین نمایندگان ۲۷ تا ۳۱ سال بود، از جمله حیدر ابراهیم‌بای سلامی (خواف) و حسن الماسی (مغان).
در دور ششم و یازدهم: علی تاجرنیا و روح‌الله نجابت با ۳۰ سال سن.
این نمونه‌ها نشان می‌دهد که سن کم یا درصد آرای پایین، معیار ارزش واقعی نماینده نیست و نباید مبنای بزرگ‌نمایی یا تحقیر قرار گیرد.
در نهایت، اخلاق و انصاف در نقد اهمیت بالایی دارد. به امثال ثابتی‌ها انتقادات فراوانی وارد است و می‌توانند به عنوان نمونه‌ای از رقابت‌های سیاسی و رفتارهای قابل نقد مطرح شوند، تا از اشتباهات و محدودیت‌ها درس گرفته شود، نه اینکه به گونه‌ای تحقیر شوند که معرف بی‌منطقی یا دست خالی بودن نقدکننده باشد. رعایت اصول انسانی، اخلاقی و منطقی در نقد، راه تقویت فضای سیاسی سالم و عقلانی در کشور است.
▫️ جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴
@alami_akbar
🔘 چرخه‌ی خودسوزی قدرت؛ چرا هرکس در این نظام بالا می‌رود، دیر یا زود می‌سوزد؟

✍️ اکبر اعلمی

🔻از سال ۱۳۵۸ تاکنون به‌جز روسای دولت در دوره‌های رئیسی و پزشکیان (تا این لحظه) که بر تسلیم و اطاعت‌پذیری محض خود تأکید کرده و می‌کنند، بر اساس الگویی تکرارشونده، به‌نظر می‌رسد هرکس در این نظام به اوج قدرت خود رسیده، دیر یا زود از سوی برخی اشخاص و جریانات سیاسی با برچسبی از میدان به‌در شده است؛
بازرگان، نخست‌وزیر منصوب آیت‌الله خمینی، با دهه‌ها سابقه‌ی تعهد و مبارزه، در کوتاه‌ترین زمان «لیبرال و جاسوس آمریکا» نام گرفت.
طالقانی، نخستین امام جمعه‌ی تهران و روحانی مبارز، «حامی منافقین» معرفی شد.
بنی‌صدر، نخستین رئیس‌جمهور تأییدشده از سوی امام، به «عامل منافقین» و «فراری» بدل گردید.
منتظری، قائم‌مقام رهبری و از یاران نزدیک بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، «ساده‌لوح و آلت‌دست دشمن» خوانده شد.
میرحسین موسوی، نخست‌وزیر دوران جنگ، «عامل اصلی فتنه» لقب گرفت.
هاشمی رفسنجانی، یار نزدیک آیت‌الله خمینی و نفر دوم نظام، پس از دهه‌ها ریاست مجلس، ریاست‌جمهوری و مجمع تشخیص، در ردیف «عوامل فتنه» نشست.
خاتمی، موسوم به رئیس‌جمهور اصلاحات، «حامی فتنه» متهم شد.
احمدی‌نژاد، محبوب دیروز رهبری و اصول‌گرایان، ناگهان «رأس جریان انحرافی» نام گرفت.
مهدی کروبی، نماینده‌ی آیت‌الله خمینی و رئیس مجلس و بنیاد شهید، «فتنه‌گر و عامل استکبار» شناخته شد.
و حسن روحانی، با کارنامه‌ای پر از مسئولیت‌های کلیدی و دو دوره ریاست‌جمهوری، «نوکر آمریکا، متقلب و دروغ‌گو» لقب گرفت.

🔻اگر این روایت‌ها را بپذیریم، لابد باید باور کنیم که انقلاب از ابتدا در دست نااهلان بوده و تنها «اهلانِ واقعی» همان کسانی‌اند که مطلقاً مطیع مانده‌اند!
اما این روند نه تصادفی است و نه صرفاً نتیجه‌ی خطاهای فردی؛ بلکه محصول ساختاری است که از درون خود را می‌فرساید.
در این‌صورت، ریشه‌های این چرخه را احتمالا باید در یک یا چند عامل زیر جست‌وجو کرد:
📌۱. نظام ناکارآمدپرور:
در ساختاری که وفاداری بر شایستگی می‌چربد، مدیران با تملق بالا می‌روند و با اندک استقلال رأی سقوط می‌کنند. نتیجه، حکمرانی‌ای است که نه تجربه می‌اندوزد و نه اصلاح می‌شود.
📌۲. پیامد نظارت استصوابی:
مکانیزمی که مفهوم «انتخاب» را از معنا تهی کرده و گردش نخبگان را به بن‌بست کشانده است. وقتی نهاد قدرت از پیش گزینش می‌کند، تنوع اندیشه از میان می‌رود و جامعه در یکنواختی فکری و رکود مدیریتی فرو می‌غلتد.
📌۳. خودکامگی ساختاری:
در نظام‌هایی که نهادهای بالادست از پاسخ‌گویی مصون‌اند، قدرت به‌تدریج خودبسنده و خودویرانگر می‌شود. این خودکامگی، دیر یا زود به حذف نزدیک‌ترین یاران می‌انجامد تا هیچ صدای متفاوتی باقی نماند.
📌۴. حاکمیت دوگانه؛ تقابل جمهوریت و ولایت:
در این نظام، رئیس‌جمهور تا زمانی که در مدار ولی‌فقیه می‌چرخد، «انقلابی» است، و به‌محض استقلال رأی، «منحرف» خوانده می‌شود. این تضاد ذاتی، سرچشمه‌ی بی‌ثباتی سیاسی و تکرار حذف‌های متوالی است.
📌۵. ایدئولوژی تمامیت‌خواه:
هرگاه حقیقت در انحصار یک قرائت رسمی از دین و انقلاب تعریف شود، هر قرائت دیگر «باطل» تلقی می‌شود. در چنین فضایی، حذف نه انحراف، بلکه «تطهیر» و دفاع از ایمان شمرده می‌شود.
📌۶. ترس از اصلاح:
اصلاح یعنی پذیرش خطا، و قدرت غیرپاسخگو هرگز خطای خود را نمی‌پذیرد. ازاین‌رو، به‌جای اصلاح ساختار، چهره‌ها قربانی می‌شوند تا وانمود شود که مشکل در افراد است، نه در نظام.
البته این چرخه فقط زاییده‌ی ساختار نیست. جامعه، رسانه‌ها و فضای سیاسی نیز ــ آگاهانه یا ناآگاهانه ــ در آن نقش داشته‌اند؛
گاهی با سکوت و ترس، و گاه با هیجان و دوگانه‌سازی، حذف را مشروع و موجه جلوه داده‌اند.
🔻 اما نتیجه‌ی این روند روشن است:
۱. نظامی که همه‌ی فرزندان خود را «منحرف» می‌خواند، در واقع از ناتوانی‌اش در پرورش انسان‌های صادق و کارآمد پرده برمی‌دارد.
۲. قدرتی که از اصلاح می‌گریزد و تنها در حذف نفس می‌کشد، دیر یا زود در آتش همان حذف خواهد سوخت.
۳. انقلابی که فرزندانش را بلعید، دیگر چیزی برای دفاع از خود نخواهد داشت.
۴. اگر همه‌ی انقلابیون منحرف شدند، انحراف را باید در ساختار جست‌وجو کرد، نه در اشخاص.
۵. قدرتی که برای بقا همه را می‌سوزاند، سرانجام جز خاکستر خود چیزی نخواهد یافت.
۶. وقتی حذف به عادت بدل شود، حقیقت نخستین قربانی قدرت است.
۷. هیچ نظامی با حذف نخبگانش پایدار نمانده است؛ تاریخ، شاهد بعدی را نیز خواهد شناخت.
▫️جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 گوسفندوارگی مدرن؛ از آزمایش «سولومون اَش» تا فضای مجازی

اکبر اعلمی

«هم‌نوایی اجتماعی»، در روان‌شناسی حالتی است که در آن افراد رفتار گروه را بدون درک دلیل آن تقلید می‌کنند؛ فقط برای اینکه احساس تعلق داشته باشند یا تصور کنند رفتار جمع حتماً درست است.
این همان چیزی است که سولومون اَش در آزمایش معروف خود درباره‌ی «هم‌نوایی هنجاری» نشان داد؛ تقلید از دیگران برای پذیرفته شدن در گروه، حتی اگر فرد بداند آن رفتار نادرست است.
در معنای عام‌تر، از این پدیده با عنوان «رفتار تقلیدی جمعی» یاد می‌شود. در فارسی نیز تعبیرهایی چون «تبعیت اجتماعی»، «هم‌رنگ جماعت شدن»، «رفتار گله‌ای»، «گوسفندوارگی» یا «تقلید کورکورانه» برای آن به‌کار می‌رود.
متأسفانه این رفتار در فضای مجازی به‌صورت یک اپیدمی خطرناک گسترش یافته است.
حضرت علی‌(ع) در توصیف چنین حالتی فرموده‌اند:
«المتعبِّدُ بغیرِ علمٍ کَحِمارِالطّاحونه یَدورُ ولا یَبرَحُ مِن مکانِه»
«کَحِمارِ الرَّحى یَدورُ فی مَدارِهِ وَ یَعُودُ إِلی مَبدَإِ سَیرِهِ»
یعنی: عبادت‌کننده‌ی بى‌دانش [مقلّد] مانند الاغ آسیاست كه مى‌گردد، ولى از جايگاه خود فراتر نمی‌رود.

@alami_akbar
کانال اطلاع‌رسانی اکبر اعلمی/خط آزادگی pinned «🔘 چرخه‌ی خودسوزی قدرت؛ چرا هرکس در این نظام بالا می‌رود، دیر یا زود می‌سوزد؟ ✍️ اکبر اعلمی 🔻از سال ۱۳۵۸ تاکنون به‌جز روسای دولت در دوره‌های رئیسی و پزشکیان (تا این لحظه) که بر تسلیم و اطاعت‌پذیری محض خود تأکید کرده و می‌کنند، بر اساس الگویی تکرارشونده، به‌نظر…»
2025/11/08 01:11:07
Back to Top
HTML Embed Code: