چند وقتی بود به ذهنم رسیده بود کاش پزشکان امور مهم در هر بازه سنی را به زبان ساده می گفتند تا اینکه دوست عزیزم دکتر سیدسرابی خبر داد چنین کاری را برای میانسالی شروع کرده اند و آدرس صفحه شأن در اینستاگرام را ارسال کردند. دست مریزاد امیدوارم برای شما هم مفید باشد
عاشقان سعدی در نسلهای جدید هم هستند روز بزرگداشت سعدی (با یک روز تاخیر) مبارک
حیف باشد روز سعدی بگذرد هدیه ای از سعدی نگیریم اینها ابیاتی است که به سلیقه خودم از بخشی از گلستان و بوستان گزیده ام. انصافا ارزش حفظ کردن دارد
Forwarded from خبرآنلاين
🔸نخست وزیر اسبق استرالیا رمزگشایی میکند: آیا وقوع جنگ میان آمریکا و چین حتمی است؟ کدام کشور پیروز چنین جنگ هولناکی خواهند بود؟
▫️کتاب «جنگِ قابل اجتناب؛ خطرات یک درگیری فاجعهبار میان ایالاتمتحده و چینِ شی جینپینگ» نوشته کوین راد، نخست وزیر اسبق استرالیا که تلاش میکند به واکاوی رویارویی چین و آمریکا و راههای جلوگیری از چنین فاجعهای میپردازد، با ترجمه محمدرضا نوروزپور و توسط انتشارات خبرِ امروز منتشر شد.
▫️نخست وزیر و وزیر خارجه اسبق استرالیا و سفیر کنونی این کشور در ایالات متحده در این کتاب کوشیده است درک جدید و کاملی از مناسبات راهبردی حاکم بر روابط چین و ایالات متحده ارائه کند.
▫️به گفته هنری کیسینجر این کتاب یکی از متفکرانهترین آثار در خصوص روابط نوینِ آمریکا و چین محسوب میشود. همچنین منتقدین از هر دو کشور چین و آمریکا کتابِ کوین راد را به عنوان منبعی پربار برای درک پیچیدگیهای رقابت ژئوپلیتیک بین چین و آمریکا توصیف و تحسین کردهاند.
▫️نویسنده تشریح میکند که چگونه سؤالات بنیادین زیادی در خصوص احتمال وقوع جنگ میان چین و ایالات متحده آمریکا شکل گرفته است: آیا واقعاً چنین جنگی میان چین و ایالات متحده، در خواهد گرفت؟ چرا کار این دو کشور ممکن است به جنگ منتهی شود؟ چنین منازعه مرگبار و خطرناکی در کدام عوامل تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ریشه دارد؟ آیا رویارویی احتمالی این دو کشور، جنگ جهانی سوم را در پی خواهد داشت؟ آیا طرفین در صورت رویارویی نظامی، از سلاح هستهای استفاده خواهند کرد؟ پیروز چنین جنگ هولناک احتمالی کدامیک خواهند بود؟ سرنوشت سایر کشورهای جهان چه خواهد شد؟ آیا چنین جنگی چیزی از بشریت و جهان باقی خواهد گذاشت؟ آیا چنین جنگی محتوم و اجتنابناپذیر است یا میتوان مانع از آن شد؟ اگر آری چگونه و اگر نه چه خواهد شد؟
▫️نویسنده کتاب با اتکا به تجربه عملی خود به عنوان یک مقام سیاسی و دیپلمات خدمت کرده در هر دو کشور و با بررسی محورهای سیاست خارجی چین و تحولات و اهداف راهبردی این کشور در دوره ریاست شی جینپینگ، به تشریح خطرات فاجعهبار یک مناقشه نظامی بین این دو کشور پرداخته است.
▫️کوین راد رویکرد بدیعی را برای معنابخشی به موضوعی به بزرگی چین مدرنِ بهسرعت درحالتوسعه، به کار گرفته است. او برای درک سادهتر جهانبینی شی جینپینگ و مسائل مطرح میان چین و آمریکا، ده دایره منافع متحدالمرکز را به تصویر کشیده است.
▫️نویسنده در بخشی از مقدمه خود بر این کتاب نوشته است: « اکثر آمریکاییها، ازجمله نخبگان تحصیلکرده، بهشدت تقلا میکنند تا ماهیت سیاست داخلی و فرآیندهای تصمیمگیری سیاسی و سیاستی در جمهوری خلق چین را درک کنند. این تلاش و تقلای زیاد با توجه به شکاف زبانی، فرهنگی و فلسفی بین دو کشور قابلدرک است. این امر، بااینهمه منجر به اساسیترین تصور آمریکا از چین میشود - یعنی احساس عمیق تفاوت، رمز و راز و سردرگمی در مورد اینکه چین درباره چیست، به چه چیزی تبدیل میشود، و این برای منافع و ارزشهای آمریکایی و آینده رهبری جهانی ایالاتمتحده چه معنایی میتواند داشته باشد؟»
▫️در بخشی از مقدمه مترجم نیز آمده است: « نویسنده بهوضوح آنچه را که رهبر چین بهعنوان نگرانیها و فرصتهای چین میشناسد به نمایش گذاشته و تشریح میکند که جاهطلبیهای چین و تغییرات اخیری که در سیاستهای تحت رهبری شی رخ داده، نه به روحیات جنگطلبانه او، بلکه صرفاً به استراتژی و اهداف سیاستی او برای چین مرتبط میشود که قصد دارد جایگاهی در خور قدرت اقتصادی خود در نظم جدید جهانی پیدا کند.»
▫️کتاب «جنگ قابل اجتناب» در 504 صفحه، قطع رقعی با ترجمه محمدرضا نوروزپور و توسط انتشارات خبر امروز منتشر شده است.
▫️برای خرید آنلاین کتاب به اینجا مراجعه کنید
khabaronline.ir/xm8T2
@KhabarOnline_IR
▫️کتاب «جنگِ قابل اجتناب؛ خطرات یک درگیری فاجعهبار میان ایالاتمتحده و چینِ شی جینپینگ» نوشته کوین راد، نخست وزیر اسبق استرالیا که تلاش میکند به واکاوی رویارویی چین و آمریکا و راههای جلوگیری از چنین فاجعهای میپردازد، با ترجمه محمدرضا نوروزپور و توسط انتشارات خبرِ امروز منتشر شد.
▫️نخست وزیر و وزیر خارجه اسبق استرالیا و سفیر کنونی این کشور در ایالات متحده در این کتاب کوشیده است درک جدید و کاملی از مناسبات راهبردی حاکم بر روابط چین و ایالات متحده ارائه کند.
▫️به گفته هنری کیسینجر این کتاب یکی از متفکرانهترین آثار در خصوص روابط نوینِ آمریکا و چین محسوب میشود. همچنین منتقدین از هر دو کشور چین و آمریکا کتابِ کوین راد را به عنوان منبعی پربار برای درک پیچیدگیهای رقابت ژئوپلیتیک بین چین و آمریکا توصیف و تحسین کردهاند.
▫️نویسنده تشریح میکند که چگونه سؤالات بنیادین زیادی در خصوص احتمال وقوع جنگ میان چین و ایالات متحده آمریکا شکل گرفته است: آیا واقعاً چنین جنگی میان چین و ایالات متحده، در خواهد گرفت؟ چرا کار این دو کشور ممکن است به جنگ منتهی شود؟ چنین منازعه مرگبار و خطرناکی در کدام عوامل تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ریشه دارد؟ آیا رویارویی احتمالی این دو کشور، جنگ جهانی سوم را در پی خواهد داشت؟ آیا طرفین در صورت رویارویی نظامی، از سلاح هستهای استفاده خواهند کرد؟ پیروز چنین جنگ هولناک احتمالی کدامیک خواهند بود؟ سرنوشت سایر کشورهای جهان چه خواهد شد؟ آیا چنین جنگی چیزی از بشریت و جهان باقی خواهد گذاشت؟ آیا چنین جنگی محتوم و اجتنابناپذیر است یا میتوان مانع از آن شد؟ اگر آری چگونه و اگر نه چه خواهد شد؟
▫️نویسنده کتاب با اتکا به تجربه عملی خود به عنوان یک مقام سیاسی و دیپلمات خدمت کرده در هر دو کشور و با بررسی محورهای سیاست خارجی چین و تحولات و اهداف راهبردی این کشور در دوره ریاست شی جینپینگ، به تشریح خطرات فاجعهبار یک مناقشه نظامی بین این دو کشور پرداخته است.
▫️کوین راد رویکرد بدیعی را برای معنابخشی به موضوعی به بزرگی چین مدرنِ بهسرعت درحالتوسعه، به کار گرفته است. او برای درک سادهتر جهانبینی شی جینپینگ و مسائل مطرح میان چین و آمریکا، ده دایره منافع متحدالمرکز را به تصویر کشیده است.
▫️نویسنده در بخشی از مقدمه خود بر این کتاب نوشته است: « اکثر آمریکاییها، ازجمله نخبگان تحصیلکرده، بهشدت تقلا میکنند تا ماهیت سیاست داخلی و فرآیندهای تصمیمگیری سیاسی و سیاستی در جمهوری خلق چین را درک کنند. این تلاش و تقلای زیاد با توجه به شکاف زبانی، فرهنگی و فلسفی بین دو کشور قابلدرک است. این امر، بااینهمه منجر به اساسیترین تصور آمریکا از چین میشود - یعنی احساس عمیق تفاوت، رمز و راز و سردرگمی در مورد اینکه چین درباره چیست، به چه چیزی تبدیل میشود، و این برای منافع و ارزشهای آمریکایی و آینده رهبری جهانی ایالاتمتحده چه معنایی میتواند داشته باشد؟»
▫️در بخشی از مقدمه مترجم نیز آمده است: « نویسنده بهوضوح آنچه را که رهبر چین بهعنوان نگرانیها و فرصتهای چین میشناسد به نمایش گذاشته و تشریح میکند که جاهطلبیهای چین و تغییرات اخیری که در سیاستهای تحت رهبری شی رخ داده، نه به روحیات جنگطلبانه او، بلکه صرفاً به استراتژی و اهداف سیاستی او برای چین مرتبط میشود که قصد دارد جایگاهی در خور قدرت اقتصادی خود در نظم جدید جهانی پیدا کند.»
▫️کتاب «جنگ قابل اجتناب» در 504 صفحه، قطع رقعی با ترجمه محمدرضا نوروزپور و توسط انتشارات خبر امروز منتشر شده است.
▫️برای خرید آنلاین کتاب به اینجا مراجعه کنید
khabaronline.ir/xm8T2
@KhabarOnline_IR
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴مسجد به عنوان یک نهاد
🔺اعتماد سوم اردیبهشت ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘اعلام اینکه شهرداری قصد دارد در پارک قیطریه مسجد بسازد، در حالی که نمازخانهای هم دارد، و در اطراف آنجا نیز چند مسجد محلی وجود دارد موجب تعجب و اعتراض عمومی شد و برخی این اعتراضات را منتسب کردند به مخالفت با اقدامات دینی!! در حالی که توجه ندارند، اینها ظاهرش دینی است و باطن و نتیجه آن دینزدایی از جامعه است. این یادداشت در صدد پرداختن به مسأله مسجد و نمازخانه و تفاوت این دو و تأکید بر نهادمند بودن مسجد است.
🔘به نظر میرسد که هنوز برخی افراد توجه لازم را به تفاوت میان مسجد و نمازخانه نکردهاند. نمازخانه محلی غیر رسمی و بدون آداب معینی برای آسایش نمازگزاران است. محلی که به طور معمول کوچک است، نه وجود پیشنماز برای آن ضروری است و نه لزوماً نماز را در رأس ساعت مقرر میخوانند. نه حتی برای مکان آن خطبه خاص فقهی خوانده میشود. به راحتی تغییر کاربری داده میشود و در اغلب موارد نیز میتواند موقتی باشد. مخروبه شدن آن یا تعداد اندک نمازگزاران نیز مسألهای نیست. از ظهر تا آخر شب هر کس که فرصت نماز گزاردن دارد از آن استفاده میکند و صرفاً برای نماز خواندن و اغلب به صورت فرادا است.
🔘در حالی که مسجد به کلی متفاوت است. مسجد بیش از اینکه محلی انحصاری برای نماز خواندن باشد، یک نهاد مهم شهری و روستایی است، به همین علت است که حتی در محلههای روستایی و شهری اصرار میشود که هر کدام مسجد خود را داشته باشند. مسجد را هر جایی نمیسازند. مسجد با وجود روحانی و پیشنماز و حتی متولی و خادم و هیأت امنای آن شناخته میشود.
https://telegra.ph/مسجد-به-عنوان-یک-نهاد-04-21
🔺اعتماد سوم اردیبهشت ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘اعلام اینکه شهرداری قصد دارد در پارک قیطریه مسجد بسازد، در حالی که نمازخانهای هم دارد، و در اطراف آنجا نیز چند مسجد محلی وجود دارد موجب تعجب و اعتراض عمومی شد و برخی این اعتراضات را منتسب کردند به مخالفت با اقدامات دینی!! در حالی که توجه ندارند، اینها ظاهرش دینی است و باطن و نتیجه آن دینزدایی از جامعه است. این یادداشت در صدد پرداختن به مسأله مسجد و نمازخانه و تفاوت این دو و تأکید بر نهادمند بودن مسجد است.
🔘به نظر میرسد که هنوز برخی افراد توجه لازم را به تفاوت میان مسجد و نمازخانه نکردهاند. نمازخانه محلی غیر رسمی و بدون آداب معینی برای آسایش نمازگزاران است. محلی که به طور معمول کوچک است، نه وجود پیشنماز برای آن ضروری است و نه لزوماً نماز را در رأس ساعت مقرر میخوانند. نه حتی برای مکان آن خطبه خاص فقهی خوانده میشود. به راحتی تغییر کاربری داده میشود و در اغلب موارد نیز میتواند موقتی باشد. مخروبه شدن آن یا تعداد اندک نمازگزاران نیز مسألهای نیست. از ظهر تا آخر شب هر کس که فرصت نماز گزاردن دارد از آن استفاده میکند و صرفاً برای نماز خواندن و اغلب به صورت فرادا است.
🔘در حالی که مسجد به کلی متفاوت است. مسجد بیش از اینکه محلی انحصاری برای نماز خواندن باشد، یک نهاد مهم شهری و روستایی است، به همین علت است که حتی در محلههای روستایی و شهری اصرار میشود که هر کدام مسجد خود را داشته باشند. مسجد را هر جایی نمیسازند. مسجد با وجود روحانی و پیشنماز و حتی متولی و خادم و هیأت امنای آن شناخته میشود.
https://telegra.ph/مسجد-به-عنوان-یک-نهاد-04-21
Telegraph
مسجد به عنوان یک نهاد
🔺اعتماد سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘اعلام اینکه شهرداری قصد دارد در پارک قیطریه مسجد بسازد، در حالی که نمازخانهای هم دارد، و در اطراف آنجا نیز چند مسجد محلی وجود دارد موجب تعجب و اعتراض عمومی شد و برخی این اعتراضات را منتسب کردند به مخالفت با اقدامات…
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
تصحیح:
🔘ولی کمکم شبکه مساجد را با نیروهای جدید از دست آنان خارج کردند سپس هیاتها را جایگزین نهاد مجلس نمودند.
نهاد مسجد درست است.
🔘ولی کمکم شبکه مساجد را با نیروهای جدید از دست آنان خارج کردند سپس هیاتها را جایگزین نهاد مجلس نمودند.
نهاد مسجد درست است.
Forwarded from ریزوم | عقیل دغاقله
در یک عصر، در یک زمان
🖊️ عقیل دغاقله
ویدیوی زیر برای فهم نقش دین در جهان مدرن و در سیاست مدرن مفید است. حداقل داده خوبی است. به ما می گوید که علیرغم افسانه سکولاریسم، هنوز دین نقش کلیدی در شکل دهی ایدئولوژی های سیاسی و حکمرانی دارد. ویدیو بخشی از جلسه استماع کنگره درباره یهودی ستیزی است که در آن ریک آلن نماینده کنگره سئوالاتی از رئیس دانشگاه کلمبیا می پرسد. بخشی از این گفتگو اینگونه است:
ریک آلن نماینده کنگره آمریکا خطاب به رئیس دانشگاه کلمبیا: آیا با آیه ۱۲:۳ کتاب پیدایش آشنا هستید؟
رئیس دانشگاه: احتمالا نه به اندازه شما.
نماینده کنگره: می دانید خدا در کتاب پیدایش فرموده «هر کس اسرائیل را برکت دهد خدا به او برکت می دهد و هر کس علیه آن اقدام کند خدا او را لعنت می کند؟...و خدا در جای دیگری می فرماید که همه ملت ها از طریق شما (اسرائیل) رستگار خواهند شد» شما از این آیات اطلاع نداشتید؟
رئیس دانشگاه: این آیات را شنیده بودم. الان که توضیح دادید یادم آمد.
نماینده کنگره: آیا می خواهید خدا دانشگاه شما را (با اجازه دادن به اعتراضات دانشجویی) لعنت کند؟
رئیس دانشگاه: قطعا نمی خواهم.
در ویدیو این تعامل میان رئیس دانشگاه و نماینده کنگره دیدنی تر است. و البته این یکی از ده ها نمونه مشابه است. رابطه میدان سیاست و میدان آکادمیک نیز جالب است. ترس و لرزشی که در صدای رئیس دانشگاه است و همراهی ریاکارانه او با گفته های نماینده کنگره قابل توجه است. او حتی جرأت نمی کند بگوید نشنیده ام یا چه ربطی دارد. تنها خنده مصنوعی تحویل می دهد و همراهی می کند.
داده های اینگونه می تواند تصورات اورینتالیستی درونی شده ما را درهم بشکند. به ما کمک کند تا ببینیم نه ما در پایین پلکان ترقی هستیم و نه آنان در بالای این پلکان. نه ما چند صد سال عقب تر از جهان مدرن هستیم و نه آنها جلوتر از ما. نه ما هنوز وسط راه بی پایان گذر از سنت به مدرنیته هستیم و نه آنان آن مدرنیته خیالی و آرمانی. همه این داستان ها و تصورات با حذف داده هایی چون این ویدیو شکل می گیرند. و اینگونه است که تصویری غیر واقعی و خیالین و نمایشی از مدرنیته شکل می گیرد که ما غائبان آن هستیم. تصویری که در ذات آن خود تحقیری است. تصویری که مدام به ما می گوید ما انسان های عاجزی هستیم که هنوز نتوانسته ایم از سنت عبور کنیم و به مدرنیته برسیم: در این راه مانده ایم.
البته که این به معنای نبود مشکلات، چالش ها، سرکوب ها، و بدبختی ها نیست. این به معنای آن است که درک کنیم ما و دیگری همه در یک عصر هستیم . همه ما گرفتاری های مشابهی داریم و با چالش ها و ساختارهای قدرت مشابهی دست به گریبان هستیم. هر کدام به گونه ای والبته به شکل ها و رنگ های متفاوت. داده های اینچنینی به ما یادآور می شوند تا دیگر نگوییم «گذر از سنت به مدرنیته» چرا که غیر ممکن است در جهان امروز زیست کنیم و مدرن نباشیم. و البته که دین و مذهب نیز بخشی از مدرنیته ما است، همانگونه که در جاهای دیگر اینگونه است. بالتبع که می توان (و باید) نقد کرد و به چالش کشید بدون آنکه در دام روایت های اورینتالیستی افتاد.
این داده ها به ما ضرورت گذر از این روایت ها و تئوری ها که با خودتحقیری عجین هستند را یادآور می شوند. و به ما می گویند که همه ما هم عصر هستیم: در یک زمانه زیست می کنیم و تا بن استخوان مدرن.
https://youtu.be/syPELLKpABI
🖊️ عقیل دغاقله
ویدیوی زیر برای فهم نقش دین در جهان مدرن و در سیاست مدرن مفید است. حداقل داده خوبی است. به ما می گوید که علیرغم افسانه سکولاریسم، هنوز دین نقش کلیدی در شکل دهی ایدئولوژی های سیاسی و حکمرانی دارد. ویدیو بخشی از جلسه استماع کنگره درباره یهودی ستیزی است که در آن ریک آلن نماینده کنگره سئوالاتی از رئیس دانشگاه کلمبیا می پرسد. بخشی از این گفتگو اینگونه است:
ریک آلن نماینده کنگره آمریکا خطاب به رئیس دانشگاه کلمبیا: آیا با آیه ۱۲:۳ کتاب پیدایش آشنا هستید؟
رئیس دانشگاه: احتمالا نه به اندازه شما.
نماینده کنگره: می دانید خدا در کتاب پیدایش فرموده «هر کس اسرائیل را برکت دهد خدا به او برکت می دهد و هر کس علیه آن اقدام کند خدا او را لعنت می کند؟...و خدا در جای دیگری می فرماید که همه ملت ها از طریق شما (اسرائیل) رستگار خواهند شد» شما از این آیات اطلاع نداشتید؟
رئیس دانشگاه: این آیات را شنیده بودم. الان که توضیح دادید یادم آمد.
نماینده کنگره: آیا می خواهید خدا دانشگاه شما را (با اجازه دادن به اعتراضات دانشجویی) لعنت کند؟
رئیس دانشگاه: قطعا نمی خواهم.
در ویدیو این تعامل میان رئیس دانشگاه و نماینده کنگره دیدنی تر است. و البته این یکی از ده ها نمونه مشابه است. رابطه میدان سیاست و میدان آکادمیک نیز جالب است. ترس و لرزشی که در صدای رئیس دانشگاه است و همراهی ریاکارانه او با گفته های نماینده کنگره قابل توجه است. او حتی جرأت نمی کند بگوید نشنیده ام یا چه ربطی دارد. تنها خنده مصنوعی تحویل می دهد و همراهی می کند.
داده های اینگونه می تواند تصورات اورینتالیستی درونی شده ما را درهم بشکند. به ما کمک کند تا ببینیم نه ما در پایین پلکان ترقی هستیم و نه آنان در بالای این پلکان. نه ما چند صد سال عقب تر از جهان مدرن هستیم و نه آنها جلوتر از ما. نه ما هنوز وسط راه بی پایان گذر از سنت به مدرنیته هستیم و نه آنان آن مدرنیته خیالی و آرمانی. همه این داستان ها و تصورات با حذف داده هایی چون این ویدیو شکل می گیرند. و اینگونه است که تصویری غیر واقعی و خیالین و نمایشی از مدرنیته شکل می گیرد که ما غائبان آن هستیم. تصویری که در ذات آن خود تحقیری است. تصویری که مدام به ما می گوید ما انسان های عاجزی هستیم که هنوز نتوانسته ایم از سنت عبور کنیم و به مدرنیته برسیم: در این راه مانده ایم.
البته که این به معنای نبود مشکلات، چالش ها، سرکوب ها، و بدبختی ها نیست. این به معنای آن است که درک کنیم ما و دیگری همه در یک عصر هستیم . همه ما گرفتاری های مشابهی داریم و با چالش ها و ساختارهای قدرت مشابهی دست به گریبان هستیم. هر کدام به گونه ای والبته به شکل ها و رنگ های متفاوت. داده های اینچنینی به ما یادآور می شوند تا دیگر نگوییم «گذر از سنت به مدرنیته» چرا که غیر ممکن است در جهان امروز زیست کنیم و مدرن نباشیم. و البته که دین و مذهب نیز بخشی از مدرنیته ما است، همانگونه که در جاهای دیگر اینگونه است. بالتبع که می توان (و باید) نقد کرد و به چالش کشید بدون آنکه در دام روایت های اورینتالیستی افتاد.
این داده ها به ما ضرورت گذر از این روایت ها و تئوری ها که با خودتحقیری عجین هستند را یادآور می شوند. و به ما می گویند که همه ما هم عصر هستیم: در یک زمانه زیست می کنیم و تا بن استخوان مدرن.
https://youtu.be/syPELLKpABI
YouTube
US Congressman Rick Allen: ‘Do you want Columbia University to be cursed by God of the Bible?’
US Congressman Rick Allen asked Columbia University President Minouche Shafik if she was concerned that God might “curse” the university during a House hearing on antisemitism at Columbia University on 17 April.
Allen posed the question after he quoted a…
Allen posed the question after he quoted a…
Forwarded from بنیاد شهید مطهری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟢 ترغیب کردن آیتالله منتظری(ره) به نماز شب در جوانی توسط استاد شهید مطهری و خواب عجیبی که به دنبال داشت
#ویژه_ایام_سالگرد
🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
www.tg-me.com/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
#ویژه_ایام_سالگرد
🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
www.tg-me.com/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
روز معلم مبارک🙏
✳️من کم دیدم کسی خودخوانده باشد و فرد بزرگی شده باشد. اگر از استثناءهایی چون آقای مصطفی ملکیان بگذریم واقعا بیشتر انسانهای بزرگ در علم شاگردی استادان مبرز و ممتاز را کرده اند. حکایت علم نیز مانند حکایت عرفان است. در هر دو مسیر تنهایی حرکت کردن اصلا توصیه نمیشود. البته در عرفان هم استثناءهایی چون مرحوم انصاری همدانی بودهاند ولی عموم عارفان شاگردی فرد بزرگی را کردهاند.
✳️رمز موضوع در علم همانند عرفان است به این معنا که وقتی در محضر و کلاس استاد ممتازی شرکت میکنی، او یک کتاب را تدریس نمیکند! بلکه ثمره چند ده سال تحصیل و پژوهش و بصیرتی که نسبت به علم پیدا کرده را تدریس میکند. استادان واقعی وقتی تدریس میکنند مثال و نمونه (case) زیاد می آورند تا مطلب را جا بیندازند. یک نشانه دیگر آنها این است که از بس به موضوع مسلط شده اند ساده صحبت می کنند و به میزان اشتیاق و توان مستمع، سطح مطلب را بالا و پایین می برند.
✳️در حوزه یک ایده مهم هست که در دانشگاه کمتر از آن خبر است. در حوزه ایده اصلی این است که فقط درس مهم نیست و تاثیر معنوی استاد بر شاگرد و پرورش شاگرد به همان اندازه مهم هستند. برخی مثل علامه طباطبایی آنقدر شخصیت بزرگی داشتند که همه شاگردان آنها خواهی نخواهی انسانهای ممتازی شدند. جمله ای از آیه الله جوادی آملی نقل شده که فرمودند من لم تنفع لحظه لم ینفع علمه یعنی کسی که نگاهش سودی نرساند دانشش به کاری نخواهد آمد. یعنی استاد باید صاحب- نظر به معنای واقعی باشد. این معنا که دانش روی شخصیت فرد تاثیر گذاشته باشد در دانشگاه کمیاب است. نمی گویم نیست هست ولی کمیاب است و در سالهای اخیر کمیاب تر. تنها دانش زیاد است که فرد را متواضع می کند و کبر و غرور استادانه نشانه دانش اندک است نه دانش زیاد! خدا به همه توفیق علم اندوزی تا پایان عمر عنایت کند و توفیق دهد آنچه را آموختیم در اختیار دیگران قرار دهیم.
✳️برخود واجب می دانم که نام افرادی که حق معلمی بر گردنم دارند را بیان کنم. من به شخصه هرچه در اقتصاد آموختم مرهون دکتر حسین صالحی (که هرجا هستند سلامت باشند)، دکتر محمد طبیبیان، دکتر مسعود نیلی، دکتر هادی صالحی اصفهانی و تا حدودی دکتر جواد صالحی اصفهانی هستم. در دوره لیسانس دکتر سید حسن باستانی از دانشکده برق، دکتر بهادری نژاد و دکتر دورعلی بیش از هر کسی برایم الهام بخش بودند. خدا همه استادان ما را حفظ کند و ما را قدردان زحمتهای آنها قرار دهد. حضور در کلاسها، سخنرانیها و محضر سعید حجاریان، عبدالکریم سروش، مصطفی ملکیان، حمیرا مشیرزاده، عباس عبدی، حسام الدین آشنا و دکتر خاتمی (در حوزه فلسفه) و تا حدودی سعید حنایی کاشانی برایم بسیار مغتنم بوده است. خدا به همه آنها جزای خیر دهاد. در دوره راهنمایی آقایان حیدری، استاد حسن، عمارلو، به طلب و حسین آبادی و در دوره دبیرستان آقایان سید موسوی، زرین، کریمزادگان، منصور سعیدی، افشار مقدم و گلپایگانی بر من حق زیادی دارند که برایشان آرزوی خیر دنیا و آخرت دارم.
https://www.tg-me.com/ali_sarzaeem
✳️من کم دیدم کسی خودخوانده باشد و فرد بزرگی شده باشد. اگر از استثناءهایی چون آقای مصطفی ملکیان بگذریم واقعا بیشتر انسانهای بزرگ در علم شاگردی استادان مبرز و ممتاز را کرده اند. حکایت علم نیز مانند حکایت عرفان است. در هر دو مسیر تنهایی حرکت کردن اصلا توصیه نمیشود. البته در عرفان هم استثناءهایی چون مرحوم انصاری همدانی بودهاند ولی عموم عارفان شاگردی فرد بزرگی را کردهاند.
✳️رمز موضوع در علم همانند عرفان است به این معنا که وقتی در محضر و کلاس استاد ممتازی شرکت میکنی، او یک کتاب را تدریس نمیکند! بلکه ثمره چند ده سال تحصیل و پژوهش و بصیرتی که نسبت به علم پیدا کرده را تدریس میکند. استادان واقعی وقتی تدریس میکنند مثال و نمونه (case) زیاد می آورند تا مطلب را جا بیندازند. یک نشانه دیگر آنها این است که از بس به موضوع مسلط شده اند ساده صحبت می کنند و به میزان اشتیاق و توان مستمع، سطح مطلب را بالا و پایین می برند.
✳️در حوزه یک ایده مهم هست که در دانشگاه کمتر از آن خبر است. در حوزه ایده اصلی این است که فقط درس مهم نیست و تاثیر معنوی استاد بر شاگرد و پرورش شاگرد به همان اندازه مهم هستند. برخی مثل علامه طباطبایی آنقدر شخصیت بزرگی داشتند که همه شاگردان آنها خواهی نخواهی انسانهای ممتازی شدند. جمله ای از آیه الله جوادی آملی نقل شده که فرمودند من لم تنفع لحظه لم ینفع علمه یعنی کسی که نگاهش سودی نرساند دانشش به کاری نخواهد آمد. یعنی استاد باید صاحب- نظر به معنای واقعی باشد. این معنا که دانش روی شخصیت فرد تاثیر گذاشته باشد در دانشگاه کمیاب است. نمی گویم نیست هست ولی کمیاب است و در سالهای اخیر کمیاب تر. تنها دانش زیاد است که فرد را متواضع می کند و کبر و غرور استادانه نشانه دانش اندک است نه دانش زیاد! خدا به همه توفیق علم اندوزی تا پایان عمر عنایت کند و توفیق دهد آنچه را آموختیم در اختیار دیگران قرار دهیم.
✳️برخود واجب می دانم که نام افرادی که حق معلمی بر گردنم دارند را بیان کنم. من به شخصه هرچه در اقتصاد آموختم مرهون دکتر حسین صالحی (که هرجا هستند سلامت باشند)، دکتر محمد طبیبیان، دکتر مسعود نیلی، دکتر هادی صالحی اصفهانی و تا حدودی دکتر جواد صالحی اصفهانی هستم. در دوره لیسانس دکتر سید حسن باستانی از دانشکده برق، دکتر بهادری نژاد و دکتر دورعلی بیش از هر کسی برایم الهام بخش بودند. خدا همه استادان ما را حفظ کند و ما را قدردان زحمتهای آنها قرار دهد. حضور در کلاسها، سخنرانیها و محضر سعید حجاریان، عبدالکریم سروش، مصطفی ملکیان، حمیرا مشیرزاده، عباس عبدی، حسام الدین آشنا و دکتر خاتمی (در حوزه فلسفه) و تا حدودی سعید حنایی کاشانی برایم بسیار مغتنم بوده است. خدا به همه آنها جزای خیر دهاد. در دوره راهنمایی آقایان حیدری، استاد حسن، عمارلو، به طلب و حسین آبادی و در دوره دبیرستان آقایان سید موسوی، زرین، کریمزادگان، منصور سعیدی، افشار مقدم و گلپایگانی بر من حق زیادی دارند که برایشان آرزوی خیر دنیا و آخرت دارم.
https://www.tg-me.com/ali_sarzaeem