هیچوقت برایم مهم نبود که بقیه دربارهام چه فکر میکنند،
راستش بیشتر اوقات حق با من است، فقط حوصلهی اثباتش را ندارم!
|#جیم_کری
@alice_book
راستش بیشتر اوقات حق با من است، فقط حوصلهی اثباتش را ندارم!
|#جیم_کری
@alice_book
بپرهیزیم از اینکه دربارهٔ مردم تنها بر مبنای لحظهای از زندگیشان داوری کنیم!
📕 در تنگ
✍🏽 #آندره_ژید
@alice_book
📕 در تنگ
✍🏽 #آندره_ژید
@alice_book
گفت: خیلی میترسم
گفتم: چرا؟
گفت: چون از ته دل خوشحالم، این جور خوشحالی ترسناک است
پرسیدم: آخه چرا؟
جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد
سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!
📙بادبادک باز
|#خالد_حسینی
@alice_book
گفتم: چرا؟
گفت: چون از ته دل خوشحالم، این جور خوشحالی ترسناک است
پرسیدم: آخه چرا؟
جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد
سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!
📙بادبادک باز
|#خالد_حسینی
@alice_book
The-Valkyries.pdf
973.2 KB
#والکیریها
✍ پائولو کوئلیو
ترجمه: آرش حجازی/حسین شهرابی
٢٠٢ صفحه
پائولو کوئلیو این بار شخصیت اصلی کتابش شده است و به توصیهی استادش به دنبال فرشتهاش میرود. که در طی این جستجو والکیریها را میبیند "والکیریها، گروهی زنان بیابانگرد هستند که در دل بیابان، باز شدن درهای بهشت را به مردم نوید میدهند و خودشان با فرشتههایشان در تماس هستند".
@alice_book
✍ پائولو کوئلیو
ترجمه: آرش حجازی/حسین شهرابی
٢٠٢ صفحه
پائولو کوئلیو این بار شخصیت اصلی کتابش شده است و به توصیهی استادش به دنبال فرشتهاش میرود. که در طی این جستجو والکیریها را میبیند "والکیریها، گروهی زنان بیابانگرد هستند که در دل بیابان، باز شدن درهای بهشت را به مردم نوید میدهند و خودشان با فرشتههایشان در تماس هستند".
@alice_book
يک روز حس می كنی كه در حال مرگ هستی و روز بعد می فهمی كه تنها كاری كه بايد می كردی اين بود كه چند پله پايين می رفتی تا چراغی را برای روشن كردن پيدا كنی تا همه چيز را كمی شفاف تر ببينی ...
📕 با هم بودن
✍🏻 #آنا_گاوالدا
@alice_book
📕 با هم بودن
✍🏻 #آنا_گاوالدا
@alice_book
چرا میکوشیم آدمها را تغییر دهیم ؟
این درست نیست.
" آدم باید یا دیگران را همانطور که هستند بپذیرد، یا همانطور که هستند به حال خودشان بگذارد."
آدم نمیتواند آنها را عوض کند، فقط توازنشان را بر هم میزند. چون یک انسان از قطعههای واحدی درست نشده است که بتوان تکهای را برداشت و بجایش چیزِ دیگری گذاشت. او یک کل است، و اگر آدم یک سویش را بکشد، سوی دیگرش، چه بخواهی چه نخواهی، کشیده میشود.
📕 نامه به فلیسه
✍🏻 #فرانتس_کافکا
@alice_book
این درست نیست.
" آدم باید یا دیگران را همانطور که هستند بپذیرد، یا همانطور که هستند به حال خودشان بگذارد."
آدم نمیتواند آنها را عوض کند، فقط توازنشان را بر هم میزند. چون یک انسان از قطعههای واحدی درست نشده است که بتوان تکهای را برداشت و بجایش چیزِ دیگری گذاشت. او یک کل است، و اگر آدم یک سویش را بکشد، سوی دیگرش، چه بخواهی چه نخواهی، کشیده میشود.
📕 نامه به فلیسه
✍🏻 #فرانتس_کافکا
@alice_book
اگر تو تشنه ات باشه پامیشی میری آب میخوری. آب نیاز واقعی توئه.
بی زحمت، در دسترسه. گرون نیست و تو واقعا بهش احتیاج داری. ولی اگر بخوای آب پرتقال بخوری باید یا پول بیشتری پرداخت کنی، یا زحمت بیشتری بکشی. ضمن اینکه آب پرتقال نیاز واقعی به نظر نمیرسه. یعنی نخوری نمیمیری
اگه نیازهای ما بره تو همین مثال ساده ی آب و آب پرتقال، ما یک دسته نیاز ضروری داریم و یک دسته نیاز غیرضروری.
معمولا نیازهای ضروری رو سخت و آسون برطرف میکنیم. پول تاکسی جور میشه، پول دانشگاه جور میشه، پول خرید از سوپر مارکت جور میشه ولی پول تفریح به راحتی جور نمیشه چون فکر میکنیم اگر تفریح نکنیم، نمیمیریم! پول ماشین بهتر، پول سفر بهتر یا حتی غذا گرونه ی منو تو رستوران! فهمیدی داستان چیه؟
برای آب پرتقال خوردن شما باید از دایره ی امنت بیای بیرون و اون رو به شکل یک ضرورت ببینی. مثلا ضرورت ببینی که سال جدید مدرک زبان بگیری، ضرورت ببینی سرمایه گذاری داشته باشی هرچقد کوچیک، ضرورت ببینی که روابطتت رو اصلاح کنی، ضرورت ببینی که رژیم غذایی سالم داشته باشی و ورزش منظم. سوال، بدون اینها میمیری؟
نه!
اگر دنبال آب (زندگی یکنواخت همیشه) هستی نه. ولی برای کیفیت بیشتر، برای آب پرتقال باید کمی بیشتر تلاش کنی!
حالا میدونی مشکل چیه؟
مشکل اینه که آدم هیچوقت آب خوردن یادش نمیره ولی آب پرتقال خوردن یادش میره.
راه حلش چیه؟ برای نیازهای غیرضروری اما مهم باید برنامه ریزی و پایبندی داشت.
خیلی مهمه که مدام یادداشت و پیگیری بشه. در اصل بهترین رفیق شما در سال جدید باید دفتر برنامه ریزیتون باشه.
چیزی که وجودش هرلحظه کنار شما مثل آب حیاتیه!
امیرعلی ق
@ALICE_BOOK
بی زحمت، در دسترسه. گرون نیست و تو واقعا بهش احتیاج داری. ولی اگر بخوای آب پرتقال بخوری باید یا پول بیشتری پرداخت کنی، یا زحمت بیشتری بکشی. ضمن اینکه آب پرتقال نیاز واقعی به نظر نمیرسه. یعنی نخوری نمیمیری
اگه نیازهای ما بره تو همین مثال ساده ی آب و آب پرتقال، ما یک دسته نیاز ضروری داریم و یک دسته نیاز غیرضروری.
معمولا نیازهای ضروری رو سخت و آسون برطرف میکنیم. پول تاکسی جور میشه، پول دانشگاه جور میشه، پول خرید از سوپر مارکت جور میشه ولی پول تفریح به راحتی جور نمیشه چون فکر میکنیم اگر تفریح نکنیم، نمیمیریم! پول ماشین بهتر، پول سفر بهتر یا حتی غذا گرونه ی منو تو رستوران! فهمیدی داستان چیه؟
برای آب پرتقال خوردن شما باید از دایره ی امنت بیای بیرون و اون رو به شکل یک ضرورت ببینی. مثلا ضرورت ببینی که سال جدید مدرک زبان بگیری، ضرورت ببینی سرمایه گذاری داشته باشی هرچقد کوچیک، ضرورت ببینی که روابطتت رو اصلاح کنی، ضرورت ببینی که رژیم غذایی سالم داشته باشی و ورزش منظم. سوال، بدون اینها میمیری؟
نه!
اگر دنبال آب (زندگی یکنواخت همیشه) هستی نه. ولی برای کیفیت بیشتر، برای آب پرتقال باید کمی بیشتر تلاش کنی!
حالا میدونی مشکل چیه؟
مشکل اینه که آدم هیچوقت آب خوردن یادش نمیره ولی آب پرتقال خوردن یادش میره.
راه حلش چیه؟ برای نیازهای غیرضروری اما مهم باید برنامه ریزی و پایبندی داشت.
خیلی مهمه که مدام یادداشت و پیگیری بشه. در اصل بهترین رفیق شما در سال جدید باید دفتر برنامه ریزیتون باشه.
چیزی که وجودش هرلحظه کنار شما مثل آب حیاتیه!
امیرعلی ق
@ALICE_BOOK
Forwarded from alice_book
اگر چه در سالهای اخیر قیمت کتاب خیلی بالا رفته ولی کتاب دست دوم میتونه جایگزین مناسبی باشه.
سعی ما بر اینه که کتب درجه یک و مطرح رو با قیمت خیلی مناسب در اختیار شما قرار بدیم.
📚 کتابِ فرصت
بساط مجازی کتاب دستدوم
چاپ جدید و قدیم در زمینههای مختلف:
فلسفه و عرفان، ادبیات فارسی و عربی، نظم و نثر قدیمی، روانشناسی، تاریخ اسلام و ایران و...............
🌀 تلگرام:
https://www.tg-me.com/forsatbook
✴️ ایتا:
https://eitaa.com/forsatbook
سعی ما بر اینه که کتب درجه یک و مطرح رو با قیمت خیلی مناسب در اختیار شما قرار بدیم.
📚 کتابِ فرصت
بساط مجازی کتاب دستدوم
چاپ جدید و قدیم در زمینههای مختلف:
فلسفه و عرفان، ادبیات فارسی و عربی، نظم و نثر قدیمی، روانشناسی، تاریخ اسلام و ایران و...............
🌀 تلگرام:
https://www.tg-me.com/forsatbook
✴️ ایتا:
https://eitaa.com/forsatbook
#بخشی_از_کتاب
یک بار است زندگانی. یک بار.
همان یک بار که نسیم صبح را به سینه فرو می دهیم، همان یک بار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو می نشانیم، همان یک بار که سوار بر اسب در دشت تاخت می کنیم، یک بار.. یک بار و نه بیشتر.
بعد از آن دیگر تمام عمر را ما دنبال همان چیزها می دویم، بعد از آن دیگر تمام مدت را به دنبال همان طعم اولینِ زندگانی هستیم. در پی لذت اول. سیب را به دندان می کشیم تا طعم بار اول را در آن بیابیم،آب را سر می کشیم تا لذت رفع عطش بار اول را پیدا کنیم. در آب غوطه می زنیم تا به شوق بار اول برسیم و نسیم را می بلعیم تا نشانی از آن اولین نسیم بیابیم. زندگانی یک بار است، در هر فصل...
تو چه می پنداری، ستار، تو درباره ی زندگانی چه فکر می کنی؟
شیرینی زندگانی بیش از یک بار به کام آدم نمی نشیند، اما تلخی هایش هر بار تازه اند، هر بار تازه تر.
#کلیدر
#محمود_دولت_آبادی
@alice_book
یک بار است زندگانی. یک بار.
همان یک بار که نسیم صبح را به سینه فرو می دهیم، همان یک بار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو می نشانیم، همان یک بار که سوار بر اسب در دشت تاخت می کنیم، یک بار.. یک بار و نه بیشتر.
بعد از آن دیگر تمام عمر را ما دنبال همان چیزها می دویم، بعد از آن دیگر تمام مدت را به دنبال همان طعم اولینِ زندگانی هستیم. در پی لذت اول. سیب را به دندان می کشیم تا طعم بار اول را در آن بیابیم،آب را سر می کشیم تا لذت رفع عطش بار اول را پیدا کنیم. در آب غوطه می زنیم تا به شوق بار اول برسیم و نسیم را می بلعیم تا نشانی از آن اولین نسیم بیابیم. زندگانی یک بار است، در هر فصل...
تو چه می پنداری، ستار، تو درباره ی زندگانی چه فکر می کنی؟
شیرینی زندگانی بیش از یک بار به کام آدم نمی نشیند، اما تلخی هایش هر بار تازه اند، هر بار تازه تر.
#کلیدر
#محمود_دولت_آبادی
@alice_book
من در درون یک زندگی واقعی مدرن بودم. زندگی مدرن چیست؟ خوب، مبارزهای همیشگی برای فروختن چیزها.
📙تنفس در هوای تازه
#جورج_اورول
@alice_book
📙تنفس در هوای تازه
#جورج_اورول
@alice_book
#بخشی_از_کتاب
بابا گفت: "خوبه." اما نگاهش حیران بود. "خب هرچی ملا یادت داده ول کن، فقط یک گناه وجود دارد والسلام. آن هم دزدی ست. هر گناه دیگری هم نوعی دزدی است. می فهمی چی می گویم؟" مایوسانه آرزو کردم و گفتم کاش می فهمیدم و گفتم "نه بابا جون" نمیخواستم دوباره ناامیدش کنم. بابا با بی حوصلگی آهی کشید. با این کار دوباره دلم را سوزاند، چون او اصلاً آدم بی حوصله ای نبود.......... بابا گفت: "اگر مردی را بکشی، یک زندگی را می دزدی. حق زنش را از داشتن شوهر می دزدی، حق بچه هایش را از داشتن پدر می دزدی. وقتی دروغ می گویی، حق کسی را از دانستن حقیقت می دزدی. وقتی تقلب می کنی، حق را از انصاف می دزدی، می فهمی؟"
#بادبادک_باز
#خالد_حسینی
@alice_book
بابا گفت: "خوبه." اما نگاهش حیران بود. "خب هرچی ملا یادت داده ول کن، فقط یک گناه وجود دارد والسلام. آن هم دزدی ست. هر گناه دیگری هم نوعی دزدی است. می فهمی چی می گویم؟" مایوسانه آرزو کردم و گفتم کاش می فهمیدم و گفتم "نه بابا جون" نمیخواستم دوباره ناامیدش کنم. بابا با بی حوصلگی آهی کشید. با این کار دوباره دلم را سوزاند، چون او اصلاً آدم بی حوصله ای نبود.......... بابا گفت: "اگر مردی را بکشی، یک زندگی را می دزدی. حق زنش را از داشتن شوهر می دزدی، حق بچه هایش را از داشتن پدر می دزدی. وقتی دروغ می گویی، حق کسی را از دانستن حقیقت می دزدی. وقتی تقلب می کنی، حق را از انصاف می دزدی، می فهمی؟"
#بادبادک_باز
#خالد_حسینی
@alice_book
همهی مشکل دنیا این است که
نادانها و دیوانهها همیشه
بسیار به خود یقین دارند
و خردمندان سرشار از تردید...!
@alice_book
نادانها و دیوانهها همیشه
بسیار به خود یقین دارند
و خردمندان سرشار از تردید...!
@alice_book
کالیگولا: تنهایی! تو میدانی تنهایی چیست؟ آره، تو تنهاییِ آدمهای شاعر و عنین را میشناسی؟ تنهایی؟ اما کدام تنهایی؟ تو نمیدانی که آدمِ تنها هیچوقت تنها نیست! تو نمیدانی که همه جا بارِ آینده و گذشته همراهِ ماست. آدمهایی که کشتهایم با ما هستند. تازه تا اینجا و با اینها کار آسان است. اما آنهایی که دوستشان داشتهایم، آنهایی که دوستشان نداشتهایم اما دوستمان داشته اند، پشیمانیها، هوسها، تلخی و شیرینی، زنهای هرجایی و دارودستهی خدایان.
تنها! اگر دستِ کم به جای این تنهایی مسموم از حضور دیگران، که تنهایی من است، میتوانستم مزهی تنهایی حقیقی را، مزهی سکوت و لرزش درخت را بچشم!
تنهایی! نه اسکیپون. این تنهایی پر از دندان قروچه است، صدای نعرهها و همهمههای گمگشته در سرتاسر آن پیچیده است.
#کالیگولا
#آلبر_کامو
@alice_book
تنها! اگر دستِ کم به جای این تنهایی مسموم از حضور دیگران، که تنهایی من است، میتوانستم مزهی تنهایی حقیقی را، مزهی سکوت و لرزش درخت را بچشم!
تنهایی! نه اسکیپون. این تنهایی پر از دندان قروچه است، صدای نعرهها و همهمههای گمگشته در سرتاسر آن پیچیده است.
#کالیگولا
#آلبر_کامو
@alice_book
📚🍃📚🍃📚🍃📚
📣بهترین تخفیف سال
برای نمایشگاه کتاب📣
📌 ٪۳۰ درصد تخفیف برای بیشترین و بهترین کتابها
📣 این پست رو برای دوستانتون هم بفرستین تا همه بتونن از این تخفیف هیجانانگیز استفاده کنن📚
📌 شما عزیزان میتونین برای خرید به آدرس سایت مراجعه کنید👇👇👇
Www.bennubook.com
📣بهترین تخفیف سال
برای نمایشگاه کتاب📣
📌 ٪۳۰ درصد تخفیف برای بیشترین و بهترین کتابها
📣 این پست رو برای دوستانتون هم بفرستین تا همه بتونن از این تخفیف هیجانانگیز استفاده کنن📚
📌 شما عزیزان میتونین برای خرید به آدرس سایت مراجعه کنید👇👇👇
Www.bennubook.com
آن ميخ بزرگ را مى بينى كه سمت راست در ورودى است؟ حتى الان هم نمىتوانم نگاهش كنم و با اين حال نمىتوانم درش هم بيارم. دوست دارم فكر كنم هميشه همين جا بوده و حتى بعد از مرگ من هم اين جا مىماند.
بعضى وقت ها صداى آدم هاى بعد از خودم را مىشنوم كه مىگويند: زمانى يك قفس به اين ميخ آويزان بوده و اين آرامم مىكند. احساس مىكنم كاملا فراموش نشدهام...
📗گاردن پارتی
#کاترین_منسفیلد
@alice_book
بعضى وقت ها صداى آدم هاى بعد از خودم را مىشنوم كه مىگويند: زمانى يك قفس به اين ميخ آويزان بوده و اين آرامم مىكند. احساس مىكنم كاملا فراموش نشدهام...
📗گاردن پارتی
#کاترین_منسفیلد
@alice_book