🕌 #شیوه_نماز_پیامبر ﷺ (6)
🔺 نماز خواندن با کفش:
🌻 پیامبر صلی الله علیه و سلم گاهی با کفش و گاهی بدون کفش، نماز میخواند . و این عمل را برای امتش مباح قرار داد و فرمود:
«إذا صلّی أحدكم فلیلبس نعلیه أو لیخلعها بین رجلیه ولایؤذي بهما غیره». [ابوداود و ابن ماجه]
«هنگامی که یکی از شما به نماز میایستند، کفشهایش را پوشیده (بگذارد) و یا دربیاورد و میان پاهای خودش قرار دهد و با گذاشتن کفشهایتان کنار دیگران، برای آنها ایجاد مزاحمت نکنید». [مسلم و احمد]
🔹گاهی با تأکید، دستور به پوشیدن کفشها میداد و میفرمود:
«خالفوا الیهود فإنّهم لا یصلّون في نعالهم ولا خفافهم»
«با یهود مخالفت کنید زیرا آنها با کفش و موزه نماز نمیخوانند (شما بخوانید).» [ابوداود و به تصحیح حاکم]
🔸یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز را با کفشهایش شروع نمود ولی در اثنای نماز، آنها را درآورد و همچنان به نماز ادامه داد. ابوسعید خدری رضی الله عنه چنین روایت میکند: روزی پشت سر پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز میخواندیم ایشان در اثنای نماز، کفشهایش را درآورد و به کناری نهاد. ما نیز به پیروی از آن حضرت کفشهایمان را درآوردیم. پس از نماز، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: چرا شما کفشهایتان را درآورید؟ گفتیم: چون شما کفشهایتان را درآوردید. پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: جبرئیل به من اطلاع داد که کفشهایت ناپاک است. سپس افزود: هرگاه یکی از شما وارد مسجد شد، به کفشهایش بنگرد اگر در آنها نجاستی مشاهده کرد آن را پاک کرد و سپس با آنها نماز بخواند. [ابوداود و ابن خزیمه]
🔹گاهی که پیامبر صلی الله علیه و سلم کفشهایش را برای ادای نماز، بیرون میآورد معمولاً آنها را سمت چپ خویش میگذاشت . و در این مورد به دیگران نیز میفرمود: هیچگاه کفشهایتان را سمت راست یا سمت چپ خویش، نگذارید مگر اینکه سمت چپ، در کنارتان کسی نباشد. (بهتر است) آنها را در میان پاهایتان بگذارید. [ابوداود و ابن خزیمه]
ادامه دارد ....
🔺 نماز خواندن با کفش:
🌻 پیامبر صلی الله علیه و سلم گاهی با کفش و گاهی بدون کفش، نماز میخواند . و این عمل را برای امتش مباح قرار داد و فرمود:
«إذا صلّی أحدكم فلیلبس نعلیه أو لیخلعها بین رجلیه ولایؤذي بهما غیره». [ابوداود و ابن ماجه]
«هنگامی که یکی از شما به نماز میایستند، کفشهایش را پوشیده (بگذارد) و یا دربیاورد و میان پاهای خودش قرار دهد و با گذاشتن کفشهایتان کنار دیگران، برای آنها ایجاد مزاحمت نکنید». [مسلم و احمد]
🔹گاهی با تأکید، دستور به پوشیدن کفشها میداد و میفرمود:
«خالفوا الیهود فإنّهم لا یصلّون في نعالهم ولا خفافهم»
«با یهود مخالفت کنید زیرا آنها با کفش و موزه نماز نمیخوانند (شما بخوانید).» [ابوداود و به تصحیح حاکم]
🔸یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز را با کفشهایش شروع نمود ولی در اثنای نماز، آنها را درآورد و همچنان به نماز ادامه داد. ابوسعید خدری رضی الله عنه چنین روایت میکند: روزی پشت سر پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز میخواندیم ایشان در اثنای نماز، کفشهایش را درآورد و به کناری نهاد. ما نیز به پیروی از آن حضرت کفشهایمان را درآوردیم. پس از نماز، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: چرا شما کفشهایتان را درآورید؟ گفتیم: چون شما کفشهایتان را درآوردید. پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: جبرئیل به من اطلاع داد که کفشهایت ناپاک است. سپس افزود: هرگاه یکی از شما وارد مسجد شد، به کفشهایش بنگرد اگر در آنها نجاستی مشاهده کرد آن را پاک کرد و سپس با آنها نماز بخواند. [ابوداود و ابن خزیمه]
🔹گاهی که پیامبر صلی الله علیه و سلم کفشهایش را برای ادای نماز، بیرون میآورد معمولاً آنها را سمت چپ خویش میگذاشت . و در این مورد به دیگران نیز میفرمود: هیچگاه کفشهایتان را سمت راست یا سمت چپ خویش، نگذارید مگر اینکه سمت چپ، در کنارتان کسی نباشد. (بهتر است) آنها را در میان پاهایتان بگذارید. [ابوداود و ابن خزیمه]
ادامه دارد ....
❤3
🕌 #شیوه_نماز_پیامبر ﷺ (7)
🔺 نماز خواندن بر روی منبر:
🌻یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم روی منبر نماز خواند (تا چگونگی خواندن نماز را به مسلمانان، بیاموزد) و کیفیت آن بدین صورت بود که ابتدا، روی منبر قرار گرفت و تکبیر گفت، مردم نیز تکبیر گفتند و اقتدا نمودند، سپس همان جا به رکوع رفت و بعد از اینکه سر از رکوع برداشت، (از منبر) پایین آمد و سجده نمود، آنگاه (برای رکعت دوم، به منبر) برگشت و در این رکعت نیز همان روش رکعت اول را در پیش گرفت تا اینکه نماز را به اتمام رساند سپس خطاب به مردم فرمود:
«یا أیّها النّاس! إنّي صنعت هذا لتأتمّوا بي ولتعلموا صلاتي»
«ای مردم! من چنین کردم تا شما به من اقتدا نموده و شیوه نماز مرا بیاموزید». [متفق علیه]
ادامه دارد ....
🔺 نماز خواندن بر روی منبر:
🌻یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم روی منبر نماز خواند (تا چگونگی خواندن نماز را به مسلمانان، بیاموزد) و کیفیت آن بدین صورت بود که ابتدا، روی منبر قرار گرفت و تکبیر گفت، مردم نیز تکبیر گفتند و اقتدا نمودند، سپس همان جا به رکوع رفت و بعد از اینکه سر از رکوع برداشت، (از منبر) پایین آمد و سجده نمود، آنگاه (برای رکعت دوم، به منبر) برگشت و در این رکعت نیز همان روش رکعت اول را در پیش گرفت تا اینکه نماز را به اتمام رساند سپس خطاب به مردم فرمود:
«یا أیّها النّاس! إنّي صنعت هذا لتأتمّوا بي ولتعلموا صلاتي»
«ای مردم! من چنین کردم تا شما به من اقتدا نموده و شیوه نماز مرا بیاموزید». [متفق علیه]
ادامه دارد ....
❤5
#روز ۱
او خواهد آمد.
گلهای رنگارنگ، حشرات کوچک و گیاهان گوناگون زمین را آراسته بودند. کودکان در دشت و صحرا میدویدند. پرندهها پرواز میکردند و رودها میخروشیدند؛ اما دنیا با همهی زیباییاش غمگین بود. روی زمین اتفاقات ناگوار و ناخوشایندی رخ میداد.
مردم، آفریدگار این زیباییها یعنی الله را از یاد برده بودند و به جای خدا چیزهای دیگری را میپرستیدند؛ چیزهایی مثل آتش، خورشید و گاو. آنان از اسباببازیهای سنگی و چوبی که به آنها بُت میگفتند به جای خدا یاری میخواستند. در حالی که آفرینندهی سنگ، آتش، چوب، گاو و خورشید، تنها الله بود و تنها او سزاوارِ پرستش و عبادت.
ثروتمندان، فقرا را اذیت میکردند. آنها دختربچهها را نمیخواستند. بینوایان را از خود میراندند؛ پیران را مسخره میکردند و بیماران، بیپرستار بودند. خلاصه کسی به آنان احترام نمیگذاشت و حق و حقوقی در کار نبود و این انسانهای نامهربان دنیا را تبدیل به جای تاریک و دشواری کرده بودند.
خداوندِ مهربان تا آن زمان برای راهنمایی انسانها پیامبرانِ بسیاری را فرستاده بود. پیامبران مردم را به بندگی الله فراخوانده و به مردم هشدار میدادند که از راه راست، نیکویی و درستی فاصله نگیرند اما مردم هر بار همواره از مسیر شیطان حرکت کرده و حرام و حلالِ پیامبران و امر و نهی ایشان را از یاد برده بودند.
بیش از پانصد سال از رسالت حضرت عیسی میگذشت. دنیا، پیامبری را انتظار میکشید که به بیدادیها و ستمگریها و بدیها «ایست!» بگوید.
آری او حتماً خواهد آمد و دادگری و آشتی و نکویی را با خود خواهد آورد.
اما این پیامبر مهربان کی خواهد آمد؟
او خواهد آمد.
گلهای رنگارنگ، حشرات کوچک و گیاهان گوناگون زمین را آراسته بودند. کودکان در دشت و صحرا میدویدند. پرندهها پرواز میکردند و رودها میخروشیدند؛ اما دنیا با همهی زیباییاش غمگین بود. روی زمین اتفاقات ناگوار و ناخوشایندی رخ میداد.
مردم، آفریدگار این زیباییها یعنی الله را از یاد برده بودند و به جای خدا چیزهای دیگری را میپرستیدند؛ چیزهایی مثل آتش، خورشید و گاو. آنان از اسباببازیهای سنگی و چوبی که به آنها بُت میگفتند به جای خدا یاری میخواستند. در حالی که آفرینندهی سنگ، آتش، چوب، گاو و خورشید، تنها الله بود و تنها او سزاوارِ پرستش و عبادت.
ثروتمندان، فقرا را اذیت میکردند. آنها دختربچهها را نمیخواستند. بینوایان را از خود میراندند؛ پیران را مسخره میکردند و بیماران، بیپرستار بودند. خلاصه کسی به آنان احترام نمیگذاشت و حق و حقوقی در کار نبود و این انسانهای نامهربان دنیا را تبدیل به جای تاریک و دشواری کرده بودند.
خداوندِ مهربان تا آن زمان برای راهنمایی انسانها پیامبرانِ بسیاری را فرستاده بود. پیامبران مردم را به بندگی الله فراخوانده و به مردم هشدار میدادند که از راه راست، نیکویی و درستی فاصله نگیرند اما مردم هر بار همواره از مسیر شیطان حرکت کرده و حرام و حلالِ پیامبران و امر و نهی ایشان را از یاد برده بودند.
بیش از پانصد سال از رسالت حضرت عیسی میگذشت. دنیا، پیامبری را انتظار میکشید که به بیدادیها و ستمگریها و بدیها «ایست!» بگوید.
آری او حتماً خواهد آمد و دادگری و آشتی و نکویی را با خود خواهد آورد.
اما این پیامبر مهربان کی خواهد آمد؟
❤2
#روز ۲ - کعبه، مرواریدِ جهان
زمان به دنیا آمدن پیامبر عزیزمان نزدیک بود. رئیس مکه، عبدالمطلب، از نوادگان حضرت ابراهیم بود. عبدالمطلب که در آینده به پدر بزرگی پیامبرمان تشرف مییافت، کعبه را بسیار دوست میداشت و برای نگهداری از آن بسیار تلاش میکرد و به خوبی از زائران کعبه پذیرایی مینمود.
کعبه، برای بسیاری از مردمان مقدس بود؛ زیرا نخستین عبادتگاه دنیا محسوب میشد. این بنای مقدس را نخستین پیامبر، یعنی حضرت آدم به دستور خدا بنا نهاد. از آن زمان صدها سال میگذشت. در اثر گذشت زمان دیوارهای کعبه فروریخته بود. اینبار، الله از ابراهیم و فرزندش اسماعیل خواست کعبه را از نو بسازند. به آن دو امر کرد جایگاهی برای اجتماع و عبادت مردم ساخته و آنان را به کعبه دعوت کنند. از همان روزگار، مردم احترامِ بسیاری به کعبه میگذاشتند. گرچه با گذشت زمان، دین ابراهیم به فراموشی سپرده شده بود اما اهمیت کعبه همچنان پابرجا مانده و مردمان بسیاری از راههای دور و نزدیک به زیارت کعبه میآمدند.
عشق و علاقه مردم به کعبه، برخی را آزار میداد. ابرهه، والی یمن، در رأس این جماعت بود. او میخواست مردم را از زیارت کعبه بازدارد. برای همین کلیسایی باشکوه بنا کرد و همه جای آن را با طلا آراست. سپس، مردم را به کلیسایش دعوت کرد. او میخواست مردم از این پس به جای کعبه به کلیسای او بیایند.
زمانی طولانی گذشت اما کسی به زیارت کلیسای پر زرق و برق ابرهه نیامد. از این رو، ابرهه عصبانی شد و تصمیم به نابودیِ کعبه گرفت. بیدرنگ مقدمات را فراهم آورد.
زمان به دنیا آمدن پیامبر عزیزمان نزدیک بود. رئیس مکه، عبدالمطلب، از نوادگان حضرت ابراهیم بود. عبدالمطلب که در آینده به پدر بزرگی پیامبرمان تشرف مییافت، کعبه را بسیار دوست میداشت و برای نگهداری از آن بسیار تلاش میکرد و به خوبی از زائران کعبه پذیرایی مینمود.
کعبه، برای بسیاری از مردمان مقدس بود؛ زیرا نخستین عبادتگاه دنیا محسوب میشد. این بنای مقدس را نخستین پیامبر، یعنی حضرت آدم به دستور خدا بنا نهاد. از آن زمان صدها سال میگذشت. در اثر گذشت زمان دیوارهای کعبه فروریخته بود. اینبار، الله از ابراهیم و فرزندش اسماعیل خواست کعبه را از نو بسازند. به آن دو امر کرد جایگاهی برای اجتماع و عبادت مردم ساخته و آنان را به کعبه دعوت کنند. از همان روزگار، مردم احترامِ بسیاری به کعبه میگذاشتند. گرچه با گذشت زمان، دین ابراهیم به فراموشی سپرده شده بود اما اهمیت کعبه همچنان پابرجا مانده و مردمان بسیاری از راههای دور و نزدیک به زیارت کعبه میآمدند.
عشق و علاقه مردم به کعبه، برخی را آزار میداد. ابرهه، والی یمن، در رأس این جماعت بود. او میخواست مردم را از زیارت کعبه بازدارد. برای همین کلیسایی باشکوه بنا کرد و همه جای آن را با طلا آراست. سپس، مردم را به کلیسایش دعوت کرد. او میخواست مردم از این پس به جای کعبه به کلیسای او بیایند.
زمانی طولانی گذشت اما کسی به زیارت کلیسای پر زرق و برق ابرهه نیامد. از این رو، ابرهه عصبانی شد و تصمیم به نابودیِ کعبه گرفت. بیدرنگ مقدمات را فراهم آورد.
❤2
Forwarded from خیاط وطراح پوشینه حجاب نور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حجاب
و ما امروز طلایهدار لشکر اسلام هستیم!💚💛
حجابِ زنِ مسلمان بسان بیرقِ لشکر مسلمانان در میدان نبرد است! در میدان کارزار هرگاه پرچم از دستِ علمدار بیفتد، نشان از شکستِ لشکریان است.🩷💙
پس خواهرم! ما امروز بیش از پیش، علمدار این لشکر خواهیم بود! جایگاه ما در قلبِ لشکر اسلام است، عزت و اقتدارِ آن وابسته به ماست که سمیهوار خم به ابرو نیاوریم و استقامت ورزیم، نباید لشکر اسلام از جانبِ ما تارومار شود، اگر علمدار باثبات و محکمی نباشیم و عَلَم اسلام که همان حجاب و عفاف است را نتوانیم برافراشته نگهداریم، قلبِ سپاهِ اسلام همراه با ما طعمِ تلخ شکست و مرگ را تجربه خواهند کرد!💯
هر یك از ما نباید جایگاه خودش را دست کم بگیرد و برای هر بهای ناچیزی آن را ترك کند!💕
امروز جایگاهِ ما با حفظِ حجاب تثبیت میشود، که نباید آن را به دست بادِ مسمومشدهای که از هر جهت میوزد بسپاریم، بایستی محکم آن را گرفت و سفت نگهداشت که قوت قلبِ سپاه با عَلَم ما پابرجاست!🤍❤️
شرکت کنندهی شماره9: Rashidi🫧
و ما امروز طلایهدار لشکر اسلام هستیم!💚💛
حجابِ زنِ مسلمان بسان بیرقِ لشکر مسلمانان در میدان نبرد است! در میدان کارزار هرگاه پرچم از دستِ علمدار بیفتد، نشان از شکستِ لشکریان است.🩷💙
پس خواهرم! ما امروز بیش از پیش، علمدار این لشکر خواهیم بود! جایگاه ما در قلبِ لشکر اسلام است، عزت و اقتدارِ آن وابسته به ماست که سمیهوار خم به ابرو نیاوریم و استقامت ورزیم، نباید لشکر اسلام از جانبِ ما تارومار شود، اگر علمدار باثبات و محکمی نباشیم و عَلَم اسلام که همان حجاب و عفاف است را نتوانیم برافراشته نگهداریم، قلبِ سپاهِ اسلام همراه با ما طعمِ تلخ شکست و مرگ را تجربه خواهند کرد!💯
هر یك از ما نباید جایگاه خودش را دست کم بگیرد و برای هر بهای ناچیزی آن را ترك کند!💕
امروز جایگاهِ ما با حفظِ حجاب تثبیت میشود، که نباید آن را به دست بادِ مسمومشدهای که از هر جهت میوزد بسپاریم، بایستی محکم آن را گرفت و سفت نگهداشت که قوت قلبِ سپاه با عَلَم ما پابرجاست!🤍❤️
شرکت کنندهی شماره9: Rashidi🫧
https://www.tg-me.com/poshinehejaba
❤3
🕌 #شیوه_نماز_پیامبر ﷺ (8)
🔺 وجوب ستره در نماز:
🌻 پیامبر صلی الله علیه و سلم چنان نزدیک ستره میایستاد، که فاصله ایشان با دیوار، به اندازۀ سه ذراع بود و هنگام سجده، این فاصله، به حدی میرسید که یک گوسفند میتوانست از آنجا عبور کند . و دائماً میفرمود:
«بدون اینکه سترهای در پیش رو داشته باشید، نماز نخوانید و نگذارید کسی از مقابل شما عبور کند، اگر اصرار ورزید (خواست از جلوی شما بگذرد) با او درگیر شوید زیرا شیطان همراه اوست». [احمد،بخاری، مسلم و ابن خزیمه]
🔹و میفرمود:
«هرگاه یکی از شما به سوی ستره نماز خواند، باید خودش را با آن (ستره) نزدیک کند تا شیطان نمازش را قطع نکند». [ابوداود]
🔸چه بسا پیامبر صلی الله علیه و سلم تلاش مینمود تا کنار ستونی که در مسجد بود، نماز بخواند . و اگر در فضای باز نماز میخواند، و سترهای وجود نداشت، نیزهای برای جلویش نصب میکرد و در حالی که مردم به ایشان اقتدا میکردند، به سوی آن، نماز میخواند . و گاهی شترش را میخواباند و از آن به عنوان ستره استفاده مینمود و نماز میخواند . البته این بدان معنی نیست که پیامبر صلی الله علیه و سلم در محل خواباندن شترها نماز میخواند، زیرا ایشان از خواندن نماز، در چنین محلهایی نهی فرموده است. [بخاری، مسلم و احمد]
🔹گاهیجهاز شتر را پیشرو میگذاشت و روبروی بلندیآخر آن میایستاد و نماز میگزارد. [مسلم و ابن خزیمه]
و در این مورد میفرمود:
«هرگاه یکی از شما چیزی به بلندی قسمت آخر جهاز شتر در مقابل خود قرار دهد، نماز بخواند چون عبور از ورای آن، ضرری ندارد». [مسلم و ابوداود]
🔸یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم درختی را به عنوان ستره قرار داد و به سوی آن، نماز خواند. [نسائی و احمد]
👈 گاهی تختخوابی را که عایشه رضی الله عنها روی آن و زیر لحافی دراز کشیده بود، ستره قرار میداد. [متفق علیه]
🔹پیامبر صلی الله علیه و سلم به هیچوجه اجازه نمیداد (کسی یا) چیزی از میان او و سترهاش عبور کند، چنانکه یک مرتبه گوسفندی خواست از مقابل ایشان عبور کند، پیامبر ﷺ (در حال نماز) خودش را آنقدر به دیوار نزدیک کرد که شکم مبارکش به دیوار چسبید و گوسفند از پشت سر ایشان عبور کرد. [ابن خزیمه و طبرانی]
🌻 یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم در نماز فرض، دست راست خود را به صورت حلقه به سینه مبارک خود چسبانید، پس از اتمام نماز، صحابه به عرض کردند: مگر حکم جدیدی برای نماز آمد؟ فرمود: خیر، بلکه شیطان میخواست از مقابل من عبور کند، من گردنش را طوری فشار دادم که سردی زبانش را بر روی دستم احساس نمودم، سوگند به خدا! اگر به خاطر برادرم سلیمان علیه السلامکه تسلط بر جنها از معجزات ویژهاش به شمار میرود، نمیبود، او را به یکی از ستونهای مسجد میبستم تا بچههای مدینه او را بگیرند و در کوچههای شهر بگردانند. پس تا حد امکان نگذارید کسی میان شما و قبله، حائل گردد. [رواه احمد]
🔹همچنین پیامبر صلی الله علیه و سلم در این مورد فرموده است: هرگاه یکی از شما برای ادای نماز، سترهای بگذارد تا مردم نتوانند از مقابل او عبور کنند، با وجود این اگر کسی خواست از میان او و سترهاش عبور کند، با زدن دست بر سینهاش، او را باز دارد. (و در روایتی چنین آمده است: که تا دو بار او را از این کار منع کند) اگر باز نایستاد، این بار به شدت او را از مقابل خود دور کند زیرا او شیطانی بیش نیست. [متفق علیه]
🔸و نیز فرموده است:
«کسی که از مقابل نمازگزار عبور میکند اگر میدانست که چه جرم بزرگی مرتکب میشود، چهل (روز یا سال) همان جا میایستاد ولی از جلوی نمازگزار، عبور نمیکرد». [متفق علیه]
ادامه دارد ....
🔺 وجوب ستره در نماز:
🌻 پیامبر صلی الله علیه و سلم چنان نزدیک ستره میایستاد، که فاصله ایشان با دیوار، به اندازۀ سه ذراع بود و هنگام سجده، این فاصله، به حدی میرسید که یک گوسفند میتوانست از آنجا عبور کند . و دائماً میفرمود:
«بدون اینکه سترهای در پیش رو داشته باشید، نماز نخوانید و نگذارید کسی از مقابل شما عبور کند، اگر اصرار ورزید (خواست از جلوی شما بگذرد) با او درگیر شوید زیرا شیطان همراه اوست». [احمد،بخاری، مسلم و ابن خزیمه]
🔹و میفرمود:
«هرگاه یکی از شما به سوی ستره نماز خواند، باید خودش را با آن (ستره) نزدیک کند تا شیطان نمازش را قطع نکند». [ابوداود]
🔸چه بسا پیامبر صلی الله علیه و سلم تلاش مینمود تا کنار ستونی که در مسجد بود، نماز بخواند . و اگر در فضای باز نماز میخواند، و سترهای وجود نداشت، نیزهای برای جلویش نصب میکرد و در حالی که مردم به ایشان اقتدا میکردند، به سوی آن، نماز میخواند . و گاهی شترش را میخواباند و از آن به عنوان ستره استفاده مینمود و نماز میخواند . البته این بدان معنی نیست که پیامبر صلی الله علیه و سلم در محل خواباندن شترها نماز میخواند، زیرا ایشان از خواندن نماز، در چنین محلهایی نهی فرموده است. [بخاری، مسلم و احمد]
🔹گاهیجهاز شتر را پیشرو میگذاشت و روبروی بلندیآخر آن میایستاد و نماز میگزارد. [مسلم و ابن خزیمه]
و در این مورد میفرمود:
«هرگاه یکی از شما چیزی به بلندی قسمت آخر جهاز شتر در مقابل خود قرار دهد، نماز بخواند چون عبور از ورای آن، ضرری ندارد». [مسلم و ابوداود]
🔸یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم درختی را به عنوان ستره قرار داد و به سوی آن، نماز خواند. [نسائی و احمد]
👈 گاهی تختخوابی را که عایشه رضی الله عنها روی آن و زیر لحافی دراز کشیده بود، ستره قرار میداد. [متفق علیه]
🔹پیامبر صلی الله علیه و سلم به هیچوجه اجازه نمیداد (کسی یا) چیزی از میان او و سترهاش عبور کند، چنانکه یک مرتبه گوسفندی خواست از مقابل ایشان عبور کند، پیامبر ﷺ (در حال نماز) خودش را آنقدر به دیوار نزدیک کرد که شکم مبارکش به دیوار چسبید و گوسفند از پشت سر ایشان عبور کرد. [ابن خزیمه و طبرانی]
🌻 یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم در نماز فرض، دست راست خود را به صورت حلقه به سینه مبارک خود چسبانید، پس از اتمام نماز، صحابه به عرض کردند: مگر حکم جدیدی برای نماز آمد؟ فرمود: خیر، بلکه شیطان میخواست از مقابل من عبور کند، من گردنش را طوری فشار دادم که سردی زبانش را بر روی دستم احساس نمودم، سوگند به خدا! اگر به خاطر برادرم سلیمان علیه السلامکه تسلط بر جنها از معجزات ویژهاش به شمار میرود، نمیبود، او را به یکی از ستونهای مسجد میبستم تا بچههای مدینه او را بگیرند و در کوچههای شهر بگردانند. پس تا حد امکان نگذارید کسی میان شما و قبله، حائل گردد. [رواه احمد]
🔹همچنین پیامبر صلی الله علیه و سلم در این مورد فرموده است: هرگاه یکی از شما برای ادای نماز، سترهای بگذارد تا مردم نتوانند از مقابل او عبور کنند، با وجود این اگر کسی خواست از میان او و سترهاش عبور کند، با زدن دست بر سینهاش، او را باز دارد. (و در روایتی چنین آمده است: که تا دو بار او را از این کار منع کند) اگر باز نایستاد، این بار به شدت او را از مقابل خود دور کند زیرا او شیطانی بیش نیست. [متفق علیه]
🔸و نیز فرموده است:
«کسی که از مقابل نمازگزار عبور میکند اگر میدانست که چه جرم بزرگی مرتکب میشود، چهل (روز یا سال) همان جا میایستاد ولی از جلوی نمازگزار، عبور نمیکرد». [متفق علیه]
ادامه دارد ....
❤2
پیامـبر اسلام صلى الله عليه و سلم فرمودند:
هرکس روزانه صد بار بگوید: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ» گناهان وی بخشیده می شود هرچند به اندازه ی کف روی دریا باشند".
في يومٍ به این معنا که حتما در روز
خوانده شود یا در صبح و در شامگاه 🤍✅
فوروارد و پخـش کردن این پست
ثواب جاریـه برای شما دارید
و قطعا در اعمال شما تاثیر دارد
پس شریک باشیم ❤️
هرکس روزانه صد بار بگوید: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ» گناهان وی بخشیده می شود هرچند به اندازه ی کف روی دریا باشند".
في يومٍ به این معنا که حتما در روز
خوانده شود یا در صبح و در شامگاه 🤍✅
فوروارد و پخـش کردن این پست
ثواب جاریـه برای شما دارید
و قطعا در اعمال شما تاثیر دارد
پس شریک باشیم ❤️
❤2
Forwarded from لیست کانال های اسلامـــــی اهل سنت via @oj12bot
♡بســــــــــــــــم الله الرحمن الرحيم ️️♡
(وَ لاٰ تَحْسَبَنَّ اَللّٰهَ غٰافِلاً عَمّٰا يَعْمَلُ اَلظّٰالِمُونَ ۴۲/ابراهیم)
❥︎اللهم_انصر_اخواننا_فی_فلسطین❥︎
I❥︎گــروه_انــــس❥︎I
•┈┈••❥••••••••••••••••❥••┈┈•
@tab_ahlesunnat
@Motakhallefin_channel
•┈┈••❥••••••••••••••••❥••┈┈•
(وَ لاٰ تَحْسَبَنَّ اَللّٰهَ غٰافِلاً عَمّٰا يَعْمَلُ اَلظّٰالِمُونَ ۴۲/ابراهیم)
❥︎اللهم_انصر_اخواننا_فی_فلسطین❥︎
I❥︎گــروه_انــــس❥︎I
•┈┈••❥••••••••••••••••❥••┈┈•
@tab_ahlesunnat
@Motakhallefin_channel
•┈┈••❥••••••••••••••••❥••┈┈•
Forwarded from 🌺「 " ساخت بنر شیشه ای " 」🌺
🕊فروشگاه قرآن | تسبیح | ذکرشمار | کتاب
▫️اینجا متنوع ترین ها رو داریم
⚡️با بهترین کیفیت و قیمت
🔹ارسال سریع به تمام نقاط ایران👇
➜ @quran_zekrr ♡჻ᭂ࿐
▫️اینجا متنوع ترین ها رو داریم
⚡️با بهترین کیفیت و قیمت
🔹ارسال سریع به تمام نقاط ایران👇
➜ @quran_zekrr ♡჻ᭂ࿐
❤2👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قدم زدن به سوی مسجد ،سبب محو گناهان
و افزایش درجه در نزد اللّٰه متعال 🌿✨
رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هرکس، در خانهاش وضو نماید. سپس بسوی خانهای از خانههای اللّٰه برود تا فرضی از فرایض اللّٰه را ادا نماید، یک گامش باعث ریختن گناهی میگردد وگام دیگرش باعث رفع درجهای میشود»
و افزایش درجه در نزد اللّٰه متعال 🌿✨
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم: «مَنْ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ مَشَى إِلَى بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ اللَّهِ، لِيَقْضِيَ فَرِيضَةً مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ، كَانَتْ خَطْوَتَاهُ إِحْدَاهُمَا تَحُطُّ خَطِيئَةً، وَالأُخْرَى تَرْفَعُ دَرَجَةً». 📚(مسلم/666)
رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هرکس، در خانهاش وضو نماید. سپس بسوی خانهای از خانههای اللّٰه برود تا فرضی از فرایض اللّٰه را ادا نماید، یک گامش باعث ریختن گناهی میگردد وگام دیگرش باعث رفع درجهای میشود»
❤7
سلام عزیزان، وقتتون بخیر.
آنلاین شاپهای زیر ، مدیریتش با ادمین خودمونه.
چون به قیمت تولیدی هستن و قیمتشون نسبت به بازار خیلی مناسب تره، گفتم لینک کانالا رو براتون بذار ، تو هر کدوم دوست داشتین عضو بشین و اگه مایل به خرید بودین، با خیال راحت سفارش بدین.
چون تازه تاسیس شدن، آمارشون فعلا کمه،به امید خدا که بتونیم با حمایت و ورود شما ارتقا بدیم...
جزاکم الله خیرا کثیرا ♥️
🌿⚡️🌿⚡️🌿
مزون حجاب و عبا/ ارسال رایگان
@mezun_hijab
ترندی شاپ (ساعت،بدلیجات،گیره مو،پک کادو)
@shap_trend
کیف و کفش مدرن
@bag_shapp
لباس بچگانه،نوزادی،مردانه
@lebas_bnm
لباس زنانه(خانگی_راحتی_بیرونی)
@lebaas_shiikk
🌿⚡️🌿⚡️🌿
آنلاین شاپهای زیر ، مدیریتش با ادمین خودمونه.
چون به قیمت تولیدی هستن و قیمتشون نسبت به بازار خیلی مناسب تره، گفتم لینک کانالا رو براتون بذار ، تو هر کدوم دوست داشتین عضو بشین و اگه مایل به خرید بودین، با خیال راحت سفارش بدین.
چون تازه تاسیس شدن، آمارشون فعلا کمه،به امید خدا که بتونیم با حمایت و ورود شما ارتقا بدیم...
جزاکم الله خیرا کثیرا ♥️
🌿⚡️🌿⚡️🌿
مزون حجاب و عبا/ ارسال رایگان
@mezun_hijab
ترندی شاپ (ساعت،بدلیجات،گیره مو،پک کادو)
@shap_trend
کیف و کفش مدرن
@bag_shapp
لباس بچگانه،نوزادی،مردانه
@lebas_bnm
لباس زنانه(خانگی_راحتی_بیرونی)
@lebaas_shiikk
🌿⚡️🌿⚡️🌿
Forwarded from بنرررررر
کتابفروشی آنلاین | دنیایی از کتابهای متنوع.
کتاب بخرید، کتاب بخوانید، لذت ببرید.
انتخاب کتاب با شما، ارسال با ما.
کتابهای جدید و پرفروش در راه است.
بهترین کتابها با بهترین قیمت.
https://www.tg-me.com/Selmas_Book_Store
کتاب بخرید، کتاب بخوانید، لذت ببرید.
انتخاب کتاب با شما، ارسال با ما.
کتابهای جدید و پرفروش در راه است.
بهترین کتابها با بهترین قیمت.
https://www.tg-me.com/Selmas_Book_Store
بنرررررر
کتابفروشی آنلاین | دنیایی از کتابهای متنوع. کتاب بخرید، کتاب بخوانید، لذت ببرید. انتخاب کتاب با شما، ارسال با ما. کتابهای جدید و پرفروش در راه است. بهترین کتابها با بهترین قیمت. https://www.tg-me.com/Selmas_Book_Store
وجودتون برکت کانال ماست باحضورتون ازممون حمایت کنین عضو بشین
#کاناله_ادمین
#کاناله_ادمین
Forwarded from 📿 ذاکـرین الله 📿 (♡آروم دلم خدا♡)
♥️عزیــزان شما به فــرستادن ده #صلوات به جمال نورانــی و مبارک رســـول اللهﷺاز طـرف این کانــال دعوت شدیــد...
.
👇🏼دهانـــتان را خوشبـــو کنید
.
👇🏼دهانـــتان را خوشبـــو کنید
Anonymous Poll
91%
⚡️ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒِِﷺ
80%
⚡️ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒِِﷺ
79%
⚡️ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒِِﷺ
78%
⚡️ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒِِﷺ
78%
⚡️ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒِِﷺ
80%
⚡️ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒِِﷺ
80%
⚡️ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒِِﷺ
80%
⚡️ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒِِﷺ
79%
⚡️ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒِِﷺ
81%
⚡️ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒِِﷺ
Forwarded from دعا و تسبیح گویان📿
السلام علیکم در خواست دعا دارم برای خواهرم مشکلاتی دارن دعا کنید ازین مشکلات هرچه زودتر راحت بشن و خواسته ای دارن ک ب امید خدا به خواستشون برسن
Anonymous Poll
86%
آمین یا رب 🧕🏻
14%
ثم آمین 🙋🏻
Forwarded from دعا و تسبیح گویان📿
السلام علیکم مدیر کانال هستم درخواست دعا دارم مشکلاتی دارم دعا کنید به امید الله این مشکلاتم زودتر تموم بشه و اینکه حتما برام دعا کنید خداوند مهربان بعد ۱۶سال بهم اولاد صالح عنایت کنه و این انتظار به پایان برسه
Anonymous Poll
79%
آمین یا رب العالمین 🙋🏻
21%
ثم آمین🧕🏻
👍2
#روز ۳
صاحبِ کعبه
ابرهه برای ویرانی کعبه سپاهی نیرومند را فراهم آورد. صبحگاهان با سپاهش عازم مکه شد. ابرهه در سپاه خود، فیلهای بزرگی داشت که از سرزمینهای دور آورده بود. ابرهه آنها را با پارچههای ابریشمیِ رنگارنگ آراسته بود. نیرومندترینشان محمود نام داشت، محمود با هر گامش زمین را میلرزاند و پیش میرفت. ابرهه یقین داشت که محمود با حملهای کعبه را ویران خواهد کرد.
با رسیدن سپاه به مکه، گروهی از سربازان ابرهه اموال مکیان را به تاراج بردند. در میان این اموال دویست شتر عبدالمطلب نیز بود.
کعبه، همچون مرواریدی زیبا از دور پیدا بود. ابرهه خواست پیش از ورود به شهر با رهبر مکه دیدار کند. پس عبدالمطلب را فراخواند و به او گفت که فقط به قصد ویرانی کعبه آمده است و اگر کسی با او مقابله نکند خونی ریخته نخواهد شد. ابرهه از عبدالمطلب پرسید: «آیا خواستهای از ما داری؟»
عبدالمطلب گفت:
«سربازانت دویست شترم را بردهاند. دستور بده آنها را به من برگردانند!».
ابرهه از این پاسخ شگفتزده شد و با لحنی تحقیر آمیز به عبدالمطلب گفت:
«انتظار داشتم از من بخواهی کعبه را ویران نکنم اما میبینم به فکر شتران خودت هستی! گمان میکردم تو رهبر بزرگی باشی و به فکر شهر و مکه باشی ولی معلوم شد اشتباه میکردم».
عبدالمطلب به او گفت:
«من فقط صاحب شترها هستم و تنها مسئولیت مراقبت از آنها با من است. صاحب کعبه هم الله است و بیگمان خودش آن را حفظ خواهد کرد».
ابرهه با شنیدن این پاسخ به شدت عصبانی شد و گفت:
«خدا در مقابل من نمیتواند موفق شود».
عبدالمطلب با گفتنِ «خواهیم دید» شترهایش را برداشت و به مکه بازگشت.
عبدالمطلب به کعبه میرود و به دعا میپردازد: «خدایا! بندهات از مالش محافظت کرد تو هم از خانهات محافظت کن». سپس از مردم مکه خواست شهر را تخلیه کنند و خود نیز با ایشان به سمت تپههای مکه حرکت کرد. مردم مکه همگی به آنجا رفتند و از آنجا میتوانستند همه وقایع را ببینند.
صاحبِ کعبه
ابرهه برای ویرانی کعبه سپاهی نیرومند را فراهم آورد. صبحگاهان با سپاهش عازم مکه شد. ابرهه در سپاه خود، فیلهای بزرگی داشت که از سرزمینهای دور آورده بود. ابرهه آنها را با پارچههای ابریشمیِ رنگارنگ آراسته بود. نیرومندترینشان محمود نام داشت، محمود با هر گامش زمین را میلرزاند و پیش میرفت. ابرهه یقین داشت که محمود با حملهای کعبه را ویران خواهد کرد.
با رسیدن سپاه به مکه، گروهی از سربازان ابرهه اموال مکیان را به تاراج بردند. در میان این اموال دویست شتر عبدالمطلب نیز بود.
کعبه، همچون مرواریدی زیبا از دور پیدا بود. ابرهه خواست پیش از ورود به شهر با رهبر مکه دیدار کند. پس عبدالمطلب را فراخواند و به او گفت که فقط به قصد ویرانی کعبه آمده است و اگر کسی با او مقابله نکند خونی ریخته نخواهد شد. ابرهه از عبدالمطلب پرسید: «آیا خواستهای از ما داری؟»
عبدالمطلب گفت:
«سربازانت دویست شترم را بردهاند. دستور بده آنها را به من برگردانند!».
ابرهه از این پاسخ شگفتزده شد و با لحنی تحقیر آمیز به عبدالمطلب گفت:
«انتظار داشتم از من بخواهی کعبه را ویران نکنم اما میبینم به فکر شتران خودت هستی! گمان میکردم تو رهبر بزرگی باشی و به فکر شهر و مکه باشی ولی معلوم شد اشتباه میکردم».
عبدالمطلب به او گفت:
«من فقط صاحب شترها هستم و تنها مسئولیت مراقبت از آنها با من است. صاحب کعبه هم الله است و بیگمان خودش آن را حفظ خواهد کرد».
ابرهه با شنیدن این پاسخ به شدت عصبانی شد و گفت:
«خدا در مقابل من نمیتواند موفق شود».
عبدالمطلب با گفتنِ «خواهیم دید» شترهایش را برداشت و به مکه بازگشت.
عبدالمطلب به کعبه میرود و به دعا میپردازد: «خدایا! بندهات از مالش محافظت کرد تو هم از خانهات محافظت کن». سپس از مردم مکه خواست شهر را تخلیه کنند و خود نیز با ایشان به سمت تپههای مکه حرکت کرد. مردم مکه همگی به آنجا رفتند و از آنجا میتوانستند همه وقایع را ببینند.
❤5