This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«من ظنّ بالله خيراً فلن يخيب الله ظنه، ومن شكر الله على نعمه زاده الله من فضله، ومن توكل على الله فهو كافيه وحسبه»
هرکسی که به خدا گمان نیکو داشته باشد از خدا ناامید نخواهد شد و هر که خدا را به خاطر نعماتش شکر کند ، خداوند برای او فضلش را زیاد می کند و هر که به خدا توکل کند، او کافی است و برایش کفایت میکند
#Muftimenk 🎙
هرکسی که به خدا گمان نیکو داشته باشد از خدا ناامید نخواهد شد و هر که خدا را به خاطر نعماتش شکر کند ، خداوند برای او فضلش را زیاد می کند و هر که به خدا توکل کند، او کافی است و برایش کفایت میکند
#Muftimenk 🎙
[ اَز دعـاهای مهم در نماز ] 🛡
دعاي بعد از تشهدِ آخر و قبل از سلام ( پایان نماز)
اللّهُـمَّ إِنِّـي أَعـوذُ بِكَ مِـنْ عَذابِ القَـبْر، وَمِـنْ عَذابِ جَهَـنَّم، وَمِـنْ فِتْـنَةِ المَحْـيا وَالمَمـات، وَمِـنْ شَـرِّ فِتْـنَةِ المَسيحِ الدَّجّال.
پروردگارا! از عذاب قبر و عذاب دوزخ، فتنۀ زندگى و مرگ، و فتنۀ مسیح دجّال به تو پناه مى برم
« در این دوره بسیار این دعا مهم هست و حتما یاد بگیرید و به اطرافیان و کسانی که نماز میخوانند آموزش دهید »
📚صحیح بخاري، ٢/ ١٠٢، رقم ١٣٧٧،
📚 صحیح مسلم، ١/ ٤١٢، رقم ٥٨٨، ولفظ لمسلم.
دعاي بعد از تشهدِ آخر و قبل از سلام ( پایان نماز)
اللّهُـمَّ إِنِّـي أَعـوذُ بِكَ مِـنْ عَذابِ القَـبْر، وَمِـنْ عَذابِ جَهَـنَّم، وَمِـنْ فِتْـنَةِ المَحْـيا وَالمَمـات، وَمِـنْ شَـرِّ فِتْـنَةِ المَسيحِ الدَّجّال.
پروردگارا! از عذاب قبر و عذاب دوزخ، فتنۀ زندگى و مرگ، و فتنۀ مسیح دجّال به تو پناه مى برم
« در این دوره بسیار این دعا مهم هست و حتما یاد بگیرید و به اطرافیان و کسانی که نماز میخوانند آموزش دهید »
📚صحیح بخاري، ٢/ ١٠٢، رقم ١٣٧٧،
📚 صحیح مسلم، ١/ ٤١٢، رقم ٥٨٨، ولفظ لمسلم.
Forwarded from وَصْفْ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«آنکه دیدار الله را دوست بدارد، الله نیز دیدار او را دوست خواهد داشت و آنکه دیدار الله را بد بدارد، الله نیز دیدار او را ناپسند خواهد داشت»
مادرمان عایشه رضی الله عنها میفرماید:
پرسیدم: ای پیامبر خدا، آیا این بد داشتن مرگ است؟ چرا که ما همه مرگ را بد میداریم! (یعنی کسی مرگ را دوست ندارد). فرمود:
«اینگونه نیست، اما مؤمن چون وی را به رحمت و خشنودی و بهشت الله بشارت دهند، دیدار الله را دوست میدارد و الله نیز دیدار او را دوست خواهد داشت، و کافر چون وی را به عذاب الله و خشم او بشارت دهند، دیدار الله را بد میدارد، پس الله نیز دیدار او را ناپسند خواهد داشت»
به روایت بخاری (۶۵۰۷) و مسلم (۲۶۸۴)
«آنکه دیدار الله را دوست بدارد، الله نیز دیدار او را دوست خواهد داشت و آنکه دیدار الله را بد بدارد، الله نیز دیدار او را ناپسند خواهد داشت»
مادرمان عایشه رضی الله عنها میفرماید:
پرسیدم: ای پیامبر خدا، آیا این بد داشتن مرگ است؟ چرا که ما همه مرگ را بد میداریم! (یعنی کسی مرگ را دوست ندارد). فرمود:
«اینگونه نیست، اما مؤمن چون وی را به رحمت و خشنودی و بهشت الله بشارت دهند، دیدار الله را دوست میدارد و الله نیز دیدار او را دوست خواهد داشت، و کافر چون وی را به عذاب الله و خشم او بشارت دهند، دیدار الله را بد میدارد، پس الله نیز دیدار او را ناپسند خواهد داشت»
به روایت بخاری (۶۵۰۷) و مسلم (۲۶۸۴)
Forwarded from از دست نده پیشنهادی ویژه ست😳😯
نمیدونم ادمینش کیه ولی خیییییلی قشنگ مینویسه... 😍💙
من که هروقت میخوام یه متن قشنگ استوری کنم از اینجا برمیدارم متناش بشدت زیبا و مودن:)))
🌱🌻💭@taskine_del
🌙✨@taskine_del
من که هروقت میخوام یه متن قشنگ استوری کنم از اینجا برمیدارم متناش بشدت زیبا و مودن:)))
🌱🌻💭@taskine_del
🌙✨@taskine_del
Forwarded from فانوس
دو شب پیش زنگ خونهمون رو زدن
در رو که باز کردم دیدم یه زن و شوهر همسایهمون هستن،
گفتن : کاک فلان خونهست(داداشم رو میگفت) گفتم: نه
بعدش گفت پس بی زحمت یه لحظه خودت بیا یه کاری داریم
رفتم بیرون دیدم یه کاغذ دستشه و در حالیکه رنگش پریده بود و دستاش میلرزید گفت: این دعا رو تو خونهمون پیدا کردم ولی حماقت کردم بازش کردم به نظرت چیکار کنم؟ ممکنه خطر داشته باشه؟
منم این وسط عین یه سیستم ویندوز پریده فقط نگاشون میکردم و میگفتم نمیدونم والا
واقعا هم نمیدونستم چی بگم، هیچکدومشون اهل نماز و دین نبودن که هیچ حتی اهل حرام و قاچاق و اینا هم بودن
این وسط اگه میگفتم نماز بخونید و اذکار صبح و شب رو بخونید احتمالا تسمه تایم پاره میکردن
این وسط زنش هی میگفت کاک فلان بی زحمت شما هم یه نگاه بندازید بهش
نگاه که کردم دیدم آیههای قرآن رو درهم برهم و بدون نقطه نوشتن داخلش
بعدش گیر داده بود میگفت ببین اسم کسی که این طلسم رو تو خونهمون گذاشته داخلش نوشته نشده، گفتم نه، خیلی پیگیر این مسئله بود ظاهرا داشت سعی میکرد تو این اوضاع پای یکی رو وسط بکشه😁
گفتن چیکار کنیم؟ طبق معمول گفتم نمیدونم باید ببرید واسه ماموستای روستا اون بهتر میدونه
پسره با ترس گفت پس میرم پیش اون، زنش گیر داده بود منم میام، اونم میگفت نباید بیای، خلاصه یه وضعی بود نصف شبی
بدجور ترسیده بودن، منم همش سعی میکردم بهش بفهمونم که اینقدر ازش نترسن و این ترس رو به خودشون تلقین نکنن ولی خب بی فایده بود
خداحافظی کردن و رفتن سمت خونه ماموستا ...
فرداش که مزرعه بودیم مامانم زنگ زد گفت اون همسایهمون تصادف کرده و رفته زیر یه ده چرخ و سر و شونه و پاهاش شکسته و الان هم بیمارستان بستریه باید تحت عمل جراحی قراربگیره!
طبق اخبار واصله از نانوایی روستا ظاهرا صبحش با زنش دعواش شده بعد زده بیرون و رفته زیر ده چرخ(نانوایی روستامون نقش بیبیسی رو داره تمام اخبار دسته اول روستا اونجا ردوبدل میشه)
خواستم زنگ بزنم به ماموستا بگم انگار به جای باطل کردن واسش فعالش کردی😁
#خاطرات #فانوس
در رو که باز کردم دیدم یه زن و شوهر همسایهمون هستن،
گفتن : کاک فلان خونهست(داداشم رو میگفت) گفتم: نه
بعدش گفت پس بی زحمت یه لحظه خودت بیا یه کاری داریم
رفتم بیرون دیدم یه کاغذ دستشه و در حالیکه رنگش پریده بود و دستاش میلرزید گفت: این دعا رو تو خونهمون پیدا کردم ولی حماقت کردم بازش کردم به نظرت چیکار کنم؟ ممکنه خطر داشته باشه؟
منم این وسط عین یه سیستم ویندوز پریده فقط نگاشون میکردم و میگفتم نمیدونم والا
واقعا هم نمیدونستم چی بگم، هیچکدومشون اهل نماز و دین نبودن که هیچ حتی اهل حرام و قاچاق و اینا هم بودن
این وسط اگه میگفتم نماز بخونید و اذکار صبح و شب رو بخونید احتمالا تسمه تایم پاره میکردن
این وسط زنش هی میگفت کاک فلان بی زحمت شما هم یه نگاه بندازید بهش
نگاه که کردم دیدم آیههای قرآن رو درهم برهم و بدون نقطه نوشتن داخلش
بعدش گیر داده بود میگفت ببین اسم کسی که این طلسم رو تو خونهمون گذاشته داخلش نوشته نشده، گفتم نه، خیلی پیگیر این مسئله بود ظاهرا داشت سعی میکرد تو این اوضاع پای یکی رو وسط بکشه😁
گفتن چیکار کنیم؟ طبق معمول گفتم نمیدونم باید ببرید واسه ماموستای روستا اون بهتر میدونه
پسره با ترس گفت پس میرم پیش اون، زنش گیر داده بود منم میام، اونم میگفت نباید بیای، خلاصه یه وضعی بود نصف شبی
بدجور ترسیده بودن، منم همش سعی میکردم بهش بفهمونم که اینقدر ازش نترسن و این ترس رو به خودشون تلقین نکنن ولی خب بی فایده بود
خداحافظی کردن و رفتن سمت خونه ماموستا ...
فرداش که مزرعه بودیم مامانم زنگ زد گفت اون همسایهمون تصادف کرده و رفته زیر یه ده چرخ و سر و شونه و پاهاش شکسته و الان هم بیمارستان بستریه باید تحت عمل جراحی قراربگیره!
طبق اخبار واصله از نانوایی روستا ظاهرا صبحش با زنش دعواش شده بعد زده بیرون و رفته زیر ده چرخ(نانوایی روستامون نقش بیبیسی رو داره تمام اخبار دسته اول روستا اونجا ردوبدل میشه)
خواستم زنگ بزنم به ماموستا بگم انگار به جای باطل کردن واسش فعالش کردی😁
#خاطرات #فانوس
Forwarded from فانوس
قرآن و احادیث رسول اللهﷺ
دو شب پیش زنگ خونهمون رو زدن در رو که باز کردم دیدم یه زن و شوهر همسایهمون هستن، گفتن : کاک فلان خونهست(داداشم رو میگفت) گفتم: نه بعدش گفت پس بی زحمت یه لحظه خودت بیا یه کاری داریم رفتم بیرون دیدم یه کاغذ دستشه و در حالیکه رنگش پریده بود و دستاش میلرزید…
ولی چیزی که عجیبه اینه که مردمی در حالت نرمال نه چیزی از دین و خدا میدونن و حتی در بیشتر مواقع سعی میکنن شعائر دینی رو هم زیرسؤال ببرن و به مرحلهی انکار وجود خدا هم میرسن اینطور مواقع یاد دین و ماموستا و دعا میفتن
یعنی نگرششون به همه چی برعکسه، یقینی و باوری رو که باید به خدا داشته باشن رو رها کردن و به جای اون با تمام یقین و باورشون افتادن دنبال دعانویس و طلسم و ..
یعنی نگرششون به همه چی برعکسه، یقینی و باوری رو که باید به خدا داشته باشن رو رها کردن و به جای اون با تمام یقین و باورشون افتادن دنبال دعانویس و طلسم و ..
🕌 #شیوه_نماز_پیامبر ﷺ (6)
🔺 نماز خواندن با کفش:
🌻 پیامبر صلی الله علیه و سلم گاهی با کفش و گاهی بدون کفش، نماز میخواند . و این عمل را برای امتش مباح قرار داد و فرمود:
«إذا صلّی أحدكم فلیلبس نعلیه أو لیخلعها بین رجلیه ولایؤذي بهما غیره». [ابوداود و ابن ماجه]
«هنگامی که یکی از شما به نماز میایستند، کفشهایش را پوشیده (بگذارد) و یا دربیاورد و میان پاهای خودش قرار دهد و با گذاشتن کفشهایتان کنار دیگران، برای آنها ایجاد مزاحمت نکنید». [مسلم و احمد]
🔹گاهی با تأکید، دستور به پوشیدن کفشها میداد و میفرمود:
«خالفوا الیهود فإنّهم لا یصلّون في نعالهم ولا خفافهم»
«با یهود مخالفت کنید زیرا آنها با کفش و موزه نماز نمیخوانند (شما بخوانید).» [ابوداود و به تصحیح حاکم]
🔸یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز را با کفشهایش شروع نمود ولی در اثنای نماز، آنها را درآورد و همچنان به نماز ادامه داد. ابوسعید خدری رضی الله عنه چنین روایت میکند: روزی پشت سر پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز میخواندیم ایشان در اثنای نماز، کفشهایش را درآورد و به کناری نهاد. ما نیز به پیروی از آن حضرت کفشهایمان را درآوردیم. پس از نماز، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: چرا شما کفشهایتان را درآورید؟ گفتیم: چون شما کفشهایتان را درآوردید. پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: جبرئیل به من اطلاع داد که کفشهایت ناپاک است. سپس افزود: هرگاه یکی از شما وارد مسجد شد، به کفشهایش بنگرد اگر در آنها نجاستی مشاهده کرد آن را پاک کرد و سپس با آنها نماز بخواند. [ابوداود و ابن خزیمه]
🔹گاهی که پیامبر صلی الله علیه و سلم کفشهایش را برای ادای نماز، بیرون میآورد معمولاً آنها را سمت چپ خویش میگذاشت . و در این مورد به دیگران نیز میفرمود: هیچگاه کفشهایتان را سمت راست یا سمت چپ خویش، نگذارید مگر اینکه سمت چپ، در کنارتان کسی نباشد. (بهتر است) آنها را در میان پاهایتان بگذارید. [ابوداود و ابن خزیمه]
ادامه دارد ....
🔺 نماز خواندن با کفش:
🌻 پیامبر صلی الله علیه و سلم گاهی با کفش و گاهی بدون کفش، نماز میخواند . و این عمل را برای امتش مباح قرار داد و فرمود:
«إذا صلّی أحدكم فلیلبس نعلیه أو لیخلعها بین رجلیه ولایؤذي بهما غیره». [ابوداود و ابن ماجه]
«هنگامی که یکی از شما به نماز میایستند، کفشهایش را پوشیده (بگذارد) و یا دربیاورد و میان پاهای خودش قرار دهد و با گذاشتن کفشهایتان کنار دیگران، برای آنها ایجاد مزاحمت نکنید». [مسلم و احمد]
🔹گاهی با تأکید، دستور به پوشیدن کفشها میداد و میفرمود:
«خالفوا الیهود فإنّهم لا یصلّون في نعالهم ولا خفافهم»
«با یهود مخالفت کنید زیرا آنها با کفش و موزه نماز نمیخوانند (شما بخوانید).» [ابوداود و به تصحیح حاکم]
🔸یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز را با کفشهایش شروع نمود ولی در اثنای نماز، آنها را درآورد و همچنان به نماز ادامه داد. ابوسعید خدری رضی الله عنه چنین روایت میکند: روزی پشت سر پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز میخواندیم ایشان در اثنای نماز، کفشهایش را درآورد و به کناری نهاد. ما نیز به پیروی از آن حضرت کفشهایمان را درآوردیم. پس از نماز، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: چرا شما کفشهایتان را درآورید؟ گفتیم: چون شما کفشهایتان را درآوردید. پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: جبرئیل به من اطلاع داد که کفشهایت ناپاک است. سپس افزود: هرگاه یکی از شما وارد مسجد شد، به کفشهایش بنگرد اگر در آنها نجاستی مشاهده کرد آن را پاک کرد و سپس با آنها نماز بخواند. [ابوداود و ابن خزیمه]
🔹گاهی که پیامبر صلی الله علیه و سلم کفشهایش را برای ادای نماز، بیرون میآورد معمولاً آنها را سمت چپ خویش میگذاشت . و در این مورد به دیگران نیز میفرمود: هیچگاه کفشهایتان را سمت راست یا سمت چپ خویش، نگذارید مگر اینکه سمت چپ، در کنارتان کسی نباشد. (بهتر است) آنها را در میان پاهایتان بگذارید. [ابوداود و ابن خزیمه]
ادامه دارد ....
🕌 #شیوه_نماز_پیامبر ﷺ (7)
🔺 نماز خواندن بر روی منبر:
🌻یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم روی منبر نماز خواند (تا چگونگی خواندن نماز را به مسلمانان، بیاموزد) و کیفیت آن بدین صورت بود که ابتدا، روی منبر قرار گرفت و تکبیر گفت، مردم نیز تکبیر گفتند و اقتدا نمودند، سپس همان جا به رکوع رفت و بعد از اینکه سر از رکوع برداشت، (از منبر) پایین آمد و سجده نمود، آنگاه (برای رکعت دوم، به منبر) برگشت و در این رکعت نیز همان روش رکعت اول را در پیش گرفت تا اینکه نماز را به اتمام رساند سپس خطاب به مردم فرمود:
«یا أیّها النّاس! إنّي صنعت هذا لتأتمّوا بي ولتعلموا صلاتي»
«ای مردم! من چنین کردم تا شما به من اقتدا نموده و شیوه نماز مرا بیاموزید». [متفق علیه]
ادامه دارد ....
🔺 نماز خواندن بر روی منبر:
🌻یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم روی منبر نماز خواند (تا چگونگی خواندن نماز را به مسلمانان، بیاموزد) و کیفیت آن بدین صورت بود که ابتدا، روی منبر قرار گرفت و تکبیر گفت، مردم نیز تکبیر گفتند و اقتدا نمودند، سپس همان جا به رکوع رفت و بعد از اینکه سر از رکوع برداشت، (از منبر) پایین آمد و سجده نمود، آنگاه (برای رکعت دوم، به منبر) برگشت و در این رکعت نیز همان روش رکعت اول را در پیش گرفت تا اینکه نماز را به اتمام رساند سپس خطاب به مردم فرمود:
«یا أیّها النّاس! إنّي صنعت هذا لتأتمّوا بي ولتعلموا صلاتي»
«ای مردم! من چنین کردم تا شما به من اقتدا نموده و شیوه نماز مرا بیاموزید». [متفق علیه]
ادامه دارد ....
#روز ۱
او خواهد آمد.
گلهای رنگارنگ، حشرات کوچک و گیاهان گوناگون زمین را آراسته بودند. کودکان در دشت و صحرا میدویدند. پرندهها پرواز میکردند و رودها میخروشیدند؛ اما دنیا با همهی زیباییاش غمگین بود. روی زمین اتفاقات ناگوار و ناخوشایندی رخ میداد.
مردم، آفریدگار این زیباییها یعنی الله را از یاد برده بودند و به جای خدا چیزهای دیگری را میپرستیدند؛ چیزهایی مثل آتش، خورشید و گاو. آنان از اسباببازیهای سنگی و چوبی که به آنها بُت میگفتند به جای خدا یاری میخواستند. در حالی که آفرینندهی سنگ، آتش، چوب، گاو و خورشید، تنها الله بود و تنها او سزاوارِ پرستش و عبادت.
ثروتمندان، فقرا را اذیت میکردند. آنها دختربچهها را نمیخواستند. بینوایان را از خود میراندند؛ پیران را مسخره میکردند و بیماران، بیپرستار بودند. خلاصه کسی به آنان احترام نمیگذاشت و حق و حقوقی در کار نبود و این انسانهای نامهربان دنیا را تبدیل به جای تاریک و دشواری کرده بودند.
خداوندِ مهربان تا آن زمان برای راهنمایی انسانها پیامبرانِ بسیاری را فرستاده بود. پیامبران مردم را به بندگی الله فراخوانده و به مردم هشدار میدادند که از راه راست، نیکویی و درستی فاصله نگیرند اما مردم هر بار همواره از مسیر شیطان حرکت کرده و حرام و حلالِ پیامبران و امر و نهی ایشان را از یاد برده بودند.
بیش از پانصد سال از رسالت حضرت عیسی میگذشت. دنیا، پیامبری را انتظار میکشید که به بیدادیها و ستمگریها و بدیها «ایست!» بگوید.
آری او حتماً خواهد آمد و دادگری و آشتی و نکویی را با خود خواهد آورد.
اما این پیامبر مهربان کی خواهد آمد؟
او خواهد آمد.
گلهای رنگارنگ، حشرات کوچک و گیاهان گوناگون زمین را آراسته بودند. کودکان در دشت و صحرا میدویدند. پرندهها پرواز میکردند و رودها میخروشیدند؛ اما دنیا با همهی زیباییاش غمگین بود. روی زمین اتفاقات ناگوار و ناخوشایندی رخ میداد.
مردم، آفریدگار این زیباییها یعنی الله را از یاد برده بودند و به جای خدا چیزهای دیگری را میپرستیدند؛ چیزهایی مثل آتش، خورشید و گاو. آنان از اسباببازیهای سنگی و چوبی که به آنها بُت میگفتند به جای خدا یاری میخواستند. در حالی که آفرینندهی سنگ، آتش، چوب، گاو و خورشید، تنها الله بود و تنها او سزاوارِ پرستش و عبادت.
ثروتمندان، فقرا را اذیت میکردند. آنها دختربچهها را نمیخواستند. بینوایان را از خود میراندند؛ پیران را مسخره میکردند و بیماران، بیپرستار بودند. خلاصه کسی به آنان احترام نمیگذاشت و حق و حقوقی در کار نبود و این انسانهای نامهربان دنیا را تبدیل به جای تاریک و دشواری کرده بودند.
خداوندِ مهربان تا آن زمان برای راهنمایی انسانها پیامبرانِ بسیاری را فرستاده بود. پیامبران مردم را به بندگی الله فراخوانده و به مردم هشدار میدادند که از راه راست، نیکویی و درستی فاصله نگیرند اما مردم هر بار همواره از مسیر شیطان حرکت کرده و حرام و حلالِ پیامبران و امر و نهی ایشان را از یاد برده بودند.
بیش از پانصد سال از رسالت حضرت عیسی میگذشت. دنیا، پیامبری را انتظار میکشید که به بیدادیها و ستمگریها و بدیها «ایست!» بگوید.
آری او حتماً خواهد آمد و دادگری و آشتی و نکویی را با خود خواهد آورد.
اما این پیامبر مهربان کی خواهد آمد؟
#روز ۲ - کعبه، مرواریدِ جهان
زمان به دنیا آمدن پیامبر عزیزمان نزدیک بود. رئیس مکه، عبدالمطلب، از نوادگان حضرت ابراهیم بود. عبدالمطلب که در آینده به پدر بزرگی پیامبرمان تشرف مییافت، کعبه را بسیار دوست میداشت و برای نگهداری از آن بسیار تلاش میکرد و به خوبی از زائران کعبه پذیرایی مینمود.
کعبه، برای بسیاری از مردمان مقدس بود؛ زیرا نخستین عبادتگاه دنیا محسوب میشد. این بنای مقدس را نخستین پیامبر، یعنی حضرت آدم به دستور خدا بنا نهاد. از آن زمان صدها سال میگذشت. در اثر گذشت زمان دیوارهای کعبه فروریخته بود. اینبار، الله از ابراهیم و فرزندش اسماعیل خواست کعبه را از نو بسازند. به آن دو امر کرد جایگاهی برای اجتماع و عبادت مردم ساخته و آنان را به کعبه دعوت کنند. از همان روزگار، مردم احترامِ بسیاری به کعبه میگذاشتند. گرچه با گذشت زمان، دین ابراهیم به فراموشی سپرده شده بود اما اهمیت کعبه همچنان پابرجا مانده و مردمان بسیاری از راههای دور و نزدیک به زیارت کعبه میآمدند.
عشق و علاقه مردم به کعبه، برخی را آزار میداد. ابرهه، والی یمن، در رأس این جماعت بود. او میخواست مردم را از زیارت کعبه بازدارد. برای همین کلیسایی باشکوه بنا کرد و همه جای آن را با طلا آراست. سپس، مردم را به کلیسایش دعوت کرد. او میخواست مردم از این پس به جای کعبه به کلیسای او بیایند.
زمانی طولانی گذشت اما کسی به زیارت کلیسای پر زرق و برق ابرهه نیامد. از این رو، ابرهه عصبانی شد و تصمیم به نابودیِ کعبه گرفت. بیدرنگ مقدمات را فراهم آورد.
زمان به دنیا آمدن پیامبر عزیزمان نزدیک بود. رئیس مکه، عبدالمطلب، از نوادگان حضرت ابراهیم بود. عبدالمطلب که در آینده به پدر بزرگی پیامبرمان تشرف مییافت، کعبه را بسیار دوست میداشت و برای نگهداری از آن بسیار تلاش میکرد و به خوبی از زائران کعبه پذیرایی مینمود.
کعبه، برای بسیاری از مردمان مقدس بود؛ زیرا نخستین عبادتگاه دنیا محسوب میشد. این بنای مقدس را نخستین پیامبر، یعنی حضرت آدم به دستور خدا بنا نهاد. از آن زمان صدها سال میگذشت. در اثر گذشت زمان دیوارهای کعبه فروریخته بود. اینبار، الله از ابراهیم و فرزندش اسماعیل خواست کعبه را از نو بسازند. به آن دو امر کرد جایگاهی برای اجتماع و عبادت مردم ساخته و آنان را به کعبه دعوت کنند. از همان روزگار، مردم احترامِ بسیاری به کعبه میگذاشتند. گرچه با گذشت زمان، دین ابراهیم به فراموشی سپرده شده بود اما اهمیت کعبه همچنان پابرجا مانده و مردمان بسیاری از راههای دور و نزدیک به زیارت کعبه میآمدند.
عشق و علاقه مردم به کعبه، برخی را آزار میداد. ابرهه، والی یمن، در رأس این جماعت بود. او میخواست مردم را از زیارت کعبه بازدارد. برای همین کلیسایی باشکوه بنا کرد و همه جای آن را با طلا آراست. سپس، مردم را به کلیسایش دعوت کرد. او میخواست مردم از این پس به جای کعبه به کلیسای او بیایند.
زمانی طولانی گذشت اما کسی به زیارت کلیسای پر زرق و برق ابرهه نیامد. از این رو، ابرهه عصبانی شد و تصمیم به نابودیِ کعبه گرفت. بیدرنگ مقدمات را فراهم آورد.
Forwarded from خیاط وطراح پوشینه حجاب نور
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕌 #شیوه_نماز_پیامبر ﷺ (8)
🔺 وجوب ستره در نماز:
🌻 پیامبر صلی الله علیه و سلم چنان نزدیک ستره میایستاد، که فاصله ایشان با دیوار، به اندازۀ سه ذراع بود و هنگام سجده، این فاصله، به حدی میرسید که یک گوسفند میتوانست از آنجا عبور کند . و دائماً میفرمود:
«بدون اینکه سترهای در پیش رو داشته باشید، نماز نخوانید و نگذارید کسی از مقابل شما عبور کند، اگر اصرار ورزید (خواست از جلوی شما بگذرد) با او درگیر شوید زیرا شیطان همراه اوست». [احمد،بخاری، مسلم و ابن خزیمه]
🔹و میفرمود:
«هرگاه یکی از شما به سوی ستره نماز خواند، باید خودش را با آن (ستره) نزدیک کند تا شیطان نمازش را قطع نکند». [ابوداود]
🔸چه بسا پیامبر صلی الله علیه و سلم تلاش مینمود تا کنار ستونی که در مسجد بود، نماز بخواند . و اگر در فضای باز نماز میخواند، و سترهای وجود نداشت، نیزهای برای جلویش نصب میکرد و در حالی که مردم به ایشان اقتدا میکردند، به سوی آن، نماز میخواند . و گاهی شترش را میخواباند و از آن به عنوان ستره استفاده مینمود و نماز میخواند . البته این بدان معنی نیست که پیامبر صلی الله علیه و سلم در محل خواباندن شترها نماز میخواند، زیرا ایشان از خواندن نماز، در چنین محلهایی نهی فرموده است. [بخاری، مسلم و احمد]
🔹گاهیجهاز شتر را پیشرو میگذاشت و روبروی بلندیآخر آن میایستاد و نماز میگزارد. [مسلم و ابن خزیمه]
و در این مورد میفرمود:
«هرگاه یکی از شما چیزی به بلندی قسمت آخر جهاز شتر در مقابل خود قرار دهد، نماز بخواند چون عبور از ورای آن، ضرری ندارد». [مسلم و ابوداود]
🔸یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم درختی را به عنوان ستره قرار داد و به سوی آن، نماز خواند. [نسائی و احمد]
👈 گاهی تختخوابی را که عایشه رضی الله عنها روی آن و زیر لحافی دراز کشیده بود، ستره قرار میداد. [متفق علیه]
🔹پیامبر صلی الله علیه و سلم به هیچوجه اجازه نمیداد (کسی یا) چیزی از میان او و سترهاش عبور کند، چنانکه یک مرتبه گوسفندی خواست از مقابل ایشان عبور کند، پیامبر ﷺ (در حال نماز) خودش را آنقدر به دیوار نزدیک کرد که شکم مبارکش به دیوار چسبید و گوسفند از پشت سر ایشان عبور کرد. [ابن خزیمه و طبرانی]
🌻 یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم در نماز فرض، دست راست خود را به صورت حلقه به سینه مبارک خود چسبانید، پس از اتمام نماز، صحابه به عرض کردند: مگر حکم جدیدی برای نماز آمد؟ فرمود: خیر، بلکه شیطان میخواست از مقابل من عبور کند، من گردنش را طوری فشار دادم که سردی زبانش را بر روی دستم احساس نمودم، سوگند به خدا! اگر به خاطر برادرم سلیمان علیه السلامکه تسلط بر جنها از معجزات ویژهاش به شمار میرود، نمیبود، او را به یکی از ستونهای مسجد میبستم تا بچههای مدینه او را بگیرند و در کوچههای شهر بگردانند. پس تا حد امکان نگذارید کسی میان شما و قبله، حائل گردد. [رواه احمد]
🔹همچنین پیامبر صلی الله علیه و سلم در این مورد فرموده است: هرگاه یکی از شما برای ادای نماز، سترهای بگذارد تا مردم نتوانند از مقابل او عبور کنند، با وجود این اگر کسی خواست از میان او و سترهاش عبور کند، با زدن دست بر سینهاش، او را باز دارد. (و در روایتی چنین آمده است: که تا دو بار او را از این کار منع کند) اگر باز نایستاد، این بار به شدت او را از مقابل خود دور کند زیرا او شیطانی بیش نیست. [متفق علیه]
🔸و نیز فرموده است:
«کسی که از مقابل نمازگزار عبور میکند اگر میدانست که چه جرم بزرگی مرتکب میشود، چهل (روز یا سال) همان جا میایستاد ولی از جلوی نمازگزار، عبور نمیکرد». [متفق علیه]
ادامه دارد ....
🔺 وجوب ستره در نماز:
🌻 پیامبر صلی الله علیه و سلم چنان نزدیک ستره میایستاد، که فاصله ایشان با دیوار، به اندازۀ سه ذراع بود و هنگام سجده، این فاصله، به حدی میرسید که یک گوسفند میتوانست از آنجا عبور کند . و دائماً میفرمود:
«بدون اینکه سترهای در پیش رو داشته باشید، نماز نخوانید و نگذارید کسی از مقابل شما عبور کند، اگر اصرار ورزید (خواست از جلوی شما بگذرد) با او درگیر شوید زیرا شیطان همراه اوست». [احمد،بخاری، مسلم و ابن خزیمه]
🔹و میفرمود:
«هرگاه یکی از شما به سوی ستره نماز خواند، باید خودش را با آن (ستره) نزدیک کند تا شیطان نمازش را قطع نکند». [ابوداود]
🔸چه بسا پیامبر صلی الله علیه و سلم تلاش مینمود تا کنار ستونی که در مسجد بود، نماز بخواند . و اگر در فضای باز نماز میخواند، و سترهای وجود نداشت، نیزهای برای جلویش نصب میکرد و در حالی که مردم به ایشان اقتدا میکردند، به سوی آن، نماز میخواند . و گاهی شترش را میخواباند و از آن به عنوان ستره استفاده مینمود و نماز میخواند . البته این بدان معنی نیست که پیامبر صلی الله علیه و سلم در محل خواباندن شترها نماز میخواند، زیرا ایشان از خواندن نماز، در چنین محلهایی نهی فرموده است. [بخاری، مسلم و احمد]
🔹گاهیجهاز شتر را پیشرو میگذاشت و روبروی بلندیآخر آن میایستاد و نماز میگزارد. [مسلم و ابن خزیمه]
و در این مورد میفرمود:
«هرگاه یکی از شما چیزی به بلندی قسمت آخر جهاز شتر در مقابل خود قرار دهد، نماز بخواند چون عبور از ورای آن، ضرری ندارد». [مسلم و ابوداود]
🔸یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم درختی را به عنوان ستره قرار داد و به سوی آن، نماز خواند. [نسائی و احمد]
👈 گاهی تختخوابی را که عایشه رضی الله عنها روی آن و زیر لحافی دراز کشیده بود، ستره قرار میداد. [متفق علیه]
🔹پیامبر صلی الله علیه و سلم به هیچوجه اجازه نمیداد (کسی یا) چیزی از میان او و سترهاش عبور کند، چنانکه یک مرتبه گوسفندی خواست از مقابل ایشان عبور کند، پیامبر ﷺ (در حال نماز) خودش را آنقدر به دیوار نزدیک کرد که شکم مبارکش به دیوار چسبید و گوسفند از پشت سر ایشان عبور کرد. [ابن خزیمه و طبرانی]
🌻 یک بار پیامبر صلی الله علیه و سلم در نماز فرض، دست راست خود را به صورت حلقه به سینه مبارک خود چسبانید، پس از اتمام نماز، صحابه به عرض کردند: مگر حکم جدیدی برای نماز آمد؟ فرمود: خیر، بلکه شیطان میخواست از مقابل من عبور کند، من گردنش را طوری فشار دادم که سردی زبانش را بر روی دستم احساس نمودم، سوگند به خدا! اگر به خاطر برادرم سلیمان علیه السلامکه تسلط بر جنها از معجزات ویژهاش به شمار میرود، نمیبود، او را به یکی از ستونهای مسجد میبستم تا بچههای مدینه او را بگیرند و در کوچههای شهر بگردانند. پس تا حد امکان نگذارید کسی میان شما و قبله، حائل گردد. [رواه احمد]
🔹همچنین پیامبر صلی الله علیه و سلم در این مورد فرموده است: هرگاه یکی از شما برای ادای نماز، سترهای بگذارد تا مردم نتوانند از مقابل او عبور کنند، با وجود این اگر کسی خواست از میان او و سترهاش عبور کند، با زدن دست بر سینهاش، او را باز دارد. (و در روایتی چنین آمده است: که تا دو بار او را از این کار منع کند) اگر باز نایستاد، این بار به شدت او را از مقابل خود دور کند زیرا او شیطانی بیش نیست. [متفق علیه]
🔸و نیز فرموده است:
«کسی که از مقابل نمازگزار عبور میکند اگر میدانست که چه جرم بزرگی مرتکب میشود، چهل (روز یا سال) همان جا میایستاد ولی از جلوی نمازگزار، عبور نمیکرد». [متفق علیه]
ادامه دارد ....
پیامـبر اسلام صلى الله عليه و سلم فرمودند:
هرکس روزانه صد بار بگوید: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ» گناهان وی بخشیده می شود هرچند به اندازه ی کف روی دریا باشند".
في يومٍ به این معنا که حتما در روز
خوانده شود یا در صبح و در شامگاه 🤍✅
فوروارد و پخـش کردن این پست
ثواب جاریـه برای شما دارید
و قطعا در اعمال شما تاثیر دارد
پس شریک باشیم ❤️
هرکس روزانه صد بار بگوید: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ» گناهان وی بخشیده می شود هرچند به اندازه ی کف روی دریا باشند".
في يومٍ به این معنا که حتما در روز
خوانده شود یا در صبح و در شامگاه 🤍✅
فوروارد و پخـش کردن این پست
ثواب جاریـه برای شما دارید
و قطعا در اعمال شما تاثیر دارد
پس شریک باشیم ❤️
Forwarded from لیست کانال های اسلامـــــی اهل سنت via @oj12bot
♡بســــــــــــــــم الله الرحمن الرحيم ️️♡
(وَ لاٰ تَحْسَبَنَّ اَللّٰهَ غٰافِلاً عَمّٰا يَعْمَلُ اَلظّٰالِمُونَ ۴۲/ابراهیم)
❥︎اللهم_انصر_اخواننا_فی_فلسطین❥︎
I❥︎گــروه_انــــس❥︎I
•┈┈••❥••••••••••••••••❥••┈┈•
@tab_ahlesunnat
@Motakhallefin_channel
•┈┈••❥••••••••••••••••❥••┈┈•
(وَ لاٰ تَحْسَبَنَّ اَللّٰهَ غٰافِلاً عَمّٰا يَعْمَلُ اَلظّٰالِمُونَ ۴۲/ابراهیم)
❥︎اللهم_انصر_اخواننا_فی_فلسطین❥︎
I❥︎گــروه_انــــس❥︎I
•┈┈••❥••••••••••••••••❥••┈┈•
@tab_ahlesunnat
@Motakhallefin_channel
•┈┈••❥••••••••••••••••❥••┈┈•
Forwarded from 🌺「 " ساخت بنر شیشه ای " 」🌺
🕊فروشگاه قرآن | تسبیح | ذکرشمار | کتاب
▫️اینجا متنوع ترین ها رو داریم
⚡️با بهترین کیفیت و قیمت
🔹ارسال سریع به تمام نقاط ایران👇
➜ @quran_zekrr ♡჻ᭂ࿐
▫️اینجا متنوع ترین ها رو داریم
⚡️با بهترین کیفیت و قیمت
🔹ارسال سریع به تمام نقاط ایران👇
➜ @quran_zekrr ♡჻ᭂ࿐