✳️ آزادی انتقاد دینی؛ تعامل پیشوایان معصوم با ملحدین
یکی از دلایل مهم آزادی انتقاد دینی، نحوه تعامل پیشوایان معصوم (علیهم السلام) با ملحدان و منتقدان است. به عنوان مثال، گفتگوی امام صادق (علیه السلام) با ابنابیالعوجاء، که از دانشمندان معاصر و مخالف اصول عقاید مسلمانان بود، نمونهای از این تعامل است.
ابنابیالعوجاء با بیان شیوا و استدلالهایش عدهای از مسلمانان را گمراه کرده و با خود همسو کرده بود. حکومت وقت به تبلیغات ضد دینی او واکنش نشان داد و در سال ۱۵۵ هجری او را دستگیر و به قتل رسانید.
گزارشهای روایی نشان میدهد که امام صادق (علیه السلام) با احترام و آزادی به نقد دینی او پاسخ داده و گفتگویی علمی برقرار میکرده است که در ادامه به یک نمونه از آن اشاره میشود:
در کتاب «توحید مفضل»، داستانی از مواجهه او با یک فرد ملحد آمده است. بر اساس این داستان، وقتی مفضل سخنان او را درباره نبود آفرینندهای برای این عالم و اینکه این کارخانه هیچ مدبری ندارد و همه چیز بهطور طبیعی به وجود میآید، شنید، از شدت خشم و غضب نتوانست خود را کنترل کند و خطاب به او گفت: «ای دشمن خدا، در دین خدا ملحد شدی و پروردگاری را انکار کردی که تو را در نیکوترین ترکیب و صورت آفریده است...».
ابن ابی العوجاء در پاسخ گفت: «ای مرد، اگر تو از اصحاب جعفر بن محمد صادق علیهالسلام بودی، او هیچگاه با ما چنین سخن نمیگفت. او نیز سخنان ما را بارها شنیده است، اما هیچگاه به ما دشنام نداده و از حد خود خارج نشده است. او فردی است صاحب حلم و وزانت، و خداوند به او عقل و متانت عطا کرده است.»
✍️ #موحدی_ساوجی
🔰 برگرفته از کتاب «انتقاد دینی و سیاسی در قرآن و سنت»، محمدحسن موحدی ساوجی، نشر دانشگاه مفید (با همکاری گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1399، ص97-98.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
یکی از دلایل مهم آزادی انتقاد دینی، نحوه تعامل پیشوایان معصوم (علیهم السلام) با ملحدان و منتقدان است. به عنوان مثال، گفتگوی امام صادق (علیه السلام) با ابنابیالعوجاء، که از دانشمندان معاصر و مخالف اصول عقاید مسلمانان بود، نمونهای از این تعامل است.
ابنابیالعوجاء با بیان شیوا و استدلالهایش عدهای از مسلمانان را گمراه کرده و با خود همسو کرده بود. حکومت وقت به تبلیغات ضد دینی او واکنش نشان داد و در سال ۱۵۵ هجری او را دستگیر و به قتل رسانید.
گزارشهای روایی نشان میدهد که امام صادق (علیه السلام) با احترام و آزادی به نقد دینی او پاسخ داده و گفتگویی علمی برقرار میکرده است که در ادامه به یک نمونه از آن اشاره میشود:
در کتاب «توحید مفضل»، داستانی از مواجهه او با یک فرد ملحد آمده است. بر اساس این داستان، وقتی مفضل سخنان او را درباره نبود آفرینندهای برای این عالم و اینکه این کارخانه هیچ مدبری ندارد و همه چیز بهطور طبیعی به وجود میآید، شنید، از شدت خشم و غضب نتوانست خود را کنترل کند و خطاب به او گفت: «ای دشمن خدا، در دین خدا ملحد شدی و پروردگاری را انکار کردی که تو را در نیکوترین ترکیب و صورت آفریده است...».
ابن ابی العوجاء در پاسخ گفت: «ای مرد، اگر تو از اصحاب جعفر بن محمد صادق علیهالسلام بودی، او هیچگاه با ما چنین سخن نمیگفت. او نیز سخنان ما را بارها شنیده است، اما هیچگاه به ما دشنام نداده و از حد خود خارج نشده است. او فردی است صاحب حلم و وزانت، و خداوند به او عقل و متانت عطا کرده است.»
✍️ #موحدی_ساوجی
🔰 برگرفته از کتاب «انتقاد دینی و سیاسی در قرآن و سنت»، محمدحسن موحدی ساوجی، نشر دانشگاه مفید (با همکاری گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1399، ص97-98.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✳️ پرهیز پیامبر(ص) از فریبکاری اجتماعی
✍️ #سیدضیاء_مرتضوی
پیامبر اکرم (ص) از هرگونه عوامفریبی و بهرهبرداری از جهل مردم بهشدت پرهیز میکرد. هدف ایشان از بعثت، آگاهیبخشی به مردم و رفع جهالت بود، نه سود بردن از ناآگاهی آنان. سود خود را در ناآگاهی مردم نمیدانست بلکه زیان خود و جامعه را در آن میدید. ایشان در پی آن نبود که شرایطی پیش بیاید که ناآگاهی مردم به سود او تمام بشود.
وقتی پسرش ابراهیم وفات یافت، خورشیدگرفتگی همزمان با این حادثه اتفاق افتاد. برخی مردم به اشتباه این کسوف را نشانهای از غم پیامبر و فضیلت او دانستند. پیامبر (ص) در پاسخ فرمودند: خورشید و ماه دو نشانه از نشانههای الهیاند که حرکتشان بر مجرا و خواست خدای تبارکوتعالی است و ربطی به مرگ و تولد این و آن - هرچند پسر پیامبر باشد – ندارند. این برخورد پیامبر نشان میدهد که ایشان هرگز نخواستند از اینگونه پدیدهها برای تثبیت جایگاه خود بهرهبرداری کنند.
همچنین در داستان دیگری، یکی از همسران پیامبر از فوت ابراهیم به عنوان دلیلی بر عدم نبوت پیامبر یاد کرد؛ زیرا معتقد بود اگر پیامبر واقعی بود، میتوانست فرزند خود را حفظ کند. البته چنین فردی بهطبع نزد پیامبر اکرم جایی نخواهد داشت و در همان دوران عقد، وقتی پیامبر (ص) دید که در اصل اعتقاد خود، اینگونه دچار تردید است، او را به خانه پدرش فرستاد.
این موارد نشاندهنده عدم تحمل پیامبر برای عوامفریبی و جهلگویی درباره مقام نبوت است.
🔰 برگرفته از کتاب «دین و اخلاق اجتماعی»، جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، نشر میراث اهل قلم (با همکاری گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1401، ص206-208.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #سیدضیاء_مرتضوی
پیامبر اکرم (ص) از هرگونه عوامفریبی و بهرهبرداری از جهل مردم بهشدت پرهیز میکرد. هدف ایشان از بعثت، آگاهیبخشی به مردم و رفع جهالت بود، نه سود بردن از ناآگاهی آنان. سود خود را در ناآگاهی مردم نمیدانست بلکه زیان خود و جامعه را در آن میدید. ایشان در پی آن نبود که شرایطی پیش بیاید که ناآگاهی مردم به سود او تمام بشود.
وقتی پسرش ابراهیم وفات یافت، خورشیدگرفتگی همزمان با این حادثه اتفاق افتاد. برخی مردم به اشتباه این کسوف را نشانهای از غم پیامبر و فضیلت او دانستند. پیامبر (ص) در پاسخ فرمودند: خورشید و ماه دو نشانه از نشانههای الهیاند که حرکتشان بر مجرا و خواست خدای تبارکوتعالی است و ربطی به مرگ و تولد این و آن - هرچند پسر پیامبر باشد – ندارند. این برخورد پیامبر نشان میدهد که ایشان هرگز نخواستند از اینگونه پدیدهها برای تثبیت جایگاه خود بهرهبرداری کنند.
همچنین در داستان دیگری، یکی از همسران پیامبر از فوت ابراهیم به عنوان دلیلی بر عدم نبوت پیامبر یاد کرد؛ زیرا معتقد بود اگر پیامبر واقعی بود، میتوانست فرزند خود را حفظ کند. البته چنین فردی بهطبع نزد پیامبر اکرم جایی نخواهد داشت و در همان دوران عقد، وقتی پیامبر (ص) دید که در اصل اعتقاد خود، اینگونه دچار تردید است، او را به خانه پدرش فرستاد.
این موارد نشاندهنده عدم تحمل پیامبر برای عوامفریبی و جهلگویی درباره مقام نبوت است.
🔰 برگرفته از کتاب «دین و اخلاق اجتماعی»، جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، نشر میراث اهل قلم (با همکاری گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1401، ص206-208.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
❤2
✳️ نقش هوش مصنوعی در تبلیغ دین؛ تهدیدی پنهان یا فرصتی بینظیر؟
آیت الله فاضل لنکرانی با بیان اینکه امروز هوش مصنوعی در همۀ ابعاد علم وارد شده است و حوزه علمیه باید نسبت به هوش مصنوعی توجه داشته باشد، ابراز داشت:
به باور ایشان:
این استاد حوزه علمیه قم افزود:
با استفاده از هوش مصنوعی میتوان به اجتهاد و فقیه کمک کرد
رییس موسسه فقهی ائمه اطهار (ع) با اشاره به اینکه هوش مصنوعی میتواند تحولی در اجتهاد به وجود بیاورد، اظهار کرد:
ایشان با اشاره به آیه 17 سوره اسراء ابراز داشت:
آیت الله فاضل با بیان اینکه در انطباق مبانی در فتوا میتوان از هوش مصنوعی کمک گرفت، خاطرنشان کرد:
♻️ برگرفته از سخنان آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی در دیدار با جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه استان مرکزی
🌐 پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
آیت الله فاضل لنکرانی با بیان اینکه امروز هوش مصنوعی در همۀ ابعاد علم وارد شده است و حوزه علمیه باید نسبت به هوش مصنوعی توجه داشته باشد، ابراز داشت:
هوش مصنوعی ابزاری است که اگر به دست اهلش بیفتد میتواند نتایج خوب و مفیدی برای بشریت به ارمغان بیاورد.
به باور ایشان:
ما در ابتدای آشنایی با هوش مصنوعی میباشیم و از اساتید متخصص در زمینه هوش مصنوعی استمداد میکنم که به میدان علوم اسلامی بیایید تا با هوش مصنوعی بتوانیم جامعیت دین را ببینیم.
این استاد حوزه علمیه قم افزود:
اگر هوش مصنوعی به معنای کلان خودش به میدان بیاید، میتواند اجتماعی بودن دین را تثبیت کند.
با استفاده از هوش مصنوعی میتوان به اجتهاد و فقیه کمک کرد
رییس موسسه فقهی ائمه اطهار (ع) با اشاره به اینکه هوش مصنوعی میتواند تحولی در اجتهاد به وجود بیاورد، اظهار کرد:
اجتهاد مسئله بسیار سخت و مشکلی است؛ گاهی برای یک مساله باید یک سال کار صورت بگیرد و هوش مصنوعی در این زمینه میتواند به اجتهاد یاری برساند.
ایشان با اشاره به آیه 17 سوره اسراء ابراز داشت:
هوش مصنوعی درک معنا میکند و بواسطه این درک میتواند ارتباط بین آیات و روایات را آشکار و روشنتر کند. با توجه به آیه «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ» به نظر میرسد که هوش مصنوعی یک مصداق از مصادیق این آیه است که به کمک آن میتوان به اجتهاد و فقیه کمک شایانی رساند.
آیت الله فاضل با بیان اینکه در انطباق مبانی در فتوا میتوان از هوش مصنوعی کمک گرفت، خاطرنشان کرد:
وظیفه حوزه حفظ دینداری مردم است و چه بسا تبلیغ، ترویج و فهم دین در آینده، راه و ابزاری بجز هوش مصنوعی نداشته باشد.
♻️ برگرفته از سخنان آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی در دیدار با جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه استان مرکزی
🌐 پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✳️ درسها و عبرتهای یک جنبش تاریخی
⚡️به مناسبت ۱۱۹مین سالگرد صدور فرمان مشروطیت، گفتوگوی زندهیاد حجت الاسلام و المسلمین دکتر داود فیرحی که در صدودوازدهمین سالگرد این جنبش تاریخی انجام شده بود، بازنشر میگردد.
🔶 شاید نتوان چندان در این قول تشکیک کرد که «مشروطه مردم ایران را از رعیت به ملت تبدیل کرد.» اتفاقی تاریخی که شاید سرآغاز شکل گیری یک احساس و یا تقویت عاطفه و باوری شد که ملی گرایی و شعور و درک ایرانی بودن از آن روزگار و تاریخ این مبارزه منشأ میگیرد. در واقع از همان زمان که ملت شکل گرفت، دولت نیز تعریف شد و به شاکله رسید. مشروطه ای که امروز صد و دوازده سال از تصویب و صدور فرمانش می گذرد باعث شد این کشور بزرگ و تاریخمند که البته در بستری ملوکا لطوایفی حرکتی بیمارگونه داشت به قانون مزین شود و از آن روز به بعد در فراز و فرودهای بسیار، مفهومی مانند دموکراسی مسأله ای شد که همچنان نیز این مسأله در مطالبات اجتماعی ما نقشی اساسی دارد و حدیثی است بر سر زبان.
پس از گذشت بیش از یک قرن از تصویب فرمان مشروطه، بسترهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی این رخداد همچنان در معرض بررسی است و زوایایی دارد پنهان و پیدا که گاه به درست و گاه به غلط روایت شده است.
با دکتر داوود فیرحی پژوهشگر علوم و اندیشه سیاسی گپی کوتاه درباره تاریخ مشروطه داشتم و از درسهای آن پرسیدم و ماحصل اندیشه مشروطهخواهی از دیروز تا ایران امروز.
بهعقیده شما مطالبه مشروطه برطرف شده یا هنوز در فهرست مطالبات جامعه مدنی معاصر ایران قرار دارد؟
🍁 مشروطه و مشروطهخواهی به معنای قانون خواهی بود یا در واقع حکومت قانون اساسی. اما از این مسأله نیز نباید گذشت که این مسأله هنوز و همچنان یک پروژه ناتمام است و هنوز به پایان نرسیده. پروژه مشروطه برای ایرانی ها یک پروژه نوستالژیک است به این معنا که میل داریم برگردیم و به این آرزوی دوست داشتنی منوط بر یک دولت مبتنی بر قانون اساسی فکر کنیم و آن را آرزو داشته باشیم. جامعه ایرانی هیچگاه از این رؤیا عبور نکرده و همیشه به آن میل دارد.
به عقیده من جامعه ایرانی دچار سه چهار مشکل تلنبار شده روی هم است و به همین دلیل نتوانسته به تمامی از زیربار این بختک خود را خلاص کند. یکی از مشکلات عمده، مسأله استبداد بود و یکی دیگر بیمجزا از این استبداد. یعنی دقیقاً آنجا که یک شکلی از زمامداری پراکنده و ملوک الطوایف ی روی کار می آید و جامعه، جامعه ای می شود استبداد زده. در آن دوران، دولت ضعیف بود و همیشه سایه فشارهای سیاست خارجی روی دولت سنگینی می کرد. این فشارها از اوایل قاجاریه دائمی شد. هر گاه چهره هایی می آمدند و حرف از آزادی خواهی میزدند آنها را متهم میکردند که ستون پنجم دشمن هستند برای فشار آوردن به دولت این حرفها را می زنند. هربار هم که بحث مبارزه با استعمار مطرح میشد میگفتند باید در مقابل مشکلات دولت سکوت کنیم تا دولت بتواند در برابر فشارهای خارجی دوام بیاورد. این پارادوکس ها هنوز هم وجود دارد و ما هنوز نتوانسته ایم این قضیه را حل و فصل کنیم. چرا که ما هنوز نتوانسته ایم نظمی مبتنی بر قانون دموکراتیک را در افکار ایرانی به انسجام برسانیم. پس در نتیجه این فشارهای سیاست خارجی همیشه وجود دارد.
🔶 درس جنبش مشروطیت برای تاریخ اندیشه ایران چه میتواند باشد؟
🍁 ما از مشروطه هم درسهای مثبت یا ایجابی و هم درسهای منفی یا سلبی میگیریم. نکته مثبت اینکه بالاخره جامعه ایرانی به این نتیجه رسید که با استبداد نمیتواند هویت مستقل ایرانیاش را حفظ کند و تنها راه انسجام ملی، دموکراتیک کردن دولت است. این ایده درستی بود و هست. هیچ کشوری نمیتواند با استبداد به استقلال و پیشرفت برسد. اما درسی دیگر که منفی است و به اصطلاح سلبی، این است که مشروطه در دورانگذار و عبور تاریخی خود، این درس را به ما داد که نمیتوان با خشونت و فرقهگرایی و از کارانداختن مجلس و به جان هم انداختن جناحهای مختلف سیاسی، مجلس و دولت به روشنایی رسید. مشروطه این را به ما آموخت که از همین پس زدنهای دیگر اندیشی در دوران قاجار بود که از دل تفکر غالب استبدادی، بلافاصله، یک مستبد بیرون آمد. اینها همه درس است. باید قواعد و بازیها و اصول دموکراسی را پذیرفت. به عقیده من مشروطه همچنان منبع ناگشودهای است که کمتر به آن ارجاع داده شده در شناخت تاریخ ایران. مشروطه آغازگاه بزرگی است برای شناخت تلاشها، کامیابیها و ناکامیها. تاریخی که نیاز به مطالعه بیشتر دارد و همچنان بر این باورم که ما باید تاریخ مشروطه را جدی بگیریم.
🔹مصاحبهکننده: محسن بوالحسنی، روزنامه ایران،14 مرداد97.
🍁 داود فیرحی
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
⚡️به مناسبت ۱۱۹مین سالگرد صدور فرمان مشروطیت، گفتوگوی زندهیاد حجت الاسلام و المسلمین دکتر داود فیرحی که در صدودوازدهمین سالگرد این جنبش تاریخی انجام شده بود، بازنشر میگردد.
🔶 شاید نتوان چندان در این قول تشکیک کرد که «مشروطه مردم ایران را از رعیت به ملت تبدیل کرد.» اتفاقی تاریخی که شاید سرآغاز شکل گیری یک احساس و یا تقویت عاطفه و باوری شد که ملی گرایی و شعور و درک ایرانی بودن از آن روزگار و تاریخ این مبارزه منشأ میگیرد. در واقع از همان زمان که ملت شکل گرفت، دولت نیز تعریف شد و به شاکله رسید. مشروطه ای که امروز صد و دوازده سال از تصویب و صدور فرمانش می گذرد باعث شد این کشور بزرگ و تاریخمند که البته در بستری ملوکا لطوایفی حرکتی بیمارگونه داشت به قانون مزین شود و از آن روز به بعد در فراز و فرودهای بسیار، مفهومی مانند دموکراسی مسأله ای شد که همچنان نیز این مسأله در مطالبات اجتماعی ما نقشی اساسی دارد و حدیثی است بر سر زبان.
پس از گذشت بیش از یک قرن از تصویب فرمان مشروطه، بسترهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی این رخداد همچنان در معرض بررسی است و زوایایی دارد پنهان و پیدا که گاه به درست و گاه به غلط روایت شده است.
با دکتر داوود فیرحی پژوهشگر علوم و اندیشه سیاسی گپی کوتاه درباره تاریخ مشروطه داشتم و از درسهای آن پرسیدم و ماحصل اندیشه مشروطهخواهی از دیروز تا ایران امروز.
بهعقیده شما مطالبه مشروطه برطرف شده یا هنوز در فهرست مطالبات جامعه مدنی معاصر ایران قرار دارد؟
🍁 مشروطه و مشروطهخواهی به معنای قانون خواهی بود یا در واقع حکومت قانون اساسی. اما از این مسأله نیز نباید گذشت که این مسأله هنوز و همچنان یک پروژه ناتمام است و هنوز به پایان نرسیده. پروژه مشروطه برای ایرانی ها یک پروژه نوستالژیک است به این معنا که میل داریم برگردیم و به این آرزوی دوست داشتنی منوط بر یک دولت مبتنی بر قانون اساسی فکر کنیم و آن را آرزو داشته باشیم. جامعه ایرانی هیچگاه از این رؤیا عبور نکرده و همیشه به آن میل دارد.
به عقیده من جامعه ایرانی دچار سه چهار مشکل تلنبار شده روی هم است و به همین دلیل نتوانسته به تمامی از زیربار این بختک خود را خلاص کند. یکی از مشکلات عمده، مسأله استبداد بود و یکی دیگر بیمجزا از این استبداد. یعنی دقیقاً آنجا که یک شکلی از زمامداری پراکنده و ملوک الطوایف ی روی کار می آید و جامعه، جامعه ای می شود استبداد زده. در آن دوران، دولت ضعیف بود و همیشه سایه فشارهای سیاست خارجی روی دولت سنگینی می کرد. این فشارها از اوایل قاجاریه دائمی شد. هر گاه چهره هایی می آمدند و حرف از آزادی خواهی میزدند آنها را متهم میکردند که ستون پنجم دشمن هستند برای فشار آوردن به دولت این حرفها را می زنند. هربار هم که بحث مبارزه با استعمار مطرح میشد میگفتند باید در مقابل مشکلات دولت سکوت کنیم تا دولت بتواند در برابر فشارهای خارجی دوام بیاورد. این پارادوکس ها هنوز هم وجود دارد و ما هنوز نتوانسته ایم این قضیه را حل و فصل کنیم. چرا که ما هنوز نتوانسته ایم نظمی مبتنی بر قانون دموکراتیک را در افکار ایرانی به انسجام برسانیم. پس در نتیجه این فشارهای سیاست خارجی همیشه وجود دارد.
🔶 درس جنبش مشروطیت برای تاریخ اندیشه ایران چه میتواند باشد؟
🍁 ما از مشروطه هم درسهای مثبت یا ایجابی و هم درسهای منفی یا سلبی میگیریم. نکته مثبت اینکه بالاخره جامعه ایرانی به این نتیجه رسید که با استبداد نمیتواند هویت مستقل ایرانیاش را حفظ کند و تنها راه انسجام ملی، دموکراتیک کردن دولت است. این ایده درستی بود و هست. هیچ کشوری نمیتواند با استبداد به استقلال و پیشرفت برسد. اما درسی دیگر که منفی است و به اصطلاح سلبی، این است که مشروطه در دورانگذار و عبور تاریخی خود، این درس را به ما داد که نمیتوان با خشونت و فرقهگرایی و از کارانداختن مجلس و به جان هم انداختن جناحهای مختلف سیاسی، مجلس و دولت به روشنایی رسید. مشروطه این را به ما آموخت که از همین پس زدنهای دیگر اندیشی در دوران قاجار بود که از دل تفکر غالب استبدادی، بلافاصله، یک مستبد بیرون آمد. اینها همه درس است. باید قواعد و بازیها و اصول دموکراسی را پذیرفت. به عقیده من مشروطه همچنان منبع ناگشودهای است که کمتر به آن ارجاع داده شده در شناخت تاریخ ایران. مشروطه آغازگاه بزرگی است برای شناخت تلاشها، کامیابیها و ناکامیها. تاریخی که نیاز به مطالعه بیشتر دارد و همچنان بر این باورم که ما باید تاریخ مشروطه را جدی بگیریم.
🔹مصاحبهکننده: محسن بوالحسنی، روزنامه ایران،14 مرداد97.
🍁 داود فیرحی
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
❤1
⭕️ تنفس در هوای جاهلیت!
✍️ #استاد_سروش_محلاتی
🔹در ادبیات اسلامی از اوج انحطاط، به "جامعه جاهلی" تعبیر میشود که علاوه بر دو ویژگی شرک اعتقادی و خشونت اخلاقی، از تنگنای معیشت برخوردار است. امیرالمومنین(ع) جاهلیت را "شرّ دین" و "شرّ دار" توصیف میکند و "شرّ دار" همان پستترین زندگی است که مردم از حداقلهای زندگی مانند آب سالم و غذای مناسب محروماند: «تَشْرَبُونَ اَلْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ اَلْجَشِبَ» آبتان تيره و ناگوار و خوراكتان گلو آزار (خطبه ۲۶ نهج البلاغه ترجمه شهیدی)
🔹 جاهلیت، در کلام امیرالمومنین فقط با انحطاط دینی تعریف نمیشود، بلکه جنبه دیگر آن انحطاط زندگی دنیوی است که با شاخصهایی مانند کیفیت پائین خوراک و پوشاک و مسکن تعریف میشود و مهمتر از همه آنها سلامت روانی و آرامش روحی است که امیرالمومنین جامعه جاهلی را از آن محروم میدانست:
«نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ كُحْلُهُمْ دُمُوعٌ»(خطبه دوم نهج البلاغه) بفرموده حضرت: آنها در خواب هم آرامش نداشتند و سرمه چشم آنها اشک بود. یعنی در آن جامعه، شادی پیدا نمیشد و برای آرایش چشمان چیزی جز اشک نداشتند! و البته کسانی که روز را در غم و غصه بگذرانند، شب نیز از خواب راحت و آسایش محرومند.
و این ترسیمِ جاهلیت در کلام امیرالمومنین هشداری است تا مبادا مسلمانان بدان برگردند و پس از جاهلیت نخست، بار دیگر گرفتار جاهلیت شوند!
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #استاد_سروش_محلاتی
🔹در ادبیات اسلامی از اوج انحطاط، به "جامعه جاهلی" تعبیر میشود که علاوه بر دو ویژگی شرک اعتقادی و خشونت اخلاقی، از تنگنای معیشت برخوردار است. امیرالمومنین(ع) جاهلیت را "شرّ دین" و "شرّ دار" توصیف میکند و "شرّ دار" همان پستترین زندگی است که مردم از حداقلهای زندگی مانند آب سالم و غذای مناسب محروماند: «تَشْرَبُونَ اَلْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ اَلْجَشِبَ» آبتان تيره و ناگوار و خوراكتان گلو آزار (خطبه ۲۶ نهج البلاغه ترجمه شهیدی)
🔹 جاهلیت، در کلام امیرالمومنین فقط با انحطاط دینی تعریف نمیشود، بلکه جنبه دیگر آن انحطاط زندگی دنیوی است که با شاخصهایی مانند کیفیت پائین خوراک و پوشاک و مسکن تعریف میشود و مهمتر از همه آنها سلامت روانی و آرامش روحی است که امیرالمومنین جامعه جاهلی را از آن محروم میدانست:
«نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ كُحْلُهُمْ دُمُوعٌ»(خطبه دوم نهج البلاغه) بفرموده حضرت: آنها در خواب هم آرامش نداشتند و سرمه چشم آنها اشک بود. یعنی در آن جامعه، شادی پیدا نمیشد و برای آرایش چشمان چیزی جز اشک نداشتند! و البته کسانی که روز را در غم و غصه بگذرانند، شب نیز از خواب راحت و آسایش محرومند.
و این ترسیمِ جاهلیت در کلام امیرالمومنین هشداری است تا مبادا مسلمانان بدان برگردند و پس از جاهلیت نخست، بار دیگر گرفتار جاهلیت شوند!
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
👍1
✳️ نصیحت حاکمان دینی: مسئولیتی بر دوش مسلمانان
✍️ #موحدی_ساوجی
یکی از وظایفی که مسلمانان در جامعه اسلامی بر عهده دارند، «نصیحت ائمه مسلمین» است. براساس این تکلیف، مسلمانان موظفند امور مسئولان و کارگزاران خود را زیر نظر داشته، خیرخواه آنان بوده، آنها را به کارهای نیک سفارش کرده و از لغزشها بازدارند.
نصیحت پیشوایان مسلمانان در منابع دینی مورد تأکید و ترغیب قرار گرفته است. پیامبر اکرم (ص) در روایتی فرمودهاند: «دین عبارت از نصیحت است». گفته شد نصیحت به چه کسی؟ فرمود: «نصیحت برای خدا، برای رسول او، برای کتاب او، برای پیشوایان دینی و برای جماعت مسلمانان».
نصیحت اعم از اطاعت است؛ نه آنکه «نصیحت ائمة مسلمين» تنها در اطاعت و پیروی از آنان تعریف گردد؛ زیرا:
اولاً معنای لغوی نصیحت فراتر از اطاعت را میرساند؛
ثانياً عالمان شیعه مقصود از «ائمة مسلمین» را پیشوایان معصوم (علیهم السلام) تلقی کردهاند و از آن جهت که آن حضرات عاری از خطا و معصوم از گناه هستند، نصیحت آنان را تنها پیروی از ایشان دانستهاند. این در حالی است که اگر مقصود از «ائمه مسلمین» را پیشوایان عادل و یا حتی عموم حاکمان اسلامی -اعم از عادل و فاسق- بدانیم، به یقین نصیحت آنان مصادیقی فراتر از اطاعت را در بر خواهد گرفت؛
ثالثاً تلقى مخاطبان عصر معصومان (عليهم السلام) از «نصیحت» پیشوایان مسلمانان و سیره آنان، بلکه سیره حضرات معصومین (علیهم السلام) نیز بر این عمومیت دلالت دارد.
🔰 برگرفته از کتاب «انتقاد دینی و سیاسی در قرآن و سنت»، محمدحسن موحدی ساوجی، نشر دانشگاه مفید (با همکاری گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1399، ص175-178.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #موحدی_ساوجی
یکی از وظایفی که مسلمانان در جامعه اسلامی بر عهده دارند، «نصیحت ائمه مسلمین» است. براساس این تکلیف، مسلمانان موظفند امور مسئولان و کارگزاران خود را زیر نظر داشته، خیرخواه آنان بوده، آنها را به کارهای نیک سفارش کرده و از لغزشها بازدارند.
نصیحت پیشوایان مسلمانان در منابع دینی مورد تأکید و ترغیب قرار گرفته است. پیامبر اکرم (ص) در روایتی فرمودهاند: «دین عبارت از نصیحت است». گفته شد نصیحت به چه کسی؟ فرمود: «نصیحت برای خدا، برای رسول او، برای کتاب او، برای پیشوایان دینی و برای جماعت مسلمانان».
نصیحت اعم از اطاعت است؛ نه آنکه «نصیحت ائمة مسلمين» تنها در اطاعت و پیروی از آنان تعریف گردد؛ زیرا:
اولاً معنای لغوی نصیحت فراتر از اطاعت را میرساند؛
ثانياً عالمان شیعه مقصود از «ائمة مسلمین» را پیشوایان معصوم (علیهم السلام) تلقی کردهاند و از آن جهت که آن حضرات عاری از خطا و معصوم از گناه هستند، نصیحت آنان را تنها پیروی از ایشان دانستهاند. این در حالی است که اگر مقصود از «ائمه مسلمین» را پیشوایان عادل و یا حتی عموم حاکمان اسلامی -اعم از عادل و فاسق- بدانیم، به یقین نصیحت آنان مصادیقی فراتر از اطاعت را در بر خواهد گرفت؛
ثالثاً تلقى مخاطبان عصر معصومان (عليهم السلام) از «نصیحت» پیشوایان مسلمانان و سیره آنان، بلکه سیره حضرات معصومین (علیهم السلام) نیز بر این عمومیت دلالت دارد.
🔰 برگرفته از کتاب «انتقاد دینی و سیاسی در قرآن و سنت»، محمدحسن موحدی ساوجی، نشر دانشگاه مفید (با همکاری گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1399، ص175-178.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
❤2
📚 آینده دینداری در ایران
(مجموعه نشستهای علمی و یادداشتهای اندیشوران)
📙 دفتر هشتم؛ شامل هشت نشست علمی و شش یادداشت، منتشر شد.
📌 ناشر: سهل
#آینده_دینداری
#خانه_اندیشوران
#تازههای_نشر
@andishvaran1400
https://www.tg-me.com/andishedinimoase
(مجموعه نشستهای علمی و یادداشتهای اندیشوران)
📙 دفتر هشتم؛ شامل هشت نشست علمی و شش یادداشت، منتشر شد.
📌 ناشر: سهل
#آینده_دینداری
#خانه_اندیشوران
#تازههای_نشر
@andishvaran1400
https://www.tg-me.com/andishedinimoase
❤1👍1
اندیشه دینی معاصر
📚 آینده دینداری در ایران (مجموعه نشستهای علمی و یادداشتهای اندیشوران) 📙 دفتر هشتم؛ شامل هشت نشست علمی و شش یادداشت، منتشر شد. 📌 ناشر: سهل #آینده_دینداری #خانه_اندیشوران #تازههای_نشر @andishvaran1400 https://www.tg-me.com/andishedinimoase
📚 آینده دینداری در ایران
(مجموعه نشستهای علمی و یادداشتهای خانه اندیشوران؛ دفتر هشتم)
... در این دفتر میخوانید:
🔷 نشستهای علمی
⏪ «اقناع در آموزههای دینی» و «نگاه کارکردگرایانه به آموزههای دینی»
#مهدی_مهریزی
⏪ روند نزول دینداری در جهان آینده؛ تحلیل روانشناختی
#مهدی_نساجی
⏪ منطقه امن فقها و میزان تأثیر آن در دینداری اجتماع
#مصطفی_سلیمانی
⏪ واکاوی نظام آموزشی دینی در مدارس
(بررسی موردی کتاب دین و زندگی مقطع متوسطه دوره دوم)
#مصطفی_فیض
⏪ امیرالمؤمنین در کشاکش آرمانخواهی و واقعبینی
#سیدضیاء_مرتضوی
⏪ زیست زنان در ایران معاصر؛ تقاطع مذهب، سیاست وجنسیت
#منصور_عنبرمو
#نفیسه_مرادی
⏪ گفتوگوی انتقادی پیرامون کتاب دین و زندگی
#محمدمهدی_اعتصامی
🔶 یادداشتها
✍ روندهای دینداری: در باب شرایط اثرگذار بر نمود و پدیداری دین
#حمید_طالب
✍ مسائل مالی روحانیت
#محمدمهدی_هادیبه
✍ تبلیغ غیرمستقیم دین؛ روشی برای دعوت و جلوگیری از دینگریزی با مقایسه روش میسیونرهای مسیحی و مبلغین مسلمان
#مهدی_صالحی
✍ غلبه زندگی تکلیفمحور بر زندگی ایمانی
#مریم_یوسفی
✍ تأثیر دیدگاه زنانهنگر در دینداری
#زینب_کاملان
✍ آسیبدیدگی هویت فرهنگی
#پروین_قوامی
#آینده_دینداری
#خانه_اندیشوران
#تازههای_نشر
#انتشارات_سهل
@andishvaran1400
https://www.tg-me.com/andishedinimoase
(مجموعه نشستهای علمی و یادداشتهای خانه اندیشوران؛ دفتر هشتم)
... در این دفتر میخوانید:
🔷 نشستهای علمی
⏪ «اقناع در آموزههای دینی» و «نگاه کارکردگرایانه به آموزههای دینی»
#مهدی_مهریزی
⏪ روند نزول دینداری در جهان آینده؛ تحلیل روانشناختی
#مهدی_نساجی
⏪ منطقه امن فقها و میزان تأثیر آن در دینداری اجتماع
#مصطفی_سلیمانی
⏪ واکاوی نظام آموزشی دینی در مدارس
(بررسی موردی کتاب دین و زندگی مقطع متوسطه دوره دوم)
#مصطفی_فیض
⏪ امیرالمؤمنین در کشاکش آرمانخواهی و واقعبینی
#سیدضیاء_مرتضوی
⏪ زیست زنان در ایران معاصر؛ تقاطع مذهب، سیاست وجنسیت
#منصور_عنبرمو
#نفیسه_مرادی
⏪ گفتوگوی انتقادی پیرامون کتاب دین و زندگی
#محمدمهدی_اعتصامی
🔶 یادداشتها
✍ روندهای دینداری: در باب شرایط اثرگذار بر نمود و پدیداری دین
#حمید_طالب
✍ مسائل مالی روحانیت
#محمدمهدی_هادیبه
✍ تبلیغ غیرمستقیم دین؛ روشی برای دعوت و جلوگیری از دینگریزی با مقایسه روش میسیونرهای مسیحی و مبلغین مسلمان
#مهدی_صالحی
✍ غلبه زندگی تکلیفمحور بر زندگی ایمانی
#مریم_یوسفی
✍ تأثیر دیدگاه زنانهنگر در دینداری
#زینب_کاملان
✍ آسیبدیدگی هویت فرهنگی
#پروین_قوامی
#آینده_دینداری
#خانه_اندیشوران
#تازههای_نشر
#انتشارات_سهل
@andishvaran1400
https://www.tg-me.com/andishedinimoase
👏1
✳️ نگاه مثبت فقیهانه به حقوق بشر
✍️ #عبدالرحیم_سلیمانی
در دنیای امروز، مسئله حقوق بشر و حقوق اساسی انسانها به موضوعی مهم و جهانی تبدیل شده است. این حقوق، که به نظر بسیاری بهعنوان دستاوردهای تمدن غربی شناخته میشود، در اندیشههای اسلامی نیز جایگاه ویژهای دارد. نگاههای مثبت و منفی نسبت به آن از سوی فقیهان بیان شده است. یکی از برجستهترین نگاههای مثبت به آن، دیدگاه مرحوم آیتالله منتظری است.
در نگاه ایشان، حقوق اساسی انسان نه محصول غرب جدید، بلکه یک امری فرازمانی و فرامکانی است. به باور ایشان:
حقوق اساسی و بنیادین انسان، محصول ضرورتها و مقتضیات خاص اجتماعی و شرایط زمانی و مکانی نیست؛ چراکه این گونه حقوق – همچون حق تعیین سرنوشت، حق حیات، حق معیشت و زندگی سالم، حق آزادی اندیشه و بیان و حق امنیت فردی و اجتماعی - قبل از هر چیز، حقهای فطری هستند ... و انسانها به خاطر انسان بودنشان و به دلیل کرامت انسانی باید از آنها برخوردار باشند. این گونه حقها ریشه در قانونگذاری یا اراده حکومت ندارند ... و دیدگاه شریعت نسبت به آنها نیز ارشادی است.
ایشان با بیان تلازم بین حکم عقل و شرع میگوید:
اگر عقل جمعی آگاهانه و از روی بصیرت به يك حقوق قراردادی برسد، این حقوق قسیم حقوق اسلامی نیست؛ بلکه میتواند بخشی از آن باشد. دلیل این امر این است که بخش زیادی از احکام حقوق اسلامی امضایی است نه تأسیسی؛ یعنی قبل از شریعت در میان انسانها بوده است و شارع آنها را امضا کرده است. پس هر جا که در این امور کتاب و سنت سخنی نداشته باشد، میتوان ارادۀ عمومی جامعه را ملاك حق یا حکم قرار داد و در این صورت به مقتضای ادله وجوب وفا به عقود و تعهدات، اعتبار عقلایی و شرعی دارد.
یکی از نکات مهم در نگرش آیتالله منتظری به حقوق بشر، توجه ایشان به اعتبار قرارداد این حقوق در جوامع مختلف و نسلهای آینده است. ایشان در این زمینه میفرمایند:
اما باید توجه داشت که این قرارداد صرفاً برای نسلهایی که آن را میپذیرند اعتبار دارد؛ ولی برای دیگران و نسلهای آینده منوط به نظرخواهی مجدد است.
🔰 برگرفته از کتاب «اندیشه دینی معاصر (رویکردها و چالشها)؛ دفتر اول»، از تولیدات پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، به کوشش حسن پویا، نشر موسسه فرهنگی دینپژوهی بشرا، 1395، ص208-209.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #عبدالرحیم_سلیمانی
در دنیای امروز، مسئله حقوق بشر و حقوق اساسی انسانها به موضوعی مهم و جهانی تبدیل شده است. این حقوق، که به نظر بسیاری بهعنوان دستاوردهای تمدن غربی شناخته میشود، در اندیشههای اسلامی نیز جایگاه ویژهای دارد. نگاههای مثبت و منفی نسبت به آن از سوی فقیهان بیان شده است. یکی از برجستهترین نگاههای مثبت به آن، دیدگاه مرحوم آیتالله منتظری است.
در نگاه ایشان، حقوق اساسی انسان نه محصول غرب جدید، بلکه یک امری فرازمانی و فرامکانی است. به باور ایشان:
حقوق اساسی و بنیادین انسان، محصول ضرورتها و مقتضیات خاص اجتماعی و شرایط زمانی و مکانی نیست؛ چراکه این گونه حقوق – همچون حق تعیین سرنوشت، حق حیات، حق معیشت و زندگی سالم، حق آزادی اندیشه و بیان و حق امنیت فردی و اجتماعی - قبل از هر چیز، حقهای فطری هستند ... و انسانها به خاطر انسان بودنشان و به دلیل کرامت انسانی باید از آنها برخوردار باشند. این گونه حقها ریشه در قانونگذاری یا اراده حکومت ندارند ... و دیدگاه شریعت نسبت به آنها نیز ارشادی است.
ایشان با بیان تلازم بین حکم عقل و شرع میگوید:
اگر عقل جمعی آگاهانه و از روی بصیرت به يك حقوق قراردادی برسد، این حقوق قسیم حقوق اسلامی نیست؛ بلکه میتواند بخشی از آن باشد. دلیل این امر این است که بخش زیادی از احکام حقوق اسلامی امضایی است نه تأسیسی؛ یعنی قبل از شریعت در میان انسانها بوده است و شارع آنها را امضا کرده است. پس هر جا که در این امور کتاب و سنت سخنی نداشته باشد، میتوان ارادۀ عمومی جامعه را ملاك حق یا حکم قرار داد و در این صورت به مقتضای ادله وجوب وفا به عقود و تعهدات، اعتبار عقلایی و شرعی دارد.
یکی از نکات مهم در نگرش آیتالله منتظری به حقوق بشر، توجه ایشان به اعتبار قرارداد این حقوق در جوامع مختلف و نسلهای آینده است. ایشان در این زمینه میفرمایند:
اما باید توجه داشت که این قرارداد صرفاً برای نسلهایی که آن را میپذیرند اعتبار دارد؛ ولی برای دیگران و نسلهای آینده منوط به نظرخواهی مجدد است.
🔰 برگرفته از کتاب «اندیشه دینی معاصر (رویکردها و چالشها)؛ دفتر اول»، از تولیدات پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، به کوشش حسن پویا، نشر موسسه فرهنگی دینپژوهی بشرا، 1395، ص208-209.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
❤2👍1
✳️ قدسیسازی حکومت؛ خطای خطرناک در تفکر دینی!
✍️ #محمود_شفیعی
تردیدی وجود ندارد که ائمه معصومین(ع) و قرآن کریم، آنچه كه درباره حكومت و قدرت سياسی بيان كردهاند با صدای بلند میخواهند به ما بگویند كه مواظب باشید حکومت را قدسی نکنید؛ حکومت را قدسی نبینید. همه خطرات در این حكومت وجود دارد؛ چرا که امری کاملاً عرفی و دنيوی است. حكومت در معرض هزاران فساد است.
قرآن در کنار قارون، ثروت و در کنار فرعون، قدرت را مورد مذمت قرار داده است. اگر ثروت امری دنیوی است، پس حکومت نیز امری دنیوی است. ثروت قدسی نیست و قدرت نیز دقیقاً همینطور است. هر دو امر دنیوی، مفسدهزا هستند.
حالا اگر با وجود تمام این آیات و روایات قرآنی، بخواهیم بگوییم که مفهوم حکومت در دنیای ما چیزی است که شما از آن بیخبر هستید، یا بخواهیم بگوییم که در چارچوب ادبیات دینی ما این مفهوم هالهای از تقدس دارد، و حتی ادعا کنیم که بشر نمیتواند به آن دست یابد و خداوند معصوم را برای برپایی همین حکومت دنیوی آفریده است و به او عصمت داده و خود خدا حکومت را ساخته است، این تماماً در تناقض با صراحت آیاتی است که بیان کردیم و روایاتی که از علی (ع) نقل نمودیم. چرا که بر اساس این آیات و روایات، حکومت یک پدیده دنیوی و بشری است که در معرض انواع فساد قرار دارد.
حضرت علی (ع) در جای دیگری، در نامهای به مالک اشتر که میخواهد او را به مصر بفرستد، میفرماید: «إِنَّمَا هِيَ وِلَایتُکُم مَتَاعٌ أَيَّامٍ قَلَائِل». یعنی اینکه من بر شما حکومت کنم، یک متاع چند روزه و کوتاه دنیوی است. سپس میفرماید: «يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَاب»، آن مقدار از حکومت که برای کسی باقی بماند، آنقدر کوتاه است که مانند سراب زایل میشود. یا «أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَاب»، مانند ابر فشرده که پراکنده میشود. یعنی حکومت خیلی زودتر از آنچه که تصور میشود، تمام میشود و میرود. حتی اگر کسی بتواند مدت طولانیتری در حکومت بماند، برای من خیلی کوتاهمدت است.
سپس میفرماید که من این ولایت کوتاهمدت را نپذیرفتم و به سمت آن نرفتم؛ چرا که هدفم حفظ دین بود. یعنی دین یا حکومت. جالب است که حضرت علی (ع) در این روایت، امر دینی را از امر سیاسی کاملاً متفاوت کرده است و مصلحت دین را از مصلحت سیاست جدا میکند. او میگوید علت اینکه من صبر کردم و به سمت حکومت نرفتم، این بود که میخواستم دین محمد (ص) بهزودی مضمحل نشود. یا اینکه نخواستم شکاف در جهان اسلام به وجود آید. میدیدم که چنین اتفاقی در حال رخ دادن است. برای من حکومت مهم نبود، بلکه حفظ دین اهمیت داشت.
🔰 برگرفته از «اندیشه دینی معاصر (دفتر سوم)؛ تاملاتی در باب رابطه دین و دولت)»، تدوین پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، نشر میراث اهل قلم، 1400، ص88-90.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #محمود_شفیعی
تردیدی وجود ندارد که ائمه معصومین(ع) و قرآن کریم، آنچه كه درباره حكومت و قدرت سياسی بيان كردهاند با صدای بلند میخواهند به ما بگویند كه مواظب باشید حکومت را قدسی نکنید؛ حکومت را قدسی نبینید. همه خطرات در این حكومت وجود دارد؛ چرا که امری کاملاً عرفی و دنيوی است. حكومت در معرض هزاران فساد است.
قرآن در کنار قارون، ثروت و در کنار فرعون، قدرت را مورد مذمت قرار داده است. اگر ثروت امری دنیوی است، پس حکومت نیز امری دنیوی است. ثروت قدسی نیست و قدرت نیز دقیقاً همینطور است. هر دو امر دنیوی، مفسدهزا هستند.
حالا اگر با وجود تمام این آیات و روایات قرآنی، بخواهیم بگوییم که مفهوم حکومت در دنیای ما چیزی است که شما از آن بیخبر هستید، یا بخواهیم بگوییم که در چارچوب ادبیات دینی ما این مفهوم هالهای از تقدس دارد، و حتی ادعا کنیم که بشر نمیتواند به آن دست یابد و خداوند معصوم را برای برپایی همین حکومت دنیوی آفریده است و به او عصمت داده و خود خدا حکومت را ساخته است، این تماماً در تناقض با صراحت آیاتی است که بیان کردیم و روایاتی که از علی (ع) نقل نمودیم. چرا که بر اساس این آیات و روایات، حکومت یک پدیده دنیوی و بشری است که در معرض انواع فساد قرار دارد.
حضرت علی (ع) در جای دیگری، در نامهای به مالک اشتر که میخواهد او را به مصر بفرستد، میفرماید: «إِنَّمَا هِيَ وِلَایتُکُم مَتَاعٌ أَيَّامٍ قَلَائِل». یعنی اینکه من بر شما حکومت کنم، یک متاع چند روزه و کوتاه دنیوی است. سپس میفرماید: «يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَاب»، آن مقدار از حکومت که برای کسی باقی بماند، آنقدر کوتاه است که مانند سراب زایل میشود. یا «أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَاب»، مانند ابر فشرده که پراکنده میشود. یعنی حکومت خیلی زودتر از آنچه که تصور میشود، تمام میشود و میرود. حتی اگر کسی بتواند مدت طولانیتری در حکومت بماند، برای من خیلی کوتاهمدت است.
سپس میفرماید که من این ولایت کوتاهمدت را نپذیرفتم و به سمت آن نرفتم؛ چرا که هدفم حفظ دین بود. یعنی دین یا حکومت. جالب است که حضرت علی (ع) در این روایت، امر دینی را از امر سیاسی کاملاً متفاوت کرده است و مصلحت دین را از مصلحت سیاست جدا میکند. او میگوید علت اینکه من صبر کردم و به سمت حکومت نرفتم، این بود که میخواستم دین محمد (ص) بهزودی مضمحل نشود. یا اینکه نخواستم شکاف در جهان اسلام به وجود آید. میدیدم که چنین اتفاقی در حال رخ دادن است. برای من حکومت مهم نبود، بلکه حفظ دین اهمیت داشت.
🔰 برگرفته از «اندیشه دینی معاصر (دفتر سوم)؛ تاملاتی در باب رابطه دین و دولت)»، تدوین پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، نشر میراث اهل قلم، 1400، ص88-90.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
❤2
⚡️ نه امیر را شمشیر عدل در دست است نه وزیر را قلم تدبیر در شست.
⚡️ از اسلام جز اسمی و از ایمان جز رسمی نیست.
⚡️ تکرار تاریخ؛ زنگ خطر بیعدالتی و بازتولید بحرانهای تکرار شونده است.
✳️ بحران دولت در دوره محمدشاه؛ از فساد حکومتی تا نقد اجتماعی
✍️ #داود_بیات
بحران دولت در دوره محمدشاه و میرزا آقاسی، همچنان که در گذشته آغاز شده بود، در این دوران نیز ادامه پیدا کرد. این بحران هم نتیجهای از ناهماهنگیهای فکری و رفتاری دولتمردان بود و هم محصول نفوذ اندیشه صوفیانه در ردههای بالای دولت.
پس از جنگهای ایران و روس، فضای اجتماعی و سیاسی کشور تغییر کرد و مناسبات دیپلماتیک و تجاری با غرب گسترش یافت. این تحولات باعث بهوجود آمدن شک و تردیدهای جدید در جامعه شد و فضای نقد و اعتراض را تقویت کرد.
شهرخواستی مازندرانی، در رساله «خصایل الملوک»، با نقد شدید و صریح از وضعیت اجتماعی و حکومتی زمان خود، بحران اخلاقی و اجتماعی آن دوران را به تصویر میکشد. او مینویسد:
این نقدها نشاندهنده عمق بحران اخلاقی و اجتماعی در دوران محمدشاه است که تحت تأثیر فساد حکومتی و تداخلهای فکری، به مرحله بحرانی رسید.
🔰 برگرفته از کتاب «تحول مفهوم دولت در ایران معاصر؛ از دههای نخستین تأسیس قاجار تا مشروطیت»، داود بیات، نشر لوگوس (با همکاری مؤسسه گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1403، ص101-102.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
⚡️ از اسلام جز اسمی و از ایمان جز رسمی نیست.
⚡️ تکرار تاریخ؛ زنگ خطر بیعدالتی و بازتولید بحرانهای تکرار شونده است.
✳️ بحران دولت در دوره محمدشاه؛ از فساد حکومتی تا نقد اجتماعی
✍️ #داود_بیات
بحران دولت در دوره محمدشاه و میرزا آقاسی، همچنان که در گذشته آغاز شده بود، در این دوران نیز ادامه پیدا کرد. این بحران هم نتیجهای از ناهماهنگیهای فکری و رفتاری دولتمردان بود و هم محصول نفوذ اندیشه صوفیانه در ردههای بالای دولت.
پس از جنگهای ایران و روس، فضای اجتماعی و سیاسی کشور تغییر کرد و مناسبات دیپلماتیک و تجاری با غرب گسترش یافت. این تحولات باعث بهوجود آمدن شک و تردیدهای جدید در جامعه شد و فضای نقد و اعتراض را تقویت کرد.
شهرخواستی مازندرانی، در رساله «خصایل الملوک»، با نقد شدید و صریح از وضعیت اجتماعی و حکومتی زمان خود، بحران اخلاقی و اجتماعی آن دوران را به تصویر میکشد. او مینویسد:
در این زمان از عدل عادل و قهرمان شیردل اثری نیست. ظلم جهانگیر است و ظالم، صاحب ملک و سریر. روباه پنجه بر شیر زند و صَعوِه، شاهباز را به صیحهای درافکند. نه امیر را شمشیر عدل در دست است نه وزیر را قلم تدبیر در شست. این را قلم بیانصافی بر بنان است، آن را شمشیر بیاعتدالی در میان. نه کدخدا خداوندی محله را شایسته است، نه کدبانو به خانه خدایی بایسته... نه تاجر را به تَجْرِ اقماش، معرفت در کار است و نه بزاز را بَزَّه ایمان در انبار. این را متاع بیانصافی، هزار بار است، آن را کالای بیمروتی، خروار خروار. اهل بازار به روباهبازی، شیطان را در دام کشیدند و دهاقین، دام فریب در راه دیوان تنیدند. همگی کیسه مارگیری در دوشند و تمامی گندمنمای جوفروشاند... از اسلام جز اسمی و از ایمان جز رسمی نیست... همه بر هم میپرند و از همه میدرند.
این نقدها نشاندهنده عمق بحران اخلاقی و اجتماعی در دوران محمدشاه است که تحت تأثیر فساد حکومتی و تداخلهای فکری، به مرحله بحرانی رسید.
🔰 برگرفته از کتاب «تحول مفهوم دولت در ایران معاصر؛ از دههای نخستین تأسیس قاجار تا مشروطیت»، داود بیات، نشر لوگوس (با همکاری مؤسسه گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1403، ص101-102.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
👌1
⚡️ جرم سیاسی از انگیزههای شرافتمندانه و سیاسی نشأت میگیرد.
⚡️ در جرم سیاسی، فرد به دنبال تأمین منافع عمومی است، نه شخصی.
⚡️ مخالفان حکومت در صورت پیروزی، میتوانند به قهرمان ملی تبدیل شوند.
⚡️ برخورد شدید با مجرمان سیاسی میتواند منجر به خشونت بیشتر شود.
⚡️ امام علی(ع): پس از من خوارج را نکشید.
✳️ جرم سیاسی: نقد قدرت و محدودیتهای قانونی
✍️ #سیدمحمود_علیزاده_طباطبائی
موضوع جرم سیاسی به اقداماتی اشاره دارد که اقلیتی با هدف تغییر تصمیمات مقامات حکومتی انجام میدهند. این اقدامات، مانند تظاهرات یا نوشتن مطالب در رسانهها، ممکن است منجر به اعلام جرم شود، حتی اگر فرد با نیت شرافتمندانه و برای تأثیرگذاری بر فرآیندهای اجتماعی اقدام کرده باشد.
برخلاف جنایاتی مانند تروریسم یا جاسوسی که انگیزههای شرارتآمیز دارند، جرم سیاسی از انگیزههای شرافتمندانه و سیاسی نشأت میگیرد. در جرم سیاسی، فرد از منافع شخصی خود فراتر میرود و به دنبال تأمین منافع عمومی است. چنین فردی برای نقد قدرت حاکم و بهبود وضعیت اجتماعی ممکن است از روشهای غیرقانونی استفاده کند؛ زیرا نقد مسئولان یا روشهای حکمرانی همیشه به آرامی و بهطور مدنی انجام نمیشود؛ گاهی ممکن است منتقد از کنترل خود خارج شود و اقداماتی کند که نظم حکومت را بر هم بزند. با اینکه اینگونه رفتارها به عنوان جرم سیاسی شناخته میشود، اما در عین حال، باید تأکید کرد که چنین اقدامات مجرمانهای نباید با شدت و خشونت زیاد پاسخ داده شود.
در بحث تاریخی جرم سیاسی، بهویژه از منظر دینی، به تجربیات حکومت دینی امام علی علیهالسلام برمیخوریم که حتی با دشمنان خود برخوردی انسانیتر داشت و معتقد بود با کسی که در پی حق است ولی اشتباه میکند، باید مانند کسانی که در پی باطل میروند، برخورد نشود. لذا حضرت در مقابله با خوارج حتی پس از ضربت خوردن، میفرمایند پس از من خوارج را نکشید.
تاریخ حقوق نشان میدهد که حکومتها برای مخالفان سیاسی مجازاتهای سختی در نظر میگرفتند، اما پس از انقلاب فرانسه، رویکرد جدیدی در برخورد با مخالفان پیدا شد. در این رویکرد، مخالفان حکومت در صورت پیروزی، میتوانند به قهرمان ملی تبدیل شوند. تجربه ایران در سال 1357 نیز نشان میدهد که حتی در شرایط سخت، مخالفتها با رژیم ادامه داشت.
برخورد شدید با مجرمان سیاسی میتواند منجر به خشونت بیشتر شود. مهندس بازرگان در سالهای پیش از انقلاب به حکومت هشدار داد که در صورت برخورد با مخالفان، خشونتهای مسلحانه آغاز خواهد شد و این پیشبینی به واقعیت پیوست.
🔰 برگرفته از کتاب «اسلام و نظام کیفری»، پژوهشکده اندیشه دینی معاصر با همکاری پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، انتشارات سهل، زمستان 1402، ص549-552.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
⚡️ در جرم سیاسی، فرد به دنبال تأمین منافع عمومی است، نه شخصی.
⚡️ مخالفان حکومت در صورت پیروزی، میتوانند به قهرمان ملی تبدیل شوند.
⚡️ برخورد شدید با مجرمان سیاسی میتواند منجر به خشونت بیشتر شود.
⚡️ امام علی(ع): پس از من خوارج را نکشید.
✳️ جرم سیاسی: نقد قدرت و محدودیتهای قانونی
✍️ #سیدمحمود_علیزاده_طباطبائی
موضوع جرم سیاسی به اقداماتی اشاره دارد که اقلیتی با هدف تغییر تصمیمات مقامات حکومتی انجام میدهند. این اقدامات، مانند تظاهرات یا نوشتن مطالب در رسانهها، ممکن است منجر به اعلام جرم شود، حتی اگر فرد با نیت شرافتمندانه و برای تأثیرگذاری بر فرآیندهای اجتماعی اقدام کرده باشد.
برخلاف جنایاتی مانند تروریسم یا جاسوسی که انگیزههای شرارتآمیز دارند، جرم سیاسی از انگیزههای شرافتمندانه و سیاسی نشأت میگیرد. در جرم سیاسی، فرد از منافع شخصی خود فراتر میرود و به دنبال تأمین منافع عمومی است. چنین فردی برای نقد قدرت حاکم و بهبود وضعیت اجتماعی ممکن است از روشهای غیرقانونی استفاده کند؛ زیرا نقد مسئولان یا روشهای حکمرانی همیشه به آرامی و بهطور مدنی انجام نمیشود؛ گاهی ممکن است منتقد از کنترل خود خارج شود و اقداماتی کند که نظم حکومت را بر هم بزند. با اینکه اینگونه رفتارها به عنوان جرم سیاسی شناخته میشود، اما در عین حال، باید تأکید کرد که چنین اقدامات مجرمانهای نباید با شدت و خشونت زیاد پاسخ داده شود.
در بحث تاریخی جرم سیاسی، بهویژه از منظر دینی، به تجربیات حکومت دینی امام علی علیهالسلام برمیخوریم که حتی با دشمنان خود برخوردی انسانیتر داشت و معتقد بود با کسی که در پی حق است ولی اشتباه میکند، باید مانند کسانی که در پی باطل میروند، برخورد نشود. لذا حضرت در مقابله با خوارج حتی پس از ضربت خوردن، میفرمایند پس از من خوارج را نکشید.
تاریخ حقوق نشان میدهد که حکومتها برای مخالفان سیاسی مجازاتهای سختی در نظر میگرفتند، اما پس از انقلاب فرانسه، رویکرد جدیدی در برخورد با مخالفان پیدا شد. در این رویکرد، مخالفان حکومت در صورت پیروزی، میتوانند به قهرمان ملی تبدیل شوند. تجربه ایران در سال 1357 نیز نشان میدهد که حتی در شرایط سخت، مخالفتها با رژیم ادامه داشت.
برخورد شدید با مجرمان سیاسی میتواند منجر به خشونت بیشتر شود. مهندس بازرگان در سالهای پیش از انقلاب به حکومت هشدار داد که در صورت برخورد با مخالفان، خشونتهای مسلحانه آغاز خواهد شد و این پیشبینی به واقعیت پیوست.
🔰 برگرفته از کتاب «اسلام و نظام کیفری»، پژوهشکده اندیشه دینی معاصر با همکاری پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، انتشارات سهل، زمستان 1402، ص549-552.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
⚡️ نوآوریهای فقهی که در زمان پیامبر(ص) نبوده، بدعت نیستند.
✳️ مرز بین نوآوری فقهی و بدعت در دین
✍️ #سیدضیاء_مرتضوی
مرز میان نوآوری فقهی و بدعت دینی از مسائل پیچیدهای است که در پیوند با اجتهاد فقهی و نواندیشی دینی قرار دارد. کلمه «بدعت» به معنای وارد کردن چیزی در دین است که جزء دین نیست و طبق نظر فقها، این عمل حرام است. بدعت هنگامی رخ میدهد که فرد چیزی را که از سوی شارع نباشد، به قصد تشریع و به صورت عمدی به دین نسبت دهد. بنابراین، اگر کسی به دلیلی ضعیف و با گمان اینکه دلیلی معارضی در میان نیست، اعتقاد به شرعیت چیزی پیدا کند و آن را جزء دین بشمرد، نمیتوان کار او را حرام شمرد.
اجتهاد و نوآوری فقهی، در صورتی که در چارچوب موازین اجتهادی و علمی باشد، حتی اگر منجر به اشتباه شود، بدعت محسوب نمیشود. اجتهادی که با هدف تحقیق و دستیابی به حکم شرعی صحیح انجام گیرد، حرام نیست، حتی اگر نتیجه اشتباه باشد. در چنین مواردی، فرد ممکن است به دلیل سهلانگاری در تحقیق مسئول شناخته شود. بنابراین، نوآوری فقهی که بر اساس اصول اجتهادی و موازین علمی باشد، نه تنها بدعت نیست، بلکه مورد تأکید شرع نیز است.
فقیهانی مانند محقق داماد تأکید کردهاند که نوآوریهای فقهی، مانند اختراعات جدیدی که در زمان پیامبر(ص) وجود نداشتهاند، نباید به عنوان بدعت تلقی شوند.
در این زمینه، ضروری است که اجتهاد فقهی از فرآیندهای درست و معقول پیروی کند و از گمانهزنیهای ناقص که میتواند به بدعت منجر شود، پرهیز شود. به طور خاص، استفاده از قیاس ظنی که در برخی مذاهب برای اجتهاد بهکار رفته است، ممکن است موجب به وجود آمدن برداشتهای غلط و در نهایت بدعت شود.
در نهایت، آزاداندیشی دینی باید در راستای اجتهاد فقهی و توجه به موازین علمی انجام گیرد، اما همزمان باید از خطرات دخالتهای ناصحیح در مسائل دینی و فقهی که ناشی از عدم دانش کافی است، جلوگیری شود. فقیهان و علمای بزرگ همواره بر این نکته تأکید کردهاند که بدون داشتن دانش کافی، اظهار نظر در مسائل دینی نه تنها اشتباه است، بلکه میتواند به بدعت و انحراف منجر شود.
🔰 برگرفته از کتاب «اندیشه دینی معاصر؛ رویکردها و چالشها؛ دفتر دوم»، پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، نشر میراث قلم، 1399، ص33-36.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✳️ مرز بین نوآوری فقهی و بدعت در دین
✍️ #سیدضیاء_مرتضوی
مرز میان نوآوری فقهی و بدعت دینی از مسائل پیچیدهای است که در پیوند با اجتهاد فقهی و نواندیشی دینی قرار دارد. کلمه «بدعت» به معنای وارد کردن چیزی در دین است که جزء دین نیست و طبق نظر فقها، این عمل حرام است. بدعت هنگامی رخ میدهد که فرد چیزی را که از سوی شارع نباشد، به قصد تشریع و به صورت عمدی به دین نسبت دهد. بنابراین، اگر کسی به دلیلی ضعیف و با گمان اینکه دلیلی معارضی در میان نیست، اعتقاد به شرعیت چیزی پیدا کند و آن را جزء دین بشمرد، نمیتوان کار او را حرام شمرد.
اجتهاد و نوآوری فقهی، در صورتی که در چارچوب موازین اجتهادی و علمی باشد، حتی اگر منجر به اشتباه شود، بدعت محسوب نمیشود. اجتهادی که با هدف تحقیق و دستیابی به حکم شرعی صحیح انجام گیرد، حرام نیست، حتی اگر نتیجه اشتباه باشد. در چنین مواردی، فرد ممکن است به دلیل سهلانگاری در تحقیق مسئول شناخته شود. بنابراین، نوآوری فقهی که بر اساس اصول اجتهادی و موازین علمی باشد، نه تنها بدعت نیست، بلکه مورد تأکید شرع نیز است.
فقیهانی مانند محقق داماد تأکید کردهاند که نوآوریهای فقهی، مانند اختراعات جدیدی که در زمان پیامبر(ص) وجود نداشتهاند، نباید به عنوان بدعت تلقی شوند.
در این زمینه، ضروری است که اجتهاد فقهی از فرآیندهای درست و معقول پیروی کند و از گمانهزنیهای ناقص که میتواند به بدعت منجر شود، پرهیز شود. به طور خاص، استفاده از قیاس ظنی که در برخی مذاهب برای اجتهاد بهکار رفته است، ممکن است موجب به وجود آمدن برداشتهای غلط و در نهایت بدعت شود.
در نهایت، آزاداندیشی دینی باید در راستای اجتهاد فقهی و توجه به موازین علمی انجام گیرد، اما همزمان باید از خطرات دخالتهای ناصحیح در مسائل دینی و فقهی که ناشی از عدم دانش کافی است، جلوگیری شود. فقیهان و علمای بزرگ همواره بر این نکته تأکید کردهاند که بدون داشتن دانش کافی، اظهار نظر در مسائل دینی نه تنها اشتباه است، بلکه میتواند به بدعت و انحراف منجر شود.
🔰 برگرفته از کتاب «اندیشه دینی معاصر؛ رویکردها و چالشها؛ دفتر دوم»، پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، نشر میراث قلم، 1399، ص33-36.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
👍3❤1💯1
✳️ قدرت و ثروت، مرجعیت جدید جامعه در دنیای نابرابر
✍️ #محمدرضا_یوسفی
نابرابری تأثیر زیادی بر جامعه دارد و باعث تغییر ارزشها از علم و تقوا به پول و قدرت میشود. در جامعه نابرابر، تنها کسانی موفق هستند که یا ثروتمندند یا قدرتمند. در این وضعیت، احساس فقر، حتی اگر فرد فقیر نباشد، میتواند از فقر واقعی خطرناکتر باشد. افراد با درآمدهای متوسط نیز وقتی خود را با دیگران مقایسه میکنند، احساس کمبود و حقارت میکنند. این احساس نابرابری به رفتارهای ناهنجار اجتماعی، مانند فساد و فحشا، دامن میزند.
نقش حکومت در کاهش نابرابری و فقر بسیار مهم است. با کاهش نابرابری، وضعیت اخلاقی جامعه بهبود یافته و آسیبهای اجتماعی کاهش مییابد. به علاوه، تأثیر حکومت بر دینگریزی و رشد فساد اجتماعی نباید نادیده گرفته شود. اگر نابرابری بهطور مؤثر کنترل نشود، حتی در یک جامعه دینی نیز فحشا و فساد ممکن است افزایش یابد. در نهایت، برای بهبود وضعیت اجتماعی، توجه همزمان به مسائل اقتصادی و اجتماعی ضروری است.
🔰 برگرفته از کتاب «آینده دینداری در ایران؛ چالشها و راهکارها(دفتر اول)»، بهکوشش مهدی پورحسین، خانه اندیشوران، نشر سهل، 1402، ص 354-358.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #محمدرضا_یوسفی
نابرابری تأثیر زیادی بر جامعه دارد و باعث تغییر ارزشها از علم و تقوا به پول و قدرت میشود. در جامعه نابرابر، تنها کسانی موفق هستند که یا ثروتمندند یا قدرتمند. در این وضعیت، احساس فقر، حتی اگر فرد فقیر نباشد، میتواند از فقر واقعی خطرناکتر باشد. افراد با درآمدهای متوسط نیز وقتی خود را با دیگران مقایسه میکنند، احساس کمبود و حقارت میکنند. این احساس نابرابری به رفتارهای ناهنجار اجتماعی، مانند فساد و فحشا، دامن میزند.
نقش حکومت در کاهش نابرابری و فقر بسیار مهم است. با کاهش نابرابری، وضعیت اخلاقی جامعه بهبود یافته و آسیبهای اجتماعی کاهش مییابد. به علاوه، تأثیر حکومت بر دینگریزی و رشد فساد اجتماعی نباید نادیده گرفته شود. اگر نابرابری بهطور مؤثر کنترل نشود، حتی در یک جامعه دینی نیز فحشا و فساد ممکن است افزایش یابد. در نهایت، برای بهبود وضعیت اجتماعی، توجه همزمان به مسائل اقتصادی و اجتماعی ضروری است.
🔰 برگرفته از کتاب «آینده دینداری در ایران؛ چالشها و راهکارها(دفتر اول)»، بهکوشش مهدی پورحسین، خانه اندیشوران، نشر سهل، 1402، ص 354-358.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
❤1
✳️ سنت یا تجدد؟ نگاهی دوباره به نواندیشی دینی
✍️ #سیدمحمد_خاتمی
نواندیشی دینی، بهطور کلی و بهویژه در جنبههای خاص خود، در موقعیتی قرار دارد که میتواند با تأملی عمیق در فرهنگ دیرینه و بهویژه در فرهنگ دینی و مبانی معتبر آن، و همچنین با وفاداری به اصول و ارزشها، به بازنگری در محتوای اصلی دین بپردازد. این کار مستلزم در نظر گرفتن دو عنصر مهم زمان و مکان است. به این معنا که نواندیشی دینی باید دین را نه در مقابل توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، بلکه بهعنوان یک امر ضروری برای ماندن و بهرهوری درست از این جهان و در این جهان در نظر بگیرد. بنابراین، دین باید بهگونهای در مقابل این توسعهها قرار گیرد که تصویری از توسعه متناسب با وضع و حال ما پیش نهد و عدالت را محور این تغییرات قرار دهد.
از سوی دیگر، نواندیشی دینی باید از گرفتار شدن در آرزو یا توهم محال بازگشت به گذشته پیش از تجدد، اجتناب کند و به نام دفاع از سنت، خود را از جریان زمان کنار نگذارد. در عوض، باید به پساتجدد بیندیشد؛ پساتجددی که هم مزایای تجدد را در خود داشته باشد و هم از مشکلات و منفیات آن دور باشد.
این تفکر، نیازمند بازنگری اساسی، بهویژه در حوزه فقه است. چراکه فقه، چه بهحق و چه ناحق، در نظام معارف دینی جایگاه ویژهای دارد. در سالهای پس از انقلاب نیز در نظامبخشی به جامعه نقش ویژهای ایفا کرده است. نواندیشی دینی باید با توجه به این جایگاهها، به بازتعریف و تجدیدنظر در جایگاه فقه در ساختار جامعه پرداخته و آن را در راستای توسعه و تحولات روز بهروز دنیای معاصر بهکار گیرد.
🔰 برگرفته از کتاب «نواندیشی دینی؛ تأملاتی در رویکردها»، جمعی از نویسندگان (به کوشش حمید سعادتی)، نشر کویر، 1402، ص39-40.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #سیدمحمد_خاتمی
نواندیشی دینی، بهطور کلی و بهویژه در جنبههای خاص خود، در موقعیتی قرار دارد که میتواند با تأملی عمیق در فرهنگ دیرینه و بهویژه در فرهنگ دینی و مبانی معتبر آن، و همچنین با وفاداری به اصول و ارزشها، به بازنگری در محتوای اصلی دین بپردازد. این کار مستلزم در نظر گرفتن دو عنصر مهم زمان و مکان است. به این معنا که نواندیشی دینی باید دین را نه در مقابل توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، بلکه بهعنوان یک امر ضروری برای ماندن و بهرهوری درست از این جهان و در این جهان در نظر بگیرد. بنابراین، دین باید بهگونهای در مقابل این توسعهها قرار گیرد که تصویری از توسعه متناسب با وضع و حال ما پیش نهد و عدالت را محور این تغییرات قرار دهد.
از سوی دیگر، نواندیشی دینی باید از گرفتار شدن در آرزو یا توهم محال بازگشت به گذشته پیش از تجدد، اجتناب کند و به نام دفاع از سنت، خود را از جریان زمان کنار نگذارد. در عوض، باید به پساتجدد بیندیشد؛ پساتجددی که هم مزایای تجدد را در خود داشته باشد و هم از مشکلات و منفیات آن دور باشد.
این تفکر، نیازمند بازنگری اساسی، بهویژه در حوزه فقه است. چراکه فقه، چه بهحق و چه ناحق، در نظام معارف دینی جایگاه ویژهای دارد. در سالهای پس از انقلاب نیز در نظامبخشی به جامعه نقش ویژهای ایفا کرده است. نواندیشی دینی باید با توجه به این جایگاهها، به بازتعریف و تجدیدنظر در جایگاه فقه در ساختار جامعه پرداخته و آن را در راستای توسعه و تحولات روز بهروز دنیای معاصر بهکار گیرد.
🔰 برگرفته از کتاب «نواندیشی دینی؛ تأملاتی در رویکردها»، جمعی از نویسندگان (به کوشش حمید سعادتی)، نشر کویر، 1402، ص39-40.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✳️ فیرحی و نقد پروژه ایرانشهری
✍️ #میثم_بادامچی
نقدهای دکتر داود فیرحی بر پروژه ایرانشهری استادش، سیدجواد طباطبایی، قابل تأمل و ارزیابی دقیق است. علیرغم احترامی که فیرحی برای طباطبایی به عنوان استاد پیشین اندیشه سیاسی خود در دانشگاه تهران قائل بود، او به شدت منتقد پروژه فلسفی ایرانشهری استادش بود.
فیرحی درباره نسبت اندیشه سیاسی خواجه نظامالملک طوسی و اندیشه سیاسی ایرانشهری میگفت:
طباطبایی پیشتر در کتاب خواجه نظامالملک، تلاش کرده بود تا نشان دهد که خواجه نظامالملک طوسی، تداومبخش اندیشه سیاسی ایرانشهری دوره ساسانی است. اما فیرحی معتقد بود که:
این سخنان فیرحی واکنشهای شدیدی را از سوی مدافعان اندیشه ایرانشهری و همدلان با نهاد سلطنت در ایران برانگیخت. بهطوری که او مجبور به نوشتن یادداشتی برای دفاع از خود شد. فیرحی در این یادداشت توضیح داد که منتقدانش میان «ایران» و «ایرانشهر» خلط کردهاند و اظهار داشت:
فیرحی بر این نکته تأکید کرد که مفهوم ایرانشهر این پتانسیل را دارد که:
مدافعان اندیشه ایرانشهری آن را در تقابل با مفهوم خلافت تعریف کردند، اما فیرحی کوشش برای احیای پروژه ایرانشهری را مشابه تلاش برای احیای خلافت میدانست. به باور او این اندیشه بهجای آنکه مرهمی بر «بحران ایران» باشد، «مخاطرهآمیز»، «گسلساز» و موجب «زخم» بر پیکر وحدت ملی ایران است،
🔰 برگرفته از کتاب «الهیدان سیاست؛ یادنامه استاد داود فیرحی»، پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (کمیته سالگرد دکتر فیرحی)، ص132-134.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #میثم_بادامچی
نقدهای دکتر داود فیرحی بر پروژه ایرانشهری استادش، سیدجواد طباطبایی، قابل تأمل و ارزیابی دقیق است. علیرغم احترامی که فیرحی برای طباطبایی به عنوان استاد پیشین اندیشه سیاسی خود در دانشگاه تهران قائل بود، او به شدت منتقد پروژه فلسفی ایرانشهری استادش بود.
فیرحی درباره نسبت اندیشه سیاسی خواجه نظامالملک طوسی و اندیشه سیاسی ایرانشهری میگفت:
احساس میکنم که برداشت استادمان آقای دکتر طباطبایی به خطا نزدیکتر است تا برداشت من... خواجه را نمیتوان از فقه تسنن جدا کرد... این خواجهای که در ایرانشهری ساختهایم، تخیل ایرانی است و اصلاً چنین خواجهای وجود ندارد و ما داریم او را خلق میکنیم.
طباطبایی پیشتر در کتاب خواجه نظامالملک، تلاش کرده بود تا نشان دهد که خواجه نظامالملک طوسی، تداومبخش اندیشه سیاسی ایرانشهری دوره ساسانی است. اما فیرحی معتقد بود که:
سلطنت ایرانشهری قبل از قاجار مرده است.
این سخنان فیرحی واکنشهای شدیدی را از سوی مدافعان اندیشه ایرانشهری و همدلان با نهاد سلطنت در ایران برانگیخت. بهطوری که او مجبور به نوشتن یادداشتی برای دفاع از خود شد. فیرحی در این یادداشت توضیح داد که منتقدانش میان «ایران» و «ایرانشهر» خلط کردهاند و اظهار داشت:
همینجا که ایستادهایم، ایران است نه ایرانشهر. ایران، سرزمینی است که اکنون و در اینجا وجود دارد؛ سرزمینی که ترکیبی از قومیتها، نژادها، گویشها، زبانها، مذاهب و ادیان است، با تاریخ و فرهنگ خود، با همه تلخیها و شیرینیهایش. ایرانشهر اما، یک روایت است؛ روایتی در کنار دیگر روایتها از ایران اینجا و اکنون ما. روایتی که امکانهای فراوان دارد و میتواند در کنار دیگر روایتها در تجدد ایران مشارکت کند، مشروط بر آن که از مدار تأملات فلسفی خارج نشود و به احساسات نغلتد.
فیرحی بر این نکته تأکید کرد که مفهوم ایرانشهر این پتانسیل را دارد که:
بر مرکب ایدئولوژی سوار شود، سر از ناسیونالیسم باستانی، احیاگرا و رادیکال درآورد و تقابلها و دوگانههای جدیدی، بهویژه بین دیانت و ملیت بزاید.
مدافعان اندیشه ایرانشهری آن را در تقابل با مفهوم خلافت تعریف کردند، اما فیرحی کوشش برای احیای پروژه ایرانشهری را مشابه تلاش برای احیای خلافت میدانست. به باور او این اندیشه بهجای آنکه مرهمی بر «بحران ایران» باشد، «مخاطرهآمیز»، «گسلساز» و موجب «زخم» بر پیکر وحدت ملی ایران است،
🔰 برگرفته از کتاب «الهیدان سیاست؛ یادنامه استاد داود فیرحی»، پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (کمیته سالگرد دکتر فیرحی)، ص132-134.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
❤5👎2👍1
✳️ چاپلوسی؛ ریشه خودخواهی و بحران عدالت اجتماعی
✍️ #محمدتقی_فاضل_میبدی
یکی از کلمات تکراری در قرآن که فرعون مظهر آن است، «استکبار» است. این رذیله اخلاقی بسیار خطرناک است، چراکه اگر در جامعه فراگیر شود، اخلاق اجتماعی را از بین میبرد، امنیت اجتماعی را نابود میکند و اقتصاد و عدالت اجتماعی را مختل میسازد. برای شناسایی منشأ این بیماری اخلاقی، باید به برخی تعالیم پیامبر و ائمه(علیهم السلام) رجوع کرد. یکی از آبشخورهای این رذیلت اخلاقی، فرهنگ چاپلوسی و مداحی است. زمانی که افراد در برابر مقامهای بالاتر از خود تنها حسنها را بر میشمارند و هیچ جرئت انتقادی ندارند، این تملق است. به قول مولوی، زمانی که انسانها در برابر فردی سرمست از مدحهای او شوند، او دچار غرور و خودخواهی میشود.
فرعون از مادر فرعون زاده نشد؛ بلکه ستایشها و چاپلوسیها او را به آنجا رساند. مولوی در این زمینه میگوید که این نوع ستایشها که تنها خوبیها را میگوید، بسیار خوشایند است، اما بسیار خطرناک است. امام علی(علیهالسلام) نیز در «نهجالبلاغه» به ستایشهای بیجا اشاره کرده و میفرماید: «اللَّهُمَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ»، یعنی خدایا مرا به آنچه میگویند، مؤاخذه نکن.
چاپلوسی اگر در جامعهای رسوخ کند، درخت استکبار و ظلم را میرویاند. حضرت علی(علیهالسلام) در عهدنامه مالک اشتر به استانداران توصیه میکند که برای شکستن این فرهنگ، باید مردم جرئت انتقاد و سخن گفتن بدون لکنت داشته باشند. ایشان میفرماید که جامعه باید طوری باشد که افراد بتوانند بدون ترس و لکنت، سخن بگویند. همچنین میفرماید: «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ»، هیچ امتی به قداست نخواهد رسید اگر حق ضعیف از قوی گرفته نشود.
بنابراین، اخلاق اجتماعی باید بهطور عمیق در جامعه نهادینه شود تا امنیت و عدالت اجتماعی تأمین گردد و مردم در برابر ظلم سکوت نکنند.
🔰 برگرفته از کتاب «دین و اخلاق اجتماعی»، جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، نشر میراث اهل قلم (با همکاری گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1401، ص391-399.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #محمدتقی_فاضل_میبدی
یکی از کلمات تکراری در قرآن که فرعون مظهر آن است، «استکبار» است. این رذیله اخلاقی بسیار خطرناک است، چراکه اگر در جامعه فراگیر شود، اخلاق اجتماعی را از بین میبرد، امنیت اجتماعی را نابود میکند و اقتصاد و عدالت اجتماعی را مختل میسازد. برای شناسایی منشأ این بیماری اخلاقی، باید به برخی تعالیم پیامبر و ائمه(علیهم السلام) رجوع کرد. یکی از آبشخورهای این رذیلت اخلاقی، فرهنگ چاپلوسی و مداحی است. زمانی که افراد در برابر مقامهای بالاتر از خود تنها حسنها را بر میشمارند و هیچ جرئت انتقادی ندارند، این تملق است. به قول مولوی، زمانی که انسانها در برابر فردی سرمست از مدحهای او شوند، او دچار غرور و خودخواهی میشود.
فرعون از مادر فرعون زاده نشد؛ بلکه ستایشها و چاپلوسیها او را به آنجا رساند. مولوی در این زمینه میگوید که این نوع ستایشها که تنها خوبیها را میگوید، بسیار خوشایند است، اما بسیار خطرناک است. امام علی(علیهالسلام) نیز در «نهجالبلاغه» به ستایشهای بیجا اشاره کرده و میفرماید: «اللَّهُمَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ»، یعنی خدایا مرا به آنچه میگویند، مؤاخذه نکن.
چاپلوسی اگر در جامعهای رسوخ کند، درخت استکبار و ظلم را میرویاند. حضرت علی(علیهالسلام) در عهدنامه مالک اشتر به استانداران توصیه میکند که برای شکستن این فرهنگ، باید مردم جرئت انتقاد و سخن گفتن بدون لکنت داشته باشند. ایشان میفرماید که جامعه باید طوری باشد که افراد بتوانند بدون ترس و لکنت، سخن بگویند. همچنین میفرماید: «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ»، هیچ امتی به قداست نخواهد رسید اگر حق ضعیف از قوی گرفته نشود.
بنابراین، اخلاق اجتماعی باید بهطور عمیق در جامعه نهادینه شود تا امنیت و عدالت اجتماعی تأمین گردد و مردم در برابر ظلم سکوت نکنند.
🔰 برگرفته از کتاب «دین و اخلاق اجتماعی»، جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، نشر میراث اهل قلم (با همکاری گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1401، ص391-399.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
شاخصهای دینداری: از مناسک تا سیاست
✍️ #مهدی_مهریزی
شناخت آموزههای دینی و تعیین جایگاه آنها در زندگی فردی و اجتماعی امری ضروری است. بیتوجهی به این شناخت میتواند به لغزشگاههایی برای فرد و حکومت منجر شود. گاهی حکومتها با اتکا به آمارهایی همچون تعداد تلاوت قرآن در ماه رمضان یا برگزاری مناسک مذهبی، وضعیت جامعه را مطلوب ارزیابی میکنند، در حالی که نادیده گرفتن مشکلات واقعی همچون فقر و بیعدالتی، جامعهای دینی نخواهد ساخت. جامعه اسلامی باید بستری فراهم کند که انسانها از نظر مادی و معنوی رشد کنند و روی پای خود بایستند.
در جامعه ما دو بخش عمده بیشتر از دیگر بخشها برجسته شدهاند: اول، مناسک و شعائر مذهبی مانند نماز، روزه، زیارتها و پیادهرویهای مذهبی که بخش مهمی از دین هستند؛ دوم، جنبههای سیاسی دین که در حکومتداری و سیاست نقش دارند. در این راستا، امام علی (ع) در نهج البلاغه تصریح میکنند که حکومت تنها زمانی ارزش دارد که حقوق مردم احقاق و ظلم از بین برود، نه اینکه صرفاً حکومت موجودیت خود را حفظ کند.
با این حال، اگر مناسک و شعائر مذهبی و سیاست تنها به خود موضوعاتی تبدیل شوند، بدون اینکه به اخلاق و عدالت توجه شود، تبدیل به لغزشگاه خواهند شد. در چنین شرایطی، فرد و حکومت ممکن است فریب خورده و از اهداف اصلی دین که عدالت و اخلاق است، غافل شوند.
امیرالمؤمنین (ع) در نامه 53 به مالک اشتر بیان میکند که در یک جامعه دینی و ارزشی باید ضعیفترین فرد بدون دغدغه بتواند حق خود را از قوی بستاند. اما آیا در جامعه ما این وضعیت محقق شده است؟
آمارهای رسمی نشان میدهد که در کشور ما در حوزههایی مانند مساجد، زیارتگاهها، و فعالیتهای مذهبی رشد چشمگیری صورت گرفته است. اما در مقایسه با آمارهایی مانند مصرف بیرویه منابع طبیعی، فساد اداری، نرخ بالای طلاق، فقر و بیکاری، به نظر میرسد که جامعه دینی هنوز از عدالت اجتماعی و اخلاقیات فاصله دارد.
حال باید پرسید: با توجه به این آمارها، چگونه میتوان گفت جامعه و حکومت ما دینی است؟ جامعهای دینی تنها با برگزاری مناسک و شعائر مذهبی و یا سیاستهای حکومتی بهظاهر اسلامی تشکیل نمیشود، بلکه باید از نظر اخلاقی و عدالت اجتماعی نیز شاهد رشد و تعالی آن باشیم.
🔰 برگرفته از کتاب «آینده دینداری در ایران (دفتر سوم)»، خانه اندیشوران با همکاری پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، به کوشش محمدهادی زاهد غروی، نشر سهل، 1403، ص29-31.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #مهدی_مهریزی
شناخت آموزههای دینی و تعیین جایگاه آنها در زندگی فردی و اجتماعی امری ضروری است. بیتوجهی به این شناخت میتواند به لغزشگاههایی برای فرد و حکومت منجر شود. گاهی حکومتها با اتکا به آمارهایی همچون تعداد تلاوت قرآن در ماه رمضان یا برگزاری مناسک مذهبی، وضعیت جامعه را مطلوب ارزیابی میکنند، در حالی که نادیده گرفتن مشکلات واقعی همچون فقر و بیعدالتی، جامعهای دینی نخواهد ساخت. جامعه اسلامی باید بستری فراهم کند که انسانها از نظر مادی و معنوی رشد کنند و روی پای خود بایستند.
در جامعه ما دو بخش عمده بیشتر از دیگر بخشها برجسته شدهاند: اول، مناسک و شعائر مذهبی مانند نماز، روزه، زیارتها و پیادهرویهای مذهبی که بخش مهمی از دین هستند؛ دوم، جنبههای سیاسی دین که در حکومتداری و سیاست نقش دارند. در این راستا، امام علی (ع) در نهج البلاغه تصریح میکنند که حکومت تنها زمانی ارزش دارد که حقوق مردم احقاق و ظلم از بین برود، نه اینکه صرفاً حکومت موجودیت خود را حفظ کند.
با این حال، اگر مناسک و شعائر مذهبی و سیاست تنها به خود موضوعاتی تبدیل شوند، بدون اینکه به اخلاق و عدالت توجه شود، تبدیل به لغزشگاه خواهند شد. در چنین شرایطی، فرد و حکومت ممکن است فریب خورده و از اهداف اصلی دین که عدالت و اخلاق است، غافل شوند.
امیرالمؤمنین (ع) در نامه 53 به مالک اشتر بیان میکند که در یک جامعه دینی و ارزشی باید ضعیفترین فرد بدون دغدغه بتواند حق خود را از قوی بستاند. اما آیا در جامعه ما این وضعیت محقق شده است؟
آمارهای رسمی نشان میدهد که در کشور ما در حوزههایی مانند مساجد، زیارتگاهها، و فعالیتهای مذهبی رشد چشمگیری صورت گرفته است. اما در مقایسه با آمارهایی مانند مصرف بیرویه منابع طبیعی، فساد اداری، نرخ بالای طلاق، فقر و بیکاری، به نظر میرسد که جامعه دینی هنوز از عدالت اجتماعی و اخلاقیات فاصله دارد.
حال باید پرسید: با توجه به این آمارها، چگونه میتوان گفت جامعه و حکومت ما دینی است؟ جامعهای دینی تنها با برگزاری مناسک و شعائر مذهبی و یا سیاستهای حکومتی بهظاهر اسلامی تشکیل نمیشود، بلکه باید از نظر اخلاقی و عدالت اجتماعی نیز شاهد رشد و تعالی آن باشیم.
🔰 برگرفته از کتاب «آینده دینداری در ایران (دفتر سوم)»، خانه اندیشوران با همکاری پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، به کوشش محمدهادی زاهد غروی، نشر سهل، 1403، ص29-31.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
❤2
✳️ تغییرات بنیادین اجتماعی در ایران: 24 طرح ملی و 10 مؤلفه برجسته
✍️ #هادی_خانیکی
در سه دهه اخیر، 24 طرح ملی در ایران بهمنظور بررسی تغییرات اجتماعی و فرهنگی اجرا شده است. این طرحها به تغییرات گسترده و تدریجی در جامعه پرداختهاند، بهویژه آن دسته از تغییرات که بهطور آرام و فراگیر به وقوع پیوستهاند. یکی از مهمترین این طرحها، پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان است. مطابق ماده 162 برنامه سوم توسعه در سال 1378، دولت موظف به ارزیابی مستمر تغییرات اجتماعی و فرهنگی شده و این ارزیابیها هر دو سال یک بار انجام میشود.
در این مدت، دو طرح ملی در سالهای 1379 و 1381 در دولت آقای خاتمی اجرا گردید. سومین طرح با دولت آقای احمدینژاد همزمان شد که آن را متوقف کردند. موج سوم این طرحها در سال 1394 انجام شد. ابتدا در مراکز استانها اجرا شد و سپس علاوه بر آن، دو شهر و دو روستای هر استان را نیز در بر گرفت. این طرحها به بررسی مؤلفههایی مانند باورهای دینی، سیاسی، ارزشهای اجتماعی، احساس رضایت و امنیت، همبستگی اجتماعی و گرایشهای رسانهای مردم پرداختند. علاوه بر این، طرحهای دیگری نیز برای سنجش سبک دینداری، خشونت علیه زنان، روابط میاننسلی و سرمایه اجتماعی انجام شد.
نتایج این 24 طرح منجر به شناسایی 10 مؤلفه کلیدی در تغییرات اجتماعی ایران شد: تغییر در ارزشها و نگرشها، وضعیت سرمایه اجتماعی، تغییرات در سبک زندگی، ظهور رفتارهای مذهبی جدید، تغییرات در صفات رفتاری و اخلاقی، مواجهات نسلی، تحول کیفی در افکار عمومی، حضور متفاوت در اجتماعات و اصناف، تغییر نگرشهای سیاسی بهویژه در زمینه انتخابات و ظهور جامعهای متکثر، متفاوت و سیال.
این مؤلفهها نشان میدهد که جامعه ایران در حال تجربه تغییرات بنیادین و پردامنهای است که از تحول در ارزشها و نگرشها تا ظهور جامعهای متکثر و سیال را شامل میشود؛ روندی که نهتنها دینداری جدیدی را شکل میدهد، بلکه زمینهساز نواندیشی دینی و بازاندیشی در مفاهیم مذهبی خواهد بود.
🔰 برگرفته از کتاب «آینده دینداری در ایران (دفتر ششم)»، خانه اندیشوران، به کوشش پروین قوامی، نشر سهل، 1403، ص16-18.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #هادی_خانیکی
در سه دهه اخیر، 24 طرح ملی در ایران بهمنظور بررسی تغییرات اجتماعی و فرهنگی اجرا شده است. این طرحها به تغییرات گسترده و تدریجی در جامعه پرداختهاند، بهویژه آن دسته از تغییرات که بهطور آرام و فراگیر به وقوع پیوستهاند. یکی از مهمترین این طرحها، پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان است. مطابق ماده 162 برنامه سوم توسعه در سال 1378، دولت موظف به ارزیابی مستمر تغییرات اجتماعی و فرهنگی شده و این ارزیابیها هر دو سال یک بار انجام میشود.
در این مدت، دو طرح ملی در سالهای 1379 و 1381 در دولت آقای خاتمی اجرا گردید. سومین طرح با دولت آقای احمدینژاد همزمان شد که آن را متوقف کردند. موج سوم این طرحها در سال 1394 انجام شد. ابتدا در مراکز استانها اجرا شد و سپس علاوه بر آن، دو شهر و دو روستای هر استان را نیز در بر گرفت. این طرحها به بررسی مؤلفههایی مانند باورهای دینی، سیاسی، ارزشهای اجتماعی، احساس رضایت و امنیت، همبستگی اجتماعی و گرایشهای رسانهای مردم پرداختند. علاوه بر این، طرحهای دیگری نیز برای سنجش سبک دینداری، خشونت علیه زنان، روابط میاننسلی و سرمایه اجتماعی انجام شد.
نتایج این 24 طرح منجر به شناسایی 10 مؤلفه کلیدی در تغییرات اجتماعی ایران شد: تغییر در ارزشها و نگرشها، وضعیت سرمایه اجتماعی، تغییرات در سبک زندگی، ظهور رفتارهای مذهبی جدید، تغییرات در صفات رفتاری و اخلاقی، مواجهات نسلی، تحول کیفی در افکار عمومی، حضور متفاوت در اجتماعات و اصناف، تغییر نگرشهای سیاسی بهویژه در زمینه انتخابات و ظهور جامعهای متکثر، متفاوت و سیال.
این مؤلفهها نشان میدهد که جامعه ایران در حال تجربه تغییرات بنیادین و پردامنهای است که از تحول در ارزشها و نگرشها تا ظهور جامعهای متکثر و سیال را شامل میشود؛ روندی که نهتنها دینداری جدیدی را شکل میدهد، بلکه زمینهساز نواندیشی دینی و بازاندیشی در مفاهیم مذهبی خواهد بود.
🔰 برگرفته از کتاب «آینده دینداری در ایران (دفتر ششم)»، خانه اندیشوران، به کوشش پروین قوامی، نشر سهل، 1403، ص16-18.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
❤1
✳️ اندیشه سیاسی حوزوی؛ نگهداری سنتها در دنیای متحول
✍️ #رضا_تاران
اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم هنوز به طور کامل وارد دنیای جدید و تحولات اندیشه سیاسی مدرن نشده است و عمدتاً در چارچوب مفاهیم کلاسیک ادامه یافته است. پرسش اصلی که همچنان در این عرصه مطرح میشود «چه کسی باید حکومت کند؟» است، که برخلاف اندیشه سیاسی مدرن که به چگونگی حکومت و مسائل نهادی توجه دارد، بیشتر به فرد حاکم و جایگاه او میپردازد. به همین دلیل، بررسی نهادها و مؤسسات حکومتی در اندیشه سیاسی حوزوی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این نگرش، اگر هم بحثی درباره نهادها وجود داشته باشد، آن را به نحوی در ارتباط با شخص حکمران و مشروعیت او بررسی میکنند. بسیاری از ایدههای سیاسی حوزویان به حکومت فردی و مشروعیت نهادها از مشروعیت فرد، یعنی ولی فقیه وابسته است. به باور آنان، مشروعیت نهادها و سازمانها به تأیید ولی فقیه بستگی دارد و هر نهاد یا سازمان تنها با تأسیس و تأیید ولی فقیه مشروعیت پیدا میکند. حتی انحلال این نهادها نیز تابع اراده ولی فقیه است. در واقع، نهادها در چارچوب اراده ولی فقیه اعتبار دارند.
این دیدگاه در آثار برخی از نویسندگان حوزوی همچون محمد مؤمن، محمدتقی مصباح یزدی، احمد واعظی و عباسعلی کعبی مشهود است که پاسخ پرسش «چه کسی باید حکومت کند؟» را در فرد حاکم مییابند. با این حال، برخی از نویسندگان حوزوی همچون حسینعلی منتظری، کاظم قاضیزاده، داود فیرحی، ابوالقاسم فنایی و محمد مجتهد شبستری تلاش کردهاند تا گذر از حکومت فردی به حکومت نهادی را مطرح کنند. اگرچه این تلاشها در مواردی محدود به کلیات باقی مانده است، اما در عمل موفق به ارائه طرح عملیاتی و راهکاری مؤثر نشدهاند و تا کنون روزنهای جدید در این زمینه گشوده نشده است.
🔰 برگرفته از کتاب «شریعتْشهر؛ روایتی از تحول اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم (دوره جمهوری اسلامی)»، رضا تاران، نشر نگاه معاصر، با همکاری پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، 1402، ص226-227.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✍️ #رضا_تاران
اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم هنوز به طور کامل وارد دنیای جدید و تحولات اندیشه سیاسی مدرن نشده است و عمدتاً در چارچوب مفاهیم کلاسیک ادامه یافته است. پرسش اصلی که همچنان در این عرصه مطرح میشود «چه کسی باید حکومت کند؟» است، که برخلاف اندیشه سیاسی مدرن که به چگونگی حکومت و مسائل نهادی توجه دارد، بیشتر به فرد حاکم و جایگاه او میپردازد. به همین دلیل، بررسی نهادها و مؤسسات حکومتی در اندیشه سیاسی حوزوی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این نگرش، اگر هم بحثی درباره نهادها وجود داشته باشد، آن را به نحوی در ارتباط با شخص حکمران و مشروعیت او بررسی میکنند. بسیاری از ایدههای سیاسی حوزویان به حکومت فردی و مشروعیت نهادها از مشروعیت فرد، یعنی ولی فقیه وابسته است. به باور آنان، مشروعیت نهادها و سازمانها به تأیید ولی فقیه بستگی دارد و هر نهاد یا سازمان تنها با تأسیس و تأیید ولی فقیه مشروعیت پیدا میکند. حتی انحلال این نهادها نیز تابع اراده ولی فقیه است. در واقع، نهادها در چارچوب اراده ولی فقیه اعتبار دارند.
این دیدگاه در آثار برخی از نویسندگان حوزوی همچون محمد مؤمن، محمدتقی مصباح یزدی، احمد واعظی و عباسعلی کعبی مشهود است که پاسخ پرسش «چه کسی باید حکومت کند؟» را در فرد حاکم مییابند. با این حال، برخی از نویسندگان حوزوی همچون حسینعلی منتظری، کاظم قاضیزاده، داود فیرحی، ابوالقاسم فنایی و محمد مجتهد شبستری تلاش کردهاند تا گذر از حکومت فردی به حکومت نهادی را مطرح کنند. اگرچه این تلاشها در مواردی محدود به کلیات باقی مانده است، اما در عمل موفق به ارائه طرح عملیاتی و راهکاری مؤثر نشدهاند و تا کنون روزنهای جدید در این زمینه گشوده نشده است.
🔰 برگرفته از کتاب «شریعتْشهر؛ روایتی از تحول اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم (دوره جمهوری اسلامی)»، رضا تاران، نشر نگاه معاصر، با همکاری پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، 1402، ص226-227.
⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
Telegram
اندیشه دینی معاصر
#معرفی_کتاب_شریعت_شهر
شریعتشهر؛ روایتی از تحول اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم
کتاب شریعتشهر؛ روایتی از تحول اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم در دوره جمهوری اسلامی است. این کتاب نوشته رضا تاران، دانشآموخته حوزه علمیه قم و دکتری علوم سیاسی است که در پژوهشکده…
شریعتشهر؛ روایتی از تحول اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم
کتاب شریعتشهر؛ روایتی از تحول اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم در دوره جمهوری اسلامی است. این کتاب نوشته رضا تاران، دانشآموخته حوزه علمیه قم و دکتری علوم سیاسی است که در پژوهشکده…
❤2