Telegram Web Link
🔹 اربعین را به مردم بسپارید

✍️ #مهراب_صادق‌نیا / ۱۴۰۴/۵/۲۱

پیاده‌روی اربعین یکی از مناسک دینی مهم و البته پرکارکرد شیعی است. آئینی مردمی که هیچ حکومت و یا دولتی آن را ایجاد نکرده است. قرن‌هاست که شیعیان در ایام اربعین، بدون کم‌ترین حمایتی از سوی دولت‌ها و گاه به رغم کارشکنی‌های آنان، سوگواری کرده و با پای پیاده به زیارت امام حسین (ع) می‌روند. جنگ، گرما، باران، گرد و خاک، قحطی، و ممنوعیّت‌های گاه و بیگاه حکومت‌ها هم حریف‌شان نبوده و این سنت با کارکردهای مختلفش، نسل به نسل ادامه یافته و به دست ما رسیده است.

بزرگ‌ترین امتیاز این آیین ماهیّت کاملا مردمی بودن آن است. شیعیان سراسر جهان و بویژه عراق سالانه بخشی از درآمد خود را کنار می‌گذارند تا از زیارت‌کنندگان اربعین پذیرایی درخوری داشته باشند و امر زیارت را برای آنان آسان کنند. مداخله‌ی هر متغیّر بیرونی به هر عنوانی می‌تواند این تعادل فرهنگی تاریخی را بر هم بزند.

این که برخی از مسئولان ما فکر می‌کنند اگر آنان نباشند و برنامه‌ریزی نکنند مردم به زیارت نمی‌روند یا این آئین بند به وجود آن‌هاست، یک خویش‌مهم‌پنداریِ مزاحم است.

ایجاد ستاد یا چیزی شبیه به آن، برای سامان دادن پیاده‌روی اربعین ممکن است ظاهری جذّاب داشته باشد؛ ولی در نهایت، ماهیّت این سوگواره‌ی باشکوه را تهدید می‌کند. موکب‌های پر رنگ و لعابی که با هزینه‌های سرسام‌آورِ سازمان‌ها در مشایه ایجاد شده است، موکب‌های مردمی و بومی را تهدید کرده و روح مردمی این آئین را به حاشیه می‌برد.

دولت‌ها بهتر است تمام توجّه خود را صرف حل مشکلات مردم کرده و مدیریت مناسک مذهبی را به نهاد دین و خود مردم واگذار کنند. مردم و نهاد دین بلدند چه باید بکنند. هزار و چهارصد سال است که مردم دین‌دارند. حتی آن وقت که دولتی نبود تا از پیاده‌روی اربعین حمایت کند، باز هم نهاد دین کار خود را انجام می‌داد. این مداخله‌ها به تهی شدن این آیین از معنویّت می‌انجامد.

@sadeghniamehrab
https://www.tg-me.com/sadeghniamehrab

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
👌92
✳️ تحول در فهم سیره پیامبر: از اقتدارگرایی به دموکراسی‌سازی

✍️ #داود_فیرحی

قرن‌ها سیره پیامبر به شکلی کاملاً اقتدارگرا دیده می‌شد. در این برداشت، پیامبر به عنوان یک شخصیت منصوب از سوی خداوند به مدینه آمده، ملتی را شکل داده و شهری تأسیس کرده است، جایی که مردم تنها وظیفه اطاعت از او را بر عهده دارند. این نگاه، حکومتی بالادستی و بدون مشارکت مردم را به تصویر می‌کشید. در واقع، چنین تفسیری قرن‌ها در متون و تاریخ‌نگاری‌ها باقی ماند و بسیاری از اسناد مهم آن دوران، از جمله قرارداد مدینه، به حاشیه رانده شدند؛ چرا که اگر فرض بر این باشد که پیامبر به عنوان منصوب خداوند حکومت خود را تشکیل داده و مردم هم موظف به اطاعت از او هستند، نوشته شدن یا نشدن قراردادها اهمیت چندانی ندارد. در نتیجه، به این اسناد نیز توجه چندانی نشد.

اما در دوران معاصر، با پیشرفت‌های جدید در علم تاریخ، پژوهشگران به متون و اسناد قدیمی دوباره نگاه کردند و نکات تازه‌ای کشف شد. پیامبر، نه تنها یک فرمانروا، بلکه یک راهبر سیاسی خاص بود که توانست نظامی نسبتاً دموکراتیک را هدایت کند. او با قبایل مختلف وارد قرارداد می‌شد، گاهی در این قراردادها شکست می‌خورد و گاهی پیروزی می‌آورد، اما همیشه شهر مدینه را بر اساس این همکاری‌ها می‌ساخت و توسعه می‌داد. این فهم جدید، تصویری کاملاً متفاوت از سیره پیامبر در مقایسه با دیدگاه‌های قدیمی ارائه می‌دهد. در حالی که در گذشته، دولت به گونه‌ای تصویر می‌شد که مردم نقشی جز اطاعت نداشتند، حالا این تحلیل‌ها نشان می‌دهد که پیامبر با قراردادها و تعاملات گسترده، همواره در پی تأسیس یک ساختار مشارکتی بود.

این تغییر در درک سیره پیامبر به ما امکان می‌دهد که دو نکته مهم را بهتر درک کنیم. اول، اینکه تحلیل‌های جدید می‌توانند به چالش تفسیرهای قدیمی و ثابت‌شده‌ی سیره پیامبر بپردازند. در واقع، پیامبرشناسی در حال تحول است و این تحولات به نقد و بازخوانی معرفی‌های چندصدساله از پیامبر پرداخته است. دوم، این‌که استفاده از دستاوردهای جدید علوم انسانی، مثل تاریخ و زبان‌شناسی، به ما کمک می‌کند تا پیامبر را در قالبی جدید و به شکلی متفاوت بشناسیم. این امکانات جدید نه تنها به فهم عمیق‌تر از سیره پیامبر می‌انجامد، بلکه به ما این امکان را می‌دهد که تاریخ اسلام را از زاویه‌ای نو و با چشم‌اندازی متفاوت بخوانیم.

این تغییر در نگرش، برای نسل امروز که با علوم جدید آشناست، فرصتی بی‌نظیر است تا بتوانند پیامبر را از دریچه‌ای دیگر ببینند و بیشتر به سیر تطور تاریخی و اجتماعی جامعه اسلام در آن دوران پی ببرند.

🔰 برگرفته از کتاب «پیامبری و قرارداد»، درس‌گفتارهای داود فیرحی، تنظیم و تحقیق اکبر محمدی، نشر نی، با همکاری پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، 1403، ص179-180.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
👌4
✳️ ارضای کاذب حس دین‌داری

✍️ #مریم_یوسفی

هر چیزی حدی دارد و نیاز به معنویت نیز از این قاعده مستثنا نیست. ظرف وجودی انسان برای امتلاء معنوی بی‌نهایت نیست؛ سرریز که کند، کار خراب می‌شود.

اشباع ظاهری در فضای مناسک‌زده امروز، رمق و انگیزه‌ای برای مراقبت‌های اخلاقی و خودمحاسبه‌گری باقی نمی‌گذارد؛ به‌ویژه در فرهنگی که دین و اخلاق درهم‌تنیده‌اند.

🟠 تفکیک اخلاقیات و باطنیات دین‌داری از شعائر و مناسک، به معنای کم‌اهمیت‌کردن شعائر نیست، بلکه توجه به این نکته است که وقتی میان این دو کفه تعادل نباشد، ظرف محدود معنویت‌خواهی یکسره با مناسک فربه و انباشته می‌شود و دیگر جایی برای دیگر ارکان باقی نمی‌ماند.

دانش‌آموزی که دو ساعت فرصتِ مطالعه‌اش، صرف تراشیدن مداد و خط‌کشی دفتر می‌شود و با این حال احساس می‌کند وظیفه‌اش را انجام داده است. چنین است حال کسی که در همه آئین‌ها و مناسبت‌های ظاهری حاضر می‌شود و خود را سیراب از معنویت می‌پندارد، بی‌آن‌که فرصتی برای اخلاق‌ورزی واقعی و مراقبت از نفس باقی مانده باشد.
وقتی فست‌فود به خورد دین‌دوستان می‌دهیم، نباید از بیماری مزمن دین‌داری تعجب کنیم. پرکردن این ظرف محدود با محتوایی سنجیده، متعادل و اصیل، ضرورتی است که غفلت از آن بخشی از کج‌ومعوجی‌های امروز دین‌داری را رقم زده است.

برگرفته از کتاب: آینده دین‌داری در ایران (دفتر اول، ۱۴۰۱، ص ۳۷۷ - ۳۸۲)،
متن کامل را این‌جا بخوانید.

⚡️ اندیشوران

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
4👌4
✳️ تحول مفهوم شهروندی در فقه اسلامی: از اهل ذمه تا تبعه دولت

✍️ #سیدحمید_موسویان

در گذشته، معیار تعلق افراد به یک حکومت، باور دینی‌شان بود. اگر کسی دین رسمی حکومت را نداشت، یا از حقوق محروم می‌شد یا در بهترین حالت، با قراردادهایی مثل «ذمه» اجازه زندگی در آن سرزمین را می‌یافت. این نگاه، در دوران ظهور اسلام نیز رایج بود و قرارداد ذمه، پاسخی فقهی به همین واقعیت اجتماعی بود.

اما امروز، مناسبات دینی و سیاسی دگرگون شده‌اند. دیگر صرف مسلمان بودن، حق بهره‌مندی از منابع یک کشور اسلامی را نمی‌دهد. مرزهای ملی و تابعیت، جایگزین تعلق دینی شده‌اند. حالا سکونت در یک سرزمین، مبنای حقوق شهروندی است؛ نه عقیده.

این نوع از مناسبات را می‌توان در سیره نبوی نیز ردیابی کرد که مؤید این تحول است. در «صحیفه مدینه»، پیامبر اکرم(ص) همه ساکنان شهر را – با هر دین و مذهبی – جزئی از امت سیاسی دانستند. حتی پس از فتح مکه، مشرکان از شهر اخراج نشدند و پیامبر هیچ‌کس را به اسلام مجبور نکرد.

امروز برخی فقها و متفکران اهل سنت و شیعه، با پذیرش عقلایی بودن مرزهای جدید، از امکان بازنگری در احکام امضایی مانند ذمه سخن می‌گویند. آن‌ها معتقدند غیرمسلمانان ساکن در کشور اسلامی، حق شهروندی دارند و می‌توانند از حقوق انسانی و اجتماعی بهره‌مند شوند.

در نتیجه، فقه اسلامی، در مواجهه با تحولات اجتماعی و سیاسی، نیازمند اجتهادی نوین است. شهروندی امروز، مفهومی فراتر از اهل ذمه دارد؛ مفهومی که بر پایه سکونت، مشارکت و تعلق به سرزمین شکل گرفته است.

🔰 برگرفته از کتاب «آزادی دینی از منظر فقه اسلامی»، سیدحمید موسویان، نشر لوگوس (با همکاری پژوهشکده اندیشه دینی معاصر)، 1403، ص247-252.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
1
✳️ چالش‌های فقهی در دین‌داری: تناقضات و تبیین‌های جدید

✍️ #مهدی_مهریزی

در بررسی دین‌داری، تناقضاتی وجود دارد که باعث می‌شود بسیاری از فتاوا قابل فهم نباشند. یکی از دلایل این تناقضات، فقدان نگاه کارکردگرایانه در فتاوای فقهی است. اینجا به چند نمونه از این تناقضات اشاره می‌گردد:

📌 بسیاری از فقیهان در رساله‌ها ازدواج با زنان اهل کتاب را جایز می‌دانند، اما همان زنان را نجس می‌دانند! چطور ممکن است ازدواج، که صمیمی‌ترین رابطه انسانی است، با نجاست همراه باشد؟

📌 گفته می‌شود فرد ناصبی نجس است، در حالی که همسران برخی از امامان ما ناصبی بودند؛ پس این تناقض‌ها چگونه توجیه می‌شود؟

📌 گفته‌اند نگاه زن به مرد جز صورت و کفین حرام است، اما از سوی دیگر پوشاندن بدن مرد واجب نیست. چطور ممکن است این دو حکم با هم سازگار باشند؟

📌 فتاوای زکات و خمس نیز تناقضات زیادی دارند. مثلاً برای زکات حیوانات باید "بیابان‌چر" باشند، در حالی که دامداری‌ها و کشاورزی‌های صنعتی از زکات معاف‌اند.

📌 بحث نجاست سگ نیز از این دست مشکلات است. چگونه ممکن است که سگ که جزو حیوانات اهلی و مورد استفاده در زندگی بشر بوده، نجس شمرده شود؟

📌 همچنین در مورد مسافرت زن با محارم، برخی فتواها با واقعیت‌های تاریخی دینی مانند سفر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) که در سفر طولانی مدینه تا قم را بدون هیچ محرمی طی کرد، تضاد دارد.

📌 فتوای دیگری است که می‌گوید بچه‌ها نباید به مهد کودک سپرده شوند؛ در حالی که دایه‌ها در صدر اسلام (دارای نقش مهد کودک امروز) برای تربیت کودکان نقش کلیدی داشتند و پیامبر اسلام(ص) نیز زیرنظر دایه رشد کرد.

این تناقضات نشان می‌دهد که آموزه‌های دینی باید با واقعیت‌های زندگی امروز سازگار باشند و هم‌راستا با نیازهای جامعه تغییر کنند.

🔰 برگرفته از کتاب «آینده دینداری در ایران (دفتر هشتم)»، خانه اندیشوران، به کوشش پروین قوامی، نشر سهل، 1404، ص57-59.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
2👎2
🟠 مهم‌ترین چالش نواندیشی دینی برای ارتباط با نسل جدید چیست و چه راهکاری برای آن دارید؟

✍️ #محمدحسین_بنائی_خیرآبادی

✳️ در عصر حاضر، نواندیشی دینی با چالش‌های جدیدی در ارتباط با نسل جدید مواجه است. نسلی که در جهانی پر از اطلاعات و کمبود معنا زندگی می‌کند، نیازمند رویکردهای نوین در انتقال مفاهیم دینی است.
این مقاله نشان می‌دهد که مهم‌ترین چالش نواندیشی دینی برای ارتباط با نسل جدید، فقدان یک افق معنوی جامع و قابل زیستن است. نسلی که با بحران معنا روبه‌رو است، با سخنانی اصلاح‌طلبانه یا نقدهای بیرونی بر سنت دینی قانع نمی‌شود؛ او نیاز به بازتولید امید، افق و معنا دارد.
در این راستا، نواندیشی دینی باید به جای تمرکز صرف بر نظریه‌پردازی، بر تجربه‌های زیسته و معنویت عملی تأکید کند.

این رویکرد می‌تواند با استفاده از زبان روایت، توجه به رنج‌های انسانی و ارائه افق‌های معنایی تازه، پاسخ‌گوی نیازهای نسل جدید باشد.

⏺️ نواندیشی دینی و افق‌های گمشده معنا: بزرگ‌ترین چالش در گفت‌وگو با نسل جدید

متن کامل را این‌جا بخوانید.

@andishvaran1400

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✳️ نوآوری فقهی: از حکمت فردی به تدبیر اجتماعی

✍️ #محسن_رنانی

یکی از چالش‌های اساسی در فقه و مدیریت اجتماعی، «خطای ترکیب» است؛ به این معنا که اصول فقهی فردی به‌طور مستقیم نمی‌توانند در مدیریت کلان اجتماعی به کار گرفته شوند. فقه در سطح خرد برای هدایت افراد و راهبری زیست اخلاقی و اجتماعی آنان مفید است؛ اما وقتی همین اصول در سطح کلان به‌کار گرفته می‌شود، نتایج متفاوتی به همراه دارد.

این تفاوت‌ها در سطح خرد و کلان در علم اقتصاد نیز مطرح شده است؛ به‌طوری‌که اقتصاد خرد و کلان دو حوزه متفاوت از هم هستند. به همین ترتیب، فقه که در سطح خرد به‌دنبال هدایت فرد است، در سطح کلان نمی‌تواند همان شیوه‌ها را به‌کار گیرد. برای مثال، اگر یک فرد تصمیم بگیرد پس‌انداز خود را دو برابر کند، ثروت او افزایش می‌یابد، اما اگر همه افراد جامعه همین کار را انجام دهند، مصرف کاهش می‌یابد و اقتصاد به بحران می‌افتد. حکم فقهی «قناعت کنید» که برای فرد مناسب است، در سطح کلان می‌تواند به رکود اقتصادی منتهی شود.

در سیاست‌گذاری و مدیریت اجتماعی، نیاز به فقهی داریم که توان تحلیل مسائل کلان را داشته باشد؛ فقهی که بتواند ابزارهای تحلیلی جدیدی برای مواجهه با چالش‌های بزرگ اجتماعی و اقتصادی طراحی کند. به‌ویژه در مسائل پیچیده‌ای مانند ربا، که در سطح خرد حرام است، اما در مدیریت اقتصادی نیازمند رویکردی متفاوت است تا هم منافع متشرعین حفظ شود و هم اقتصاد کارکرد خود را حفظ کند.

عدم تفکیک این دو سطح، به‌ویژه در مسائل فرهنگی و دینی مانند حجاب، باعث تکرار اشتباهات و نتیجه نگرفتن از سیاست‌های قبلی می‌شود. در نهایت، برای تحقق توسعه پایدار و حل مشکلات اجتماعی، باید نگاه و رویکرد فقهی را از سطح فردی به سطح اجتماعی ارتقا داد و تدابیر کلان‌تری اتخاذ کرد.

🔰 برگرفته از کتاب «اندیشه دینی معاصر؛ رویکردها و چالش‌ها (دفتر دوم)»، پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، نشر میراث قلم، 1399، ص385-389.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✳️ درسی از حکمرانی پیامبر: دیپلماسی به جای زور، قرارداد به جای جنگ

✍️ #داود_فیرحی

در قرآن، آیات تندی نسبت به علمای یهود و کسانی که نبوت پیامبر اسلام را انکار می‌کنند آمده است، چرا که بحث بر سر پذیرش باورهای دینی است. اما در سیره حکمرانی پیامبر، تأکید بر مسائل حقوقی و هم‌زیستی در عین اختلافات اعتقادی است. پیامبر حتی در شرایطی که اختلافات با دشمنانش عمیق بود، همواره بر اساس اصول حقوقی و توافقات، نه زور و اجبار، عمل می‌کرد.

در قضیه حدیبیه، زمانی که دشمنان پیامبر او را به پیامبری نپذیرفتند، پیامبر هیچ‌گاه اصرار نداشت که باورهای اسلامی به‌یکباره پذیرفته شود. او با حکمت و بردباری مذاکره کرد، حتی زمانی که حضرت علی (ع) دلش راضی نبود که کلمه «نبی» از قرارداد حدیبیه حذف شود، پیامبر خود آن را حذف کرد. این نشان می‌دهد که برای پیامبر، در آن شرایط، اصل «صلح و تفاهم» مهمتر از اصرار به پذیرش همه باورهای اسلامی بود.

همین‌طور در مواجهه با مسیلمه و یمامه، پیامبر به جای مبارزه و رویارویی نظامی، مسیر دیپلماسی را برگزید. با وجود اینکه می‌دانست باورهای مردم یمامه متزلزل است، اما وارد مذاکره شد و با آن‌ها قرارداد بست. این رویکرد نشان می‌دهد که پیامبر بر اصل مذاکره و توافق حقوقی تأکید داشت، نه بر زور و خشونت.

پس از پیامبر، وقتی خلافت به ابوبکر رسید، سیاست‌های حکمرانی تغییر کرد و تکیه بر نیروی نظامی جایگزین دیپلماسی شد. در این دوران، دولت اسلامی به سمت نظامی‌گری حرکت کرد و عنوان «امیرالمؤمنین» (فرمانده مومنان) به‌تدریج در زمان خلیفه دوم جا افتاد. این تحول، به وضوح نشان‌دهنده تغییر پایه‌های حکمرانی از اصول قرارداد و مذاکره به نیروی نظامی بود.

در دوره پیامبر، مذاکرات دیپلماتیک به نتایج برد-برد می‌انجامید، به این معنا که دو طرف با همکاری یکدیگر چیزی به دست می‌آوردند؛ در حالی که در عملیات نظامی، نتیجه برد-باخت است و یک طرف باید کاملاً شکست بخورد. این تمایز اساسی، تفاوت‌های بنیادین میان حکمرانی پیامبر و حکمرانی بعد از ایشان را نشان می‌دهد. پیامبر با دیپلماسی، نه با جنگ، به دنبال راه‌حل‌های پایدار برای حل اختلافات بود.

تاریخ گواهی می‌دهد که پیامبر نه‌تنها در برابر قریش، بلکه در مواجهه با بزرگ‌ترین قبائل نجد نیز، از نیروی نظامی اجتناب کرد و راه‌های صلح‌آمیز را برگزید. این رویکرد حکمرانی پیامبر، نشانه‌ای از عظمت و بزرگی تفکر ایشان است که به جای جنگ و خشونت، راه‌های دیپلماتیک و توافقی را در پیش گرفت.

🔰 برگرفته از کتاب «پیامبری و قرارداد»، درس‌گفتارهای داود فیرحی، تنظیم و تحقیق اکبر محمدی، نشر نی، با همکاری پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، 1403، ص353-356.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
1
🟠 مسئلۀ زنان، دین‌داری و دین‌گریزی در جهان

#خانم_دکتر_مرادی

✳️ موضوع «زنان و دین‌داری» از مهم‌ترین بحث‌های امروز در جهان اسلام است؛ زیرا با گسترش رسانه‌ها و فضای دیجیتال، مسلمانان به راحتی با سبک زندگی و وضعیت زنان در کشورهای مختلف آشنا می‌شوند. همین تبادل فرهنگی باعث شده است که مرزهای جغرافیایی کارکرد پیشین خود را از دست بدهند و پرسش‌های تازه‌ای دربارۀ نسبت دین، زنان و جهان مدرن شکل گیرد.

#نفیسه_مرادی در سخنرانی «مسئلۀ زنان، دین‌داری و دین‌گریزی در جهان»،  به بررسی نسبت میان جایگاه زنان در جوامع اسلامی و روندهای دین‌داری یا دین‌گریزی پرداخته است.

او با تکیه بر مشاهدات میدانی در بازدید از نمایشگاه کتاب و گفت‌وگو با افرادی از کشورهای قزاقستان، پاکستان و عمان، نشان داده است که تجربه زیسته زنان در این جوامع، نقشی تعیین‌کننده در الگوهای دین‌داری آنان دارد.

او همچنین با اشاره به برخی از پژوهش‌های دانشگاهی درباره دین‌گریزی مسلمانان، توضیح داده که مسئلۀ زنان یکی از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند هم موجب جذب افراد به دین شود و هم عاملی برای فاصله گرفتن از آن باشد.

در متن مفصل این سخنرانی، جزئیات بیشتری از وضعیت زنان در کشورهای مورد مطالعه و همچنین یافته‌های پژوهش‌های مربوط به دین‌گریزی مسلمانان ارائه شده است.

خلاصه‌ای از سخنرانی خانم دکتر مرادی⬇️
مسئلۀ زنان، دین‌داری و دین‌گریزی در جهان

🔹 متن کامل سخنرانی و پرسش‌ها و پاسخ‌ها را در کتاب آینده دین‌داری، دفتر هفتم بخوانید.

📚 آینده دین‌داری در ایران
دفتر هفتم، ۱۴۰۳، ص۱۶۷-۱۹۸

@andishvaran1400

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✳️ معنویت در دنیای امروز: آیا می‌توان آن را بدون دین تجربه کرد؟

✍️ #مسعود_آذربایجانی

امروزه و به ویژه در چند دهه اخیر، شاهد افزایش چشمگیر علاقه‌مندی‌ها و پژوهش‌ها در حوزه معنویت در سراسر جهان هستیم. فرقه‌های مختلفی در سراسر دنیا به دنبال معنویت هستند و افراد زیادی به این حوزه گرایش دارند. اگر در موتور جستجو عبارت «معنویت» را جستجو کنید، با انبوهی از داده‌ها روبرو خواهید شد که نشان‌دهنده افزایش توجه به این مفهوم است. اما سوال اینجاست: آیا معنویت به‌طور مستقل از دین قابل تجربه است؟

در این زمینه، پژوهشگرانی مانند «جیمز نلسون»، که یکی از برجسته‌ترین دین‌پژوهان معاصر است، به این نکته اشاره می‌کند که بیشتر ادیان نمی‌توانند بدون معنویت وجود داشته باشند. به‌عبارتی، هسته مرکزی اکثر ادیان، هدایت انسان به سمت تجربه‌های معنوی است. وی همچنین بیان می‌کند کسانی که به دنبال معنویت بدون دین هستند، در عمل در مواقعی به آموزه‌های دینی روی می‌آورند و از آن‌ها بهره‌برداری می‌کنند.

بنابراین، دین به‌عنوان وسیله‌ای برای برقراری ارتباط معنوی با خداوند و شناخت عمیق‌تر از خویشتن انسانی عمل می‌کند. این امر زمینه‌ساز تجربه‌های معنوی است که به گفته مرحوم امام خمینی (ره)، «اگر قرآن نبود، باب معرفت الله بسته بود». قرآن به‌عنوان منبعی الهی، دروازه‌هایی را به سوی معرفت خداوند و تجارب معنوی می‌گشاید.

در تاریخ عرفان اسلامی نیز ادبیات و اشعار بزرگان چون حافظ و مولوی، ترجمان تجربه‌های معنوی انسان‌ها است. مولوی در مثنوی خود از تجربه‌های معنوی‌اش سخن می‌گوید، جایی که به تعبیر او، در چاه غم گرفتار بوده اما با ارتباطی عمیق‌تر با خداوند، از آن رهایی می‌یابد و به شور و نشاط معنوی دست می‌یابد:
آه کردم چون رسن شد آه من
گشت آویزان رسن در چاه من
آن رسن بگرفتم و بیرون شدم
شاد و زفت و فربه و گلگون شدم


بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که معنویت بدون دین نمی‌تواند تجربه‌ای کامل و عمیق باشد. دین به‌ویژه قرآن، بستری فراهم می‌آورد که انسان‌ها با معنویت ارتباطی عمیق برقرار کنند و از آن بهره‌برداری کنند.

🔰 برگرفته از کتاب «آینده دینداری در ایران (دفتر سوم)»، خانه اندیشوران (با همکاری پژوهشکده اندیشه دینی معاصر)، به کوشش محمدهادی زاهد غروی، نشر سهل، 1403، ص106-108.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
1
🟠 مهم‌ترین چالش نواندیشی دینی برای ارتباط با نسل جدید چیست و چه راهکاری برای آن دارید؟

#مصطفی_سلیمانی

🟣 پاسخ از منظر روان‌شناختی و فلسفی با پشتوانه نظری:
یکی از مهم‌ترین چالش‌های نواندیشی دینی در مواجهه با نسل جدید، ناسازگاری ساختار روانی و معرفتی نسل نو با الگوی کلاسیک انتقال ایمان و معنا است.
در ساحت روان‌شناسی تحلیلی و اگزیستانسیال، ما با نسلی مواجهیم که دیگر با زبان اقتدار، حقیقت مطلق، و نظام‌های معنایی پیش‌ساخته ارتباط عاطفی و فکری برقرار نمی‌کند. نسل امروز، در بطن «بحران معنا» قرار دارد؛ بحرانی که نیازمند زبانی نو، تجربه‌ای اصیل و ارتباطی درونی با امر قدسی است، نه صرفاً پذیرش روایت‌های رسمی یا قالب‌های تاریخی دین.

🧠 از منظر روان‌شناختی


۱. فروپاشی الگوهای اقتدار سنتی:
مطابق با تحلیل‌های اریک فروم در کتاب «گریز از آزادی»، انسان مدرن، پس از رهایی از ساختارهای سنتی، در معرض نوعی «اضطراب اگزیستانسیال» قرار می‌گیرد. این اضطراب، او را به‌جای پذیرش اقتدار سنتی، به سوی آزادی انتخاب و معنابخشی شخصی سوق می‌دهد.

🔹 بنابراین، نواندیشی دینی اگر همچنان در چارچوب «تفسیر برای اقناع» باقی بماند، نه تنها نسل جدید را جذب نمی‌کند، بلکه احساس بیگانگی بیشتری ایجاد می‌کند. این نسل به دنبال تجربه‌ی زیسته‌ی ایمان است، نه استدلال صرف.

۲. تغییر نظام روان‌شناختی باور:

طبق نظریه‌ی «توسعه‌ی ایمان» جیمز فولر فاولر (James Fowler)، ایمان یک ساختار روانی‌ست که مراحل رشد دارد؛ نوجوان و جوان امروزی در مرحله‌ای‌ست که ایمان تقلیدی را رها کرده و وارد مرحله‌ی «سؤال‌محور» و «ایمان فردی» شده است.

🔹 چالش نواندیشی دینی این‌جاست که پاسخ‌هایی به نسل جدید می‌دهد، قبل از آن‌که پرسش‌های وجودی‌اش را دقیقاً شنیده باشد.

📚 از منظر فلسفی


۳. گسست زبان معنا با زبان حقیقت:

پل تیلیش (Paul Tillich)، فیلسوف دین، در کتاب «شجاعت بودن» (The Courage to Be)، تأکید می‌کند که زبان دینی، اگر به سطح نمادین و وجودی نرسد، برای انسان مدرن تهی از معنا خواهد شد.
او می‌گوید:
«دین، باید پرسش وجودی انسان را لمس کند، نه اینکه صرفاً پاسخی رسمی به پرسشی از پیش‌ساخته باشد.»

🔹 اما بسیاری از تلاش‌های نواندیشانه هنوز هم درگیر اثبات دین از منظر عقلانیت کلاسیک‌اند، در حالی‌که ذهن نسل جدید در فضای «نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی» و «تجربه‌گرایی روان‌شناختی» سیر می‌کند.

۴. بحران زیست‌جهان دینی:

با الهام از هانس گئورگ گادامر و نظریه‌ی «افق‌های فهم» در هرمنوتیک فلسفی، باید پذیرفت که نسل جدید با «افق معنایی» متفاوتی زیست می‌کند. زبان سنت دینی، اگر در همان افق قدیم باقی بماند، دیگر قادر به مکالمه‌ی بینافهمی نخواهد بود.

🔹 نواندیشی دینی برای اثرگذاری باید وارد «ترجمه‌ی مفاهیم» در بستر روان‌شناسی معاصر، زیبایی‌شناسی نو، و دغدغه‌های وجودی نسل جدید شود؛ نه این‌که تنها در قالب زبان عقلانیت کلامی یا جدال با متون باقی بماند.

🟢 راهکار پیشنهادی


🔸 بازگشت به امر قدسی به‌مثابه تجربه، نه ایدئولوژی

به‌جای تمرکز بر بازسازی روایت‌های کلامی یا تئولوژیک، پیشنهاد می‌شود نواندیشی دینی وارد قلمرو «تجربه‌ی شخصی امر قدسی» شود؛ یعنی دینی که در تماس با روان، تخیل، درد، عشق، فقدان، و اضطراب انسان است.

📌 دین، نه به‌مثابه یک نظام دانستنی، بلکه به‌مثابه یک افق برای زیستن و معنا یافتن.

اگر زبان نواندیشی، همچنان علمی، جدلی، و انتقادی بماند، نسل جدید که با زبان هنر، بدن، احساس، و روان ارتباط دارد، آن را پس می‌زند.

نواندیشی دینی


باید:
_ زبان نمادین و وجودی را بشناسد. (با الهام از یونگ، بولمن، تیلیش)
_ روان انسان را مقدم بر قضاوت دینی بداند.
_ به‌جای پاسخ‌دادن، فضای پرسشِ اصیل ایجاد کند.

👈 جمع‌بندی نهایی:

«مهم‌ترین چالش نواندیشی دینی، ناتوانی در ورود به روان نسل جدید است؛ نسلی که نیاز به تجربه‌ی ایمان دارد، نه آموزش آن. راهکار، بازاندیشی در زبان، تجربه، و افق وجودی دین است، با درک عمیق از روان انسان مدرن.»

@andishvaran1400

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
🟠 «نگاهی به سنت قانون طبیعی در فلسفه اخلاق و افق‌های تازه آن در اخلاق دینی معاصر»

#ایوب_افضلی

🔳 سؤال: آیا اخلاق دینی چیزی جز اخلاق جهانی است؟

«هم‌پیوندی» دو مقولۀ «اخلاق و دین» نه‌تنها در تاریخ اخلاق و تاریخ دین، که در تاریخ فلسفه نیز همواره مورد بحث و بررسی بوده است...
چیزی که اهمیت این بررسی‌ها را دوچندان می‌کند، نفوذ بی‌حد و حصری است که «دین» در اغلب تاریخ تمدن، در قلمرو اخلاق، فرهنگ، سیاست و قانون/ حقوق داشته است.

ارزش‌هایی چون زندگی، دانایی، دوستی و زیبایی، پیش از هر متن مقدس در فطرت انسان نهاده شده‌اند. او چنین استدلال می‌کند: خداوند نمی‌تواند فرمانی برخلاف این قانون طبیعی دهد؛ زیرا خود انسان را بر پایه آن آفریده است.

اگر اخلاق دینی در گوهر خود چیزی جز اخلاق طبیعی نباشد، می‌توان میان دین، عقلانیت مدرن، حقوق بشر و اخلاق جهانی آشتی برقرار کرد.
این دیدگاه، علاوه بر حل چالش‌های درونی سنت فقهی، افق‌های تازه‌ای برای گفت‌وگوهای جهانی و تحقق صلح میان ادیان می‌گشاید.

خلاصه سخنرانی را این‌جا بخوانید.⬇️
نگاهی به سنت قانون طبیعی در فلسفه اخلاق و افق‌های تازه آن در اخلاق دینی معاصر


☑️  متن کامل سخنرانی و پرسش‌ها و پاسخ‌ها را در دفتر دوم آینده دینداری در ایران پی بگیرید.

📚 آینده دین‌داری در ایران
دفتر دوم، ۱۴۰۲، صفحات ۱۴۱ - ۱۸۲

@andishvaran1400

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
1
🔰 پیامبر رحمت، مهربانی وحقوق انسان‌ها

🖊 #محمدجعفر_سعیدیان‌فر

🔸 ... محورهای مطرح شده در خطبه پیامبر(ص) هنگام فتح مکه:

۱) اعلام پیروزی توحید بر شرک، جهل و بت‌پرستی (لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ، و نَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ؛ سپاس خدايي را كه وعده خويش را راست فرمود و بنده خود را ياري داد و خود به تنهايي احزاب را منهزم كرد)

۲) لغو همه امتیازها و سنت‌های غلط و تفاخرهای جاهلی و نظام ارزشی قبیلیه‌ای و تقبیح افتخار به گذشته‌های نژادی (أَلَا كُلُّ مأثرة أُو دَمٍ أوُ مَالِ يُدّعِىِ تَحْتَ قَدَمَيَّ هَاتَينِ؛ هر خون و مالي كه برعهده داشتيد و همه افتخارات واهي زير پا نهاده شده و از ميان رفته ‌است)

۳) تایید سنت‌های درست و صالح همانند پرده‌داری کعبه و آب‌رسانی به حاجیان (إلاَ سِدانَةُ البِيتِ وَ سِقَايةُ الحَاجِ؛ مگر پرده‌داري كعبه و آب‌رسانی به حاجيان)

۴) اعلام کرامت وحق انسان و لغو نابرابری و تبعیض‌های قبیله‌ای و نژادی بر اساس هنجارهای جاهلی (إِنً الَلهَ قَد أَذهَبَ عَنكُم نِخوَة الجَاهِلِيَة، وَ تَعظُّمُهَا بِالآبَاءِ، النَاسُ مِن آدَم، وَ آدَمُ مِن تُرَابِ؛ خداوند نخوت و تكبر جاهليت و افتخار به پدران را از ميان برد.)

۵) به‌رسمیت شناختن تفاوت انسان‌ها و اعلام اینکه برتری از آن کسانی است که در حرکت به سوی کمال الهی پیشتاز باشند و آنها هم پیش خداوند گرامی‌ترند نه آنکه در روابط اجتماعی دارای امتیازی ویژه باشند. (همانطور که در آیه13سوره حجرات «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ من ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏، وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله أَتْقاكُمْ؛ ای مردم ماشما را ازمرد وزنی آفریدیم،وشماراشعبه شعبه وقبیله قبیله قراردادیم تایکدیگر را بشناسید بی تردیدگرامی ترین شما نزد خدابا تقواترین شماست» به آن اشاره شده است.)

۶) لازمه اخلاق پیروزی، بزرگواری و کرامت و اعلام عفو عمومی در جامعه با نام الله و توحید است. پیامبر(ص) این گونه عمل کرد آنگاه که خطاب به قريش (كه در انتظار انتقام بودند) فرمود: درباره رفتار من با شما چه مي‌گوييد و چه مي‌پنداريد؟ گفتند: به نيكي، كه تو برادري بزرگوار و برادرزاده‌‌اي بزرگواري و اكنون به قدرت رسيده‌‌اي. آنگاه در اوج ناباوري ديگران، پيامبر چنين فرمود: «لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ، يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ، وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (یوسف: 92) اِذهَبُوُا فَأنتُمُ الطُّلَقاءُ» امروز شما را سرزنش نبايد كرد. خدا شما را مي‌ بخشايد كه او مهربان ‌ترين مهربانان است و برويد كه شما آزاد شديد.

🌐https://www.tg-me.com/majmaqomh

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
2
⚫️ پیامبر اکرم(ص) و مدیریت بحران‌

✍️ #علی_مهجور

📉 این روزها که در سوگ رحلت پیامبر اکرم نشسته‌ایم، بازخوانی صفحاتی از حیات آن اسوه بزرگ چه بسا بتواند به سرانگشت خِرَد گره از کار فروبسته ما بگشاید.

بررسی منابع تاریخی کهن چون سیره ابن هشام، تاریخ طبری و تاریخ یعقوبی نشان می‌دهد که پیامبر اکرم(ص) در مواجهه با بحران‌های اجتماعی، رویکردی چندوجهی شامل تدبیر عقلانی، صبر و مدارا، مشورت و امیدبخشی به جامعه در پیش می‌گرفت.

⏺️ یکی از نمونه‌های برجسته، ماجرای نصب حجرالاسود در بازسازی کعبه است. بنا بر گزارش ابن هشام، هنگامی که قبایل قریش بر سر این موضوع دچار نزاع شدند و خطر خونریزی بالا گرفت، پیامبر(ص) با طرحی ساده اما خردمندانه، نزاع را پایان داد: پارچه‌ای گسترد، حجرالاسود را در آن نهاد و نمایندگان قبایل را فراخواند تا همگی در حمل آن مشارکت کنند. سپس خود آن را در جایگاهش نصب نمود (ابن هشام، السیره النبویة، ج۱، ص۱۸۳). این اقدام، نمونه‌ای روشن از پیشگیری از خشونت اجتماعی از طریق راه‌حل عادلانه و عاقلانه بود.

⏺️ در دوران مکه، مسلمانان تحت فشارهای شدید اقتصادی و اجتماعی قرار داشتند. طبری در گزارش محاصره شعب ابی‌طالب نقل می‌کند که مسلمانان سه سال در تنگنای شدید غذایی و اجتماعی زیستند، تا جایی که گاه از برگ درختان تغذیه می‌کردند (طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۵۰). در این شرایط، پیامبر(ص) نه تنها خود صبوری می‌ورزید، بلکه با یادآوری سرگذشت پیامبران پیشین، یارانش را به پایداری و امید فرا می‌خواند.

⏺️ در مدینه، با گسترش جامعه اسلامی، بحران‌ها شکل نظامی و سیاسی یافت. یعقوبی یاد می‌کند که پیامبر(ص) در جنگ‌ها و تصمیم‌های بزرگ، همواره اصحاب را به مشورت فرا می‌خواند (یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰). در جنگ احد، رأی جوانان مدینه برای خروج از شهر پذیرفته شد، هرچند پیامبر(ص) شخصاً مایل به دفاع در درون شهر بود. همچنین در جنگ احزاب، رأی سلمان فارسی درباره حفر خندق اطراف مدینه پذیرفته شد و موجب نجات جامعه اسلامی گردید (طبری، ج۲، ص۵۷۲).

این امر نشان می‌دهد که پیامبر(ص) مدیریت بحران را نه از طریق استبداد رأی، بلکه با مشارکت جمعی سامان می‌داد.

⏺️ در فتح مکه، پس از سال‌ها آزار و دشمنی قریش، انتظار می‌رفت پیامبر(ص) به مجازات گسترده روی آورد. اما بنا بر گزارش منابع، آن حضرت به‌جای انتقام، به قریشیان فرمود: «اذهبوا فأنتم الطلقاء»؛ بروید که آزادید (ابن هشام، ج۲، ص۴۱۲). این رویکرد عفو عمومی، بحران اجتماعی پس از فتح را به سرعت آرام ساخت و موجب جذب گسترده مردم به اسلام شد.

☑️ با تکیه بر این گزارش‌های کهن می‌توان گفت سیره پیامبر(ص) در مدیریت بحران‌های اجتماعی، بر پایه اصول زیر استوار بود:

تدبیر عقلانی برای پیشگیری از خشونت همچون ماجرای حجرالاسود؛

صبر و امیدبخشی در شرایط فشار و محاصره مانند روزگار شعب ابی‌طالب؛

مشورت و مشارکت جمعی در تصمیم‌های حساس همانند موقعیت جنگ‌های احد و خندق؛

عفو و گذشت در اوج قدرت مانند فتح مکه.


این ویژگی‌ها نشان می‌دهد که پیامبر اسلام(ص) نه تنها پیام‌آور دین، بلکه رهبر اجتماعی و سیاسی‌ای بود که توانست جامعه‌ای کوچک و پراکنده را به امتی منسجم و اثرگذار در تاریخ بدل کند.

-------------------------------------------------
▪️▪️منابع
_ ابن هشام، عبدالملک. السیره النبویة. تحقیق: مصطفی سقا و دیگران. قاهره: دار احیاء الکتب العربیة، ۱۹۵۵م.
_ طبری، محمد بن جریر. تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ طبری). بیروت: دار التراث، ۱۹۶۷م.
_ یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب. تاریخ یعقوبی. بیروت: دار صادر، ۱۹۶۰م.

✍️ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴
مصادف با رحلت رسول گرامی اسلام(ص)

#خانه_اندیشوران @andishvaran1400

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
3👌1
✳️ فقه و دولت مدرن؛ تداخل‌ها و تناقض‌ها

✍️ #داود_فیرحی

در گذشته، دولت‌های اسلامی تنها مجری احکام فقهای دینی بودند و هیچ‌گونه حق قانون‌گذاری نداشتند. این ساختار حکومتی به سلطنت اسلامی معروف بود. اما با ظهور دولت مدرن، رابطه فقه و دولت تغییر یافت. دولت‌های مدرن علاوه بر اجرای قوانین، قانون‌گذاری نیز می‌کنند که فراتر از احکام شرعی است. این امر موجب چالش‌هایی در فقه شد.

پیش از مشروطه، حوزه‌های مباحات در دست مردم بود و دولت‌ها در آن تصرف نمی‌کردند. اما دولت‌های مدرن در این حوزه‌ها دخالت کرده و برخی از مباحات را به الزام یا ممنوعیت تبدیل کردند. یکی از اولین واکنش‌ها به این تغییرات، مخالفت شیخ فضل‌الله نوری بود که این کار را «حرام» و «بدعت» می‌دانست. نوری معتقد بود که حوزه مباحات باید در اختیار مردم باشد و دخالت دولت در آن مجاز نیست.

در مقابل، آیت‌الله نائینی نظریه «ولایت وکالتی» را مطرح کرد و گفت که دولت مدرن وکالت مردم را دارد. به نظر او، دولت در مسائلی مانند مالیات و تأمین رفاه اجتماعی می‌تواند دخالت کند بدون اینکه به شریعت لطمه بزند. نائینی برای نمایندگان مجلس شرایط «وکالت» را در نظر می‌گرفت و تصریح می‌کرد که این نمایندگان تحت نظارت فقها عمل می‌کنند.

مرحوم صدر نیز با طرح «منطقة الفراغ» تلاش کرد که به‌طور سیستماتیک به حل تناقضات میان فقه و دولت مدرن بپردازد، اما نظریه ایشان نیز مشکلاتی به وجود می‌آورد. او با الزام‌آوری مباحات از طریق ولایت، همچنان حقوق عمومی و اختیارات دولت را کم‌رنگ می‌کند. دولت برآمده از اندیشه شهید صدر اگرچه ظاهراً مدرن است، اما از نظر محتوا همچنان بر اصول سنتی تأکید دارد. علاوه بر این، پیوند دادن دولت‌های اقتدارگرا به مذهب، به نوعی مذهبی کردن اقتدار را به دنبال دارد.

مرحوم شمس‌الدین با تقسیم احکام شرعی به سه دسته «اولیه»، «ثانویه» و «تنظیمی یا تدبیری»، رویکرد جدیدی در فهم قانون‌گذاری ارائه می‌دهد. احکام اولیه مستقیماً از شریعت نشأت می‌گیرند، احکام ثانویه برای تعدیل مشکلات احکام اولیه به کار می‌روند و احکام تنظیمی یا تدبیری، از «ادله تشریعی علیا» مانند عدالت و اباحه استخراج می‌شوند. این دسته سوم، برخلاف دو دسته اول، جنبه کنترلی ندارند و بیشتر به تصمیمات اجتماعی و تدبیری مربوط می‌شوند. ایشان با این تقسیم‌بندی نشان می‌دهد که نیازی به «منطقه فراغ» برای پر کردن خلاهای قانونی نیست؛ زیرا احکام تنظیمی بر عهده جامعه و نهادهای منتخب مردم قرار می‌گیرد که از طریق «اولوا الامر» به تصویب می‌رسند. در این رویکرد جامعه به شکل فعال در فرایند قانون‌گذاری شرعی مشارکت می‌کند.

در نهایت، نظریه ولایت فقیه امام خمینی (ره) به‌عنوان پاسخ به این چالش‌ها مطرح شد که فقیه جامع‌الشرایط می‌تواند به‌عنوان ولی فقیه در تمامی امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دخالت کند.

🔰 برگرفته از کتاب «اندیشه دینی معاصر (رویکردها و چالش‌ها)؛ دفتر اول»، پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، به کوشش حسن پویا، نشر موسسه فرهنگی دین‌پژوهی بشرا، 1395،  ص57-63.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✳️ خودخواهی و انحصارگرایی؛ آفت اخلاقی در نگاه امام رضا(ع)

✍️ #سید_علی_میرموسوی

انحصارگرایی یعنی خود را بر موضع حق نشاندن و دیگری را ناحق و باطل دانستن. اگر قدرت به دست فرد یا گروه انحصارگرا باشد، دیگری را وادار به پیروی از خود می‌کند و در غیر این صورت، انتظار دارد دیگری تنها به وی گوش سپارد.

انحصارگرایی رابطه مستقیم با «خشونت» دارد؛ زیرا فرض اینکه تنها فرد یا گروهی خاص تفسیر و برداشت درست از آموزه‌ها و تعالیم دینی را می‌دانند، با تحمل نکردن دیگری و سرکوب او همراه است. برعکس، رواداری و مدارا، بر پرهیز از نشاندن خود در موضع حق و حقیقت و داوری مطلق و شناسایی حق طرح دیدگاه و برداشت برای دیگری استوار می‌شود.

انحصارگرایی از نظر روانشناختی ریشه در «خودخواهی» دارد که به نظر می‌رسد، سرچشمه بسیاری از بداخلاقی‌ها است. «برتر بینی» یعنی اینکه فرد خود را ارزشمندتر از دیگران ببیند، ریشه بسیاری از آسیب‌هایی است که به جامعه تحمیل می‌شود.

امام رضا(ع) در سخنی که در «تحف العقول» گزارش شده، ویژگی‌های انسان خردمند را چنین بیان داشته است:
خرد انسان مسلمان کامل نگردد مگر آنکه ده خصلت در او باشد:
ـ از او امید خیر برود (به خیر او امید داشته باشند).
ـ از بدی او در امان باشند.
ـ خوبی اندک دیگری را بسیار داند.
ـ خوبی بسیار خود را کم شمارد.
ـ هرچه از او خواهند، دلتنگ نشود.
ـ در عمر خود از پی علم رفتن خسته نگردد.
ـ فقر در راه خداوندش از توانگری نزد او محبوب‌تر باشد.
ـ خواری در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوب‌تر باشد.
ـ گمنامی را از شهرت خواهان‌تر باشد».
سپس ... پرسیدند: یابن رسول‌الله دهمین خصلت چیست؟ فرمود: «این که احدی را نبیند جز آنکه گوید: «او از من بهتر و پرهیزکارتر است»
و چون مردی را که از او بدتر و پست‌تر باشد،ببیند، بگوید: «شاید باطن او بهتر باشد و این خوش باطنی برای او بهتر باشد و خوبی من ظاهر است.»
در واقع بنیان اخلاق بر چنین نگرشی استوار است.

🔰 برشی از یک گفت‌وگو: «دیانت خردمندانه؛ جایگاه «خردمداری و رواداری» در سیره سیاسی-اجتماعی امام رضا(ع)»

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
2
✳️ دین و نواندیشی: چالش‌ها و ضرورت‌ها

#سید_محمد_خاتمی

فقه و شریعت در معنا و مفاد رسمی و رایج آن بیشترین توجه را به قالب‌ها و شکل‌ها دارد. از یاد نبریم که مکتب‌های فقهی با توجه به نیاز حکومت‌ها شکل گرفت و در چهار مکتب محدود شد. در جهان تشیع نیز عالمان به هر حال تحت‌ تأثیر فضای موجود قرار گرفتند. به ‌تعبیر بعضی از بزرگان، فقه خاصه حاشیه‌ای بر فقه عامه است. شکل‌گرایی و ظاهربینی در تشیع هم وقتی به حکومت‌هایی به ‌نام حکومت‌های شیعی دست یافته‌اند، تشدید شده است. زمان بروز و رواج و اوج‌گیری اخباری‌گری در عالم تشیع گواه درستی ادعا است.

در اثر قالب‌گرایی و شکل‌اندیشی، رویکردهای ناظر به معنا و اخلاق و عرفان و فلسفه، اگر همیشه مطرود نبوده‌اند، همواره در انزوا به سر می‌برده‌اند و آنچه قدر دیده و در صدر نشسته، فقاهت، به ‌معنای خاص آن، بوده است؛ یعنی آنچه متکفل قالب و شکل است. مقایسه کنید فی‌المثل «سر الصلوة»‌ها یا «اسرار الصلوة»‌ها را با آنچه رساله‌های عملیه از صورت صلوة ارائه می‌دهند.

قالب‌گرایی محض، معناگرایی و روح‌اندیشی را از میان برمی‌دارد و حال اگر در قالب‌ها و شکل‌های توقیفی، عمدتاً در عبادات، معنا و قالب هر دو باید از نوعی ثبات برخوردار باشند، در عرصه حیات اجتماعی و رفتار و روابط انسان‌ها که معروض تحول دائم است، چگونه می‌توان ایستایی و ثبات را پذیرفت؟ در اینجا نواندیشی یعنی اهتمام به معنا و محتوای اصلی دین و لحاظ واقعیت‌های متغیر، از جمله تأکید بر اینکه زمان و مکان دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهادند، که از آموزه‌های مهم امام خمینی است که متأسفانه به ‌صورت رسمی کمتر به آن توجه شده است.

آیا فقدان نواندیشی دینی به این معنا، حاصلی جز سکولاریسم و لائیسیته خواهد داشت؟ دست‌کم در یک تجربه مهم تاریخی درباره یکی از پُرآوازه‌ترین دین‌های الاهی (مسیحیت) می‌توان آن را دید. آیا اگر روال و روش‌های جاری در عالم اسلام دوام داشته باشد، چیزی جز سکولاریسم در انتظار جوامع مسلمان خواهد بود؟

[آیا] جنگ سختی که امروز میان ظاهرپرستی خشن به ‌نام دین و تفکرات معطوف به زندگی، پیشرفت و ... در جوامع اسلامی وجود دارد، نباید ما را به چاره‌جویی وادارد؟ آیا می‌توان همه چیز [را]، از جمله دورشدن بسیاری از مردم، به‌خصوص جوانان و فرهیختگان، از دین (یا دست‌کم حکومتی که به ‌نام دین برپا می‌شود یا به آن فرا خوانده می‌شود)، به حساب دشمنی دشمنان و توطئه‌ها (که واقعاً هم وجود دارد) گذاشت؟ و مگر توطئه کاری جز پروردن و برآوردن بذری را می‌کند که در زمین مساعد افشانده شده است؟ و آیا زمینه کارگرافتادن توطئه در جوامعی چون جامعه ما در درون خود ما نیست؟

🔰 برشی از کتاب «نواندیشی دینی؛ تأملاتی در رویکردها»، جمعی از نویسندگان (به کوشش حمید سعادتی)، با همکاری پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، نشر کویر، 1402، ص30-32.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
✳️ فقه و کرامت انسان: مغایرت‌ها و استثناها

✍️ #مهدی_پورحسین

یکی از راه‌های استفاده از «کرامت انسان» در فقه این است که گفته شود: کرامت انسانی، به حکم «ذاتی» و «عقلی» بودن خود، در تمامی حالات و بدون استثناء برای انسان جاری است. به تبع آن، فقیه ناچار است در استنباط‌های خود از آن به عنوان یک «اصل حاکم» در تمامی حالات و شرایط استفاده کند و همه احکام مغایر با آن را ملغی اعلام کند. به عبارت دیگر، «کرامت انسان» در این صورت در زنجیره علل احکام قرار می‌گیرد و ملازم احکام شرعی خواهد بود. بدین معنا که هر حکمی که کرامت‌آمیز باشد، حکم شرعی است و هر حکمی که کرامت‌آمیز نباشد، حکم شرعی نخواهد بود. یا حداقل باید گفت: هر حکمی که مغایر با کرامت انسان باشد، قهراً حکم شرعی نمی‌باشد.

این فرض اگرچه صورت زیبایی دارد و مطلوب کرامت‌باوران است، اما با ابهام اساسی مواجه است؛ احکامی که از یک سو، در عرف عقلا، مغایر با کرامت انسان تلقی می‌شوند و از سوی دیگر، در متون فقهی و فتاوای مجتهدان وجود دارند، معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا می‌کنند؟

برای روشن شدن این ابهام، چند فرض قابل تصور است:

1ـ احکام مغایر بدون دلیل متقن: بسیاری از احکام مغایر با کرامت انسانی، دلیل متقنی ندارند و در واقع از احکام قطعی شریعت نیستند و به راحتی می‌توان آن‌ها را کنار نهاد. بنابراین، فرض تغایر نیز منتفی است.

2ـ احکام مرتبط با دوران گذشته: برخی احکامی که امروزه مغایر با کرامت انسانی شمرده می‌شوند، با فرض ثبوت، تنها مربوط به دوره گذشته است که بر اساس ذهنیت عمومی مردم آن زمان، مغایر با کرامت انسان محسوب نمی‌شد و از اعتبار شرعی برخوردار بود. اما حال که مغایر با کرامت به حساب می‌آید، جزء احکام لازم‌الاتباع شرعی نیست. به عبارت دیگر، عنصر زمان و مکان در این دست از احکام نقش اساسی دارد و شرایط محیطی آن‌ها را تغییر می‌دهد.

3ـ احکام مجازاتی مغایر با کرامت: بسیاری از احکام به ظاهر مغایر با کرامت انسان، از نوع مجازات هستند و هرگونه مجازات فرد خاطی، مزاحمتی با کرامت او ندارد؛ زیرا خطاکار یا گناهکار، ضمن برخورداری از اصل کرامت، تنها در محدوده اشتباه خود کیفر می‌بیند و در دیگر حوزه‌ها، دارای مصونیت و کرامت است. به عنوان مثال، یک قاتل تنها برای جرم قتل «اعدام» می‌گردد، اما حتی مأموران اجرای احکام هم، بر اساس کرامت انسانی حق ندارند افزون بر قتل او، رفتار ناشایست دیگری نسبت به او داشته باشند و به توهین یا هتک حرمت او بپردازند.

4ـ احکام شرعی مغایر با کرامت از منظر خداوند: با فرض اینکه حکمی با ادله متقن شرعی و به ویژه صریح قرآن به اثبات برسد و جاودانگی آن هم در زمان‌های آینده روشن باشد، اما در ظاهر مغایر با کرامت به نظر برسد، این نشان می‌دهد که در واقع و در نزد خداوند متعال، این حکم مغایرتی با کرامت انسانی ندارد و برداشت فعلی عرف نادرست است. به ویژه آنکه، برداشت جوامع مختلف بر اساس رویکردهای کلان و نیز داده‌ها و اطلاعات موجود در آن جامعه، سیال و غیر ثابت است و هر جامعه، بر اساس خودآگاهی مخصوص خویش، در این زمینه‌ها قضاوت می‌کند و معیار روشنی در این باره نمی‌توان به دست داد.

🔰 برگرفته از کتاب «درآمدی بر قاعده کرامت در فقه» مهدی پورحسین، نشر لوگوس (با همکاری گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر)، 1403، ص265-267.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
👍1
✳️ سنت، سیاست و زنان: از پوشش شرعی تا نماد سیاسی

✍️ #نفیسه_مرادی

یکی از چالش‌های اساسی در زمینه کنش سیاسی و مذهبی زنان ایرانی امروز، ناتوانی سنت در بازتولید خویش است؛ سنتی که در بستر جمهوری اسلامی، طی ۴۵ سال گذشته دچار تغییرات و تحولات متعددی شده، اما نتوانسته پاسخگوی نیازهای جدید باشد. در نتیجه، زنان در میان حقوق و تکالیف خود به نوعی سرگردانی دچار شده‌اند. از یک سو، حقوقی برای آنان مطرح می‌شود، اما در عرصه عمل، این حقوق قابل دسترسی نیست؛ حتی آن‌چه در منابع فقهی آمده نیز، در عمل گویا قرار نیست به زنان تعلق بگیرد.

از سوی دیگر، مجامع دینی و علمی، چه حوزوی و چه دانشگاهی، به جای بازتولید و گسترش ادبیات علمی حوزه زنان یا تولید نگاه‌های تازه، همچنان به ترویج دیدگاه‌های سنتی بسنده کرده‌اند. حتی جریان نواندیشی دینی، که می‌کوشد بدون کنار نهادن دین، آن را با مسائل روز پیوند بزند، در ارائه ادبیات نو و راهکارهای بکر در حوزه زنان، چندان موفق عمل نکرده است.

در این میان، بازخوانی‌های علی شریعتی از شخصیت‌هایی چون حضرت زینب و حضرت فاطمه(ع)، تلاشی برای ارائه کهن‌الگوهایی جدید برای زنان مسلمان بود. او با تقسیم زنان به سه دسته—زن غربی، زن سنتی و زن فاطمی—سعی داشت الگویی متفاوت و فعال از زن مسلمان ارائه دهد. جالب آن‌که شریعتی، برخلاف تصور رایج، چادر مشکی را نه به عنوان نماد سنت، بلکه به عنوان یک نشانه اعتراضی معرفی کرد؛ چادری که در روزهای پیش از انقلاب، حتی زنان بی‌چادر نیز برای ابراز اعتراض خود آن را بر سر می‌کردند.

از آن زمان، چادر از یک پوشش ساده شرعی به نمادی سیاسی تبدیل شد؛ پوششی که در گفتار رسمی، «پوشش برتر» و «خاکریز نظام» خوانده می‌شود و سیاست‌زدگی آن باعث شده تا کنش‌های مرتبط با حجاب، بار سیاسی به خود بگیرند. امروز نیز، اعتراض برخی زنان با برداشتن روسری یا چادر از سر همراه است؛ امری که نشان می‌دهد همان‌گونه که چادر در گذشته نماد اعتراض بود، اکنون کنار گذاشتن آن به نشانه‌ای سیاسی و اعتراضی بدل شده است.

نمونه بارز این روند، ماجرای «دختر انقلاب» بود که پیش از جنبش مهسا، در میدان انقلاب روسری خود را برداشت و بدین ترتیب، پوشش را به یک ابزار اعتراضی بدل کرد. از پوشیدن چادر در سال‌های انقلابی تا کنار گذاشتن آن در سال‌های اخیر، حجاب زنانه از یک امر فردی و شرعی به نشانه‌ای از مقاومت یا اعتراض سیاسی تبدیل شده است.

در نهایت، آن‌چه عیان است، ناکامی در الگوسازی برای زنانی است که هم می‌خواهند مسلمان و مؤمن باقی بمانند و هم سبک زندگی مدرن را تجربه کنند. نبود این الگوی میان‌راهی، شاید نشانه‌ای از بن‌بست گفتمانی‌ای باشد که اکنون با آن مواجهیم؛ بن‌بستی که سنت، سیاست و زن را در معادله‌ای پیچیده و ناتمام گرفتار کرده است.

🔰 برگرفته از کتاب «آینده دینداری در ایران (دفتر هشتم)»، خانه اندیشوران، به کوشش پروین قوامی، نشر سهل، 1404، ص269-270.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
👍31👎1
✳️ خدا و سیاست؛ تأثیر باورهای الهیاتی بر نظام‌های سیاسی

✍️ #سیده_زهرا_مبلغ

هگل می‌گوید هر نظام سیاسی، تصویری است از باور جامعه به خدا. حتی در جوامع لیبرال و سکولار که خدا ظاهراً جایگاهی ندارد، باورهای الهیاتی در ناخودآگاه سیاسی شکل می‌گیرد و ساختار حکومت‌ها را می‌سازد. همه نظام‌های سیاسی، حتی لائیک‌ترین آنها، حامل پیش‌فرض‌های الهیاتی‌اند؛ مدلی که ما برای خدا تعریف می‌کنیم، مسیر حکومت‌داری را رقم می‌زند.

نیچه می‌گوید «خدا مرده است» و انسان جای او نشسته است؛ اما اگر خدا را به‌مثابه عقل، عشق یا نور تعریف کنیم، این مفهوم کلیدی، سلسله‌مراتب و چینش قدرت را شکل می‌دهد. این الگوها، فهم ما از حکومت را تعیین می‌کنند و حتی فلسفه‌های سیاسی مدرن به این ریشه‌های الهیاتی اعتراف دارند.

ارسطو خدا را «عقل محض» می‌داند؛ تعریفی که در فلسفه اسلامی، از فارابی تا ابن‌سینا، جریان دارد. وقتی خدا صرفاً عقل باشد، حرکت و تحول از او سلب می‌شود و جهان به‌صورت سلسله‌مراتبی و ثابت درمی‌آید. این مدل الهیاتی، تأثیری عمیق بر نظام‌های سیاسی دارد که به‌دنبال همان سلسله‌مراتب عقلانی، گروهی را برتر و دیگران را پایین‌تر می‌نشاند.

عقل نه تنها هستی‌شناسانه که معرفت‌شناسانه هم هست؛ یعنی کسانی که به دانش دسترسی دارند یا خود را نمایندگان خدا می‌دانند، بر دیگران برتری پیدا می‌کنند و اطاعت از آنها واجب می‌شود. این سلسله‌مراتب، وقتی وارد جهان اجتماعی می‌شود، به سرکوب، تبعیض و نادیده گرفتن گروه‌هایی مانند زنان یا اقلیت‌ها می‌انجامد.

به عبارت دیگر، تصویری که از خدا داریم، شکل‌بخش سیاست و قدرت است و به همین دلیل، باورها و الهامات الهیاتی فراتر از معنویت، زیربنای سیاسی و اجتماعی جوامع ما را می‌سازند. این واقعیت که «خدا چگونه تعریف می‌شود»، تعیین می‌کند که چه کسی برتر است، چه کسی فرمان می‌دهد و چه کسانی باید اطاعت کنند.

پس سیاست، تنها بازی قدرت نیست، بلکه انعکاسی است از عمق باورهای ما درباره جهان، انسان و خدا. وقتی این باورها تغییر می‌کنند، ساختار قدرت و نوع حکومت نیز تغییر خواهد کرد.

🔰 برگرفته از کتاب «زیست مؤمنانه در جهان معاصر»، پژوهشکده اندیشه دینی معاصر، به کوشش سیدحمید موسویان، میراث اهل قلم، 1401، ص93-96.

⚡️ پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (آدم)
2
2025/10/21 13:10:59
Back to Top
HTML Embed Code: