«سقوط رئیس جمهور یا سقوط رأی جمهور؟»

حسین وفاپور (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

سه سال قبل از اینکه واقعه تلخ سقوط رئیس جمهور و تیم همراهش اتفاق بیافتد، حادثه تلخ‌تر و دردناک‌تر سقوط رأی جمهور در انتخاباتی مهندسی شده اتفاق افتاد.
رئیس جمهوری که چهار سال قبل از آن صحنه رقابت انتخاباتی را واگذار کرده بود، با دوپینگ شورای نگهبان، پس از گذشت چهار سال با همان میزان رأی، رئیس جمهور شد.

او که قرار بود دلار را به زیر ۵ هزار توان برساند، سر آخر کشور را در عرض ۳ سال با دلار ۶۵ هراز تومانی رها کرد.
او که وعده ساخت ۴ میلیون مسکن داده بود، معاون اولش وظیفه ساخت مسکن را نه دولت که مردم دانست و هنوز گزارش دقیقی از تعداد محدود مسکن ساخته شده توسط دولت را ارائه نداده است.
او که وعده راه‌اندازی گشت ارشاد مسئولین به جای گشت ارشاد بانوان را داده بود، در دولتش بزرگترین اختلاس تاریخ انقلاب اتفاق افتاد و گشت ارشادش نیز در خیابان‌ها روزگار را برای زنان این سرزمین سیاه کرده است.
اینترنت را همچون آب و غذا برای زندگی مردم حیاتی می‌دانست و وعده اینترنت رایگان و آزاد را داده بود ولی دورانش بسته‌ترین و گرانترین اینترنت دوران اخیر را تجربه کرد و با بسته شدن اینترنت، کسب و کارهای زیادی در برخی پلتفورم‌ها به خاک سیاه نشست.
هفت هزار صفحه برنامه اقتصادی او نه تنها هیچ گِره‌ای از مشکلات اقتصادی مملکت باز نکرد که بالاترین تورم سالیانه در تاریخ ایران را بر گُرده مردم ایران تحمیل کرد.

گرچه واقعه تلخ سقوط هلیکوپتر و از دست دادن تعدادی از هموطنان ما برای مردم دردناک است ولی آنچه در سه سال قبل در انتخابات ریاست جمهوری اتفاق افتاد بسیار دردناک‌تر بود.
خدا کند متولیان امر بدانند تا گشایش سیاسی چه در داخل و چه در سطح بین‌المللی اتفاق نیوفتد، با خالص‌سازی و حذف متفکران و اندیشمندان، هیچ مشکلی از مشکلات این کشور حل نخواهد شد.

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
❇️انتخابات ریاست جمهوری پیش رو می تواند فرصتی باشد

با توجه به روند شتابنده توسعه در کشورهای منطقه با بهره گیری از فرصت های سرمایه‌گذاری از طریق تعامل و داد و ستد و خلاف مسیر توسعه توسط سیاستگزاران کشور، ایران را دچار بحرانهای عدیده نموده و موجب نارضایتی مردم شده که اعتراضات خود را به انحای مختلف و به شیوه مدنی بویژه با عدم مشارکت در انتخابات نشان دادند. انتخابات ریاست جمهوری فرصتی است که تاکید کنیم راه خروج از این بحرانها حذف شکاف دولت ملت است. بر این اساس؛

🔻انتظار از حاکمیت :
🔶الف- تجدید نظراساسی درسیاست خارجی در جهت تنش زدایی و افزودن سطح تعامل و گفتگوی رودرو بی واسطه  بجای مذاکره از طریق واسطه
🔶ب- ایجاد فضای باز اجتماعی و سیاسی به منظور  بالا بردن مشارکت و افزودن ضریب امنیتی برای کشور در مقابل حوادث غیر قابل پیش بینی و غیر مترقبه
🔶ج- تجدید نظر در شیوه  نظارت استصوابی و آماده سازی انتخابات ازاد بطور نسبی و رقابتی
🔻انتظار ازجبهه اصلاحات :
نظر به اینکه اصلاح طلبان که در انتخابات محلس با انتخاب تصمیم درست توانستند بخشی از سرمایه اجتماعی خود را باز سازی کنند، انتظار می رود در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو:
🔶الف- به گونه‌ای تصمیم بگیرند که به اعتبار پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان افزوده شود نه اینکه پایگاه اجتماعی آنان نسبت به وضع موجود به مخاطره بیفتد.
🔶ب -  انتظار بر این هست که قبل‌ از هر گونه اقدام انتخاباتی، ارزیابی میدانی از میزان مشارکت مردم به عمل اورده و به عنوان مهمترین شاخص در اتخاد موضع لحاظ کنند.
🔶ج- چنانچه ارزیابی میدانی نشان از شرکت مردم در انتخابات را داشته باشد به جبهه و احزاب اصلاح طلب توصیه می‌شود که:
۱- از کاندیداتوری اجاره‌ای و نیابتی به عنوان سیاستی ورشکسته حمایت نکنند.
۲- مشخصا و ترجیحا کاندیدا از افراد صاحب دیدگاه و ایده و قدر و قوی در داخل احزاب اصلاح‌طلب معرفی شود و به اصلاحات تحول خواهانه و منافع ملی متعهد باشد .
۳- جبهه اصلاحات شدیدا از معرفی و حمایت از افراد ضعیف و ناکارامد پرهیز نماید
۴-جبهه اصلاحات شرایط تحلیلی شرکت  در انتخابات و نیز معرفی افراد صاحب دیدگاه و اصلاحات تحولخواهانه در انتخابات را پیش از نظر شورای نگهبان به‌جامعه ارائه و معرفی نماید،  و شرکت در انتخابات را منوط و مشروط به انتخابات رقابتی و تایید صلاحیت کاندیدای خود بداند. و اعلام دارد در صورتیکه شورای نگهبان از تایید کاندیدای انها خود داری بعمل اورد، به منظور  دفاع از حقوق ملت معذور از شرکت در انتخابات می باشند.

جمعی از اصلاح طلبان شهرستان بابل
۶ خرداد ۴۰۳

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
رئیس جمهوری و فردای ایران!

حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

جایگاه و ظرفیت قانونی رئیس جمهور ایران شامل اختیارات و مسئولیت‌ها، در قانون اساسی جمهوری اسلامی و در روال های غیر نوشتاری، آشکار است و نیاز به بازگویی ندارد افزون بر این، از کنش ها و دیدگاه های همه روسای جمهور ایران در حین کار و پس از پایان دوره خدمت، می توان حدس زد که مقام رئیس جمهوری در ساختار رسمی و غیر رسمی حاکم بر کشور، داری چه میزان توان و اقتدار است!
اکنون ایران برای برگزاری یک انتخابات زودهنگام برای برگزیدن رئیس جمهور بعدی آماده می شود.
به نظر می آید که صرف زودهنگام بودن و کوتاه بودن بازه زمانی برای چینش ها و آمادگی های روانی مردم، فضای موجود کاملا متفاوت از فضای سیاسی متعارف در برهه ها و فصول انتخابات ریاست جمهوری است. از سوی دیگر درگذشت غمبار آقای رئیسی در یک حادثه ترابری همراه با چند نفر دیگر از مقامات، بی گمان در سرد بودن هیجانات متعارف دوره انتخابات بی تأثیر نبوده است!
آن‌چه که برای هر شهروند ایرانی فارغ از گرایش سیاسی و فرهنگی آن، مهم است همانا امکان ترسیم روشن و شفاف از فردای ایران است. مخاطرات و جنگ ها و اختلافات کنونی در آسیا و خاور میانه بی گمان پای ایران را به مسائلی باز کرده است که نقش مستقیم در اقتصاد و زندگانی روزانه مردم ایران دارد. مقصود از اقتصاد، تنها معطوف به سفره خوراکی مردم نیست بلکه بنیان های وجودی و زیستی و تمدنی بلکه تاریخی و پیشینه ای و آینده ایران را دربر گرفته است!

به نظر می‌آید که دولت شادروان آقای رئیسی به رغم کوشش های حجمی و فیزیکی و بنا بر اسناد نوشته و نانوشته بالادستی و نهادهای فرادولتی، نتوانست در لباس عمل پوشاندن به وعده های خود متناسب با سه سالی که روی کار بود، موفق شود از سویی گرانی کالاها و خدمات و گذران زندگی بیش از گذشته گریبان و روح و روان مردم را می فشارد!
در این میان آن‌چه می تواند مردم را به پای صندوق رای بیاورد همانا اکسیر امید به تغییر و متفاوت بودن دورنما و چشم انداز آینده نسبت به وضع کنونی است.
قابل کتمان نیست که وضع و وضعیت کنونی فضای سیاسی ایران متاثر از ذهن و ضمیر شهروندان، فضایی غبارآلود و خاکستری رنگ است! متاسفانه انتخابات های دو دهه گذشته به رغم پیشنهاد ها و دلسوزی های جامعه فرهیختگان، نتوانست به تغییر معنا داری در مسیر حرکت و سیاست های کلان داخلی و خارجی ایران منجر شود و این ناکامی خود، موجب قفل شدن و راکد ماندن بادهای خوشبو و معطری است که می توانست جان های شهروندان را به وجد بیاورد و در آنان نشاط ایجاد کند!
متاسفانه باید اعتراف نمود که فضای کنونی جامعه ایران، فاقد تحرک، امید و نشاط و چشم انداز روشن است. برگزاری یک انتخابات رقابتی و برابر و بی طرفانه شاید بتواند یک شوک لحظه ای پدیدار بیاورد و موجب تحرک نسبی و نشاط کوتاه مدت شود تا در این فرصت، مقامات مسئول بتوانند با طراحی تغییرات، موج های تازه ای را با هدف قرار گرفتن چرخ های ایران بر ریل سازندگی و نوسازی، در فضای سیاسی و فرهنگی جامعه ایجاد کنند!

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
“رقابت واقعی” شرط بالا رفتن مشارکت در انتخابات

محسن صنیعی

متاسفانه، در حادثه سقوط بالگرد ریاست جمهور و هیات همراه در منطقه ورزقان، آقای رئیسی، دکتر امیر عبداللهیان، امام جمعه تبریز و استاندار آذربایجان شرقی و دیگر اعضای تیم پروازی و امنیتی، به دیدار باقی شتافتند. از همان ابتدای اعلام سانحه دلخراش، همه مردم ایران از هر گرایش و دیدگاهی، نگران سلامت رئیس جمهور و هیات همراه بودند و برای سلامت ایشان و تیم همراه، دست به دعا برده بودند ولی سانحه از همان ابتدا، منجر به مرگ همه مسافران بالگرد شده بود. با اعلام خبر درگذشت رئیس جمهور و هیات همراه در صبح دوشنبه، همدردی و پیام‌‌های تسلیت همه شخصیت‌ها و احزاب و گروه‌ها از دیدگاه‌ها و گرایش‌‌های مختلف، صادر گردید. از طرف مقام رهبری، پنج روز عزای عمومی، اعلام شد. مراسم تشییع در استان‌‌های آذربایجان شرقی، قم، تهران، خراسان جنوبی و مشهد برگزار شد و در سراسر کشور، مراسم بزرگداشت درگذشتگان برگزار می‌شود. در مراسم تشییع و بزرگداشت‌ها هم تقریبا صرف نظر از گرایش و دیدگاه سیاسی و به احترام خدمات درگذشتگان به کشور، مشارکت داشتند. البته این همبستگی روحی و عاطفی، در سال‌‌های گذشته هم سابقه داشته است.
آن‌چه در مراسم تشییع و بزرگداشت سردار سلیمانی در زمستان ۹۸ اتفاق افتاد، نمادی از همبستگی ملی بود که متاسفانه با رد صلاحیت‌‌های گسترده در انتخابات مجلس یازدهم و نومیدی مردم از مشارکت در انتخابات، آن همبستگی به عکس خود تبدیل شد. می‌توان از این فرصت پیش آمده، برای بازسازی همبستگی ملی و بازیابی رابطه دولت- ملت استفاده کرد.
با توجه به این که طبق قانون اساسی، باید ظرف پنجاه روز آینده، رئیس جمهور آینده، انتخاب شود، زمان انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم روز ۸ تیرماه تعیین شده است و از روزهای آینده، روند انتخابات آینده ریاست جمهوری، آغاز خواهد شد. از همین روزها، گمانه زنی در مورد کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری آغاز شده است. قطعا ظرف هفته‌‌های آینده، کشور فضای انتخاباتی خواهد گرفت. در این شرایط، کشور به همبستگی ملی برای خروج کشور از شرایط روحی فقدان رئیس جمهور و نیز افزایش مشروعیت سیاسی داخلی و بین المللی، نیاز دارد. همبستگی ملی، یعنی همه مردم صرف نظر از دیدگاه و گرایش‌‌های سیاسی و فرهنگی، دل در اعتلای ایران و ایرانیان داشته باشند و در همه صحنه‌‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به مشارکت گرفته شوند. این مستلزم حضور همه ایرانیان در صحنه است. به این ترتیب، همبستگی ملی یعنی حضور و رسمیت همه مردم ایران، فارغ از همه اختلافات در دیدگاه‌‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی.
همبستگی ملی، یعنی به رسمیت شناختن همه ایرانیان فارغ از دیدگاه‌‌های سیاسی، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی. همبستگی ملی، به معنای همشکل کردن مردم با یک رنگ و جریان سیاسی و حذف دیگر جریان‌ها و گرایش‌‌های سیاسی نیست. همبستگی ملی به معنای این نیست که بعضی افراد، صاحب صلاحیت و دیگران فاقد صلاحیت هستند. به این ترتیب لازم است همه مردم احساس کنند که در میان کاندیداها، دیدگاه‌ها و خواست سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنان، نماینده‌‌‌‌ای وجود دارد، در نتیجه می‌توانند در انتخابات، مشارکت کنند. به علاوه، مهم‌تر از دیدگاه و ارائه برنامه، باید این امکان مهیا شود که اگر کاندیدای جدی اصلاح طلب یا اعتدال‌گرا در صحنه حضور پیدا کرد، بتواند اهداف و برنامه‌‌های خود را در دولت آینده در حوزه سیاست داخلی و خارجی، عملیاتی کنند. در آن صورت است که می‌توان امید به مشارکت مردم داشت. نتیجه انتخابات‌‌‌هایی که فقط یک گرایش سیاسی، حضور دارند را در انتخابات‌‌های ۹۸ تا ۱۴۰۲ دیده ایم. نتایج انتخابات ۹۸ تا ۱۴۰۲، همه کاهش مشارکت کمتر از ۵۰درصد را نشان داده است. متاسفانه، اگر بنا بر همان حذف‌ها باشد، تکرار انتخابات ۱۴۰۲ محتمل است. باید توجه داشت که شرایط روحی پس از سانحه دلخراش بالگرد و کشته شدن رئیس جمهور و همراهان، شرایطی نیست که برگزار کنندگان انتخابات، امیدوار باشند که بدون وجود رقابت اساسی، درصد مشارکت را بالا ببرد. متاسفانه از سال ۹۶ به بعد، یک فضای نومیدی بر افکار عمومی مستولی شده است و امکان اصلاح امور را با مشارکت در انتخابات را بسیار کم می‌دانند. نگارنده از مجموعه کسانی است که اعتقاد دارد که اگر شرایط حضور یک کاندیدای جدی در انتخابات وجود داشته باشد، باید در انتخابات مشارکت داشت ولی این امیدواری در میان همه فعالان سیاسی وجود ندارد. موقعی که به واقعیت‌ها نگاه می‌کنند، می‌بینند که اگر حتی یک دولت اعتدالگرا یا اصلاح طلب، به پیروزی برسد، موانع داخلی و خارجی، چنان بر آن دولت هجوم می‌آورند که عملا نمی‌تواند کاری از پیش ببرد. نومیدی از مشارکت در انتخابات حاکم است. حتی با برگزاری یک انتخابات رقابتی، بعید است که میزان مشارکت بالاتر از ۵۰ درصد بشود.
https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
دین و خرافه سازی!

حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

در تاریخ تحول و دگرگونی باورهای انسانی، تاریخ دیرین و زمانی که انسان نسبت به پیرامون خویش، نادانستنی های فراوان داشت و هنوز به سلسله علل و اسباب طبیعی پی نبرده بود، هر پدیده مجهول را به آسمان ها و به منطقه ای دورتر و غیر قابل دسترس مرتبط می ساخت!
در تصور انسان ها، همه مجهولات به خدایان و آن.چه در آسمان ها ست و موجودات نامحسوس و شگرف در ارتباط است. شاید علل پایه ای برای کاردبرشناسی دین به عنوان پاسخگوی مجهولات بودن، به این بخش از تاریخ دیرین بشریت برمی گردد که مقولات عقلی و نامحسوس و نامکشوف و مجهولات در پدیده های طبیعی را با سرچشمه های ماورایی دین منتسب کند!
از این رو، دین، دستمایه ای برای توجیه نادانستنی ها و مجموعه دنیایی گشت که همه امور آن، خارق العاده و همراه با جادوگر و فالگیری و رمالی و...پنداشته شد.
متاسفانه، این واقعیت ناصواب تاریخی، گویی همچنان و در جهان پیشرفته امروز همچنان،مورد استناد و اهتمام قرار دارد و ما انسان ها دوست می داریم تا امور مجهول و ناپیدا را به گونه ای با امور محیرالعقول و خارق العاده و گاهی در زرورقی زیبا از آموزه ها و باورهای دینی و ایمانی، به دیگران بقبولانیم!
مزیت و امتیاز این کار ناصواب، افزون بر خرافه سازی، همراه با نوعی مقدس سازی نیز هست و این دوگانه همراز، از تاریخ دیرین تا کنون همزاد و همراه با هم بوده اند! از همین روست که مبارزه با خرافات و جدا سازی آن از مقدسات، از امور دشوار در عصر روشنگری بوده است!
مزیت دیگر این کار ناصواب، توجیه و خام نگه داشتن طیف و قشری پر تعداد از مردم عوام با نیت های پاک ایمانی است. ایمانی که بیش از آنکه مستند و پشتگرم به دانایی باشد، مستظهر به امور خارق العاده و مقدس است!
مزیت دیگر این کار ناصواب، دستمایه قرار گرفتن آن از سوی کارگزاران و حاکمان و بالاسری هاست که به راحتی و آسانی می توانند کجروی و امور غیر عقلایی از عملکرد خود را با توسل و دستمایه قرار دادن خرافات مقدس نما، مردم زیر دستان خود را توجیه و مسکوت نگه دارند!
با همه قوت و تقویت های تاریخی در بهره گیری از دین در توجیه مجهولات و مجعولات، اما با اکسیر دانش و دانایی محوری و ترویج فرهنگ مکتوب بجای فرهنگ شفاهی و منطوق، می توان با خرافات مقدس نما و توسل به امور مقدس برای توجیه عملکرد بد خویش، مبارزه نمود! و خاک بر چهره و دهان مروجان خرافات در عصر دانایی و شفافیت و دانش بنیان پاشید!
در همین راستاست که قلم و رسانه و گفت و گو و خواندن و هر آن‌چه که خرد و عقل انسان را به تحرک وامی دارد و روحیه جستجوگری را زنده نگه می دارد، ارزشمند می گردد!
باید حربه، خرافه سازی را از دستان و زبان های پلید و تبه‌کار ستاند و با آنان از دروازه های دانش و دقت و سنجش و تفکر انتقادی سخن گفت !
ناگفته پیداست که دعوت ادیان همواره بر پایه دانایی محوری و تعقل و پرورش خردورزی همراه بوده است و امور تعبدی نیز هیچ‌گاه رنگ و بوی خرافی گرایی را برتافته است!

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
«مدیریت دانش و ریاست جمهوری!»

حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

مدیریت دانش، به انسان‌ها کمک می کند تا از دانشی که پیشتر فراگرفته‌اند و از تجربه های اندوخته خویش، برای آینده بهره ببرند و دانش و تجربه ای که با زحمت و هزینه وقت و فرصت، به دست آمده است، با بی توجهی، به باد نرود و بی حاصل نشود!
مدیریت دانش، به مانند حافظه بلندمدتی است که پیروزی ها و شکست ها را به یاد دارد و گنجی است که در بزنگاه ها می توان از آن برداشت کرد!
ملت و مردمی که نتوانسته اند از تجربه ها و شکست و پیروزی های خویش، دستمایه ای برای حرکت های آینده بسازند، همواره در معرض شکست از همان نقاطی هستند که قبلاً و پیشتر شکست خورده اند!
برای ملت و شهروندان و جامعه امروز ایران، خواندن تاریخ گذشته و آن‌چه که در چند دهه گذشته از نظر گذرانده است، می تواند دستمایه آینده باشد.
دو سه دهه گذشته، با آمدن و رفتن دولت ها با گرایش های سیاسی و سبک مدیریتی چنان در از فراز و نشیب بوده است که مجموعه آن آلبومی از تصاویر زیبا و زشت را ساخته است و امروز و آینده ایران می تواند از آن‌چه بر او گذشته است، پندها و عبرت ها بیاموزد و بی نوا و درمانده ملتی که هزینه و آزمون‌های تلخ گذشته را دوباره تجربه کند!
در زبان عوام و محاوره می گویند که ایرانیان، فراموش‌کارند  و فاقد حافظه بلندمدت هستند. این سخن، چه درست باشد چه نادرست، گویای کم توجهی و سطحی نگری و سرسری گرفتن و بی اعتنایی جامعه ایران به دردها و رنج های است که قبلاً و پیشتر، تجربه کرده است و اکنون دوباره ممکن است در معرض همان دردها و شکست ها قرار بگیرد!
انتخاب رئیس جمهور، از آن فرازهایی است که می تواند جامعه ایران را دستخوش بهروزی یا تیره روزی نماید. در این میان، فقدان و نبودن احزاب حرفه ای و سیاست ورزان تمام وقت و کارآزموده، همان درد تاریخی است که موجب شده است تا دانش انباشته در جامعه ایران، با تغییر نسل ها و فصل ها، به ارزانی از دست ما برود! بالاخره دولت های ایران در چند دهه اخیر بدون پشتوانه احزاب حرفه ای ولی با جوشش لحظه ای احساسات و گزینش های واکنشی، روی کار آمده اند و توفیقات و شکست هایی را به همراه آوردند و رفتند. مدیریت دانش و بهره جویی از تجاربی که در هر دولت و گفتمان سیاسی و فرهنگی آن که در حافظه ایرانیان مانده است، امروز می تواند دستمایه و توشه ارزشمندی برای انتخاب رئیس جمهور طی ماه آینده باشد!
در میان نام ها و نگرش ها و گفتمان هایی که در این روزها بر سر زبان ها افتاده است و قرار است با رای و انتخاب ما، در هشت سال آینده فرمان و سکان حرکت ایران را در دست بگیرد،  نام های آشنایی دیده می شود که بنا به آمارهای موجود، کارنامه مثبت و درخشانی را نداشته اند! و جامعه ایران را از نظر فضای سیاسی، به دوره و برهه ای پر از نگرانی و التهاب داخل کرده اند! مدیریت دانش، به عنوان یک توشه ارزشمند می تواند جامعه و شهروندان ایرانی را به تفکر و تحلیل وقایع گذشته وادارد و ایشان را در انتخاب مدل برتر و موفق از حکمرانی راهنمایی کند‍!
اصل بهره وری و اصل درس آموختن از آزمون های گذشته و جلوگیری از تکرار و ادامه حرکت در مسیرهای ناهموار بی گمان راهنمای خوبی برای جامعه ایران خواهد بود!

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
«سقوط بالگرد»

فتح الله امی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

ایران که بیش از ۱/۸ میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد و کمتر از یک در صد از آن را کلان شهر ها ،شهرستانها و دهکدهها تشکیل می‌دهند،دچار مناطق پراکنده سکونتی با فواصل طولانی راهها و بزرگراهها است، لذا ارایه خدمات به شهروندان ایرانی بسیار دشوار است.
نقش ترابری زمینی، هوایی و دریایی مانند شاهرگ‌های پیکره کشور است که انسداد آن موجب از کار افتادگی آن بخش از این بدن میشود.
خدمات ترابری هوایی در ایران نقش اساسی دارد. وجود دو رشته کوه عظیم البرز و زاگرس که مانند صلیب در مرکز ایران، مانع بزرگی برای بهره برداری از تاکسی هوایی است، بویژه برای بالگرد که سقف پرواز محدودتری نسبت به هواپیمای پهن‌پیکر دارد و در بهترین شرایط کمتر از نصف ارتفاع پرواز هواپیما می‌باشد (حدود پانزده هزار پا) لذا در بیشتر در خطر سوانح محیطی است و ناچار به عبور از میان آتمسفر غلیظ مثل ابرهای خطرناک(CB) می‌باشد. به همین علت به هیچوجه نباید در شرایط جوی نارنجی پرواز کند، ضمن بر اینکه شرایط پرواز بالگرد برای تیم پرواز چشمی(Visual)است.

نقش بالگرد در ارایه خدمات شهروندی و ماموریت های دولتی و خصوصی پر رنگ تر از هواپیماست، لذا در شرایط ضروری پروازهای بالگرد در کشور وسیع ایران بدون رعایت استاندارد ها انجام می‌شود.
متاسفانه در پرواز بالگرد ریس جمهور و تیم همراه، به علت اصرار مسولین ذیربط استانداردهای مهم ویژه پرواز بالگرد رعایت نشده بود که منجر به این فاجعه دردناک شد.

اردیبهشت ماه در ایران به علت تغییرات شدید جوی بدترین ماه برای پروازهای هوایی است. هواپیما مرحوم دادمان وزیر اسبق راه که به اصرار مسولین انجام شد در همین ماه سقوط کرد. خلبان ایرانی این هواپیما به لحاظ شرایط بد جوی حاضر به پرواز نشد و از خلبان روسی که به منطقه استان مازندران ناآشنا بود استفاده کردند که متاسفانه منجر به سقوط هواپیما به علت برخورد با کوه در ساری شد.
در سمینار سالانه انجمن هوافضا که در ایران ایر تحت عنوان «عوامل سوانح هوایی در ایران» سخنرانی داشتم که سه عامل اصلی: محیطی،انسانی و سیستمی را توضیح دادم، بعداز سخنرانی یکی از پرسنل اورهال مراجعه کرد و گفت: شما به عامل چهارم اشاره نکردید، این عامل اصرار مدیران بالادستی است که در صورت عدم موافقت با پرواز پرنده میگویند: یه کارش بکن!، این جمله همواره تکرار میشود و موجب فاجعه میگردد، لذا سقوط بالگرد ریس جمهور که از نوع«بل۲۱۲»با قدمت بیش از چهل سال داشت، اولین سانحه هوایی نبود و بعلت عدم رعایت استاندارد های پرواز در ایران آخرین سانحه نخواهد بود!

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
گزینه مطلوب ریاست جمهوری کیست؟

بشیر معتمدی

باسمه تعالی

با درگذشت ناگهانی جناب حجت الاسلام رئیسی، جامعه ایران دوباره در معرض انتخابات ریاست جمهوری یک سال پیش از موعد قرار گرفته است. برای یافتن گزینه مطلوب فارغ از اینکه هر جناح، حزب و گروهی چه کاندیداهایی را مدنظر دارند و عملکرد شورای نگهبان چگونه خواهد بود، شناخت وضعیت جامعه برای یافتن گزینه مطلوب بسیار حیاتی است و لذا به صورت مختصر بخشی از این وضعیت تشریح می‌گردد:

۱- جامعه ایران اکنون در یک وضعیت دو قطبی قرار دارد که عوامل مختلفی در شکل‌گیری این وضعیت مؤثر بوده است. اما تمام نظرسنجی‌ها و پیمایش‌هایی که در سالهای اخیر انجام شده است، این شکاف‌ها و دو قطبی‌ها را تأیید می‌کند.

چنانچه به آخرین وضعیت نگرشها و ارزشهای ایرانیان که اخیراً و توسط همین دولت انجام شد، توجه شود، آنگاه این دو قطبی‌ها خود را به خوبی نشان می‌دهد. به عنوان نمونه در این ارزیابی، برای وضعیت دینداری، حجاب به عنوان یک دستور اسلامی مورد پرسش قرار گرفت.

بر طبق این نظرسنجی ۴۱ درصد پاسخگویان با گزاره «همه خانمها باید حجاب داشته باشند» موافقند و ۴۵ درصد مخالف این موضوع هستند (بقیه نه موافق و نه مخالفند). بنابراین با جامعه کاملاً دو قطبی مواجه هستیم که با اختلاف کمی مخالفان حجاب حتی بیشتر هم هستند.

لذا جامعه با یک حالتی مواجه است که که دو طرف در موضوعات مختلف در تقابل با هم قرار می‌گیرند که مسأله امور مربوط به دین یکی از نمونه‌ها است. در این وضعیت راه حل چیست؟ راه حل وجود شخصیت‌های متعادلی است که بتوانند بین دو بخش جامعه آشتی دهند و به تعبیر دیگر پلی باشند بین دو طیف جامعه. در واقع جامعه ایران در دو قطبی سنت و مدرنیته که بیش از ۱۰۰ سال است آغاز شده، همچنان درگیر است و زمانی می‌تواند به آرامش برسد که این تقابل ها به تعامل و تفاهم بینجامد.

انقلاب اسلامی ایران محصول همین آشتی و تعامل بود که قشر روشنفکر و کمتر دینی جامعه را به سوی گفتمان دینی و سنتی جامعه جلب کرد. این تعامل و آشتی در گفتمان رهبران انقلاب نظیر امام خمینی (ره)، شهید مطهری و شهید بهشتی آشکار بود و لذا توانست دو طیف جامعه را با هم آشتی دهد.

اما در طول این ۴۰ سال به دلایل گوناگون که اکنون مجال طرح آن نیست، این شکاف روز به روز عمیق‌تر شد. اکنون چنانچه کاندیدایی برای ریاست جمهوری به جامعه معرفی گردد که بتواند این تقابل‌ها و شکاف‌ها را به تعامل‌ها و آشتی‌ها سوق دهد، بتواند آرامش را در جامعه برقرار نماید و مسیر پیشرفت را هموار نماید.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/review/4485/

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
اما و اگرهای حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری/

چه اتفاقی از اسنفندماه تاکنون در عرصه حاکمیتی رخ داده است که اصلاح‌طلبان چنین به پیشواز انتخابات می‎روند؟

مراد کاویانی راد، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‎ها

طی دو دهه و نیم دهه گذشته جریان اصلاح‌طلبی، متشکل از گرایش‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دوره کَم فَراز و پُرنَشیبی از حضور در ارکان قدرت داشته‌اند. دوره کم فراز برآیند مشارکت گسترده مردم و واجدان حق رای و دوره پرنشیب نیز برونداد ناامیدی اکثریت از تحولات حاکم و رانده شدن از سوی هسته سخت قدرت به خارج از گود قدرت بوده است.

جدایی از این رویدادها جهت‌گیری کلان تحولات پیونددار با توسعه و دموکراسی در کشور، رو به افول و انسداد کشورداری در دو حوزه سیاست خارجی و داخلی بوده است. طی چند انتخابات اخیر نیز رویکرد غالب مردم نسبت به انتخابات توام با کاهش مشارکت و بدبینی نسبت به کارامدی نهادهای انتخاباتی بوده وضعیتی که ذهنیت مردم را به این جا رسانده است که با رای ندادن بهتر می‌توانند نارضایتی خود را نسبت به روندهای ناامید کننده موجود به گوش حامیت برسانند، وضعیتی که با فساد گسترده نیز همراه شده است.

واپسین انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه گذشته گویای تشدید روندهای پیش گفته است. وضعیتی که اصلاح‌طلبان را نیز به عدم توصیه رای‌دهندگان به مشارکت در انتخابات برانگیخت. اما دیده‌ها و یافته‌ها گویای آن هستند که در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، کشتی اصلاح‌طلبان را «سیاستی دگر» آمده است و بر آن هستند که همه ظرفیت‌های خود را برای مشارکت حداکثری در پیش بگیرند.

این «سیاست دگر» نیازمند روشنگری است که چه اتفاقی از اسنفند ماه تاکنون در عرصه حاکمیتی و حکومتی رخ داده است که چنین به پیشواز انتخابات می‎روند؟ بازتاب گفته‌های فعالان اصلاح‌طلب مبنی بر به کارگیری راهبردهای مختلف برای ترغیب حاکمیت در پذیرش نامزدهای اصلاح‌طلب گویای انگیزه بالای جبهه اصلاحات ایران برای مشارکت در این دوره از انتخابات است به گونه‌ای که بسیاری از تشکل‌های وابسته به این جبهه از یک تا چند نفر نامزد برای حضور در انتخابات پیش رو را مطرح کرده‌اند.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/political/4488/
https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
💠با ورود کدام فعالان سیاسی تنور انتخابات گرم می‌شود؟
آیا مجلسی‌ها موفق به نشستن بر کرسی ریاست جمهوری خواهند بود؟


🔹️پس از بروز حادثه غمبار 30 اردیبهشت ماه برای بالگرد رئیس جمهور و هیئت همراه که منجر به شهادت ایشان شد، مساله انتخاب رئیس جمهور جدید و برگزاری انتخابات، به یکی از موضوعات داغ و اساسی کشور تبدیل شد. بر اساس قانون اساسی در صورت فوت رئیس جمهور(به هر دلیلی) باید حداکثر ظرف 50 روز انتخابات ریاست جمهوری در کشور برگزار شود.

🔹️از این‌رو جناح‌های سیاسی و احزاب وابسته به آنان از ابتدای هفته جاری فعالیت خود برای ورود به عرصه انتخابات را آغاز کردند. فعالیتی که از 10 خرداد و با شروع ثبت نام کاندیداها در ستاد انتخابات وزارت کشور اوج گرفته است.

🔹️اگرچه در ساعات اولیه آغاز ثبت‌نام‌، خبری از سرشناس‌های سیاسی نبود اما به تدریج با ورود چند نماینده فعلی یا سابق مجلس شورای اسلامی به ستاد انتخابات وزارت کشور یعنی آقایان: «محمدرضا صباغیان»، «مصطفی کواکبیان» و «عباس مقتدایی» اولین کاندیداها برای ورود به رقابت رسما ثبت‌نام کردند. در ساعات بعد هم «قدرتعلی حشتمیان» رئیس جبهه مستقلین و اعتدالگرایان ایران و «سعید جلیلی» یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام هم برای ثبت نام در ستاد انتخابات وزارت کشور حاضر شدند.

🔹️اما این تمام ماجرا نیست و فرصت برای سایر داوطلبین تا ساعت 18 روز دوشنبه 14 خرداد، باقی است. از این‌رو گمانه‌زنی‌ها برای ورود سایر فعالان سیاسی از جمله نمایندگان شاخص ادوار مجلس شورای اسلامی از قبیل آقایان لاریجانی، قالیباف، ابوترابی، عارف، پزشکیان و …. ادامه دارد. در این میان فقط نام یک روحانی مشهور دیده می‌شود که اگرچه تاکنون به صورت رسمی از اعلام حضور او خبری منتشر نشده، اما به نظر می‌رسد بیشترین سنخیت صنفی و اخلاقی را با رئیس جمهور فقید مرحوم آقای سید ابراهیم رئیسی دارد.

🔹️حجت‌الاسلام و المسلمین ابوترابی فرد متولد ۱۳۳۲ در شهر قم و امام جمعه موقت تهران است که چند دوره نمایندگی مردم تهران و قزوین را بر عهده داشته است. او با اینکه منتسب به جناح اصولگراست ولی در دوره دوازده ساله نائب رييسى مجلس شوراى اسلامى در سه دوره متوالى هفتم ، هشتم و نهم و نیز تصدی جایگاه مهم نائب رييسی جامعه روحانيت مبارز، با جریانهای مختلف سیاسی اعم از اصولگرایان، اصلاحطلبان و اعتدالگرایان روابط حسنه داشته و مورد اعتماد آنان بوده است.

🔹️این روزها هرچند تنور حدس و گمان و پیش‌بینی‌ها برای سایر فعالان و کنشگران سیاسی مرتبا داغ‌تر می‌شود، اما چه بسا حضور ابوترابی‌فرد بتواند نقش موثری در ارتقای مشارکت سیاسی در این دوره حساس انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد. حال باید دید که آیا کارنامه سیاسی وی در مقایسه با سایر داوطلبان از وزن مناسب برای حضوری اثرگذار برخوردار خواهد بود؟

🔹️مسئله و سوال آن است که برخلاف روند چند دوره اخیر انتخاباتها در ایران که همراه با مشارکتی ضعیف بوده است، آیا در انتخابات پیش‌رو، کاندیداتوری افراد با سابقه می‌تواند نقش موثری برای جلب مشارکت مقبول و پرشوریم چهره‌های سیاسی سرشناس و جدید می‌تواند تا پایان زمان ثبت‌نام تاحدی روشن شود.

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
@sobhema_ir
معرفی نامزدهای پیشنهادی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها به جبهه اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری

به نام خدا

شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها پس از چندین جلسه فشرده، در جلسه فوق‌العاده پنج‌شنبه ۱۴۰۳/۳/۱۰ پیرامون چرایی مشارکت در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری هشتم تیر ۱۴۰۳، در راستای راهبرد انتخاباتی خود و در هماهنگی با سند راهبرد انتخابات جبهه اصلاحات ایران تصمیم به مشارکت فعال در انتخابات و معرفی نامزد اختصاصی گرفت.

انجمن پس از بررسی همه شخصیت‌های اصلاح‌طلب که آمادگی آنها برای نامزدی در انتخابات تقریبا مفروض تلقی شده است، درباره آنها رأی‌گیری و فهرست سه نفره نامزدهای خود را با اکثریت آرا تعیین کرد.

بر این اساس آقایان دکتر محمود صادقی و دکتر سید محمد صدر با آرای مساوی به عنوان نفرات اول و دوم و آقای مهندس اسحاق جهانگیری به عنوان نفر سوم برگزیده شدند. همچنین آقای دکتر محمدرضا ظفرقندی در رتبه چهارم قرار گرفت که درصورتی که هریک از سه نفر اول تصمیم نهایی به نامزدی در انتخابات نگیرند جایگزین او خواهد شد. این تصمیم انجمن مدرسین طی نامه‌ای رسمی به دبیر جبهه اصلاحات اعلام شد.

انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها
۱۱ خرداد ۱۴۰۳

https://modaresinpress.ir/news/4491/

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
خرداد، ماه دکتر علی شریعتی!

حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

خرداد، سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی است. برای نسلی که در سال‌های منتهی به 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی، در دوران نوجوانی و جوانی بسر می‌بردند، نام و یاد و شخصیت و دانش و منش دکتر شریعتی، الگویی کامل انقلابی و کنش‌گری و مسئولیت شناسی بود و هست!
اکنون که نزدیک به نیم سده از مرگ مشکوک و راز آلود دکتر شریعتی می‌گذرد، کاوش در شخصیت و دانش و روشنگریی‌ها و نقش ایشان، همچنان مورد اختلاف است تا آنجا که دسته هایی از همان نوجوانان و جوانان شیفته شریعتی، در مقابل اندیشه‌های انقلابی وی، قرار گرفته آند و راه و گفتمان ایشان را برنمی تابند!
دکتر شریعتی در قاب دهه پنجاه، به مانند فریادگری بود که با صدای رسا و برخاسته از ایمان دینی، جوانان مسلمان شیفته و دلباخته به بیداری جامعه را به شوق بلکه به حرکت درآورد و جان تازه ای در کالبد دین سنتی دمید و از پنجره آموزه ها و شخصیت‌ها و تاریخ اسلام و تشیع، به نسل جوان آن برهه، برای حضور در یک خیزش و رستاخیز دینی، فریاد برآورد!
نام « دکتر» و تصویر ایشان در زبان جوانان انقلابی، نشان از رادمردی بود که تاثیر بی بدیلی در پیوستن نسل نواندیش به انقلاب اسلامی داشت و در پیشاپیش اولین راهپیمایی‌ها، تصویر دکتر شریعتی بر دوش دانشجویان انقلابی آن برهه، به نمادی از حضور دانشگاه و روشنفکران در خیزش اجتماعی، تبدیل گردید.
نوارهای سخنرانی های داغ و انقلابی دکتر شریعتی، نسل منجمد را با انگیزه های دینی به حرکت درآورد و در محیط های دانشگاهی و در صحنه های مبارزه با رژیم سلطنت، خوانش تازه و جدید از اسلام بود که عملا موجبات تحرک مردمی و اعتراضات سیاسی را دامن زده بود. اری! دکتر شریعتی گلو و فریادی برخاسته از خوانش نو بر تعالیم دینی و قرآنی بود که به جوانان مسلمان دانشگاهی، شخصیت جدید بخشید.
ناله های عرفانی دکتر شریعتی، نشان از راستی و درستی و دلسوختگی و تنهایی انسان متعهد در عصر یخبندان و سرد جامعه ایرانی بود.
خوانش داغ و تحرک زای وی از اسلام و قرآن و تاریخ تشیع، به جوانان مسلمان این شجاعت و جسارت را بخشید که در برابر مکتب های مادی سربلند کنند و به مسلمانی خویش افتخار نمایند!
امروزه، همان نسل جوان دهه پنجاه، پس از تجربه های زیسته ناموفق و ناکام، انگشت اتهام خویش را به سوی دکتر شریعتی نشانه گرفته است و شکست های خویش را به پای آن« معلم انقلاب »، می نویسند! در حالی او در دمادم پیروزی حرکتی که در زایش آن، نقش موثری داشت، این جهان را ترک گفت!
نسل جوان دهه جاری، به هر دلیل از دکتر شریعتی و بلکه از گفتمان دینی ایشان فاصله گرفته است و امروز گویی که چند قرن بر آثار مکتوب و منطوق ایشان گذشته است و تجویز ها و تفسیرها و راهگشایی های اجتماعی دکتر شریعتی کمترین ارتباط را با ذهن و ضمیر نسل جوان دانشگاهی دارد!
آیا عصر دکتر شریعتی و دوران غلبه گفتمانی ایشان سپری شده است؟
آیا تئوری انقلابی و تحرک زایی ایشان در دل و بستر دینی، امروزه خنثی و عقیم مانده است؟
آیا راه و نشانی که وی، نسل جوان را بسوی آن راهنما بود، منسوخ گردیده است؟
آیا نیازهای عصر و زمان، متفاوت از گذشته شده است و یک دکتر شریعتی متفاوت و متناسب با روح زمان نیازمندیم؟

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
حمایت از لاریجانی بهتر از این است که میدان را دست جلیلی یا احمدی نژاد بدهیم/

به من، پزشکیان و جهانگیری گفتند که شما ثبت نام کنید/

حجت‌الاسلام محسن رهامی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، درباره احتمال کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری عنوان کرد: این را دوستان مطرح کردند. هیچ اطمینان قطعی نداریم. منتظریم ببینیم فضای عمومی باز می‌شود و می‌توانیم انتخابات رقابتی داشته باشیم یا خیر. دو شرط برای حضور در انتخابات دارم، اول اینکه منتظریم ببینیم فضای عمومی باز می‌شود و می‌توانیم انتخابات رقابتی داشته باشیم یا خیر. در درجه دوم موضع جریان اصلاحات است که می‌خواهند نامزدی داشته باشند یا نه.

از من می‌خواهند برای ثبت نام و ورود به انتخابات اقدام کنم
وی افزود: در درجه دوم موضع جریان اصلاحات است که می‌خواهند نامزدی داشته باشند یا نه لذا این دو مهم‌ترین عامل برای ثبت نام من است. همان برنامه‌های دوره قبل را که داشتیم آماده کردیم و دوباره با همان افراد برای کابینه صحبت کردیم. دوره قبل هم کلی کار شده بود. از وزرات خانه‌های مهم اشخاصی را دعوت کردیم و صحبت کردیم همان جلساتی که از دوره قبل داشتیم کماکان دایر است.

این فعال سیاسی اصلاح طلب یادآور شد: یکی دو روز بعد از مشخص شدن برگزاری انتخابات مراجعات شروع شد این روزها هم در دفتر هستم یک تعدادی از نمایندگان ادوار و یکسری از استان‌ها اینجا جلسه می‌گذارند برای همین موضوع که در واقع از من می‌خواهند برای ثبت نام و ورود به انتخابات اقدام کنم.

همان‌ طیفی که در انتخابات مجلس فعال بودند، درخواست کاندیداتوری از بنده دارند
رهامی درباره آخرین وضعیت تصمیم جبهه اصلاحات برای نحوه حضور در انتخابات گفت: در داخل جبهه اصلاحات دو جریان فعال است یکی همان جبهه اصلی است که یکشنبه جلسه داشتند و به تصمیم قطعی نرسیدند و فعلا نه به مصداق رسیدند و نه به کیفیت ورود. قرار است این هفته دوباره جلسه بگذارند این طیف در انتخابات مجلس به این نتجیه رسیدند که اصلا لیست ندهند و شرکت نکنند. آنها فعلا مردد هستند و تصمیم نگرفته‌اند.

وی افزود: اما آن جریان اصلاحات که از دوره چهارم شورای شهر وارد انتخابات شد و لیست دادند و بعد هم در مجلس اخیر در تهران و شهرستان ها فعال شد یک جریان معتدل‌تر است که نود یا صد نفر نماینده مستقل، معتدل و مایل به اصلاحات را وارد مجلس می‌کند. آنها تقریبا تکلیف‌شان مشخص است و بناشان بر حضور در انتخابات است و در انتخاب مجلس در حالی که در تهران جبهه اصلاحات لیست نداد و آقای خاتمی و دوستان هم گفتند ما شرکت نمی‌کنیم و رای هم ندادند ولی جریان معتدل اصلاحات هم در تهران و هم در شهرستان ها، از ارائه لیست در واقع حمایت هم کردند مثل زنجان و آذربایجان شرقی و غربی و کردستان این جریان بنایش بر این بود که لیست بدهد. همان‌ها می‌آیند دفتر ما و درخواست کاندیداتوری از بنده دارند.

این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: در واقع این‌ها از میان کاندیداها از نامزدی که مورد توافق جمعی باشد حمایت می‌کنند. منتها فعلا نظرشان این است که شما ثبت نام کنید تا ببینیم در فضای انتخاباتی این چند روز چه پیش می‌آید بعد ما بیایم به نتیجه برسیم.

به من، پزشکیان و جهانگیری گفتند که شما ثبت نام کنید
وی با بیان اینکه جریان دوم یعنی جریان معتدل اصلاحات هم به شخص خاصی فعلا نظر ندارند، گفت: از مجموع دوستان خواستند که بیایند، به بنده، آقای پزشکیان و آقای جهانگیری گفتند که شما ثبت نام کنید و درخواست دادند و ما هم فعلا منتظریم ببینیم این جریان چه اندازه جدی است جریان اول یعنی آن که الان در قالب جبهه اصلاحات تصمیم گیری می‌کند، در انتخابات مجلس متوقف بودند و احتمال اینکه الان هم متوقف باشند وجود دارد.

ادامه در:
https://modaresinpress.ir/political/4494/
https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
ریشه مشکلات کشور در روی‌گردانی نظام تصمیم‌گیری‌ کشور از دانش و خرد است/

ثبت‌نام محمود صادقی به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری/

مدرسین پرس: محمود صادقی دانش آموخته حقوق و استاد دانشگاه تربیت مدرس و نماینده دور دهم مجلس شورای اسلامی و دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها که دارای سوابق و مواضع اصلاح طلبی درخشان بوده و همواره از حقوق شهروندی مردم دفاع نموده است، صبح امروزیکشنبه ساعت ۱۱ مورخ ۱۴۰۳/۳/۱۳ در پی درخواست استادان دانشگاه، متشکل در انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها، برای نامزدی پست ریاست جمهوری ثبت‌نام کرد.

انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها یکی از تشکل‌های مطرح در جبهه‌ی اصلاحات بوده و نام دکتر صادقی به عنوان یکی از کاندیداهای انجمن مدرسین به جبهه‌ی اصلاحات برای کاندیداتوری ریاست جمهوری ارائه شده است.

در این ثبت‌نام، جمعی از اساتید پیش کسوت آقایان دکتر نجفقلی حبیبی، دکتر داود سلیمانی، دکتر علی‌محمد حاضری، دکتر نیک سرشت، و خانم‌ها دکتر روشنفکر و جمعی از دانشجویان وی را همراهی کردند.

صادقی در طول مسیر ثبت‌نام، مورد استقبال خبرنگاران و عکاسان حاضر و جمعی از دوستان و آشنایانی که در ستاد انتخابات وزارت کشور حضور داشتند، قرار گرفت.

محمود صادقی با شعار علم، تولید ملی و عدالت، در مصاحبه‌ی خود گفت: راه حل اساسی کشور تغییر ریل بنیادین نظام تصمیم‌گیری‌های کلان کشور به سمت بهره‌گیری از علم و خرد جمعی تقویت بنیه تولید ملی و عدالت و رفع تبعیض است. ‌از آن رو شعار محوری من توسعه‌ی پایدار و متوازن بر محور علم، تولید ملی و عدالت اجتماعی است.

او اظهار امیدواری کرد که با وجود چالش‌ها و بحران‌های موجود هنوز امید به آینده وجود دارد، زیرا ایران سرزمین فرصت‌ها و منابع کم‌نظیر انسانی و طبیعی است و تجربه نشان داده که هرگاه فرصتی برای مشارکت مردم و به کارگیری ظرفیت‌های انسانی و کارشناسی در مدیریت کشور فراهم شده شاهد پویایی امید و توسعه کشور بوده‌ایم.

صادقی گفت:من با آگاهی از محدودیت‌های موجود و با امید به جلب حمایت و پشتیبانی مردم آگاه و وفادار ایران تصمیم بر شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران گرفتم.

او اظهار داشت: ریشه مشکلات کشور در روی‌گردانی نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور از دانش و خرد، پشت کردن به تولید ملی و بی‌توجهی به عدالت است که این سیاست های نادرست منجر به شکل گیری سیستمی رانتی و ویژه خوار شده که منافع خود را در حذف و ستیز دنبال می‌کند.

محمود صادقی که فرزند یکی از شهدای ۷ تیر شهید آیه الله محمد حسین صادقی است، تقارن هفتم و هشتم تیرماه را به فال نیک گرفت و اظهار امیدواری کرد که در انتخابات ۸ تیر که یادآور آرمان‌های شهدای ۷ تیر است بتوان گامی اساسی در جهت توسعه همه جانبه کشور برداشت.

https://modaresinpress.ir/news/4498/
https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
«بازداشت دکتر حسن باقری‌نیا»

بر اساس گزارش‌های دریافت شده به مدرسین پرس، دکتر حسن باقری‌نیا، عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها که به طور اجباری از طرف دانشگاه، بازنشست شده است، روز یکشنبه ۱۳ خردادماه، پس از مراجعه به شعبه ۲۱۶ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، برای پیگیری شکایت بازگشت به کار، بازداشت شده است.

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
«قدرشناسی»

فتح الله امی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

پیامبر(ص)فرمود:خدا پدرو مادر کسی را که قدر خود را  می‌شناسد، بیامرزد.
امروز که روز ارتحال امام(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی‌است، یادآور توصیه‌های مکرر ایشان است که در معنی تقوا فرمود: از کاری که در توانتان نیست پرهیز کنید.
طبق آخرین خبر دهها نفر نامزد ریاست جمهوری چهاردهم شدند که بعضا مدیریت یک نانوایی را در کارنامه خود ندارند و یا دو دوره سابقه ریاست جمهوری در کارنامه دارند که به‌دلیل اجرای طرحهای پوپولیستی نظام را به مرز نابودی و فروپاش کشاندند.
به‌قول مغز متفکر جبهه اصلاحات، کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری نیاز به یک دست لباس و یک شناسنامه که ساخت داخل با خارج باشد، ولی ممکن است از نژاد افغان یا عرب باشد و ربطی به نژاد فرهیخته آریایی ندارند!

متاسفانه جز افرادی کمتر از انگشت‌های یک دست، کسی اعلام برنامه برای نجات کشور از این شرایط بحرانی نکرد، ما با جمعی از وزرا، وکلا و مدیران  سابق کشور تاکنون برای «عبور از بحران» پنجاه و نه جلسه برگزار کردیم که چکیده آن به شرح ذیل میتواند برای دولت چهاردهم مفید باشد:
الف:ریشه‌های بحران
۱- تغییر ارزش‌ها و نگرش‌های جامعه ایران به‌ویژه در نسل بعداز انقلاب
۲- افول سرمایه های اجتماعی بویژه اعتماد مردم به حاکمیت
۳- عدم اجرای کامل قانون اساسی بعنوان پیمان‌نامه بین مردم و حاکمیت که موجب غش در این پیمان و عامل اصلی اغتشاشات می‌باشد
۴- شناخت نسل جدید به معرفت دینی و گریز از تظاهر و ریا در دینداری
۵- تغیر صفات رفتاری و ارزشهای اخلاقی اجتماعی
۶- ایجاد گسست و گسل بین نسلی در جامعه ایران امروز
۷- تحول در افکار عمومی مردم با سه ویژگی: نارضایتی از حاکمیت، ناامیدی و هراس از آینده
۸- ضعف قوانین مدنی و حقوق شهروندی
۹- تغیر نگرش مردم به جمهوریت و ضعیف شدن حضور در انتخابات
۱۰- تفرقه در جامعه یکپارچه بعداز انقلاب
۱۱- انزجار مردم از حاکمیت ناکار آمد دینی در مبارزه با فساد مالی و اخلاقی
۱۲- انتصاب مدیران ضعیف ناشایست بی تخصص و بی تجربه
۱۳- کاهش نفوذ اجتماعی روحانیت و رجال سیاسی نسل انقلابی و افزایش نفوذ قهرمانان ورزشی و هنرمندان
۱۴- ایجاد زمینه تبدیل جمهوریت به خلافت توسط افراطیون روحانیت
۱۵- ورود ایران به بلوک شرق با حمایت از تجاوز روسیه به اوکراین
۱۶- عدم توافق با غرب در برجام و FATF و نزدیک شدن ایران به بمب اتمی
ب:پیشنهادات عبور از بحران:
۱- اجرای کامل قانون اساسی به‌ویژه اصول:۲۱،۲۲،۲۳،۲۴،۲۶،۲۷،۳۰،۳۲،۳۳،۳۶،۳۸و۴۹
۲- توافق برد-برد با اروپا و آمریکا در برجام وFATF
۳- جلوگیری از تورم لجام گسیخته و افزایش نقدینگی
۴- لغو نظارت استصوابی با تغییر نگرش شورای نگهبان
۵- برگزاری انتخابات آزاد بدون مهندسی
۶- آزادی زندانیان سیاسی و معترضین بیگناه
۷- آزادی احزاب با توجه به اصل ۲۶ قانون اساسی
۸- احترام به قهرمانان ورزشی ‌هنرمندان مورد علاقه و احترام مردم
۹- احترام به سران اقوام ایرانی با گفتمان حضوری
۱۰- جمع آوری و جلوگیری از ورود لباس شخصی ها در تظاهرات قانونی مردم
۱۱- حاکمیت صداقت و شفافیت بر صدا و سیمای ایران
۱۲- لغو مجازات معترضین و منتقدین نظام
۱۳- مبارزه با فساد و محاکمه دزدان یقه سفید
۱۴- تغییر وزراء و مدیران نالایق دولتی
۱۵- اعلام آشتی ملی به منظور جلوگیری از توسعه جنبش اخیر اجتماعی
۱۶- جلوگیری از افزایش مالیات کسب و کارهای کوچک ‌و متوسط

ومن الله توفیق ‌علیه التکلان

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
«خواسته‌ها و بایسته های جامعه ایران!»

حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

برای این نگارنده، اعلام مواضع داوطلبان در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری در هنگام ثبت نام در وزارت کشور، همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. علت آن است که بالاخره برجستگانی از ملت که خویش را قرار است در معرض رای مردم قرار دهند، آیا به نیازها و ضرورت‌ها و خواسته‌های و بایسته های جامعه ایرانی، آگاهی کامل و همه جانبه دارند یاخیر؟ آن خواسته‌ها و بایسته‌ها کدام است؟ چگونه می توانند آن خواسته‌ها را جامه عمل بپوشانند؟ آیا بر موانع کار آشنا هستند؟ آیا متناسب بر اختیارات قانونی ریاست جمهوری، برنامه ریزی کرده اند؟
در سال‌های دور و گذشته، مواضع داوطلبان ریاست جمهوری ، به نوعی تکرار باورها و معتقدات مذهبی و سیاسی رسمی و حاکم بر فضای کشور بود در حالی که در سال‌های اخیر، خط کاملا متفاوتی را در مواضع همه داوطلبان به روشنی می توان مشاهده کرد که تقریبا نماینده همه طیف‌ها و جناح‌ها و احزاب موجود در جامعه کنونی ایران هستند.
در سال‌های اخیر، بیان و اعتراف بر ضعف‌ها و مشکلات در بدنه حکومت و لزوم تغییر و اصلاح سیاست‌ها از برجستگی ویژه ای برخوردار بوده است به اندازه ای که همه داوطلبان از همه طیف‌ها و احزاب در شمارش و اعتراف به کاستی‌های ریشه ای از یکدیگر پیشی می گیرند! و همگی سعی می کنند تا به مردم منتقل نمایند که آنان خواهان تغییر در روندهای کنونی کشور هستند!
با همه توجه و تمرکز داوطلبان ریاست جمهوری بر لزوم تغییرات اساسی در کشور و در گفتمان حاکم بر حکمرانی ولی با این وجود و پس از انتخاب شدن یکی از آن داوطلبان،    هیچ تغییر چشمگیر و تأثیرگذار بر زندگانی مردم و خواسته آنان مشاهده نشده است!
در دو دهه اخیر، درصد قابل توجه و قابل قبولی از مردم ایران با هدف انتقال خواسته های خویش به کارگزاران حکومتی، بارها به پای صندوق های رای آمدند ولی به جهت برآورده نشدن خواسته‌ها و رفع نشدن مشکلات اقتصادی و پیچیده‌تر شدن سختی های معیشتی خویش، به صندوق رای و قول و قرارهای داوطلبان ریاست جمهوری، بی اعتماد و سرخورده شدند و عملا هیچ گونه تغییر مثبتی را در زندگی خویش احساس نکردند!
بی گمان این مرحله نیز تا مدتی دوام خواهد داشت ولی پیش از آنکه مردم بطور کلی از صندوق رای قطع امید کنند، بر دستگاه حکمرانی است تا برای بازسازی و جلب توجه مردم و بازگرداندن آنان به صندوق رای، تغییرات و اصلاحات مثبتی را در دستور کار خود قرار دهد. بیم آن می رود که در صورت  ادامه این وضعیت، عقبه و پشتوانه مردمی و رضایت عامه سیستم حکمرانی در ایران دوره به دوره، سست و ضعیف خواهد شد.

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
«انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ در فقدان احزاب فراگیر»

محسن صنیعی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

با سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور و هیات همراه و درگذشت ناگهانی جناب رئیسی، طبق اصل ۱۳۱ قانون اساسی و فرصت ۵۰ روزه برای تعیین رئیس جمهور جدید، انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم که می بایستی در خرداد ۱۴۰۴ برگزار می شد، ۸ تیر امسال (کمتر از یک ماه آینده) برگزار خواهد شد. از روز پنج شنبه ۱۰ خرداد تا روز ۱۴ خرداد ثبت نام کاندیداها در ستاد انتخابات کشور انجام شد و ۸۰ نفر که غالبا نمایندگان و یا وزرای ادوار مختلف بودند، ثبت نام کردند. از هر گرایش و جریان سیاسی، چندین نام ثبت نام کردند. از ۸۰ نفر، حدود ۱۰ نفر اصلاح طلب، حدود ۶۰ نفر اصولگرا و چند نفری هم مستقل ثبت نام کرده اند. جالب است از دولت رئیسی، پنج نفر کاندیدای ریاست جمهوری بوده اند، یعنی درون دولت فعلی، وزرا خود را به عنوان رقیب همدیگر می بینند. از نکات بسیار جالب که فکر نکنم در هیچ جایی از دنیا سابقه داشته باشد دو برادر در یک دوره، کاندیدای ریاست جمهوری شده اند یعنی در حقیقت، دو برادر رقیب هم شده اند. از میان این کاندیداها، کاندیداهای دوره های قبل ریاست جمهوری دیده می شود که یا شکست خورده اند یا انصراف داده اند. نام نمایندگان مجلسی دیده می شود که در آخرین انتخابات مجلس ۱۴۰۲، نتوانسته اند رای همان حداقل مردمی که در انتخابات شرکت کرده بودند را هم جلب کنند و به مجلس راه پیدا کنند. همه این کاندیداها که یا خود در مجلس بوده اند یا در دولت و در هر صورت، مجری سیاست های حاکم بر کشور بوده اند، همه شاکی از گذشته هستند و بدون این که به مهم ترین عواملی بپردازند که همه دولت ها را ناکارآمد کرده است، وعده آینده ای درخشان با دولت آینده خود می دادند. با توجه به این که، هر فرد کاندیدا باید حداقل دو سئوال از خود بپرسد که آیا من شایسته ترین برای منصبی هستم که فقط یک نفر منتخب نهایی آن است؟ و آیا مردم به من رای می دهند و من منتخب نهایی خواهم بود؟ غیر از اندک کاندیداهایی که حضور نهایی خود را به جبهه اصلاحات، گره زده اند و پاسخ تعیین صلاحیت شورای نگهبان برای آنان نامشخص است، ظاهراً پاسخ دیگر کاندیداها به این دو پرسش، مثبت است، یعنی همه خود را برترین و شایسته ترین فرد برای پست ریاست جمهوری می دانند. قطعا این پاسخ، نشان از یا ناآگاهی فرد به خود و جامعه و یا خودبرتربینی خود نسبت به فرد و جامعه است که این دو عیب، بزرگ ترین خسارت را به ساختار سیاسی کشور وارد می کند. پرسش بعدی این است که اگر هر کدام از کاندیداها پیروز می شدند، تیم مدیریتی که در کشور معرفی می کنند، با تیم مدیریتی دیگر کاندیداها چه تفاوتی خواهد داشت؟ آیا برنامه های این کاندیداها، تفاوت معنی داری با همدیگر دارند؟ اگر کسی که در یک دوره، نماینده مجلس بوده، تایید صلاحیت شد و در انتخابات حاضر شد و پیروز انتخابات شد، چه تیمی برای اداره کشور دارد که با تیم بقیه کاندیداها متفاوت است؟ در همه جای دنیا، انتخابات هم مجلس هم ریاست جمهوری، انتخابات حزبی است و احزاب کاندیداهای خود را به عرصه انتخابات معرفی می کنند و نهاد مستقل برگزاری انتخابات، برای تعیین صلاحیت کاندیداها، فقط وظیفه راستی آزمایی اسناد لازم را دارد نه تعیین صلاحیت که یک امر کاملا کیفی است. هیچ گاه افراد به صورت مستقل کاندیدای ریاست جمهوری نمی شوند مگر آن که از طرف یک حزب معرفی بشود یا حمایت لازم از جامعه را به صورت مستند ارائه کند. با وجود احزاب فراگیر، کاندیداهای هم حزبی و هم گرایش، می توانند در انتخابات درون حزبی شرکت کنند و نهایتا حزب، فقط یک کاندیدا برای ریاست جمهوری معرفی می کند. قطعا هیچ گاه، یک کاندیدای مستقل نمی تواند یک برنامه جامع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی تدوین کند مگر آن که توسط مجموعه کارشناسان مختلف در یک حزب، پشتیبانی شوند. این تقریبا ۶۰ کاندیدای اصولگرا، می توانستند خود را در یک رقابت درون جناحی قرار بدهند و یک یا چند نفر برتر خود را به جامعه عرضه می کردند نه آن که صحنه ای از انتخابات و سیاست در ایران به نمایش گذاشته شود که چیزی جز ضعف و ناکارآمدی ساختاری نیست و تلاش برای تصاحب فردی کرسی های قدرت را نشان می دهد، آن هم در جامعه ای که مدعی دین محوری و خداباوری است که مدیران، چشم به زخارف دنیا ندارند.
به نقل از: همدلی

https://www.tg-me.com/anjomanemodaresin
2024/06/05 08:19:23
Back to Top
HTML Embed Code: