نویسنده اعدام
«استانیسلاو ماتسکهویچ» در کتاب «زندگی و آثار فئودور داستایفسکی» مینویسد:
«مجازات اعدام فقط به معنای نابودی جسمی انسان نیست. مرگی که ناگهانی سر میرسد دردناک نیست، چیزی است شبیه بیهوشی با اِتر یا کلروفرم، پس نمیتواند مجازات باشد چون توأم با درد و رنج نیست؛ حال آنکه میگوییم: تحمل مجازات. آنچه ما مجازات اعدام مینامیم چه بسا در زجر شب پیش از اعدام نهفته است و برآمده از آگاهی انسانی است که به مرگ محکوم شده، و رنج و شکنجهی روانی که با دیدن منظرهی تهیه و تدارک کشتن خود احساس میکند. از اینرو، ابتکاری که در مجازات داستایفسکی و محکومان پتراشفسکی به خرج دادند این بود که ابتدا آنها را با حکم اعدام «مرعوب» کردند و بعد با حکم حبس خوشحال؛ درواقع مثل این بود که آنها را همزمان با دو نوع مجازات تنبیه میکردند؛ هم با مجازات مرگ و هم حبس با اعمال شاقه. این محکومان درواقع مجازات اعدام را نیز تحمل کردند؛ نزدیک به یک ساعت اطمینان داشتند که خواهند مرد و به چشم میدیدند که چگونه نابودیشان را تدارک میبینند.»
۲۲ دسامبر ۱۸۴۹، در سرمای سنپترزبورگ نویسنده جوانی که با «بیچارگان» و «شبهای روشن» درخشیده بود؛ تجلی اعدام را به گونهای تجربه کرد که به گفته آنا همسر سالیان بعدش، «نقش رنج ناشی از آن بر شقیقههایش باقی ماند.»
گلستانِ آتشِ قدرتنمایی حکومت تزاری روسیه مقدمهای شد برای تولد نویسندهای بزرگ، مردی مصروع، وجودی باایمان و جانی شکننده.
از آن روز واژه اعدام و تجربه داستایفسکی پیوند ناگسستنی پیدا کردند. تاثیرات آن اتفاق را در رمانهایی که در سالهای پس از تبعیدش نوشت میبینیم و میخوانیم.
همچون آن جایی که در «ابله»، «پرنس میشکین» میگوید:
«… اعدام شدن بس وحشتناکتر از کشته شدن به دست راهزن است. …»
در حکم داستایفسکی قید شده بود:
«… ستوان بازنشسته، مهندس داستایفسکی را به جرم عدم گزارش تکثیر و ترویج رسالات ضد دینی و ضد حکومتی و قس علیهذا از همه حقوق شهروندی محروم و به تیرباران محکوم میکند. …»
حکمی که جز شلیک پایانی تمام مناسکش اجرا شد. محکومین تابوتهای خود را نیز دیدند، دستها و پاهاشان را بستند و چشمهاشان را نیز پوشاندند و سپس حکم، لغو و تبدیل به تبعید شد.
اما نویسنده هیچگاه نتوانست آن حس وحشت را از یاد ببرد. او هفتهها منتظر بخشش یا قبول دفاعیات بود و بعد هم انتظار برای کشتهشدن. داستایفسکی بر اساس تجربه شخصی و البته تفسیرهای ایمانیاش اعدام را شنیعترین رفتار و مکافات میدانست. آن هم کسی که معتقد بود مکافاتِ هر عملی باید ادا شود. در روسیه حکم اعدام از نیمههای همان سده عملا متوقف و تبدیل به حبس و کار اجباری میشود ولی داستایفسکی هیچ گاه آن هراس را حتی برای پستترینِ آدمها نیز نمیپسندید. در «یادداشتهای خانه مُردگان» راویِ گناهکارانی میشود که در اعماقِ سیبری مکافات میکشند. او این مکافات را روایت میکند اما نمیتواند قائل به کشتن در ازای کشتن شود. بیتردید خوانشهای عرفانی او از ارتدوکس کهن نیز در این امر تاثیر دارد اما فارغ از آن داستایفسکی باور داشت اعدام نهتنها مکافات نیست بلکه خود جنایتیست هولناک. او در آن لحظهها رنجی را چشید که تا مرگ با او بازماند... .
🟢 واحد فرهنگی و هنری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
#واحد_فرهنگی_هنری
#انجمن_اسلامی_دانشجویان_دانشگاه_گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶@Guilan_Info
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
«استانیسلاو ماتسکهویچ» در کتاب «زندگی و آثار فئودور داستایفسکی» مینویسد:
«مجازات اعدام فقط به معنای نابودی جسمی انسان نیست. مرگی که ناگهانی سر میرسد دردناک نیست، چیزی است شبیه بیهوشی با اِتر یا کلروفرم، پس نمیتواند مجازات باشد چون توأم با درد و رنج نیست؛ حال آنکه میگوییم: تحمل مجازات. آنچه ما مجازات اعدام مینامیم چه بسا در زجر شب پیش از اعدام نهفته است و برآمده از آگاهی انسانی است که به مرگ محکوم شده، و رنج و شکنجهی روانی که با دیدن منظرهی تهیه و تدارک کشتن خود احساس میکند. از اینرو، ابتکاری که در مجازات داستایفسکی و محکومان پتراشفسکی به خرج دادند این بود که ابتدا آنها را با حکم اعدام «مرعوب» کردند و بعد با حکم حبس خوشحال؛ درواقع مثل این بود که آنها را همزمان با دو نوع مجازات تنبیه میکردند؛ هم با مجازات مرگ و هم حبس با اعمال شاقه. این محکومان درواقع مجازات اعدام را نیز تحمل کردند؛ نزدیک به یک ساعت اطمینان داشتند که خواهند مرد و به چشم میدیدند که چگونه نابودیشان را تدارک میبینند.»
۲۲ دسامبر ۱۸۴۹، در سرمای سنپترزبورگ نویسنده جوانی که با «بیچارگان» و «شبهای روشن» درخشیده بود؛ تجلی اعدام را به گونهای تجربه کرد که به گفته آنا همسر سالیان بعدش، «نقش رنج ناشی از آن بر شقیقههایش باقی ماند.»
گلستانِ آتشِ قدرتنمایی حکومت تزاری روسیه مقدمهای شد برای تولد نویسندهای بزرگ، مردی مصروع، وجودی باایمان و جانی شکننده.
از آن روز واژه اعدام و تجربه داستایفسکی پیوند ناگسستنی پیدا کردند. تاثیرات آن اتفاق را در رمانهایی که در سالهای پس از تبعیدش نوشت میبینیم و میخوانیم.
همچون آن جایی که در «ابله»، «پرنس میشکین» میگوید:
«… اعدام شدن بس وحشتناکتر از کشته شدن به دست راهزن است. …»
در حکم داستایفسکی قید شده بود:
«… ستوان بازنشسته، مهندس داستایفسکی را به جرم عدم گزارش تکثیر و ترویج رسالات ضد دینی و ضد حکومتی و قس علیهذا از همه حقوق شهروندی محروم و به تیرباران محکوم میکند. …»
حکمی که جز شلیک پایانی تمام مناسکش اجرا شد. محکومین تابوتهای خود را نیز دیدند، دستها و پاهاشان را بستند و چشمهاشان را نیز پوشاندند و سپس حکم، لغو و تبدیل به تبعید شد.
اما نویسنده هیچگاه نتوانست آن حس وحشت را از یاد ببرد. او هفتهها منتظر بخشش یا قبول دفاعیات بود و بعد هم انتظار برای کشتهشدن. داستایفسکی بر اساس تجربه شخصی و البته تفسیرهای ایمانیاش اعدام را شنیعترین رفتار و مکافات میدانست. آن هم کسی که معتقد بود مکافاتِ هر عملی باید ادا شود. در روسیه حکم اعدام از نیمههای همان سده عملا متوقف و تبدیل به حبس و کار اجباری میشود ولی داستایفسکی هیچ گاه آن هراس را حتی برای پستترینِ آدمها نیز نمیپسندید. در «یادداشتهای خانه مُردگان» راویِ گناهکارانی میشود که در اعماقِ سیبری مکافات میکشند. او این مکافات را روایت میکند اما نمیتواند قائل به کشتن در ازای کشتن شود. بیتردید خوانشهای عرفانی او از ارتدوکس کهن نیز در این امر تاثیر دارد اما فارغ از آن داستایفسکی باور داشت اعدام نهتنها مکافات نیست بلکه خود جنایتیست هولناک. او در آن لحظهها رنجی را چشید که تا مرگ با او بازماند... .
🟢 واحد فرهنگی و هنری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
#واحد_فرهنگی_هنری
#انجمن_اسلامی_دانشجویان_دانشگاه_گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶@Guilan_Info
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
👍10👎1
🔵 درخواست انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان در پی مطالبه دانشجویان برای مجازی شدن امتحانات!
در پی مطالبات عدیده دانشجویان گرامی، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان خطاب به ریاست محترم دانشگاه گیلان، به علت مشکلات عدیده در امر اطلاع رسانی صحیح به دانشجویان و دشوار بودن حضور دانشجویان غیر بومی و گرفتار سرمای نامعمول، تقاضای مجازی شدن ادامه امتحانات را کرد!
🔵 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
🔶 @Guilan_Info
🔶 @Gilan_Student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
در پی مطالبات عدیده دانشجویان گرامی، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان خطاب به ریاست محترم دانشگاه گیلان، به علت مشکلات عدیده در امر اطلاع رسانی صحیح به دانشجویان و دشوار بودن حضور دانشجویان غیر بومی و گرفتار سرمای نامعمول، تقاضای مجازی شدن ادامه امتحانات را کرد!
🔵 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
🔶 @Guilan_Info
🔶 @Gilan_Student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
👍24👎1
بررسی نقش و حضور زنان در دورهی مشروطه:
زن در طی تاریخ، بنابر مقتضیات فرهنگ حاکم بر جوامع، در حاشیه تحولات قرار داشت. پس از انقلاب صنعتی بهتدریج زن از حاشیه به متن تحولات کشیده شد. از آنپس زن نقش مولد یافت اما با تکامل صنعت و رشد تولید و ضرورت مصرف، استفاده از زنان در جهت ایجاد انگیزه برای مصرف مد نظر قرار گرفت. اندیشه برابری زن و مرد در اروپا، در دوره روشنگری خود را بیشتر نشان داد.
حال باید گفت وضعیت زن در ایران ــ به عنوان یک کشور مسلمان ــ تاقبل از این تحولات چگونه بوده است؟
برخی تحلیلگران اجتماعی نهضت مشروطیت را سرآغاز نوینی برای حضور زن در اجتماع محسوب میکنند. در اینجا به بررسی برخی از تحولات مذکور میپردازیم:
نهضت مشروطه، حاصل تلاش و جانبازی افراد بسیاری بود که زمینه آن را مهیا کردند و در راه تحقق آرمانهای آن کوشیدند. زنان در تمام لحظات این حرکت مهم سیاسی ــ اجتماعی فعالانه حضور داشتند. آنها بارها بست نشستند و عهدهدار مسئولیتهای مهمی در عرصه مقاومت بودند.
یکی از حرکتهای مهم آنها، در واقعه آزادسازی شیخمحمد واعظ بود که زنان به نحو چشمگیری شرکت داشتند؛ چنانکه فردای آن روز به دستور عینالدوله زنان از حق بیرونآمدن منع شدند.
بههرحال با پافشاری زنان و مردان ایرانی، مظفرالدینشاه فرمان مشروطیت را صادر کرد.
زنان و تحکیم نظام مشروطه:
با مرگ مظفرالدینشاه و رویکارآمدن محمدعلیشاه، مشروطه نوپا وارد تحولات جدیدی شد. شاه جدید درصدد تضعیف مشروطه برآمد اما مردم همچنان به حمایت از این نهضت نوپا ادامه دادند و تصویب متمم قانون اساسی را برای رفع کاستیها و ابهامهای موجود در قانون اساسی خواستار شدند. در این حرکتها زنان نیز شرکت داشتند.
در دوره استبداد صغیر نیز زنان با کمکهای مالی و حتی مسلحانه سعی داشتند از مشروطه نوپا محافظت کنند. این اقدام تنها مخصوص زنان تهران نبود بلکه در محاصره تبریز توسط مستبدین، زنان با لباسهای مردانه یا زنانه دوشادوش مردان به حفاظت از شهر پرداختند.
در جریان اولتیماتوم روس به ایران نیز زنان اعتراض و خشم خود را نشان دادند. در تهران حدود پنجاههزار نفر به خیابانها ریختند و در اینمیان حضور زنان چشمگیر بود. زنان در حالی که میگریستند و کفن پوشیده بودند، آمادگی خود را برای جنگ و دفاع از میهن اعلام نمودند.
زنان در جریان جنگ جهانی اول نیز به سیاست ایران که
بیطرفی اتخاذ کرده بود، معترض بودند. آنها این فرصتِ به دست آمده را برای اخراج روس و انگلیس از کشور لازم میدانستند. آنان طی مقالاتی در روزنامه شکوفه، میخواستند برای نجات وطن به پا خیزند. فعالان زن که اخبار جبهههای جنگ را دنبال مینمودند، خود را با موقعیت زنان اروپایی و نقش آنها در جنگ مقایسه میکردند.
اکنون این پرسش در ذهن ایجاد میشود: با وجود آنکه در مراحل مختلف تحولات مشروطه، زنان دوشادوش مردان بودند و به حفاظت از کیان خود پرداختند، از مشروطه چه چیزی نصیب زنان شد؟
اولین اقدامی که توسط عدهای از زنان تجددطلب برای رفع موانع موجود انجام گرفت، تشکیل اتحادیه غیبی نسوان بود که در دوره مجلس اول و در سال 1325.ق تشکیل شد. این تشکل ابتدا مخفی بود اما در سال بعد کوشید فعالیت خود را بهصورتعلنی دنبال نماید و بههمیندلیل به طرح مساله فعالیت علنی خود در مجلس شورای ملی پرداخت.
از دیگر دستاوردهای انقلاب مشروطه، تاسیس مدارس دخترانه و علمآموزی دختران و زنان ایرانی بود. پس از افتتاح مجلس، زنان تجددطلب دراینراستا تلاش بیشتری به عمل آوردند. هرچند در مقابل این خواسته آنان نیز مخالفتهایی شد و مخالفان حتی خواستار حفظ پایگاه سنتی زن و مرد بودند و مشارکت در سیاست و امور حکومت را حق مردان میدانستند، آنان در این راستا به کوشش خود ادامه میدادند.
دستاورد دیگر انقلاب مشروطه این بود که زنان توانستند دیدگاههای خود را از طریق روزنامههای مشروطهخواه که مهمترین ابزار اطلاعرسانی بودند، بیان کنند. پس از فتح تهران که فعالیتهای سیاسی-اجتماعی زنان بیشتر شد، انتشار روزنامه نیز ضرورت یافت و برای اولین بار زنان به عرصه روزنامهنگاری قدم نهادند.
در نهایت باتوجه به آنچه گفته شد، میتوان اذعان داشت انقلاب مشروطه در حقیقت چرخش و نقطه عطفی در تاریخ زنان ایران محسوب میشود؛ چراکه زنان پس از این واقعه برای رسیدن به اهداف خود از هر امکانی استفاده کردند.
🟣 کارگروه دفاع از حقوق بانوان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶@Guilan_Info
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
زن در طی تاریخ، بنابر مقتضیات فرهنگ حاکم بر جوامع، در حاشیه تحولات قرار داشت. پس از انقلاب صنعتی بهتدریج زن از حاشیه به متن تحولات کشیده شد. از آنپس زن نقش مولد یافت اما با تکامل صنعت و رشد تولید و ضرورت مصرف، استفاده از زنان در جهت ایجاد انگیزه برای مصرف مد نظر قرار گرفت. اندیشه برابری زن و مرد در اروپا، در دوره روشنگری خود را بیشتر نشان داد.
حال باید گفت وضعیت زن در ایران ــ به عنوان یک کشور مسلمان ــ تاقبل از این تحولات چگونه بوده است؟
برخی تحلیلگران اجتماعی نهضت مشروطیت را سرآغاز نوینی برای حضور زن در اجتماع محسوب میکنند. در اینجا به بررسی برخی از تحولات مذکور میپردازیم:
نهضت مشروطه، حاصل تلاش و جانبازی افراد بسیاری بود که زمینه آن را مهیا کردند و در راه تحقق آرمانهای آن کوشیدند. زنان در تمام لحظات این حرکت مهم سیاسی ــ اجتماعی فعالانه حضور داشتند. آنها بارها بست نشستند و عهدهدار مسئولیتهای مهمی در عرصه مقاومت بودند.
یکی از حرکتهای مهم آنها، در واقعه آزادسازی شیخمحمد واعظ بود که زنان به نحو چشمگیری شرکت داشتند؛ چنانکه فردای آن روز به دستور عینالدوله زنان از حق بیرونآمدن منع شدند.
بههرحال با پافشاری زنان و مردان ایرانی، مظفرالدینشاه فرمان مشروطیت را صادر کرد.
زنان و تحکیم نظام مشروطه:
با مرگ مظفرالدینشاه و رویکارآمدن محمدعلیشاه، مشروطه نوپا وارد تحولات جدیدی شد. شاه جدید درصدد تضعیف مشروطه برآمد اما مردم همچنان به حمایت از این نهضت نوپا ادامه دادند و تصویب متمم قانون اساسی را برای رفع کاستیها و ابهامهای موجود در قانون اساسی خواستار شدند. در این حرکتها زنان نیز شرکت داشتند.
در دوره استبداد صغیر نیز زنان با کمکهای مالی و حتی مسلحانه سعی داشتند از مشروطه نوپا محافظت کنند. این اقدام تنها مخصوص زنان تهران نبود بلکه در محاصره تبریز توسط مستبدین، زنان با لباسهای مردانه یا زنانه دوشادوش مردان به حفاظت از شهر پرداختند.
در جریان اولتیماتوم روس به ایران نیز زنان اعتراض و خشم خود را نشان دادند. در تهران حدود پنجاههزار نفر به خیابانها ریختند و در اینمیان حضور زنان چشمگیر بود. زنان در حالی که میگریستند و کفن پوشیده بودند، آمادگی خود را برای جنگ و دفاع از میهن اعلام نمودند.
زنان در جریان جنگ جهانی اول نیز به سیاست ایران که
بیطرفی اتخاذ کرده بود، معترض بودند. آنها این فرصتِ به دست آمده را برای اخراج روس و انگلیس از کشور لازم میدانستند. آنان طی مقالاتی در روزنامه شکوفه، میخواستند برای نجات وطن به پا خیزند. فعالان زن که اخبار جبهههای جنگ را دنبال مینمودند، خود را با موقعیت زنان اروپایی و نقش آنها در جنگ مقایسه میکردند.
اکنون این پرسش در ذهن ایجاد میشود: با وجود آنکه در مراحل مختلف تحولات مشروطه، زنان دوشادوش مردان بودند و به حفاظت از کیان خود پرداختند، از مشروطه چه چیزی نصیب زنان شد؟
اولین اقدامی که توسط عدهای از زنان تجددطلب برای رفع موانع موجود انجام گرفت، تشکیل اتحادیه غیبی نسوان بود که در دوره مجلس اول و در سال 1325.ق تشکیل شد. این تشکل ابتدا مخفی بود اما در سال بعد کوشید فعالیت خود را بهصورتعلنی دنبال نماید و بههمیندلیل به طرح مساله فعالیت علنی خود در مجلس شورای ملی پرداخت.
از دیگر دستاوردهای انقلاب مشروطه، تاسیس مدارس دخترانه و علمآموزی دختران و زنان ایرانی بود. پس از افتتاح مجلس، زنان تجددطلب دراینراستا تلاش بیشتری به عمل آوردند. هرچند در مقابل این خواسته آنان نیز مخالفتهایی شد و مخالفان حتی خواستار حفظ پایگاه سنتی زن و مرد بودند و مشارکت در سیاست و امور حکومت را حق مردان میدانستند، آنان در این راستا به کوشش خود ادامه میدادند.
دستاورد دیگر انقلاب مشروطه این بود که زنان توانستند دیدگاههای خود را از طریق روزنامههای مشروطهخواه که مهمترین ابزار اطلاعرسانی بودند، بیان کنند. پس از فتح تهران که فعالیتهای سیاسی-اجتماعی زنان بیشتر شد، انتشار روزنامه نیز ضرورت یافت و برای اولین بار زنان به عرصه روزنامهنگاری قدم نهادند.
در نهایت باتوجه به آنچه گفته شد، میتوان اذعان داشت انقلاب مشروطه در حقیقت چرخش و نقطه عطفی در تاریخ زنان ایران محسوب میشود؛ چراکه زنان پس از این واقعه برای رسیدن به اهداف خود از هر امکانی استفاده کردند.
🟣 کارگروه دفاع از حقوق بانوان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶@Guilan_Info
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
👍6👎3
معرفی کتاب «چنین گفت زرتشت» اثر فردریش نیچه
فردریش نیچه فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، جامعهشناس، آهنگساز و لغتشناس کلاسیک آلمانی است. او از برجستهترین فیلسوفان آلمانی به شمار میرود. وی به تحصیل در رشته زبانشناسی کلاسیک پرداخت و تفکرش به دلیل اینکه در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود بسیار تحتتأثیر علم الهیات بود.
بیشک فردریش نیچه از تأثیرگذارترین و البته جنجالیترین فیلسوفهای قرن نوزدهم است. ردپای اندیشههای او در آثار فلاسفه قرن بیستم هم بسیار محسوس است و طرز تفکر او طرفداران و مخالفان زیادی دارد.واضح است که آشنایی با او و مطالعه آثارش برای علاقهمندان به فلسفه خالی از لطف نخواهد بود.
یکی از معروفترین و تاثیرگذارترین کتابهای نیچه «چنین گفت زرتشت» به شمار میرود. او در این کتاب برخلاف دیگر آثارش از روایتی داستانی برای بیان تفکرات فلسفی خود استفاده میکند.
در نگاه نخست با خواندن عنوان کتاب، آن هم از دید یک ایرانی اینطور بهنظر میرسد که محتوای اصلی کتاب درخصوص زرتشت، پیامبر باستانی ایران زمین است اما با کمی مطالعه متوجه می شویم که این نوشته بیشتر برداشت آزاد نیچه از شخصیتی به نام زرتشت است.
زرتشت را میتوان بهنوعی خود نیچه دانست چراکه زرتشتِ این کتاب،خود نیچه در عالم واقع است؛ فردی است در خود او که در کنج عزلت نشسته و در پی رسیدن به راه جاودانگیست.
زرتشت بر بلندای کوهی تنها زندگی میکند و بهنوعی به کشف و شهود درخصوص زندگی و بهویژه مظاهر آن مشغول است، اما پس از مدتی در دورههایی بهصورت متناوب از کوه پایین میآید و تمام آثار و نشانههای زندگی روزمره و آنچه که مردمان آن دیار به آن خو گرفتهاند را نقد میکند.
مهمترین نمادهایی که به نفی و نقد آن میپردازد: نفس آدمی، متافیزیک، ریاضتکشی، دولتپرستی و ابتذال اندیشه است.
با بررسی این نمادها میتوان اینگونه بیان کرد که این زرتشت، خودِ نیچه است و آن نمادها، نمادهای قرن نوزدهمی است که بر جامعهی آن روزگار چیره گشته است. نیچه نیز از زبان زرتشت به نوعی به انتقاد از وضع موجود و جامعهی آن روزگار پرداخته است.
زرتشت به شدت همه نوع حرکتهای تودهای را به طور کلی انتقاد میکند. مسیحیت مبتنی بر نفرت از بدن و زمین است و تلاشی برای انکار آنها از طریق باور به روح و زندگی پس از مرگ است. مذهب، ملیگرایی و سیاستهای جمعی همانند دموکراسی نیز بدان معنی است که بدنهای خسته، ضعیف یا بیمارگونه سعی میکنند از واقعیتهای اصلی زندگی فرار کرده و پرده بر حقیقت بکشند. زرتشت پیامبر، کسانی که به اندازه کافی از لحاظ روحی قدرتمند هستند را به مبارزه میطلبد و از کسانی که چنین نیستند دوری میکند.
میتوان اوج معرفت شخصیت اصلی کتاب چنین گفت زرتشت را دکترین بازگشت جاودانه دانست چرا که ادعا میکند تمام وقایع،دوباره و برای همیشه تکرار خواهند شد و تنها ابرانسان میتواند این دکترین را در نظر بگیرد زیرا تنها کسی است که مسئولیت هر لحظه از زندگیاش را بر دوش گرفته و خود به تنهایی بر سرنوشتش حاکم است.
بهطور کلی کتاب چنین گفت زرتشت موضوع خاصی را دنبال نمیکند بلکه در برگیرنده هر نوع موضوع قابل کنکاش و نقدی است.
فردریش نیچه در این کتاب با اندیشه درخشان خود، زندگی را به تمامیت به چالش کشیده و از نو بنا میسازد.
هدف غایی او ساخت انسانی جدید با ارزشهایی نو است تا بتواند از پیله رکود، رخوت و تاریکی بیرون آید و رهسپار دریای خویشتن شود.
🟡 کانون اندیشه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶@Guilan_Info
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
فردریش نیچه فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، جامعهشناس، آهنگساز و لغتشناس کلاسیک آلمانی است. او از برجستهترین فیلسوفان آلمانی به شمار میرود. وی به تحصیل در رشته زبانشناسی کلاسیک پرداخت و تفکرش به دلیل اینکه در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود بسیار تحتتأثیر علم الهیات بود.
بیشک فردریش نیچه از تأثیرگذارترین و البته جنجالیترین فیلسوفهای قرن نوزدهم است. ردپای اندیشههای او در آثار فلاسفه قرن بیستم هم بسیار محسوس است و طرز تفکر او طرفداران و مخالفان زیادی دارد.واضح است که آشنایی با او و مطالعه آثارش برای علاقهمندان به فلسفه خالی از لطف نخواهد بود.
یکی از معروفترین و تاثیرگذارترین کتابهای نیچه «چنین گفت زرتشت» به شمار میرود. او در این کتاب برخلاف دیگر آثارش از روایتی داستانی برای بیان تفکرات فلسفی خود استفاده میکند.
در نگاه نخست با خواندن عنوان کتاب، آن هم از دید یک ایرانی اینطور بهنظر میرسد که محتوای اصلی کتاب درخصوص زرتشت، پیامبر باستانی ایران زمین است اما با کمی مطالعه متوجه می شویم که این نوشته بیشتر برداشت آزاد نیچه از شخصیتی به نام زرتشت است.
زرتشت را میتوان بهنوعی خود نیچه دانست چراکه زرتشتِ این کتاب،خود نیچه در عالم واقع است؛ فردی است در خود او که در کنج عزلت نشسته و در پی رسیدن به راه جاودانگیست.
زرتشت بر بلندای کوهی تنها زندگی میکند و بهنوعی به کشف و شهود درخصوص زندگی و بهویژه مظاهر آن مشغول است، اما پس از مدتی در دورههایی بهصورت متناوب از کوه پایین میآید و تمام آثار و نشانههای زندگی روزمره و آنچه که مردمان آن دیار به آن خو گرفتهاند را نقد میکند.
مهمترین نمادهایی که به نفی و نقد آن میپردازد: نفس آدمی، متافیزیک، ریاضتکشی، دولتپرستی و ابتذال اندیشه است.
با بررسی این نمادها میتوان اینگونه بیان کرد که این زرتشت، خودِ نیچه است و آن نمادها، نمادهای قرن نوزدهمی است که بر جامعهی آن روزگار چیره گشته است. نیچه نیز از زبان زرتشت به نوعی به انتقاد از وضع موجود و جامعهی آن روزگار پرداخته است.
زرتشت به شدت همه نوع حرکتهای تودهای را به طور کلی انتقاد میکند. مسیحیت مبتنی بر نفرت از بدن و زمین است و تلاشی برای انکار آنها از طریق باور به روح و زندگی پس از مرگ است. مذهب، ملیگرایی و سیاستهای جمعی همانند دموکراسی نیز بدان معنی است که بدنهای خسته، ضعیف یا بیمارگونه سعی میکنند از واقعیتهای اصلی زندگی فرار کرده و پرده بر حقیقت بکشند. زرتشت پیامبر، کسانی که به اندازه کافی از لحاظ روحی قدرتمند هستند را به مبارزه میطلبد و از کسانی که چنین نیستند دوری میکند.
میتوان اوج معرفت شخصیت اصلی کتاب چنین گفت زرتشت را دکترین بازگشت جاودانه دانست چرا که ادعا میکند تمام وقایع،دوباره و برای همیشه تکرار خواهند شد و تنها ابرانسان میتواند این دکترین را در نظر بگیرد زیرا تنها کسی است که مسئولیت هر لحظه از زندگیاش را بر دوش گرفته و خود به تنهایی بر سرنوشتش حاکم است.
بهطور کلی کتاب چنین گفت زرتشت موضوع خاصی را دنبال نمیکند بلکه در برگیرنده هر نوع موضوع قابل کنکاش و نقدی است.
فردریش نیچه در این کتاب با اندیشه درخشان خود، زندگی را به تمامیت به چالش کشیده و از نو بنا میسازد.
هدف غایی او ساخت انسانی جدید با ارزشهایی نو است تا بتواند از پیله رکود، رخوت و تاریکی بیرون آید و رهسپار دریای خویشتن شود.
🟡 کانون اندیشه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶@Guilan_Info
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
👍13👎1
مدیریت هوشمندانه، یا اختلالزایی مدهوشانه
از مدتی پیش زمزمه تعطیلی ادارات و مراکز آموزشی و ایجاد محدودیت در ساعات کاری آنها به دلیل وجود نارسایی در گازرسانی شنیده میشد. تا اینکه پس از چند مرتبه بهکارگیری این راهکار در بانکها و ادارات، در میانه کوران امتحانات پایان ترم، پای این میهمان ناخوانده به دانشگاهها هم باز شد!
طبق عادت، مدیریت بحرانآمیز بحران!
از طرفی استانداری اطلاعیه صادر و اعلام تعطیلی میکند؛ از طرفی دانشگاه به گونهای که انگار موضعی تقابلی با استانداری دارد، تا آخرین لحظه از اطلاعرسانی صریح سر بازمیزند.
در این میان دانشجویان بلاتکلیف.
عدهای عطای نتیجه تحمل این حجم از استرس را به لقایش بخشیده؛ فرصت را مغتنم شمرده؛ به زادگاه خود بازمیگردند و عدهای نمیدانند که باید چه کنند.
این یعنی ایجاد اختلال در نظمی که دانشجویان برای خودشان ایجاد کردهاند برای دوران گذار از امتحانات.
تصمیماتی که با فرسایشیسازی ایام امتحانات به تحلیل قوای ذهنی و جسمانی دانشجویان انجامید.
این پیشنهاد مطرح شد که در آن ایام تعطیل اعلام شده، در صورت امکان، امتحانات به جای تعویق به صورت مجازی برگزار شوند که دوستان گفتند:«تجربه مجازی آموزش و امتحانات در این چند سال به اندازه کافی آسیبهای جدی خودش را به روند آموزشی دانشجویان و بدنه دانشگاه وارد کرده.»
که شاید باید گفت اگرچه شکی در برتری داشتن کنشهای آموزشی حضوری در قیاس با مجازی نیست؛ اما خیلی چیزهای دیگری هم هستند که چهبسا آسیبهای بسیار جدیتری به این ساختار وارد نمودهاند. اما کسی اهمیتی برایشان قائل نبوده!
بنابراین برگزاری یک یا دو امتحان مجازی آسمان را به زمین نمیآورد.
از همه اینها عجیبتر، یاد کردن از این تصمیمات و اقدامات به عنوان مدیریت هوشمندانه توسط استاندار گیلان بود!
نمیدانیم در کدام قامت و قاموس بازنشر چند اطلاعیه که میگوید:«طبق عادت قرار است صورت مسئله به جای حل، حذف شود.» در قالب مدیریت هوشمندانه میگنجد؟!
اطلاعیههایی که صرفا نمایانگر عدم وجود وفاق بین بدنه مدیریتی استان بودند و بعضا حتی نیاز به مترجم هم داشتند. مثلا هنوز کسی نمیداند منظور از مکان محدود چیست.
🔵 واحد سیاسی و اجتماعی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶@Guilan_Info
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
از مدتی پیش زمزمه تعطیلی ادارات و مراکز آموزشی و ایجاد محدودیت در ساعات کاری آنها به دلیل وجود نارسایی در گازرسانی شنیده میشد. تا اینکه پس از چند مرتبه بهکارگیری این راهکار در بانکها و ادارات، در میانه کوران امتحانات پایان ترم، پای این میهمان ناخوانده به دانشگاهها هم باز شد!
طبق عادت، مدیریت بحرانآمیز بحران!
از طرفی استانداری اطلاعیه صادر و اعلام تعطیلی میکند؛ از طرفی دانشگاه به گونهای که انگار موضعی تقابلی با استانداری دارد، تا آخرین لحظه از اطلاعرسانی صریح سر بازمیزند.
در این میان دانشجویان بلاتکلیف.
عدهای عطای نتیجه تحمل این حجم از استرس را به لقایش بخشیده؛ فرصت را مغتنم شمرده؛ به زادگاه خود بازمیگردند و عدهای نمیدانند که باید چه کنند.
این یعنی ایجاد اختلال در نظمی که دانشجویان برای خودشان ایجاد کردهاند برای دوران گذار از امتحانات.
تصمیماتی که با فرسایشیسازی ایام امتحانات به تحلیل قوای ذهنی و جسمانی دانشجویان انجامید.
این پیشنهاد مطرح شد که در آن ایام تعطیل اعلام شده، در صورت امکان، امتحانات به جای تعویق به صورت مجازی برگزار شوند که دوستان گفتند:«تجربه مجازی آموزش و امتحانات در این چند سال به اندازه کافی آسیبهای جدی خودش را به روند آموزشی دانشجویان و بدنه دانشگاه وارد کرده.»
که شاید باید گفت اگرچه شکی در برتری داشتن کنشهای آموزشی حضوری در قیاس با مجازی نیست؛ اما خیلی چیزهای دیگری هم هستند که چهبسا آسیبهای بسیار جدیتری به این ساختار وارد نمودهاند. اما کسی اهمیتی برایشان قائل نبوده!
بنابراین برگزاری یک یا دو امتحان مجازی آسمان را به زمین نمیآورد.
از همه اینها عجیبتر، یاد کردن از این تصمیمات و اقدامات به عنوان مدیریت هوشمندانه توسط استاندار گیلان بود!
نمیدانیم در کدام قامت و قاموس بازنشر چند اطلاعیه که میگوید:«طبق عادت قرار است صورت مسئله به جای حل، حذف شود.» در قالب مدیریت هوشمندانه میگنجد؟!
اطلاعیههایی که صرفا نمایانگر عدم وجود وفاق بین بدنه مدیریتی استان بودند و بعضا حتی نیاز به مترجم هم داشتند. مثلا هنوز کسی نمیداند منظور از مکان محدود چیست.
🔵 واحد سیاسی و اجتماعی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶@Guilan_Info
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
👍10
پنیک
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
پنیک اتک یا حمله هراس
🟢 تهیه شده در واحد فرهنگی و هنری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
#واحد_فرهنگی_هنری
#انجمن_اسلامی_دانشجویان_دانشگاه_گیلان
Insta: Instagram.com/anjomaneslamisug
🔶 @Gilan_Student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
🔶 @SornaPodcastOfficial
🟢 تهیه شده در واحد فرهنگی و هنری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
#واحد_فرهنگی_هنری
#انجمن_اسلامی_دانشجویان_دانشگاه_گیلان
Insta: Instagram.com/anjomaneslamisug
🔶 @Gilan_Student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
🔶 @SornaPodcastOfficial
👍6
Forwarded from GUN Reports | اخبار دانشگاههای گیلان
🔵 راهنمای انتخاب واحد!
روابط عمومی انجمن، پاسخگوی سوالات انتخاب واحد:
روابط عمومی همیشه به سوالای ناشناستون پاسخ داده و الان که تایم انتخاب واحد نزدیکه میتونید سوالاتتون رو در این رابطه از اکانت روابط عمومی بپرسید تا بهتون توضیحات لازم رو بدن.
🆔 @AnjomanGU
استادتو بشناس!
اگه دوست داری بیشتر راجع به استادات بدونی و در زمان انتخاب واحد اطلاعات بیشتری ازشون داشته باشید میتونید با مراجعه به کانال استاد یاب شناخت بیشتری نسبت به اساتید کسب کنید و سوالات تون رو توی گروه استاد یاب بپرسید.
🆔 @GuilanOstad_GP
اطلاعیه ها و موارد مربوط به #صنفی را میتوانید با این هشتگ دنبال کنید.
🔷 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
🫂 اخبار دانشگاه گیلان | روابط عمومی 🗣
🛗 گروه دانشجویان دانشگاه گیلان
روابط عمومی انجمن، پاسخگوی سوالات انتخاب واحد:
روابط عمومی همیشه به سوالای ناشناستون پاسخ داده و الان که تایم انتخاب واحد نزدیکه میتونید سوالاتتون رو در این رابطه از اکانت روابط عمومی بپرسید تا بهتون توضیحات لازم رو بدن.
🆔 @AnjomanGU
استادتو بشناس!
اگه دوست داری بیشتر راجع به استادات بدونی و در زمان انتخاب واحد اطلاعات بیشتری ازشون داشته باشید میتونید با مراجعه به کانال استاد یاب شناخت بیشتری نسبت به اساتید کسب کنید و سوالات تون رو توی گروه استاد یاب بپرسید.
🆔 @GuilanOstad_GP
اطلاعیه ها و موارد مربوط به #صنفی را میتوانید با این هشتگ دنبال کنید.
🔷 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
🫂 اخبار دانشگاه گیلان | روابط عمومی 🗣
🛗 گروه دانشجویان دانشگاه گیلان
👍4
Forwarded from GUN Reports | اخبار دانشگاههای گیلان
🔵 اطلاعیه تغییر نام کانال
به اطلاع شما همراهان گرامی میرسانیم که کانال اطلاعیههای دانشگاه گیلان از تاریخ شنبه ۱۵ بهمن با نام
GU NEWS | GUN
به فعالیت خود ادامه خواهد داد…
🔷 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
🫂 اخبار دانشگاه گیلان | روابط عمومی 🗣
🛗 گروه دانشجویان دانشگاه گیلان
به اطلاع شما همراهان گرامی میرسانیم که کانال اطلاعیههای دانشگاه گیلان از تاریخ شنبه ۱۵ بهمن با نام
GU NEWS | GUN
به فعالیت خود ادامه خواهد داد…
🔷 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
🫂 اخبار دانشگاه گیلان | روابط عمومی 🗣
🛗 گروه دانشجویان دانشگاه گیلان
👍7
Forwarded from سرنا در پشت فنی
#کتاب_صوتی
📖داستانکوتاه | 3⃣قسمت سوم
📚گوشهای دنج و پر نور 🖋ارنست همینگوی
🎙 هانا اسماعیل پور
📓Book topic
🔲 Guilan University Entertainment
🎭 رسانه فرهنگی دانشگاه گیلان | روابط عمومی 🗣
📫 اخبار دانشگاه | گروه دانشجویان
📖داستانکوتاه | 3⃣قسمت سوم
📚گوشهای دنج و پر نور 🖋ارنست همینگوی
🎙 هانا اسماعیل پور
📓Book topic
🔲 Guilan University Entertainment
🎭 رسانه فرهنگی دانشگاه گیلان | روابط عمومی 🗣
📫 اخبار دانشگاه | گروه دانشجویان
👍3
اعضای هیأت رئیسه انتخاب شده در چهل و سومین نشست سالیانه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان به شرح زیر است:
- جناب آقای محمد جوکار / دبیر هیأت رئیسه
- سرکار خانم محدثه مهری / عضو هیأت رئیسه
- جناب آقای محمد حاتمی خواه / عضو هیأت رئیسه
اعضای هیأت رئیسه موظف هستند ظرف مدت نهایتا یک ماه انتخابات شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان را برگزار کنند.
🔵 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
- جناب آقای محمد جوکار / دبیر هیأت رئیسه
- سرکار خانم محدثه مهری / عضو هیأت رئیسه
- جناب آقای محمد حاتمی خواه / عضو هیأت رئیسه
اعضای هیأت رئیسه موظف هستند ظرف مدت نهایتا یک ماه انتخابات شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان را برگزار کنند.
🔵 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
👍7
ارزیابی شتابزده
جلال آل احمد و قلم روان و پژوهشها و کشفیات پراکندهاش و نظرپراکنیهایی پر از حاشیه و دانش و نقد. «یکی از روزهای اوایل بهمن ۱۳۴۳ حضرت ساعدی آمد که چیزی نداری برای انتشار؟ گفتم چرا.»
ارزیابی شتابزده کتابی از جلال آلاحمد است که دربردارندهی ۱۸ مقاله است که این ۱۸ مقالهرا به پنج بخش (در شعر و شاعری، در نویسندگی، در نمایش، در نقاشی، در مردمشناسی و گوناگون) نموده است که یک به یک به سراغشان میرویم.
پیشاز آن دربارهی نام کتاب؛ خود آلاحمد در این کتاب آورده که نخست میخواست نام کتاب را «هجده مقاله» بگذارد و سپس با رای ساعدی، نام «ارزیابی شتابزده» را میگزیند؛ «ارزیابی گفتهام به این علّت که اغلب اینها برداشتی است در جستوجوی نقدی. در زمینههای مختلفی که در سرفصلها میبینید.
و شتابزده گفتهام به این علت که اغلبشان در فرصتهای کوتاه تهیه شدهاند.»
نخستین بخش [در شعر و شاعری] است که دارای ۴ مقاله(مقدمهای که درخور قدر بلند شاعر نبود، کتابی در سیاست و دفتر شعری درذم، نیما دیگر شعر نخواهد گفت، پیرمرد چشم ما بود) میباشد.
در این بخش، نخست آلاحمد از نبود نقد ادبی در دوران خودش گله میکند و سپس مضامین شعر و غزلگویان را نقد! که: «آخر در این زمانه مگر میشود سنگ بود و دل به این تخیلات شیرین بست؟»
و پس از آن به شرح و مدح زندگینامه و جایگاه نیما یوشیج میپردازد.
بخش دوم [در نویسندگی] که دارای ۳ مقاله(چند نکته درباره مشخصات کلی شعر معاصر، یک گفتوگوی دراز، داستایوسکی و نیهیلیسم و عاقبتش) که از نامهایشان آشکار است، در بخش نخست متن سخنرانیاش در «تکنیکال اسکول» آبادان است که باز گلایه از نبود نقد ادبی و نوعی کهنپرستی درمیان صاحبنظران ادبیات، اندکی صحبت دربارهی ادبیات فارسی و به قول خودش فلان و بهمان.
مقالهی دوم هم متنِ گفتوگویی است میان آلاحمد، پوران صلحکل، ناصر وثوقی، آیدین آغداشلو و شمیم بهار که پر از حاشیه است.
در مقالهی سوم این بخش نیز همانطور که از نامش پیداست به داستایوفسکی و افکارش میپردازد.
در بخش سوم نیز باز با نگاه انتقادی [در نمایش] است که از دو مقالهی (یادداشت دربارهی نمایش «گلدان»، ستایش «خجسته» از دریا و نفرینش به «آهن») برپا شدهاست، نگاهی انتقادی_وسواسی که برای جزئیات اهمیت ویژهای قائل است.
در بخش چهارم، [در نقاشی]( که دربرگیرندهی دو مقاله بیانکینی, یعنی طبیب و نقاش، و به محصص و برای دیوار است)، نگاهِ ماشینستیزی و نکوهشِ «غربزدگی» نمودی آشکار پیدا میکند؛ آلاحمد در دوبخش، دو نقاشِ منعطف از دو ملّیت جداگانه را واکاوی میکند که جالب است:
در بخش نخست این مقاله او از مردی با روحی بزرگ که هم نقاش است و هم پزشک، و آلاحمد اورا شاعر هم میخواند، سخن میگوید که «به گفتهی خودش از اروپایی که در یک عمر پنجاهساله او دوبار دنیا را به خاک و خون کشانده است بیزار است» و به ایران آمده، به درمان اهالی شهرهای دورافتاده میپردازد و نقاشی های تنهاییِ خود را میکشد و شیفتهی تمدن ایرانی شده، به صورتی که آلاحمد از او به عنوانِ "فرنگیِ ایرانی شده" یاد میکند. مقالهی دوم این بخش اما به بهمن محصص میپردازد که جلال از او به عنوانِ یک «رشتیِ ایتالیایی شده» یاد میکند و به بیان دیدگاههای خودش میپردازد.
بخش پنجم نیز در ادامهی نگاه انتقادی او اینبار [در مردمشناسی] که دارای چهارمقاله (سفری به شهر بادگیرها، گزارش هفتمین کنگره مردمشناسی، نگاهی به «طرز عمل مذهب در ایران» و مهرگان در مشهد اردهال) است و بیشتر سفرنامهاست تا مردمشناسی و میتوان از آن تصویر نسبیای از ایرانِ آن زمان داشته باشیم.
در بخش ششم و بخش آخر، [گوناگون] (دارای مقالههای مهاتما گاندی، چند کلمه با مشاطهها، مصاحبهای کوتاه)، در مقالهی نخست همانگونه که از نامش پیداست زندگینامهای از گاندی و کنشها و اندیشههای اوست و در مقالهی دوم این بخش، باز آغاز میکند به مقابله با «غربزدگی» و غربی شدنِ ایران، اینبار در بستر ظاهری شهرها، در دوران پهلوی که شاید با خود بگویید احتمالاً با انقلاب این پدیده خنثی شد ولی خواهید دید که شدت و گستردگی بیشتری داشته است...؛ و در مقالهی نهایی نیز مصاحبهای کوتاه.
البته گفتنیاست که مقالههای «ارزیابی شتابزده» احتمالا اگر در دوره و زمانهی ما بود هرگز به عنوان یک «مقالهی علمی» پذیرفته نمیشدند همان گونه که درمورد مردمشناسیاش هم داریم.
🟢 واحد فرهنگی و هنری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
#واحد_فرهنگی_هنری
#انجمن_اسلامی_دانشجویان_دانشگاه_گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶@Guilan_Info
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
جلال آل احمد و قلم روان و پژوهشها و کشفیات پراکندهاش و نظرپراکنیهایی پر از حاشیه و دانش و نقد. «یکی از روزهای اوایل بهمن ۱۳۴۳ حضرت ساعدی آمد که چیزی نداری برای انتشار؟ گفتم چرا.»
ارزیابی شتابزده کتابی از جلال آلاحمد است که دربردارندهی ۱۸ مقاله است که این ۱۸ مقالهرا به پنج بخش (در شعر و شاعری، در نویسندگی، در نمایش، در نقاشی، در مردمشناسی و گوناگون) نموده است که یک به یک به سراغشان میرویم.
پیشاز آن دربارهی نام کتاب؛ خود آلاحمد در این کتاب آورده که نخست میخواست نام کتاب را «هجده مقاله» بگذارد و سپس با رای ساعدی، نام «ارزیابی شتابزده» را میگزیند؛ «ارزیابی گفتهام به این علّت که اغلب اینها برداشتی است در جستوجوی نقدی. در زمینههای مختلفی که در سرفصلها میبینید.
و شتابزده گفتهام به این علت که اغلبشان در فرصتهای کوتاه تهیه شدهاند.»
نخستین بخش [در شعر و شاعری] است که دارای ۴ مقاله(مقدمهای که درخور قدر بلند شاعر نبود، کتابی در سیاست و دفتر شعری درذم، نیما دیگر شعر نخواهد گفت، پیرمرد چشم ما بود) میباشد.
در این بخش، نخست آلاحمد از نبود نقد ادبی در دوران خودش گله میکند و سپس مضامین شعر و غزلگویان را نقد! که: «آخر در این زمانه مگر میشود سنگ بود و دل به این تخیلات شیرین بست؟»
و پس از آن به شرح و مدح زندگینامه و جایگاه نیما یوشیج میپردازد.
بخش دوم [در نویسندگی] که دارای ۳ مقاله(چند نکته درباره مشخصات کلی شعر معاصر، یک گفتوگوی دراز، داستایوسکی و نیهیلیسم و عاقبتش) که از نامهایشان آشکار است، در بخش نخست متن سخنرانیاش در «تکنیکال اسکول» آبادان است که باز گلایه از نبود نقد ادبی و نوعی کهنپرستی درمیان صاحبنظران ادبیات، اندکی صحبت دربارهی ادبیات فارسی و به قول خودش فلان و بهمان.
مقالهی دوم هم متنِ گفتوگویی است میان آلاحمد، پوران صلحکل، ناصر وثوقی، آیدین آغداشلو و شمیم بهار که پر از حاشیه است.
در مقالهی سوم این بخش نیز همانطور که از نامش پیداست به داستایوفسکی و افکارش میپردازد.
در بخش سوم نیز باز با نگاه انتقادی [در نمایش] است که از دو مقالهی (یادداشت دربارهی نمایش «گلدان»، ستایش «خجسته» از دریا و نفرینش به «آهن») برپا شدهاست، نگاهی انتقادی_وسواسی که برای جزئیات اهمیت ویژهای قائل است.
در بخش چهارم، [در نقاشی]( که دربرگیرندهی دو مقاله بیانکینی, یعنی طبیب و نقاش، و به محصص و برای دیوار است)، نگاهِ ماشینستیزی و نکوهشِ «غربزدگی» نمودی آشکار پیدا میکند؛ آلاحمد در دوبخش، دو نقاشِ منعطف از دو ملّیت جداگانه را واکاوی میکند که جالب است:
در بخش نخست این مقاله او از مردی با روحی بزرگ که هم نقاش است و هم پزشک، و آلاحمد اورا شاعر هم میخواند، سخن میگوید که «به گفتهی خودش از اروپایی که در یک عمر پنجاهساله او دوبار دنیا را به خاک و خون کشانده است بیزار است» و به ایران آمده، به درمان اهالی شهرهای دورافتاده میپردازد و نقاشی های تنهاییِ خود را میکشد و شیفتهی تمدن ایرانی شده، به صورتی که آلاحمد از او به عنوانِ "فرنگیِ ایرانی شده" یاد میکند. مقالهی دوم این بخش اما به بهمن محصص میپردازد که جلال از او به عنوانِ یک «رشتیِ ایتالیایی شده» یاد میکند و به بیان دیدگاههای خودش میپردازد.
بخش پنجم نیز در ادامهی نگاه انتقادی او اینبار [در مردمشناسی] که دارای چهارمقاله (سفری به شهر بادگیرها، گزارش هفتمین کنگره مردمشناسی، نگاهی به «طرز عمل مذهب در ایران» و مهرگان در مشهد اردهال) است و بیشتر سفرنامهاست تا مردمشناسی و میتوان از آن تصویر نسبیای از ایرانِ آن زمان داشته باشیم.
در بخش ششم و بخش آخر، [گوناگون] (دارای مقالههای مهاتما گاندی، چند کلمه با مشاطهها، مصاحبهای کوتاه)، در مقالهی نخست همانگونه که از نامش پیداست زندگینامهای از گاندی و کنشها و اندیشههای اوست و در مقالهی دوم این بخش، باز آغاز میکند به مقابله با «غربزدگی» و غربی شدنِ ایران، اینبار در بستر ظاهری شهرها، در دوران پهلوی که شاید با خود بگویید احتمالاً با انقلاب این پدیده خنثی شد ولی خواهید دید که شدت و گستردگی بیشتری داشته است...؛ و در مقالهی نهایی نیز مصاحبهای کوتاه.
البته گفتنیاست که مقالههای «ارزیابی شتابزده» احتمالا اگر در دوره و زمانهی ما بود هرگز به عنوان یک «مقالهی علمی» پذیرفته نمیشدند همان گونه که درمورد مردمشناسیاش هم داریم.
🟢 واحد فرهنگی و هنری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
#واحد_فرهنگی_هنری
#انجمن_اسلامی_دانشجویان_دانشگاه_گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶@Guilan_Info
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
👍6
اطلاعیه نخست هیات رئیسه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان:
«فراخوان اعلام کاندیداتوری»
داوطلبان شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان میتوانند از روز چهارشنبه ۱۹ بهمن تا نهایتا جمعه ۲۱ بهمن ماه، فرم خود را پر کرده و اعلام آمادگی نمایند.
لینک فرم:
https://surveyheart.com/form/63e2dbf49f2d7e5328b00af7
🔵 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
«فراخوان اعلام کاندیداتوری»
داوطلبان شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان میتوانند از روز چهارشنبه ۱۹ بهمن تا نهایتا جمعه ۲۱ بهمن ماه، فرم خود را پر کرده و اعلام آمادگی نمایند.
لینک فرم:
https://surveyheart.com/form/63e2dbf49f2d7e5328b00af7
🔵 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
Insta: instagram.com/anjomaneslamisug
🔶 @Gilan_student
🔶 @AnjomanEslamiSUG
😢4👍3👎1
سلام دوستان
چطورید؟
امیدواریم نور امید تو دلاتون روشن باشه.
🟡 خوابگاه باشید یا خونه، مهم نیست...
این هفته پنجشنبه ساعت ۲۱
دعوتید به #گبجا
یه دورهمی مجازی با همدانشگاهیاتون
تو بستر گوگل میت.
🔵 قراره از راه دور به هم نزدیکتر بشیم، تجاربمون رو انتقال بدیم و راجع به هر موضوع جذابی که ارزش به اشتراک گذاشتن داره، صحبت کنیم.
📍موضوع این هفته: رسوایی آرمانشهر
ارائه دهنده: محمد حاتمیخواه
خوشحال میشیم صدای گرمتونو بشنویم.
🔷 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
🫂 اخبار دانشگاه گیلان | روابط عمومی 🗣
🛗 گروه دانشجویان | رسانه انجمن اسلامی
چطورید؟
امیدواریم نور امید تو دلاتون روشن باشه.
🟡 خوابگاه باشید یا خونه، مهم نیست...
این هفته پنجشنبه ساعت ۲۱
دعوتید به #گبجا
یه دورهمی مجازی با همدانشگاهیاتون
تو بستر گوگل میت.
🔵 قراره از راه دور به هم نزدیکتر بشیم، تجاربمون رو انتقال بدیم و راجع به هر موضوع جذابی که ارزش به اشتراک گذاشتن داره، صحبت کنیم.
📍موضوع این هفته: رسوایی آرمانشهر
ارائه دهنده: محمد حاتمیخواه
خوشحال میشیم صدای گرمتونو بشنویم.
🔷 روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان
🫂 اخبار دانشگاه گیلان | روابط عمومی 🗣
🛗 گروه دانشجویان | رسانه انجمن اسلامی
👍8👎1