Telegram Web Link
ادامه از 👆🏼

فرسته‌ی ۴ از ۴



🔅 بخش دوم
🔻 در فصل هفتم، تِسِیی شخصیت‌پردازیِ خاص و بی‌سابقه‌ی اسکندرِ روایت‌شده در متن نِصحانا را تحلیل می‌کند که به مثابه‌ی یک شاه–پیامبر زاهد و پایه‌گذار امپراتوری روم و به عنوان یک عامل آخرت‌شناسانه تصویر شده است. نویسنده استدلال می‌کند که شخصیت آخرالزمانیِ مسیحیِ اسکندر در اثرِ سریانی‌زبان ریشه در تفسیر پیشگویی‌های کتابِ دانیال در بایبل عبری دارد؛ این پیشگویی‌ها از سوی مسیحیان در شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری بیزانس برای قرار دادن شاهنشاهی و امپراتوری در چارچوب نقشه‌ی خدا برای رستگاری انسان رواج پیدا کرده است.

🔻 در فصل هشتم کتاب، نویسنده ایدئولوژی آخرالزمانیِ ارائه‌شده در نصحانا و ارتباط آن ایدئولوژی با احساسات موافق و مخالف امپراتوری روم در ادبیات پیشینِ موضوع را بررسی می‌کند. تِسِیی در این فصل بر تأکید بی‌سابقه‌ی نویسنده‌ی سریانی بر نقش آخرت‌شناسانه‌ی امپراتوری روم و مفهوم‌بندی نوآورانه‌ی بیزانس به عنوان پادشاهی که از پیش برای تأسیس یک امپراتوری مسیحی معین شده تا مقدمات ظهور مسیح را فراهم کند، تمرکز می‌کند.

🔻 در فصل نهم، تِسِیی بخش نخستِ دعای اسکندر در آغاز متن سریانی را تحلیل می‌کند و همچنین توجه خاصی بر درون‌مایه‌ی شاخ‌های اسکندر (قَرنَین) در نصحانا دارد. بر خلاف مسیحیان در دورانِ باستانِ متأخر، که معمولاً مخالف این نمادگرایی‌اند، نویسنده‌ی نصحانا این تصویر از اسکندر شاخدار را به تصویری مسیحی تبدیل می‌کند.

🔻 در فصل دهم، نویسنده به بخش دوم دعای اسکندر، و به‌طور خاص تسلیم تاج‌وتخت شاهانه به مثابه‌ی یک عمل مناسبتی که باید پیش از بازگشت مسیح انجام شود، می‌پردازد. تِسِیی در این فصل این درون‌مایه را با افسانه‌ی معروف آخرین پادشاه رومی مربوط می‌کند و این بخش از متن نصحانا را با بخش‌هایی از دیگر متون آخرالزمانی مقایسه‌ می‌کند. او استدلال می‌کند که نصحانا شامل نخستین نسخه‌ی ثبت‌شده‌ی افسانه‌ی آخرین پادشاه روم است.


🔅 چیزی که تِسِیی در این کتاب بیشتر بر آن تمرکز می‌کند، توجه به جنبه‌های کمتر‌شناخته‌شده‌ی بحث‌های سیاسی در سده‌ی ششم میلادی در جغرافیای خاورنزدیک است. او نشان می‌دهد که برخلاف برداشت‌های کنونی، نویسنده‌ی متن نصحانا نه تنها حامی امپراتوری بیزانس نبوده، بلکه منتقد او و سیاست‌هایش نیز بوده است. در واقع نویسنده‌ی نِصحانا با ترسیم شخصیتی افسانه‌ای و داستانی از اسکندر به مثابه‌ی قهرمانی آرمانی، سعی در ساخت یک الگو برای مقایسه با امپراتور ژوستینییَن و انتقاد از سیاست‌های او دارد. از این لحاظ، این کتاب رویکرد جدیدی به برخی از جنبه‌های سیاسی در امپراتوری بیزانس را مطرح می‌کند که پیش از این پژوهش به حاشیه رفته‌بودند. تِسِیی برخلاف مطالعات پیشینش به بحث نفوذ متن نصحانا در داستان ذوالقرنین در قرآن و اهمیت این متن برای ظهور متن قرآنی نمی‌پردازد، بلکه بیشتر بر متن سریانی و پِیآمدهای تاریخی آن در میانه‌ی سده‌ی ششم میلادی تمرکز می‌کند.


📗 برای ارجاع به این کتاب می‌توانید از عبارت زیر استفاده کنید:
Tesei, Tommaso. The Syriac Legend of Alexander’s Gate: Apocalypticism at the Crossroads of Byzantium and Iran. Oxford: Oxford University Press, 2023.

🔗 پانویس‌ها:
[1] Nöldeke, Theodor. “Beiträge zur Geschichte des Alexanderromans,” Denkschriften derKaiserlichen Akademie der Wissenschaften in Wien, philosophisch-historische Klasse, 38, 1890.
[2] van Bladel, Kevin. The Alexander Legend in the Qur’ān 18:83-102”, G. S. Reynolds, ed., The Qur’ān in Its Historical Context, Routledge, New York, 2007, 175-203.
[3] Tesei, Tommaso. “The prophecy of Du-l-Qarnayn (Q 18:83-102) and the Origins of the Quranic Corpus”, Miscellanea Arabica 2013–2014: 273-90.
[4] Imitatio Alexandri

#قرآن #قرآن‌پژوهی #زیرمتن #سریانی #نصحانا #اسکندر #افسانه‌ی_سریانی_سد_اسکندر #ذوالقرنین
#Quran #Quranic_Studies #Subtext #Hypotext #Syriac #Neshana #Alexander #The_Syriac__Legend_Of_Alexanders_Gate #Dhu_alQarnayn

🖋 کوثر میررضی
@anqanotes
Forwarded from فرهاد شفتی
🍃 گبریل رینولدز استاد دانشگاه نتردام در مطالعات ادیان است و نوشتارها و گفتارهای متعددی در مطالعات تطبیقی در قرآن و متون بایبلی منتشر کرده است. او در کانال یوتیوب خود با عنوان Exploring the Qur'an and the Bible با پژوهشگران مختلف در زمینه‌ی موضوعات مربوط به متن، تفسیر، و تاریخ قرآن و تورات و انجیل مصاحبه می‌کند.
این مصاحبه درباره‌ی سنگسار و حجاب از منظر قرآنی و نیز رویکرد تفسیری حمیدالدین فراهی و شاگردانش به این احکام است. 👇
🔍 وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ؛ ܘܠܐ ܩܛܠܘܗܝ ܘܠܐ ܨܠܒܘܗܝ ܐܠܐ ܡܬܕܡܝܘ ܐܬܕܡܝ ܠܗܘܢ

متن‌پژوهی

📌 ترجمه‌‌های سریانی قرآن، و نگاهی بر ترجمه‌ی سریانی آیه‌ی ۱۵۷ سوره‌ی النساء در ردّیه‌ی دیونیسیوس برصلیبی بر تازیان

🖋 یادداشت‌های دین‌پژوهان: سجاد امیری باوندپور


فرسته‌ی ۱ از ۲


🔻 از آنجاییکه مسیحیان سریانی‌زبان (هر سه کلیسای شرق، یعقوبی، و ملکایی) پس از ظهور تازیانِ مسلمان همواره بخشی از زیردستانِ خلافتِ اسلامی بودند، ردّیه‌نویسی بر مسلمانان هیچ‌گاه در ادبیات غنیِ سریانی تبدیل به سبکی محبوب و رایج نشد؛ به گونه‌ای که تا سده‌ی چهاردهم میلادی کمتر از هشت نویسنده‌ی سریانی دست به چنین کاری بردند.

🔻 در میان ردّیه‌های سریانی بر اسلام، نقل قول‌های مستقیم از متن قرآن نادر است و تنها در آثار سه نویسنده‌ی سریانی شاهد چنین نقل‌قول‌هایی هستیم:
۱. تیموتی اول، جاثلیق کلیسای شرق (۷۲۷ تا ۸۲۳ میلادی)؛
۲. دیونیسیوس برصلیبی (وفات ۱۱۷۱ میلادی)؛ و
۳. گریگوری ابوالفرج ابن‌عبری (۱۲۲۶ تا ۱۲۸۶ میلادی).

🔻 در این میان، ردّیه‌ی دیونیسیوس برصلیبی، اسقف یعقوبی کلیسای شهر آمِد میان سال‌های ۱۱۶۶ تا ۱۱۷۱ میلادی، طولانی‌ترین و جامع‌ترین اثر سریانی در نوع خود است. این ردّیه در ۳۰ فصل و سه بخش اصلی تحریر شده است. در بخش اول گزارشی از ظهور محمد، گسترش اسلام، و فرقه‌های مسلمانان ارائه شده است و در کنار آن برخی اعتراضاتی که مسلمانان در برابر مسیحیان مطرح ساخته بودند به همراه پاسخ‌های مقتضی ارائه شده است. در بخش دوم پاسخ‌های مفصل‌تری در برابر اعتراض‌های مسلمانان علیه مسیحیت بیان می‌شود. اما بخش سوم شامل نقل قول‌هایی مستقیم از قرآن است که به زبان سریانی ترجمه شده است.

🔻 مشخص نیست که مترجم این آیات از عربی به سریانی شخص دیونیسیوس بوده است یا او خود از ترجمه‌های از پیش موجود بهره برده است؟ مینگانا، بر اساس برخی انحرافات موجود در ترجمه‌ی برخی آیات نسبت به اصل عربی، این فرضیه را مطرح ساخت که دیونیسیوس از یک ترجمه‌ی سریانی عتیق استفاده کرده است که این ترجمه پیش از ارائه‌ی نسخه‌ی استاندارد قرآن در زمان عبدالملک، یعنی بسیار نزدیک به زمان ظهور اسلام، انجام شده است.

🔻 نظر مینگانا امروزه از سوی محققان رد شده است و حتی نظر رایج بر این است که در سده‌های میانی هیچ‌گاه ترجمه‌ای کامل از قرآن به زبان سریانی وجود نداشته است. با این حال همچنان می‌توان این نکته را مد نظر داشت که دیونیسیوس این ترجمه‌ها را از ردّیه‌های سریانی قدیمی‌تری نقل کرده است که امروزه باقی نمانده‌اند.

🔻 در فصل‌های ۲۵ تا ۳۰ از کتاب دیونیسیوس ترجمه‌های سریانی از برخی آیات قرآن نقل شده است که ما در اینجا تنها به یک نمونه از فصل ۲۹ کتاب (یعنی آیات ۱۵۷ تا ۱۵۹ سوره‌ی النساء) می‌پردازیم، چراکه این بخش از سوره‌ی النساء در خصوص تصلیب عیسی‌مسیح همواره برای محققان و مفسران قرآنی پرسش‌برانگیز بوده است. ترجمه‌ی سریانیِ موجود در کتاب دیونیسیوس می‌تواند به ما درک جالبی از چگونگی فهم متن عربی از سوی ناظران مسیحی سریانی‌زبان از این بخش ارائه کند.

📖 متن قرآنی سوره‌ی النساء:
وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا ﴿۱۵۷﴾ بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿۱۵۸﴾ وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا ﴿۱۵۹﴾

📖 متن سریانی:
ܘܒܣܘܪܗ ܢܫܐ ܐܡܪܝܢ ܝܘܕܝܐ ܕܩܛܠܢܢ ܠܡܫܝܚܐ ܥܝܣܐ ܒܪ ܡܪܝܡ ܫܠܚܝܗ ܕܐܠܗܐ. ܘܠܐ ܩܛܠܘܗܝ ܘܠܐ ܨܠܒܘܗܝ ܐܠܐ ܡܬܕܡܝܘ ܐܬܕܡܝ ܠܗܘܢ ܗܟܢܐ ܘܐܝܠܝܢ ܕܐܬܚܪܝܘ ܒܫܪܒܗ ܐܝܬܝܗܘܢ ܒܦܘܠܓܐ. ܒܪܡ ܐܣܩܗ ܐܠܗܐ ܠܘܬܗ. ܘܐܠܗܐ ܐܝܬܘ ܪܡܐ ܘ ܚܟܝܡܐ. ܘܠܝܬ ܡܢ ܐܚܝܕܝ ܟܬܒܐ ܕܠܐܡܗܝܡܢ ܒܡܫܝܚܐ ܩܕܡ ܕܢܡܘܬ ܘܒܝܘܡܐ ܕܩܝܡܬܐ ܗܘܐ ܥܠܝܗܘܢ ܣܗܕܐ (بر اساس خوانش نگارنده از نسخه‌ی‌خطی سریانی شماره‌ی ۹/۶۸ در مجموعه‌ی کلیسای کاتولیک سریانی حلب، برگه‌ی ۷۱).

📖 ترجمه‌ی فارسی متن سریانی: و در سوره‌ی زَنان یهودیان می‌گویند که مسیح عیسا پسر مریم، رسول خدا را <ما> کُشتیم. و <آنها> او را نکشتند و مصلوب نکردند بلکه این‌گونه بر آنها تظاهر شد. و کسانی که در داستان او اختلاف کردند در تردیدند. اما خداوند او را نزد خود بالا برد و خداوند توانا و حکیم است. و هیچ یک از اهل کتب نیست که قبل از مرگ به مسیح ایمان نیاورد و در روز قیامت <مسیح> بر آنان گواه خواهد بود (ترجمه از نگارنده).

ادامه در 👇🏼
@anqanotes
ادامه از 👆🏼

فرسته‌ی ۲ از ۲


🔻 صورت فعلی مجهول ܐܬܕܡܝ از ریشه‌ی ܕܡܝ در معنای «شبیه شدن» و «تظاهر کردن» است. معنای دوم برای ما مهم است.

🔻 یعنی نمودن چیزی بی آنکه واقعی یا حقیقی باشد. به عنوان مثال در پشیطتای عهد جدید (انجیل لوقا؛ ۲۰:۲۰) چنین آمده است:
«ܘܫܕܪܘ ܠܘܬܗ ܓܫܘܫܐ ܕܡܬܕܡܝܢ ܒܙܕܝܩܐ ܕܢܐܚܕܘܢܝܗܝ ܒܡܠܬܐ ܘܢܫܠܡܘܢܝܗܝ ܠܕܝܢܐ ܘܠܫܘܠܛܢܗ ܕܗܓܡܘܢܐ:
و جاسوسانی که به راست‌گویی تظاهر می‌کردند نزد او فرستادند تا او را به سخن آورده و <سپس> او را به قضاوت و سلطۀ حاکم تسلیم کنند».

🔻 کتاب ردّیه‌ی دیونیسیوس (به‌خصوص بخش سوم آن) با وجود اهمیت فراوانی که در مطالعات قرآنی دارد همچنان آنگونه که باید مورد توجه محققان قرار نگرفته است. هدف از این یادداشت کوتاه تنها اشاره‌ای به این متن و اهمیت آن با استفاده از یک نمونه‌ی موردی بود. امید که در آینده فرصتی فراهم باشد تا به شکلی مفصل‌تر به این اثر پرداخته شود.


📗 مراجع و مطالعات بیشتر
🔗 برای مروری بر ردّیه‌های سریانی بر اسلام بنگرید به:
Griffith, S., “Disputes with Muslims in Syriac Christian Texts: From Patriarch John (d. 648) to Bar Hebraeus (d. 1286),” in Religionsgespräche im Mittelalter, ed. Bernard Lewis and Friedrich Niewöhner (Wiesbaden: Otto Harrassowitz, 19), 1992, 251-273.

🔗 برای نقل‌قول‌های تیموتی اول از قرآن بنگرید به:
Schilling, A., “Der Koran des Katholikos-Patriarchen: Eine synoptische Analyse der sowohl in Timotheos’ I. Dialog mit al-Mahdī als auch in Dionysios bar Ṣalīḇī’s “Disput gegen die Nation der Araber” zitierten Koranverse',” in Griechische Philosophie und Wissenschaft bei den Ostsyrern: Zum Gedenken an Mār Addai Scher (1867–1915), ed Matthias Perkams and Alexander M. Schilling (Berlin: Walter de Gruyter), 2020, 135-156.

🔗 برای نقل قول‌های ابن عبری از قرآن بنگرید به:
Nau, F., “Deux textes de Bar Hébraeus sur Mahomet et le Qoran,” JA 210, 1927: 311-329

🔗 برای نخستین معرفی ردّیه‌ی دیونیسیوس برصلیبی بر تازیان نزد محققان بنگرید به:
Mingana, A.,“An Ancient Syriac Translation of the Ḳurʾan Exhibiting New Verses and Variants,” Bulletin of the John Rylands library 9/1, 1925, 188-235.

🔗 برای تصحیح متن سریانی و ترجمه‌ی انگلیسی ردّیه‌ی دیونیسیوس بر تازیان بنگرید به:
Amar, J., Dionysius Bar Ṣalībī. A Response to the Arabs. CSCO, 614-615; Scri. Syri, 238-239. Leuven: Peeters, 2005.

🔗 برای درکی انتقادی از اهمیت نقل قول‌های دیونیسیوس از قرآن بنگرید به:
Jacobs, B., Syriac Testimonies against the Muslims: The Qurʾānic and Extra-Qurʾānic Quotations in Dionysius bar Ṣalībī’s Disputation against the Arabs. Unpubl. doctoral diss. KU Leuven, 2021.

🔗 برای اهمیت آیه ۱۵۷ از سوره‌ی النساء در قرآن‌پژوهی و سنّت تفسیری مسلمانان بنگرید به دو نوابخش از مجموعه‌ی مستند «عیسی و اسلام»:
نوابخش ۱
نوابخش ۲


#قرآن #قرآن‌پژوهی #متن‌پژوهی #عربی #سریانی #ترجمه #ردیه‌نویسی
#Quran #Quranic_Studies #Philology #Arabic #Syriac #Translation #Refutation #Polemics


🖋 یادداشت‌های دین‌پژوهان | سجاد امیری باوندپور

@anqanotes
Forwarded from دورنما
▪️خیلی دور، خیلی نزدیک
گفت‌وگو با پژوهشگران ایرانیِ خارج از مرزها
به میزبانیِ زهیر میرکریمی (ملبورن)

🔹 نشست نهم
سلف‌گرایی شیعی در ایران
با حضور محمد فضل‌هاشمی

🔻پنج‌شنبه ۱۴ دی / ۴ ژانویه
ساعت ۲۱ تهران / ۱۸:۳۰ اروپای مرکزی/ ۴:۳۰ آدینۀ ملبورن

✔️ در صفحۀ اینستاگرام دورنما:
https://www.instagram.com/doornamaaa/

#خیلی_دور_خیلی_نزدیک
#محمد_فضل‌هاشمی
#سلف‌گرایی_شیعی
#اصلاحات_شیعی
#دورنما_ببینیم
#با_دورنما_بمانیم

@doornamaa
Forwarded from دورنما
#خیلی_دور_خیلی_نزدیک (۹)

▪️ سلف‌گرایی شیعی در ایران
      گفت‌وگو با #محمد_فضل‌هاشمی
 
🔹محمد فضل‌هاشمی (متولد ۱۳۴۰، تهران) در ۱۹۷۷، در شانزده سالگی، به سوئد رفت و در ۱۹۹۴ از رسالۀ دکتری‌اش با موضوع اندیشۀ سیاسی غزالی در دانشگاه اومئو دفاع کرد. او تا ۲۰۱۲ استاد تاریخ اندیشه‌ها در این دانشگاه بود و در حال حاضر استاد الهیات و فلسفۀ اسلامی در دانشگاه اوپسالا است. فضل‌هاشمی در طی سی سال گذشته ده‌ها کتاب و مقاله به زبان‌های سوئدی و انگلیسی دربارۀ اندیشۀ دینی‌ و ‌سیاسی در اسلام و جوامع مسلمان منتشر کرده است. بخش مهمی از پژوهش‌های اخیر او به بررسی تحولات ‌سیاسی‌ـ‌مذهبی در ایران معاصر اختصاص دارد.

🔹فضل‌هاشمی ساکن استکهلم است و در نهمین نشست «خیلی دور، خیلی نزدیک» به پرسش‌های دورنما دربارۀ مفهوم سلف‌گرایی و مصادیق آن، سلف‌گرایان شیعی در ایران، شریعت سنگلجی و میراث فکری او، و نسبت اندیشۀ سنگلجی با تحولات سیاسی ـ مذهبی ایران معاصر پاسخ خواهد داد. میزبان گفت‌وگو زهیر میرکریمی، دین‌پژوهِ ساکن ملبورن، است.

Photo Credit: Mikael Wallerstedt

#دورنما_ببینیم
#مطالعات_آکادمیک_اسلام
#رسانۀ_مستقل_اسلام‌پژوهی

@doornamaa
🔍 کوثر: از اسطوره تا سوره‌ [فرسته‌ی یکم]

متن‌پژوهی | زیرمتن‌های متون مقدس

📌 «کوثر» در نوشتارگان کهن و اسطوره‌‌های اوگاریتی


🔻 کوثر [Kothar / Kawthar] یا به تعبیر دیگر کوثر-و-خَسیس [Kôṯaru-wa-Ḫasisu / kṯr w ḫss] (که این نام اخیر نام‌خدایی است که احتمالاً از ترکیب نام دو خدا ایجاد شده است و معنایش «ماهر و خردمند» است) در مجموعه‌ی خدایانِ اوگاریتی در غربِ شام (سواحل سوریه‌ی کنونی با مدیترانه) خدای صنعتگر و صنعتگرِ خدایان بوده است. کوثر خدای جادو و فنون است: او به بَعل پیشنهاد ساختن پنجره‌ای در کاخ آسمانی‌اش را می‌دهد و برای خدایی دیگر کمان می‌سازد تا در جنگ بر خدای دریا پیروز شود.

🔻 زبان اوگاریتی امروزه یکی از زبان‌های شاخه‌ی شمال‌غربیِ زبان‌های سامیِ شناخته می‌شود که در اواخرِ هزاره‌ی دوم پیش از میلاد عیسی در غرب سوریه‌ی امروزی به آن گویش می‌شده است و با خط میخی نوشته می‌شده است. در صد سال گذشته بیش از ۱۵۰۰ متن و لوح‌نبشته از متون اوگاریتی به خط میخی کشف شده‌اند. زبان اوگاریتی همچون اکثر زبان‌های سامی بر پایه‌ی حروف ابجد بنا شده است و ریشه‌های سه‌حرفی برای افعال در آن بسیار معمول است. «ک-ث-ر» یکی از آنهاست که به معنای مهارت و فن‌آوری و صنعتگری است (و نه «خیر و برکت»).

🔻 کشف این متون تأثیر قابل‌توجهی بر مطالعات متون مقدس یهودی داشت، زیرا ارتباط فرهنگی و زیرمتن‌های اوگاریتی بایبل عبری را آشکار ساخت و خاستگاه‌های کنعانی آن متون را بیش از پیش نشان داد. به طریقی مشابه، ریشه‌یابی «کوثر» که از واژه‌های تک‌آمد قرآنی است در متون و روایت‌های اوگاریتی می‌تواند معنای این واژه و دلالت‌های عبارت‌های موجود در سوره‌ی هم‌نامش در قرآن را دقیق‌تر کند.

🔻 در متن موسوم به «چرخه‌ی بَعل، Ba'al Cycle»، بَعل که خدای قدرتمند و برتر است از کوثر که خدای خدمتگذار و صنعتگر است می‌خواهد که قصری برایش در آسمان و میان ابرها بسازد. کوثر پیشنهاد می‌دهد که بَعل پنچره‌ای نیز در میانه‌ی ابرها برای قصرش بسازد تا صدایش به زمینیان برسد. بَعل در ابتدا نمی‌پذیرد، اما پس از مدتی به پیشنهادِ کوثر متمایل می‌شود.

📖 ترجمه‌ای فارسی از بخشی از گفت‌وگوی میان بَعل و کوثر را در زیر می‌آورم که هر خط از عبارت اوگاریتی در یک سطر آمده است:

بَعل به خانه‌[اش] وارد شد؛
و بَعلِ دلاور به سخن آمد:
"من نصب خواهم کرد، ای کوثر، فرزندِ دریا،
ای کوثر، فرزندِ هم‌ریزیِ آب‌ها،
بگذار روزنه‌ای در خانه گشوده شود،
پنجره‌ای در میانه‌ی قصر،
بگذار شکافی در میان ابرها گشوده شود."
کوثر-و-خَسیس
خندید؛
صدای خود را بلند کرد و فریاد زد:
"من به درستی به تو، ای بَعلِ دلاور، گفتم:
[که] ای بَعل، تو به پیشنهادِ من باز خواهی گشت."
روزنه‌ای در خانه باز شد،
پنجره‌ای در میانه‌ی قصر،
بَعل شکافی در میانِ ابرها باز کرد،
بَعل صدای مقدس‌اش را به گوش رساند؛
بَعل دوباره حرف‌هایی که از لب‌هایش برمی‌آمدند را تکرار کرد؛
صدای مقدس‌اش دنیا را فراگرفت،
با صدایش دنیا لرزید،
کوه‌های کهن [از ترس] لرزیدند،
تپه‌های زمین متزلزل شدند.

[مقایسه کنید با قرآن، الرّعد<۱۳>:۳۱: وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ...]


📗 برای دسترسی به متون اوگاریتی درباره‌ی کوثر بنگرید به:
M. Dietrich, O. Loretz, J. Sanmartín (Eds.). Die keilalphabetischen Texte aus Ugarit. Third enlarged edition. Münster: Ugarit-Verlag, 2013.

📗 برای دسترسی به ترجمه‌ی انگلیسی متون اوگاریتی و گفت‌وگوی بَعل و کوثر بنگرید به:
M. Smith, W. Pitard. The Ugaritic Baal Cycle. Volume II. Introduction with Text, Translations and Commentary of KTU 1.3-1.4. Leiden: Brill, 2009, p. 84.

#متن‌پژوهی #قرآن‌پژوهی #زیرمتن #اوگاریتی #خط‌میخی #کوثر
#Philology #Quranic_Studies #Sub_Text #Ugaritic #Cuneiform #Kothar #Kawthar

🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

در روزهای آینده ادامه دارد...
🔍 کوثر: از اسطوره تا سوره‌ [فرسته‌ی دوم]

متن‌پژوهی | زیرمتن‌های متون مقدس

📌 «کوثر» در نوشتارگان یونانی و سنگ‌نبشته‌های عربستانی پیشااسلامی


🔻در فرسته‌ی پیشین از خاستگاه اوگاریتی واژه‌ی کوثر به‌منزله‌ی خدایی دون‌پایه در مجموعه‌ی خدایان اوگاریتی و کنعانی نوشتم که صنعتگر خدایان بوده است. کوثر ماهر و خردمند است (کوثر-و-خسیس)، فرزندِ دریاست، و فرزندِ هم‌ریزی آب‌هاست. این دو عبارت اخیر —که نقش «آب» و «جریان آب» و «هم‌ریزی آب‌ها» را پررنگ می‌کنند— در فهم تفسیرهایی که مسلمانان از سوره‌ی کوثر و واژه‌ی کوثر در همان سده‌های آغازین ظهور اسلام ارائه داده‌اند بسیار راه‌گشاست.

🔻 واژه‌ی کوثر را پس از متون اوگاریتی و کنعانی می‌توان در متون سُریانی، یونانی، و زبان‌های عربستانیِ پیشااسلامی ردیابی کرد. خوآن کول (Juan Cole) در مقاله‌ای با عنوان «چوبه‌ی کوثر، سپرِ هِفِیْستوس: الکوثر در سوره‌ی ۱۰۸ قرآن به‌مثابه‌ی اختلاطی در باستان متاخر» که در گردهم‌آیی مجازی سالیانه‌ی جمعیت بین‌المللی مطالعات قرآنی (IQSA) در سال ۲۰۲۰ ارائه کرد نه فقط حضور این واژه در نوشتارگان یونانی و پیشااسلامی را نشان داد بلکه مدعی شد که این واژه‌ی تک‌آمد (لفظِ فرید) در قرآن خاستگاهی غیر از ریشه‌ی اوگاریتی آن نمی‌تواند داشته باشد. او همچنین ادعا می‌کند که مفسران مسلمان در نخستین سده‌های ظهور اسلام از ریشه‌های اوگاریتی این واژه و ارتباط روایت اسطوره‌ای‌ آن با «آب» آگاهی داشته‌اند. از همین روست که کوثر در تفاسیر اسلامی بعضاً به رود یا جریان آب یا حوضی در بهشت برگردانده شده است. خوآن کول همچنین مدعی می‌شود که معنای «خیر کثیر» برای واژه‌ی کوثر که در بعضی از تفاسیر اسلامی دیده می‌شود در سیاق عبارات سوره‌ی کوثر هیچ وجهی ندارد.

🔻 ترجمه‌ی فارسیِ چکیده‌ی مقاله‌ی خوآن کول را در زیر می‌آورم:
📖 این مقاله استدلال می‌کند که اصطلاح «الکوثر» در سوره‌ی کوثر<۱۰۸> از قرآن در شخصیتی از فرهنگ سامیِ غربی یعنی شخصیتِ «کوثر و خسیس» —که خدای صنعتگر و یاور بعل در چرخه‌های حماسی اوگاریتی است— ریشه دارد. در پیروی از نظریه‌های ویلیام اَلبرایت (William Foxwell Albright) و جان بروان (John Pairman Brown)، این مقاله استدلال می‌کند که این نام —یعنی «کوثر»— اصطلاحی مشهور و ضرب‌المثل‌گونه شده است و به معنای چیزی مانند «کمک الهی» یا «پایمردی» است.
📖 فیلونِ بیبلوسی در سده‌ی یکم میلادی گفت که اهالیِ شام که در فرهنگ هلنیستی می‌زیستند «کوثر» را همان «هِفِیْستوس» می‌دانستند [هِفِیْستوس نام خدایی از خدایان یونانی است که ایزد صنعتگری است]. این نام —یعنی «کوثر»— بر روی سنگ قبری منسوب به سده‌ی سوم میلادی در شام/سوریه که در نزدیکی حَماة یافت شده است وجود دارد که از «کوثر پسرِ باسوس» (βασσου Χαuθαρ) نام می‌برد.
📖 اختلاط و ادغامِ «کوثر» و «هِفِیْستوس» در فرهنگ خاور نزدیک به دلیل آنچه ممکن است در مورد دلالت‌های ضمنی واژه‌ی «کوثر» به ما بگوید نیز مورد توجه قرار گرفته است. به این مطلب اشاره شده است که یکی از آخرین نوافلاطونیانِ بی‌دین، داماسکیوسِ دمشقی (درگذشته به حدود سال ۵۵۰ میلادی) گفته است که در اندیشه‌ی اهالی شام، اولوموس —یا همان ابدیت— است که «کوثرِ (کوسوروسِ) فاتح» را به وجود می‌آورد.
📖 رودی پارت استدلال کرده است که ف-ت-ح در قرآن، به معنای واقعی کلمه به معنای «گشایش» است، در واقع باید به «موفقیت» ترجمه شود. از این رو، «فاتح» کسی است که موفقیت را به ارمغان می‌آورد. همچنین، احمد الجلاد نشان داده است که بخش‌هایی از حماسه‌ی بعل در کتیبه‌های عربی قدیم صفائی دیده می‌شود و بعل چهارمین خدای ذکر شده از نظر بسامدِ تکرار در آن سنگ‌نبشته‌ها بوده است، و این امر باعث می‌شود که کوثر برای مردمان عرب‌زبان به خوبی شناخته شده باشد.
📖 در نهایت، شباهتی میان حدیثی که یکی از نخستین مفسران مسلمان، مُقاتل بن سلیمان، که کوثر را به عنوان رودخانه‌ای در بهشت نشان می‌دهد و عناصر چرخه‌ی بعل را نشان می‌دهد که کوثر در حال ساخت پنجره‌ی کاخی برای بعل است که از طریق آن جریانی از آبِ باران از آسمان به زمین می‌ریزد. در مقابل، می‌توان نشان داد که روایت منسوب به ابن عباس که کوثر را خیر یا «خیر کثیر» می‌داند در سیاق این سوره معنا ندارد. افزون بر این، تنها همزادِ سامی برای ریشه‌ی ک-ث-ر عربی ریشه‌ی اوگاریتیِ آن است، که در آن زبان به معنای «خوب» یا «فراوانی» نیست، بلکه به معنای «ماهر» است. به همین دلیل است که آن را برای خدای صنعتگر به کار می‌بردند.


#متن‌پژوهی #قرآن‌پژوهی #زیرمتن #یونانی #سنگ‌نبشته #کوثر #هفیستوس
#Philology #Quranic_Studies #Sub_Text #Greek #Inscription #Kothar #Kawthar #Hephaestus

🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

در روزهای آینده ادامه دارد...
Forwarded from دورنما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خیلی_دور_خیلی_نزدیک (۹)

🔹الهیات دانشگاهی و عبور از ملاحظات فرهنگی و سیاسی

فضل‌هاشمی در این ویدئو دربارۀ تأسیس رشتۀ «الهیات دانشگاهی» در دانشگاه اوپسالا توضیح می‌دهد که رشته‌ای متفاوت با الهیات درون‌دینی و مبتنی بر اصول علمی است و پژوهش‌های آن سه مرحلۀ توصیف، توضیح و نقد را دربردارد. او به‌عنوان نمونه‌ای از این نوع پژوهش‌ها به مقالۀ خودش در باب اکوتئولوژی اسلامی اشاره می‌کند که در آن دیدگاه‌های حسین نصر دربارۀ محیط زیست از نگاه اسلام را از منظری واقع‌گرایانه به چالش کشیده است. فضل‌هاشمی در پاسخ به پرسش زهیر میرکریمی دربارۀ رعایت یا عدم رعایت «ملاحظات فرهنگی و سیاسی» (Political Correctness) در رشتۀ الهیات دانشگاهی، تأکید می‌کند که در این رشته رویکرد نقادانه اولویت دارد و چنین ملاحظاتی کنار گذاشته می‌شوند. ‌

✔️ ویدئوی کامل گفت‌وگو در آپارات | یوتوب

#محمد_فضل‌هاشمی
#الهیات_دانشگاهی
#دانشگاه_اوپسالا
#مطالعات_آکادمیک_اسلام
#دورنما_ببینیم

@doornamaa
🔍 کتابِ مستطابِ گاو: برگی نو در مطالعاتِ نسخه‌شناختیِ متونِ قرآنیِ آغازین

تازه‌های نشر | معرفی کتاب در ۸ فرسته

📕 تصویر جلد «کتابِ گاو: یک مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» تصحیح مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم

🖋 کوثر میررضی
@anqanotes
🔍 کتابِ مستطابِ گاو: برگی نو در مطالعاتِ نسخه‌شناختیِ متونِ قرآنیِ آغازین

تازه‌های نشر | معرفی کتاب

📌 معرفی کتاب «کتابِ گاو: یک مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» تصحیح مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم

📜 فرسته‌ی ۱ از ۸: شاهدی دیگر بر فرآیند پیچیده‌ی تدوین قرآن


🔻 اثر «کتاب گاو: مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» با تصحیحِ مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم در اکتبر سال ۲۰۲۳ میلادی از سوی انتشارات بریل، در مجموعه‌ی اَسناد قرآنی که فرانسوا دِروش، میشائیل مارکس، اَنگِلیکا نُیوِرت، و کریستییَن ژولییَن روبَن سرویراستاران آن‌اند، منتشر شده است.

🔻 همان‌طور که از عنوان کتاب برمی‌آید، این اثر یک نسخه از معدود نسخه‌های خطی قرآن است که بر روی پاپیروس نگارش شده و تنها شامل یک سوره از قرآنِ کنونی است: سوره‌ی بقرة. معمولاً نسخه‌های خطی قرآن، به منظور ایجادِ ماندگاری زیاد، بر روی قطعه‌های پوست نوشته می‌شدند که در آن زمان محصولی گران‌قیمت بوده است؛ و بر اساس همین نیاز به ماندگاری زیاد، بسیاری از پژوهشگران نگاشته‌شدنِ متن قرآن بر روی پاپیروس را انکار می‌کردند، زیرا تصور می‌شده است که پاپیروس ماندگاری زیادی نداشته است.

🔻 کمیاب‌بودن قرآن‌های آغازین بر روی پاپیروس سبب استثنایی‌بودن جایگاه این نسخه نسبت به دیگر نسخه‌های قرآنیِ متقدم است. همچنین، این مطلب که نسخه‌ی حاضر شامل یک تک‌سوره از قرآن است اهمیت آن را دوچندان کرده‌ است.

🔻 این کتاب در میان منابع متنی متقدم نیز نشانه‌هایی دارد. در سده‌ی هشتم میلادی (برابر با سده‌ی دوم هجری)، یوحنّای دمشقی (John of Damascus)، متکلمِ مسیحی، به «کتاب گاو» در میان متونِ مذهبی مسلمانان اشاره کرده است. پاپیروس «پ. هامب. عرب ۶۸» نه‌فقط نشان‌دهنده‌ی نخستین نسخه‌ی خطی شناخته شده از بخشی از متنِ قرآنِ کنونی بر روی پاپیروس است، بلکه شاهدی تاریخی و عینی بر انتشار و گسترش مستقل سوره‌ی گاو (السورة البقرة) در اواخر، سده‌ی هفتم یا اوایل سده‌ی هشتم در مصر است: جایی که این نسخه یافت شده است.

🔻 کتابی که این فرسته‌ها به معرفی آن می‌پردازند نسخه‌ای کامل از نسخه‌ی خطی یافت شده بر روی پاپیروس را ارائه می‌کند و افزون بر آن دربردارنده‌ی پژوهشی فلسفی و تاریخی درباره‌ی این نسخه‌ی ارزشمند است. امروز و فردا، در هر روز چهار فرسته در معرفی این کتاب منتشر خواهند شد. در روز پایانی نسخه‌ی الکترونیکی کتاب در عنقاء بازنشر خواهد شد.

🔅 فرسته‌ی ۱ از ۸: شاهدی دیگر بر فرآیند پیچیده‌ی تدوین قرآن
🔅 فرسته‌ی ۲ از ۸: پیشینه‌ی مطالعات قرآنی بر اساس آثار نسخه‌شناختی
🔅 فرسته‌ی ۳ از ۸: اهمیت جغرافیایی، ویژگی‌های ظاهری، و رسم‌الخطِ نسخه
🔅 فرسته‌ی ۴ از ۸: تاریخ‌گذاریِ نسخه
🔅 فرسته‌ی ۵ از ۸: تفاوت‌ها و حذف‌‌های کتابِ گاو در مقایسه با مصحف قرآن عثمانی
🔅فرسته‌ی ۶ از ۸: تحلیلی از ماهیّتِ کتابِ گاو
🔅فرسته‌ی ۷ از ۸: پِی‌آمدهای کشف نسخه و تفاوت‌های آن با مصحف قرآن عثمانی
🔅فرسته‌ی ۸ از ۸: ترجمه‌ی مقدمه‌ی کتاب به قلم فِرانسوا دِروش



📗 برای ارجاع به این کتاب می‌توانید از عبارت زیر استفاده کنید:
Tillier, Mathieu, and Naïm Vanthieghem. The Book of the Cow: An Early Quranic Codex on Papyrus (P. Hamb. Arab. 68). Leiden: Brill, 2023.

#قرآن #قرآن‌پژوهی #نسخه‌خطی #مصحف #سوره_بقره #مصر #پاپیروس #تاریخ_کتابت_قرآن
#Quran #Quranic_Studies #Manuscript #Codex #The_Book_of_Cow #Egypt #Papyrus
#The_History_of_Canonization_of_the_Quran

🖋 کوثر میررضی
@anqanotes
ادامه در 👇
🔍 کتابِ مستطابِ گاو: برگی نو در مطالعاتِ نسخه‌شناختیِ متونِ قرآنیِ آغازین

تازه‌های نشر | معرفی کتاب

📌 معرفی کتاب «کتابِ گاو: یک مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» تصحیح مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم

📜 فرسته‌ی ۲ از ۸: پیشینه‌ی مطالعات قرآنی بر اساس آثار نسخه‌شناختی



🔻 در سال‌های اخیر کشف نسخه‌های خطی قرآنی که قدمت برخی از آنها به سده‌ی هفتم میلادی، یعنی چند دهه پس از دعوت محمد در غرب عربستان، برمی‌گردد جان تازه‌ای به حوزه‌ی مطالعات قرآنی بخشیده‌ است. نخستین بار فِرانسوا دِروش بررسی و تصحیح عمیقی درباره‌ی یکی از مصحف‌های آغازین، یعنی مصحف پاریس-پِتِرزبورگ، ارائه کرد. پس از آن، مصحف معروفِ صنعاء بود که ابتدا الیزابت پوین و گرد پوین آن را بررسی و مطالعه کردند، اما تصحیح این نسخه برای نخستین بار به دست بهنام صادقی و محسن گودرزی، و پس از آنها به دست اَسماء هلالی انجام گرفت. همچنین، الئونور کلارد نسخه‌ی خطی دیگری را تصحیح کرده که احتمالا در سده‌ی هشتم میلادی استنساخ شده بود.

🔻 افزون بر این تصحیح‌های پیشگامانه، میشائیل مارکس و همکارانش فهرست برخطی از نسخه های خطی قرآن را با عنوان پروژه « Corpus Coranicum» گردآوری و منتشر کرده‌اند که آکادمی علوم برلین-براندنبورگ میزبانِ بسترِ علمی و فنی آن است. با انجام این کار، آنها به تعداد زیادی از نسخه‌های خطی دیجیتالی دسترسی پیدا کرده‌اند و امکان کاوش گسترده در قرائت‌های مختلف را فراهم کرده‌اند که نوشتارگانِ اسلامی و عربی آنها را ثبت و ضبط کرده‌ بوده‌اند.

🔻 همچنین در یکی از تازه‌ترین پژوهش‌ها، مرتضی کریمی‌نیا، قرآن‌پژوه ایرانی، در سال ۲۰۲۳ میلادی، تصحیحی از یک مصحف آغازین ارائه کرده است که هم‌اکنون دربردارنده‌ی بخش‌های بسیار زیادی از قرآن عثمانی است. کریمی‌نیا این نسخه را «مصحف مشهد رضوی» نامیده است.

🔻 نسخه‌ی پاپیروسیِ «پ. هامب. عرب. ۶۸» در ادامه‌ی یافتن شواهد مادی دالِّ بر مسیرِ انتقال متنِ قرآن در آغازِ اسلام روزنه‌ی تازه‌ای به تاریخ کتابت و جمع قرآن می‌گشاید. این نسخه در اوایل سده‌ی بیستم میلادی به همراه ۱۳۴ قطعه پاپیروس و سند کاغذی عربی دیگر در مصر کشف شد و به مجموعه‌های هامبورگ آورده شد، جایی که برای مدت یک سده ناشناخته باقی ماند؛ تا زمانی که نعیم فنتیخم در سال ۲۰۱۱ میلادی آن را دوباره کشف کرد. در پاییز سال ۲۰۱۷ میلادی، متیو تیریر و نعیم فنتیخم بررسی و مطالعه‌ی این نسخه را آغاز کردند و نتایج اولیه‌ی پژوهش خود را در اوایل سال ۲۰۱۸ میلادی در دانشگاه آزاد برلین در هفتمین کنگره‌ی پاپیروس‌شناسیِ عربی که «جامعه‌ی بین‌المللی پاپیروس‌شناسی عربی» آن را با عنوان «اسناد و دست‌نوشته‌های جهان عربی-اسلامی» برگزار می‌کرد ارائه دادند. در خرداد همان سال، نتایج اولیه‌ی پژوهش را در کالج دوفرانس در پاریس در همایشی با عنوان «قرآن در تاریخ فرهنگی و اندیشگیِ فُسطاط میان سده‌های هفتم و دهم میلادی» که فرانسوا دِروش آن را ترتیب داده بود نیز ارائه کردند.

🔻منشاء دقیق پاپیروس‌های عربی و اسناد کاغذی هامبورگ که نسخه‌ی «پ. هامب. عرب. ۶۸» یکی از آنهاست هنوز مشخص نشده است. بررسی‌های دقیق نشان می‌دهند که بخش بزرگی از اسناد عربی موجود در مجموعه‌ی هامبورگ (دست‌کم ۲۰ سند) از شهرِ ادفو در مصر سرچشمه می‌گیرند؛ شهری در ۸۰۰ کیلومتریِ جنوب قاهره در ساحل رودِ نیل. این منشاء را می‌توان بر اساس ذکر این شهر در اسناد، داده‌های خاستگاه‌شناسانه، و صورت‌بندی و کاربرد واژگان، و بررسی‌های خط‌شناختی تشخیص داد. با توجه به اینکه تعداد زیادی از این اسناد از اِدفو برآمده‌اند، احتمال دارد که این نسخه‌ی خطی نیز با احتمال بالایی در آن شهر کشف شده باشد. منشاء دقیق آن هر چه باشد «پ. هامب. عرب. ۶۸» احتمالاً تنها نسخه‌ی خطیِ قرآنی است که تاکنون در محیطی روستایی کشف شده است.

🖋 کوثر میررضی
@anqanotes
ادامه در 👇
🔍 کتابِ مستطابِ گاو: برگی نو در مطالعاتِ نسخه‌شناختیِ متونِ قرآنیِ آغازین

تازه‌های نشر | معرفی کتاب

📌 معرفی کتاب «کتابِ گاو: یک مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» تصحیح مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم

📜 فرسته‌ی ۳ از ۸: اهمیت جغرافیایی، ویژگی‌های ظاهری، و رسم‌الخطِ نسخه



🔻 منابع اسلامی در مورد تاریخ جمع آوری قرآن و تدوین آن به شکل یک متن، و همچنین انتشار آن در سراسر سرزمین عربستان مطالبی نقل کرده‌اند. بر اساس مشهورترین روایت، مصحفِ عثمان به کوفه، بصره، و دمشق فرستاده شده اما به فُسطاط فرستاده نشد (شهری که عمرو بن العاص پس از فتح مصر در نزدیکی قاهره‌ی قدیم ساخت و مرکز فرماندهی مسلمانان در مصر شد و هم‌اکنون بخشی از شهر قاهره است). فقط یعقوبیِ مورخ است که ادعا می‌کند مصحف عثمان به دو استان دیگر در سرزمین‌های فتح‌شده نیز فرستاده شده بودند: مصر و جزیره (جزیره به سرزمین‌هایی از عراقِ عرب اشاره می‌کند که میان دو آبِ رودخانه‌های دجله و فرات واقع می‌شدند و از همین رو جزیره خوانده می‌شدند). بنابراین، تاریخ قرآن در مصر نسبت به مناطق دیگر بسیار کمتر شناخته شده‌ است. اطلاعات اندکی که در این زمینه وجود دارد مربوط به این فرض است که مصحف عبدالله بن عمرو بن العاص (میان سال‌های ۶۳ تا ۷۷ هجری) احتمالا به فُسطاط در مصر راه یافته است. به علاوه، روایت دیگری از ابن یونُس الصَّدَفی المِصری (درگذشت ۳۴۷ هجری) وجود دارد که ادعا می‌کند مصحفی را بررسی کرده که متعلق به حاکم مصر، عُقبة‌ بن‌ عامر‌ الجُهَنی (درگذشت ۵۸ هجری) بوده است.

🔻 سنت اسلامی از زمان فرمانروایی عبدالعزیز بن مروان نگاه دقیق‌تری به موضوع تاریخ قرآن در دره‌ی رود نیل در مصر دارد. در آن زمان حاکم عراق، حجّاج بن یوسف (درگذشت ۹۵ هجری) ظاهرا یک مصحف جدید به فُسطاط می‌فرستد. با این حال، اطلاعات بسیار اندکی درباره‌ی تاریخ انتشار قرآن در مصر در میان منابع اسلامی و نوشتارگان دیگر وجود دارد. از همین رو، نسخه‌ی «پ. هامب. عرب. ۶۸» و اطلاعات به‌دست‌آمده از آن سنگ بنایی در مطالعات نسخه‌شناسی قرآن در مصر خواهد بود. 

🔻 نسخه‌ی خطی «پ. هامب. عرب. ۶۸» کراسه‌ای (Quire) است شامل هفت برگ از پاپیروس تیره که بخشی از متن قرآن در تاریخ نامعلومی بر روی آن استنساخ شده است. هفت دو‌برگی (Bifolio) که در مجموع بیست و هشت صفحه می‌شوند، از نسخه‌ی اولیه بر جای مانده است. نسخه‌ی خطی شامل سوره‌ی بقره از قرآنِ کنونی است که به غیر از آیه‌های ۱ تا ۲۱ باقی سوره را در خود دارد. با توجه به فقدان ۲۱ آیه‌ی آغازینِ سوره، باید گفت این کراسه دست‌کم یک برگ بیش از تعداد برگه‌های برجای مانده‌ی کنونی داشته است که می‌توانسته ۲۱ آیه‌ی ابتدایی مفقود‌شده را در خود جای بدهد.

🔻 وجود حواشیِ خالی در قسمت بالا، پایین، و بیرونیِ متنِ نگاشته شده بر روی کاغذ پاپیروسی در این نسخه فرضِ نگارش نسخه پس از زمان عبدالملک را تقویت میکند؛ چراکه، بنابر نظر دِروش، نسخه‌هایی که با آن خطی نوشته می‌شده‌اند که امروزه با نام «خط حجازی» شناخته می‌شوند معمولاً فاقد حاشیه بوده‌اند و حواشی در نسخه‌ها پس از اصلاحاتِ حجاج بن یوسف در زمان خلیفه عبدالملک بن مروان ایجاد شد. با این حال نتایج دِروش ممکن است در مورد نسخه‌های خطی ثبت‌شده بر روی پاپیروس، به دلیل قابلیّتِ شکنندگی بالای آنها و عدم امکان حفظِ حواشی، صدق نکند.

🔻 این سوره به دستِ کاتبی باتجربه و با استفاده از قلمی نسبتاً خوب کتابت شده است. خط نسخه منظم و روان است و تضادی بین ضربِ‌قلم‌های قوی و ضعیف نشان می‌دهد. الف‌ها به‌طور کلی انحناء دارند و با زاویه ۱۵ تا ۲۵ درجه از حالت عمودی به سمت راست متمایل می‌شوند. بسیاری از ویژگی‌های این خط، به‌ویژه ظاهر باریک و متمایل‌به‌راستِ بسیاری از حروف، از ویژگی‌های «سبک حجازیِ سوم» است.

🖋 کوثر میررضی
@anqanotes
ادامه در 👇
🔍 کتابِ مستطابِ گاو: برگی نو در مطالعاتِ نسخه‌شناختیِ متونِ قرآنیِ آغازین

تازه‌های نشر | معرفی کتاب

📌 معرفی کتاب «کتابِ گاو: یک مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» تصحیح مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم

📜 فرسته‌ی ۴ از ۸: تاریخ‌گذاریِ نسخه



🔻 این نسخه‌ی خطی از تک سوره‌ی بقره به احتمال زیاد به دست یک مستنسخ از روی متنِ دیگر نوشته شده است، و نه در نتیجه‌ی مکتوب‌ساختنِ املایی که شفاهی خوانده می‌شده است. مقایسه‌ی روش نسخه‌نویسی و برخی عناصر تزیینی با گزارش‌های ثبت‌شده در آثار اسلامی به ما اجازه‌ می‌دهند تا فرضیه‌هایی درباره‌ی تاریخِ نگارشِ این نسخه ارائه کنیم.

🔻 بر طبق آنچه ابن ابی داوود سَجِستانی آورده است، شکل کلی حروف قرآنی تا پایان سده‌ی یکم هجری (سده‌ی هفتم میلادی) به شکلی ناقص باقی ماند. شیوه‌ی بسط دادن واژه‌هایی همچون «قٰل» و «کٰن» با الف‌ها و رسیدن به صورت «قال» و «کان» (که اساساً برای متمایزکردن آنها از واژه‌‌های «قُل» و «کُن») از زمان فرماندار عراق، عُبَیدالله بن زیاد (درگذشت ۶۷ هجری) آغاز شد. هیئت بَصری احتمالاً حدود سال‌های ۸۴ تا ۸۵ هجری به فرمان حجّاج بن یوسف و به رهبری حسن بَصری (درگذشت ۱۱۰ هجری) مسئول افزودن سربندها میان سوره‌ها و معرفی نقطه‌های تمایزبخش به درون متن قرآن بوده است. نقطه‌ها از میانه‌‌های سده‌ی یکم هجری (سده‌ی هفتم میلادی) شناخته شده بودند. این هیئت همچنین استفاده از ردیف‌های جداساز به‌مثابه‌ی نشانگرِ پایانِ آیه‌ها و استفاده از نشانگرهای ده‌بیتی را به قرآن‌های بصری وارد کرد که از سبک‌های قرآن‌نگاریِ کوفی و مدنی سرچشمه گرفته‌ بودند.

🔻 نسخه‌ی خطی حاضر دارای اقتباس‌هایی گسترده از سبک نوشتاری کامل برای اصطلاحات کلیدی مانند «قال» و «قالوا» است و از نشانگرهای منقطع و همچنین یک سربند تزئین شده که پایان سوره را نشان می دهد، استفاده می‌کند. هنگامی که این ویژگی‌ها در پرتو منابع متنی و نوشتارگانِ اسلامی در نظر گرفته می‌شوند، نشان می‌دهند که نسخه‌ی خطی هامبورگ احتمالاً در دوره‌ی اصطلاحاتی که در زمان خلیفه عبدالملک (حکومت ۶۵-۸۵ هجری) انجام شد استنساخ شده است؛ یعنی نیمه‌ی دوم سده‌ی یکم هجری (اواخر سده‌ی هفتم میلادی یا در نیمه‌ی نخست سده‌ی هشتم میلادی). از سوی دیگر، تاریخ‌گذاری با روش کربن-۱۴ نشان می‌دهد که نسخه‌های خطی با سبکِ نگارش حجازی بعضاً در قدمت به سده‌ی هفتم میلادی بازمی‌گردند، حتی اگر شامل تعداد نسبتا زیادی الف شود.

🔻 در مجموع می‌توان اینطور گفت که ابتدا، ویژگی‌های خط‌شناسی متن به خطوط سده‌ی هفتم میلادی (سده‌ی یکم هجری) نزدیک است. دوم اینکه، این نسخه حاوی چندین املای قدیمی در مورد کلماتی مانند «شی‌ء» یا «ذوا» است. سوم آنکه استفاده کم‌تعداد از نشانگرهای پایانی آیات، که پس از تکمیل نسخه بدون آنکه نسخه‌نویس جایی برای درج آنها باقی نگذاشته باشد، اضافه شده است، می‌تواند به تاریخی پیش از زمانِ انجام اصلاحات عبدالملک دلالت کند. با توجه به این ویژگی‌های متناقض، تصمیم‌گیری میان تاریخ‌گذاری نسخه به نیمه دوم سده‌ی هفتم میلادی یا به نیمه‌ی نخست سده‌ی هشتم میلادی مشکل به نظر می‌رسد. در نهایت، این مطلب به میزان زیادی وابسته به این است که شخص چقدر به سنت اسلامی و اصلاحات منسوب به شخصیت‌های کلیدی مانند عبیدالله بن زیاد و حجاج بن یوسف اعتبار می‌دهد.

🔻 با توجه به اختلافات اساسی در مقایسه با نسخه‌های متعارف متن قرآن، و این واقعیت که نسخه تنها شامل سوره‌ی بقره است، ممکن است نسخه‌ی خطی هامبورگ در نیمه‌ی دوم سده‌ی هفتم میلادی، اما پیش از اصلاحات منسوب به والیانِ عبدالملک نوشته شده باشد. همچنین اینکه این نسخه‌ی خطی به جای پوست بر روی پاپیروس نوشته است، و همچنین اندازه‌ی کوچک و تزیینات حداقلیِ آن، نشانگر آن است که متن یک مصحف تشریفاتی نبوده است که برای استفاده عمومی طراحی شده باشد، بلکه یک نسخه‌ی شخصی و خصوصی بوده است.

🖋 کوثر میررضی
@anqanotes
ادامه در 👇
🔍 کتابِ مستطابِ گاو: برگی نو در مطالعاتِ نسخه‌شناختیِ متونِ قرآنیِ آغازین

تازه‌های نشر | معرفی کتاب

📌 معرفی کتاب «کتابِ گاو: یک مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» تصحیح مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم

📜 فرسته‌ی ۵ از ۸: تفاوت‌ها و حذف‌‌های کتابِ گاو در مقایسه با مصحف قرآن عثمانی



🔻 بازسازیِ متنِ نسخه‌ی خطیِ «پ. هامب. عرب. ۶۸» در مقایسه با تدوین و تصحیحِ قرآنِ عثمانی دو دسته تفاوت را نشان می‌دهد. یک دسته از تفاوت‌ها همانا تفاوت‌های قرائات و رسمِ متن‌اند. در این دسته، ۳۷ تفاوت میان نسخه‌ی کتاب گاو و مصحف عثمانی شناسایی شده است. دسته‌ی دوم، حذف یا افتادگی بخش‌هایی از متن است. در این دسته چندین حذف مهم را می‌توان نشان داد که بسیار مهم‌تر از حذفیاتی‌اند که تاکنون در پوست‌نوشته‌های قرآنی یافت شده‌‌اند. البته باید بر این نکته‌ی مهم تأکید کرد که در این نسخه‌ی خطی، آنچنان که به دست ما رسیده است، نه در میان سطرها و نه در حاشیه هیچ نشانی از تصحیح این حذفیات وجود ندارد.

🔻 نخستین حذف در آیه‌ی ۱۴۹ است که به عبارت «مسجد الحرام» مربوط است. واژه‌ی «مسجد» در پایانِ صفحه‌ی ۱۲ از این کتاب نگاشته شده است و از همین رو صفحه‌ی ۱۳ با واژه‌ی «حرام» آغاز می‌شود. اما پس از واژه‌ی «حرام» در صفحه‌ی ۱۳ ادامه‌ی آیه نوشته نشده است، بلکه پس از آن متن از میانه‌های آیه‌ی ۱۵۰ ادامه می‌یابد. بنابراین، به نظر می‌رسد کاتب نیمه‌ی دوم آیه‌ی ۱۴۹ و نیمه‌ی نخست آیه‌ی ۱۵۰ را حذف کرده است.

🔻 محتمل‌ترین فرضیه این است که کاتب مرتکب «خطای استنساخیِ تَسجیع» یا همان homeoteleuton شده است: این خطا به این صورت روی می‌دهد که در خلال رفت و برگشت مداوم چشمان کاتب بین اثر اصلی و نسخه‌ی در حال نگارش از آن، چشمانش از یک کلمه به همان کلمه در خط بعدی می‌پرد و بدون اینکه متوجه شود یک یا چند خط را حذف می‌کند و به نسخه‌برداری ادامه می‌دهد. در این مورد، تکرار عبارات «مسجد الحرام» در فاصله‌ی ۱۶ کلمه‌ای ممکن است باعث سردرگمی شده باشد و کاتب بی‌دقت را در هنگام ردیابیِ متن در نسخه‌ی اصلی مستقیماً به آیه‌ی ۱۵۰ برده باشد. بخش مفقود شده‌ی متن، قسمتی از آیه‌های ۱۴۹ و ۱۵۰ است، که در بافت و پس‌زمینه‌ی جدال درباره‌ی تغییر در جهت قبله، انتخابِ جهت قبله را توجیه می‌کند.

🔻 دومین مورد از تفاوت‌ها و افتادگی‌ها ناظر به آخرین واژه در صفحه‌ی ۱۳ از کتاب است: فعل «اتوب» در آیه‌ی ۱۶۰. اما نخستین واژه در آغازِ صفحه‌ی ۱۴ عبارت «لا اله الا هو» از آیه‌ی ۱۶۳ است؛ یعنی در حدود سه آیه در این نسخه افتادگی ایجاد شده است. اینکه در حاشیه‌ی پایینی در صفحه‌ی ۱۳ و در حاشیه‌ی بالایی در صفحه‌ی ۱۴ هیچ اضافه و تصحیحی نوشته نشده است نشانگر این مطلب است که هیچ خطی از نظر کاتب از قلم نیفتاده است که نیاز به تصحیحِ بعدی را لازم کند.

🔻 سومین بخش حذف‌شده به آیه‌ی ۲۱۳ مربوط می‌شود؛ در این قسمت نیز بخش قابل توجهی از آیه از قلم افتاده‌ است. تکرار فعل «اختلفوا فیه» با فاصله‌ای حدود پانزده کلمه حاکی از آن است که نسخه‌نویس ناخواسته قسمتِ کاملی از آیه را از نظر انداخته است و پس از رسیدن به دومینِ «اختلفوا فیه»، استنساخ را از سر گرفته است. با توجه به تکرار کلمه‌ی «اختلفوا» در اینجا نیز فرضیه‌ی خطاب نگارشیِ تسجیع کاملاً منطقی به نظر می‌رسد.

🔻 آخرین حذف بسیار چشمگیر است و پِی‌آمدهای فقهی دارد. در صفحه‌ی ۲۰ از کتاب، آیه‌ی ۲۱۹، یعنی آیه‌ای که به عنوان یکی از منابع اصلی ممنوعیت و حرمت شراب و قمار در اسلام شناخته می‌شود، با واژه‌ی «یسئلونک» آغاز می‌شود. اما ناگهان، برخلاف آنچه انتظار می‌رود و به جای ادامه‌دادن با واژه‌ی «عن»، کاتب در آخر خط کلمه‌ی «ماذا» را نوشته است که باید پانزده کلمه جلوتر آمده باشد. قسمت حفظ شده از سطر بعد نشان می‌دهد که کاتب مستقیماً به انتهای آیه رفته و از قسمت مرکزی آن که ذکر شده، عبور کرده است. بنابراین بر اساس آنچه که در «پ. هامب. عرب. ۶۸» آمده است، آیه‌ای که طبق مصحف عثمانی در حرمت شراب و قمار است اینجا صرفاً به مسائل مالی اختصاص دارد و بحثی از حرمت و ممنوعیت شراب و قمار نیست.

🔻 لازم به ذکر است که در مصحف عثمانی فعل «ینفقون» پیش از آیه‌ی محل بحث (یعنی آیه‌ی ۲۱۹) در آیه‌ی ۲۱۵ نیز آمده است، و آیه‌های ۲۱۵ تا ۲۲۰ اساساً موضوع جنگ را با موضوع صدقه درهم آمیخته‌اند، به طوری که ذکر بی‌مناسب و ناگهانی از شراب و قمار منطقِ رواییِ متن را تا حدودی به‌هم ریخته است. به بیان دیگر، اگر عبارت قرآنی در آیه‌ی ۲۱۹ را با حذف آن بخشی بخوانیم که کتاب گاو نیز آن را حذف کرده است، سیر موضوع در آیه‌ها منطقی‌تر جلوه می‌کند: «از تو می پرسند چه چیزی انفاق کنند؟ بگو مازاد اموال را. این گونه خدواند آیات خود را برای شما روشن می‌کند.»

🖋 کوثر میررضی
@anqanotes
ادامه در 👇
🔍 کتابِ مستطابِ گاو: برگی نو در مطالعاتِ نسخه‌شناختیِ متونِ قرآنیِ آغازین

تازه‌های نشر | معرفی کتاب

📌 معرفی کتاب «کتابِ گاو: یک مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» تصحیح مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم

📜 فرسته‌ی ۶ از ۸: تحلیلی از ماهیّتِ کتابِ گاو



🔻مسئله‌ی حائز اهمیت دیگر درباره‌ی این نسخه، ماهیت آن به عنوان یک تک‌سوره است. این سوره به طور طبیعی به عنوان دومین سوره‌ی قرآن، یعنی سوره‌ی بقره، در نظر گرفته می شود. با این حال آخرین صفحه از نسخه خطی با آیه‌های آغازینِ سوره‌ی آل‌عمران به پایان نمی‌رسد، و در حقیقت هیچ بخش دیگری از قرآن نیز در آن نوشته نشده است، بلکه عبارات دیگری در آن مکتوب شده است که (چندتکه‌ای از آن که قابل رمزگشایی است) نشان می‌دهد که کاتب به زبانِ اول‌شخص مطالبی نوشته است و نام «الله» را دو بار تکرار کرده است. بنابراین، به عقیده‌ی مصححانِ متن، این تکه‌عبارت‌های پایانی احتمالاً دعایی شامل ستایش خدا بوده است و نقش «اَنجامه‌ی کتاب» را داشته است.

بنابراین، به نظر می‌رسد که جزوه‌ای که به دست ما رسیده است در واقع اولین بخش یک قرآن کامل نبوده است، بلکه یک واحد نسخه‌شناختیِ مستقل بوده است. این موضوع مصححان نسخه را به سمت این فرضیه سوق می‌دهد که «سوره‌ی بقره» در اصل جزئی از کتاب واحدی به نام «قرآن» نبوده است، بلکه یکی از متون مقدس گوناگونی بود که پیروان جنبشِ دینی جدید (که بعدها «اسلام» نامیده شد) آن را پذیرفته بودند.

🔻 آلفرد لویی دو پرمار چندین منبع در نوشتارگانِ مسلمان را شناسایی کرده است که مستقل از یکدیگر به «نوشته‌ای از گاو» اشاره می‌کنند، نامی که ظاهراً به عنوان شعاری برای «پیروان» آن (اصحاب سوره بقره) در نخستین روزهای شکل‌گیری آن دینی که بعدها «اسلام» نامیده شد به کار می‌رفته است. همچنین در نوشته‌های دو محقق مسیحی در سده‌ی هشتم میلادی (دوم هجری) آمده است که مسلمانان عقاید خود را از چندین متن مانند قرآن، «نوشته‌ی گاو»، و متون دیگر که به نظر می‌رسد برخی از آنها با سوره‌های معروف قرآن مطابقت دارند، به دست آورده‌اند.

🔻 باید اضافه کرد که سوره‌ی بقره یکی از سوره‌هایی است که -پس از حروف مُقَطّّعه- با آیه‌ای آغاز می شود که نوعی خودارجاعی دارد، یعنی به خودش اشاره و ارجاع دارد: «این کتابی است (ذلک الکتاب) که هیچ ردی از تردید در آن نیست. راهنمای پرهیزگاران است...» همچنین، آیه‌ی آخر از این سوره با یک دعا ختم می شود که با این فرضیه كه در اصل سوره در آغاز یک کتاب مستقل بوده است سازگار است؛ کتابی که بعداً در مجموعه‌ی متون دینی به شکل قرآن درآمده است. وجودِ نسخه‌ی «پ. هامب. عرب. ۶۸» علی‌رغم برخی عدم‌قطعیت‌های ناشی از وضعیت بد پاپیروس، به هر حال، ممکن است شواهدی ارائه بدهد که سوره‌ی گاو در اواخر نیمه دوم سده‌ی هفتم میلادی و حتی تا اوایل سده‌ی هشتم میلادی به عنوان کتابی مستقل انتشار و گسترش داشته است (و بعداً این جدایی محو شده و صرفاً در قالب متون قرآنی نگاشته شده است).

🖋 کوثر میررضی
@anqanotes
ادامه در 👇
🔍 کتابِ مستطابِ گاو: برگی نو در مطالعاتِ نسخه‌شناختیِ متونِ قرآنیِ آغازین

تازه‌های نشر | معرفی کتاب

📌 معرفی کتاب «کتابِ گاو: یک مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» تصحیح مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم

📜 فرسته‌ی ۷ از ۸: پِی‌آمدهای کشف نسخه و تفاوت‌های آن با مصحف قرآن عثمانی


🔻 وجود برخی مغایرت‌ها و کاستی ها در نسخه‌ی خطی حاضر را به دو صورت می‌توان تحلیل کرد: فرضیه‌ی یکم آن است که در زمان استنساخِ متنِ این کتاب، قرآن به عنوان یک کتاب متعارف وجود داشته است. این بدان معنی است که فردی پیش‌قدم شده است تا سوره‌ای را از کتابِ قرآن استخراج کند و به دلایلی خاص آن را در یک نسخه‌ی جدا ثبت کند. احتمال استفاده از این کتابچه برای مقاصد عبادی نیز قابل بررسی است، زیرا بر اساس نظر کندی این سوره (یعنی بقره) در داخل مسجد، در هنگام نماز جمعه خوانده می‌شده است. همچنین کندی در جای دیگر میگوید که این سوره در خارج از مسجد، به طور عمومی، نیز قرائت می‌شده و به احتمال زیاد با هدفی تعلیمی و برای آشنایی جامعه با تعداد معینی از احکام شرعی و قانونی انجام می‌گرفته است.

🔻 بخش اول سوره، که بر کافران، یهودیان، و مسیحیان تمرکز دارد، آنچه مسلمانان نباید باشند یا انجام بدهند را مشخص می‌کند و آنها را وامی‌دارد تا خود را از سایر مؤمنان (یعنی یهودیان و مسیحیان) متمایز کنند. قسمت دومِ سوره، از آیه‌ی ۱۴۲ به بعد، شامل مجموعه‌ای از مقررات درباره‌ی نماز، خوراک، زکات، قصاص، وصیّت، روزه، جنگ در راه خدا، حج، یتیمان، ازدواج، سوگند، انکار، شیردادن، ربا، و قرض است.

🔻 بنابراین، نمی‌توان رد کرد که سوره‌ی گاو به‌مثابه‌ی راهنما و مرجع برای مسلمانانِ عادی عمل می‌کرده است و به این ترتیب نه تنها موضوع قرائت عمومی در پایان سده‌ی یکم هجری (سده‌ی هفتم میلادی) بوده است بلکه مصحفی بوده که در خلوت نیز مطالعه می‌شده است. بنابراین گاهی اوقات نسخه‌هایی، هرچند با اشتباه‌های نگارشی و متنی، برای آگاهی مخاطبان گسترده‌تر در نظر گرفته شده است. این امر می‌تواند توضیحی برای این موضوع باشد که مخاطبی که در حال یادگیری قوانین دین تازه بود، متوجه عدم وجود چهار یا پنج آیه‌ی محذوف نشده است؛ بنابراین در این فرضیه حذفیات باید به عنوان «خطای نگارشیِ تسجیع» تعبیر شوند.

🔻 فرضیه دوم آن است که در زمان نسخه‌برداری کتابی که اکنون «پ. هامب. عرب. ۶۸» نامیده می‌شود، روند تبدیل قرآن به نسخه‌ی کامل و رسمی پایان نیافته بوده است و «پ. هامب. عرب. ۶۸» نیز یکی از نسخه‌‌های متونِ مذهبی‌ای بوده است که بعداً با تجمیع بعضی از آنها در یک کتاب «قرآن» شکل گرفته است. همچنین، می‌توان گفت که «کتاب گاو» که هنوز به اتفاق آراء به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از قرآن نبوده است، به عنوان کتابی مستقل شناخته می‌شده است، همان‌طور که در نوشته‌های جدلی مسیحی در اوایل سده‌ی دوم هجری (هشتم میلادی) ذکر شده است.

🔻 با وجود اینکه برخی از افتادگی‌ها به عنوان اشتباهات نسخه‌برداری قابل تفسیر است، عدم وجود هرگونه تصحیح نظام‌مند نشان می‌دهد که متن از سوی خوانندگان و شنوندگانی دریافت شده است که آن را قابل اعتراض نمی‌دانستند و ممکن است سیالیّت خاصی را در شکلِ نوشتاریِ متن پذیرفته باشند. در این فرضیه، چهار «حذف» اصلی ممکن است منعکس کننده‌ی یک نسخه قدیمی و ماقبلِ قرآنیِ متعارف از چیزی باشد که اکنون با عنوان سوره‌ی بقره شناخته می‌شود.

🖋 کوثر میررضی
@anqanotes
ادامه در
👇
🔍 کتابِ مستطابِ گاو: برگی نو در مطالعاتِ نسخه‌شناختیِ متونِ قرآنیِ آغازین

تازه‌های نشر | معرفی کتاب

📌 معرفی کتاب «کتابِ گاو: یک مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» تصحیح مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم

📜 فرسته‌ی ۸ از ۸: ترجمه‌ی پیش‌گفتارِ کتاب به قلم فِرانسوا دِروش



🔻 "پاپیروس «پ. هامب. عرب. ۶۸» به دست متیو تیریر و نعیم فنتیخم تصحیح و ویرایش شده است. اهمیت این نسخه در آن است که متیو تیریر و نعیم فنتیخم عناصر مادی جدیدی را فراهم کردند که دانش ما در مورد فرآیند انتقال اولیه‌ی نسخه‌ی خطی را غنا می‌بخشد. از منظرِ نسخه‌شناختی، آنها به پرسش‌هایی درباره‌ی استفاده پاپیروس در کتابت قرآن پاسخ می‌دهند؛ پرسش‌هایی که سال‌ها محل بحث بوده‌اند. با این پاسخ، نظر کسانی مانند رودُلف سِلهایم (Rudolf Sellheim) کنار گذاشته می شود، کسی که معتقد بود امکان استفاده از این مواد برای ساختن دوبرگی که اساس مصحف را شکل می‌دهد، وجود ندارد. خیلی‌ها فکر می‌کردند که متن قرآن تنها به منظورِ ایجادِ حرز بر روی پاپیروس نوشته می‌شده است و در غیر این صورت امکان نوشتن متن طولانی بر روی پاپیروس وجود ندارد. اما با این اثرِ اخیرِ متیو تیریر و نعیم فنتیخم این بحث به پایان رسید.

🔻 همچنین، پاپیروس «پ. هامب. عرب. ۶۸» متقدم‌ترین نمونه از نسخه‌خطی‌هایی را به‌دست می‌دهد که فقط دربردارنده‌ی بخشی از قرآن [و نه همه‌ی آن] است. این متن با آخرین آیه از سوره‌ی دوم قرآن، بقره، به پایان می‌رسد. در این مورد پرسش‌هایی به ذهن می‌رسد، همچون اینکه آیا این متن تکه‌ای جدا افتاده بوده است؟ شاید همان «کتاب گاو» است که یوحنّایِ دمشقی و نویسنده‌ی سریانی غیرمشهور دیگری به آن اشاره کرده‌اند؟ یا اینکه جلد اول از یک مجموعه است؟ در سنت نسخه‌های خطی قرآنی متن به قطعه‌هایی مساوی تقسیم نشده است که [پایان یک بخش از آنها] با پایانِ این سوره مطابقت داشته باشد، اما با وجود این مطلب ما نمی‌توانیم احتمال برگزاریِ مناسک کهنِ محلی را نیز رد کنیم. آنچه که بدون شک مهم‌تر است، مشارکت متیو تیریر و نعیم فنتیخم در مطالعات مربوط به انتشار متن قرآنی متعلق به اسلامِ آغازین است. اگرچه داده‌های دقیقی وجود ندارند، نویسندگان به‌طور قانع‌کننده‌ای استدلال می‌کنند که پاپیروس احتمالاً در شهر اِدفو کشف شده که بافتاری برای [شناخت] تولید نسخه‌های خطی فراهم می‌کند.

🔻 مسئله‌ی جایگاه مصر در تاریخ انتقال متن بار دیگر مطرح می‌شود اما به شیوه‌ای جدید: چنانکه می‌دانیم ولایت مصر در میان مراکزی که در نشر قرآن تأثیر داشته‌اند، مانند مدینه یا کوفه، دیده نمی‌شود. برای مثال، وجودِ انبوهی از داده‌های مادی همچون گنجینه‌ی نسخه خطی در مسجد عمرو بن عاص در فُسطاط و اکنون پاپیروس «پ. هامب. عرب. ۶۸» نشان می‌دهد که متن قرآن نه تنها در مرکز استان بلکه در نقاط دورافتاده‌ی دره‌ی نیل نیز در گردش بوده است. در مصر، ظاهراً نسخه‌هایی از قرآن نه فقط [از مناطق دیگر] دریافت می‌شد، بلکه به صورت محلی نیز تولید می‌شد، و این ممکن است منعکس کننده‌ی یک انتقال شفاهی زنده و مخصوص نیز باشد.

🔻 سرانجام، متن پاپیروس در مورد شیوه‌ای که جوامع مسلمان، در نیمه دوم سده‌ی هفتم و اوایل سده‌ی هشتم میلادی، متنی را که به طور سنتی با نسخه عثمان یا رسمی مرتبط است، دریافت کردند، زمینه بیشتری برای تفکر را فراهم می‌کند. نویسندگان دست‌کم چهار مورد حذف آشکار را ذکر کردند که یکی از آنها شامل آیه‌ی ۲۱۹ است که یکی از مبانی قانونی ممنوعیت نوشیدن شراب است. پرسش درباره‌ی اساس این حذفیات بسیار مهم است اما پاسخ به آن دشوار است. آیا آنها اشتباهات نسخه‌نویسان بوده‌اند؟ یا بازتولید نمونه‌ای متعلق به متنی دیگر که در آن، این بخش‌ها وجود نداشته‌اند؟ یا انتخابی که از جانب نسخه‌نویس یا حامیان او انجام شده است؟

🔻 نسخه‌ی حاضرِ متیو تیریر و نعیم فنتیخم شایسته‌ی تقدیر است. مطالعه مطالبِ ضمیمه‌شده خواننده را قادر میکند تا با جزئیات ویژگی‌های نسخه‌شناختی و خط‌شناختیِ این نسخه‌ی خطی را درک کند. تحلیل ویژگی‌های متنی آن و تحلیل زمینه‌ی تاریخی مصرف نوشیدنی‌های تخمیری در مصر همچنین عناصر مورد نیاز برای ارزیابی این گواهی از انتقال این دست‌نوشته‌ی قرآنی در اسلامِ آغازین را در اختیار خواننده قرار می‌دهد. کتاب گاو به وضوح مسیرهای تازه‌ای برای بحث در مورد تاریخ متن باز می‌کند."


📗 برای ارجاع به این کتاب می‌توانید از عبارت زیر استفاده کنید:
Tillier, Mathieu, and Naïm Vanthieghem. The Book of the Cow: An Early Quranic Codex on Papyrus (P. Hamb. Arab. 68). Leiden: Brill, 2023.

🖋 کوثر میررضی
@anqanotes
Book_The_Book_of_the_Cow_Mathieu_Tillier_and_Naim_Vantheighem_2023.pdf
124.8 MB
📕 نسخه‌ی الکترونیکی ««کتابِ گاو: یک مصحفِ قرآنیِ آغازین بر روی پاپیروس (پ. هامب. عرب. ۶۸)» تصحیح مَتیو تیریر و نَعیم فَنتیخِم، نشر بریل به سال ۲۰۲۳ میلادی

@anqanotes
2024/05/14 21:34:39
Back to Top
HTML Embed Code: