This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به یاد دکتر صدر با صدای عادل !
انتخاب رشته کنکور ۱۴۰۰
مشاوره تحصیلی
جهت دریافت اطلاعات بیشتر با شماره 01332135864 تماس حاصل نمایید.
@ansall
مشاوره تحصیلی
جهت دریافت اطلاعات بیشتر با شماره 01332135864 تماس حاصل نمایید.
@ansall
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
•
قطعه: کنسرتو آرانخوئز
آهنگساز: خواکین رودریگو
ساز: گیتار
این کنسرتو به زادگاه آهنگساز که روستایی در نزدیکی مادرید بهنام ”آرانخوئز” هست اشاره داره.
قطعه الهامگرفته از آوازهای کهن اسپانیاست اما گویی آهنگساز اندوه جنگ داخلی اسپانیا رو به تصویرکشیده.
@ansall
قطعه: کنسرتو آرانخوئز
آهنگساز: خواکین رودریگو
ساز: گیتار
این کنسرتو به زادگاه آهنگساز که روستایی در نزدیکی مادرید بهنام ”آرانخوئز” هست اشاره داره.
قطعه الهامگرفته از آوازهای کهن اسپانیاست اما گویی آهنگساز اندوه جنگ داخلی اسپانیا رو به تصویرکشیده.
@ansall
به نام خدا.
کتاب "ریشه یابی نامگذاری آبادی های شهرستان صومعه سرا" در تیراژ معدود، توسط انتشارات سپیدرود رشت منتشر شده است. علاقمندان به تهیه کتاب، لطفا با جناب آقای امیرگل، مدیر محترم انتشارات سپیدرود رشت (۰۹۱۱۳۴۸۲۹۰۹)، تماس حاصل بفرمایند.
@ansall
کتاب "ریشه یابی نامگذاری آبادی های شهرستان صومعه سرا" در تیراژ معدود، توسط انتشارات سپیدرود رشت منتشر شده است. علاقمندان به تهیه کتاب، لطفا با جناب آقای امیرگل، مدیر محترم انتشارات سپیدرود رشت (۰۹۱۱۳۴۸۲۹۰۹)، تماس حاصل بفرمایند.
@ansall
"یک"ی بود "یک"ی نبود
بیگمان هیچ دروازهبانی در تاریخ فوتبال ایران به اندازه ناصرحجازی پنالتی نگرفته است. پنالتیهای روزگار را میگویم. از همان روزهای کودکی که پدر و برادرش گاز ماشین را گرفتند و او را در خاک و خلهای تنهایی رها کردند، ناصر داشت پنالتی میگرفت. از همان روزی که در اولین بازی ملیاش ۴ بار گل خورد و پنالتی طعنهها و کنایهها را یکتنه دفع کرد و دوباره سرپا ایستاد. وقتی به بهانه ۲۷ سالگی پیراهن ملی را از تنش درآوردند. چشمها را دوخت توی چشم بخت کجکردار و این پنالتی سنگین را هم مهار کرد. روزی هم که بار و بندیل سفر بست و به بنگلادش رفت، داشت شوتهای سنگین فقر را دفع میکرد. بازهم از روی نقطه پنالتی بیمدد مدافعان، بهتنهایی و چشم در چشم تقدیر.
ناصر ۶۲ سال تمام یکتنه ایستاده بود جلوی پنالتیهایی که دیگران جر میزدند و از زیر آن فرار میکردند و در تمام این سالها داور از دور داشت نگاهش میکرد. وقتی همه کرنش میکردند او شق و رق ایستاده بود. وقتی همه ساکت میشدند او با زبان سرخش از سر سبزی حرف میزد و وقتی همه ظاهر عوض میکردند او داشت همان پیراهنها و کراواتهای خوشرنگ را اتو میکشید. طعنهآمیز است که وقتی فصل "انتخاب" هم میرسید همه ستارهها میشدند "فلش" و آدرس نشان مردم میدادند. اما او بیاعتنا به همه راهش را میکشید و میرفت تا خودش را برای مبارزهای (ریاست جمهوری) نامزد کند که خوب میدانست هیچگاه فرصت حضور در ٱن را به او نخواهند داد. او دنبال انتخاب شدن نبود، فقط میخواست فریاد بزند : "من فلش راهنمای دیگران نیستم. من ناصرحجازیام. مرد شماره یک". بعید است ندانیم در تمام این لحظات داور از فاصلهای دور او را نگاه میکرده است
روزی که ناصرحجازی خسته از یک عمر افتادن و برخاستن، قید پنالتی آخر را زد. "آقای شماره یک" درست سر بزنگاه تکیه داده بود به تیرک و هیچکس نمیدانست او چرا از خیر گرفتن این پنالتی گذشته است. فقط سکوت بود و سکوت، تا این که شوت رقیب ٱرام و بیدردسر نشست گوشه دروازه و صدای سکوت را درید. چشمهای اسطوره دیگر باز نشد. و صدای هواداران دوباره به هوا خواست. اما این بار مویه بود و ضجه. چند لحظه بعد سایتها خبر این پنالتی را مخابره کردند: "ناصرحجازی درگذشت". و روزنامهها قلمها را برای تیترهای چشمنواز صبح فردا، تیز میکردند. روی صفحه سیاه تقویم نوشته بود دوشنبه دوم خرداد ماه ۱۳۹۰، پنالتی مرگبار تقدیر به هدف نشسته بود... و داور از دورترین فاصله نگاهمان میکرد.
صبح چهارشنبه،حضور خودجوش و خالصانه مردم از هر صنف و رسته و رنگ نشان از محبوبیت ناصرخان حجازی و دلخوری از بعضیها را گواهی میداد. برویم به آن روز...
به روزی که هواداران دندان تیز کرده بودند برای امیر قلعهنویی. با چشمانی پرخون فریاد میکشیدند: اگر قلعهنویی بیاید... اما قرار نبود داستان تدفین اسطوره آبیها به همین شکل تمام شود. منتظر بودند همه آنهایی که به ناصرحجازی پشت کردهاند بیایند تا تاوان همه بیمهریها را در قبرستان بپردازند.
همه ٱمده بودند. از بازیگران تا بازاریها، از سوپر استارها تا فوتبالیها. اما خبری از هیاهو نبود. خبری از امیر قلعهنویی نبود. مردی که در آخرین روزهای ناصر، با عکاس خودش را به بیمارستان رسانده بود. خبری از او نبود. اواسط مراسم یک شایعه مسخره دهان به دهان میشد. میگفتند، همانی که ناصر حجازی او را ادامه دهنده راه خود معرفی کرده بود از لابهلای جمعیت دارد میآید. هنوز باورمان نمیشد که یکی از دور فریاد کشان خبر از ٱمدن علی کریمی داده بود. کسی باور نمیکرد، یاغی آسیا، فخر فروش زمانه، عاصی فوتبال، بدون بادیگاردی خودش را به قبر ناصر حجازی برساند. اما، دروغ نبود. علی کریمی آمده بود. به یکباره همه خشمها فروکش کرد. مشتهای گره شده تبدیل شدند به آغوشی باز برای ستاره رقیب، چشمانی که کاسه خون بودند با دیدن روی علی کریمی گویی که وا داده باشند شروع کردند به باریدن. دورهاش کردند. دیگر، هواداران ناصر حجازی شده بودند بادیگاردهای علی کریمی. دروغ نبود. علی کریمی بدون آنکه لایک و فالوئر بخرد خودش را رسانده بود به عمیقترین قلب رقیب سنتی. کار از کار گذشته بود، علی کریمی همانطور که با دست بر قبر حجازی میزد، همانطور هم جا پای ناصر حجازی میگذاشت.
همسر ناصرحجازی (بهناز شفیعی) راست میگفت: "امیدوارم هرآنچه که از ناصر حجازی دریغ کردند تو به آن برسی علی کریمی".
برداشت از چند مقاله.
@ansall
بیگمان هیچ دروازهبانی در تاریخ فوتبال ایران به اندازه ناصرحجازی پنالتی نگرفته است. پنالتیهای روزگار را میگویم. از همان روزهای کودکی که پدر و برادرش گاز ماشین را گرفتند و او را در خاک و خلهای تنهایی رها کردند، ناصر داشت پنالتی میگرفت. از همان روزی که در اولین بازی ملیاش ۴ بار گل خورد و پنالتی طعنهها و کنایهها را یکتنه دفع کرد و دوباره سرپا ایستاد. وقتی به بهانه ۲۷ سالگی پیراهن ملی را از تنش درآوردند. چشمها را دوخت توی چشم بخت کجکردار و این پنالتی سنگین را هم مهار کرد. روزی هم که بار و بندیل سفر بست و به بنگلادش رفت، داشت شوتهای سنگین فقر را دفع میکرد. بازهم از روی نقطه پنالتی بیمدد مدافعان، بهتنهایی و چشم در چشم تقدیر.
ناصر ۶۲ سال تمام یکتنه ایستاده بود جلوی پنالتیهایی که دیگران جر میزدند و از زیر آن فرار میکردند و در تمام این سالها داور از دور داشت نگاهش میکرد. وقتی همه کرنش میکردند او شق و رق ایستاده بود. وقتی همه ساکت میشدند او با زبان سرخش از سر سبزی حرف میزد و وقتی همه ظاهر عوض میکردند او داشت همان پیراهنها و کراواتهای خوشرنگ را اتو میکشید. طعنهآمیز است که وقتی فصل "انتخاب" هم میرسید همه ستارهها میشدند "فلش" و آدرس نشان مردم میدادند. اما او بیاعتنا به همه راهش را میکشید و میرفت تا خودش را برای مبارزهای (ریاست جمهوری) نامزد کند که خوب میدانست هیچگاه فرصت حضور در ٱن را به او نخواهند داد. او دنبال انتخاب شدن نبود، فقط میخواست فریاد بزند : "من فلش راهنمای دیگران نیستم. من ناصرحجازیام. مرد شماره یک". بعید است ندانیم در تمام این لحظات داور از فاصلهای دور او را نگاه میکرده است
روزی که ناصرحجازی خسته از یک عمر افتادن و برخاستن، قید پنالتی آخر را زد. "آقای شماره یک" درست سر بزنگاه تکیه داده بود به تیرک و هیچکس نمیدانست او چرا از خیر گرفتن این پنالتی گذشته است. فقط سکوت بود و سکوت، تا این که شوت رقیب ٱرام و بیدردسر نشست گوشه دروازه و صدای سکوت را درید. چشمهای اسطوره دیگر باز نشد. و صدای هواداران دوباره به هوا خواست. اما این بار مویه بود و ضجه. چند لحظه بعد سایتها خبر این پنالتی را مخابره کردند: "ناصرحجازی درگذشت". و روزنامهها قلمها را برای تیترهای چشمنواز صبح فردا، تیز میکردند. روی صفحه سیاه تقویم نوشته بود دوشنبه دوم خرداد ماه ۱۳۹۰، پنالتی مرگبار تقدیر به هدف نشسته بود... و داور از دورترین فاصله نگاهمان میکرد.
صبح چهارشنبه،حضور خودجوش و خالصانه مردم از هر صنف و رسته و رنگ نشان از محبوبیت ناصرخان حجازی و دلخوری از بعضیها را گواهی میداد. برویم به آن روز...
به روزی که هواداران دندان تیز کرده بودند برای امیر قلعهنویی. با چشمانی پرخون فریاد میکشیدند: اگر قلعهنویی بیاید... اما قرار نبود داستان تدفین اسطوره آبیها به همین شکل تمام شود. منتظر بودند همه آنهایی که به ناصرحجازی پشت کردهاند بیایند تا تاوان همه بیمهریها را در قبرستان بپردازند.
همه ٱمده بودند. از بازیگران تا بازاریها، از سوپر استارها تا فوتبالیها. اما خبری از هیاهو نبود. خبری از امیر قلعهنویی نبود. مردی که در آخرین روزهای ناصر، با عکاس خودش را به بیمارستان رسانده بود. خبری از او نبود. اواسط مراسم یک شایعه مسخره دهان به دهان میشد. میگفتند، همانی که ناصر حجازی او را ادامه دهنده راه خود معرفی کرده بود از لابهلای جمعیت دارد میآید. هنوز باورمان نمیشد که یکی از دور فریاد کشان خبر از ٱمدن علی کریمی داده بود. کسی باور نمیکرد، یاغی آسیا، فخر فروش زمانه، عاصی فوتبال، بدون بادیگاردی خودش را به قبر ناصر حجازی برساند. اما، دروغ نبود. علی کریمی آمده بود. به یکباره همه خشمها فروکش کرد. مشتهای گره شده تبدیل شدند به آغوشی باز برای ستاره رقیب، چشمانی که کاسه خون بودند با دیدن روی علی کریمی گویی که وا داده باشند شروع کردند به باریدن. دورهاش کردند. دیگر، هواداران ناصر حجازی شده بودند بادیگاردهای علی کریمی. دروغ نبود. علی کریمی بدون آنکه لایک و فالوئر بخرد خودش را رسانده بود به عمیقترین قلب رقیب سنتی. کار از کار گذشته بود، علی کریمی همانطور که با دست بر قبر حجازی میزد، همانطور هم جا پای ناصر حجازی میگذاشت.
همسر ناصرحجازی (بهناز شفیعی) راست میگفت: "امیدوارم هرآنچه که از ناصر حجازی دریغ کردند تو به آن برسی علی کریمی".
برداشت از چند مقاله.
@ansall
زنی که
دستانش پینه دارد،
گیسوانش
در جوانی سفید شده،
پوکی استخوانش
را قایم می کند
و رنگ دکمه های لباسش
با هم فرق می کند
لازم نیست المپیک رفته باشد
او "قهرمان" است.
@ansall
دستانش پینه دارد،
گیسوانش
در جوانی سفید شده،
پوکی استخوانش
را قایم می کند
و رنگ دکمه های لباسش
با هم فرق می کند
لازم نیست المپیک رفته باشد
او "قهرمان" است.
@ansall
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسن یزدانی قهرمانی است که مدالش را با شکست در برابر "ماهان" پسری با سندروم داون کسب می کند !
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از دریای آرام بترسید
در خلوت اندوهناکش به اندیشه فرو رفته است !
از دریای آرام بترسید
صندوقش را باز کرده
ذخیره طوفانش را می شمارد !
از دریای آرام در شب مهتابی بترسید!
نورافکن ماه را ببینید چگونه گوشه کناره ی دریا را روشن کرده است!
از آرامش دریا بترسید !
شمس لنگرودی
@ansall
در خلوت اندوهناکش به اندیشه فرو رفته است !
از دریای آرام بترسید
صندوقش را باز کرده
ذخیره طوفانش را می شمارد !
از دریای آرام در شب مهتابی بترسید!
نورافکن ماه را ببینید چگونه گوشه کناره ی دریا را روشن کرده است!
از آرامش دریا بترسید !
شمس لنگرودی
@ansall
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی کوتاهی از استاد شجریان در مراسم بزرگداشت حافظ در سال ۱۳۹۴
مارادونا تعریف میکند :
در تمام زندگی سه بار احساس کردهام که فوتبال ارزشی ندارد،
بار اول روزی بود که آن لعنتیها برایم توطئه ساختند تا نابودم کنند.
بار دوم روزی بود که در اردوی تیم ملی آرژانتین بودم، دخترم زنگ زده بود که مریض است و با گریه از من میخواست که به پیشش بروم و به آغوشش بگیرم. التماسهای دخترم و مریضی سختش برایم غیرقابل تحمل بود، کنترلم را از دست داده بودم، تلفن را قطع کردم و خواستم بروم، به خودم که آمدم دیدم هواداران و بازیکنان نگاهم میکنند، نمی توانستم آرژانتین را تنها بگذارم.
و بار آخر شبی بود که به من گفتند: دیه گو، میدانی گابریل شبها از درد جایش را خیس میکند و شاید پزشکان پای راستش را قطع کنند، آن شب احساس کردم که باید در کوبا میمردم...
@ansall
در تمام زندگی سه بار احساس کردهام که فوتبال ارزشی ندارد،
بار اول روزی بود که آن لعنتیها برایم توطئه ساختند تا نابودم کنند.
بار دوم روزی بود که در اردوی تیم ملی آرژانتین بودم، دخترم زنگ زده بود که مریض است و با گریه از من میخواست که به پیشش بروم و به آغوشش بگیرم. التماسهای دخترم و مریضی سختش برایم غیرقابل تحمل بود، کنترلم را از دست داده بودم، تلفن را قطع کردم و خواستم بروم، به خودم که آمدم دیدم هواداران و بازیکنان نگاهم میکنند، نمی توانستم آرژانتین را تنها بگذارم.
و بار آخر شبی بود که به من گفتند: دیه گو، میدانی گابریل شبها از درد جایش را خیس میکند و شاید پزشکان پای راستش را قطع کنند، آن شب احساس کردم که باید در کوبا میمردم...
@ansall
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترانه خاطره انگیزی که فرهاد مهراد برای فیلم رضا موتوریِ مسعود کیمیایی خوانده بود.
جوانترین بازیکن تاریخ شطرنج جهان با ریتینگ ۲۸۰۰.
علیرضا فیروزجا شطرنجباز مهاجر ایرانی که اکنون در تیم فرانسه بازی میکند با درخشش در میز یک و کسب نتایج درخشان، تیم ملی فرانسه را که در دور قبل بیستم شده بود را به مقام نایب قهرمانی مسابقات تیمی اروپا رساند و خودش نیز به عنوان جوانترین بازیکن تاریخ شطرنج رسید که توانست به ریتینگ ۲۸۰۰ برسد.
علیرضا فیروزجا شطرنجباز مهاجر ایرانی که اکنون در تیم فرانسه بازی میکند با درخشش در میز یک و کسب نتایج درخشان، تیم ملی فرانسه را که در دور قبل بیستم شده بود را به مقام نایب قهرمانی مسابقات تیمی اروپا رساند و خودش نیز به عنوان جوانترین بازیکن تاریخ شطرنج رسید که توانست به ریتینگ ۲۸۰۰ برسد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۳ آذر سالروز تولد ناصر خان حجازی.
@ansall
@ansall
بزرگان فوتبال درباره پله چه گفتهاند؟
🟠 کرویف: پله یک قهرمان بود. منهم بودم و حالا نوبت مسی است. پله تنها فوتبالیستی بود که از مرزهای منطق فراتر رفت.
🔵 مارادونا: مادرم به من میگفت: "چرا تو را با پله مقایسه میکنند؟ تو بهتری. پله با فوتبالیستهایی بازی میکرد که حتی حرکت هم نمیکردند." من مقایسه شدن با پله را دوست نداشتم و مادرم هر وقت قرصهایش را اشتبا میخورد، مرا بهتر از پله میدید!
🟠 پوشکاش: دیاستفانو بهترین بازیکن تاریخ فوتبال است. پله را نگفتم، چون او فراتر از یک فوتبالیست و این طبقهبندیهاست.
🔵 ژوست فونتن: وقتی بازی پله را دیدم، این حس بهمن دست داد که زمان آویختن کفشهایم فرا رسیده.
🟠 بورنیش (مدافع سابق تیم ملی ایتالیا) : پیش از بازی فینال به خودم میگفتم پله هم مثل هر کسی از گوشت و خون ساخته شده و انسان است. اما اشتباه میکردم!
🔵 هوگو گاتی (دروازه بان آرژانتین): پله از سیاره دیگری آمده بود نه مارادونا.
🟠 سزار لوئیس منوتی (مربی آرژانتین در ۱۹۷۸) : پله ترکیبی از مسی، مارادونا، کرویف و دیاستفانو بود.
🔵 فرانتس بکن باوئر: پله بدون شک بهترین بازیکن تاریخ است. او ۲۰ سال در اوج بود. مارادونا، کرایف و پلاتینی همه پایینتر ازاو قرار میگیرند. هیچ کس با پله قابلقیاس نیست.
🟠 رونالدو نازاریو: برای برزیلیها، پله چیزی برای حیات و نفس کشیدن است. کسی که برتر از همه است.
🔵 سِر بابی چارلتون: گاهی اوقات فکر میکنم فوتبال برای این بازیکنِِ جادویی خلق شده است.
🟠 اریک کانتونا: از نگاه من، هنرمند کسی است که بتواند یک اتاق تاریک را روشن کند. من هیچ تفاوتی میان پاس پله به کارلوس آلبرتو در جام جهانی ۱۹۷۰ و اشعار آرتور رمبوی جوان نمیبینم.
@ansall
🟠 کرویف: پله یک قهرمان بود. منهم بودم و حالا نوبت مسی است. پله تنها فوتبالیستی بود که از مرزهای منطق فراتر رفت.
🔵 مارادونا: مادرم به من میگفت: "چرا تو را با پله مقایسه میکنند؟ تو بهتری. پله با فوتبالیستهایی بازی میکرد که حتی حرکت هم نمیکردند." من مقایسه شدن با پله را دوست نداشتم و مادرم هر وقت قرصهایش را اشتبا میخورد، مرا بهتر از پله میدید!
🟠 پوشکاش: دیاستفانو بهترین بازیکن تاریخ فوتبال است. پله را نگفتم، چون او فراتر از یک فوتبالیست و این طبقهبندیهاست.
🔵 ژوست فونتن: وقتی بازی پله را دیدم، این حس بهمن دست داد که زمان آویختن کفشهایم فرا رسیده.
🟠 بورنیش (مدافع سابق تیم ملی ایتالیا) : پیش از بازی فینال به خودم میگفتم پله هم مثل هر کسی از گوشت و خون ساخته شده و انسان است. اما اشتباه میکردم!
🔵 هوگو گاتی (دروازه بان آرژانتین): پله از سیاره دیگری آمده بود نه مارادونا.
🟠 سزار لوئیس منوتی (مربی آرژانتین در ۱۹۷۸) : پله ترکیبی از مسی، مارادونا، کرویف و دیاستفانو بود.
🔵 فرانتس بکن باوئر: پله بدون شک بهترین بازیکن تاریخ است. او ۲۰ سال در اوج بود. مارادونا، کرایف و پلاتینی همه پایینتر ازاو قرار میگیرند. هیچ کس با پله قابلقیاس نیست.
🟠 رونالدو نازاریو: برای برزیلیها، پله چیزی برای حیات و نفس کشیدن است. کسی که برتر از همه است.
🔵 سِر بابی چارلتون: گاهی اوقات فکر میکنم فوتبال برای این بازیکنِِ جادویی خلق شده است.
🟠 اریک کانتونا: از نگاه من، هنرمند کسی است که بتواند یک اتاق تاریک را روشن کند. من هیچ تفاوتی میان پاس پله به کارلوس آلبرتو در جام جهانی ۱۹۷۰ و اشعار آرتور رمبوی جوان نمیبینم.
@ansall
Forwarded from حبیب جنگلی کسمایی
برنامه کامل یکهشتم تا فینال مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا - ۲۰۲۳ قطر
برنامه بازیهای یکهشتم:
یکشنبه ۸ بهمن
(۳۷) استرالیا - اندونزی ساعت ۱۵
(۳۸) تاجیکستان - امارات ساعت ۱۹:۳۰
دوشنبه ۹ بهمن
(۳۹) عراق - اردن ساعت ۱۵
(۴۰) قطر - فلسطین ساعت ۱۹:۳۰
سهشنبه ۱۰ بهمن
(۴۱) ازبکستان - تایلند ساعت ۱۵
(۴۲) عربستان - کرهج ساعت ۱۹:۳۰
چهارشنبه ۱۱ بهمن
(۴۳) بحرین - ژاپن ساعت ۱۵
(۴۴) ایران - سوریه ساعت ۱۹:۳۰
بازیهای یکچهارم نهایی مسابقات
جمعه ۱۳ بهمن
۴۵) برنده بازی ۳۸ با ۳۹ ساعت ۱۵
۴۶) برنده بازی ۳۷ با ۴۲ ساعت ۱۹
شنبه ۱۴ بهمن
۴۷) برنده بازی ۴۳ با ۴۴ ساعت ۱۵
۴۸) برنده بازی ۴۰ با ۴۱ ساعت ۱۹
بازیهای مرحله نیمهنهایی
سه شنبه ۱۷ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
(۴۹) برنده بازیهای ۴۵ با ۴۶
چهارشنبه ۱۸ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
(۵۰) برنده بازیهای ۴۷ و ۴۸
فینال مسابقات:
(برنده بازی های ۴۹ و ۵۰)
شنبه ۲۱ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
🟣 بازی ردهبندی مانند دوره قبلی برگزار نمیشود.
برنامه بازیهای یکهشتم:
یکشنبه ۸ بهمن
(۳۷) استرالیا - اندونزی ساعت ۱۵
(۳۸) تاجیکستان - امارات ساعت ۱۹:۳۰
دوشنبه ۹ بهمن
(۳۹) عراق - اردن ساعت ۱۵
(۴۰) قطر - فلسطین ساعت ۱۹:۳۰
سهشنبه ۱۰ بهمن
(۴۱) ازبکستان - تایلند ساعت ۱۵
(۴۲) عربستان - کرهج ساعت ۱۹:۳۰
چهارشنبه ۱۱ بهمن
(۴۳) بحرین - ژاپن ساعت ۱۵
(۴۴) ایران - سوریه ساعت ۱۹:۳۰
بازیهای یکچهارم نهایی مسابقات
جمعه ۱۳ بهمن
۴۵) برنده بازی ۳۸ با ۳۹ ساعت ۱۵
۴۶) برنده بازی ۳۷ با ۴۲ ساعت ۱۹
شنبه ۱۴ بهمن
۴۷) برنده بازی ۴۳ با ۴۴ ساعت ۱۵
۴۸) برنده بازی ۴۰ با ۴۱ ساعت ۱۹
بازیهای مرحله نیمهنهایی
سه شنبه ۱۷ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
(۴۹) برنده بازیهای ۴۵ با ۴۶
چهارشنبه ۱۸ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
(۵۰) برنده بازیهای ۴۷ و ۴۸
فینال مسابقات:
(برنده بازی های ۴۹ و ۵۰)
شنبه ۲۱ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
🟣 بازی ردهبندی مانند دوره قبلی برگزار نمیشود.
Forwarded from حبیب جنگلی کسمایی
برنامه کامل یکهشتم تا فینال مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا - ۲۰۲۳ قطر
برنامه بازیهای یکهشتم:
یکشنبه ۸ بهمن
(۳۷) استرالیا - اندونزی ساعت ۱۵
(۳۸) تاجیکستان - امارات ساعت ۱۹:۳۰
دوشنبه ۹ بهمن
(۳۹) عراق - اردن ساعت ۱۵
(۴۰) قطر - فلسطین ساعت ۱۹:۳۰
سهشنبه ۱۰ بهمن
(۴۱) ازبکستان - تایلند ساعت ۱۵
(۴۲) عربستان - کرهج ساعت ۱۹:۳۰
چهارشنبه ۱۱ بهمن
(۴۳) بحرین - ژاپن ساعت ۱۵
(۴۴) ایران - سوریه ساعت ۱۹:۳۰
بازیهای یکچهارم نهایی مسابقات
جمعه ۱۳ بهمن
۴۵) برنده بازی ۳۸ با ۳۹ ساعت ۱۵
تاجیکستان - اردن
۴۶) برنده بازی ۳۷ با ۴۲ ساعت ۱۹
استرالیا - کرهج
شنبه ۱۴ بهمن
۴۷) برنده بازی ۴۳ با ۴۴ ساعت ۱۵
ژاپن - ایران
۴۸) برنده بازی ۴۰ با ۴۱ ساعت ۱۹
قطر - ازبکستان
بازیهای مرحله نیمهنهایی
سه شنبه ۱۷ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
(۴۹) برنده بازیهای ۴۵ با ۴۶
چهارشنبه ۱۸ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
(۵۰) برنده بازیهای ۴۷ و ۴۸
فینال مسابقات:
(برنده بازی های ۴۹ و ۵۰)
شنبه ۲۱ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
🟣 بازی ردهبندی مانند دوره قبلی برگزار نمیشود.
برنامه بازیهای یکهشتم:
یکشنبه ۸ بهمن
(۳۷) استرالیا - اندونزی ساعت ۱۵
(۳۸) تاجیکستان - امارات ساعت ۱۹:۳۰
دوشنبه ۹ بهمن
(۳۹) عراق - اردن ساعت ۱۵
(۴۰) قطر - فلسطین ساعت ۱۹:۳۰
سهشنبه ۱۰ بهمن
(۴۱) ازبکستان - تایلند ساعت ۱۵
(۴۲) عربستان - کرهج ساعت ۱۹:۳۰
چهارشنبه ۱۱ بهمن
(۴۳) بحرین - ژاپن ساعت ۱۵
(۴۴) ایران - سوریه ساعت ۱۹:۳۰
بازیهای یکچهارم نهایی مسابقات
جمعه ۱۳ بهمن
۴۵) برنده بازی ۳۸ با ۳۹ ساعت ۱۵
تاجیکستان - اردن
۴۶) برنده بازی ۳۷ با ۴۲ ساعت ۱۹
استرالیا - کرهج
شنبه ۱۴ بهمن
۴۷) برنده بازی ۴۳ با ۴۴ ساعت ۱۵
ژاپن - ایران
۴۸) برنده بازی ۴۰ با ۴۱ ساعت ۱۹
قطر - ازبکستان
بازیهای مرحله نیمهنهایی
سه شنبه ۱۷ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
(۴۹) برنده بازیهای ۴۵ با ۴۶
چهارشنبه ۱۸ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
(۵۰) برنده بازیهای ۴۷ و ۴۸
فینال مسابقات:
(برنده بازی های ۴۹ و ۵۰)
شنبه ۲۱ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
🟣 بازی ردهبندی مانند دوره قبلی برگزار نمیشود.
برای انسانها، کوههای بلند در کنار شهر نماد استواری و امنیت است. کوهها چهره ظریف یا طبیعت معتدلی ندارند، اما برکت برفها و صداقت سنگهایشان، آرامبخش اهالی شهر است.
کوه، ایستادهترین در روزهای بد و طوفانی و باوقارترین در روزهای شادی، حتی اخم و فریادهایش هم زیباست، چون اهالی شهر اطمینان دارند با دامنهای وسیع و پایی استوار، در جای درستی ایستاده ...
بمناسبت زادروز کریمباقری
از کانال ورزشی نوستالوژی فوتبال
@ansall
کوه، ایستادهترین در روزهای بد و طوفانی و باوقارترین در روزهای شادی، حتی اخم و فریادهایش هم زیباست، چون اهالی شهر اطمینان دارند با دامنهای وسیع و پایی استوار، در جای درستی ایستاده ...
بمناسبت زادروز کریمباقری
از کانال ورزشی نوستالوژی فوتبال
@ansall