Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در این روزگاران، مردم و به ویژه آن هایی که در شهرهای بزرگ به سر می برند از احساس وحشتناکِ تهی بودن و اندوه رنج می برند؛
گویی انتظار چیزی را می کشند که هرگز فرا نمی رسد.
گرچه سینما، تلوزیون، نمایش های ورزشی و رویدادهای سیاسی آن ها را برای مدتی محدود سرگرم می سازد،
اما باز ناکام و درمانده در برابر کویر زندگی خویش قرار می گیرند.
تنها حادثه ای که هنوز هم برای انسان امروزی ارزشمند است، در پهنه ی درونِ روان ناخودآگاه قرار دارد.
و از همین رو و با همین انگاره ی مبهم است که بسیاری از مردم به یوگا و دیگر رسوم معمول در مشرق زمین روی آورده اند...
#یونگ
@aramesh_ba_meditation 🕊
گویی انتظار چیزی را می کشند که هرگز فرا نمی رسد.
گرچه سینما، تلوزیون، نمایش های ورزشی و رویدادهای سیاسی آن ها را برای مدتی محدود سرگرم می سازد،
اما باز ناکام و درمانده در برابر کویر زندگی خویش قرار می گیرند.
تنها حادثه ای که هنوز هم برای انسان امروزی ارزشمند است، در پهنه ی درونِ روان ناخودآگاه قرار دارد.
و از همین رو و با همین انگاره ی مبهم است که بسیاری از مردم به یوگا و دیگر رسوم معمول در مشرق زمین روی آورده اند...
#یونگ
@aramesh_ba_meditation 🕊
Forwarded from ✍آرامش با مدیتیشن 🕊 (N!la)
ما چراغانی هستیم در شبی بیپایان،
سفیرانی برای بیداریِ جهان.
برگرفته از این جمله ی عمیق و مفهومی
((تنها هدف از خلقت انسان، برافروختنِ نوریست در دل تاریکِ محض هستی))
از #کارل _گوستاو_یونگ
با مهر نیلا
@aramesh_ba_meditation 🕊
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ✍آرامش با مدیتیشن 🕊 (N!la)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
کسی که آرامش را در درون خود نیابد، در هزار معبد هم آن را نخواهد یافت؛ چرا که حقیقت، نه در جهان بیرون، که در سکوت روشنِ درون نهفته است.💐
@aramesh_ba_meditation 🕊
@aramesh_ba_meditation 🕊
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
یا مثلاً یکیو همیشه جدی دیدی، بعد یههو ازش یه شوخی شنیدی که کامل متعجبت کرده؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✍آرامش با مدیتیشن 🕊
مولانا میگه:
چنبرهٔ دید جهان ادراک تست
پردهٔ پاکان حس ناپاک تست
مدتی حس را بشو ز آب عیان
این چنین دان جامهشوی صوفیان
چون شدی تو پاک پرده بر کند
جان پاکان خویش بر تو میزند
جمله عالم گر بود نور و صور
چشم را باشد از آن خوبی خبر
چشم بستی گوش میآری به پیش
تا نمایی زلف و رخسارهٔ به تیش
گوش گوید من به صورت نگروم
صورت ار بانگی زند من بشنوم
عالمم من لیک اندر فن خویش
فن من جز حرف و صوتی نیست بیش
هین بیا بینی ببین این خوب را
نیست در خور بینی این مطلوب را
گر بود مشک و گلابی بو برم
فن من اینست و علم و مخبرم
کی ببینم من رخ آن سیمساق
هین مکن تکلیف ما لیس یطاق
باز حس کژ نبیند غیر کژ
خواه کژ غژ پیش او یا راست غژ
چشم احول از یکی دیدن یقین
دانک معزولست ای خواجه معین
تو که فرعونی همه مکری و زرق
مر مرا از خود نمیدانی تو فرق
منگر از خود در من ای کژباز تو
تا یکی تو را نبینی تو دوتو
بنگر اندر من ز من یک ساعتی
تا ورای کون بینی ساحتی
وا رهی از تنگی و از ننگ و نام
عشق اندر عشق بینی والسلام
پس بدانی چونک رستی از بدن
گوش و بینی چشم میداند شدن
راست گفتست آن شه شیرینزبان
چشم گردد مو به موی عارفان
چشم را چشمی نبود اول یقین
در رحم بود او جنین گوشتین
علت دیدن مدان پیه ای پسر
ورنه خواب اندر ندیدی کس صور
آن پری و دیو میبیند شبیه
نیست اندر دیدگاه هر دو پیه
نور را با پیه خود نسبت نبود
نسبتش بخشید خلاق ودود
آدمست از خاک کی ماند به خاک
جنیست از نار بیهیچ اشتراک
نیست مانندای آتش آن پری
گرچه اصلش اوست چون میبنگری
مرغ از بادست و کی ماند به باد
نامناسب را خدا نسبت به داد
نسبت این فرعها با اصلها
هست بیچون ار چه دادش وصلها
آدمی چون زادهٔ خاک هباست
این پسر را با پدر نسبت کجاست
نسبتی گر هست مخفی از خرد
هست بیچون و خرد کی پی برد
باد را بی چشم اگر بینش نداد
فرق چون میکرد اندر قوم عاد
چون همی دانست مؤمن از عدو
چون همی دانست می را از کدو
آتش نمرود را گر چشم نیست
با خلیلش چون تجشم کردنیست
گر نبودی نیل را آن نور و دید
از چه قبطی را ز سبطی میگزید
گرنه کوه و سنگ با دیدار شد
پس چرا داود را او یار شد
این زمین را گر نبودی چشم جان
از چه قارون را فرو خورد آنچنان
گر نبودی چشم دل حنانه را
چون بدیدی هجر آن فرزانه را
سنگریزه گر نبودی دیدهور
چون گواهی دادی اندر مشت در
ای خرد بر کش تو پر و بالها
سوره بر خوان زلزلت زلزالها
در قیامت این زمین بر نیک و بد
کی ز نادیده گواهیها دهد
که تحدث حالها و اخبارها
تظهر الارض لنا اسرارها
این فرستادن مرا پیش تو میر
هست برهانی که بد مرسل خبیر
کین چنین دارو چنین ناسور را
هست درخور از پی میسور را
واقعاتی دیده بودی پیش ازین
که خدا خواهد مرا کردن گزین
من عصا و نور بگرفته به دست
شاخ گستاخ ترا خواهم شکست
واقعات سهمگین از بهر این
گونه گونه مینمودت رب دین
در خور سر بد و طغیان تو
تا بدانی کوست درخوردان تو
تا بدانی کو حکیمست و خبیر
مصلح امراض درمانناپذیر
تو به تاویلات میگشتی از آن
کور و گر کین هست از خواب گران
وآن طبیب و آن منجم در لمع
دید تعبیرش بپوشید از طمع
گفت دور از دولت و از شاهیت
که درآید غصه در آگاهیت
از غذای مختلف یا از طعام
طبع شوریده همیبیند منام
زانک دید او که نصیحتجو نهای
تند و خونخواری و مسکینخو نهای
پادشاهان خون کنند از مصلحت
لیک رحمتشان فزونست از عنت
شاه را باید که باشد خوی رب
رحمت او سبق دارد بر غضب
نه غضب غالب بود مانند دیو
بیضرورت خون کند از بهر ریو
نه حلیمی مخنثوار نیز
که شود زن روسپی زان و کنیز
دیوخانه کرده بودی سینه را
قبلهای سازیده بودی کینه را
شاخ تیزت بس جگرها را که خست
نک عصاام شاخ شوخت را شکست
پردهٔ پاکان حس ناپاک تست
مدتی حس را بشو ز آب عیان
این چنین دان جامهشوی صوفیان
چون شدی تو پاک پرده بر کند
جان پاکان خویش بر تو میزند
جمله عالم گر بود نور و صور
چشم را باشد از آن خوبی خبر
چشم بستی گوش میآری به پیش
تا نمایی زلف و رخسارهٔ به تیش
گوش گوید من به صورت نگروم
صورت ار بانگی زند من بشنوم
عالمم من لیک اندر فن خویش
فن من جز حرف و صوتی نیست بیش
هین بیا بینی ببین این خوب را
نیست در خور بینی این مطلوب را
گر بود مشک و گلابی بو برم
فن من اینست و علم و مخبرم
کی ببینم من رخ آن سیمساق
هین مکن تکلیف ما لیس یطاق
باز حس کژ نبیند غیر کژ
خواه کژ غژ پیش او یا راست غژ
چشم احول از یکی دیدن یقین
دانک معزولست ای خواجه معین
تو که فرعونی همه مکری و زرق
مر مرا از خود نمیدانی تو فرق
منگر از خود در من ای کژباز تو
تا یکی تو را نبینی تو دوتو
بنگر اندر من ز من یک ساعتی
تا ورای کون بینی ساحتی
وا رهی از تنگی و از ننگ و نام
عشق اندر عشق بینی والسلام
پس بدانی چونک رستی از بدن
گوش و بینی چشم میداند شدن
راست گفتست آن شه شیرینزبان
چشم گردد مو به موی عارفان
چشم را چشمی نبود اول یقین
در رحم بود او جنین گوشتین
علت دیدن مدان پیه ای پسر
ورنه خواب اندر ندیدی کس صور
آن پری و دیو میبیند شبیه
نیست اندر دیدگاه هر دو پیه
نور را با پیه خود نسبت نبود
نسبتش بخشید خلاق ودود
آدمست از خاک کی ماند به خاک
جنیست از نار بیهیچ اشتراک
نیست مانندای آتش آن پری
گرچه اصلش اوست چون میبنگری
مرغ از بادست و کی ماند به باد
نامناسب را خدا نسبت به داد
نسبت این فرعها با اصلها
هست بیچون ار چه دادش وصلها
آدمی چون زادهٔ خاک هباست
این پسر را با پدر نسبت کجاست
نسبتی گر هست مخفی از خرد
هست بیچون و خرد کی پی برد
باد را بی چشم اگر بینش نداد
فرق چون میکرد اندر قوم عاد
چون همی دانست مؤمن از عدو
چون همی دانست می را از کدو
آتش نمرود را گر چشم نیست
با خلیلش چون تجشم کردنیست
گر نبودی نیل را آن نور و دید
از چه قبطی را ز سبطی میگزید
گرنه کوه و سنگ با دیدار شد
پس چرا داود را او یار شد
این زمین را گر نبودی چشم جان
از چه قارون را فرو خورد آنچنان
گر نبودی چشم دل حنانه را
چون بدیدی هجر آن فرزانه را
سنگریزه گر نبودی دیدهور
چون گواهی دادی اندر مشت در
ای خرد بر کش تو پر و بالها
سوره بر خوان زلزلت زلزالها
در قیامت این زمین بر نیک و بد
کی ز نادیده گواهیها دهد
که تحدث حالها و اخبارها
تظهر الارض لنا اسرارها
این فرستادن مرا پیش تو میر
هست برهانی که بد مرسل خبیر
کین چنین دارو چنین ناسور را
هست درخور از پی میسور را
واقعاتی دیده بودی پیش ازین
که خدا خواهد مرا کردن گزین
من عصا و نور بگرفته به دست
شاخ گستاخ ترا خواهم شکست
واقعات سهمگین از بهر این
گونه گونه مینمودت رب دین
در خور سر بد و طغیان تو
تا بدانی کوست درخوردان تو
تا بدانی کو حکیمست و خبیر
مصلح امراض درمانناپذیر
تو به تاویلات میگشتی از آن
کور و گر کین هست از خواب گران
وآن طبیب و آن منجم در لمع
دید تعبیرش بپوشید از طمع
گفت دور از دولت و از شاهیت
که درآید غصه در آگاهیت
از غذای مختلف یا از طعام
طبع شوریده همیبیند منام
زانک دید او که نصیحتجو نهای
تند و خونخواری و مسکینخو نهای
پادشاهان خون کنند از مصلحت
لیک رحمتشان فزونست از عنت
شاه را باید که باشد خوی رب
رحمت او سبق دارد بر غضب
نه غضب غالب بود مانند دیو
بیضرورت خون کند از بهر ریو
نه حلیمی مخنثوار نیز
که شود زن روسپی زان و کنیز
دیوخانه کرده بودی سینه را
قبلهای سازیده بودی کینه را
شاخ تیزت بس جگرها را که خست
نک عصاام شاخ شوخت را شکست
اگر بخواین معنیش رو براتون میزارم
حالا یا وویس یا متن🩵
حالا یا وویس یا متن
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چنان روزی رسان روزی رساند
که صد عاقل از آن حیران بماند✨ 💚
که صد عاقل از آن حیران بماند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ✍آرامش با مدیتیشن 🕊 (N!la)
#آموزش_مراقبه
@aramesh_ba_meditation
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ✍آرامش با مدیتیشن 🕊 (N!la)
✍آرامش با مدیتیشن 🕊
Voice message
نیاز نیست حتما حالت استادی یا همون لوتوس بشینید
چهار زانوی معمولی بشینید.
مهر بهتون نیلا
#آموزش_مراقبه
@aramesh_ba_meditation 🕊
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عشق مانند مغناطیسی است که همه چیز را به هم متصل میکند
میشود آن شد و در آن زیست
صلح با خویش به عشق ِوجود خواهد رسید
خودت و وضعیتت را دوست داشته باش
با خودت مهربان باش
با دیگران همچون خودت رفتار کن
خشم و عصبانیت و کینه مانند خودکشی است!
تو را از بین میبرد و وجودت را در دردها میپوشاند
نپرس عشق چیست
درک کن چگونه صلح را دریابم
ابتدا با خودم و سپس تمام دنیا در عشق خواهد رفت
ساده است
تصمیم بگیر قدردان بدنت و هر آنچیزی باشی که داری
با خودت در صلح باش تا معنای آگاهی را درک کنی
@aramesh_ba_meditation 🕊
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سلام نیلای عزیز🤍
وقت بخیر🙏
ممنونم بابت توضیحات و مطالب زیبا و مفیدی که در اختیار ما میگذاری و پاسخگوی سوالات ما هستی🌸✨️
مدتی است ذهنم درگیر موضوع و سوالاتی شده که خوشحال میشم در این مورد منو راهنمایی و کمک کنی
#سوال
ما باید نگاه ناظر به درونمون داشته باشیم و برای رسیدن به خیر ابتدا شر را در درونمون پیداکنیم و پاکسازی کنیم
سپس به خیر دست پیدا میکنیم
اما سوال اینه که چطور آگاه بشیم شَر چیه و شرهای وجودی ما شامل چیه؟
مثلا حسادت و یا نگاه دلسوزانه ای که ما نسبت به دیگران داریم همگی شر هستند
یا من تازه متوجه شدم که دیتاهای منفی که از گذشتگانم خواسته و یا ناخواسته دریافت کردم شر بوده
درک این آگاهی سخته
و من چندروزه به هم ریختم
وقتی پاکسازی میکنم حالم بهتره
خوشحال میشم در این مورد مطلب یا مطالبی بگذارید و بنده را راهنمایی کنید
سپاسگزارم 🙏💙
وقت بخیر🙏
ممنونم بابت توضیحات و مطالب زیبا و مفیدی که در اختیار ما میگذاری و پاسخگوی سوالات ما هستی🌸✨️
مدتی است ذهنم درگیر موضوع و سوالاتی شده که خوشحال میشم در این مورد منو راهنمایی و کمک کنی
#سوال
ما باید نگاه ناظر به درونمون داشته باشیم و برای رسیدن به خیر ابتدا شر را در درونمون پیداکنیم و پاکسازی کنیم
سپس به خیر دست پیدا میکنیم
اما سوال اینه که چطور آگاه بشیم شَر چیه و شرهای وجودی ما شامل چیه؟
مثلا حسادت و یا نگاه دلسوزانه ای که ما نسبت به دیگران داریم همگی شر هستند
یا من تازه متوجه شدم که دیتاهای منفی که از گذشتگانم خواسته و یا ناخواسته دریافت کردم شر بوده
درک این آگاهی سخته
و من چندروزه به هم ریختم
وقتی پاکسازی میکنم حالم بهتره
خوشحال میشم در این مورد مطلب یا مطالبی بگذارید و بنده را راهنمایی کنید
سپاسگزارم 🙏💙
✍آرامش با مدیتیشن 🕊
سلام نیلای عزیز🤍 وقت بخیر🙏 ممنونم بابت توضیحات و مطالب زیبا و مفیدی که در اختیار ما میگذاری و پاسخگوی سوالات ما هستی🌸✨️ مدتی است ذهنم درگیر موضوع و سوالاتی شده که خوشحال میشم در این مورد منو راهنمایی و کمک کنی #سوال ما باید نگاه ناظر به درونمون داشته باشیم…
درود عزیزم مهر بهت🌸
شر درونی یعنی بخشهایی از وجودمون که از ترس، درد، ناآگاهی یا باورهای اشتباه شکل گرفتن.
مثل حسادت، قضاوت، نجاتگری یا باورهای منفی که از گذشته گرفتیم. اینا باعث میشن در کسری از ثانیه و بدون فکر دست به عملی بزنیم یا نسبت به عوامل بیرونی عکس العمل نشون بدیم.
حالا اینطوری ببین که این شرها دشمن نیستن، نشونههایی هستن که میخوان ما رو به آگاهی برسونن.
با دیدن و پذیرفتنشون (نه سرکوب یا انکارشون)، میتونیم اونا رو پاکسازی کنیم و به خیر و نور درونمون نزدیکتر بشیم.
❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
مهر به همگی امروز یه نگاه عمیقتر به این موضوع میندازیم✨ 🩵
شر درونی یعنی بخشهایی از وجودمون که از ترس، درد، ناآگاهی یا باورهای اشتباه شکل گرفتن.
مثل حسادت، قضاوت، نجاتگری یا باورهای منفی که از گذشته گرفتیم. اینا باعث میشن در کسری از ثانیه و بدون فکر دست به عملی بزنیم یا نسبت به عوامل بیرونی عکس العمل نشون بدیم.
حالا اینطوری ببین که این شرها دشمن نیستن، نشونههایی هستن که میخوان ما رو به آگاهی برسونن.
با دیدن و پذیرفتنشون (نه سرکوب یا انکارشون)، میتونیم اونا رو پاکسازی کنیم و به خیر و نور درونمون نزدیکتر بشیم.
مهر به همگی امروز یه نگاه عمیقتر به این موضوع میندازیم
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ما خواه ناخواه جنبه های تاریکی درون خودمون داریم که انکار کردنی نیستن.
در واقع خودمون نسبت به احوالات درونی خودمون آگاهیم. (اصلا مراقبه میکنیم که همین موضوع در ما نهادینه بشه، حفظ آگاهی از پندار/گفتار/کردار در تمامی ساعات )
ولی اینکه چطور بفهمیم دیتایی شر بوده نیاز به نگاه عمیقتری داره!
در واقع خودمون نسبت به احوالات درونی خودمون آگاهیم. (اصلا مراقبه میکنیم که همین موضوع در ما نهادینه بشه، حفظ آگاهی از پندار/گفتار/کردار در تمامی ساعات )
ولی اینکه چطور بفهمیم دیتایی شر بوده نیاز به نگاه عمیقتری داره!
(والدین/خواهر و برادر/ مادربزرگ پدربزرگ و...)
احساس خشم یا انزجار کنید؟
این خونواده به ظاهر خیلی شاد و سرخوش بودن اما کمی عمیق میشدی متوجه این موضوع میشدی که پایهی همه ی صحبت هاشون دست انداختن همدیگه و تمسخر به حالت شوخی هست.!
کسی هم بینشون اینو عیب نمیدونست که هیچ ، همراهی کردن همدیگه هم براشون لذت بخش بود!
این یه دیتای معیوب هست!
حالا میشه در مورد این دیتای معیوب با کل خانواده حرف زد؟!
منِ بیننده اگر حس بدی نسبت به این دیتا داشته باشم نهایت کاری که میتونم انجام بدم: اینه که خودم باهاشون همراهی نکنم حتی برای چند لحظه ی کوتاه.
و تاریک ترین حالتش اینجاست که خودمون هم انجامش میدیم!
تو روانشناسی بهش میگن طرحواره ..
@aramesh_ba_meditation 🕊
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✍آرامش با مدیتیشن 🕊
ㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤ
🪬 هر کسی که در این جهان به آگاهی رسید فهمید دشمن و دوست و شر و خیری در این جهان جز من نیست..
@aramesh_ba_meditation 🕊
@aramesh_ba_meditation 🕊
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM