Telegram Web Link
تفکر حوزه برخورد اشخاص نیست...حوزه برخورد ایده هاست
@archresearchmethod
بدون شک اگر یک چیز به نام معماری وجود داشته باشد، این دو پیتر با هم در مرزهای آن نمی‌گنجند و یکی از آنها باید میدان را ترک کند...
مگر اینکه در این دنیا، به جای معماری، معماری ها وجود داشته باشند
در چنین وضعیتی این دو نفر، دو معماری و یا دو تعبیر اساسا متفاوت از معماری را نمایندگی میکنند...به گونه ای که فکر و پرکتیس هر دو تاملی بر آن است که معماری چه میتواند باشد؟

معماری به مثابه یک شی مادی که برانگیزاننده ادراکات حسی مخاطب است و یا معماری به مثابه یک ایده مفهومی که مرتبط با کار روشن‌فکرانه است

آیزنمن میگوید که امثال زومتور را نمی‌فهمد که وقت شان را برای رنگ و بافت چوب صرف میکنند،
زومتور میگوید مادرش برای زندگی به خانه نیاز دارد نه زبان...کنایه ای به تعبیر آیزنمن متقدم از از معماری...

همه هم میدانیم که هم پروژه سانتیاگو آیزنمن و هم پروژه نمازخانه برادر کلاس هم مفهوم دارند و هم مادیت...اما هر دو به یک اندازه برای این دو ساحت خود قدر و منزلت قائل نیستند

این دو نفر دو ایده رادیکال در خود، برای تعبیر کردن معماری هستند... اما شاید از این مهم تر آن است که یادآوری کنیم، تفکر، حوزه برخورد دو پیتر نیست، حوزه برخورد دو ایده است

و اینکه تفکر از زمانی آغاز می‌شود که ما هم پیتر اول و هم پیتر دوم را فراموش کنیم

جایی که به جای اسم ها برای ایده ها بجنگیم... معماری، کانسپت یا متریالیتی؟

@archresearchmethod
آنچه در ادامه می آید پانزده دقیقه از جلسه اول دوره نظری تازه است. مضمون این صحبت ها در ارتباط با آخرین پست کانال است.

تلاش خواهم کرد با کمک دوستان از هر جلسه که برگزار می شود، دقایقی را در اینجا به اشتراک بگذارم

@archresearchmethod
.
در این صحنه از فیلم جزیره شاتر انتخاب بین مردن مثل یک انسان شریف یا زندگی مثل یک هیولا، انتخاب بین حفظ تصویر خیالی از خویشتن و یا کنار آمدن با تلخی ویرانگر واقعیت است...
که البته دی‌کاپریو اولی را انتخاب میکند...
.
از مهم ترین آموزه های روانکاویو به خصوص روانکاوی لاکانی این است که تخیل فضایی بیرون از واقعیت نیست که به آن فرار کنیم...تخیل استراکچر واقعیت است...هموراه درک ما از واقعیت آغشته به میزانی از رویا است و با بیرون کشیدن امر خیالی از ساختار واقعیت، تمام انسجام آن به طرز تحمل ناپذیری از دست می رود

#ژیژک
#لاکان
#اسکورسیزی
@archresearchmethod
1
سمینار «معماری‌اندیشی؛ گفتگوی جغرافیا با تاریخ»

سخنران: محمدیاسر موسی‌پور
زمان: دوشنبه ۱۹ آذر، ساعت: ۱۰ تا ۱۲
مکان: دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، سالن قطب علمی فناوری

@Anjoman_Motaleat
فایل بالا صوت جلسه دانشگاه تهران است که در آن از شکاف میان موقعیت ما در قبال «جایی که در آن زندگی میکنیم» و «زمانه ای که در آن زندگی میکنیم» سخن گفته شده و تلاش کردم تا با دو برش از تاریخ معماری در قرن بیست نشان بدهم که آنچه تاریخ معماری، به مثابه انباشتی از ایده های جهان شمول نامیده می شود، محصول رشد یک نوع آگاهی است که از قضا در دل جغرافیاهای متنوع (من جمله شرق) تولید شده است.

@archresearchmethod
موزئی گینزبرگ تحت تاثیر انقلاب اکتبر روسیه اولین کسی بود که از معماری به مثابه یک چگالنده اجتماعی سخن گفت و تلاش میکرد با معماری به جراحی ساختارهای اجتماعی دست بزند...در دهه هفتاد رم کولهاس چگالنده اجتماعی رو دوباره طرح کرد و بار ایدئولوژیک چپ را از آن حذف کرد....در یک کنش مارکسیستی، گینزبرگ در این آپارتمان که نارکومفین نام داشت باکس مجزایی قرار داد که محل فعالیت های اجتماعی ساکنین بود. او معتقد بود فراغت نباید به یک امر فردی تقلیل پیدا کند و ساکنان باید فراغت خود را صرف رفتارهای جمعی نمایند...این بنا واجد خصوصیات معمارانه مهمی است که حدود بیست سال بعد در هبیتاسیون مارسی لوکوربوزیه تجلی دوباره پیدا کرد

(در صوت جلسه معماری اندیشی، گفتگوی جغرافیا با تاریخ به این بحث با تفصیل بیشتری پرداخته شده است)
@archresearchmethod
مدتی هست که به این نتیجه رسیدم یکی از نیازهای آموزش نظری معماری در کشور ما تمرکز بر مسئله نسبت میان معماری و گفتمان های بیرون از آن همچون اقتصاد، سیاست، فلسفه و ... است.
و اینکه چطور می شود معماری را با مناسبات خودش و یا با مفاهیم حوزه های دیگر خوانش کرد.
در دوره تابستان از علیرضا تغابنی خواهش کرده بودم مهمان ما باشد و درباره ارزشهای درون معماری و بیرون معماری در آثارش صحبت کنیم. بزودی با محمدرضا قدوسی و رضا دانشمیر هم این جلسه را برگزار و یکجا منتشر خواهیم کرد.

هفته گذشته اما از نوید پورمحمدرضا خواهش کرده بودم که همین مسئله را در ارتباط با سینما برای ما تشریح کند. نوید هم آمد و با تسلط مثال زدنی بر موضوع و انسجام در فکر دقیقا به مسئله پرداخت و در نقاطی من هم به او اضافه شدم و مقایسه هایی با معماری انجام دادیم.
خواهش کرده بودم این جلسه به صورت رایگان برای همه در دسترس باشد و خوشحالم که کانون معماران معاصر زحمت پخش زنده آن را کشید
حالا فایل صوتی آن را به اشتراک میگذارم و امیدوارم برای دوستان دور و نزدیک این رسانه مفید واقع شود.

@archresearchmethod
بخش کوچکی از آن دو میلیون متر مربع ایران مال افتتاح و بروی عموم گشوده شده است. در نهایت تجربه ای که کولهاس اسم آن را بیگ نس میگذارد پا به تهران خواهد گذاشت. یک فضای داخلی عظیم که معماری را به رقابت با شهر ترغیب می‌کند. نه به مثابه یک قطعه از شهر که به مثابه یک شهر مستقل. این حجم عظیم البته بخشی از فانتزی تهران در همذات پنداری با کشورهای منطقه از طریق بازتولید نشانه های آن هم هست. درون آن همه چیز یافت میشود. از بازار ایرانی و مقرنس و کاربندی گرفته تا دیوارهای کاهگلی و باجه تلفن لندن و کتابخانه پادشاهی قرن نوزدهمی انگلستان و نخل های معروف مورد اشاره کولهاس و تهران قدیم و غیره. تجربه ای که بام لند در سطح خفیف تری از سر گذراند. ایران مال این امکان را دارد که زمان ها و مکان ها را با سرمایه در هم فشرده کند...این توان را دارد تا نمونه عین به عینی از تالار آینه را از دل کاخ های پادشاهی تهران خارج کند، از دست دولت بیرون بکشد و برای عقد قراردادهای بین المللی در اختیار تاجران خصوصی قرار بدهد. آموزه مهم این فضاها این است که ژنریک بودن و عام شدن نه لزوما با فرم های انتزاعی شده و بی معنا که از قضا با انباشت مضاعف تکه پاره های هویت بدست می آید.
باید منتظر ماند و دید که این فضای ژنریک چگونه توسط مردم تهران تجربه می شود و در حیات شبه شهری مال ها چه جایگاهی برای خود دست و پا میکند: در اشغال مطلق ثروتمندان اختصاصی سازی می شود و یا این مقیاس از فضا بخشندگی ذاتی برای در خود پذیرفتن دامنه وسیع تری از شهر را خواهد داشت؟

@Archresearchmethod
😁1
2025/07/10 15:21:08
Back to Top
HTML Embed Code: