❤8
❤5👏2
Pesaram
Mohsen Chavoshi
پدرم اينجا و
مادرم اينجا و
وطنم ايرانه
آخه من كجا برم
همه جا جز اينجا
واسه من زندانه
مادرم اينجا و
وطنم ايرانه
آخه من كجا برم
همه جا جز اينجا
واسه من زندانه
❤5
.
همه جا حرف از جنگ بود
جز میان دو نفر
که در ابتدای دوست داشتنِ هم بودند
جز میانِ دو نفر
که سهم بیشتری از زندگی میخواستند!
خاورمیانه جای عجیبیست
عشق هم بوی باروت میدهد!
#علی_سلطانی
@arghavan59🥀
همه جا حرف از جنگ بود
جز میان دو نفر
که در ابتدای دوست داشتنِ هم بودند
جز میانِ دو نفر
که سهم بیشتری از زندگی میخواستند!
خاورمیانه جای عجیبیست
عشق هم بوی باروت میدهد!
#علی_سلطانی
@arghavan59🥀
❤15
آغوشت میدان جنگ
و لب هایت
اسلحه ای پر!
منم سربازی بی دفاع
که نه راه پس دارد
و نه راه پیش،
بانو؛
خلاصم کن
با رگباری از بوسه...
#پیمان_لطیف_نیا
روز جهانی #بوسه مبارک...
@arghavan59🥀
و لب هایت
اسلحه ای پر!
منم سربازی بی دفاع
که نه راه پس دارد
و نه راه پیش،
بانو؛
خلاصم کن
با رگباری از بوسه...
#پیمان_لطیف_نیا
روز جهانی #بوسه مبارک...
@arghavan59🥀
❤9👏3👍1
حرف هایت به تلخی قهوه،
اصل حرفت همان همیشگی است...
دیدگانت سمت و سوی دیگری ،
برق چشمت همان همیشگی است...
شوخی سرد و ساده ات به کنار،
خنده هایت همان همیشگی است...
بافتی موی بس پریشان را،
پیچ و تابش همان همیشگی است...
دست سردت توی دستانم،
پوستت اما ترمه ی همیشگی است...
رفتی تو ای همیشه در آغوش،
گرمی حضورت اما همیشگی است...
#کامران_نصیرزاده
@arghavan59
اصل حرفت همان همیشگی است...
دیدگانت سمت و سوی دیگری ،
برق چشمت همان همیشگی است...
شوخی سرد و ساده ات به کنار،
خنده هایت همان همیشگی است...
بافتی موی بس پریشان را،
پیچ و تابش همان همیشگی است...
دست سردت توی دستانم،
پوستت اما ترمه ی همیشگی است...
رفتی تو ای همیشه در آغوش،
گرمی حضورت اما همیشگی است...
#کامران_نصیرزاده
@arghavan59
❤3
آیا میفهمی یعنی چه
که هنگام خواب با خودت تکرار کنی:
خدای من کمک کن این روزها را پشتِ سر بگذارم؟
#ادهم_شرقاوی
@arghavan59🥀
که هنگام خواب با خودت تکرار کنی:
خدای من کمک کن این روزها را پشتِ سر بگذارم؟
#ادهم_شرقاوی
@arghavan59🥀
❤2
در قلب پرآشوبم،
تو چقدر آرامی؟!
فریاد می زنم تو را،
چرا نمی شنوی مرا؟!
حواست هست
به چشمانم؟
گوش می دهی
به حرفایم؟
یک لحظه،
یک نفس،
کمی بودنت
برایم کافیست...
#کامران_نصیرزاده
@arghavan59🥀
تو چقدر آرامی؟!
فریاد می زنم تو را،
چرا نمی شنوی مرا؟!
حواست هست
به چشمانم؟
گوش می دهی
به حرفایم؟
یک لحظه،
یک نفس،
کمی بودنت
برایم کافیست...
#کامران_نصیرزاده
@arghavan59🥀
❤6
تاریکی ادامه دارد
بيا لبهامان را آتش بزنيم
و روح آوارهمان را به آسمان بفرستيم
تا ابر شوند
ببارند
و ما را چون مورچههای کوچک ِ دلتنگ در خود غرق كنند
- آری
گاهی بهتر است خیالبافی كنيم
#الیاس_علوی
@arghavan59🥀
بيا لبهامان را آتش بزنيم
و روح آوارهمان را به آسمان بفرستيم
تا ابر شوند
ببارند
و ما را چون مورچههای کوچک ِ دلتنگ در خود غرق كنند
- آری
گاهی بهتر است خیالبافی كنيم
#الیاس_علوی
@arghavan59🥀
❤5
❤5
همچون سیگار
میان انگشتانت باقی مانده ام
نه دودم می کنی و نه خاموش
آیا فراموش کرده ای که
در حال سوختنم ؟
#نزار_قبانی
@arghava59🥀
میان انگشتانت باقی مانده ام
نه دودم می کنی و نه خاموش
آیا فراموش کرده ای که
در حال سوختنم ؟
#نزار_قبانی
@arghava59🥀
❤5❤🔥1
آمدهای
با نور بخندی
و در لحظه جاری باشی،
و برقصی؛
چون شعلهای
که جهان را
به شور میکشد.
#آناستازیانا
@arghavan59🥀
با نور بخندی
و در لحظه جاری باشی،
و برقصی؛
چون شعلهای
که جهان را
به شور میکشد.
#آناستازیانا
@arghavan59🥀
❤5
نوشتم هر چه از هم دورتر ، آسودهتر اما
کسی در گوش من میگفت:«من دلتنگِ دیدارم»
#عطیه_سادات_حجتی
@arghavan59🥀
کسی در گوش من میگفت:«من دلتنگِ دیدارم»
#عطیه_سادات_حجتی
@arghavan59🥀
❤5
چشمهها با رودها در میآمیزند،
و رودها با دریا،
نسیمهای بهشت جاودانه
با شوری شیرین در هم میپیچند.
هیچچیز در جهان یگانه و تنها نیست،
همهچیز به حکم قانونی ازلی
در یک روح به هم میپیوندند
چرا من با تو نه؟
بنگر که کوهها آسمان را میبوسند،
و موجها یکدیگر را در آغوش میکشند؛
هیچ گُلی نیست که همنوعش را وانهد
و بخشوده شود
و آفتاب زمین را در بر گرفته،
و مهتاب دریا را میبوسد.
این همه مهر و زیبایی چه سود،
اگر لبانت بر لبان من ننشیند؟
#پرسی_بیش_شلی
@arghavan59🥀
و رودها با دریا،
نسیمهای بهشت جاودانه
با شوری شیرین در هم میپیچند.
هیچچیز در جهان یگانه و تنها نیست،
همهچیز به حکم قانونی ازلی
در یک روح به هم میپیوندند
چرا من با تو نه؟
بنگر که کوهها آسمان را میبوسند،
و موجها یکدیگر را در آغوش میکشند؛
هیچ گُلی نیست که همنوعش را وانهد
و بخشوده شود
و آفتاب زمین را در بر گرفته،
و مهتاب دریا را میبوسد.
این همه مهر و زیبایی چه سود،
اگر لبانت بر لبان من ننشیند؟
#پرسی_بیش_شلی
@arghavan59🥀
❤5
دفترهامان
پر بود از عاشقانه های سیاه ...
با پیراهنی زرد
قرمزها را
یکی یکی رد کردیم
پشت اولین سبز ایستادیم
و با اولین رهگذر
تانگو رقصیدیم
در ایستگاه اتوبوس
به انتظار مترو ماندیم
و تا نیمه های شب
با شیطان مشاعره کردیم
با آخرین قطار رفتیم
و با همان لباس های زرد رنگ
دفن شدیم در فرداها.
#بهنام_محبی_فر
@arghavan59🥀
پر بود از عاشقانه های سیاه ...
با پیراهنی زرد
قرمزها را
یکی یکی رد کردیم
پشت اولین سبز ایستادیم
و با اولین رهگذر
تانگو رقصیدیم
در ایستگاه اتوبوس
به انتظار مترو ماندیم
و تا نیمه های شب
با شیطان مشاعره کردیم
با آخرین قطار رفتیم
و با همان لباس های زرد رنگ
دفن شدیم در فرداها.
#بهنام_محبی_فر
@arghavan59🥀
❤6
باد هم به کمک آمده بود؛
یک مزرعه
انبوهی پرنده
و مترسک هایی بی جان تر از همیشه....
#کامران_نصیرزاده
@arghavan59
یک مزرعه
انبوهی پرنده
و مترسک هایی بی جان تر از همیشه....
#کامران_نصیرزاده
@arghavan59
❤5
قهوه که میخوری ،
به من گوش بده !
شاید دیگر با هم قهوه نخوریم و
فرصتی نداشته باشیم، برای گَپ زدن !
نه از تو چیزی میگویم، نه از خودم !
ما شمالیترین نقطهی عشقیم !
دو سطرِ حاشیهنویسی شُده با مِداد !
دربارهی چیزی بزرگتر ،
و پاکتر از من و تو
حرف میزنم !
عشق
شاپرکی آمده از بهشت بود،
بر شانههامان نشست
و ما پَراندیمش !
ماهی مطّلایی بود آمده از دریا،
ما لِهاَش کردیم !
ستاره ای آبی بود که سوزاندیمش !
#نزار_قبانی
@arghavan59🥀
به من گوش بده !
شاید دیگر با هم قهوه نخوریم و
فرصتی نداشته باشیم، برای گَپ زدن !
نه از تو چیزی میگویم، نه از خودم !
ما شمالیترین نقطهی عشقیم !
دو سطرِ حاشیهنویسی شُده با مِداد !
دربارهی چیزی بزرگتر ،
و پاکتر از من و تو
حرف میزنم !
عشق
شاپرکی آمده از بهشت بود،
بر شانههامان نشست
و ما پَراندیمش !
ماهی مطّلایی بود آمده از دریا،
ما لِهاَش کردیم !
ستاره ای آبی بود که سوزاندیمش !
#نزار_قبانی
@arghavan59🥀
❤5