Forwarded from توكا نيوز
با سلام و خسته نباشید
ارغوان فرزین معتمد هستم
دارای مدرک دکترای اقتصاد
مشاور مدیرعامل بانک توسعه تعاون
جناب آقای مهندس مهدیان بنده را دعوت کردند
به این پویش می پیوندم چون معتقدم
در شرایط اقتصادی فعلی کشور، دستیابی به رفاه از طریق ایجاد اشتغال های پایدار و با استفاده از ظرفیت بخش تعاون میسر است.
رفاه از مسیر اشتغال بر مدار تعاون
موفق باشید
www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEv0sMHEdVz9M9hyYg
ارغوان فرزین معتمد هستم
دارای مدرک دکترای اقتصاد
مشاور مدیرعامل بانک توسعه تعاون
جناب آقای مهندس مهدیان بنده را دعوت کردند
به این پویش می پیوندم چون معتقدم
در شرایط اقتصادی فعلی کشور، دستیابی به رفاه از طریق ایجاد اشتغال های پایدار و با استفاده از ظرفیت بخش تعاون میسر است.
رفاه از مسیر اشتغال بر مدار تعاون
موفق باشید
www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEv0sMHEdVz9M9hyYg
Telegram
توكا نيوز
www.tookanews.com
جدیدترین اخبار تعاون، کار و رفاه در ایران و جهان
جدیدترین اخبار تعاون، کار و رفاه در ایران و جهان
✍تمنای ارز (قسمت اول)
ارغوان فرزین معتمد
سالهای دور زمانی که وارد دانشگاه در مقطع کارشناسی اقتصاد شدم، یکی از اساتید به نام در حوزه اقتصاد خرد برای آنکه بتوانیم درک درستی از سیستم های اقتصادی و عوامل تعیین کننده قیمت در بازار داشته باشیم برای ما مثالی ساده زد. او گفت شما همگی در روزهای عادی برای رفتن از دانشگاه به خانه از وسایل مختلف نقلیه استفاده می کنید و قیمت مشخصی را هم می پردازید. اما فرض کنید در یکی از روزهای بهاری باران شدیدی می بارد و شما در خیابان دانشگاه بی صبرانه در انتظار تاکسی هستید تا سوار شده و از باران نجات یابید. تاکسی نمی آید اما مرتب به تعداد دانشجویان منتظر اضافه می شود. در این زمان اگر ناگهان یک تاکسی ببینید چه عکس العملی نشان می دهید؟ اکثر دانشجویان پاسخ دادند که با پیشنهاد نرخ بالایی برای تاکسی سعی می کنیم آن را تصاحب کنیم. این کلیدی ترین نکته در تعیین قیمت توسط بازار بود. مازاد تقاضا قیمت را افزایش داده بود. به عبارتی تعداد زیادی از دانشجویان متقاضی استفاده از تاکسی بودند در حالیکه فقط یک تاکسی خدمات حمل و نقل ارایه می کرد. بنابراین رفتار مصرف کننده به گونه ای بود که با پیشنهاد قیمت بالاتر خدمت حمل و نقل را از آن خود کند. به اعتقاد نگارنده درک این مثال ساده در تحلیل رفتارهای اقتصادی بسیار تاثیر گذار است. شاخص های اقتصادی بر اثر رفتارهای اقتصادی تغییر می کند و مبانی اقتصادی بر اساس اصول نشات گرفته از رفتار اجتماعی شکل گرفته است. نمی توان به تحلیل یک رویداد اقتصادی بدون توجه به رفتار اقتصادی جامعه پرداخت.
این روزها که افزایش نرخ ارز به یکی از مهمترین مباحث روز بدل شده است و تحلیل های کارشناسی و غیر کارشناسی بسیاری نیز در این مورد ارایه می شود، به این می اندیشیدم که چرا کمتر شاهد تحلیل های اقتصادی هستیم که اگر به تحلیل اقتصادی بر اساس اصول اقتصاد بپردازیم شاید بسیاری از مباحث مطرح شده در این خصوص نیز قابل درک تر شود.
اصولا در تعیین قیمت در هر بازاری عرضه و تقاضا تعیین کننده هستند. و در بازار ارز نیز عرضه و تقاضای ارز تعیین کننده نرخ ارز.
وقتی نرخ ارز افزایش می یابد، مشخص ترین دلیل افزایش این نرخ، مازاد تقاضا برای ارز بوده است. اما نکته مهم اینجاست که چه عواملی بر عرضه و تقاضای ارز تاثیر گذار هستند. قطعا متغیرهایی نظیر صادرات و واردات به صورت درونزا بر نرخ اثر دارند، اما بسیاری از عوامل دیگر نظیر عوامل اجتماعی و سیاسی نیز بر عرضه و تقاضای ارز به صورت برونزا تاثیر می گذارد که در این یادداشت به برخی از آنها اشاره می شود. به عنوان مثال یکی از عوامل تاثیر گذار بر این بازار رفتار سیاستگذار، قانون گذار و بدنه حاکمیتی است که منجر به انتظارات برای مصرف کننده و در نتیجه واکنشی اقتصادی می شود که بر تقاضا و عرضه ارز اثر گذار است.
مروری بر اتفاقات یکسال و نیم اخیر نشان می دهد که مجموعه ای از اتفاقات و بعضا رفتارهای بدنه حاکمیتی آرام آرام بر افزایش تقاضای ارز اثر داشته است. اگرچه متغیر ها و سیاست های بسیاری نیز بر عرضه ارز تاثیر گذار بوده، اما انچه به طور نسبی و این روزها به صورت مشخص با آن مواجه هستیم مازاد فزاینده تقاضای ارز است که منجر به افزایش بی رویه نرخ ارز شده است. به نظر می رسد پیشی گرفتن تقاضای ارز بر عرضه ارز به صورت فزاینده متاثر از متغیرهای برون زایی است که بعضا اثرات خود را در روزهای پایانی سال و آغاز سال نو بیشتر نمایان ساخته است و برخی از انها به شرح زیر قابل بررسی است:
@arghavanfarzinmotamed
ادامه متن در پیام بعد👇
ارغوان فرزین معتمد
سالهای دور زمانی که وارد دانشگاه در مقطع کارشناسی اقتصاد شدم، یکی از اساتید به نام در حوزه اقتصاد خرد برای آنکه بتوانیم درک درستی از سیستم های اقتصادی و عوامل تعیین کننده قیمت در بازار داشته باشیم برای ما مثالی ساده زد. او گفت شما همگی در روزهای عادی برای رفتن از دانشگاه به خانه از وسایل مختلف نقلیه استفاده می کنید و قیمت مشخصی را هم می پردازید. اما فرض کنید در یکی از روزهای بهاری باران شدیدی می بارد و شما در خیابان دانشگاه بی صبرانه در انتظار تاکسی هستید تا سوار شده و از باران نجات یابید. تاکسی نمی آید اما مرتب به تعداد دانشجویان منتظر اضافه می شود. در این زمان اگر ناگهان یک تاکسی ببینید چه عکس العملی نشان می دهید؟ اکثر دانشجویان پاسخ دادند که با پیشنهاد نرخ بالایی برای تاکسی سعی می کنیم آن را تصاحب کنیم. این کلیدی ترین نکته در تعیین قیمت توسط بازار بود. مازاد تقاضا قیمت را افزایش داده بود. به عبارتی تعداد زیادی از دانشجویان متقاضی استفاده از تاکسی بودند در حالیکه فقط یک تاکسی خدمات حمل و نقل ارایه می کرد. بنابراین رفتار مصرف کننده به گونه ای بود که با پیشنهاد قیمت بالاتر خدمت حمل و نقل را از آن خود کند. به اعتقاد نگارنده درک این مثال ساده در تحلیل رفتارهای اقتصادی بسیار تاثیر گذار است. شاخص های اقتصادی بر اثر رفتارهای اقتصادی تغییر می کند و مبانی اقتصادی بر اساس اصول نشات گرفته از رفتار اجتماعی شکل گرفته است. نمی توان به تحلیل یک رویداد اقتصادی بدون توجه به رفتار اقتصادی جامعه پرداخت.
این روزها که افزایش نرخ ارز به یکی از مهمترین مباحث روز بدل شده است و تحلیل های کارشناسی و غیر کارشناسی بسیاری نیز در این مورد ارایه می شود، به این می اندیشیدم که چرا کمتر شاهد تحلیل های اقتصادی هستیم که اگر به تحلیل اقتصادی بر اساس اصول اقتصاد بپردازیم شاید بسیاری از مباحث مطرح شده در این خصوص نیز قابل درک تر شود.
اصولا در تعیین قیمت در هر بازاری عرضه و تقاضا تعیین کننده هستند. و در بازار ارز نیز عرضه و تقاضای ارز تعیین کننده نرخ ارز.
وقتی نرخ ارز افزایش می یابد، مشخص ترین دلیل افزایش این نرخ، مازاد تقاضا برای ارز بوده است. اما نکته مهم اینجاست که چه عواملی بر عرضه و تقاضای ارز تاثیر گذار هستند. قطعا متغیرهایی نظیر صادرات و واردات به صورت درونزا بر نرخ اثر دارند، اما بسیاری از عوامل دیگر نظیر عوامل اجتماعی و سیاسی نیز بر عرضه و تقاضای ارز به صورت برونزا تاثیر می گذارد که در این یادداشت به برخی از آنها اشاره می شود. به عنوان مثال یکی از عوامل تاثیر گذار بر این بازار رفتار سیاستگذار، قانون گذار و بدنه حاکمیتی است که منجر به انتظارات برای مصرف کننده و در نتیجه واکنشی اقتصادی می شود که بر تقاضا و عرضه ارز اثر گذار است.
مروری بر اتفاقات یکسال و نیم اخیر نشان می دهد که مجموعه ای از اتفاقات و بعضا رفتارهای بدنه حاکمیتی آرام آرام بر افزایش تقاضای ارز اثر داشته است. اگرچه متغیر ها و سیاست های بسیاری نیز بر عرضه ارز تاثیر گذار بوده، اما انچه به طور نسبی و این روزها به صورت مشخص با آن مواجه هستیم مازاد فزاینده تقاضای ارز است که منجر به افزایش بی رویه نرخ ارز شده است. به نظر می رسد پیشی گرفتن تقاضای ارز بر عرضه ارز به صورت فزاینده متاثر از متغیرهای برون زایی است که بعضا اثرات خود را در روزهای پایانی سال و آغاز سال نو بیشتر نمایان ساخته است و برخی از انها به شرح زیر قابل بررسی است:
@arghavanfarzinmotamed
ادامه متن در پیام بعد👇
✍تمنای ارز(قسمت دوم)
ارغوان فرزین معتمد
رفتار موسسات اعتباری غیر مجاز: یکی از مسایلی که در این مدت اقتصاد کشور با آن دست به گریبان شد، مشکلات مترتب بر موسسات اعتباری غیر مجاز بود. اگرچه بانک مرکزی تلاش های بسیاری برای مدیریت این موسسات انجام داد و توفیقاتی نیز داشت، اما اثر این اتفاق بر رفتار اقتصادی افراد جامعه این بود که مردم به زبان ساده نگران شدند. نگران از بین رفتن پولهایی که در بانک سرمایه گذاری کرده اند. شاخص مشخص این نگرانی مردم هجوم به سمت بانکها و موسسات اعتباری در بازه های مختلف زمانی و مطالبه سپرده ها بود . این رفتار اقتصادی که ناشی از نگرانی مردم از آِینده فضای اقتصادی است، آنقدر مهم است که در بسیاری از کشورهای دنیا قابل کنترل نبوده و منجر به بحران های بزرگ مالی و حتی ورشکسنگی بانکها شده است. بنابراین در یک بازه زمانی که شاید هنوز هم به پایان نرسیده باشد، به دلیل ایجاد نااطمینانی و نگرانی در فضای اقتصادی حاکم بر نظام بانکی، تقاضا برای سرمایه گذاری و سپرده گذاری در بانکها کاهش پیدا کرد و در نتیجه تقاضا برای سرمایه گذاری در سایر بازارها افزایش یافت و از آنجایی که هنوز در اقتصاد با رکود مواجه هستیم، بخشی از این تقاضا به سمت خرید ارز به امید حفظ سرمایه رفته است که خود منجر به افزایش تقاضا برای ارز و در نتیجه افزایش قیمت ارز می شود.
نرخ سود بانکی : کاهش نرخ سود بانکی یکی دیگر از اتفاقات اقتصادی بود که در سال 96 رخ داد. فارغ از تحلیل این سیاست، یکی از اثرات مشخص چنین سیاستی کاهش تمایل و تقاضای افراد برای سپرده گذاری در بانکها و افزایش تقاضا برای انتقال منابع پولی به سمت بازار ارز بوده است.
بحث حقوق های نجومی: یکی از موضوعات جنجال برانگیز در یک سال و نیم اخیر، بحث حقوق های نجومی بود. شاید در وهله اول به نظر رسد این مساله تاثیری در بازار ارز ندارد، لیکن این مساله ابعاد گسترده اجتماعی داشته است. مباحث ارایه شده در این خصوص، ارایه مطالب درست و غلط در شبکه های اجتماعی، اعتراضات وسیع به مدیران ارشد دولتی، سازمان ها، بانکها و سایر دستگاه های اجرایی در مورد میزان حقوق و دستمزد دریافتی و گاها بزرگنمایی ها در مورد حقوق و دستمزد مدیران بدون توجه به ارزش کار ایشان و ارزش افزوده ای که کار ایشان در اقتصاد ایجاد می نماید، منجر به ایجاد فضای نگرانی در بین طبقه متوسط جامعه، در مواردی کاهش حقوق و دستمزد و در نهایت ایجاد فضای نا اطمینانی در فضای اقتصادی جامعه شد. بخشی از پیامدهای ایجاد شده در جو مورد اشاره افزایش تقاضای گروه هایی از افراد به خروج از کشور و یا انتقال منابع پولی به بازار ارز و در نتیجه افزایش تقاضا برای ارز شد.
بحث عدم بکارگیری مدیران دو تابعیتی: از دیگر مباحث جنجال برانگیز یک سال و نیم اخیر بحث عدم بکارگیری افراد دو تابعیتی در سمت های مدیریتی و اعمال یک سری محدودیت در اشتغال ایشان بود. به نظر می رسد طرح این مساله به این صورت و در نظر نگرفتن پتانسیل هایی که بعضا به دلایل مختلف اکتسابی و غیر اکتسابی و با تفاسیر درست و غلط در دامنه این گروه قرار گرفته اند؛ منجر به ایجاد فضای نااطمینانی برای افرادی شد که از ظرفیت ها و توانمدی های بسیاری برخوردار بوده، اما با نا اطمینانی در فضای کار و حتی زندگی مواجه شده اند و به این ترتیب تقاضا برای رفتن برخی سرمایه ها از کشور و در نتیجه افزایش تقاضای ارز صورت گرفته است.
@arghavanfarzinmotamed
ادامه متن در پیام بعد👇
ارغوان فرزین معتمد
رفتار موسسات اعتباری غیر مجاز: یکی از مسایلی که در این مدت اقتصاد کشور با آن دست به گریبان شد، مشکلات مترتب بر موسسات اعتباری غیر مجاز بود. اگرچه بانک مرکزی تلاش های بسیاری برای مدیریت این موسسات انجام داد و توفیقاتی نیز داشت، اما اثر این اتفاق بر رفتار اقتصادی افراد جامعه این بود که مردم به زبان ساده نگران شدند. نگران از بین رفتن پولهایی که در بانک سرمایه گذاری کرده اند. شاخص مشخص این نگرانی مردم هجوم به سمت بانکها و موسسات اعتباری در بازه های مختلف زمانی و مطالبه سپرده ها بود . این رفتار اقتصادی که ناشی از نگرانی مردم از آِینده فضای اقتصادی است، آنقدر مهم است که در بسیاری از کشورهای دنیا قابل کنترل نبوده و منجر به بحران های بزرگ مالی و حتی ورشکسنگی بانکها شده است. بنابراین در یک بازه زمانی که شاید هنوز هم به پایان نرسیده باشد، به دلیل ایجاد نااطمینانی و نگرانی در فضای اقتصادی حاکم بر نظام بانکی، تقاضا برای سرمایه گذاری و سپرده گذاری در بانکها کاهش پیدا کرد و در نتیجه تقاضا برای سرمایه گذاری در سایر بازارها افزایش یافت و از آنجایی که هنوز در اقتصاد با رکود مواجه هستیم، بخشی از این تقاضا به سمت خرید ارز به امید حفظ سرمایه رفته است که خود منجر به افزایش تقاضا برای ارز و در نتیجه افزایش قیمت ارز می شود.
نرخ سود بانکی : کاهش نرخ سود بانکی یکی دیگر از اتفاقات اقتصادی بود که در سال 96 رخ داد. فارغ از تحلیل این سیاست، یکی از اثرات مشخص چنین سیاستی کاهش تمایل و تقاضای افراد برای سپرده گذاری در بانکها و افزایش تقاضا برای انتقال منابع پولی به سمت بازار ارز بوده است.
بحث حقوق های نجومی: یکی از موضوعات جنجال برانگیز در یک سال و نیم اخیر، بحث حقوق های نجومی بود. شاید در وهله اول به نظر رسد این مساله تاثیری در بازار ارز ندارد، لیکن این مساله ابعاد گسترده اجتماعی داشته است. مباحث ارایه شده در این خصوص، ارایه مطالب درست و غلط در شبکه های اجتماعی، اعتراضات وسیع به مدیران ارشد دولتی، سازمان ها، بانکها و سایر دستگاه های اجرایی در مورد میزان حقوق و دستمزد دریافتی و گاها بزرگنمایی ها در مورد حقوق و دستمزد مدیران بدون توجه به ارزش کار ایشان و ارزش افزوده ای که کار ایشان در اقتصاد ایجاد می نماید، منجر به ایجاد فضای نگرانی در بین طبقه متوسط جامعه، در مواردی کاهش حقوق و دستمزد و در نهایت ایجاد فضای نا اطمینانی در فضای اقتصادی جامعه شد. بخشی از پیامدهای ایجاد شده در جو مورد اشاره افزایش تقاضای گروه هایی از افراد به خروج از کشور و یا انتقال منابع پولی به بازار ارز و در نتیجه افزایش تقاضا برای ارز شد.
بحث عدم بکارگیری مدیران دو تابعیتی: از دیگر مباحث جنجال برانگیز یک سال و نیم اخیر بحث عدم بکارگیری افراد دو تابعیتی در سمت های مدیریتی و اعمال یک سری محدودیت در اشتغال ایشان بود. به نظر می رسد طرح این مساله به این صورت و در نظر نگرفتن پتانسیل هایی که بعضا به دلایل مختلف اکتسابی و غیر اکتسابی و با تفاسیر درست و غلط در دامنه این گروه قرار گرفته اند؛ منجر به ایجاد فضای نااطمینانی برای افرادی شد که از ظرفیت ها و توانمدی های بسیاری برخوردار بوده، اما با نا اطمینانی در فضای کار و حتی زندگی مواجه شده اند و به این ترتیب تقاضا برای رفتن برخی سرمایه ها از کشور و در نتیجه افزایش تقاضای ارز صورت گرفته است.
@arghavanfarzinmotamed
ادامه متن در پیام بعد👇
✍ تمنای ارز(قسمت سوم)
ارغوان فرزین معتمد
بحث استیضاح های چندگانه در پایان سال: در پایان سال و در شرایطی که بدنه جامعه در انتظار خبرهای خوب اقتصادی برای سال جدید بود، بحث استیضاح سه وزیر کابینه با تنش ها و بحث های بسیاری اتفاق افتاد. اگرچه به نظر می رسد این مساله اثری بر بازار ارز ندارد، لیکن فضای ایجاد شده، مباحث مطرح شده و تعلل ایجاد شده در اقدامات مهمی نظیر تعیین حداقل دستمزد و ....، به دلیل اختصاص وقت وزرای مربوط جهت پاسخگویی به سوالات استیضاح کنندگان و در نهایت رای نیاوردن هر سه مورد استیضاح منجر به ایجاد نا اطمینانی بیشتر در فضای اقتصادی کشور شد و این مساله نگرانی ها در مورد شرایط اقتصادی در سال جدید، فرصت های سرمایه گذاری و .... را دو چندان کرد. به این ترتیب مجددا تقاضا برای سرمایه گذاری در فضای اقتصادی نا اطمنیان به وجود آمده کاهش و تقاضا به سمت بازار ارز چه با نگاه حفظ ارزش پول و چه با نگاه مهاجرت از کشور افزایش یافته است.
موارد مورد اشاره تحلیل رفتار اقتصادی ناشی از تصمیمات حاکمیتی است که به طور معمول زمانی که به صورت مستمر تکرار می شود، منجر به ایجاد شوک های مختلف در اقتصاد می گردد. اگرچه سیاست های مختلف پولی و ارزی در طی این مدت برای مدیریت نرخ ارز صورت گرفته و تا حدودی نیز در برهه های زمانی مختلف موفق بوده است، اما نمی توان از یک نکته بسیار مهم در رفتار اقتصادی مصرف کننده چشم پوشی کرد و آن تاثیر سیاست های بدنه حاکمیتی بر درجه اطمینان فضای اقتصادی کشور است. در مباحث اقتصاد سیاسی همواره این بحث مطرح می شود که افزایش یا کاهش درجه اطمینان به بدنه سیاستگذار، قانون گذار و ....با سرعت فزاینده بر رفتارهای اقتصادی افراد و حتی عکس العمل های سیاسی و اجتماعی ایشان تاثیر گذار است. و این رفتارهای اقتصادی و اجتماعی افراد یک جامعه است که متغیرهای اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد.
در کنار تمام تحلیل های صورت گرفته در مورد افزایش نرخ ارز و در کنار تمام متغیرهای اثر گذار بر این نرخ اعم از تغییرات ایجاد شده در فضای بین الملل، سیاست های پولی و ارزی و حتی تحلیل های بدون شاخصی که این روزها در مورد مدیریت پشت پرده بازار ارزی در شبکه های اجتماعی می خوانیم، به این مساله توجه داشته باشیم که یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر بازارهای اقتصادی و از جمله بازار ارز، انتظارت به وجود آمده برای مصرف کنندگان است که از دل فضای اجتماعی- سیاسی کشور ایجاد می شود. و در این میان نقش قوای سه گانه بسیار نقش آفرین است. می بایست فضای جامعه به سمت اعتماد و نه بی اعتمادی حرکت کند. به گمان نگارنده یکی از دلایلی که منجر به افزایش فزاینده نرخ ارز در روزهای اخیر شده است، فزاینده شدن احساس نا اطمینانی در فضای اقتصادی کشور است و یکی از دلایل آن شاید عدم مدیریت صحیح بدنه حاکمیت در ورود به مباحث مختلفی بوده که بدنه جامعه را به شکل های گوناگون تحت تاثیر قرار داده است و نمود ان در تمنای بی حد و حصر برای خرید ارز به دلیل انتظار افزایش بی ثباتی در اقتصاد است.
۲۱ فروردین ۹۷
@arghavanfarzinmotamed
ارغوان فرزین معتمد
بحث استیضاح های چندگانه در پایان سال: در پایان سال و در شرایطی که بدنه جامعه در انتظار خبرهای خوب اقتصادی برای سال جدید بود، بحث استیضاح سه وزیر کابینه با تنش ها و بحث های بسیاری اتفاق افتاد. اگرچه به نظر می رسد این مساله اثری بر بازار ارز ندارد، لیکن فضای ایجاد شده، مباحث مطرح شده و تعلل ایجاد شده در اقدامات مهمی نظیر تعیین حداقل دستمزد و ....، به دلیل اختصاص وقت وزرای مربوط جهت پاسخگویی به سوالات استیضاح کنندگان و در نهایت رای نیاوردن هر سه مورد استیضاح منجر به ایجاد نا اطمینانی بیشتر در فضای اقتصادی کشور شد و این مساله نگرانی ها در مورد شرایط اقتصادی در سال جدید، فرصت های سرمایه گذاری و .... را دو چندان کرد. به این ترتیب مجددا تقاضا برای سرمایه گذاری در فضای اقتصادی نا اطمنیان به وجود آمده کاهش و تقاضا به سمت بازار ارز چه با نگاه حفظ ارزش پول و چه با نگاه مهاجرت از کشور افزایش یافته است.
موارد مورد اشاره تحلیل رفتار اقتصادی ناشی از تصمیمات حاکمیتی است که به طور معمول زمانی که به صورت مستمر تکرار می شود، منجر به ایجاد شوک های مختلف در اقتصاد می گردد. اگرچه سیاست های مختلف پولی و ارزی در طی این مدت برای مدیریت نرخ ارز صورت گرفته و تا حدودی نیز در برهه های زمانی مختلف موفق بوده است، اما نمی توان از یک نکته بسیار مهم در رفتار اقتصادی مصرف کننده چشم پوشی کرد و آن تاثیر سیاست های بدنه حاکمیتی بر درجه اطمینان فضای اقتصادی کشور است. در مباحث اقتصاد سیاسی همواره این بحث مطرح می شود که افزایش یا کاهش درجه اطمینان به بدنه سیاستگذار، قانون گذار و ....با سرعت فزاینده بر رفتارهای اقتصادی افراد و حتی عکس العمل های سیاسی و اجتماعی ایشان تاثیر گذار است. و این رفتارهای اقتصادی و اجتماعی افراد یک جامعه است که متغیرهای اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد.
در کنار تمام تحلیل های صورت گرفته در مورد افزایش نرخ ارز و در کنار تمام متغیرهای اثر گذار بر این نرخ اعم از تغییرات ایجاد شده در فضای بین الملل، سیاست های پولی و ارزی و حتی تحلیل های بدون شاخصی که این روزها در مورد مدیریت پشت پرده بازار ارزی در شبکه های اجتماعی می خوانیم، به این مساله توجه داشته باشیم که یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر بازارهای اقتصادی و از جمله بازار ارز، انتظارت به وجود آمده برای مصرف کنندگان است که از دل فضای اجتماعی- سیاسی کشور ایجاد می شود. و در این میان نقش قوای سه گانه بسیار نقش آفرین است. می بایست فضای جامعه به سمت اعتماد و نه بی اعتمادی حرکت کند. به گمان نگارنده یکی از دلایلی که منجر به افزایش فزاینده نرخ ارز در روزهای اخیر شده است، فزاینده شدن احساس نا اطمینانی در فضای اقتصادی کشور است و یکی از دلایل آن شاید عدم مدیریت صحیح بدنه حاکمیت در ورود به مباحث مختلفی بوده که بدنه جامعه را به شکل های گوناگون تحت تاثیر قرار داده است و نمود ان در تمنای بی حد و حصر برای خرید ارز به دلیل انتظار افزایش بی ثباتی در اقتصاد است.
۲۱ فروردین ۹۷
@arghavanfarzinmotamed
ترجمان هم افزای حمایت از کالای ایرانی، تولید و اشتغال👇
http://www.etemaad.ir/Default.aspx?NPN_Id=969&PageNO=10
@arghavanfarzinmotamed
http://www.etemaad.ir/Default.aspx?NPN_Id=969&PageNO=10
@arghavanfarzinmotamed
the boy is vaccinated against measles but in fact the mother seems to be feeling all the pain....
@arghavanfarzinmotamed
@arghavanfarzinmotamed
روح پدرم شاد که می گفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
روز معلم بر تمامی معلمان این مرز و بوم مبارک
@arghavanfarzinmotamed
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
روز معلم بر تمامی معلمان این مرز و بوم مبارک
@arghavanfarzinmotamed
ای در دل من اصل تمنا همه تو
وندر سر من مایه سودا همه تو
هر چند به روزگار در می نگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو.....
@arghavanfarzinmotamed
وندر سر من مایه سودا همه تو
هر چند به روزگار در می نگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو.....
@arghavanfarzinmotamed
Forwarded from كانال خبری شهيندخت مولاوردی😷
🙏در جوشن کبیر فرازی داریم که میگوییم "یا کَریمَ الصَّفْح "، بیاییم امشب بعد از صدا کردن بخشاینده ی همه گناهان بگوییم " الهی العَهْد " !
با خدا عهد ببندیم کسی را قضاوت نکنیم، آبروی انسانی را نبریم، پشت سر دیگران بد نگوییم، حق دیگری را پایمال نکنیم، زخم زبان نزنیم، مهربان بمانیم و تا فرصت زندگی داریم این "عهدمان" را نشکنیم...
@Mowlaverdi
با خدا عهد ببندیم کسی را قضاوت نکنیم، آبروی انسانی را نبریم، پشت سر دیگران بد نگوییم، حق دیگری را پایمال نکنیم، زخم زبان نزنیم، مهربان بمانیم و تا فرصت زندگی داریم این "عهدمان" را نشکنیم...
@Mowlaverdi
توسعه اخلاقی
به یاد دارم اولین درسی که پدرم در اخلاق مداری به ما آموخت اصل احترام بود. پدر همیشه می گفت" احترام گذاردن به انسانها یک اصل است، اما این اصل متقابل است و اگر احترام متقابلا رعایت نشود دلیلی برای ارتباط نیست. پدر معنقد بود تنها استثنای این اصل مادر است"
این روزها که به ویژه در روزهای پایانی رمضان به سر میبریم، ماهی که مزین به نام یکی از اخلاق مدارترین مردان تاریخ اسلام است، ماهی که در آن بسیار سفارش شده است به خواندن قرآن که در جای جای آن اشاره به اهمیت رعایت اخلاقیات دارد، به این می اندیشم که آیا به راستی در پس تمام اصول دینی که در این ماه انجام می دهیم، اصلی ترین پیام این ماه را درک کرده ایم و به راستی چند گام برای رفتار مبتنی بر حسن خلق برداشته ایم؟
مگر نه آن است که رعایت اصول اخلاقی مبتنی بر روابط انسانی در تمام ادیان و به ویژه دین اسلام مهمترین اصل زندگی شناخته می شود، آنچنانکه خداوند از آن به حق الناس یاد می کند که عدم رعایت آن غیر قابل بخشش است.
مگر نه آن است که در تمام ادیان و دین اسلام آداب و رسوم دینی و ماه رمضان بهانه ای است برای خودسازی و تمرین رفتار اخلاق مدارانه با مردم، تمرین احترام، تمرین راست گویی، تمرین کمک به پیشرفت یکدیگر، تمرین تهمت نزدن، تمرین بدگویی نکردن، تمرین ستار العیوب بودن، تمرین دیده را ندیده کردن، تمرین گذشتن از خود،تمرین مبارزه با کبر و تمرین توسعه و تکامل درونی...
مگر نه آن است که در تمام طول تاریخ انانکه به درجاتی از خودسازی و توسعه درون دست یافته اند، موجب پیشرفت بشریت می شوند و آنانکه توان گذشتن از من برای دیگری را نداشته اند نه به آرامش دست می یازند و نه به آرامش خلق کمک می نمایند.
مگر نه آن است که در قرآن داستانهای بسیاری می خوانیم از پیامبرانی که در فضای بی اخلاقی جامعه اخلاق مدارانه رفتار کردند و از فرش به عرش رسیدند.....
به گمانم بزرگترین چالش ایران در مسیر توسعه یافتگی، کم رنگ شدن رفتارهای مبتنی بر اخلاقیات و احترام در تمام سطوح جامعه است.
به گمانم انتظار دستیابی به توسعه انتظاری بیهوده است؛
مگر آنکه مردم یک جامعه از درون توسعه یابند.
مگر انکه مردم یک جامعه با خودسازی در مسیر دستیابی به تکامل و توسعه گام بردارند.
مگر انکه بپذیرند هیچ فردی و هیچ جریانی نمی تواند جامعه را به توسعه رساند مگر آنکه افراد از درون توسعه یافته باشند.
آنوقت است که توسعه در تمام ابعاد آن اتفاق می افتد.
آنوقت است که همدلی و همراهی رویت می گردد.
آنوقت است که توسعه درونزا به توسعه برونزا منجر می شود.
آنوقت مردمی که به خود و به یکدیگر احترام می گذارند مورد احترام همگان خواهند بود.
به گمانم توسعه درون و خودسازی درون می بایست در تمام لایه های جامعه تحقق یابد.
در میان خانواده ها گسترش یابد.
در سازمانها گسترش یابد.
در نهادهای مختلف اجتماعی گسترش یابد.
و در نهایت در تمام کشور گسترش یابد.
و این رسالت بیش از انکه بر عهده دولت و حکومتی باشد بر عهده تک تک ماست.
به گمانم بهترین دعا در ماه خوبیها این باشد که اخلاق مداری در ایران عزیز گسترش یابد تا مردم این مرز و بوم احترام متقابل را درک نمایند و آن زمان است که ایران مسیر توسعه یافتگی خود را به سرعت طی می نماید.
۱۷ خرداد ۹۷
@arghavanfarzinmotamed
به یاد دارم اولین درسی که پدرم در اخلاق مداری به ما آموخت اصل احترام بود. پدر همیشه می گفت" احترام گذاردن به انسانها یک اصل است، اما این اصل متقابل است و اگر احترام متقابلا رعایت نشود دلیلی برای ارتباط نیست. پدر معنقد بود تنها استثنای این اصل مادر است"
این روزها که به ویژه در روزهای پایانی رمضان به سر میبریم، ماهی که مزین به نام یکی از اخلاق مدارترین مردان تاریخ اسلام است، ماهی که در آن بسیار سفارش شده است به خواندن قرآن که در جای جای آن اشاره به اهمیت رعایت اخلاقیات دارد، به این می اندیشم که آیا به راستی در پس تمام اصول دینی که در این ماه انجام می دهیم، اصلی ترین پیام این ماه را درک کرده ایم و به راستی چند گام برای رفتار مبتنی بر حسن خلق برداشته ایم؟
مگر نه آن است که رعایت اصول اخلاقی مبتنی بر روابط انسانی در تمام ادیان و به ویژه دین اسلام مهمترین اصل زندگی شناخته می شود، آنچنانکه خداوند از آن به حق الناس یاد می کند که عدم رعایت آن غیر قابل بخشش است.
مگر نه آن است که در تمام ادیان و دین اسلام آداب و رسوم دینی و ماه رمضان بهانه ای است برای خودسازی و تمرین رفتار اخلاق مدارانه با مردم، تمرین احترام، تمرین راست گویی، تمرین کمک به پیشرفت یکدیگر، تمرین تهمت نزدن، تمرین بدگویی نکردن، تمرین ستار العیوب بودن، تمرین دیده را ندیده کردن، تمرین گذشتن از خود،تمرین مبارزه با کبر و تمرین توسعه و تکامل درونی...
مگر نه آن است که در تمام طول تاریخ انانکه به درجاتی از خودسازی و توسعه درون دست یافته اند، موجب پیشرفت بشریت می شوند و آنانکه توان گذشتن از من برای دیگری را نداشته اند نه به آرامش دست می یازند و نه به آرامش خلق کمک می نمایند.
مگر نه آن است که در قرآن داستانهای بسیاری می خوانیم از پیامبرانی که در فضای بی اخلاقی جامعه اخلاق مدارانه رفتار کردند و از فرش به عرش رسیدند.....
به گمانم بزرگترین چالش ایران در مسیر توسعه یافتگی، کم رنگ شدن رفتارهای مبتنی بر اخلاقیات و احترام در تمام سطوح جامعه است.
به گمانم انتظار دستیابی به توسعه انتظاری بیهوده است؛
مگر آنکه مردم یک جامعه از درون توسعه یابند.
مگر انکه مردم یک جامعه با خودسازی در مسیر دستیابی به تکامل و توسعه گام بردارند.
مگر انکه بپذیرند هیچ فردی و هیچ جریانی نمی تواند جامعه را به توسعه رساند مگر آنکه افراد از درون توسعه یافته باشند.
آنوقت است که توسعه در تمام ابعاد آن اتفاق می افتد.
آنوقت است که همدلی و همراهی رویت می گردد.
آنوقت است که توسعه درونزا به توسعه برونزا منجر می شود.
آنوقت مردمی که به خود و به یکدیگر احترام می گذارند مورد احترام همگان خواهند بود.
به گمانم توسعه درون و خودسازی درون می بایست در تمام لایه های جامعه تحقق یابد.
در میان خانواده ها گسترش یابد.
در سازمانها گسترش یابد.
در نهادهای مختلف اجتماعی گسترش یابد.
و در نهایت در تمام کشور گسترش یابد.
و این رسالت بیش از انکه بر عهده دولت و حکومتی باشد بر عهده تک تک ماست.
به گمانم بهترین دعا در ماه خوبیها این باشد که اخلاق مداری در ایران عزیز گسترش یابد تا مردم این مرز و بوم احترام متقابل را درک نمایند و آن زمان است که ایران مسیر توسعه یافتگی خود را به سرعت طی می نماید.
۱۷ خرداد ۹۷
@arghavanfarzinmotamed
🔹يکى از تکان دهنده ترين جملات فرهنگ بشرى!
حضرت امام علی (ع) در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است و اینکه روح آدمی میتواند چه علو درجاتی پیدا کند، دعایی دارند که من آن را همیشه در قنوت میخوانم:
اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی (خطبه۲۱۵)
خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من میگیری؛
نکند قبل از این که جانم را میگیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر مکرمت های اخلاقی ام گرفته شده باشد و تفالهای شده باشم که تو جانم را میگیری.
خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که میگیری، جانم باشد و وقتی میمیریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق ورزی به انسانها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان دوستیام سر جایش باشد!
این یکی از تکان دهندهترین جملاتی است که در فرهنگ بشری گفته شده است!
این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی مسیح (ع) است که میفرمایند:
نمی ارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی!
مصطفی_ملکیان
حضرت امام علی (ع) در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است و اینکه روح آدمی میتواند چه علو درجاتی پیدا کند، دعایی دارند که من آن را همیشه در قنوت میخوانم:
اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی (خطبه۲۱۵)
خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من میگیری؛
نکند قبل از این که جانم را میگیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر مکرمت های اخلاقی ام گرفته شده باشد و تفالهای شده باشم که تو جانم را میگیری.
خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که میگیری، جانم باشد و وقتی میمیریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق ورزی به انسانها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان دوستیام سر جایش باشد!
این یکی از تکان دهندهترین جملاتی است که در فرهنگ بشری گفته شده است!
این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی مسیح (ع) است که میفرمایند:
نمی ارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی!
مصطفی_ملکیان
اقتصاد فوتبالی
تمام دنیا در تب و تاب بازی های جام جهانی فوتبال است و در ایران هم تمام چشم ها به تیم ملی فوتبال کشورمان در انتظار کسب نتایج درخشان
آنچه در بازی اخیر ایران و اسپانیا اتفاق افتاد به گمانم در کنار تحسین بی نظیر تیم ملی کشورمان نکته بسیار مهمی را در خود نهفته داشت.
تیم ملی ایران در جام جهانی ۲.۱۸ نشان داد که به اهمیت رعایت قاعده های بازی گروهی پی برده است.
بازی ایران و اسپانیا نمونه مشخص یک بازی تیمی بود. نمونه بارزی از رفتار حرفه ای در قالب یک تیمی. اینکه بازی ، نقش و رفتار هر فرد در بازی تیمی است که معنا پیدا می کند و هر چقدر افراد یک تیم به اهمیت این مساله بیشتر واقف باشند بهتر می توانند نقش آفرینی کنند و به موفقیت دست یابند. این جنس از موفقیت جذابیتی وصف نا شدنی دارد چرا که همه مردم ایران خود را شریک این موفقیت می دانند و به عبارتی قهرمانی تیم ملی ایران ضربان قلب تمام مردم این مرز و بوم را به شادی می تپاند...
رفتار و بازی تیم ملی کشورمان نشان داد که ایرانی می تواند در کار تیمی موفق باشد که می تواند درک درستی از منافع فردی نهفته در منافع جمعی داشته باشد که می تواند موفقیت دیگری را برای خود تهدید نداند که می تواند با همکاری و همراهی و هم افزایی به ستاره ای بی بدیل در رقابتهای بین المللی تبدیل شود.
به گمانم رفتارشناسی بازیهای اخیر تیم ملی کشورمان یک درس مهم در خود نهفته دارد و آن اینکه اگر ایرانی همت کند، باور کند و تلاش .... می تواند اصول رفتار تیمی را به بهترین شکل رعایت و به بهترین نتایج در مقابل قوی ترین رقبا دست یازد....
حرکت و رفتار تیم ملی ایران می تواند الگویی باشد از رفتار مردم در تمامی عرصه ها که شاید مهمترین آن عرصه اقتصادی و سیاسی است.
ایرانی می تواند به این باور برسد که کار تیمی در تمام عرصه ها هم منفعت فردی و هم منفعت جمعی را به دنبال خواهد داشت.
ایرانی در طول تاریخ نشان داده است که در وجود خود ایثار برای دیگری را نهفته دارد. لیکن این روزها کمتر شاهد بروز چنین قابلیتی در بین مردم و در عرصه های مختلف هستیم.
بی شک بازگشت به روحیه همراهی و همکاری در عرصه های اقتصادی و سیاسی بین بازیگران این عرصه ها، مهمترین عامل در دستیابی به اهداف کلان کشوری اعم از اقتصادی و ... است.
به گمانم در لایه های مختلف حاکمیتی و مدیریتی کشور یکی از مهمترین اقداماتی که می بایست در اولویت قرار گیرد برنامه ریزی در راستای گسترش فرهنگ کار گروهی و هم افزایی بین افراد در دستیابی به اهداف ملی است.
به گمانم به کارگیری بانوان در رده های مدیریتی و حاکمیتی کشور می تواند به ویژه در تقویت این بخش بسیار نقش آفرین باشد.
زنان به دلیل برخورداری از ویژگی ذاتی مادر بودن که در وجود ایشان نهفته است، توانایی بسیاری در ایجاد تعامل و هم افزایی بین بازیگران مختلف عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارند و همین ویژگی ذاتی ایشان است که سبب شده است در بسیاری از کشورها زنان به ویژه در سمت هایی که نیازمند برقراری تعامل و هم افزایی بین بازیگران مختلف است موفق عمل نمایند....
به گمانم دستیابی به اهداف کلان ملی در کشور به خوبی امکان پذیر است لیکن پیش شرط آن حرکت به سمت رفتار و کار تیمی است و به ویژه استفاده از ظرفیت زنان در دستیابی به اهداف مورد اشاره
ارغوان فرزین معتمد
اول تیرماه ۹۷
تمام دنیا در تب و تاب بازی های جام جهانی فوتبال است و در ایران هم تمام چشم ها به تیم ملی فوتبال کشورمان در انتظار کسب نتایج درخشان
آنچه در بازی اخیر ایران و اسپانیا اتفاق افتاد به گمانم در کنار تحسین بی نظیر تیم ملی کشورمان نکته بسیار مهمی را در خود نهفته داشت.
تیم ملی ایران در جام جهانی ۲.۱۸ نشان داد که به اهمیت رعایت قاعده های بازی گروهی پی برده است.
بازی ایران و اسپانیا نمونه مشخص یک بازی تیمی بود. نمونه بارزی از رفتار حرفه ای در قالب یک تیمی. اینکه بازی ، نقش و رفتار هر فرد در بازی تیمی است که معنا پیدا می کند و هر چقدر افراد یک تیم به اهمیت این مساله بیشتر واقف باشند بهتر می توانند نقش آفرینی کنند و به موفقیت دست یابند. این جنس از موفقیت جذابیتی وصف نا شدنی دارد چرا که همه مردم ایران خود را شریک این موفقیت می دانند و به عبارتی قهرمانی تیم ملی ایران ضربان قلب تمام مردم این مرز و بوم را به شادی می تپاند...
رفتار و بازی تیم ملی کشورمان نشان داد که ایرانی می تواند در کار تیمی موفق باشد که می تواند درک درستی از منافع فردی نهفته در منافع جمعی داشته باشد که می تواند موفقیت دیگری را برای خود تهدید نداند که می تواند با همکاری و همراهی و هم افزایی به ستاره ای بی بدیل در رقابتهای بین المللی تبدیل شود.
به گمانم رفتارشناسی بازیهای اخیر تیم ملی کشورمان یک درس مهم در خود نهفته دارد و آن اینکه اگر ایرانی همت کند، باور کند و تلاش .... می تواند اصول رفتار تیمی را به بهترین شکل رعایت و به بهترین نتایج در مقابل قوی ترین رقبا دست یازد....
حرکت و رفتار تیم ملی ایران می تواند الگویی باشد از رفتار مردم در تمامی عرصه ها که شاید مهمترین آن عرصه اقتصادی و سیاسی است.
ایرانی می تواند به این باور برسد که کار تیمی در تمام عرصه ها هم منفعت فردی و هم منفعت جمعی را به دنبال خواهد داشت.
ایرانی در طول تاریخ نشان داده است که در وجود خود ایثار برای دیگری را نهفته دارد. لیکن این روزها کمتر شاهد بروز چنین قابلیتی در بین مردم و در عرصه های مختلف هستیم.
بی شک بازگشت به روحیه همراهی و همکاری در عرصه های اقتصادی و سیاسی بین بازیگران این عرصه ها، مهمترین عامل در دستیابی به اهداف کلان کشوری اعم از اقتصادی و ... است.
به گمانم در لایه های مختلف حاکمیتی و مدیریتی کشور یکی از مهمترین اقداماتی که می بایست در اولویت قرار گیرد برنامه ریزی در راستای گسترش فرهنگ کار گروهی و هم افزایی بین افراد در دستیابی به اهداف ملی است.
به گمانم به کارگیری بانوان در رده های مدیریتی و حاکمیتی کشور می تواند به ویژه در تقویت این بخش بسیار نقش آفرین باشد.
زنان به دلیل برخورداری از ویژگی ذاتی مادر بودن که در وجود ایشان نهفته است، توانایی بسیاری در ایجاد تعامل و هم افزایی بین بازیگران مختلف عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارند و همین ویژگی ذاتی ایشان است که سبب شده است در بسیاری از کشورها زنان به ویژه در سمت هایی که نیازمند برقراری تعامل و هم افزایی بین بازیگران مختلف است موفق عمل نمایند....
به گمانم دستیابی به اهداف کلان ملی در کشور به خوبی امکان پذیر است لیکن پیش شرط آن حرکت به سمت رفتار و کار تیمی است و به ویژه استفاده از ظرفیت زنان در دستیابی به اهداف مورد اشاره
ارغوان فرزین معتمد
اول تیرماه ۹۷
بانک مهربان
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در یکی از سخنرانی های اخیر خود مدیران و متخصصین حوزه بانکی را با سوالی مهم مواجه ساخت که به گمانم در عین سادگی مفاهیم نظری و کاربردی بسیاری را در خود نهفته داشت.
علی ربیعی این سوال را مطرح کرد که" چطور می توان یک بانک مهربان بود؟ " و اینکه بانک ها چطور می توانند در شرایط فعلی اقتصادی، اجتماعی کشور و درفضای جدید بین الملل به عنوان مهمترین بخش پولی و مالی رفتار نمایند تا در کاهش شکنندگی مردم، افزایش مقاومت اجتماعی مردم، کاهش فقر و ایجاد اشتغال موثر تر عمل نمایند. چطور می توانند کارگشا باشند و چطور می توانند همچون اعضا خانواده در کنار مردم به بهبود معیشت و ارتقا استانداردهای زندگی ایشان یاری رسانند.
به گمانم تفسیر مهربانانه علی ربیعی در ارتباط با منتظم ترین نهادهای اقتصادی کشور، ترجمانی جز توسعه یافتگی بانک و به ویژه بانک های توسعه ای ندارد.
مهر سرچشمه آرامش بشری است و مهربانی به معنای نگاهبانی از مهر است. اینکه یک بانک بتواند مهربان باشد مرا به یاد جمله ای از محمد یونس در کتاب بانکداری برای فقرا می اندازد. یونس در مقدمه این کتاب می گوید: " تا پیش از این از تدریس نظریه های اقتصادی به دانشجویانم بر سر شوق می آمدم. زیرا این نظریه ها می بایست تمام مشکلات اجتماعی را حل می کرد. اما از سال 1974 ؛خود نیز کم کم نسبت به سخنرانی های خود بی میل شدم. این نظریه ها چه سودی داشت وقتی مردم از گرسنگی تلف می شدند و من نمی توانستم کاری برای آنها انجام دهم. درس های من مثل فیلم های امریکایی بود که در آخر فیلم آدم های خوب پیروز می شوند. اما وقتی درس و دانشگاه را رها کردم تا بیشتر در میان مردم باشم، با واقعیت های بسیاری مواجه شدم"
محمد یونس که برای ارایه و پیاده سازی ایده بانکداری برای فقرا و کمک به ارتقا سطح سهم قابل توجهی از مردم بنگلادش از زیر خط فقر به بالای خط فقر توانست جایزه صلح نوبل را به خود اختصاص دهد به گمانم نمونه ای از یک بانکدار عالم و موفق در عرصه اجرا است که توانسته بین قواعد بانکداری و نیازهای اقتصادی توده مردم ارتباط مهربانانه برقرار نماید. یونس وقتی خود را در برابر واقعیت های جامعه مسوول می داند در پی آن بر می آید که یک گام فراتر از تدریس نظریات اقتصادی بردارد و با قرار گرفتن در بطن جامعه و درک واقعیت مشکلات اقتصادی عامه مردم،کاربردی ترین نظام بانکداری مبتنی بر واقعیت های جامعه را خلق و پیاده سازی نماید.
به گمانم در شرایط فعلی که مردم نگران نوسانات اقتصادی در فضای جدید پیش آمده پس از خروج امریکا از برجام هستند، در شرایطی که همچنان بیکاری یکی از مهمترین مسایل اقتصادی است، در شرایطی که کسب و کارهای خرد، کوچک و متوسط می تواند یکی از مهمترین راه کارهای برای رونق اقتصادی و رفع بیکاری باشد، در شرایطی که افراد نیازمند سرمایه های کوچک برای حفظ و توسعه کسب و کار هستند، در شرایطی که افراد برای استفاده از تسهیلات بانکی نیازمند بهره مندی از شرایط سهل تر و متناسب با شرایط اقتصادی خود هستند و در شرایطی که تمامی گروه های فعال اقتصادی اعم از تولید کننده و مصرف کننده، خرد و کلان، بدون سرمایه و سرمایه دار برای مبادلات اقتصادی ناگزیر از مراجعه به بانک و استفاده از خدمات بانکی هستد، بانک ها به عنوان گسترده ترین شبکه اقتصادی و مالی در کشور که با حجم وسیعی از مردم در تمامی گروه های اقتصادی طرف تعامل هستند، می بایست در تعریف الگوهای بانکداری مبتنی بر نیاز واقعی مشتریان اقدامات جدی به عمل آورند.
تجربه دنیا نشان می دهد که بانک ها و به خصوص بانکهای توسعه ای توانسته اند، الگوهایی را تعریف و پیاده نمایند که با اقتصاد واقعی هم خوانی داشته و حتی توانسته است ضعیف ترین گروه های درآمدی جامعه را نیز توانمند نماید، آنگونه که بتوانند نقش کلیدی در رشد اقتصادی ایفا نمایند.
به گمانم ورود به عرصه بانکداری اجتماعی به خصوص از سوی بانک های توسعه ای، ارایه و پیاده سازی الگوهای مناسب برای افزایش دسترسی تمامی گروه های مشتریان و به ویژه گروه های کم درآمد جامعه به منابع مالی با هدف کارآفرینی و ایجاد زیرساخت های لازم برای پیاده سازی الگوهای بانکداری اجتماعی توسط بانک مرکزی، از کلیدی ترین عوامل در تقویت اقتصاد و همچنین تقویت جامعه در برابر نوسانهای اقتصادی است.
بانک مهربان بانکی است که در آن مشتریان بانکی همچون اعضای یک خانواده تلقی شوند، بانکی است که منافع خود را در گرو منافع مشتری تعریف نماید، سود اقتصادی را در گرو سود مردم و جامعه تعریف نماید و در ارتباط با مشتری همچون اعضای خانواده مهربانانه برخورد نماید. این نوع بانکداری که در ادبیات بانکی به بانک اخلاق مدار یا اجتماعی تعبیر می شود بانکی است که منافع بانک، مردم و حفظ منابع پایه را توامان حداکثر می نماید.
ارغوان فرزین معتمد
@arghavanfarzinmotamed
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در یکی از سخنرانی های اخیر خود مدیران و متخصصین حوزه بانکی را با سوالی مهم مواجه ساخت که به گمانم در عین سادگی مفاهیم نظری و کاربردی بسیاری را در خود نهفته داشت.
علی ربیعی این سوال را مطرح کرد که" چطور می توان یک بانک مهربان بود؟ " و اینکه بانک ها چطور می توانند در شرایط فعلی اقتصادی، اجتماعی کشور و درفضای جدید بین الملل به عنوان مهمترین بخش پولی و مالی رفتار نمایند تا در کاهش شکنندگی مردم، افزایش مقاومت اجتماعی مردم، کاهش فقر و ایجاد اشتغال موثر تر عمل نمایند. چطور می توانند کارگشا باشند و چطور می توانند همچون اعضا خانواده در کنار مردم به بهبود معیشت و ارتقا استانداردهای زندگی ایشان یاری رسانند.
به گمانم تفسیر مهربانانه علی ربیعی در ارتباط با منتظم ترین نهادهای اقتصادی کشور، ترجمانی جز توسعه یافتگی بانک و به ویژه بانک های توسعه ای ندارد.
مهر سرچشمه آرامش بشری است و مهربانی به معنای نگاهبانی از مهر است. اینکه یک بانک بتواند مهربان باشد مرا به یاد جمله ای از محمد یونس در کتاب بانکداری برای فقرا می اندازد. یونس در مقدمه این کتاب می گوید: " تا پیش از این از تدریس نظریه های اقتصادی به دانشجویانم بر سر شوق می آمدم. زیرا این نظریه ها می بایست تمام مشکلات اجتماعی را حل می کرد. اما از سال 1974 ؛خود نیز کم کم نسبت به سخنرانی های خود بی میل شدم. این نظریه ها چه سودی داشت وقتی مردم از گرسنگی تلف می شدند و من نمی توانستم کاری برای آنها انجام دهم. درس های من مثل فیلم های امریکایی بود که در آخر فیلم آدم های خوب پیروز می شوند. اما وقتی درس و دانشگاه را رها کردم تا بیشتر در میان مردم باشم، با واقعیت های بسیاری مواجه شدم"
محمد یونس که برای ارایه و پیاده سازی ایده بانکداری برای فقرا و کمک به ارتقا سطح سهم قابل توجهی از مردم بنگلادش از زیر خط فقر به بالای خط فقر توانست جایزه صلح نوبل را به خود اختصاص دهد به گمانم نمونه ای از یک بانکدار عالم و موفق در عرصه اجرا است که توانسته بین قواعد بانکداری و نیازهای اقتصادی توده مردم ارتباط مهربانانه برقرار نماید. یونس وقتی خود را در برابر واقعیت های جامعه مسوول می داند در پی آن بر می آید که یک گام فراتر از تدریس نظریات اقتصادی بردارد و با قرار گرفتن در بطن جامعه و درک واقعیت مشکلات اقتصادی عامه مردم،کاربردی ترین نظام بانکداری مبتنی بر واقعیت های جامعه را خلق و پیاده سازی نماید.
به گمانم در شرایط فعلی که مردم نگران نوسانات اقتصادی در فضای جدید پیش آمده پس از خروج امریکا از برجام هستند، در شرایطی که همچنان بیکاری یکی از مهمترین مسایل اقتصادی است، در شرایطی که کسب و کارهای خرد، کوچک و متوسط می تواند یکی از مهمترین راه کارهای برای رونق اقتصادی و رفع بیکاری باشد، در شرایطی که افراد نیازمند سرمایه های کوچک برای حفظ و توسعه کسب و کار هستند، در شرایطی که افراد برای استفاده از تسهیلات بانکی نیازمند بهره مندی از شرایط سهل تر و متناسب با شرایط اقتصادی خود هستند و در شرایطی که تمامی گروه های فعال اقتصادی اعم از تولید کننده و مصرف کننده، خرد و کلان، بدون سرمایه و سرمایه دار برای مبادلات اقتصادی ناگزیر از مراجعه به بانک و استفاده از خدمات بانکی هستد، بانک ها به عنوان گسترده ترین شبکه اقتصادی و مالی در کشور که با حجم وسیعی از مردم در تمامی گروه های اقتصادی طرف تعامل هستند، می بایست در تعریف الگوهای بانکداری مبتنی بر نیاز واقعی مشتریان اقدامات جدی به عمل آورند.
تجربه دنیا نشان می دهد که بانک ها و به خصوص بانکهای توسعه ای توانسته اند، الگوهایی را تعریف و پیاده نمایند که با اقتصاد واقعی هم خوانی داشته و حتی توانسته است ضعیف ترین گروه های درآمدی جامعه را نیز توانمند نماید، آنگونه که بتوانند نقش کلیدی در رشد اقتصادی ایفا نمایند.
به گمانم ورود به عرصه بانکداری اجتماعی به خصوص از سوی بانک های توسعه ای، ارایه و پیاده سازی الگوهای مناسب برای افزایش دسترسی تمامی گروه های مشتریان و به ویژه گروه های کم درآمد جامعه به منابع مالی با هدف کارآفرینی و ایجاد زیرساخت های لازم برای پیاده سازی الگوهای بانکداری اجتماعی توسط بانک مرکزی، از کلیدی ترین عوامل در تقویت اقتصاد و همچنین تقویت جامعه در برابر نوسانهای اقتصادی است.
بانک مهربان بانکی است که در آن مشتریان بانکی همچون اعضای یک خانواده تلقی شوند، بانکی است که منافع خود را در گرو منافع مشتری تعریف نماید، سود اقتصادی را در گرو سود مردم و جامعه تعریف نماید و در ارتباط با مشتری همچون اعضای خانواده مهربانانه برخورد نماید. این نوع بانکداری که در ادبیات بانکی به بانک اخلاق مدار یا اجتماعی تعبیر می شود بانکی است که منافع بانک، مردم و حفظ منابع پایه را توامان حداکثر می نماید.
ارغوان فرزین معتمد
@arghavanfarzinmotamed
فقر مهربانی
چندی پیش دوستی می گفت مگر می شود افرادی که در بخشهای سیاسی و اقتصادی فعالیت می کنند، روح لطیفی هم داشته باشند؟....
این سوال مرا به گذشته ای نسبتا دور برد. گذشته ای که در آن مدتها با این چالش مواجه بودم که چه ارتباطی بین ریاضیات، اقتصاد و نیازهای بشری وجود دارد.
اینکه چطور می توان از ورای تمام معادلات پیچیده اقتصادی مهربانی را استخراج کرد.
اینکه در حداکثر سازی توابع مطلوبیت، مهر که مطلبوترین مطبوع بشری است کجا جای می گیرد.
اینکه اگر علم اقتصاد بر پایه رفتار بشر شکل گرفته است، چگونه است که در طول تاریخ، همچنان شاهد سیاستهایی اقتصادی بوده ایم که به بی مهری در برابر بشر منتج شده است و اینکه اگر اقتصاد بر پایه نیاز بشر نیست چطور در برخی کشورها، شاهد موفقیت های سیاستهای اقتصادی در مسیر دستیابی افراد به ارامش و رفاه بوده ایم....
در تمام سالهایی که به واسطه تحصیل، تدریس و فعالیت در رشته اقتصاد، روح من با این رشته عجین شده است، به این نتیجه رسیدم که این علم یکی از کامل ترین علوم در درک نیاز بشر و کمک به دستیابی به نیازهای بشری است.
اما نکته مهم اینجاست که علوم مختلف ابزارهای دست بشر هستند برای دستیابی به اهداف بشری
اگر شاهد ان هستیم که در معادلات پیچیده اقتصادی مهربانی استخراج نمی شود، فقر از بین نمی رود، بیکاری حل نمی شود، رشد اقتصادی در زندگی مردم احساس نمی شود، خشونت از بین نمی رود، .... و اگر شاهدیم که تنگناهای اقتصادی منجر به ناهنجاریهای اجتماعی و انجام نامهربان ترین اقدامات بشری می شود، دلیل ان ماهیت رشته اقتصاد نیست، بلکه دلیل آن فقر مهربانی در بین افرادی است که اختیار استفاده از علم اقتصاد را برای حل مسایل بشر دارند.
در تمام طول تاریخ و در بسیاری از کشورها، ریشه مشکلات اقتصادی، رشته اقتصاد نیست بلکه ماهیت رفتاری استفاده کنندگان از این رشته است.
انچنانکه چاقو ابزاری است که هم می تواند منجر به کشتن یک انسان و هم منجر به جراحی یک بیمار و درمان وی شود، اقتصاد هم در صورتیکه به درستی مورد استفاده قرار گیرد می تواند منجر به رفاه و آرامش در میان بشر شود.
تجربه کشورها نشان داده است که بسیاری از اقتصاددانان، سیاستمداران، برنامه ریزان و دست اندرکاران اداره کشورها زمانی که مهربانانه به اسنفاده از سیاست ها و برنامه های اقتصادی پرداخته اند، توانسته اند جامعه را به سمت رضایتمندی سوق دهند.
و البته مهمتر از مهربانی بزرگان اقتصاد و سیاست، مهربانی مردم است که می تواند سیاستهای در پیش گرفته را به نتیجه منجر نماید.
الگوهای اقتصاد اجتماعی که در اکثر حوزه ها قابلیت استفاده و کاربرد دارد و بسیاری از کشورها در پی استفاده از این الگوها متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی خود برآمده و موفق نیز شده اند، مصداقی بارز از این مدعاست.
به گمانم این روزها که بیش از پیش بحث اصلاحات اقتصادی، ترمیم تیم اقتصادی و ... مطرح است خوب است از یک نکته غافل نشویم و آن اینکه می بایست افرادی که سکانهای اقتصادی را در دست می گیرند در کنار برخورداری از دانش اقتصادی و دغدغه مندی مهربانانه نحوه استفاده از ابزار اقتصاد در راستای دستیابی به مهر بشری را نیز در نظر داشته باشند.
و مهمتر از ان اینکه تک تک ما باید در مسیر دستیابی به آرامش اقتصادی و اجتماعی در هر جایگاهی که قرار داریم، مهربانانه رفتار نماییم
شاید انچه بیش از همه این روزها منجر به مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی در تمامی کشورها می شود، فقر مهربانی است و نه فقر اقتصادی.
به گمانم پیش نیاز اصلی در از بین بردن فقر اقتصادی از بین بردن فقر مهر در بین تصمیم سازان، تصمیم گیران، مجریان و مردم است.
از متخصصین مهربان در بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی بیشتر کمک بگیریم و در اشاعه فرهنگ مهر در بین مردم بکوشیم.
ارغوان فرزین معتمد
۱۰ تیر ۹۷
@arghavanfarzinmotamed
چندی پیش دوستی می گفت مگر می شود افرادی که در بخشهای سیاسی و اقتصادی فعالیت می کنند، روح لطیفی هم داشته باشند؟....
این سوال مرا به گذشته ای نسبتا دور برد. گذشته ای که در آن مدتها با این چالش مواجه بودم که چه ارتباطی بین ریاضیات، اقتصاد و نیازهای بشری وجود دارد.
اینکه چطور می توان از ورای تمام معادلات پیچیده اقتصادی مهربانی را استخراج کرد.
اینکه در حداکثر سازی توابع مطلوبیت، مهر که مطلبوترین مطبوع بشری است کجا جای می گیرد.
اینکه اگر علم اقتصاد بر پایه رفتار بشر شکل گرفته است، چگونه است که در طول تاریخ، همچنان شاهد سیاستهایی اقتصادی بوده ایم که به بی مهری در برابر بشر منتج شده است و اینکه اگر اقتصاد بر پایه نیاز بشر نیست چطور در برخی کشورها، شاهد موفقیت های سیاستهای اقتصادی در مسیر دستیابی افراد به ارامش و رفاه بوده ایم....
در تمام سالهایی که به واسطه تحصیل، تدریس و فعالیت در رشته اقتصاد، روح من با این رشته عجین شده است، به این نتیجه رسیدم که این علم یکی از کامل ترین علوم در درک نیاز بشر و کمک به دستیابی به نیازهای بشری است.
اما نکته مهم اینجاست که علوم مختلف ابزارهای دست بشر هستند برای دستیابی به اهداف بشری
اگر شاهد ان هستیم که در معادلات پیچیده اقتصادی مهربانی استخراج نمی شود، فقر از بین نمی رود، بیکاری حل نمی شود، رشد اقتصادی در زندگی مردم احساس نمی شود، خشونت از بین نمی رود، .... و اگر شاهدیم که تنگناهای اقتصادی منجر به ناهنجاریهای اجتماعی و انجام نامهربان ترین اقدامات بشری می شود، دلیل ان ماهیت رشته اقتصاد نیست، بلکه دلیل آن فقر مهربانی در بین افرادی است که اختیار استفاده از علم اقتصاد را برای حل مسایل بشر دارند.
در تمام طول تاریخ و در بسیاری از کشورها، ریشه مشکلات اقتصادی، رشته اقتصاد نیست بلکه ماهیت رفتاری استفاده کنندگان از این رشته است.
انچنانکه چاقو ابزاری است که هم می تواند منجر به کشتن یک انسان و هم منجر به جراحی یک بیمار و درمان وی شود، اقتصاد هم در صورتیکه به درستی مورد استفاده قرار گیرد می تواند منجر به رفاه و آرامش در میان بشر شود.
تجربه کشورها نشان داده است که بسیاری از اقتصاددانان، سیاستمداران، برنامه ریزان و دست اندرکاران اداره کشورها زمانی که مهربانانه به اسنفاده از سیاست ها و برنامه های اقتصادی پرداخته اند، توانسته اند جامعه را به سمت رضایتمندی سوق دهند.
و البته مهمتر از مهربانی بزرگان اقتصاد و سیاست، مهربانی مردم است که می تواند سیاستهای در پیش گرفته را به نتیجه منجر نماید.
الگوهای اقتصاد اجتماعی که در اکثر حوزه ها قابلیت استفاده و کاربرد دارد و بسیاری از کشورها در پی استفاده از این الگوها متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی خود برآمده و موفق نیز شده اند، مصداقی بارز از این مدعاست.
به گمانم این روزها که بیش از پیش بحث اصلاحات اقتصادی، ترمیم تیم اقتصادی و ... مطرح است خوب است از یک نکته غافل نشویم و آن اینکه می بایست افرادی که سکانهای اقتصادی را در دست می گیرند در کنار برخورداری از دانش اقتصادی و دغدغه مندی مهربانانه نحوه استفاده از ابزار اقتصاد در راستای دستیابی به مهر بشری را نیز در نظر داشته باشند.
و مهمتر از ان اینکه تک تک ما باید در مسیر دستیابی به آرامش اقتصادی و اجتماعی در هر جایگاهی که قرار داریم، مهربانانه رفتار نماییم
شاید انچه بیش از همه این روزها منجر به مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی در تمامی کشورها می شود، فقر مهربانی است و نه فقر اقتصادی.
به گمانم پیش نیاز اصلی در از بین بردن فقر اقتصادی از بین بردن فقر مهر در بین تصمیم سازان، تصمیم گیران، مجریان و مردم است.
از متخصصین مهربان در بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی بیشتر کمک بگیریم و در اشاعه فرهنگ مهر در بین مردم بکوشیم.
ارغوان فرزین معتمد
۱۰ تیر ۹۷
@arghavanfarzinmotamed
ضرورتهای پولی را در صفحه ۱۰ روزنامه اعتماد بخوانید👇
@arghavanfarzinmotamed
@arghavanfarzinmotamed
