کشیدگی و خط تیره

🔻 ما نویسه‌ای داریم که برای کشیده ساختن کلمات به کار می‌رود، چنان که در این کلمهٔ «کشیــــــده» آن را می‌بینید. این نویسه معمولاً با «شیفت + ت» تایپ می‌شود.

🔻 این نویسه را فقط و فقط برای همین کشیدگی‌ها استفاده کنیم. آن را به جای خط تیرهٔ جملهٔ معترضه استفاده نکنیم. به جای خط تیره‌ای که نشانه‌ دیالوگ است استفاده نکنیم.

🔻 در مجموعهٔ قلم‌های قلم برتر که اکنون بیشتر صفحه‌آرایی‌ها در آن انجام می‌شود این کشیدگی خیلی کوتاه و شبیه به نقطه دیده می‌شود چنان که در تصویر بالایی می‌بینید.

🔻 پس به جای آن از چه استفاده کنیم؟‌ اگر قرار است متن شما سپس با قلم برتر صفحه‌آرایی شود (که معمولاً چنین است) به جای آن کشیدگی از اندرلاین یعنی _ استفاده کنید.

🔻 درست است که اندرلاین در بیشتر قلم‌ها پایین‌تر از خط کرسی دیده می‌شود ولی نگران آن نباشید. در محیط صفحه‌آرایی با قلم برتر، درست خواهد بود چون در آنجا آن را اصلاح کرده‌اند. چنان که در تصویر پایینی می‌بینید.

🔻 خلاصه:
🔹 نویسهٔ خاص کشیدگی یعنی «شیفت + ت» را فقط برای کشیدگی به کار ببریم و بس.
🔹 برای خط تیره از اندرلاین ( _ ) استفاده کنیم.

@asarkazemi
3👍3
آثار محمدکاظم کاظمی
کشیدگی و خط تیره 🔻 ما نویسه‌ای داریم که برای کشیده ساختن کلمات به کار می‌رود، چنان که در این کلمهٔ «کشیــــــده» آن را می‌بینید. این نویسه معمولاً با «شیفت + ت» تایپ می‌شود. 🔻 این نویسه را فقط و فقط برای همین کشیدگی‌ها استفاده کنیم. آن را به جای خط تیرهٔ…
✳️ و اسراف هم نکنیم
🔻 و همین‌جا این را هم بیفزایم که در مجموع در کاربرد خط تیره اسراف نکنیم، به خصوص برای جملهٔ معترضه. این رسم شده است و بعضی هم واقعاً افراط می‌کنند. جا و بیجا با خط تیره جملهٔ‌ معترضه ایجاد می‌کنند و تصور می‌کنند که این‌طور استادانه‌تر نوشته‌اند. بسیار وقت‌ها این جمله‌های معترضه می‌توانند بدون این خط‌ها هم دریافت شوند یا با کمک دو ویرگول مشخص شوند. و بسیار هم اتفاق می‌افتد که این خط‌های تیره بیش از این که به دریافت بهتر متن کمک کنند، باعث گیج‌شدن مخاطب می‌شوند، به خصوص اگر در یک پاراگراف بیش از یک نوبت از آن‌ها استفاده شود.

🔻 شاید باورتان نشود ولی من سال‌هاست که دیگر از خط تیره برای جملهٔ معترضه استفاده نمی‌کنم مگر بسیار بسیار به ندرت، شاید در هر کتابی دو سه مورد. در کارهایی که ویرایش می‌کنم هم همه خط‌های تیرهٔ جملهٔ معترضه را برمی‌دارم و به جایش دو ویرگول یا گاهی پرانتز می‌گذارم یا گاهی هم هیچ نمی‌گذارم و متن به راحتی خوانده می‌شود و دریافت می‌شود.
👍8
✳️ یای کوچک
🔻 پرسش
🔹 آیا نوشتن «خیمه ماهتابی» به صورت «خیمهٔ ماهتابی» الزامی است؟ نمی‌شود از این همزه صرف نظر کرد؟ اگر «خیمه‌ی ماهتابی» بنویسیم چه؟ آن وقت از همزه آسوده نشده‌ایم و متن ما فارسی‌تر نیست؟

🔻 پاسخ کارشناسان (که من آن را نقل می‌کنم)
🔹بله الزامی است و نمی‌شود از آن صرف‌نظر کرد، همان طور که در مورد «خدای بزرگ» و «دریای آرام» این «ی» را می‌گذاریم و نمی‌نویسیم «خدا بزرگ» و «دریا آرام».
🔹اما لزومی هم ندارد به صورت «خیمه‌ی ماهتابی» بنویسیم، چون آن «ی» کوچک هم همین کار را می‌کند.
🔹در واقع آن علامت همزه نیست، بلکه «ی کوچک» یا «سریا» است که جایگزین «ی» می‌شود، ولی به شکل اختصاری و جمع‌و‌جور.
🔹در تصویر سمت چپ تفاوت «سریا» و «همزه» را می‌بینیم. در قلم‌هایی که طراحی درستی دارند این علامت شبیه نیمهٔ «ی» است (نمونهٔ بالا).
🔹اما در قلم‌هایی که طراحی درستی ندارند، این علامت به شکل «ء» است و این تصور را می‌آفریند که ما با «همزه» نوشته‌ایم. در قلم‌های خانوادهٔ «بی» این ایراد وجود دارد و همین یکی از دلایلی است که ما باید این قلم‌ها را کنار بگذاریم و به جایش از قلم‌های حرفه‌ای و درست استفاده کنیم.

@asarkazemi
👍87
✳️ نکته‌های ویرایش
به این عبارت می‌رسم:
علاوه بر عرصهٔ نویسندگی و روزنامه‌نگاری، از پادکست «کاغذیست» او نیز نباید غافل شد.»

یک لحظه با خود می‌گویم باید طبق قواعد رسم‌الخط، این «کاغذیست» را به صورت «کاغذی است» بنویسم. ولی درنگ می‌کنم. این اسم یک پادکست است. در مورد اسم‌های خاص باید احتیاط کنیم. به گوگل مراجعه می‌کنم و می‌بینم بله اینجا کلمهٔ «کاغذیست» به کسانی اشاره دارد که زیست آن‌ها با کاغذ یا در واقع نوشتن است. پس این کلمه، به نوعی «زیست» را هم در خود دارد که من در اول متوجه نشده بودم. اگر آن را «کاغذی است» ساخته بودم، این جنبه از ایهام کلمه تباه شده بود.

🔻 می‌خواهم این را بگویم که در مورد نام‌های خاص، نام کتاب‌ها، عبارت‌هایی که وجه ادبی دارند، باید احتیاط و مراقبت کنیم چون ممکن است نویسنده در این شکل خاص از کاربرد کلمه هنری به خرج داده باشد که ما متوجه نشویم و با ویرایش آن را نابود کنیم.

#ویرایش
@asarkazemi
5👍3
✳️ جستجو و جایگزینی خطرناک
وقتی به کمک جستجو و جایگزینی «حتی» را به «حتّی» (با تشدید)‌ تبدیل می‌کنیم مراقب باشیم که ممکن است «مساحتی» هم به «مساحتّی» تبدیل شود.
برای جلوگیری از این اتفاقات چه باید کرد؟
۱. تا جستجو و جایگزینی را تک تک انجام دهیم و جایگزینی کلی ندهیم. وقت می‌گیرد؟ چاره نیست. بالاخره کار باید درست باشد.

۲. در ورد و این‌دیزاین هر دو امکان این هست که دستور بدهیم که کلمهٔ‌ کامل را پیدا کند و اگر «حتی» در داخل کلمه‌ای دیگر است، آن را در نظر نگیرد.

۳. این هم امکان دارد که کلمه را با فاصلهٔ قبل و بعد آن جستجو و جایگزین کنیم.

۴. ترجیحاً جستجو و جایگزینی را روی متنی انجام دهیم که بعد آن را ویرایش می‌کنیم، که اگر چنین اتفاقاتی هم رخ داد، هنگام ویرایش متوجه شویم.

به هر حال اگر قرار نیست متن دوباره مرور شود، پیشنهاد من این است که جستجو و جایگزینی را تک تک انجام دهیم تا مطمئن باشیم.

@asarkazemi
👍6
✳️ تطابق‌ کلمه در جستجو و جایگزینی ورد
🔻 اگر این گزینه را که مشخص کرده‌ام در هنگام جستجو و جایگزینی در ورد تیک بزنید، عین کلمه را پیدا می‌کند و اگر این کلمه خودش بخشی از یک کلمهٔ دیگر باشد آن را پیدا نمی‌کند.

🔻 البته در همین حالت هم توصیهٔ من این است که جستجو و جایگزینی با احتیاط صورت گیرد.
چه بسا که «حتی» به معنی دیگری در متن آمده باشد.

@asarkazemi
4
🔺 پیوسته به یادداشت‌های قبل، اینجا هم شخص احتمالاً خواسته است «آنها» را به «آن‌ها» تبدیل کند و در کلمات متعدد دیگری هم این جایگزینی انجام شده است.

🔻 ورد متأسفانه نسبت به کلاه «آ» حساس نیست. یعنی اگر مثلاً «اش» را جستجو کنیم، «آش» را هم پیدا می‌کند یا برعکس. بعد تو می‌خواهی مثلاً «اش» در کلماتی مثل «خانه اش» را به کلمه نزدیک کنی، «آش» هم به «اش»‌ تبدیل می‌شود و به کلمهٔ قبل می‌چسبد.

🔻در اینجا هم در جستجوکردن «آنها»، قسمت «انها» در کلمهٔ «بیمارستانها» و بسیار کلمات دیگر را هم پیدا کرده و تغییر داده است.

@asarkazemi
👍4
این هم حاصل تبدیل «اما» به «امّا»
🔻 خوب «اما» بیچاره داشت ماستش را می‌خورد، چه کار به آن داشتی؟ در کل لزومی ندارد که همه کلماتی که با تشدید ادا می‌شوند، تشدیدشان هم در متن درج شود. «حتی» هم لازم نیست با تشدید بیاید.
🔻مگر ما برای همه حروف فتحه و کسره می‌گذاریم؟ تشدید هم مثل فتحه و کسره و ضمه است. جایی آن را تایپ می‌کنیم که بدون تشدید، کلمه اشتباه خوانده شود یا درک سریع آن رخ ندهد و تشدید، سرعت خواندن و درک مطلب را تسهیل کند. غیر از آن، لازم نیست.

@asarkazemi
👍5😁3😢1
🟠 کشور خورشید
🔹 محمدکاظم کاظمی
🔸 شعری تازه

از این دریای هول‌انگیز تا لنگر درآوردم
به جای بادبان، از شوقِ ساحل پر درآوردم

من آن ملک خراسانم که در ایام عُسرت هم
هزاران سکۀ خورشید از خاور درآوردم

میان چاه ظلمت سرنگون یک عمر اگر ماندم
ولی آیینه را از دست اسکندر، درآوردم

سرم را پایکوب تک‌سواران مغول دیدم
ولی از آن تن بی‌سر، سری دیگر درآوردم

و از ویرانه‌های بامیان و بلخ و نیشابور
فقیه و فیلسوف و واعظ و خطاط و خنیاگر
ادیب و شاعر و نقاش و دانشور درآوردم

هم اخبار عرب خواندم هم اقوال عجم دیدم
هم از اسطوره‌های روم و یونان سر درآوردم

امیران گاو اگر گشتند، من انسانشان کردم
از این گنجینه، قانونی شفاگستر درآوردم

پر طاووس بودم، خامۀ نقاش چین گشتم
و از قونیه تا دهلی، دُر و گوهر درآوردم

دمی با نثر سعدی بابی از معروف وا کردم
دمی با نظم حافظ ریشهٔ منکر درآوردم

سرآهنگ غزل گشتم که با الحان داوودی
نوا از چوب خشک و از گلوی تر درآوردم

تمام متن قرآن را به خط نسخ پیمودم
به نستعلیق، از شهنامه‌ها دفتر درآوردم

دمی شیر خدا گشتم، زمانی رستم دستان
شکستم شاخ دیوان را، درِ خیبر درآوردم

زمانی نان جو را با یتیمان بخش می‌کردم
دمی کاووس را از قلعۀ ششدر درآوردم

تو ماری گشتی و بر شانهٔ ضحّاک روییدی
من اما داسی از دستان آهنگر در آوردم

امیرالمؤمنین گشتی، مرا در دوزخ افکندی
من از آن دوزخ سوزان، ولی اخگر درآوردم

تو آن کانون اخگر را به خاکستر کفن کردی
ولی من آتشی از زیر خاکستر درآوردم

بدان آتش تمام برف و بوران را به سر بردم
بهار از برفِ سنگین لالۀ احمر درآوردم

تو پی در پی قفس می‌سازی و یک روز می‌بینی
که من اینجا به جای ناله‌کردن، پر درآوردم

مشهد، ۹ مهر ۱۴۰۴
31
✳️ دربارهٔ جملهٔ معترضه

🔻 این عبارت را ببینید.
«ابوعلی بلعمی در زمان به الپتگین خبر داد و از او خواست که دربارهٔ جانشین عبدالملک _ که منصور پسر خردسال او باشد یا برادر جوانش _ نظر بدهد.»

اینجا یک جملهٔ معترضه داریم که من به صورت سیاه نشان دادم. خوانندهٔ متن تا کلمهٔ «دربارهٔ جانشین عبدالملک» جلو می‌آید و می‌خواهد بداند که دربارهٔ جانشین عبدالملک باید چه کار بشود که همان «نظر بدهد» است. ولی نویسنده یک جملهٔ دیگر اینجا می‌گنجاند که همان جملهٔ معترضه است.

می‌شد این اتفاق نیفتد. اول جمله کامل شود بعد آن قسمت معترضه به صورت یک جملهٔ پیرو در دنبال آن بیاید به این صورت:
«ابوعلی بلعمی در زمان به الپتگین خبر داد و از او خواست که دربارهٔ جانشین عبدالملک نظر بدهد که منصور پسر خردسال او باشد یا برادر جوانش

🔻 حسن این روش چیست؟ مخاطب دریافت بهتری دارد. تکلیف او با عبارت‌های قبلی روشن شده و حالا به این می‌رسد که آن نظردادن در مورد چه چیزی است. وسط درک مطلب یک دست‌انداز ایجاد نشده، یک راه فرعی باز نشده است.

🔻جملهٔ معترضه گاهی اجتناب‌ناپذیر است و متن را شیواتر می‌سازد ولی همیشه چنین نیست. اگر می‌توانیم عبارت را بدون جملهٔ معترضه به شیوایی بیان کنیم نیازی نیست جملهٔ معترضه بسازیم و تعلیق و دست‌انداز ایجاد کنیم. جملهٔ‌ معترضه به هر حال مخاطب را در انتظار نگه می‌دارد و گاهی وقتی شخص به پایان آن می‌رسد جملهٔ‌ اصلی را فراموش کرده است. بسیار هم رخ می‌دهد که خود نویسنده سررشتهٔ سخن را از دست می‌دهد و میان اجزای جملات او ناسازگاری اتفاق می‌افتد.

🔻به همین دلایل من افراط‌کردن در کاربرد جملهٔ متعرضه را توصیه نمی‌کنم و بلکه پیشنهاد من این است که استفادهٔ ما از آن، حداقلی و فقط در مواقع ضرورت باشد، جایی که اگر آن عبارت متعرضه را به آخر ببریم ارتباط آن با کلمات قبل از آن قطع شود و نامفهوم در بیاید.

🔻ما گاهی فکر می‌کنیم اگر جملهٔ معترضه بسیار به کار ببریم ماهرانه‌تر و امروزی‌تر نوشته‌ایم. خط‌های تیرهٔ جملهٔ معترضه را نشانهٔ مدرن‌بودن می‌پنداریم. این را من به تجربه دیده‌ام که نویسندگان جوان، ویراستاران تازه‌کار و کسانی که تازه با این علایم و این امکانات نگارشی نوین آشنا شده‌اند، بیشتر افراط می‌کنند. حتی گاهی نوعی جوزدگی احساس می‌شود.

@asarkazemi
4
آثار محمدکاظم کاظمی
✳️ دربارهٔ جملهٔ معترضه 🔻 این عبارت را ببینید. «ابوعلی بلعمی در زمان به الپتگین خبر داد و از او خواست که دربارهٔ جانشین عبدالملک _ که منصور پسر خردسال او باشد یا برادر جوانش _ نظر بدهد.» اینجا یک جملهٔ معترضه داریم که من به صورت سیاه نشان دادم. خوانندهٔ…
مثالی از جملهٔ معترضه‌ای که می‌تواند نباشد.

پس از او امیر پری‌ نام _ که شخصی فاسد بود _ حکمران غزنه شد.

🔻 اینجا ما دو پیام داریم.
۱. امیر پری حکمران غزنه شد.
۲. امیر پری شخصی فاسد بود.
در شکل فعلی مخاطب هنوز پیام اول را نگرفته، با پیام دوم مواجه می‌شود و بعد که آن را دریافت کرد تازه به پیام اول برمی‌گردد. این رفت و برگشت دریافت مطلب را کند می‌سازد.

🔻پیشنهاد من این است.
پس از او امیر پری‌ نام حکمران غزنه شد و او شخصی فاسد بود.

@asarkazemi
3
آثار محمدکاظم کاظمی
مثالی از جملهٔ معترضه‌ای که می‌تواند نباشد. پس از او امیر پری‌ نام _ که شخصی فاسد بود _ حکمران غزنه شد. 🔻 اینجا ما دو پیام داریم. ۱. امیر پری حکمران غزنه شد. ۲. امیر پری شخصی فاسد بود. در شکل فعلی مخاطب هنوز پیام اول را نگرفته، با پیام دوم مواجه می‌شود…
مثال دیگر از جملهٔ معترضه‌ای که می‌شود به جمله‌ای مستقل تبدیل شود.

شکل اولیه
رقیب طغان کسی به نام بای‌توز _ که حکمران یکی از نواحی بست بود _ بر او غالب آمد و طغان را از آنجا براند.

شکل ویرایش‌شده
رقیب طغان کسی به نام بای‌توز، حکمران یکی از نواحی بست بود. بای‌توز بر طغان غالب آمد و او را از آنجا براند.

🔻 عنایت داشته باشید که در اینجا ما چهار پیام داشتیم.
۱. بای‌توز رقیب طغان بود.
۲. بای‌توز حکمران یکی از نواحی بست بود.
۳. بای‌توز بر طغان غالب شد.
۴. طغان از آنجا رانده شد.

در شکل اول هر چهار پیام در یک جمله آمده بود که در بطن خود جملهٔ معترضه‌ای داشت. الان دو پیام در یک جمله آمد و دو تا در جمله‌ای دیگر. ذهن خواننده بمباران نمی‌شود.
2
آثار محمدکاظم کاظمی
مثال دیگر از جملهٔ معترضه‌ای که می‌شود به جمله‌ای مستقل تبدیل شود. شکل اولیه رقیب طغان کسی به نام بای‌توز _ که حکمران یکی از نواحی بست بود _ بر او غالب آمد و طغان را از آنجا براند. شکل ویرایش‌شده رقیب طغان کسی به نام بای‌توز، حکمران یکی از نواحی بست…
مثالی از جملهٔ معترضه‌ٔ اجتناب‌ناپذیر

بله گاهی جملهٔ معترضه اجتناب‌ناپذیر است، مثلاٌ در اینجا
«او پا فراتر نهاد، روی به هندوستان آورد و رعایا و املاک جیپال را _ که راجهٔ بزرگ آن دیار بود _ ضمیمهٔ مملکت خویش کرد.»

اینجا «که راجهٔ بزرگ آن دیار بود» در واقع یک پیام فرعی مربوط به جیپال است. پس بهتر است در کنار آن باشد. اگر آن را جدا کنیم ساختار کلام به هم می‌خورد.

🔻البته این بحث است که این عبارت را باید داخل خط تیره بگذاریم؟ من داخل دو گیومه می‌‌گذارم به این شکل
«او پا فراتر نهاد، روی به هندوستان آورد و رعایا و املاک جیپال را، که راجهٔ بزرگ آن دیار بود، ضمیمهٔ مملکت خویش کرد.»

🔻من تا حدی که ممکن است از خط تیره در نگارش پرهیز می‌کنم. یا جملهٔ معترضه را از حالت معترضه خارج می‌کنم، یا اگر لازم باشد با دو ویرگول و گاهی حتی در پرانتز می‌نویسم، بسته به این که چقدر به جملهٔ اصلی وابسته باشد. می‌بینم که کدام شکل در مجموع کمتر خواننده را اذیت می‌کند و خواندن متن را برایش آسان‌تر می سازد.
4
آثار محمدکاظم کاظمی
مثالی از جملهٔ معترضه‌ٔ اجتناب‌ناپذیر بله گاهی جملهٔ معترضه اجتناب‌ناپذیر است، مثلاٌ در اینجا «او پا فراتر نهاد، روی به هندوستان آورد و رعایا و املاک جیپال را _ که راجهٔ بزرگ آن دیار بود _ ضمیمهٔ مملکت خویش کرد.» اینجا «که راجهٔ بزرگ آن دیار بود» در واقع…
✳️ مثال از جایی که خط تیره لازم نیست
در اینجا عبارت را به همین شکل حفظ می‌‌کنیم، ولی خط تیره را برمی‌داریم. نیازی به این‌قدر خط تیره در متن نیست.

شکل اصلی
ظاهراً بروز طوفان و ظهور رعد و برق _ که بر لشکرگاه جیپال افتاد _ او را در وضعیتی دشوار قرار داد.

شکل ویرایش‌شده
ظاهراً بروز طوفان و ظهور رعد و برق که بر لشکرگاه جیپال افتاد، او را در وضعیتی دشوار قرار داد.

@asarkazemi
7
✳️ تنظیم موقعیت اشیاء
قابلیتی مهم در این‌دیزاین

🔻 من در نسخهٔ این‌دیزاین ۲۰۲۰ که مدتی است نصب کرده‌ام به یک قابلیت خوب در آبجکت استایل برخوردم که در نسخه‌های قدیم نبود و خیلی کارآمد است. و آن قابلیت تعیین اندازه و موقعیت جعبهٔ یک شیء در آبجکت استایل است.

🔻 سال‌ها با خود می‌گفتم ای کاش این‌دیزاین این امکان را داشت، و حالا دارد.

🔻 مثلاً من برای جعبه‌های متن سرصفحه همیشه سرگردانی داشتم. برای مسترهای گوناگون باید جعبهٔ متن سرصفحه را در موقعیت یکسانی می‌گذاشتم با اندازهٔ ثابت. و باز اگر محل آن تغییر می‌کرد برای دو سه مستر آن را عوض می‌کردم. گاهی هم از چشم می‌ماند.

🔻 الان برای این‌ها یک آبجکت استایل تعریف کرده‌ام. به این وسیله محل و اندازهٔ جعبهٔ متن سرصفحه با تنظیمات یک استایل، برای چند مسترپیج این کتاب قابل تعریف است.

🔻 این تازه یک چشمه از کاربردهای این قابلیت است. در تنظیم عکس‌ها، المان‌های تصویری و... هم خیلی به کار می‌آید به خصوص در کارهای پیچیده.

🔻از این قابلیت غافل نشوید تا رستگار شوید. در تصویر آن را نشان داده‌ام. کلاً از آبجکت استایل غافل نشوید.

#این_دیزاین
#آبجکت_استایل

@asarkazemi
5
✳️ نکته‌های ویرایش
🔹 در باب احتیاط

🔻به این عبارت را از یک کتاب تاریخی رسیده‌ام: «در طالقان، اندخود، میمنه، فاریاب، پنجده و مروالرود، و دژق و خلم خطبه به نام سلطان غیاث‌الدین خوانده شد و تا این زمان سلطنت او بر بیش از نیم خراسان و بر دو خوره (هرات و بلخ) از چهار خورهٔ خراسان مسلم گشت.»

🔻احتمال قوی می‌دهم که کلمه در اصل «حوزه» بوده و تایپیست آن را «خوره» تایپ کرده است. (متن از روی دست‌نویس تایپ شده است).

🔻اینجا کلمه را اصلاح می‌کنم؟ نه، به منابعی مراجعه می‌کنم و می‌بینم که بله، ما کلمهٔ «خوره» به معنی «شهرستان، ولایت، بخش» داشته‌ایم و من نمی‌دانستم با این که سال‌هاست ویراستاری می‌کنم و بسیاری از متن‌هایی که ویرایش کرده‌ام هم تاریخی بوده است.

✳️ در ویرایش خیلی باید محتاط باشیم. به احتمالات قوی، یا حتی به احتمالات صددرصدی خود هم اعتماد نکنیم و به منابع مراجعه کنیم، یا از مؤلف بپرسیم. بارها رخ داده است که در چنین مواردی دیده‌ام که احتمال بالا هم اشتباه بوده است.

#ویرایش
@asarkazemi
👍9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ جادوی لنگر
🔹 (فیلم کوتاه)
🔻 این کار یک شعبه‌بازی به نظر می‌رسد. ولی با امکانات این‌دیزاین امکان دارد. در فیلم اصلی که ده دقیقه خواهد بود، آن را به تفصیل بیان کرده‌ام و آن فیلم را هم به‌زودی در همین کانال خواهید دید.

#آموزشی_کاظمی
#این_دیزاین
@asarkazemi
🤩4
آثار محمدکاظم کاظمی
✳️ جادوی لنگر 🔹 (فیلم کوتاه) 🔻 این کار یک شعبه‌بازی به نظر می‌رسد. ولی با امکانات این‌دیزاین امکان دارد. در فیلم اصلی که ده دقیقه خواهد بود، آن را به تفصیل بیان کرده‌ام و آن فیلم را هم به‌زودی در همین کانال خواهید دید. #آموزشی_کاظمی #این_دیزاین @asarkazemi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✳️ جادوی لنگر در ده دقیقه
🔻در این فیلم می‌بینید که چگونه چیزی که در ابتدا خیلی دشوار به نظر می‌رسد یعنی کوتاه و بلندشدن یک قاب به تناسب عنوان فصل، با امکانات لنگرکردن در این‌دیزاین انجام می‌شود.
🔻افزون بر آن، می‌بینید با استفاده از تنظیمات آبجکت استایل می‌شود سرعت اعمال لنگر بر تصویرها را بیشتر کرد.
🔻و دست آخر، شیوهٔ اعمال این قابل برای عنوان‌های متعدد با سرعت تمام، نشان داده شده است.
🔻در واقع این ده دقیقه خودش یک کارگاه آموزشی است.

#این_دیزاین
#لنگر
@asarkazemi
8
2025/10/19 07:23:50
Back to Top
HTML Embed Code: