تد کازینسکی: جانی اما منتقدی مهم
تد کازینسکی، که به عنوان «یونابامبر» شناخته میشد، ریاضیدانی مطرح و تروریستی بود که بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵ کمپین بمبگذاری پستی را هدایت میکرد. روشهای ناصحیح او غیر قابل دفاع هستند اما بیانیهاش با عنوان «جامعۀ صنعتی و آینده آن» استدلال میکرد که پیشرفت سریع فناوری تهدیدات قابل توجهی برای آزادی انسان و پایداری محیط زیست به همراه دارد.
کازینسکی ادعا میکرد که پیشرفت فناوری به افزایش کنترل اجتماعی و کاهش خودمختاری فردی منجر میشود. شواهد معاصر به طرز دهشتناکی نگرانیهای مربوط به نظارت، حریم خصوصی دادهها و کنترل الگوریتمی را تأیید میکنند. استفادۀ گسترده از دادههای شخصی توسط شرکتها و دولتها منجر به نگرانیهای فزاینده درباره نقض حریم خصوصی و دستکاری رفتاری شده است، همانطور که در رسواییهایی مانند ماجرای کمبریج آنالیتیکا مشاهده شد.
او استدلال میکرد که صنعتیشدن به آسیبهای زیستمحیطی منجر میشود. این ادعا توسط دادههای تجربی فراوانی پشتیبانی میشود: فعالیتهای صنعتی از عوامل اصلی تغییرات اقلیمی، جنگلزدایی و کاهش تنوع زیستی هستند. هیئت بیندولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) به طور مداوم گزارشهایی درباره تأثیرات زیانبار رشد صنعتی کنترلنشده بر اکوسیستمهای جهانی ارائه داده است.
کازینسکی ادعا میکرد که جامعه صنعتی استرس روانی را افزایش میدهد. تحقیقات نشان میدهند که زندگی شهری مدرن با سطوح بالاتری از اضطراب، افسردگی و احساس بیگانگی در مقایسه با سبکهای زندگی سنتیتر مرتبط است، اگرچه این مسئله چندوجهی است و تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد.
در حالی که اقدامات کازینسکی جنایی و از منظر آنارشیسم محکومشده هستند، اما نقد او با مباحث جاری در علوم زیستمحیطی، اخلاق فناوری و روانشناسی و روانشناسی تکاملی همخوانی کامل دارند.
فهم این موضوع، بدون تأیید روشهای او، بازتابی از ارزیابی عینی اعتبار نگرانیهای او و ایدۀ اوست: آنارکو-پریمیتیویسم با نقد تمدن صنعتی مدرن از بازگشت به جوامع پیشاصنعتی یا شکارچی-گردآورنده حمایت میکند.
مطالعات انسانشناسی نشان میدهد که جوامع اولیه انسانی عمدتاً برابرطلب بودند و فرآیندهای تصمیمگیری به صورت مشترک انجام میشد و ساختارهای سلسلهمراتبی حداقلی داشتند، اگر ساختارهای سلسلهمراتبیای اساساً میداشتند. تحقیقات انسانشناسانی مانند مارشال ساهلینز نشان میدهد که جوامع شکارچی-گردآورنده نسبت به جوامع کشاورزی و صنعتی دارای طبقات اجتماعی کمتر و اغلب زمان فراغت بیشتری بودند.
برخی مطالعات ادعا میکنند که رژیمهای غذایی پیش از کشاورزی متنوعتر و متعادلتر بودند. گذار به کشاورزی باعث وابستگی به تعداد معدودی از محصولات شد که میتوانست منجر به کمبودهای تغذیهای و افزایش حساسیت به بیماریها شود، همانطور که بقایای اسکلتها نشاندهندۀ علائم سوءتغذیه و بیماری پس از آغاز کشاورزی هستند.
آنارشیسم بدویگرا بر رابطۀ پایدار جوامع شکارچی-گردآورنده با محیط زیست تأکید میکند. دادههای باستانشناسی و اکولوژیکی نشان میدهند که جوامع پیشاصنعتی تأثیر زیستمحیطی کمتری نسبت به شیوههای صنعتی مدرن داشتند، که به تغییرات اقلیمی، تخلیۀ منابع و آسیبهای گسترده زیستمحیطی منجر شدهاند.
طرفداران این دیدگاه استدلال میکنند که جوامع کوچکتر و منسجمتر روابط اجتماعی قویتری را تقویت میکنند و میزان اختلالات روانی مرتبط با زندگی شهری مدرن، مانند اضطراب و افسردگی، در این جوامع کمتر است.
نهایتاً اصول زیربنایی آنارشیسم بدوی نقدهای معتبری از تأثیر تمدن صنعتی بر سلامت، جامعه و محیط زیست ارائه میدهند. این نقدها حقیقتاً به بحثهای مربوط به زندگی پایدار و نظمهای اجتماعی جایگزین کمک میکنند.
کیارش آزادی
تد کازینسکی، که به عنوان «یونابامبر» شناخته میشد، ریاضیدانی مطرح و تروریستی بود که بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵ کمپین بمبگذاری پستی را هدایت میکرد. روشهای ناصحیح او غیر قابل دفاع هستند اما بیانیهاش با عنوان «جامعۀ صنعتی و آینده آن» استدلال میکرد که پیشرفت سریع فناوری تهدیدات قابل توجهی برای آزادی انسان و پایداری محیط زیست به همراه دارد.
کازینسکی ادعا میکرد که پیشرفت فناوری به افزایش کنترل اجتماعی و کاهش خودمختاری فردی منجر میشود. شواهد معاصر به طرز دهشتناکی نگرانیهای مربوط به نظارت، حریم خصوصی دادهها و کنترل الگوریتمی را تأیید میکنند. استفادۀ گسترده از دادههای شخصی توسط شرکتها و دولتها منجر به نگرانیهای فزاینده درباره نقض حریم خصوصی و دستکاری رفتاری شده است، همانطور که در رسواییهایی مانند ماجرای کمبریج آنالیتیکا مشاهده شد.
او استدلال میکرد که صنعتیشدن به آسیبهای زیستمحیطی منجر میشود. این ادعا توسط دادههای تجربی فراوانی پشتیبانی میشود: فعالیتهای صنعتی از عوامل اصلی تغییرات اقلیمی، جنگلزدایی و کاهش تنوع زیستی هستند. هیئت بیندولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) به طور مداوم گزارشهایی درباره تأثیرات زیانبار رشد صنعتی کنترلنشده بر اکوسیستمهای جهانی ارائه داده است.
کازینسکی ادعا میکرد که جامعه صنعتی استرس روانی را افزایش میدهد. تحقیقات نشان میدهند که زندگی شهری مدرن با سطوح بالاتری از اضطراب، افسردگی و احساس بیگانگی در مقایسه با سبکهای زندگی سنتیتر مرتبط است، اگرچه این مسئله چندوجهی است و تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد.
در حالی که اقدامات کازینسکی جنایی و از منظر آنارشیسم محکومشده هستند، اما نقد او با مباحث جاری در علوم زیستمحیطی، اخلاق فناوری و روانشناسی و روانشناسی تکاملی همخوانی کامل دارند.
فهم این موضوع، بدون تأیید روشهای او، بازتابی از ارزیابی عینی اعتبار نگرانیهای او و ایدۀ اوست: آنارکو-پریمیتیویسم با نقد تمدن صنعتی مدرن از بازگشت به جوامع پیشاصنعتی یا شکارچی-گردآورنده حمایت میکند.
مطالعات انسانشناسی نشان میدهد که جوامع اولیه انسانی عمدتاً برابرطلب بودند و فرآیندهای تصمیمگیری به صورت مشترک انجام میشد و ساختارهای سلسلهمراتبی حداقلی داشتند، اگر ساختارهای سلسلهمراتبیای اساساً میداشتند. تحقیقات انسانشناسانی مانند مارشال ساهلینز نشان میدهد که جوامع شکارچی-گردآورنده نسبت به جوامع کشاورزی و صنعتی دارای طبقات اجتماعی کمتر و اغلب زمان فراغت بیشتری بودند.
برخی مطالعات ادعا میکنند که رژیمهای غذایی پیش از کشاورزی متنوعتر و متعادلتر بودند. گذار به کشاورزی باعث وابستگی به تعداد معدودی از محصولات شد که میتوانست منجر به کمبودهای تغذیهای و افزایش حساسیت به بیماریها شود، همانطور که بقایای اسکلتها نشاندهندۀ علائم سوءتغذیه و بیماری پس از آغاز کشاورزی هستند.
آنارشیسم بدویگرا بر رابطۀ پایدار جوامع شکارچی-گردآورنده با محیط زیست تأکید میکند. دادههای باستانشناسی و اکولوژیکی نشان میدهند که جوامع پیشاصنعتی تأثیر زیستمحیطی کمتری نسبت به شیوههای صنعتی مدرن داشتند، که به تغییرات اقلیمی، تخلیۀ منابع و آسیبهای گسترده زیستمحیطی منجر شدهاند.
طرفداران این دیدگاه استدلال میکنند که جوامع کوچکتر و منسجمتر روابط اجتماعی قویتری را تقویت میکنند و میزان اختلالات روانی مرتبط با زندگی شهری مدرن، مانند اضطراب و افسردگی، در این جوامع کمتر است.
نهایتاً اصول زیربنایی آنارشیسم بدوی نقدهای معتبری از تأثیر تمدن صنعتی بر سلامت، جامعه و محیط زیست ارائه میدهند. این نقدها حقیقتاً به بحثهای مربوط به زندگی پایدار و نظمهای اجتماعی جایگزین کمک میکنند.
کیارش آزادی
👍1
در برفِ شبانگاهی
مهتاب نهان افتاد.
در کوچۀ ویرانم
آتشفشانی شد.
چشمانِ ترِ پیران
افسانۀ غم گفتند؛
در حلقۀ زنجیری
آهی که نهانی شد.
دست از جگرِ خسته
بر دامنِ شب بستند.
در سایۀ بیرنگی
آن رزم که دانی شد.
خون در دلِ هر کوچه
چون آبِ روان گردید؛
در دشتِ دلِ مردم
فریادِ عیانی شد.
هر نغمۀ خاموشی
در سینۀ شب پوسید؛
تا چشم جهان خون شد
وین درد جهانی شد.
از سوزِ دلِ تنها
آوازِ سفر برخاست؛
در گوشِ شَهان اما
این نغمه، فغانی شد.
بر شانۀ خاموشی
بغضیست که میلرزد
وز صبرِ دلِ خسته
باغش به خزانی شد.
هر پنجرۀ بسته
آئینۀ دلها شد؛
در غربت هر مرزی
نوری که نشانی شد.
این قصۀ بیپایان
در خونِ زمین ریشهست؛
کز خاک و گلِ مردم
فریاد، زمانی شد:
_در قعر خیابانها
با خشم تبانی شد.
بگرفته به دست جان
را ایامِ جوانی شد.
از خشم خبر آمد.
ایامِ تبر آمد.
این فصل به سر آمد.
عمامهپرانی شد._
Anarcho_G
مهتاب نهان افتاد.
در کوچۀ ویرانم
آتشفشانی شد.
چشمانِ ترِ پیران
افسانۀ غم گفتند؛
در حلقۀ زنجیری
آهی که نهانی شد.
دست از جگرِ خسته
بر دامنِ شب بستند.
در سایۀ بیرنگی
آن رزم که دانی شد.
خون در دلِ هر کوچه
چون آبِ روان گردید؛
در دشتِ دلِ مردم
فریادِ عیانی شد.
هر نغمۀ خاموشی
در سینۀ شب پوسید؛
تا چشم جهان خون شد
وین درد جهانی شد.
از سوزِ دلِ تنها
آوازِ سفر برخاست؛
در گوشِ شَهان اما
این نغمه، فغانی شد.
بر شانۀ خاموشی
بغضیست که میلرزد
وز صبرِ دلِ خسته
باغش به خزانی شد.
هر پنجرۀ بسته
آئینۀ دلها شد؛
در غربت هر مرزی
نوری که نشانی شد.
این قصۀ بیپایان
در خونِ زمین ریشهست؛
کز خاک و گلِ مردم
فریاد، زمانی شد:
_در قعر خیابانها
با خشم تبانی شد.
بگرفته به دست جان
را ایامِ جوانی شد.
از خشم خبر آمد.
ایامِ تبر آمد.
این فصل به سر آمد.
عمامهپرانی شد._
Anarcho_G
🔥1
Forwarded from ریتم آنارشی Anarchy rhythm
در مورد آثار فارسی تولیدی جدیدمون که توسط Anarcho_Ai هست و عموماً ترانهشون توسط Anarcho_G سروده شده چه نظری دارین؟
اگه نشنیدینشون سنجاقشون کردم!
اگه نشنیدینشون سنجاقشون کردم!
Anonymous Poll
26%
بد
14%
قابل تحمل
9%
متوسط
26%
خوب
26%
عالی
Audio
Anarcho_Ai
Lyrics: Anarcho_G
شعر این آهنگ به همقطار سیماب تقدیم شده است. که شجاعانه در زیر گلولهباران برای کمک به کودکان ایستاد و نهایتاً دستگیر شد.
Genre: Epic doom
@ritm_anarchy
Lyrics: Anarcho_G
شعر این آهنگ به همقطار سیماب تقدیم شده است. که شجاعانه در زیر گلولهباران برای کمک به کودکان ایستاد و نهایتاً دستگیر شد.
Genre: Epic doom
@ritm_anarchy
❤🔥1
Rojava: A Flicker of Hope in the Darkness of the Middle East
The Middle East, whether in the ancient world due to its unique geographical position as a hub of land routes and natural resources, or in the modern era because of its energy reserves, has always held significance for people across the globe.
Unfortunately, where immense profit and power converge, fierce competition driven by greed inevitably arises. Throughout history, the most ruthless and avaricious individuals in the Middle East have risked war to seize power. "Power," akin to a deity for whom much blood has been sacrificed, grew more sacred by the day. Over time, this greed and self-interest became shrouded in an aura of sanctity, making access to power increasingly difficult for competitors.
Without exception, all Middle Eastern regimes have tied themselves, to varying degrees, to religious or ideological sanctity. The Islamic State (ISIS) perhaps epitomized this fusion. Yet, there exists a law in nature—perhaps the foundation of all transformation and creation—that "every condition creates its own alternative."
Abdullah Öcalan, through his lifelong struggle with the Kurdish issue, was forced to confront the most dogmatic regimes. His experiences crystallized into ideas that, during ISIS's onslaught, birthed a resistance force. This force’s organizational and combat methods proved far more democratic than those of nations that had spent decades theorizing about democracy and investing vast resources into its practice.
The mere existence of such a force and its implementation of a democratic system poses, first and foremost, a threat to regional dictatorships. Secondly, its achievements humiliate the democratic political structures outside the Middle East. For these reasons, it faces relentless attacks—militarily and ideologically—and is subjected to a media blackout. This silence enables the Syrian Taliban and Turkey’s neo-Ottoman regime to unleash atrocities upon the people of Rojava and its freedom fighters.
Some analysts may believe the path to freedom is inevitable, and that those fighting for liberty will ultimately triumph. But in reality, this is not the case. The flame of resistance can easily be extinguished; movements can fail, and human civilization does not always march toward freedom. History is replete with documented failures, and countless more have been erased from records altogether. Only when we accept this truth do we grasp the urgency of using every available means to protect and spread the fire of liberation. A sense of historical responsibility emerges precisely from this understanding.
States, regardless of ideology, are allies to one another. This is starkly evident in the case of Rojava: some collaborate to ensure its failure, while others turn a blind eye. Meanwhile, the masses are so alienated that they consume only what the mainstream media feeds them. Many who do see the truth either feel powerless, dismiss activism as futile, or absolve themselves by believing freedom will "naturally" prevail. This is compounded by divisive ideologies sown for decades by states.
The truth is, the emergence of a system like Rojava in the heart of the Middle East’s darkness is a once-in-a-century phenomenon—a culmination of humanity’s age-old struggle against oppressive systems. No advocate of freedom can remain indifferent. Today, everyone has access to media, the very tool this movement needs. Each person must take responsibility: amplify the voices of Rojava’s fighters, reach as many as possible, and refuse to let this spark die in silence.
– Fuad Mariwani
The Middle East, whether in the ancient world due to its unique geographical position as a hub of land routes and natural resources, or in the modern era because of its energy reserves, has always held significance for people across the globe.
Unfortunately, where immense profit and power converge, fierce competition driven by greed inevitably arises. Throughout history, the most ruthless and avaricious individuals in the Middle East have risked war to seize power. "Power," akin to a deity for whom much blood has been sacrificed, grew more sacred by the day. Over time, this greed and self-interest became shrouded in an aura of sanctity, making access to power increasingly difficult for competitors.
Without exception, all Middle Eastern regimes have tied themselves, to varying degrees, to religious or ideological sanctity. The Islamic State (ISIS) perhaps epitomized this fusion. Yet, there exists a law in nature—perhaps the foundation of all transformation and creation—that "every condition creates its own alternative."
Abdullah Öcalan, through his lifelong struggle with the Kurdish issue, was forced to confront the most dogmatic regimes. His experiences crystallized into ideas that, during ISIS's onslaught, birthed a resistance force. This force’s organizational and combat methods proved far more democratic than those of nations that had spent decades theorizing about democracy and investing vast resources into its practice.
The mere existence of such a force and its implementation of a democratic system poses, first and foremost, a threat to regional dictatorships. Secondly, its achievements humiliate the democratic political structures outside the Middle East. For these reasons, it faces relentless attacks—militarily and ideologically—and is subjected to a media blackout. This silence enables the Syrian Taliban and Turkey’s neo-Ottoman regime to unleash atrocities upon the people of Rojava and its freedom fighters.
Some analysts may believe the path to freedom is inevitable, and that those fighting for liberty will ultimately triumph. But in reality, this is not the case. The flame of resistance can easily be extinguished; movements can fail, and human civilization does not always march toward freedom. History is replete with documented failures, and countless more have been erased from records altogether. Only when we accept this truth do we grasp the urgency of using every available means to protect and spread the fire of liberation. A sense of historical responsibility emerges precisely from this understanding.
States, regardless of ideology, are allies to one another. This is starkly evident in the case of Rojava: some collaborate to ensure its failure, while others turn a blind eye. Meanwhile, the masses are so alienated that they consume only what the mainstream media feeds them. Many who do see the truth either feel powerless, dismiss activism as futile, or absolve themselves by believing freedom will "naturally" prevail. This is compounded by divisive ideologies sown for decades by states.
The truth is, the emergence of a system like Rojava in the heart of the Middle East’s darkness is a once-in-a-century phenomenon—a culmination of humanity’s age-old struggle against oppressive systems. No advocate of freedom can remain indifferent. Today, everyone has access to media, the very tool this movement needs. Each person must take responsibility: amplify the voices of Rojava’s fighters, reach as many as possible, and refuse to let this spark die in silence.
– Fuad Mariwani
🔥2
نویسنده: فؤاد مَریوانی
برگردان به زبان فارسی: هاسّه نیما گلُکار
روژئاوا: روزنه ای روشن از اُمید در تاریکی خاورمیانه
خاورمیانه، چه در دوران باستان به دلیل موقعیت جغرافیائی مُنحصر به فَرد خود بهعنوان مرکز راههای زمینی و منابع طبیعی، و چه در عصر مُدرن به دلیل ذخایر انرژیاش، همواره برای مردم سراسر جهان دارای اهمیت بوده است.
متأسفانه، هرجائی که سود و قدرتِ کلان با یکدیگر تلاقی می کنند، رقابت شدید ناشی از حِرص و طمع نیز بهطور اجتنابناپذیری به وجود میآید. در درازای تاریخ، بی رحمترین و طمّاعترین افراد در خاورمیانه برای به دست آوردن قدرت، خطرجنگ را به جان خریدهاند. «قدرت»، همچون مَعبودی بوده که برای آن خونهای بسیاری ریخته شده و روز به روز مُقدّستر شده است. با گذر زمان، این طمع و خودخواهی در هالهای از تقدُس پیچیده شد و دستیابی به قدرت را برای رُقبا دشوارتر کرد.
بدون هرگونه إستثنائی، تمامی دولت های خاورمیانه، کم یا زیاد، خود را به نوعی با قِداست دینی یا ایدئولوژیک پیوند زدهاند. دولت اسلامی (داعش) شاید بارزترین نمونه ی این پیوند باشد. اما در طبیعت، قانونی وجود دارد -شاید بُنیان هرگونه دگرگونی و آفرینش - که میگوید: «هر شرایطی، بَدیل (آلترناتیو) خود را ایجاد می کُند».
عبدالله اوجالان، در مسیر مبارزه ی درازمُدت خود با مسئله کوردها، ناگُزیر با مُتعصّبترین رژیمها به مقابله برخاست. تجربههای او، ایدههائی را شکل داد که در زمان هجوم داعش، نیروئی مُقاوم را آفرید. روشهای سازماندهی و مبارزه ی این نیرو، به مراتب دموکراتیکتر از دولتهائی بود که دههها درباره ی دموکراسی نظریهپردازی کرده و منابع عظیمی را صرف تَحقُق آن کرده بودند.
وجود چنین نیروئی و اجرای یک نظام دموکراتیک توسط آن، پیش از هر چیز، تهدیدی برای دیکتاتوریهای منطقه محسوب میشود و در وَهله ی دوّم، موفقیتهای آن، ساختارهای سیاسی دموکراتیک خارج از خاورمیانه را به بادِ تحقیر می گیرد. به همین دلایل، این جُنبش به شدّت مورد حمله ی نظامی و ایدئولوژیک قرار گرفته و در معرض بایکوت رسانهای قرار می گیرد. این سکوت رسانهای به طالبانِ سوریّه و رژیم نئوعُثمانی تورکیّه اجازه داده است که جنایات خود را بر مردم روژئاوا و مُبارزان آزادی آن اِعمال نمایند.
برخی تحلیلگران ممکن است بر این باور باشند که مسیر آزادی اجتنابناپذیر است و آنانی که برای آزادی میجنگند، در نهایت پیروز خواهند شد. اما در واقعیّت اَمر، چنین نیست. شُعله ی مقاومت میتواند بهراحتی خاموش گردد. جُنبشها ممکن است شکست بخورند، زیرا تمدُن بشری همیشه در مسیرِ آزادی پیش نمیرود. تاریخ، پُر از شکستهای ثبتشده است، و تعداد بیشماری از شکست ها دیگر از سوابق مَحو شدهاند. تنها زمانی که این حقیقت را بپذیریم، آنگاه اهمیّت به کار گیری از تمامی ابزارهای ممکن برای محافظت و گُسترش آتش رهائی را دَرک خواهیم کرد. احساسِ مسئولیت تاریخی، دقیقَن از این فهم زائیده میشود.
دولتها، صرفنظر از ایدئولوژیشان، با یکدیگر مُتحد هستند. این مسئله در مورد روژئاوا کاملن آشکار است: برخی برای شکست دادن آن همکاری میکنند، در حالی که برخی دیگر چشمان خود را بر رویِ آن میبندند. در همین حال، توده ی مردم چنان از واقعیّت دور نگه داشته شدهاند که تنها همان چیزی را مصرف میکنند که رسانههای جریان اصلی به آنها میخورانند. بسیارانی هم که حقیقت را میبینند، یا احساس ناتوانی میکنند، یا کُنشگری را بیهوده میپندارند، یا با این باور که آزادی بهطور طبیعی پیروز خواهد شد، خود را تَبرئه می نمایند. این وضعیت با ایدئولوژیهای تَفرقه افکنانه ای که دولتها برای دههها ترویج کردهاند، تشدید شده است.
حقیقت این است که پیدایش سیستمی همانند روژئاوا در قلبِ تاریکی خاورمیانه، پدیدهای است که شاید تنها یک بار در هر قَرن رُخ می دهد - خروجی نهائی مُبارزه ی دیرینه بَشریّت علیه سیستمهای سَرکوبگر. هیچ انسانی که به آزادی باور دارد، نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد. امروزه، هر فردی به رسانهها دسترسی دارد، ابزاری که این جنبش بهشدّت به آن نیازمند است. هر شخص باید مسئولیت بپذیرد: صدای مبارزان روژئاوا را تقویت نماید، پیام آنها را به بیشترین تعدادِ مُمکن برساند، و اجازه ندهد که این جَرقّه در سکوت خاموش شود.
برگردان به زبان فارسی: هاسّه نیما گلُکار
روژئاوا: روزنه ای روشن از اُمید در تاریکی خاورمیانه
خاورمیانه، چه در دوران باستان به دلیل موقعیت جغرافیائی مُنحصر به فَرد خود بهعنوان مرکز راههای زمینی و منابع طبیعی، و چه در عصر مُدرن به دلیل ذخایر انرژیاش، همواره برای مردم سراسر جهان دارای اهمیت بوده است.
متأسفانه، هرجائی که سود و قدرتِ کلان با یکدیگر تلاقی می کنند، رقابت شدید ناشی از حِرص و طمع نیز بهطور اجتنابناپذیری به وجود میآید. در درازای تاریخ، بی رحمترین و طمّاعترین افراد در خاورمیانه برای به دست آوردن قدرت، خطرجنگ را به جان خریدهاند. «قدرت»، همچون مَعبودی بوده که برای آن خونهای بسیاری ریخته شده و روز به روز مُقدّستر شده است. با گذر زمان، این طمع و خودخواهی در هالهای از تقدُس پیچیده شد و دستیابی به قدرت را برای رُقبا دشوارتر کرد.
بدون هرگونه إستثنائی، تمامی دولت های خاورمیانه، کم یا زیاد، خود را به نوعی با قِداست دینی یا ایدئولوژیک پیوند زدهاند. دولت اسلامی (داعش) شاید بارزترین نمونه ی این پیوند باشد. اما در طبیعت، قانونی وجود دارد -شاید بُنیان هرگونه دگرگونی و آفرینش - که میگوید: «هر شرایطی، بَدیل (آلترناتیو) خود را ایجاد می کُند».
عبدالله اوجالان، در مسیر مبارزه ی درازمُدت خود با مسئله کوردها، ناگُزیر با مُتعصّبترین رژیمها به مقابله برخاست. تجربههای او، ایدههائی را شکل داد که در زمان هجوم داعش، نیروئی مُقاوم را آفرید. روشهای سازماندهی و مبارزه ی این نیرو، به مراتب دموکراتیکتر از دولتهائی بود که دههها درباره ی دموکراسی نظریهپردازی کرده و منابع عظیمی را صرف تَحقُق آن کرده بودند.
وجود چنین نیروئی و اجرای یک نظام دموکراتیک توسط آن، پیش از هر چیز، تهدیدی برای دیکتاتوریهای منطقه محسوب میشود و در وَهله ی دوّم، موفقیتهای آن، ساختارهای سیاسی دموکراتیک خارج از خاورمیانه را به بادِ تحقیر می گیرد. به همین دلایل، این جُنبش به شدّت مورد حمله ی نظامی و ایدئولوژیک قرار گرفته و در معرض بایکوت رسانهای قرار می گیرد. این سکوت رسانهای به طالبانِ سوریّه و رژیم نئوعُثمانی تورکیّه اجازه داده است که جنایات خود را بر مردم روژئاوا و مُبارزان آزادی آن اِعمال نمایند.
برخی تحلیلگران ممکن است بر این باور باشند که مسیر آزادی اجتنابناپذیر است و آنانی که برای آزادی میجنگند، در نهایت پیروز خواهند شد. اما در واقعیّت اَمر، چنین نیست. شُعله ی مقاومت میتواند بهراحتی خاموش گردد. جُنبشها ممکن است شکست بخورند، زیرا تمدُن بشری همیشه در مسیرِ آزادی پیش نمیرود. تاریخ، پُر از شکستهای ثبتشده است، و تعداد بیشماری از شکست ها دیگر از سوابق مَحو شدهاند. تنها زمانی که این حقیقت را بپذیریم، آنگاه اهمیّت به کار گیری از تمامی ابزارهای ممکن برای محافظت و گُسترش آتش رهائی را دَرک خواهیم کرد. احساسِ مسئولیت تاریخی، دقیقَن از این فهم زائیده میشود.
دولتها، صرفنظر از ایدئولوژیشان، با یکدیگر مُتحد هستند. این مسئله در مورد روژئاوا کاملن آشکار است: برخی برای شکست دادن آن همکاری میکنند، در حالی که برخی دیگر چشمان خود را بر رویِ آن میبندند. در همین حال، توده ی مردم چنان از واقعیّت دور نگه داشته شدهاند که تنها همان چیزی را مصرف میکنند که رسانههای جریان اصلی به آنها میخورانند. بسیارانی هم که حقیقت را میبینند، یا احساس ناتوانی میکنند، یا کُنشگری را بیهوده میپندارند، یا با این باور که آزادی بهطور طبیعی پیروز خواهد شد، خود را تَبرئه می نمایند. این وضعیت با ایدئولوژیهای تَفرقه افکنانه ای که دولتها برای دههها ترویج کردهاند، تشدید شده است.
حقیقت این است که پیدایش سیستمی همانند روژئاوا در قلبِ تاریکی خاورمیانه، پدیدهای است که شاید تنها یک بار در هر قَرن رُخ می دهد - خروجی نهائی مُبارزه ی دیرینه بَشریّت علیه سیستمهای سَرکوبگر. هیچ انسانی که به آزادی باور دارد، نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد. امروزه، هر فردی به رسانهها دسترسی دارد، ابزاری که این جنبش بهشدّت به آن نیازمند است. هر شخص باید مسئولیت بپذیرد: صدای مبارزان روژئاوا را تقویت نماید، پیام آنها را به بیشترین تعدادِ مُمکن برساند، و اجازه ندهد که این جَرقّه در سکوت خاموش شود.
❤2👍1
فراخوان مردمی ۲۳ بهمن : «تداوم مبارزه برای آزادی، عدالت و پایان استبداد»
سالها سرکوب، شکنجه، زندان، اعدام و فشارهای اقتصادی و اجتماعی، زندگی را در زیر یوغ این حاکمیت به امری طاقتفرسا تبدیل کرده است.
امروز، جان عزیزانی چون پخشان عزیزی و دیگر زندانیان، بالاخص زندانیان سیاسی در خطر است. سقوط ارزش ریال، گرانی و فقر، زندگی را برای میلیونها نفر غیرممکن ساخته است. اما ما مردم، تسلیم تاریکی نخواهیم شد!
۲۲ بهمن پایان نیست—که آغاز است!
مردم ایران بارها نشان دادهاند که سکوت و تسلیم، سرنوشتشان نخواهد بود. از دی ۹۶ تا آبان ۹۸، از خیزش ۱۴۰۱ تا امروز، فریاد آزادی در خیابانها طنینانداز شده است. حکومت سرکوبگر میخواهد با زندان و گلوله، شعلۀ امید را خاموش کند، اما این شعله هر روز فروزانتر میشود. ما خواهان آزادی، برابری و عدالت هستیم و این خواستهای نیست که با سرکوب از بین برود—این فریادی است که در جان مردم جاری است.
۲۳ بهمن، ادامۀ مبارزه است!
هیچ تغییری بدون ارادهی جمعی ممکن نیست. اکنون زمان آن است که در کنار یکدیگر بایستیم و نشان دهیم که این مبارزه زنده است. از تمامی مردم، گروهها و نیروهای عدالتخواه دعوت میکنیم که به هر شکلی که میتوانند—از اعتصاب و تجمعات خیابانی تا شعارنویسی و اعتراضات—در این حرکت تاریخی سهیم شوند. هر قدم، هر صدا، و هر اعتراض، ضربهای بر پیکرهی استبداد است.
ما از مردمایم و با مردم خواهیم ماند.
ایستادهایم، چون حق زندگی آزاد، سرنوشت ماست. ایستادهایم، چون آینده را نمیتوان با ترس معامله کرد. باشد که ۲۳ بهمن، نقطۀ عطفی در جنبش انقلابی "زن، زندگی، آزادی" باشد—جنبشی که زنده است، که متوقف نمیشود، که تا پیروزی ادامه خواهد یافت.
به پیش، برای آزادی، برای عدالت، برای آیندهای که از آنِ مردم است!
این پیام را با دیگران به اشتراک بگذاریم …….
سالها سرکوب، شکنجه، زندان، اعدام و فشارهای اقتصادی و اجتماعی، زندگی را در زیر یوغ این حاکمیت به امری طاقتفرسا تبدیل کرده است.
امروز، جان عزیزانی چون پخشان عزیزی و دیگر زندانیان، بالاخص زندانیان سیاسی در خطر است. سقوط ارزش ریال، گرانی و فقر، زندگی را برای میلیونها نفر غیرممکن ساخته است. اما ما مردم، تسلیم تاریکی نخواهیم شد!
۲۲ بهمن پایان نیست—که آغاز است!
مردم ایران بارها نشان دادهاند که سکوت و تسلیم، سرنوشتشان نخواهد بود. از دی ۹۶ تا آبان ۹۸، از خیزش ۱۴۰۱ تا امروز، فریاد آزادی در خیابانها طنینانداز شده است. حکومت سرکوبگر میخواهد با زندان و گلوله، شعلۀ امید را خاموش کند، اما این شعله هر روز فروزانتر میشود. ما خواهان آزادی، برابری و عدالت هستیم و این خواستهای نیست که با سرکوب از بین برود—این فریادی است که در جان مردم جاری است.
۲۳ بهمن، ادامۀ مبارزه است!
هیچ تغییری بدون ارادهی جمعی ممکن نیست. اکنون زمان آن است که در کنار یکدیگر بایستیم و نشان دهیم که این مبارزه زنده است. از تمامی مردم، گروهها و نیروهای عدالتخواه دعوت میکنیم که به هر شکلی که میتوانند—از اعتصاب و تجمعات خیابانی تا شعارنویسی و اعتراضات—در این حرکت تاریخی سهیم شوند. هر قدم، هر صدا، و هر اعتراض، ضربهای بر پیکرهی استبداد است.
ما از مردمایم و با مردم خواهیم ماند.
ایستادهایم، چون حق زندگی آزاد، سرنوشت ماست. ایستادهایم، چون آینده را نمیتوان با ترس معامله کرد. باشد که ۲۳ بهمن، نقطۀ عطفی در جنبش انقلابی "زن، زندگی، آزادی" باشد—جنبشی که زنده است، که متوقف نمیشود، که تا پیروزی ادامه خواهد یافت.
به پیش، برای آزادی، برای عدالت، برای آیندهای که از آنِ مردم است!
این پیام را با دیگران به اشتراک بگذاریم …….
👍6
Audio
Anarcho_Ai
Lyrics: Anarcho_G
@ritm_anarchy
به اتمامِ دولت
جهانی جدید
و بازار کار و چنین بندگی
مصمم چنانیم که لرزد ز ترس
چه شیخ و چه قاضی
به سرکردگی
شود چون رها تا ز هر ایدهای تن
ببین شوقِ هر «تن»
ز آزادِ «من»
شود چون رها
ببین شوقِ «تن»ها
ز آزادِ «من»
به یادِ تو عارف
و یا حصرِ سیماب
به یارانِ بی نام
به پایانِ زندان
به مرگِ ستمگر
و یا چشمِ تر
. مصمم بُدیم
. مسلح شدیم
. که شورا کمینِ هدفهای ماست
شود چون رها تا ز هر ایدهای تن
ببین شوقِ هر «تن»
ز آزادِ «من»
شود چون رها
ببین شوقِ «تن»ها
ز آزادِ «من»
پینوشت: سیماب همقطار آنارکوایگوئیست دربندی بود که از بند زندان رهایی یافت. این همقطار که همراه چند زن مبارز دیگر، پس از قتل برادرانشان به «زندان» «تبعید»، «شکنجه» و مورد «تعرض» و «تجاوز» واقع شدند. این شعر برای یادبود آن مبارزان و دربندان و همچنین یادبود همقطار پانزدهسالۀ آنارکوایگوئیست ملیتانت، عارف قنبرزهی سروده شده است.
اطلاعات بیشتر در مورد همقطار عارف قنبرزهی
Lyrics: Anarcho_G
@ritm_anarchy
به اتمامِ دولت
جهانی جدید
و بازار کار و چنین بندگی
مصمم چنانیم که لرزد ز ترس
چه شیخ و چه قاضی
به سرکردگی
شود چون رها تا ز هر ایدهای تن
ببین شوقِ هر «تن»
ز آزادِ «من»
شود چون رها
ببین شوقِ «تن»ها
ز آزادِ «من»
به یادِ تو عارف
و یا حصرِ سیماب
به یارانِ بی نام
به پایانِ زندان
به مرگِ ستمگر
و یا چشمِ تر
. مصمم بُدیم
. مسلح شدیم
. که شورا کمینِ هدفهای ماست
شود چون رها تا ز هر ایدهای تن
ببین شوقِ هر «تن»
ز آزادِ «من»
شود چون رها
ببین شوقِ «تن»ها
ز آزادِ «من»
پینوشت: سیماب همقطار آنارکوایگوئیست دربندی بود که از بند زندان رهایی یافت. این همقطار که همراه چند زن مبارز دیگر، پس از قتل برادرانشان به «زندان» «تبعید»، «شکنجه» و مورد «تعرض» و «تجاوز» واقع شدند. این شعر برای یادبود آن مبارزان و دربندان و همچنین یادبود همقطار پانزدهسالۀ آنارکوایگوئیست ملیتانت، عارف قنبرزهی سروده شده است.
اطلاعات بیشتر در مورد همقطار عارف قنبرزهی
❤1👍1👎1
Audio
Anarcho_Ai
Lyrics: Anarcho_G
Genre: Expérimental
ببین که زنم من
که جنبش منم من
به طبع و تنم من
چنین سرکشم
که بی رهبرم من
که بی سرورم من
که سوداسرم من
چنین سرکشم
به شوق و به باران
به لبخندِ یاران
به پاسِ بهاران
چنین سرکشم
نه رنگست نشانم
نه قوم و زبانم
که جنگست جهانم
چنین سرکشم
سلاحم نه آهیست
که جنگم نهاییست
چو عزمم رهاییست
چنین سرکشم
جهانِ عدالت
نه دولت نه ملّت
به شادی و عزّت
چنین سرکشم
سرود تقدیمی یک همقطار در ابراز همبستگی با زنان آنارکوفمینیست جغرافیای افغانستان
@ritm_anarchy
Lyrics: Anarcho_G
Genre: Expérimental
ببین که زنم من
که جنبش منم من
به طبع و تنم من
چنین سرکشم
که بی رهبرم من
که بی سرورم من
که سوداسرم من
چنین سرکشم
به شوق و به باران
به لبخندِ یاران
به پاسِ بهاران
چنین سرکشم
نه رنگست نشانم
نه قوم و زبانم
که جنگست جهانم
چنین سرکشم
سلاحم نه آهیست
که جنگم نهاییست
چو عزمم رهاییست
چنین سرکشم
جهانِ عدالت
نه دولت نه ملّت
به شادی و عزّت
چنین سرکشم
سرود تقدیمی یک همقطار در ابراز همبستگی با زنان آنارکوفمینیست جغرافیای افغانستان
@ritm_anarchy
❤2👍1
امروز ۲۳ام بهمن سال ۱۴۰۳، نیروهای ضد شورش و ناجا و پلیس پیشگیری به همراه عناصر لباس شخصی در خیابان ها حضور دارند.
عموم مردم از گرانی و افزایش قیمت دلار خشمگین و ناراضی اند با این حال فضای ترس و وحشت حاکم است.
امکان انجام کنش های فردی مثل تشویق یکدیگر به اعتراضات و شعار دادن تا اندازه ای وجود دارد.
اما باتوجه به شرایط ضدامنیتی، سریعا محل باید ترک شود و بهتر است نکات امنیتی مانند پوشیدن ماسک و تظاهر به دیالوگ کردن را رعایت کنیم.
تعدادی از صرافی ها از اعلام نرخ ارز و دلار خودداری میکنند.و جامعه انتظار افزایش بیش تر قیمت ها را دارد.
https://www.tg-me.com/asranarshism
عموم مردم از گرانی و افزایش قیمت دلار خشمگین و ناراضی اند با این حال فضای ترس و وحشت حاکم است.
امکان انجام کنش های فردی مثل تشویق یکدیگر به اعتراضات و شعار دادن تا اندازه ای وجود دارد.
اما باتوجه به شرایط ضدامنیتی، سریعا محل باید ترک شود و بهتر است نکات امنیتی مانند پوشیدن ماسک و تظاهر به دیالوگ کردن را رعایت کنیم.
تعدادی از صرافی ها از اعلام نرخ ارز و دلار خودداری میکنند.و جامعه انتظار افزایش بیش تر قیمت ها را دارد.
https://www.tg-me.com/asranarshism
Telegram
فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
The Telegram Channel of The Federation of Anarchism Era
کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم
www.AsrAnarshism.com
linktr.ee/asranarshism
[email protected]
کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم
www.AsrAnarshism.com
linktr.ee/asranarshism
[email protected]
Forwarded from آنارشیستهای جلالآباد
اعتراض مردم چاهآب تخار علیه استخراج معادن طلا توسط طالبان و شرکتهای قراردادی
صدها تن از باشندگان روستای «سمتی» ولسوالی چاهآب ولایت تخار از روز (یکشنبه، ۲۱ دلو/بهمن) بدینسو در اعتراض به استخراج معادن طلای منطقهشان دست به تظاهرات زدهاند.
به گفته معترضان، قرارداد استخراج این معادن به شرکتهای قراردادی از مناطق جنوبی کشور و افراد بیگانه داده شده است، در حالی که مردم بومی، که اکثراً از قشر فقیر جامعه هستند، هیچ سهمی از این منابع طبیعی ندارند.
معترضان هشدار دادهاند که در صورت بیتوجهی به خواستههایشان، اعتراضات خود را بهصورت گستردهتر ادامه خواهند داد.
معترضان خواهان توقف فوری استخراج و مشارکت عادلانه در روند بهرهبرداری از معدن نورآبه هستند.
این حرکت اعتراضی در حالی رخ داده است که چندی پیش، باشندگان ولسوالی «شهر بزرگ» ولایت بدخشان نیز علیه سیاستهای طالبان و نحوه بهرهبرداری از معادن منطقهشان تظاهرات مشابهی برگزار کرده بودند.
طالبان پس از تسلط بر افغانستان در اگست ۲۰۲۱، کنترل کامل بر منابع طبیعی کشور را در دست گرفتند. از آن زمان، گزارشهای متعددی از استخراج غیرقانونی و واگذاری معادن به شرکتهای داخلی و خارجی بدون شفافیت منتشر شده است.
https://www.tg-me.com/JalalAbad_Anarchists
صدها تن از باشندگان روستای «سمتی» ولسوالی چاهآب ولایت تخار از روز (یکشنبه، ۲۱ دلو/بهمن) بدینسو در اعتراض به استخراج معادن طلای منطقهشان دست به تظاهرات زدهاند.
به گفته معترضان، قرارداد استخراج این معادن به شرکتهای قراردادی از مناطق جنوبی کشور و افراد بیگانه داده شده است، در حالی که مردم بومی، که اکثراً از قشر فقیر جامعه هستند، هیچ سهمی از این منابع طبیعی ندارند.
معترضان هشدار دادهاند که در صورت بیتوجهی به خواستههایشان، اعتراضات خود را بهصورت گستردهتر ادامه خواهند داد.
معترضان خواهان توقف فوری استخراج و مشارکت عادلانه در روند بهرهبرداری از معدن نورآبه هستند.
این حرکت اعتراضی در حالی رخ داده است که چندی پیش، باشندگان ولسوالی «شهر بزرگ» ولایت بدخشان نیز علیه سیاستهای طالبان و نحوه بهرهبرداری از معادن منطقهشان تظاهرات مشابهی برگزار کرده بودند.
طالبان پس از تسلط بر افغانستان در اگست ۲۰۲۱، کنترل کامل بر منابع طبیعی کشور را در دست گرفتند. از آن زمان، گزارشهای متعددی از استخراج غیرقانونی و واگذاری معادن به شرکتهای داخلی و خارجی بدون شفافیت منتشر شده است.
https://www.tg-me.com/JalalAbad_Anarchists
Telegram
آنارشیستهای جلالآباد
کانال تلگرامی آنارشیستهای جلالآباد
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://www.tg-me.com/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://www.tg-me.com/joinchat-RRUTo6xyoT468fgO
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://www.tg-me.com/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://www.tg-me.com/joinchat-RRUTo6xyoT468fgO
Forwarded from آنارشیستهای مزار شریف
بیانیهای در حمایت از اعتراضات مردمی در چاهآب تخار
در این روزها که صدای اعتراض مردم چاهآب تخار به گوش میرسد، باید با قاطعیت بر ظلم و ستمی که بر آنها میرود، انگشت نهاد. زیرا اقدام طالبان و شرکتهای قراردادی در استخراج معادن طلا نه تنها حقوق بنیادی مردم محلی را نادیده گرفته بلکه به غارت ثروتها و فرودستسازی بیشتر مردم محلی، مبتنی بر سیاستهای فاشیستی انجامیده است.
استخراج معادن باید ابزاری برای بهبود زندگی و توسعه پایدار باشد که بیشتر از هر کسی باید در زندگی مردم محلی دیگرگونی مثبت ایجاد کند. مردم محلی حق دارند در فرآیند تصمیمگیری درباره منابع طبیعی خود مشارکت داشته باشند و از ثروتهای سرزمین شان بهرهمند شوند.
همچنین، باید به این نکته توجه داشت که اعتراضات مردم چاهآب نماد مقاومت در برابر نابرابری مبتنی بر سیاستهای فاشیستی است.
این مبارزه نه تنها برای حقوق مردم چاهآب، بلکه برای تمامی کسانی است که در برابر ظلم ایستادهاند و امکانهای تازهای را در اعتراض به طالبان خلق میسازند.
آزادی تنها زمانی معنا پیدا میکند که افراد جامعه در فرآیندهای تصمیمگیری امکان مشارکت داشته باشند و در ذیل دلیل تراشیهای گوناگون با سرکوب مواجه نشوند.
ما بر علیه این سرکوب، همصدا و همراه با مردم چاهآب تخار خواهیم ماند تا آزادی را به دست آوریم و نه بر امید آن از پا نشینیم.
اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
https://www.tg-me.com/Mazar_Anarchists
در این روزها که صدای اعتراض مردم چاهآب تخار به گوش میرسد، باید با قاطعیت بر ظلم و ستمی که بر آنها میرود، انگشت نهاد. زیرا اقدام طالبان و شرکتهای قراردادی در استخراج معادن طلا نه تنها حقوق بنیادی مردم محلی را نادیده گرفته بلکه به غارت ثروتها و فرودستسازی بیشتر مردم محلی، مبتنی بر سیاستهای فاشیستی انجامیده است.
استخراج معادن باید ابزاری برای بهبود زندگی و توسعه پایدار باشد که بیشتر از هر کسی باید در زندگی مردم محلی دیگرگونی مثبت ایجاد کند. مردم محلی حق دارند در فرآیند تصمیمگیری درباره منابع طبیعی خود مشارکت داشته باشند و از ثروتهای سرزمین شان بهرهمند شوند.
همچنین، باید به این نکته توجه داشت که اعتراضات مردم چاهآب نماد مقاومت در برابر نابرابری مبتنی بر سیاستهای فاشیستی است.
این مبارزه نه تنها برای حقوق مردم چاهآب، بلکه برای تمامی کسانی است که در برابر ظلم ایستادهاند و امکانهای تازهای را در اعتراض به طالبان خلق میسازند.
آزادی تنها زمانی معنا پیدا میکند که افراد جامعه در فرآیندهای تصمیمگیری امکان مشارکت داشته باشند و در ذیل دلیل تراشیهای گوناگون با سرکوب مواجه نشوند.
ما بر علیه این سرکوب، همصدا و همراه با مردم چاهآب تخار خواهیم ماند تا آزادی را به دست آوریم و نه بر امید آن از پا نشینیم.
اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
https://www.tg-me.com/Mazar_Anarchists
Telegram
آنارشیستهای مزار شریف
کانال تلگرامی {آنارشیستهای مزار شریف}
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://www.tg-me.com/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://www.tg-me.com/joinchat-RRUTo6xyoT468fgO
بخشی از فدراسیون عصر آنارشیسم
https://www.tg-me.com/asranarshism
اتحادیه آنارشیست های ایران و افغانستان
https://www.tg-me.com/joinchat-RRUTo6xyoT468fgO