Telegram Web Link
شامگاه سه‌شنبه ۲۳ بهمن،مردم معترض در میدان مرکزی شهر دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد برای سومین شب متوالی دست به تجمع زدند. حاضران در این تجمع شعارهایی از جمله «مرگ بر دیکتاتور»، «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه» و «مرگ بر جمهوری اسلامی» سردادند.
ماموران امنیتی و انتظامی دست‌کم شش تن از جمله دو زن معترض را در جریان این تجمع بازداشت کردند.
نام ۵ تن از بازداشت‌شدگان عاطفه طاهرنیا، جابر فروغی، پوریا براتی ،کامران بوذری و امیرحسین جعفری است.
در تجمع‌های دو شب گذشته نیز دست‌کم چهار معترض‌ بازداشت شدند.بنابراین در طی سه روز گذشته حداقل ده نفر بازداشت شدند.

انتظار می رود آنارشیست های استان کهگیلویه و بویراحمد و استان های همجوار مردم دهدشت را یاری کنند.

استان کهگیلویه و بویراحمد از جمله استان‌های جنوبی ایران به‌شمار می‌رود که با پنج استان همسایه است: از شرق با استان اصفهان و فارس، از جنوب با استان بوشهر، از غرب با خوزستان و از شمال با چهارمحال و بختیاری.

https://www.tg-me.com/asranarshism
آنارشیست‌های جلال‌آباد
https://www.tg-me.com/JalalAbad_Anarchists
Statement in Support of the People's Protests in Chah Ab, Takhar


In these days, as the voices of protest rise from Chah Ab, Takhar, we must firmly condemn the oppression and injustice inflicted upon its people. The Taliban’s actions, in collaboration with contracting companies extracting gold mines, not only disregard the fundamental rights of the local people but also serve to plunder their wealth and further subjugate them under fascist policies.

The extraction of natural resources should be a mean of improving lives and fostering sustainable development, first and foremost bringing positive change to the communities that inhabit these lands. The local people have the undeniable right to participate in decision-making processes regarding their natural wealth and to benefit from the resources of their homeland.
Furthermore, it is crucial to recognize that the protests in Chah Ab symbolize resistance against the systemic inequalities imposed through fascist governance.

This struggle is not only for the rights of the people of Chah Ab but also for all those who stand against oppression, forging new possibilities in defiance of the Taliban’s tyranny.
Freedom finds meaning only when individuals have the right to participate in decision-making processes, without being subjected to repression under various pretexts.

We stand in unwavering solidarity with the people of Chah Ab, Takhar, against this brutal suppression. We shall remain united in this fight for freedom, refusing to surrender in mere hope, but instead striving relentlessly to reclaim our rights.



The Anarchist Union of Afghanistan and Iran


https://www.tg-me.com/asranarshism
👏2
Forwarded from آنارشیست های پروان
از آنجای که بر خواسته ام،
برای آزادی می‌جنگم

برای عدالت جان میدهم
برای بدست آوردنش جان میگیرم

از همرنگی شاد خواهم شد
و با آزادی به بهشت خواهم رفت.

https://www.tg-me.com/parwan_anarchists
👍2
بازگشتند!

زخمی و خسته، مردمانی لبریز از رنج و‌درد با پای پیاده به سرزمین شان فلسطین بازگشتند. تا بار دیگر بذر امید زندگی را در خاک سوخته‌ی غزه بکارند.

زخمی بر تن، زخمی بر دل، چراکه حاکمان زمانه، فرزندی، مادری، یاری، پدری، خواهری، برادری، فامیلی، همسایه‌ای، رفیقی از آنان را کشته اند و خانه‌های شان را ویران کرده اند.

مردم مقاوم و تسلیم‌ناپذیر فلسطینی به غزه شان بازگشتند.
به غزه‌ای سوخته، ویران‌شده، زخم‌خورده و تکه‌پاره.

غزه‌ای که از سراپایش خون می‌چکد و‌ چشم‌انتظار بازگشت شان بود.

بازگشتند با تمامی زخم‌هایی که بر تن و جان شان دارند و با تمامی از دست‌دادن‌های شان تا بذر زندگی را در زمینی که شاهد کشتار و رنج و درد شان بوده، دوباره بکارند.

بذر مقاومت، بذر مبارزه، بذر تسلیم‌نشدن در برابر استعمارگران، بذری که ریشه بدواند و بروید برای نسل‌های بعد.

نسل‌کُشی فلسطینیان، مستندترین نسل‌کُشی تاریخ بشری بوده است که دولت‌ها دست به دست هم داده و آشکار و زنده، آن را در برابر چشم جهان انجام دادند.

بر سر کودکان غزه در کودکستان‌ها و مدارس، بر سر بیماران و پزشکان و نیروهای امداد در بیمارستان‌ها، بمب‌ها فرو می‌ریخت، غیرنظامیان پیر و جوان در خانه‌ها، کوچه‌ها و خیابان‌ها گلوله‌باران می‌شدند.

پناهگاه‌های آوارگان فلسطینی آتش زده می‌شد. پزشکان و روزنامه‌نگاران را برهنه کرده با دستان بسته بر روی زمین سوخته می‌نشاندند، و به نمایش می‌گذاشتند.

غزه‌ای که نه آب داشت، نه برق، نه دارو و نه غذا؛
غزه‌ای که دریایی از خون بود و آنچه باقی مانده بود، بی‌رحمی و آشکار شدن ماهیت واقعی دولت‌ها و سیستم سرمایه‌داری‌ بود.

بدین سبب میلیون‌ها انسان هومانیست انتی فاشیست و نیروهای سیاسی مترقی عدالت‌خواه، آزاد اندیش در حمایت از مردم فلسطین بدون هیچ گونه تعصب و واهمه، فارغ از باورهای مذهبی و ایدئولوژی‌های سیاسی، همچون یک اَبَر انسان برخاستند و به نسل‌کشی در غزه اعتراض کردند.

همگی یک‌صدا، بدون تردید و بدون هیچ “اما” و “اگر” در سراسر جهان بر علیه دولت اسرائیل و دولت‌های حامی‌اش و سیاست‌مدارانی که یا مستقیماً در نسل‌کشی شرکت داشتند یا با سکوت و انفعال خود آن را ممکن ساختند، اعتراض کردند.

ما بی شمار بودیم. ما اکتویست‌های انتی فاشیست، ما عدالت‌طلبان ضد امپریالیسم جهانی در کنار زخمی‌ترین نقطه‌ی جهان، «غزه» ایستادیم. در کنار تجاوز شدگان، آوارگان، گرسنگان، در کنار هزاران انسانِ سلاخی‌شده، در کنار ستمدیدگان و آزادی فلسطین را در خیابان ها، جلوی سالن‌های سخنرانی رهبران و وزرای دولت‌ها و نمایندگان شان فریاد زدیم:

“نه به نسل‌کشی” ،
“آزادی فلسطین”

و اینگونه جلسات شان را برهم زدیم.

مسیر دریایی انتقال اسلحه از آمریکا را با قایق‌ها مسدود کردیم و ارسال آن را به تأخیر انداختیم. ما دستگیر و بازداشت شدیم؛ اما روز بعد دوباره به مقاومت و اعتراضات مان ادامه دادیم.

پرچم فلسطین در بلندترین کوه‌های جهان به اهتزاز در آمد. در ورزشگاهای چند صد هزار نفره، فریاد آزادی آزادی فلسطین پیچید و همه این اعتراض‌ها را جهان دید.

با این همه اعتراضات ملیونی مردمی و جنایات وحشیانه‌ای که صورت می‌گرفت، باز هم بودند کسانی که به‌جای اعتراض و‌ ایستادگی در برابر دولت‌های صهیونیستی و سرمایه‌داری بر آنانی که صدای بی‌صدایان شدند می‌تاختند. به کسانیکه برای عدالت ایستادند؛ به ما که در سمت درست تاریخ ایستاده بودیم.

تاریخ فراموش نخواهد کرد آن نیروهای فرصت‌طلب سیاسی چپ و راستی را که در برابر این حجم از جنایات و فاجعه انسانی چشم بستند، اعتراض نکردند و هیچ همدلی و همبستگی‌ای با فلسطینی‌ها نداشتند.

آنانی که در معادلات سیاسی، حس نفرت شان بر عشق به آزادی، عدالت و برابری غلبه داشت. برخی از آنان از برای حفظ قدرت سیاسی، برخی دیگر از ترس قدرتمندان کوچک و بزرگ جهان و برخی که حقیرترین شان بودند برای منافع شخصی و مادی، نسل‌کشی را انکار کردند؛ و به‌جای محکوم‌کردن جنایتکاران برای خون‌های ریخته‌شده، توجیه و دلیل آوردند یا هم سکوت را برگزیدند و بی‌تفاوت از کنار آن گذشتند.

برخی از آنان قلم‌ شان، زبان‌ شان و حتی عاطفه انسانی‌ شان را نیز فروختند و از جنایتکاران حمایت کردند و بی‌شرمانه نوک تیز حمله و اعتراض‌ شان به سوی ما بود.
ما که به غارتگرانی معترض بودیم که با چکمه‌های نظامی و به زور اسلحه، انسان‌ها را از خانه‌های شان بیرون کرده و اشغالگری را تحمیل کرده بودند.

و اینطور حمایت از فلسطین به معیاری برای تمایز میان عدالت‌خواهان راستین و کسانی مبدل شد که منافع خود را در چارچوب سیاست‌های اقتدارگرایانه و سلطه‌جویانه می‌دیدند.

مسئله فلسطین آزمونی برای ارزیابی تعهد انسان به اصول آزادی، عدالت و برابری بود و وجدان انسانی را به چالش کشید.
معیاری شد برای سنجش پای‌بندی به ارزش‌های انسانی و حمایت از محرومان و فرودستان و ستمدیدگانی که توسط دولت‌های سرکوبگر مورد سرکوب و تجاوز اشغالگری قرار گرفته می‌گیرند. برای نیروهای انقلابی، سکوت و عدم اعتراض معنایی جز پذیرش سلطه نظام سرمایه‌داری، قدرت‌های استعماری و به رسمیت شناختن مشروعیت دولت‌ها نداشت.

و از این رو بود که در حمایت از مردم فلسطین و اعتراض به نسل‌کشی دولت صهیونیستی اسرائیل، نیروهای سیاسی مترقی ضد استعماری و ضد سرمایه‌داری به پا خاستند. از آنجا که این اعتراضات مردمی دارای پایگاه اجتماعی گسترده بود یعنی علیه بالاترین نهاد قدرت سیاسی، «دولت» بود، جنبش ضد جنگ و جنبش پرشور دانشجویی نیز شکل گرفت. نیروی پیشرو و عدالت‌خواه جوان که همواره علیه تبعیض، استثمار و استعمار به پا می‌خیزد، دیدیم در سراسر جهان، دانشجویان با اعتراض به جنایات دولت صهیونیستی اسرائیل و دولت‌های حامی آن قیام کردند.

استادان دانشگاه‌ها نیز با کناره‌گیری از تدریس به صفوف دانشجویان معترض پیوستند. بسیاری از آن‌ها توسط نیروهای امنیتی در دانشگاه‌ها دستگیر، بازداشت و اخراج شدند. این مقاومت‌ها و فداکاری‌ها هرگز فراموش نخواهد شد.


همانطور که هنرمندان مترقی چهره‌های معروف مردمی و جهانی در کنار مردم فلسطین در اعتراض به نسل‌کشی صدای شان را بلند کردند، شاعرانی که از بمب‌هایی که بر سر انسان، حیوان و درخت و گیاه ریخته شد، نوشتند‌ فراموش نخواهند شد.

همانطور که روزنامه‌نگارانی که حقیقت را افشا کردند، مانند گزارش‌های تکان‌دهنده‌ای که در روزنامه‌ "هاآرتص" معتبر ترین روزنامه اسراییل منتشر شد و از جنایات ارتش اسرائیل پرده برداشت، هرگز فراموش نخواهند شد.

همانطور که پرستاران و پزشکان بدون مرز که علی‌رغم خطرات جانی برای امداد‌ رسانی به غزه رفتند و صدای کودکان مجروح و بی‌پناه غزه شدند و کشته شدند، فراموش نخواهند شد.

همان‌طور که آرون بوشنل، سرباز آمریکایی و آنارشیست شورشگری که علیه اقتدار و ستم دولت‌ها طغیان کرد، با فریاد آزادی برای فلسطین جان داد تا چشم‌های کور سیاستمداران جهان را به روی حقیقت باز کند هرگز با آن جمله‌اش: «من دیگر در نسل‌کشی شریک نخواهم بود»، در تاریخ مبارزات آزادی‌خواهان، به‌ویژه در اعتراض به نسل‌کشی فلسطینی‌ها، فراموش نخواهد شد.

همانطور که طنین فریادهای کودکان غزه در زیر آوار و آتش تا ابد در دل تاریخ به گوش خواهد رسید تا گواهی باشد بر شرمی برای انسانیتی که این جنایت را به نظاره نشست و سکوت نمود، هرگز فراموش و بخشیده نخواهد شد.

آتش‌بسی که پس از یک سال و چند ماه بر پیکر هزاران جنازه و بر ویرانه‌های انسانیت بنا شده است، بی‌تردید در زمرهٔ ننگین ترین صفحات تاریخ بشری جای می‌گیرد. آنان که در برابر این نسل‌کشی سکوت کردند، در نزد خود و پیشگاه تاریخ شرمسار خواهند بود. اما ما، با افتخار و سربلندی، در همبستگی با مردم فلسطین فریاد برآوردیم که هنوز زنده‌ایم و از آنان هراسی نداریم و استوار در برابر این دولت‌ها و قدرت‌های جهانی سیستم سرمایه‌داری ایستاده ایم.

زنده باد آزادی، عدالت برابری!
مبارزات همچنان ادامه دارد!


امضا:

رکسانا تلارمی
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مردم‌ ایران ۲۳ بهمن بعد از قطعی برق به دست حکومت در نقاط مختلف کشور همچون تهران از پشت‌‌بام‌ها و پشت پنجره‌ها شعار «مرگ بر دیکتاتور و مرگ‌بر جمهوری اسلامی » سر‌دادند.
بنای ظلم می‌کنم
به دست خود که من زنم
به شور و خشمِ در تنم
چنین جوانه می‌زنم

بنای ظلم می‌کنیم
بنای عدل می‌شود
بنای نو که بشکند
بنای قبل می‌شود

بنای ظلم می‌کنم
به بانگِ رعد این چُنین
که تیرگی شکسته شد
که سر زند ز تن طنین

بنای ظلم می‌کنیم
که سبزه از زمین شود
که ریشه‌های خشک را
بهارمان یقین شود

بنای ظلم می‌کنم
که برده‌ام ز ملّتی
که دشمنم تو دولتی
که خصم نان و عزتی

بنای ظلم می‌کنم
که غنچه در حصار توست
که دست‌های خسته را
طناب و زخم، کار توست

بنای ظلم می‌کنیم
که شیخ سرنگون شود
که پینه‌های دست را
طراوتی فزون شود

بنای ظلم می‌کنم
که از غبار بگذرم
که زنده‌تر ز شعله‌ها
به رودبار بگذرم

بنای ظلم می‌کنیم
که مردمان بی‌نشان
چو بگذرند از این قفس
و برکنندش از مکان
نه دولتی بنا کنند
نه پرچمی دگر زنند
نه از تبار دولت‌اند
که طرح نو درافکنند

بنای ظلم می‌کنم
دوباره نو شود جهان
که از غمِ قرون رهم
که بگذرم از این فغان

بنای ظلم می‌کنیم
که زنده‌تر شود صدا
که سنگِ راه بشکند
ز بند شب شوم رها

بنای ظلم می‌کنم
که حبسِ خاک بشکند
که عدل، بر فراز شب
چو صبح نو شود بلند

بنای ظلم می‌کنیم
به هر مکان و هر زمان
که موجِ داد برزند
که بگذرد ز هر کران

بنای ظلم می‌کنم
که راه، روشن است و نو
به رای ما نه جبرشان
دوباره خرمن و درو

بنای ظلم می‌کنیم
به دستِ خویش و جانِ خویش
به خشمِ خسته از ستم
به شعله‌های آنِ خویش

بنای ظلم می‌کنم
که ظلم، خانه‌زاد اوست
ستمگری نهاد اوست
که رنجمان مراد اوست

بنای ظلم می‌کنیم
نه خفته‌ایم، نه خسته‌ایم
به کوچه‌های تیرگی
به مرگ شب نشسته‌ایم

بنای ظلم می‌کنم
که خشم، راه می‌شود
که این سرود خون‌فشان
صدای «ماه» می‌شود

بنای ظلم می‌کنیم
که خصمِ ماست این قفس
بنا و مرز و دولتش
به حکم مشت، به یک نفس


بنای ظلم می‌کنم
به بامِ تیره می‌زنم
به شب، نهیبِ صبح را
چو برق خنجر افکنم

بنای ظلم می‌کنیم
نه ظلم، در نبردِ ماست
که این قیامِ روشنی
ز انتهای درد ماست



شعری از همقطاران فدراسیون عصر آنارشیسم در همبستگی با جنبش زنان جغرافیای موسوم به افغانستان و ایران
شبه‌بحران به‌مثابه برساخته‌ای از بحران دولت‌گرایی و سرمایه‌داری: تحلیل انتقادی از مکانیسم‌های سلطه و سرکوب
بخش اول



در ادبیات رایج اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، بحران‌ها اغلب به‌عنوان پدیده‌هایی مستقل و برآمده از عوامل طبیعی یا مدیریتی معرفی می‌شوند. بااین‌حال، در این یادداشت استدلال می‌شود که تمامی بحران‌های معاصر—اعم از اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و فرهنگی—محصول منطقی و اجتناب‌ناپذیر دو ساختار اساسی قدرت یعنی سرمایه‌داری و دولت‌گرایی هستند. این نظام‌ها نه‌تنها تولیدکنندۀ شبه‌بحران‌های گوناگون‌اند، بلکه با بهره‌گیری از مکانیسم‌های متنوع سرکوب، مانع هرگونه تغییر بنیادین در مناسبات قدرت می‌شوند. در این یادداشت، با اتکا به رویکردهای انتقادی، سازوکارهای متنوع سلطه و تأثیرات آن‌ها بر بازتولید بحران‌ها بررسی می‌شود و بر این نکته تأکید می‌گردد که برون‌رفت از این وضعیت تنها از طریق گذار به ساختارهای غیرسلسله‌مراتبی و خودگردانی‌های داخلی امکان‌پذیر است.

شبه‌بحران‌ها یا آن‌چه سیستم بحران‌ساز خواهان آن است که بحران بدانیمش در جوامع مدرن به پدیده‌هایی دائمی و ساختاری تبدیل شده‌اند. شبه‌بحران‌های اقتصادی به‌صورت دوره‌ای بازتولید می‌شوند، شبه‌بحران‌های زیست‌محیطی شدت می‌گیرند، شبه‌بحران‌های اجتماعی منجر به تعمیق شکاف‌های طبقاتی می‌شوند و شبه‌بحران‌های سیاسی مشروعیت دولت‌ها را با چالش مواجه می‌کنند. در مواجهه با این وضعیت، گفتمان مسلط تلاش دارد این شبه‌بحران‌ها را به عوامل بیرونی، ضعف مدیریتی، یا شرایط غیرقابل‌کنترل نسبت دهد. در مقابل، این پژوهش در چارچوب نظریه‌های انتقادی و آنارشیستی استدلال می‌کند که بحران‌ها نه پیامدهای فرعی، بلکه برآیند مستقیم منطق درونی سرمایه‌داری و دولت‌گرایی هستند.

مکانیسم‌های سرکوب، که دولت‌ها و نهادهای اقتصادی برای تثبیت قدرت خود به کار می‌گیرند، نقش مهمی در استمرار و تشدید این شبه‌بحران‌ها دارند. این مکانیسم‌ها شامل سرکوب اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، جنسیتی، نژادی و زیست‌محیطی می‌شوند که در این پژوهش به‌طور تفصیلی مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

سرمایه‌داری به‌مثابۀ نظامی که مبتنی بر انباشت سرمایه و تمرکز ثروت است، در ذات خود بحران‌زا و ناپایدار محسوب می‌شود. شبه‌بحران‌های اقتصادی که به‌صورت دوره‌ای در این نظام رخ می‌دهند، نه انحراف از آن، بلکه ابزارهایی برای تنظیم مجدد روابط قدرت و تثبیت ساختار طبقاتی هستند. سیاست‌های نئولیبرالیستی مانند خصوصی‌سازی، مقررات‌زدایی و تضعیف اتحادیه‌های کارگری، به‌عنوان ابزارهای سرکوب اقتصادی، موجب افزایش شکاف طبقاتی، استثمار نیروی کار، و تحمیل ریاضت اقتصادی بر اقشار فرودست می‌شوند.

به‌علاوه، بحران‌های مالی که به‌صورت دوره‌ای در بازارهای جهانی رخ می‌دهند، غالباً به فرصتی برای بازتوزیع نابرابر ثروت تبدیل می‌شوند. دولت‌ها، به‌جای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر، منابع عمومی را صرف نجات مؤسسات مالی و صنایع بزرگ می‌کنند، درحالی‌که هم‌زمان با افزایش هزینه‌های زندگی و کاهش خدمات عمومی، فشار اقتصادی بر طبقات فرودست تشدید می‌شود.

دولت‌ها به‌عنوان ساختارهای انحصاری قدرت، از ابزارهای متنوعی برای سرکوب جنبش‌های اجتماعی و تثبیت سلطۀ طبقاتی استفاده می‌کنند. سرکوب مستقیم از طریق نیروهای نظامی و پلیسی، کنترل غیرمستقیم از طریق نظارت الکترونیکی و سرکوب حقوق مدنی و جرم‌انگاری اعتراضات و فعالیت‌های سیاسی، از جمله روش‌هایی هستند که دولت‌ها برای مهار نارضایتی‌های عمومی به‌کار می‌گیرند (گریبر، ۲۰۱۳).

حکومت‌های مدرن با استفاده از ابزارهای حقوقی، امنیتی و تبلیغاتی، هرگونه مقاومت در برابر نظم موجود را به‌عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی یا تمامیت ارضی معرفی می‌کنند. در این زمینه، جرم‌انگاری کنش‌های سیاسی، دستگیری مخالفان، و اعمال سانسور گسترده بر رسانه‌ها، از جمله راهکارهای رایج برای جلوگیری از شکل‌گیری بدیل‌های سیاسی و اقتصادی محسوب می‌شود.

یکی از مکانیسم‌های نامرئی اما مؤثر سرکوب، کنترل فرهنگی و ایدئولوژیک است. رسانه‌های جریان اصلی، سیستم‌های آموزشی و نهادهای دینی به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شده‌اند که ارزش‌های سرمایه‌داری و دولت‌گرایی را به‌عنوان تنها گزینه‌های ممکن و مشروع معرفی کنند. این سازوکار، با عادی‌سازی فردگرایی افراطی، مصرف‌گرایی و رقابت اقتصادی، زمینۀ همبستگی اجتماعی و تفکر انتقادی را تضعیف می‌کند.

افزون بر این، تاریخ‌نگاری رسمی، با حذف یا تحریف مقاومت‌های مردمی، سعی دارد تصویر یک‌پارچه و بدون منازعه‌ای از مشروعیت دولت‌ها ارائه دهد. در این راستا، هرگونه بدیل ضدسرمایه‌داری یا ضددولتی، به‌عنوان تهدیدی علیه پیشرفت و ثبات اجتماعی تلقی می‌شود.
شبه‌بحران به‌مثابه برساخته‌ای از بحران دولت‌گرایی و سرمایه‌داری: تحلیل انتقادی از مکانیسم‌های سلطه و سرکوب
بخش دوم و نهایی



نظام سرمایه‌داری و دولت‌ برای حفظ سلطۀ خود، از شکاف‌های اجتماعی به‌عنوان ابزاری برای کنترل و مهار جوامع استفاده می‌کنند. سرکوب جنسیتی، که در قالب نابرابری دستمزدی، اعمال قوانین تبعیض‌آمیز و تحدید آزادی‌های زنان و اقلیت‌های جنسیتی نمود می‌یابد، در خدمت تقویت سلسله‌مراتب قدرت قرار دارد.

همچنین، نژادپرستی ساختاری، که از طریق سیاست‌های مهاجرتی، توزیع نابرابر منابع و خشونت سیستماتیک علیه اقلیت‌ها اعمال می‌شود، یکی دیگر از ابزارهای تثبیت سلطۀ طبقاتی و اقتصادی است. این مکانیسم، علاوه بر بهره‌کشی اقتصادی از نیروی کار ارزان، به‌عنوان راهکاری برای ایجاد شکاف در میان گروه‌های تحت ستم عمل می‌کند و از همبستگی طبقاتی جلوگیری می‌کند.

نظام سرمایه‌داری بر مبنای بهره‌کشی بی‌پایان از منابع طبیعی شکل گرفته است و شبه‌بحران‌های زیست‌محیطی نتیجۀ منطقی این روند هستند. سیاست‌های استخراج‌محور که توسط دولت‌ها و شرکت‌های فراملیتی حمایت می‌شوند، نه‌تنها موجب آلودگی گسترده و تغییرات اقلیمی شده‌اند، بلکه با سرکوب کنشگران محیط‌زیستی، هرگونه مقاومت در برابر این روند را نیز سرکوب کرده‌اند.



با توجه به آنچه مطرح شد، شبه‌بحران‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی را نمی‌توان به‌عنوان مشکلات منفصل و تصادفی در نظر گرفت، بلکه باید آن‌ها را به‌عنوان پیامدهای اجتناب‌ناپذیر تشکلات دولت‌گرا و سرمایه‌دارانه تحلیل کرد. این نظام‌ها نه‌تنها بحران و شبه‌بحران‌زا هستند، بلکه با بهره‌گیری از مکانیسم‌های متنوع سرکوب، مانع تغییرات ریشه‌ای (رادیکال) می‌شوند.

ازاین‌رو، راهکار برون‌رفت از بحران‌ ساختاری، نه در اصلاحات تدریجی یا تغییر نخبگان سیاسی، بلکه در گذار به ساختارهای غیرسلسله‌مراتبی، خودمدیریتی و اقتصادهای متنوع دیگر و حذف بنیان‌های سلسه‌مراتبی نهفته است.



گندم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 جو امنیتی سنگین در دهدشت هم‌زمان با چهارمین شب اعتراضات

هم‌زمان با چهارمین شب متوالی تجمع شهروندان معترض در میدان مرکزی دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد، جو امنیتی شدیدی در این شهر حکم‌فرماست و ماموران امنیتی، انتظامی و نیروهای لباس شخصی جمهوری اسلامی در خیابان‌های شهر حضور دارند.

ماموران امنیتی با حضور گسترده در میدان مرکزی شهر دهدشت، از تجمع بیش از دو نفر جلوگیری کرده و عابران را به بازداشت در صورت سردادن شعار تهدید می‌کنند.

در مجموع طی سه روز دست کم ۲۰ نفر بازداشت شدند که ۴ نفر زن بودند و سه کودک زیر ۱۸ سال که یکی کودک ۱۴ ساله بوده است که چند نفر آزاد شدند

از دهدشت تا تهران اتحاد اتحاد شعار مردم در دهدشت بوده است
👍2🔥1
راهپیمایی اعتراضی در استکهلم
آزادی برای اوجالان

تاریخ: 15 فوریه 2025
زمان: ساعت 9:30 صبح
مکان: میدان اودن‌پلان / استکهلم
👍1🔥1
در تاریخ ۲۵ام بهمن ۱۴۰۳، وضعیت میدان انقلاب و مناطق اطراف آن به شدت نگران‌کننده گزارش شد. مأموران حکومتی با اتخاذ تدابیر امنیتی شدید، سعی کردند از برگزاری تجمعات مردمی جلوگیری کنند و برخوردهای شدیدی با معترضین صورت گرفت. مغازه‌ها در حالت نیمه تعطیل بودند و بسیاری از کسبه به دلیل نگرانی از بروز خشونت‌ها، فعالیت‌های خود را محدود کردند.

گزارش‌ها حاکی از آن بودند که معترضین به دلایل مختلف از جمله نارضایتی‌های اقتصادی و مطالبه رفع حصر و مطالبات سیاسی و اجتماعی، به خیابان‌ها آمده بودند، اما نیروهای امنیتی با استقرار گسترده و استفاده از تجهیزات و روش‌های مختلف سعی در متفرق کردن آنها داشتند. این شرایط به افزایش احساس ناامنی و نگرانی در میان شهروندان منجر شد.
تعداد زیادی از شهروندان بدون توجه به شرکت کردن یا نکردن در تظاهرات دستگیر و در ون های سفید و سیاه به مراکز پلیس امنیت منتقل شدند.بخشی از این افراد دانشجو بودند.
نیروهای سرکوبگر تا نیمه های شب در خیابان های منتهی به دانشگاه تهران حضور دارند.

همزمان با این رویداد، جوانی در اقدامی اعتراضی در برابر گرانی و فساد و انسداد سیاسی،در تهران خودش را به جلوی قطار انداخت.

همچنین فضای دهدشت کماکان انقلابی و تحت سرکوب است.
و در تهران و کرج نیز شعار هایی بر علیه دولت شنیده شده اند.


https://www.tg-me.com/asranarshism
👍1🎄1
بیانیه در رابطه با بازداشت و حکم اعدام
شریفه محمدی

بازداشت شریفه محمدی -فعال لغو کار کودک و فعال کارگری- و صدور حکم اعدام علیه او، امری‌ست غیرقابل‌قبول و هم‌‌اکنون باید لغو شود.

جامعه‌ی بشری، مدت‌هاست که صراحتا مخالفت خود را با کلیه‌ی احکام و قوانین غیرانسانی اعلام کرده است. بازداشت و به‌زندان‌افکندن فعالین اجتماعی-سیاسی، صدور احکام اعدام، انجام شکنجه‌های روحی و جسمی همچنین محرومیت از حقوق ابتدایی براساس موازین داخلی و بین‌المللی از جمله اقدامات از سوی حاکمیت‌ها هستند که نه‌تنها موجب رعب و وحشت فعالین و جامعه نشده، بلکه به افزایش تضادها و شکاف‌های موجود منجر شده است.

فعالیت اجتماعی برای بهبود زندگی آحاد بشر حقی‌ست طبیعی و قانونی که بنا بر هیچ مصلحتی نمی‌توان آن را سلب یا محدود نمود؛ چرا که این کُنش‌ها برخاسته از نیازهای حقیقی جامعه است. فعالین مدنی، نمایندگان مطالبات مردم هستند و میان آنان و جنبش‌های اجتماعی پیوندی ناگسستنی وجود دارد. تلاش برای پاک‌کردن صورت مسأله -با فشار، سرکوب و حتا شنیع‌تر از آن، صدور حکم اعدام- نه‌تنها مشکل را از میان برنمی‌دارد بلکه به‌نوعی موجب تحریک عامدانه‌ی احساسات جامعه، تکثیر خشم و ایستادن در برابر مطالباتِ به‌حق ایشان می‌شود.

جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان و فعالین لغو کار کودک، در کنار سایر فعالین اجتماعی، صنفی از جمله پرستاران، معلمان، کارگران، زنان، بازنشستگان و ... خواستار پایان‌دادن به تضییع حقوق قانونی و بشری همه‌ی طبقات جامعه است. در شرایط فعلی تبعیض‌های ملی، قومی، نژادی، جنسی-جنسیتی، تحمیل دستمزدهای چند برابرِ زیر خط فقر به کارگران و مزدبگیران، عدم برخورداری از حق تشکل و اعتراض، عدم دسترسی کودکان و عموم‌ جامعه به حق آموزش رایگان و باکیفیت، هزینه‌های گزاف بهداشت و درمان، تورم و سایر مشکلاتی که بر همه‌گان عیان و روشن است، زندگی را برای آحاد جامعه به‌ویژه طبقه‌ی کارگر و کودکان بیش‌از‌پیش دشوار و طاقت‌فرسا کرده است. در چنین شرایطی پرواضح است که وجدان روشن و بیداری چون شریفه محمدی برای بهبود وضعیت کارگران و کودکان تلاش کرده و در کنار سایر فعالینِ لغو کار کودک و فعالین کارگری، حقوقِ این طبقه را بدون لکنت مطالبه‌ نماید. ما -فعالین لغو کار کودک- خواستار جهانی هستیم که شایسته‌ی کودکان باشد.
ما نیک آگاهیم که شرایط موجود بر پایه‌ی ایجاد یأس، ترس و عدم امکانِ تغییر استوار شده است. لذا برای رسیدن به هدف اصلی -که ساختن جهانی شایسته‌ی کودکان است- در برابر فشارها و تهدیدها، متحدتر و مستحکم‌تر از پیش، صدای کودکان خواهیم بود و مخالفت خود را با کلیه‌ی قوانین غیرانسانی و ارتجاعیِ از جمله حکم اعدام اعلام می‌داریم. ما تاکید می‌کنیم فعالیت برای پیگیری مطالبات و احقاقِ حقوق انسان‌ها جُرم نیست؛ مجازات ظالمانه و حکم شنیع اعدام باید لغو شود؛ وجود این‌قبیل مجازات‌ها -حتا در صورتی که هیچ‌گاه اجرایی نشوند- ایستادن در برابر خواسته‌های جامعه و تهدیدِ صریح فعالان اجتماعی است.
بازداشت و صدور احکام زندان و اعدام و اِعمال رَویه‌های خشونت‌آمیز علیه کّنش‌گران، باید متوقف شود.
شریفه محمدی و دیگر شریفانِ در بند، باید فورا و بی‌هیچ قید و شرطی آزاد شوند.

جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان
👍3
شروع تجمع دانشجویان ساکن خوابگاه کوی پسران دانشگاه تهران در اعتراض به قتل امیرمحمد خالقی و عدم تامین امنیت «کوچه‌ی جنت» منتهی به درب غربی خوابگاه و دانشکده‌گان فنی

پس از قتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی کارشناسی رشته‌ی مدیریت کسب‌وکار دانشگاه تهران در حوالی درب غربی خوابگاه کوی پسران و دانشکدگان فنی در «کوچه جنت»، امروز جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به سیاست‌گذاری دانشگاه و عدم تامین امنیت این منطقه دست به تجمع زدند.

از شعارهای تجمع دانشجویان:

«یکی از ما کم شده، کی می‌خواد جواب بده؟»

«خونی که ریخته میشه با هیچی پاک نمیشه»

«زارع بی‌کفایت مسئول این جنایت»



خبر تکمیلی

🔴 وقوع درگیری شدید در درب کوی پسران و جو امنیتی شدید حوالی مجتمع خوابگاهی کوی پسران و خوابگاه دخترانه شهید چمران دانشگاه تهران

تجمع دانشجویان دانشگاه تهران  در اعتراض به قتل امیرمحمد خالقی به سمت درب اصلی خوابگاه کوی پسران کشیده شده است. همچنین  تعدادی از دانشجویان برای پیوستن به دانشجویان کوی در برابر درب اصلی خوابگاه حضور پیدا کردند اما حراست خوابگاه با زنجیرکردن درب اصلی مانع از ورود آن‌ها شده و این اقدام حراست منجر به شکل‌گیری تجمع در داخل و بیرون درب اصلی و تشدید اعتراض دانشجویان شده است.
تصاویر ارسالی دانشجویان حاکی از وقوع درگیری شدید در کیوسک ورودی درب اصلی کوی پسران بین دانشجویان و نیروهای امنیتی حراست دانشگاه است.

همچنین اخباری از دانشجویان مبنی بر حضور گسترده‌ی نیروهای امنیتی یگان ویژه و لباس شخصی در  حوالی خوابگاه‌ کوی پسران و خوابگاه دخترانه چمران دانشگاه تهران گزارش شده است.


منبع : شوراهای صنفی دانشجویان کشور
👍2
Audio
Anarcho_Ai
Lyrics: Anarcho_G
Based on ancient satanic texts.
Genre: Metal

به پاس جنگ دانشجویان
@ritm_anarchy

Lyrics:
O Buer, great and most wise prince of Hell, I adore you.
Grant me wisdom, knowledge, and health.
May it be so that, in the name of the ancient powers,
your blessings may always manifest in my soul.

O Buer, always and every day, I give more and more thanks for your presence.
Audio
Anarcho_Ai
Lyrics
Genre: Experimental


شعری از همقطاران فدراسیون عصر آنارشیسم در همبستگی با جنبش زنان جغرافیای موسوم به افغانستان و ایران

@ritm_anarchy
1
Forwarded from Soheil Arabi_سهیل عربی (Soheil_Arabi سهیل عربی)
دیگه حتی بادمجون و کدو هم دونه ای می خریم_ سه تا بادمجون پنجاه هزار تومن_ از تره بار حاشیه شهر که خیلی از میوه فروشی مرکز شهر ارزونتره...
اینجا همون یک قدم مونده به انفجار بود _ حالا انفجار آغاز شد!

تو این زمستون سرد ما خیلی لرزیدیم
حالا موقع لرزیدن شماست.


‏« #خونی_که_ریخته_می‌شه_با_هیچی_پاک_نمی‌شه »
و البته پدران و مادرانی که چند شیفت کار می کنند و با وجود این گرانی ها باز هم توان تامین نیازهای فرزندانشان را ندارند، ترسی از خون دادن برای رهایی از این اوضاع فجیع ندارند.


#انقلاب
1
2025/07/10 22:28:55
Back to Top
HTML Embed Code: