.
جنڪَ چشمهایت ڪه جنڪَـ نیست
جرقهےآتش ، شروع یڪ فاجعهے
سقوط دل است ، با چشمهایت نجنڪَـ
آرامتر نڪَاهم ڪن ، چشمهایت را ببند ،
لبهایت را بیاور من تسلیمم ، بیا با
بوسه صلح ڪنیم....!!
#بهزادشهریاری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
جنڪَ چشمهایت ڪه جنڪَـ نیست
جرقهےآتش ، شروع یڪ فاجعهے
سقوط دل است ، با چشمهایت نجنڪَـ
آرامتر نڪَاهم ڪن ، چشمهایت را ببند ،
لبهایت را بیاور من تسلیمم ، بیا با
بوسه صلح ڪنیم....!!
#بهزادشهریاری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
نڪَذار
دوستت دارم هایت
میانِ دلت خاڪ بخورد
در مڪتب ِ؏شـق ،
فریاد دلنشین است
و سڪـوت ڪَـوش خراش ....
دوستت دارم هایت را فریاد بزن
که در صفحه های تقویم
روزی به نام " مبادا "
وجود ندارد....!!
#مجید_رفیعزاده
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
نڪَذار
دوستت دارم هایت
میانِ دلت خاڪ بخورد
در مڪتب ِ؏شـق ،
فریاد دلنشین است
و سڪـوت ڪَـوش خراش ....
دوستت دارم هایت را فریاد بزن
که در صفحه های تقویم
روزی به نام " مبادا "
وجود ندارد....!!
#مجید_رفیعزاده
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
در سر
سوداى انقلابى ست
به سرڪردڪَى ؏شـق
عليه قلبِ تنهاى من...
حڪم ڪنيد تبعيدَم ڪنند جايى
ڪه تا چشم ڪار مى ڪند تو باشى....!!
#سیاوش_خاکسار
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
در سر
سوداى انقلابى ست
به سرڪردڪَى ؏شـق
عليه قلبِ تنهاى من...
حڪم ڪنيد تبعيدَم ڪنند جايى
ڪه تا چشم ڪار مى ڪند تو باشى....!!
#سیاوش_خاکسار
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
با الفبای محبت، آشنا ڪردی مرا
چون نسیمی، با هوایت، بی هوا ڪردی مرا
آمدی و با حضورت ڪَریه هایم، خنده شد
دفتر غمها به دستت تا همیشه بسته شد
بوته ی خشڪیده با عطر وجودت جان ڪَرفت
خشڪسالیها ڪَذشت و ناڪَهان باران ڪَرفت
ای هوای تازه، ای یادآور فصل بهار
همچو باران بر ڪویر قلب تبدارم، ببار
میشود حالا ڪه هستی اندڪی نازت ڪنم؟
یا فقط با یڪ نڪَاه خود، براندازت ڪنم؟
با الفبای قشنڪَی ڪه به من آموختی
سرنوشتم را به خوشبختی، چه زیبا دوختی
اولین و آخرینی در محبت بیڪَمان
مهربانم، تا ته این ماجرا با من بمان ....!!
#ناشناس
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
با الفبای محبت، آشنا ڪردی مرا
چون نسیمی، با هوایت، بی هوا ڪردی مرا
آمدی و با حضورت ڪَریه هایم، خنده شد
دفتر غمها به دستت تا همیشه بسته شد
بوته ی خشڪیده با عطر وجودت جان ڪَرفت
خشڪسالیها ڪَذشت و ناڪَهان باران ڪَرفت
ای هوای تازه، ای یادآور فصل بهار
همچو باران بر ڪویر قلب تبدارم، ببار
میشود حالا ڪه هستی اندڪی نازت ڪنم؟
یا فقط با یڪ نڪَاه خود، براندازت ڪنم؟
با الفبای قشنڪَی ڪه به من آموختی
سرنوشتم را به خوشبختی، چه زیبا دوختی
اولین و آخرینی در محبت بیڪَمان
مهربانم، تا ته این ماجرا با من بمان ....!!
#ناشناس
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
پلڪ میزنی
جهانم زیر رو میشود !
موهایت را باز میڪنی
طوفان میشود ...
میخندی
بهار میآید !
دیوانه منم ڪه خانه ام را
روی ڪَسل خطرناڪ تن تو
ساختهام...!!
#علیرضا_اسفندیاری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
پلڪ میزنی
جهانم زیر رو میشود !
موهایت را باز میڪنی
طوفان میشود ...
میخندی
بهار میآید !
دیوانه منم ڪه خانه ام را
روی ڪَسل خطرناڪ تن تو
ساختهام...!!
#علیرضا_اسفندیاری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
بهار بهار است
اما ...
تو چیزی فراتر از بهاری ،
تو بوسیدنیترین لبخند بهاری
ڪه من برای بوسیدنت
تمام زمستان را
برای لبهایم
عاشقانه خیال بافته ام ...!!
#فرزانه_طالبی_پور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
بهار بهار است
اما ...
تو چیزی فراتر از بهاری ،
تو بوسیدنیترین لبخند بهاری
ڪه من برای بوسیدنت
تمام زمستان را
برای لبهایم
عاشقانه خیال بافته ام ...!!
#فرزانه_طالبی_پور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
چشم ِ ساقی
چو من از باده
خرابست امشب ،
حیف از آن دیده
ڪه آمادهٔ خوابست امشب ...
قمرا !
پرده برافڪن
ڪه ز شرم رخ تو ،
چهرهٔ ماه فلڪ
زیر نقابست امشب ...!!
#ملک_الشعرای_بهار
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
چشم ِ ساقی
چو من از باده
خرابست امشب ،
حیف از آن دیده
ڪه آمادهٔ خوابست امشب ...
قمرا !
پرده برافڪن
ڪه ز شرم رخ تو ،
چهرهٔ ماه فلڪ
زیر نقابست امشب ...!!
#ملک_الشعرای_بهار
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
هر روز خورشید
از چشمهایت
طلوع میڪند...
و نڪَاهت مثل نسیم صبح
به قلبم نوید زند.ڪَی میدهد
چه چیزی میتواند قلبم را
تا این اندازه از من بڪَیرد و
وجودم را
سرشار کند از ؏ـاشقانههایی ڪه
ناتمام است...
جز نڪَاهت....!!
#مژگان_م
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
هر روز خورشید
از چشمهایت
طلوع میڪند...
و نڪَاهت مثل نسیم صبح
به قلبم نوید زند.ڪَی میدهد
چه چیزی میتواند قلبم را
تا این اندازه از من بڪَیرد و
وجودم را
سرشار کند از ؏ـاشقانههایی ڪه
ناتمام است...
جز نڪَاهت....!!
#مژگان_م
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
مرا آشفتهٔ خود ڪردهاے
اما ببین مویت ،
چڪَونه رام خود ڪردهست
خودڪار سیاهم را ...
برای بردن ایمان ِ
من لبخند هم ڪافیست ،
همینیڪشعله
آتش میزند انبارڪاهم را ...!!
#هوشنگابتهاج
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
مرا آشفتهٔ خود ڪردهاے
اما ببین مویت ،
چڪَونه رام خود ڪردهست
خودڪار سیاهم را ...
برای بردن ایمان ِ
من لبخند هم ڪافیست ،
همینیڪشعله
آتش میزند انبارڪاهم را ...!!
#هوشنگابتهاج
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
چڪَونه مرا
هوایی ڪردهای و
در آسمان دلم جاخوش ڪردهای
خبر داری یا نه
هنوز تورا بانفسهایم اشتباه میڪَیرم
و در هوای پراز دوستت دارم
عاشقانه تو را نفس میڪشم ...!!
#نسیم_دادستان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
چڪَونه مرا
هوایی ڪردهای و
در آسمان دلم جاخوش ڪردهای
خبر داری یا نه
هنوز تورا بانفسهایم اشتباه میڪَیرم
و در هوای پراز دوستت دارم
عاشقانه تو را نفس میڪشم ...!!
#نسیم_دادستان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
ڪَـر برڪنم دل از تو وُ بردارم از تو مهر
آن مهر بر ڪِه افڪنم... ؟ آن دل ڪجا برم...؟
#کمالاادین_اسمائیل
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
ڪَـر برڪنم دل از تو وُ بردارم از تو مهر
آن مهر بر ڪِه افڪنم... ؟ آن دل ڪجا برم...؟
#کمالاادین_اسمائیل
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
اين بهارميشد دو نفره باشد!
غرورَت اڪَر پا درميانى نميڪرد..
اين بهار ميشد تڪرارِ زمستان نباشد!
ڪمی ڪوتاه اڪَر مىآمدى..
تمامِ درختان؛ تا بهارِ بعد
به يُمنِ حضورت،
شڪوفههايشان را نڪَه ميداشتند!
شانه به شانه ام اڪَر مىبودى..
رسمِ زمانه است شايد؛
تمامِ اتفاقاتِ خوب،
تمامِ دلنشينها
آنجا ڪه بايد رُخ دهند،
نيست میشوند!
يا آنقدر دير اتفاق مى افتند،
ڪه تمامِ فصلها زمستان شده است،
يا آنقدر زود ڪه
درختان هنوز شڪوفه نزده اند...!!
#علي_قاضي_نظام
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
اين بهارميشد دو نفره باشد!
غرورَت اڪَر پا درميانى نميڪرد..
اين بهار ميشد تڪرارِ زمستان نباشد!
ڪمی ڪوتاه اڪَر مىآمدى..
تمامِ درختان؛ تا بهارِ بعد
به يُمنِ حضورت،
شڪوفههايشان را نڪَه ميداشتند!
شانه به شانه ام اڪَر مىبودى..
رسمِ زمانه است شايد؛
تمامِ اتفاقاتِ خوب،
تمامِ دلنشينها
آنجا ڪه بايد رُخ دهند،
نيست میشوند!
يا آنقدر دير اتفاق مى افتند،
ڪه تمامِ فصلها زمستان شده است،
يا آنقدر زود ڪه
درختان هنوز شڪوفه نزده اند...!!
#علي_قاضي_نظام
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
از وقتی نیستی
به شب پناه آورده ام ،
تاریڪیش را ،
آرامشش را
و تنهاییش را دوست دارم !
مرا رها میڪند از دلتنڪَی ،
بغضهای ڪَلوڪَیرم را میتڪاند
و خاطرم را
در بستری از فراموشی میپوشاند
شب را دوست دارم ...
آخر از یادم میبرد دوستداشتنم را
آخر مرا بیخیال تماشایت میسازد
و اینڪَونه من آرام میشوم ،
دوباره متولد میشوم ،
و خون تازه ای از عشق
در رڪَهایم جاری میڪَردد ..
شب را دوست دارم .. آخر شب
آغاز دوباره زیستن من است
و ڪَذشته ام را در
چمدان تاریڪی ِخلوتِ خویش جا مینهد
تا چراغ ِآینده پیش رویم روشن ڪَردد...!!
#امیرعباس_خالق_وردی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
از وقتی نیستی
به شب پناه آورده ام ،
تاریڪیش را ،
آرامشش را
و تنهاییش را دوست دارم !
مرا رها میڪند از دلتنڪَی ،
بغضهای ڪَلوڪَیرم را میتڪاند
و خاطرم را
در بستری از فراموشی میپوشاند
شب را دوست دارم ...
آخر از یادم میبرد دوستداشتنم را
آخر مرا بیخیال تماشایت میسازد
و اینڪَونه من آرام میشوم ،
دوباره متولد میشوم ،
و خون تازه ای از عشق
در رڪَهایم جاری میڪَردد ..
شب را دوست دارم .. آخر شب
آغاز دوباره زیستن من است
و ڪَذشته ام را در
چمدان تاریڪی ِخلوتِ خویش جا مینهد
تا چراغ ِآینده پیش رویم روشن ڪَردد...!!
#امیرعباس_خالق_وردی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
نفهميدم چه رازى
درحريم چشمهايٺ بود
ڪه ديڪَر حال من با
ديدنت مانند سابق نيسٺ
نميدانم ڪه من
عاشقٺرم، فرهاد يا مجنون؟
ولى درعصر ما هرڪَزڪسى
مثل من ؏ـاشق نيسٺ...!!
#كارن_مقدم
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
نفهميدم چه رازى
درحريم چشمهايٺ بود
ڪه ديڪَر حال من با
ديدنت مانند سابق نيسٺ
نميدانم ڪه من
عاشقٺرم، فرهاد يا مجنون؟
ولى درعصر ما هرڪَزڪسى
مثل من ؏ـاشق نيسٺ...!!
#كارن_مقدم
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
من همان
دورافتادهے غریبم
ڪـه به اشتیاق دیدار تو ،
به خورشید تابندهے ؏شـق ،
به اندوه و غربت و دلتنڪَی
به تمام روشناییها
و تاریڪی ها به تو ایمان دارد...!!
#مینو_پناهپور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
من همان
دورافتادهے غریبم
ڪـه به اشتیاق دیدار تو ،
به خورشید تابندهے ؏شـق ،
به اندوه و غربت و دلتنڪَی
به تمام روشناییها
و تاریڪی ها به تو ایمان دارد...!!
#مینو_پناهپور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
چه خوب ڪـه هستی
آشوب دلم
و این امواج بیقرار را
تو ساحل آرامشی.....
ڪه آهسته آهسته
خسته از خروشانیِ دریا
می آیم سر در آغوش مهربانت میڪَـذارم
و در ڪَـوشم لالاییِ ؏شـق میخوانی....!!
#امیر_محمدی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
چه خوب ڪـه هستی
آشوب دلم
و این امواج بیقرار را
تو ساحل آرامشی.....
ڪه آهسته آهسته
خسته از خروشانیِ دریا
می آیم سر در آغوش مهربانت میڪَـذارم
و در ڪَـوشم لالاییِ ؏شـق میخوانی....!!
#امیر_محمدی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
در جهانی دیڪَـر
در آغوشت خواهم ڪَرفت
آن جا ڪه عطر درختان ڪهنسال
و سروهاے در دست بادهاے آزاد ،
با طعم لیموے تنت آمیخته شوند...!!
#هومن_داوودی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
در جهانی دیڪَـر
در آغوشت خواهم ڪَرفت
آن جا ڪه عطر درختان ڪهنسال
و سروهاے در دست بادهاے آزاد ،
با طعم لیموے تنت آمیخته شوند...!!
#هومن_داوودی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
زیبای من!
دوست داشتن تو،
مثل ڪَلهای یاس حیاطمان
میماند ...
خوشرنڪَ، خوش عطر،
معطر، وسوسه انڪَیز
ڪه آدم دلش میخواهد
عطرت را بجای هوا نفس بڪشد
ریههایش را پر ڪند از عشق ...
از زندڪَی ...
از دوست داشتن ...
و دستهایش را به اندازهی ِ
در آغوش ڪشیدنت باز ڪند
و برایت به اندازه ی تمام بغلها ،
بغل بغل عاشقانه بمیرد ....!!
#امید_آذر
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
زیبای من!
دوست داشتن تو،
مثل ڪَلهای یاس حیاطمان
میماند ...
خوشرنڪَ، خوش عطر،
معطر، وسوسه انڪَیز
ڪه آدم دلش میخواهد
عطرت را بجای هوا نفس بڪشد
ریههایش را پر ڪند از عشق ...
از زندڪَی ...
از دوست داشتن ...
و دستهایش را به اندازهی ِ
در آغوش ڪشیدنت باز ڪند
و برایت به اندازه ی تمام بغلها ،
بغل بغل عاشقانه بمیرد ....!!
#امید_آذر
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
عید و بهارِ من
لحظهایست ڪه تو
روسریِ سبزت را سرڪنی
پیرهنِ ڪَل دارت را بپوشی
و به دیدارم بیایی...
من در آغوشت بڪَیرم
بر چشمانت بوسه بزنم
و با انڪَشتانم
لابلایِ جنڪَلِ موهایت
بذرِ عشق بڪارم ...!!
#آزی_فرهادی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
عید و بهارِ من
لحظهایست ڪه تو
روسریِ سبزت را سرڪنی
پیرهنِ ڪَل دارت را بپوشی
و به دیدارم بیایی...
من در آغوشت بڪَیرم
بر چشمانت بوسه بزنم
و با انڪَشتانم
لابلایِ جنڪَلِ موهایت
بذرِ عشق بڪارم ...!!
#آزی_فرهادی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─