.
بی‌قرار توام و در دلِ تنڪَم ڪَله‌هاست
آه..! بی‌تاب شدن، عادت ڪم حوصله‌هاست

همچو عڪس رخ مهتاب ڪه افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست

آسمان با قفس تنڪَ، چه فرقی دارد؟
بال وقتی قفس پر زدن چلچله‌هاست

بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری ڪه به روی ڪَسل زلزله‌هاست

باز می‌پرسمت از مساله‌ی دوری و عشق
و سڪوت تو جواب همه‌ی مسئله‌هاست...!!

#فاضل‌_نظری

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

یڪــ روز صبح
دستت را میڪَیرم
میبرم یڪجا
ڪه دست هیچ‌ڪس به خلوتمان نرسد
آن وقت من می‌مانمُ
غزلِ لب‌هایِ تو
و یڪ دنیا سڪوت...!!

#ریحانه_تحویلی

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.


هر آن‌ڪس ڪه
در چشمانش خیره بنڪَرد
به دام خواهد افٺاد
مثل شرابی ڪه می‌نوشد
هوش و حواس نوشندڪَانش را ....!!

#عمربن‌عمر
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
از من نڪَیر
آغوشِ ڪَرم و مهربانت را
دورم بپیچان
مثلِ پیچڪ بازوانت را
حالا ڪه در آغوشت
حقِ آب و ڪَِل دارم
وا ڪن به رویمِ
آشیانِ بیڪرانت را ...!!

#فرشته_تشکری

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
اونجا ڪه مولانا میڪَـه:

فتح و فتوحِ من تویی ، یارِ قدیم و اولین...!!

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
نیامدنت...
اُردیبهشتم را بی‌اعتبار ڪرد‌ ،
حیفِ خیابان‌هایی ڪه بی‌تو نرفتم ،
قدم‌هایی ڪه بی‌تو نزدم ،
شڪوفه‌هایی ڪه بی‌تو‌ عطرشان
مستم نڪرد ،
حیف از باران ڪه بود و تو نبودی ،
حیف...!
حیف از اُردیبهشتی ڪه بی‌تو ڪَذشت...!!

#باران‌قیصری

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
ڪَاهی فقط
یڪ حاشیه‌ی امن و آرام
می‌خواهی‌
به دور از تمامِ دوست داشتن‌ها ،
به دور از تمامِ دلتنڪَی‌ها ،
به دور از تمامِ خواستن‌ها و نخواستن‌ها،
چشمانت را ببندی ،
لم بدهی وسطِ یڪ بی‌خیالیِ مطلق
و تا چشم ڪار می‌ڪند‌
عینِ خیالت نباشد ....!!

#نرگس_صرافیان_طوفان

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
ڪمی شب
ڪمی آغوش
ڪمی تو ؛
دیڪَر نمی‌خواهم
با این ڪلمات جمله بسازم..!
شعر بَس است ؛
دیڪَر می‌خواهم
با این واژه ها
زندڪَی ڪنم ....!!

#فرشید_عسڪری

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

تو التیام
تمام ؏شـق‌هاے مایوس و نیمه ڪاره‌ا‌‌ے ،
آغاز صبح خوش یمنی ، شفقی ،
شروع دوباره‌اے...!!

#رسول_ادهمی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

خدایی می ڪند در ما ،
خداوندِ دو‌چشمانت...
ڪه سر بر سجده آوردم
به راه و رسمِ شیدایی...!!

دلم آشوب و دنیایم
میان برزخی مانده...
بهشت آنجاست باشی تو ،
جهنّم بی تو هر جایی....!!

#هادی_نجاری
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

شيء جميل ان تكون قريب
من شخص محتفظ بك لا يبتسم
لغيرك ولا يعطي ربع مكانتك
لأي شخص آخر....!!


زيباست !! به ڪسى نزديڪ باشى
ڪه از تو مراقبت مى ڪند
جز براى تو ، لبخند نمى زند
و حتى يڪ چهارم از جايڪَاه تو ،
(در قلبش)را به ڪسى نمى بخشد...!!

#غسان_كنفاني
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
پرسیدند
آیا او را در حد مرڪَــ دوست دارے... ؟
ڪَـفتم بالاے قبرم از او سخن بڪَـویید و
ببینید چطور مرا زنده میڪند ..!!

#محمود_درویش
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
اعتمادم را ڪَرفتی، باورم را پس بده
شمع سوزانت شدم،خاڪسترام را پس بده

در غزل‌هایم فقط، چشم‌های تو معیاربود
واژه واژه حرف‌های دفترم را پس بده

ریشه ام را خشڪ ڪردی ناز شستت، لااقل
ای خزان زندڪَی، برڪَ و برم را پس بده

ڪَفته بودی آسمانی، آسمانت پیش‌ڪش
این قفس را بازڪن، بال و پرم را پس بده

اهل نفرینت نبودم، بهترین‌ها سهم تو
اعتمادم را ڪَرفتی، باورم را پس بده...!!

#سیامک_کیهانی

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
ڪَاهی اوقات قرارست ڪه در پیله ی درد
نم نمڪ شاپرڪی خوشڪَل و زیبا بشوی

ڪَاهی انڪَار ضروریست بِڪَندی درخود
تا مبدل به شرابی خوش و ڪَیرا بشوی

ڪَاهی ازحمله‌یِ یڪ ڪَربه، قفس میشڪند
تا تـو پرواز ڪنی، راهی صحـرا بشوی

ڪَاهی از خار ڪَل سرخ برنجی بد نیست
باعث مرڪَ ڪَل سـرخ، مبادا بشوی

ڪَاهی از چاه قرارست به زندان بروی
آخر قصه، هم آغوش زلیخا بشوی...!!

#فروغ_فرخزاد

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

‌.

خواب دیدم روی بالِش چشم در چشم توام
ازسَر شب ڪَونه‌هایم بوی باران می‌دهد ...!!

#سوسن_درفش

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

چه قشنڪَ است در این ساعت شب بیداری
فڪر و ذهنت فقط او باشد و او باشد و او ...!!

#صابر_فرهادی

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

از قلب من و
زلف تو اینجا
پریشان‌تر نیست.....
هر چه خرابه دیده‌ایم از ما
ویران‌تر نیست......
حال ڪـه همه
مست و خرابند در این شهر شلوغ ،
در آغوشم بڪَیر ڪز سینه‌ تو
مهربان‌تر نیست...!!

#سپهر
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

در دِلم ؏ـاشقانه‌ای آرام
ڪَـونه‌هایم سرخ ،
و برقِ چشمانم بِسانِ رعد و برق ،
در آغوشِ تو آتشفشانم
و خَراب میشوم بر تنِ عُریانت....
بِسان غزلی ڪه می نشیند
بر لبِ شـا؏ــرے پُر اِحساس....!!

#امیر_محمدی

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

روز به خورشید میرسد
و شب به تماشاے ماه ،
نسیم به نوازشِ ڪَندمزار
رود به آغوش دریا
و من میرسم به تو....
به لطافتِ احساسِ شـا؏ــرانه ام
ڪه بڪَـویم دوستت دارم.....!!

#امیر_محمدی

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

بی تو با قافله
غصه و غم ها چه ڪنم..؟
تار و پودم تو بڪَـو
با دل تنها چه ڪنم ....؟!

#شهریار
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─