.
آغوشت ...
جایی امن برای بودن
جایی دنج برای خواستن
جایی مطمئن برای شاعرشدن ،
ببین ..
آغوش تو و دنیای من تفاوتی
با هم ندارند
فقط قافیهی هم نیستند
ولی تا دلت بخواهد ردیفند...!!
#حامد_نیازی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
آغوشت ...
جایی امن برای بودن
جایی دنج برای خواستن
جایی مطمئن برای شاعرشدن ،
ببین ..
آغوش تو و دنیای من تفاوتی
با هم ندارند
فقط قافیهی هم نیستند
ولی تا دلت بخواهد ردیفند...!!
#حامد_نیازی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
میترسم از جنڪَ بنویسم
و خانه ام بوے باروت بڪَیرد
بنیان واژههایم فرو بریزند
بسوزد در آتش ، سطرهاے شـ؏ـرم...
دُچار به ڪَلولهاے سرڪَـردان شوم
آنوقت چه ڪسی خواهد دانست
ڪه من تو را دوست داشتم....!!
#امیر_محمدی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
میترسم از جنڪَ بنویسم
و خانه ام بوے باروت بڪَیرد
بنیان واژههایم فرو بریزند
بسوزد در آتش ، سطرهاے شـ؏ـرم...
دُچار به ڪَلولهاے سرڪَـردان شوم
آنوقت چه ڪسی خواهد دانست
ڪه من تو را دوست داشتم....!!
#امیر_محمدی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
دوست داشتم هیچ نوع محدودیتی از منظر جغرافی را ندانم...!
انسانیت اڪَر همهڪَیر بود چه فرقی میڪرد
ڪه من در چهار دیوار ڪدام سوراخ موش، زندڪَـی میڪنم...
چه فایده ڪه تاریخ دست از سر من برنمیدارد...!
تندرد شنیدهاید....؟
در این برهه از تاریخ به طرز عجیبی وطنم درد میڪند! و اینڪه هیچ ڪاری از دستم برنمیآید، غمڪَینم میڪند.
ڪاش معجزه بلد بودم
و آتش این جنڪَـ را
به ڪَلستانی از صلح تبدیل میڪردم...!!
#آصف_گنجی
۲۷ خرداد ۱۴۰۴
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
دوست داشتم هیچ نوع محدودیتی از منظر جغرافی را ندانم...!
انسانیت اڪَر همهڪَیر بود چه فرقی میڪرد
ڪه من در چهار دیوار ڪدام سوراخ موش، زندڪَـی میڪنم...
چه فایده ڪه تاریخ دست از سر من برنمیدارد...!
تندرد شنیدهاید....؟
در این برهه از تاریخ به طرز عجیبی وطنم درد میڪند! و اینڪه هیچ ڪاری از دستم برنمیآید، غمڪَینم میڪند.
ڪاش معجزه بلد بودم
و آتش این جنڪَـ را
به ڪَلستانی از صلح تبدیل میڪردم...!!
#آصف_گنجی
۲۷ خرداد ۱۴۰۴
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
آشوب جهان وُ جنڪَـِ دنیا به ڪـنار
بحران ندیدن تو را من چه ڪنم...!؟
#فرامرز_عرب_عامری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
آشوب جهان وُ جنڪَـِ دنیا به ڪـنار
بحران ندیدن تو را من چه ڪنم...!؟
#فرامرز_عرب_عامری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
چه نازیباست جنڪَـ
چه ناخواستنی است صدای جنڪَـ
چه رنج آور است ترس از جنڪَ ....
چه جوانانی..!
نیلوفر! میبينی؟ چه جوانانی؛
بسياریشان هنوز صورت ؏شـق را بر سينه نفشردهاند....!!
#رضابراهنی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
چه نازیباست جنڪَـ
چه ناخواستنی است صدای جنڪَـ
چه رنج آور است ترس از جنڪَ ....
چه جوانانی..!
نیلوفر! میبينی؟ چه جوانانی؛
بسياریشان هنوز صورت ؏شـق را بر سينه نفشردهاند....!!
#رضابراهنی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
ڪَفتند تابستان آمده
پنجره را ڪَشودم
یاس نبود
بابونه نبود
سڪوت بود و سڪوت
اینجا در عمیق ترین رخنه هاے اندوه
وطن بود ڪه بوے غم میداد....!!
#مینو_پناهپور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
ڪَفتند تابستان آمده
پنجره را ڪَشودم
یاس نبود
بابونه نبود
سڪوت بود و سڪوت
اینجا در عمیق ترین رخنه هاے اندوه
وطن بود ڪه بوے غم میداد....!!
#مینو_پناهپور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
.
صُبح همچو سمفونیِ ؏شـق
با نابترین صداها، از ڪَلوی
تو برمیخیزد، و مرا بخیر میڪند
براے روزے ڪه دوست داشتنت،
همان عطر شهد شیرین عسل است
ڪـه روے لبهایم جاریست....!!
#فرشته_خالدیان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
صُبح همچو سمفونیِ ؏شـق
با نابترین صداها، از ڪَلوی
تو برمیخیزد، و مرا بخیر میڪند
براے روزے ڪه دوست داشتنت،
همان عطر شهد شیرین عسل است
ڪـه روے لبهایم جاریست....!!
#فرشته_خالدیان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
در دِلم ؏ـاشقانهای آرام
ڪَـونههایم سرخ ،
و برقِ چشمانم بِسانِ رعد و برق ،
در آغوشِ تو آتشفشانم
و خَراب میشوم بر تنِ عُریانت....
بِسان غزلی ڪه می نشیند
بر لبِ شـا؏ــرے پُر اِحساس....!!
#امیر_محمدی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
در دِلم ؏ـاشقانهای آرام
ڪَـونههایم سرخ ،
و برقِ چشمانم بِسانِ رعد و برق ،
در آغوشِ تو آتشفشانم
و خَراب میشوم بر تنِ عُریانت....
بِسان غزلی ڪه می نشیند
بر لبِ شـا؏ــرے پُر اِحساس....!!
#امیر_محمدی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
باید پناه برد به ؏ـاشقانههاے هم ، آغوشِ هم ،
به هم، به دستها و به شانههاے هم...
دنیا همیشه همین است ، صلح و جنڪَــ
جز ؏شـق راه ڪَـریزے نبود و نیست!
جز ؏شـق ڪار عزیزے نبود و نیست!
با؏شـق سر ڪنید...!!
#نرگس_صرافیان_طوفان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
باید پناه برد به ؏ـاشقانههاے هم ، آغوشِ هم ،
به هم، به دستها و به شانههاے هم...
دنیا همیشه همین است ، صلح و جنڪَــ
جز ؏شـق راه ڪَـریزے نبود و نیست!
جز ؏شـق ڪار عزیزے نبود و نیست!
با؏شـق سر ڪنید...!!
#نرگس_صرافیان_طوفان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
در رُندترین روزِ تقویم،
دلم راضی نشد
بیبهانه ، بیدلیل
برای "تو" ننویسم...
در تڪـرارنشدنیترین لحظه ها
در رندترین تاریخِ دنیاے من !
امروز ،
عددها نیز با من همدل شدند
تا بڪَویند ڪه چقدر
دوستداشتنت منظمه ، قشنڪَـه ، حسابشدهست…
مثل همین چهارِ دلنشین،
ڪه تڪرار میشه… اما تڪرارے نیست....!!
رُندترین روز سال مبارڪ ، دلبر جان !
#مژگان_تولایی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
در رُندترین روزِ تقویم،
دلم راضی نشد
بیبهانه ، بیدلیل
برای "تو" ننویسم...
در تڪـرارنشدنیترین لحظه ها
در رندترین تاریخِ دنیاے من !
امروز ،
عددها نیز با من همدل شدند
تا بڪَویند ڪه چقدر
دوستداشتنت منظمه ، قشنڪَـه ، حسابشدهست…
مثل همین چهارِ دلنشین،
ڪه تڪرار میشه… اما تڪرارے نیست....!!
رُندترین روز سال مبارڪ ، دلبر جان !
#مژگان_تولایی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
خیالِ خوبِ تو،
لبخند میشود به لبم،
وڪَرنه
این منِ دیوانه
غصهها دارد ....!!
#معصومه_صابر
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
خیالِ خوبِ تو،
لبخند میشود به لبم،
وڪَرنه
این منِ دیوانه
غصهها دارد ....!!
#معصومه_صابر
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
عزیزِ لحظههای من !
دلم شانههای
امن تو را میخواهد !
چه ڪنم دل است و
ڪارش عاشقی !
عشق ڪاری ڪرده
به هر بهانهای
هوای تو را ڪند...!!
#مژگانبوربور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
عزیزِ لحظههای من !
دلم شانههای
امن تو را میخواهد !
چه ڪنم دل است و
ڪارش عاشقی !
عشق ڪاری ڪرده
به هر بهانهای
هوای تو را ڪند...!!
#مژگانبوربور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
خوب ِ من ،
آغوشِ تو خلاصهیِ
تمام ِخوشبختیهای جهان است،
در آغوشَم بڪَیر
ڪه تڪههای شڪستهی قلبم را
فقط آغوشِ توست
ڪه ترمیم میبخشد ....!!
#محیا_کاربخش
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
خوب ِ من ،
آغوشِ تو خلاصهیِ
تمام ِخوشبختیهای جهان است،
در آغوشَم بڪَیر
ڪه تڪههای شڪستهی قلبم را
فقط آغوشِ توست
ڪه ترمیم میبخشد ....!!
#محیا_کاربخش
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
دوست دارم ؏ـاشق باشم
؏ـاشق ِخیزِ آفتاب
از پشت پنجره ،
؏ـاشقِ هواے خوبِ اول صبح
با بوے یاس و صداے جیڪ جیڪ
ڪَنجشڪ ها....
؏ـاشقِ ردے از تو
روے تقویمِ تشنهے تابستان...!!
#مجید_وادی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
دوست دارم ؏ـاشق باشم
؏ـاشق ِخیزِ آفتاب
از پشت پنجره ،
؏ـاشقِ هواے خوبِ اول صبح
با بوے یاس و صداے جیڪ جیڪ
ڪَنجشڪ ها....
؏ـاشقِ ردے از تو
روے تقویمِ تشنهے تابستان...!!
#مجید_وادی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
آغوش من [به روے تو] باز است ،
چون سایهسارِ درختی تنها،
در قلهے ڪـوهی بلند؛
براے عابرے ڪـه خورشیدِ سوزان،
رمق از جانش ڪَـرفته...
درختم ! درختی ڪه سالهاست،
به تماشاے آمدنِ ڪسی نشسته
ڪه حتی حرفی از آمدنش نیست....!!
#آصف_گنجی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
آغوش من [به روے تو] باز است ،
چون سایهسارِ درختی تنها،
در قلهے ڪـوهی بلند؛
براے عابرے ڪـه خورشیدِ سوزان،
رمق از جانش ڪَـرفته...
درختم ! درختی ڪه سالهاست،
به تماشاے آمدنِ ڪسی نشسته
ڪه حتی حرفی از آمدنش نیست....!!
#آصف_گنجی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
به وقت اولین موشڪـــ ....
در بحبوحه پرتابههاے ایهام زده ڪـلمات ،
اینڪـه غمِ جنڪَـ است یا شوق انقلاب !
رنج اسارت است یا قرار آزادے !
غربت اسارت است یا امید وصل !
؏شـق اما هنوز؛
همان حس ڪَرمِ بوسه بر لبان نیمه باز توست ، وقتی حواست نیست…!!
#مریم_پ_مهر
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
به وقت اولین موشڪـــ ....
در بحبوحه پرتابههاے ایهام زده ڪـلمات ،
اینڪـه غمِ جنڪَـ است یا شوق انقلاب !
رنج اسارت است یا قرار آزادے !
غربت اسارت است یا امید وصل !
؏شـق اما هنوز؛
همان حس ڪَرمِ بوسه بر لبان نیمه باز توست ، وقتی حواست نیست…!!
#مریم_پ_مهر
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
دلم ڪَرفته برایت
زبان سادهےِ ؏شـق است
سلیس و ساده برایت بڪَویم
دل ڪَـرفته برایت....!!
#حامدعسگری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
دلم ڪَرفته برایت
زبان سادهےِ ؏شـق است
سلیس و ساده برایت بڪَویم
دل ڪَـرفته برایت....!!
#حامدعسگری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─