شهید آوینی خیلی خوب جواب اینایی که میگن چرا انقد برای امام حسین(ع) گریه میکنید رو داده:
«نپرس که چرا میگریند در سفر زمینی پاها مجروح میشود و در سفر آسمانی دلها»
«نپرس که چرا میگریند در سفر زمینی پاها مجروح میشود و در سفر آسمانی دلها»
گرفتار تاریکی بودیم که امام خمینی از قلب تاریخی که می رفت تا فراموش شود، چون محمد فریاد برآورد که «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» -همه به ریسمان خداوند چنگ بزنید و بیاویزید و پراکنده نشوید- و ما که هنوز دست و پا می زدیم تا به خویشتن خویش بازگردیم، از این سخن تازه شدیم و دریافتیم که آن چه می جستیم، یافته ایم و به یقین رسیدیم و حتی من که همواره بویی از محمد در مشام داشتم در آغاز باور نمی کردم که در این ظلمت کده ی زمین بتوان نقبی به سوی نور زد -که ابعاد آن چه روی داد، آن همه گسترده بود که زمین را دربر می گرفت و خدا این تردید را که جز لمحه ای به طول نینجامید بر من ببخشاید- و برق یقین بی هیچ واسطه ای بر دلم نشست. همان گونه که بر کوه سینا، و ایمان آوردم و برادر! زمان گم شد و مکان و کویر بود و آن که دعوت به حق می کرد محمد بود و خدا را شکر که گوش ایمان من به آوای الله آشنا بود و نمی دانی که چه خوش بود.
با همان عشقی که اباذر با محمد بیعت کرد، ما به امام خمینی پیوستیم و برادر، او را ندیده ای: دست خداست بر زمین؛ آن همه به صفات خداوندی آراسته است که هنگامی که دست محبتش را بر سر شیفتگان بالا می آورد، سایه اش زمین و آسمان را می پوشاند و آن زمان که از حکمت و عرفان سخن می گوید، می بینی که او خود نفس حقیقت است.
❤1
من بوی خوشش را از نزدیک شنیده ام و صورتش را دیده ام که قهر موسی را دارد و لطف عیسی را و آرامش سنگین محمد را!
و بعد مینویسن: مادر به تو گفت (در پشت تلفن) که من کار پیدا کرده ام. این چنین نیست؛ من زندگی یافته ام. عشق خمینی بزرگ و عظمت فرهنگی آن چه می گوید، مرا آن چنان شیفته ی خود ساخته است که نمی توانم جز به حکمتی که در حال تدوین آن هستم بیندیشم و جز به فرهنگی که در حال احیای آن هستیم… و این فرهنگ آن همه با آن فرهنگ کهنه و منحط غرب متفاوت است و آن همه با آن فاصله دارد که نمی توان گفت…
آوینی نامه.
و بعد مینویسن: مادر به تو گفت (در پشت تلفن) که من کار پیدا کرده ام. این چنین نیست؛ من زندگی یافته ام. عشق خمینی بزرگ و عظمت فرهنگی آن چه می گوید، مرا آن چنان شیفته ی خود ساخته است که نمی توانم جز به حکمتی که در حال تدوین آن هستم بیندیشم و جز به فرهنگی که در…
کارم در راه خداست و برای آن پولی دریافت نمی کنم. تنها سهمی اندک از بیت المال می برم که خورد و خوراک را بس باشد و بس. جهادی را که آغاز کرده ایم، امام خمینی «جهاد سازندگی» نام نهاده است. شمشیرمان قلم است و بیل و کلنگ و در راه سازندگی ایرانی آزاد گام نهاده ایم؛ ایرانی که منشا حرکت نوین تاریخ و خاستگاه فرهنگ نوینی است که دنیای تاریخ را سراسر دربر خواهد گرفت.
والسلام _ برادرت سید مرتضی (۱۳۵۸)
والسلام _ برادرت سید مرتضی (۱۳۵۸)
Forwarded from آوینی نامه.
۱۲۶
داغ های همه تاریخ را ما به یکباره دیدیم،چرا که ما امت آخرالزمانیم، و خمینی، این ماه بنی هاشم، میراث دار همه صاحبان عهد بود در شب یلدای تاریخ. در عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر،در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ پیا مبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد خمینی میراث دار همه انبیا و اسباط ایشان بود و داغ او بر دل ما ، داغ همه اعصار ، داغی بی تسلی.
داغ های همه تاریخ را ما به یکباره دیدیم،چرا که ما امت آخرالزمانیم، و خمینی، این ماه بنی هاشم، میراث دار همه صاحبان عهد بود در شب یلدای تاریخ. در عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر،در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ پیا مبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد خمینی میراث دار همه انبیا و اسباط ایشان بود و داغ او بر دل ما ، داغ همه اعصار ، داغی بی تسلی.
میگوید: خیال هم میتواند مثل کبوترهای سفید در آسمان آبیِ حریت پرواز کند.
❤1
Audio
❤1
۳۰۶
راهیانِ کربلا را بنگر و به یادآر ورق پاره های تقویم تاریخ را که میگوید هزار و سیصد و چهل و پنج سال است که از عاشورا میگذرد…
#این_روز_ها
راهیانِ کربلا را بنگر و به یادآر ورق پاره های تقویم تاریخ را که میگوید هزار و سیصد و چهل و پنج سال است که از عاشورا میگذرد…
#این_روز_ها
۳۰۷
قرن هاست که فریاد «هل من ناصر» سید الشهدا پهنه ی زمان را پیموده است. و چون نفخات حیات بخش روح القدس بر هر زمین مرده ای که گذشته است آن را به حیات عشق بارور ساخته و اینچنین، همه ی تاریخ تو گویی روزی بیش نیست و آن روز عاشوراست.
قرن هاست که فریاد «هل من ناصر» سید الشهدا پهنه ی زمان را پیموده است. و چون نفخات حیات بخش روح القدس بر هر زمین مرده ای که گذشته است آن را به حیات عشق بارور ساخته و اینچنین، همه ی تاریخ تو گویی روزی بیش نیست و آن روز عاشوراست.
۳۰۸
بسیجی عاشقِ کربلاست؛ و کربلا را تو مپندار شهریست در میان شهر ها و نامیست در میان نام ها. نه، کربلا حرمِ حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین راهی به سوی حقیقت نیست.
کربلا، مارا نیز در خیل کربلاییان بپذیر. ما میآییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانه ی دیار قدس شویم.
#این_روز_ها
بسیجی عاشقِ کربلاست؛ و کربلا را تو مپندار شهریست در میان شهر ها و نامیست در میان نام ها. نه، کربلا حرمِ حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین راهی به سوی حقیقت نیست.
کربلا، مارا نیز در خیل کربلاییان بپذیر. ما میآییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانه ی دیار قدس شویم.
#این_روز_ها
آوینی نامه. pinned «۱۱۵ کربلا مارا نیز در خیل کربلاییان بپذیر... ما می آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم آنگاه روانه ی دیار #قدس میشویم... (گفت،سید...وقتی که کربلا هنوز حبس بود...)»
