رفت آن که روشنایی می‌پراکند؛ در سوگ دکتر هوشنگ نهاوندی
دکتر هوشنگ نهاوندی بنا برگفته دخترشان امروز بدرود حیات گفت. دکتر نهاوندی یکی از آخرین نسل رجال سیاسی ایران بود که علم و عمل را توامان داشت. لیسانس حقوق را از دانشگاه تهران اخذ و دکترای دولتی اقتصاد را از دانشگاه پاریس گرفت. پس از اتمام تحصیلات به ایران بازگشت. از بخت خوش وی زمان بازگشتش به ایران مصادف شد با فضای فوق العاده‌ای که توسط حاکمیت سیاسی ایجاد شده بود برای جذب نخبگان جوان. کسانی چون عالیخانی، نیازمند، یگانه و ده ها تکنوکرات دیگر درهمین زمان جذب بدنه دولت شدند. پس از بازگشت به حزب ترقی منصور پیوست و وزیر آبادانی و مسکن دولت وی شد. پس از ترور منصور بنا برتوصیه اسدالله علم به ریاست دانشگاه پهلوی(شیراز) رسید. در دولت هویدا هم‌مدتی وزیر مسکن شد و سپس به ریاست دانشگاه تهران رسید. در دهه پنجاه گروه بررسی مسائل ایران را تشکیل داد و گزارشهایی به شاه ارائه می‌دادند و نسبت به بروز ناآرامی ها هشدار دادند. اگرچه اعتنای چندانی به این گزارشها نشد. زمانی رئیس دفتر شهبانو شد و در دولت مستعجل شریف امامی هم‌وزیر علوم شد و سپس در دولت ازهاری در راستای تحبیب انقلابیون بازداشت و به هنگام انقلاب موفق به فرار شد و به پاریس گریخت. در دوران تبعید کتب مهم و تاثیرگذاری به رشته تحریر درآورد. کتاب "محمدرضا پهلوی آخرین شاهنشاهِ" وی یکی از مهمترین کتابها برای شناخت شخصیت محمدرضاشاه است. همینطور کتاب سه رویداد و سه دولتمرد او که درباره سپهبدزاهدی، قوام السلطنه و محمد مصدق است کتابی است بس خواندنی و حاوی نکات فراوان. در اواخر عمر هم به تالیف کتابی درباره رضاشاه همت گماشت.
هوشنگ نهاوندی خوب تحصیل کرد و در مناصبی که اختیار کرد منشا اثر بود. فردی جوانمرد بود. با وجودی که رقابت سختی با هویدا داشت، درجلسه تصمیم گیری درباره بازداشت هویدا سکوت کرد.
شاه به نهاوندی اعتمادی تام داشت ولی در گفت وگو با جیمی کارتر به طنز نهاوندی را این طور خطاب کرد: سردسته روشنفکرانی که مرا اینقدر دردسر می‌دهند.
اگرچه نهاوندی رئیس دفتر شهبانو بود ولی پس از انتشار کتابش درباره شاه فقید، رابطه آنها شکرآب شد چرا که نهاوندی دراین کتاب به انتقاد از اطرافیان شهبانو پرداخته بود.
یادش گرامی
#بهروز_حسینی@ayarenaghd

ترور شخصیت؛ میراث چپ ایرانی
چهارشنبه شب مهمان پادکست چنته بودم. در بحثی یکساعته تاریخچه ترور شخصیت را بیان و در آخر به یک مورد جالب اشاره کردم. ترور شخصیت سعیدی سیرجانی توسط کیهان هوایی و کیهان به سرپرستی سیدمحمد خاتمی و سپس حذف فیزیکی وی توسط باند سعید امامی. سیرجانی پیش از مرگش سرنوشتش را در کتاب ای کوته آستینان پیش بینی کرده بود که اعتراف اجباری از وی خواهند گرفت. و دقیقا همین بلا بر سرش آمد. دربرنامه هویت مجبور به اعتراف اجباری شد. ذکری از سیرجانی ادای دینی به نویسنده‌ای بود که آزاده بود و در مقابل ارباب قدرت سر خم نکرد.
یادش گرامی
#بهروز_حسینی@ayarenaghd