👍24👎1🙏1
یادی از علیقلی بیانی معاون وزارت آب و برق در دهه ۱۳۴٠
پاسخ علیقلی بیانی،معاون وزیر نیرو ۱۳۴۵ به درخواست حفرچاه آب در جیرفت:
"
".
مرحوم بیانی از سران حزب ایران بود که مخالف سنتی (انتهای طیف چپ رادیکال جبههملی) نظام پادشاهی بودند ولی در نظام پادشاهی معاون وزیر شد.
پاسخ او به درخواست مصرانه چند نماینده و لابیگر در جیرفت این روزها دست به دست میشود و نامش زنده شده است.
قابل توجه مسئولین رانتخوار فعلی، کاری کنید که تاریخ از شما به نیکی یاد کند. البته برای بیانیبودن «رسمخایه مالی» به کار نمیآید. اولا سیستمی میخواهد که قدری کسی چون بیانی را علیرغم مخالفت بداند و دوما منش سیاسی ملّی لازم است که اگرچه میداند سیستم قدرش را نخواهد دانست اما به خاطر «عشق به میهن» فقط به دنبال منفعت عمومی باشد.
@baadafrah
پاسخ علیقلی بیانی،معاون وزیر نیرو ۱۳۴۵ به درخواست حفرچاه آب در جیرفت:
"
منابع آب و خاک به یک نسل تعلق ندارد و دولت نمیتواند شاهد و ناظر از بین رفتن این منابع باشد
".
مرحوم بیانی از سران حزب ایران بود که مخالف سنتی (انتهای طیف چپ رادیکال جبههملی) نظام پادشاهی بودند ولی در نظام پادشاهی معاون وزیر شد.
پاسخ او به درخواست مصرانه چند نماینده و لابیگر در جیرفت این روزها دست به دست میشود و نامش زنده شده است.
قابل توجه مسئولین رانتخوار فعلی، کاری کنید که تاریخ از شما به نیکی یاد کند. البته برای بیانیبودن «رسمخایه مالی» به کار نمیآید. اولا سیستمی میخواهد که قدری کسی چون بیانی را علیرغم مخالفت بداند و دوما منش سیاسی ملّی لازم است که اگرچه میداند سیستم قدرش را نخواهد دانست اما به خاطر «عشق به میهن» فقط به دنبال منفعت عمومی باشد.
@baadafrah
❤24👍6😍1
یک بحث خوب درباره مفهوم «امّتگرایی» در سپهر سیاسی ایران. اگرچه مخالف بندهای جزیی از این یادداشت هستم در کل مطلب مهمی است.
از متن:
روی کاغذ شاید اُمتگرایی بزرگترین بازنده جنگ ایران و اسرائیل بود؛ این نبرد آشکار ساخت که کشورهای اسلامی حاضر نیستند به قیمت فدا کردن منافع ملی خود وارد معادلات قدرت در برابر اسرائیل و آمریکا شوند. برخی از این کشورها حتی در جبهه اسرائیل ایستادند، از جمله آذربایجان، اردن، قطر، سوریه و دیگران.
واقعیت این است که ایران هیچگاه بخشی از امت به معنای رایج آن نبود. هرچند همواره کشوری مسلمان بوده، اما ایرانیان با انتخاب تشیع – که مورد تایید دستگاه خلافت نبود – کوشیدند تمایز خود را با دیگر جوامع اسلامی حفظ کنند تا، برخلاف مصر، در فرهنگ عربی مستحیل نشوند. مفهوم امت عمدتا به جهان اهل سنت و اتباع خلیفه اشاره دارد. ایرانیان، با تکیه بر زبان ملی، حماسه ملی و فرهنگ ملی خود، هرگز به طور کامل در میدان نظری امت-خلافت وارد نشدند. از این رو، دستگاه خلافت اموی، عباسی، عثمانی و حتی داعشی همواره با ایرانیان در ستیز بودهاند. روشن است که در چارچوب مفهوم امت نمیتوان ملتی مستقل بود و برای ملتشدن باید از جاذبه خلافت و الزامات نظری آن، از جمله نظریه امت، خارج شد.
آیا ما میهنپرستان با اتحاد جهان اسلام مخالفیم؟
اگر منظور از اتحاد جهان اسلام، پاناسلامیسم و حذف مرزهای ملی باشد، بدیهی است که ما مخالفیم. چنین جنبشی در جهان اسلام اصولا وجود ندارد، جز در برههای که سلطان عبدالحمید عثمانی به آن متوسل شد و ترور ناصرالدینشاه نیز بیارتباط با این ماجرا نبود. اما آن طرح نیز شکست خورد و به جایی نرسید.
آیا ما میهنپرستان با اتحاد جهان اسلام به عنوان یک نیروی بینالمللی مخالفیم؟ هرگز. ما با چنین حرکتی مخالف نیستیم، اما آن را رسالت تاریخی خود نمیدانیم و علاقهای به پیشبرد آن نداریم. با این حال، اگر کشورهای منطقه جهان اسلام به چنین اتحادی دست یابند، مخالفتی نخواهیم کرد، مگر اینکه منفعتی از ملت ایران پایمال شود.
آیا میهنپرستان حق دارند به سیاست امتگرایی برخی مشکوک باشند؟
بله، ایران شیعه آخرین جایی است که امتگرایی در آن معنا دارد، مگر اینکه بخواهد تغییر مذهب دهد. اسلامگرایان سیاسی در ایران معنای امتگرایی را به درستی درک نکردهاند. در ترکیه، نیروی اسلام سیاسی به همان اندازه که امتگراست، به ملیگرایی نیز پایبند است. آنها امتگرایی را برای احیای شکوه عثمانی در ترکیه امروز به کار میبرند و آن را استراتژی پیروزی میدانند.
اما امتگرایی در ایران استراتژی شکست است،[میتوانست لزوما اینگونه نباشد بنابراین کارکرد ایدیولوژیک در اینجا پیدا میکند تا سازوکار اصلی دیده نشود-توضیح از من] زیرا هرگاه ایران در سیاستی شکست خورده، ردپایی از مفهوم امت در آن دیده میشود.
کارایی ندارد.
نمیتوان هم ملیگرا بود هم امتگرا
اگر امتگرایان ایرانی – که اکنون تحت عنوان تمدنسازی (وامگرفته از سید قطب) فعالیت میکنند – تا این حد در تقابل با ایران و منافع ملی نبودند، شاید اینگونه شکست نمیخوردند. آن دسته که امروز مدعیاند میتوان هم ملی بود و هم امتی، اساسا نمیدانند این دو مفهوم چیست و از کجا آمدهاند. اما در تحلیل نهایی، این گروه هنگام تعارض، نمیتوانند کنار منافع ملی بایستند. مهمترین دلیل برای پوچ بودن امتگرایی این است که هیچ کتاب یا فرهنگ سیاسی مفهومی به نام «منافع امتی» را تعریف نکرده است. آنچه قابل اندازهگیری و تقویم به منفعت نباشد، پوچ است. هرچند مردم ایران مسلمان و عمدتا شیعهاند [با فرض قانون اساسی مشروطه:مذهب حقه جعفری- توضیح از من]، اما همانگونه که مسلمان شدن به معنای عرب شدن نیست، باور به اسلام نیز به معنای حل شدن در امت نیست. این حقایق نافی احساس همبستگی عاطفی و فرهنگی با سایر کشورهای اسلامی نیست، اما این همبستگی ارتباطی با عالم سیاست ندارد.
https://www.faraz.ir/000PSm
از متن:
روی کاغذ شاید اُمتگرایی بزرگترین بازنده جنگ ایران و اسرائیل بود؛ این نبرد آشکار ساخت که کشورهای اسلامی حاضر نیستند به قیمت فدا کردن منافع ملی خود وارد معادلات قدرت در برابر اسرائیل و آمریکا شوند. برخی از این کشورها حتی در جبهه اسرائیل ایستادند، از جمله آذربایجان، اردن، قطر، سوریه و دیگران.
واقعیت این است که ایران هیچگاه بخشی از امت به معنای رایج آن نبود. هرچند همواره کشوری مسلمان بوده، اما ایرانیان با انتخاب تشیع – که مورد تایید دستگاه خلافت نبود – کوشیدند تمایز خود را با دیگر جوامع اسلامی حفظ کنند تا، برخلاف مصر، در فرهنگ عربی مستحیل نشوند. مفهوم امت عمدتا به جهان اهل سنت و اتباع خلیفه اشاره دارد. ایرانیان، با تکیه بر زبان ملی، حماسه ملی و فرهنگ ملی خود، هرگز به طور کامل در میدان نظری امت-خلافت وارد نشدند. از این رو، دستگاه خلافت اموی، عباسی، عثمانی و حتی داعشی همواره با ایرانیان در ستیز بودهاند. روشن است که در چارچوب مفهوم امت نمیتوان ملتی مستقل بود و برای ملتشدن باید از جاذبه خلافت و الزامات نظری آن، از جمله نظریه امت، خارج شد.
آیا ما میهنپرستان با اتحاد جهان اسلام مخالفیم؟
اگر منظور از اتحاد جهان اسلام، پاناسلامیسم و حذف مرزهای ملی باشد، بدیهی است که ما مخالفیم. چنین جنبشی در جهان اسلام اصولا وجود ندارد، جز در برههای که سلطان عبدالحمید عثمانی به آن متوسل شد و ترور ناصرالدینشاه نیز بیارتباط با این ماجرا نبود. اما آن طرح نیز شکست خورد و به جایی نرسید.
آیا ما میهنپرستان با اتحاد جهان اسلام به عنوان یک نیروی بینالمللی مخالفیم؟ هرگز. ما با چنین حرکتی مخالف نیستیم، اما آن را رسالت تاریخی خود نمیدانیم و علاقهای به پیشبرد آن نداریم. با این حال، اگر کشورهای منطقه جهان اسلام به چنین اتحادی دست یابند، مخالفتی نخواهیم کرد، مگر اینکه منفعتی از ملت ایران پایمال شود.
آیا میهنپرستان حق دارند به سیاست امتگرایی برخی مشکوک باشند؟
بله، ایران شیعه آخرین جایی است که امتگرایی در آن معنا دارد، مگر اینکه بخواهد تغییر مذهب دهد. اسلامگرایان سیاسی در ایران معنای امتگرایی را به درستی درک نکردهاند. در ترکیه، نیروی اسلام سیاسی به همان اندازه که امتگراست، به ملیگرایی نیز پایبند است. آنها امتگرایی را برای احیای شکوه عثمانی در ترکیه امروز به کار میبرند و آن را استراتژی پیروزی میدانند.
اما امتگرایی در ایران استراتژی شکست است،[میتوانست لزوما اینگونه نباشد بنابراین کارکرد ایدیولوژیک در اینجا پیدا میکند تا سازوکار اصلی دیده نشود-توضیح از من] زیرا هرگاه ایران در سیاستی شکست خورده، ردپایی از مفهوم امت در آن دیده میشود.
کارایی ندارد.
نمیتوان هم ملیگرا بود هم امتگرا
اگر امتگرایان ایرانی – که اکنون تحت عنوان تمدنسازی (وامگرفته از سید قطب) فعالیت میکنند – تا این حد در تقابل با ایران و منافع ملی نبودند، شاید اینگونه شکست نمیخوردند. آن دسته که امروز مدعیاند میتوان هم ملی بود و هم امتی، اساسا نمیدانند این دو مفهوم چیست و از کجا آمدهاند. اما در تحلیل نهایی، این گروه هنگام تعارض، نمیتوانند کنار منافع ملی بایستند. مهمترین دلیل برای پوچ بودن امتگرایی این است که هیچ کتاب یا فرهنگ سیاسی مفهومی به نام «منافع امتی» را تعریف نکرده است. آنچه قابل اندازهگیری و تقویم به منفعت نباشد، پوچ است. هرچند مردم ایران مسلمان و عمدتا شیعهاند [با فرض قانون اساسی مشروطه:مذهب حقه جعفری- توضیح از من]، اما همانگونه که مسلمان شدن به معنای عرب شدن نیست، باور به اسلام نیز به معنای حل شدن در امت نیست. این حقایق نافی احساس همبستگی عاطفی و فرهنگی با سایر کشورهای اسلامی نیست، اما این همبستگی ارتباطی با عالم سیاست ندارد.
https://www.faraz.ir/000PSm
روزنامه اینترنتی فراز
امتگرایی در کجای معادلات سیاسی ما جای دارد؟
روی کاغذ شاید اُمتگرایی بزرگترین بازنده جنگ ایران و اسرائیل بود؛ این نبرد آشکار ساخت که کشورهای اسلامی حاضر نیستند به قیمت فدا کردن منافع ملی خود وارد معادلات قدرت در برابر اسرائیل و آمریکا شوند. برخی از این کشورها حتی در جبهه اسرائیل ایستادند، از جمله…
👍16❤2👎1🙏1🥴1
آبراهامیان و تاریخنگاری مارکسیستی - شورویستی
«... این آبراهامیان، هموطن سابق ارمنیتبار، تودهای آمریکایی و استاد ممتاز کالجی در نیویورک آیتی در سفاهت بازمانده چپ وطنی است و با اینکه بیش از شصت سال را در انگلستان و آمریکا گذرانده، حتی یکذره هم از این سفاهت کاسته نشده و به نوعی مصداق آن آسیبشناسی عامیانه از خلق تودهای است که آنان «بر این زادهاند، بر این هم بگذرند»! تاریخنویسی ایدئولوژیکی یکی از رایجترین شیوههای تاریخنویسی معاصر ایران است که با تولیدات نویسندگان شوروی و حزب توده آغاز شده و مرده ریگ آن نیز از طریق نویسندگانی مانند «احسان طبری» به فعالان سازمانهای تروریستی مانند «بیژن جزنی» رسیده و با مهاجرت فعالان سیاسی به اروپا و آمریکا نیز تولّد دوبارهای در غرب پیدا کرده است. آن چه میان همه این جریانها مشترک است، همانا بیخبری آنان از ایران و تقدّم [بخشیدن] ایدئولوژی بر امر واقع تاریخی است که به صورتهای گوناگون در همه این نوشتهها آمده است. نیازی به گفتن نیست که نه از شوروی اثری باقی مانده، نه از حزب توده اما عقبماندگی، آن هم در کشورهای عقبمانده، چنان فاجعه ای است که مشکل بتوان به اعماق آن رسید. شیوه تاریخنویسی ایدئولوژیکی نوعی از تاریخ سیاسی است که بیشتر فعالان سیاسی برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیکی خود نوشتهاند. بدیهی است که این نوشتهها را نمیتوان تاریخ در معنای دقیق آن دانست. این شیوه تاریخنویسی، در دهههای اخیر که گروههای بیشتری از ایرانیان فعال سیاسی جایی در دانشگاههای آمریکایی پیدا کردهاند، بیش از پیش رواج پیدا کرده و اگرچه ظاهری علمی دارد اما روایتی خاص- بهتر بگویم: یک روایت یگانه- را در تحلیل تاریخی دنبال میکند. از نمونههای جالب توجه این نوع تاریخنویسی نوشتههای همین یرواند آبراهامیان است که با تهماندههایی از تاریخنویسی شورویستی-توده ای، در ادامه تاریخنویسان چپ اروپایی، کوشش کرده است روایت سیاسی چپی از تاریخ معاصر ایران عرضه کند. البته، ادعای نویسنده مبنی بر این که روش تحلیل جامعهشناسان چپ جدید را دنبال کرده، گزافی بیش نیست، زیرا او نتوانسته است با میراث تودهای خود تصفیه حساب کند. این اثر، مانند بسیاری از تاریخهای سیاسی با گرایش جامعهشناسی سیاسی، از زمانی آغاز میشود که روایت تاریخی قصد توضیح تاریخ با تکیه بر آن را دارد. از اینرو، تاریخ دو انقلاب ایران ناچار باید با ظهور طبقه کارگر و آرایش جدید در مناسبات طبقاتی آغاز شود.
... این شیوه تاریخنویسی، در کشوری مانند ایران که تاریخی طولانی دارد، روشی یک سره اَبتَر است. در پیش گفتار نویسنده بر کتاب به تصریح آمده است:«نگارش این اثر... به منظور بررسی پایگاه حزب توده، مهمترین سازمان کمونیستی در ایران، آغاز شد.» آن گاه، نویسنده، با اشارهای به شکست حزب توده و این که انقلاب [سال] ۵۷، انقلابی اسلامی بود و حزب توده توان آن را نداشت که قدرت را به دست گیرد، میافزاید:«کتاب حاضر، در واقع، بنیادهای اجتماعی سیاست در ایران را تحلیل و این موضوع را بررسی می کند که چگونه توسعه اقتصادی-سیاسی، به تدریج، ویژگیهای زندگی سیاسی در ایران را از انقلاب مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی شکل داده است.» در واقع، این تاریخ، در اصل، ایرانِ تاریخِ حزبِ توده بوده اما با شکست آن حزب به «تاریخ ایران میان دو انقلاب» تبدیل شده است.»
به تلخیص از: سید جواد طباطبایی (۱۴۰۰)، «ملیتسازی جعلی، سرمقاله شماره شانزدهم سیاستنامه»، فصلنامۀ سیاستنامه، شمارۀ شانزدهم ویژۀ نوروز ۱۴۰۰، صص ۴-۸.
@baadafrah
«... این آبراهامیان، هموطن سابق ارمنیتبار، تودهای آمریکایی و استاد ممتاز کالجی در نیویورک آیتی در سفاهت بازمانده چپ وطنی است و با اینکه بیش از شصت سال را در انگلستان و آمریکا گذرانده، حتی یکذره هم از این سفاهت کاسته نشده و به نوعی مصداق آن آسیبشناسی عامیانه از خلق تودهای است که آنان «بر این زادهاند، بر این هم بگذرند»! تاریخنویسی ایدئولوژیکی یکی از رایجترین شیوههای تاریخنویسی معاصر ایران است که با تولیدات نویسندگان شوروی و حزب توده آغاز شده و مرده ریگ آن نیز از طریق نویسندگانی مانند «احسان طبری» به فعالان سازمانهای تروریستی مانند «بیژن جزنی» رسیده و با مهاجرت فعالان سیاسی به اروپا و آمریکا نیز تولّد دوبارهای در غرب پیدا کرده است. آن چه میان همه این جریانها مشترک است، همانا بیخبری آنان از ایران و تقدّم [بخشیدن] ایدئولوژی بر امر واقع تاریخی است که به صورتهای گوناگون در همه این نوشتهها آمده است. نیازی به گفتن نیست که نه از شوروی اثری باقی مانده، نه از حزب توده اما عقبماندگی، آن هم در کشورهای عقبمانده، چنان فاجعه ای است که مشکل بتوان به اعماق آن رسید. شیوه تاریخنویسی ایدئولوژیکی نوعی از تاریخ سیاسی است که بیشتر فعالان سیاسی برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیکی خود نوشتهاند. بدیهی است که این نوشتهها را نمیتوان تاریخ در معنای دقیق آن دانست. این شیوه تاریخنویسی، در دهههای اخیر که گروههای بیشتری از ایرانیان فعال سیاسی جایی در دانشگاههای آمریکایی پیدا کردهاند، بیش از پیش رواج پیدا کرده و اگرچه ظاهری علمی دارد اما روایتی خاص- بهتر بگویم: یک روایت یگانه- را در تحلیل تاریخی دنبال میکند. از نمونههای جالب توجه این نوع تاریخنویسی نوشتههای همین یرواند آبراهامیان است که با تهماندههایی از تاریخنویسی شورویستی-توده ای، در ادامه تاریخنویسان چپ اروپایی، کوشش کرده است روایت سیاسی چپی از تاریخ معاصر ایران عرضه کند. البته، ادعای نویسنده مبنی بر این که روش تحلیل جامعهشناسان چپ جدید را دنبال کرده، گزافی بیش نیست، زیرا او نتوانسته است با میراث تودهای خود تصفیه حساب کند. این اثر، مانند بسیاری از تاریخهای سیاسی با گرایش جامعهشناسی سیاسی، از زمانی آغاز میشود که روایت تاریخی قصد توضیح تاریخ با تکیه بر آن را دارد. از اینرو، تاریخ دو انقلاب ایران ناچار باید با ظهور طبقه کارگر و آرایش جدید در مناسبات طبقاتی آغاز شود.
... این شیوه تاریخنویسی، در کشوری مانند ایران که تاریخی طولانی دارد، روشی یک سره اَبتَر است. در پیش گفتار نویسنده بر کتاب به تصریح آمده است:«نگارش این اثر... به منظور بررسی پایگاه حزب توده، مهمترین سازمان کمونیستی در ایران، آغاز شد.» آن گاه، نویسنده، با اشارهای به شکست حزب توده و این که انقلاب [سال] ۵۷، انقلابی اسلامی بود و حزب توده توان آن را نداشت که قدرت را به دست گیرد، میافزاید:«کتاب حاضر، در واقع، بنیادهای اجتماعی سیاست در ایران را تحلیل و این موضوع را بررسی می کند که چگونه توسعه اقتصادی-سیاسی، به تدریج، ویژگیهای زندگی سیاسی در ایران را از انقلاب مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی شکل داده است.» در واقع، این تاریخ، در اصل، ایرانِ تاریخِ حزبِ توده بوده اما با شکست آن حزب به «تاریخ ایران میان دو انقلاب» تبدیل شده است.»
به تلخیص از: سید جواد طباطبایی (۱۴۰۰)، «ملیتسازی جعلی، سرمقاله شماره شانزدهم سیاستنامه»، فصلنامۀ سیاستنامه، شمارۀ شانزدهم ویژۀ نوروز ۱۴۰۰، صص ۴-۸.
@baadafrah
👍19❤4👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر شیوا علیزاده، استاد دانشگاه تهران: ایده فدرالی اداره کردن ایران احمقانه است/ دولت پزشکیان ساده لوح است و با ابتدائیات اداره کشور آشنا نیست.
@baadafrah
@baadafrah
👍63❤8👎4🤣3
تعجب نکنید، ما عادت داریم...
کسی که خودش را سفیر ایران (!) در باکو میداند با سه نفر از متجاسرین رژیم علیف ملاقات کرده. این آقا بدون استثنا، خودش حمله اسراییل به ایران را طبق گزارش کانال سفارت محکوم کرده، اما هیچ یک از متجاسرین اعم از شاهین مصطفیاف، آیخان شاهین اغلو و آراز عظیم اف حاضر نشدند که این حمله را محکوم کنند و در گزارش رسانه سفارت نیز چیزی نیامده، که اگر آمده بود الان در بوق و کرنا کرده بودند.
ابراز تمایل آقای دمیرچیلو به همکاری رسانه ای مشترک با باکو هم پس از این همه ناسزا گویی و فحاشی مطبوعات آنجا به ما خیلی جالب است. حدس بزنید دبیر مطبوعاتی سفارت ایران در باکو چه کسی است؟ بله، بهنام ملکزاده که این روزها رزومه اش به عنوان مظنون به قومگرایی در کانالها دست به دست میشود.
کسی نیست به آقای سفیر دمیرچیلو بگوید که محکوم کردن حمله اسراییل به ایران از طرف شما هنر نیست، شاید هنر این بود که این محکومیت را از زبان طرف مقابل بیرون بکشید... اما چون خودش بخشی از این حملات بود، حاضر به محکومیت بدون لکنت زبان و اما و اگر نیست.
آرشیو این دیدارهای درخشان و اظهارات دو طرف را در کانال رسمی سفارت ببینید👇👇
https://www.tg-me.com/IRANAZER/2946
کسی که خودش را سفیر ایران (!) در باکو میداند با سه نفر از متجاسرین رژیم علیف ملاقات کرده. این آقا بدون استثنا، خودش حمله اسراییل به ایران را طبق گزارش کانال سفارت محکوم کرده، اما هیچ یک از متجاسرین اعم از شاهین مصطفیاف، آیخان شاهین اغلو و آراز عظیم اف حاضر نشدند که این حمله را محکوم کنند و در گزارش رسانه سفارت نیز چیزی نیامده، که اگر آمده بود الان در بوق و کرنا کرده بودند.
ابراز تمایل آقای دمیرچیلو به همکاری رسانه ای مشترک با باکو هم پس از این همه ناسزا گویی و فحاشی مطبوعات آنجا به ما خیلی جالب است. حدس بزنید دبیر مطبوعاتی سفارت ایران در باکو چه کسی است؟ بله، بهنام ملکزاده که این روزها رزومه اش به عنوان مظنون به قومگرایی در کانالها دست به دست میشود.
کسی نیست به آقای سفیر دمیرچیلو بگوید که محکوم کردن حمله اسراییل به ایران از طرف شما هنر نیست، شاید هنر این بود که این محکومیت را از زبان طرف مقابل بیرون بکشید... اما چون خودش بخشی از این حملات بود، حاضر به محکومیت بدون لکنت زبان و اما و اگر نیست.
آرشیو این دیدارهای درخشان و اظهارات دو طرف را در کانال رسمی سفارت ببینید👇👇
https://www.tg-me.com/IRANAZER/2946
Telegram
سفارت جمهوری اسلامی ایران - باکو
😡28❤2👍2🙏1
رایزن رسانهای سفارت ایران در باکو به سرعت تبدیل به یکی از سوژههای کانالهای خبری شده. کانال «اخبار آذربایجان» که قبلا در موردش مطالبی منتشر کردم و نوشتم که اصلا مشخص نیست که محتوای آن توسط سفارت باکو در ایران منتشر میشود یا برعکس، مربوط به همین خط نفوذ است.
https://www.tg-me.com/syriankhabar/47347
https://www.tg-me.com/syriankhabar/47347
Telegram
اخبار سوریه
⚫️وضعیت خطرناک نفوذ خط صهیونیستی رژیم باکو در دولت چهاردهم
▪️متاسفانه کسی به این سوالات و این موارد پاسخ نمیدهد. در جایی که عباس آقا نشسته و اینگونه دارد برای حضرات باکویی دلبری میکند و نیشش تا بناگوش باز است، مشخص است که بهنام ملکی با تی کشیدن همه پلههای…
▪️متاسفانه کسی به این سوالات و این موارد پاسخ نمیدهد. در جایی که عباس آقا نشسته و اینگونه دارد برای حضرات باکویی دلبری میکند و نیشش تا بناگوش باز است، مشخص است که بهنام ملکی با تی کشیدن همه پلههای…
👍28👎1🙏1😡1
لغو نشست تجزیهطلبان در تبریز به بهانه انقلاب مشروطه
انقلاب ملّی مشروطه تلاش بود برای استقلال میهن، اتحاد ملی و حکومت قانون. اما عده ای از تجزیهطلبان ضدایرانی قصد داشتند در این روز مراسم ضدمشروطه برگزار کنند که لغو شده.
حالا بیایید سابقه این عناصر بدنام را بررسی کنیم:
▫️علی حامد ایمان، که سابقه همکاریش با سازمان سیا و درخواست پول از آنها در اسناد ویکی لیکس عیان است.(گوگل کنید).
▫️محمد عزیزی (کارمند تجزیه طلب بنیاد ایرانشناسی تبریز). اصلا بنیاد ایرانشناسی چرا باید چنین فردی را استخدام کند.
▫️سیدجواد میری (لازم به توضیح نیست).
◽میرقاسم بنی هاشمی (عنصر قومگرایی که بعدا معرفی میکنم.)
▫️ مجری برنامه: رضا همراز عاشق پیشهوری و متجاسرین فرقه دموکرات.
باید از نهادهای مربوطه پرسید اصلاً چرا چنین آدمهای وجود دارند که نشست برگزار کنند؟ از اتاق بازرگانی باید پرسید که چرا حامی مالی برنامه کمونیستهای تجزیهطلب شده است؟
@baadafrah
انقلاب ملّی مشروطه تلاش بود برای استقلال میهن، اتحاد ملی و حکومت قانون. اما عده ای از تجزیهطلبان ضدایرانی قصد داشتند در این روز مراسم ضدمشروطه برگزار کنند که لغو شده.
حالا بیایید سابقه این عناصر بدنام را بررسی کنیم:
▫️علی حامد ایمان، که سابقه همکاریش با سازمان سیا و درخواست پول از آنها در اسناد ویکی لیکس عیان است.(گوگل کنید).
▫️محمد عزیزی (کارمند تجزیه طلب بنیاد ایرانشناسی تبریز). اصلا بنیاد ایرانشناسی چرا باید چنین فردی را استخدام کند.
▫️سیدجواد میری (لازم به توضیح نیست).
◽میرقاسم بنی هاشمی (عنصر قومگرایی که بعدا معرفی میکنم.)
▫️ مجری برنامه: رضا همراز عاشق پیشهوری و متجاسرین فرقه دموکرات.
باید از نهادهای مربوطه پرسید اصلاً چرا چنین آدمهای وجود دارند که نشست برگزار کنند؟ از اتاق بازرگانی باید پرسید که چرا حامی مالی برنامه کمونیستهای تجزیهطلب شده است؟
@baadafrah
👍44👎19❤2🙏2😡2
صداوسیما فقط مختصات و موقعیت جغرافیایی این تأسیسات را منتشر نکرد که زحمت آن هم با خود دشمن خارجی، بلاخره او هم باید یکم زحمت بکشه.
@baadafrah
@baadafrah
👌18😨3👍1🙏1🤣1
اداره گمرک جمهوری باکو اتباعش را در تحت تحقیر و آزار قرار داد
کارمندان گمرک بیلهسوار، مسافران نخجوانی را مجبور میکنند که جلوی آنها زانو بزنند. گزارش شده که برخی از مسافران حتی به «راه رفتن به حالت گاز» (چهاردستوپا رفتن) مجبور شدهاند. دلیل این رفتار، کالاهایی است که این مسافران در اتوبوسهای بینشهری از نخجوان به باکو حمل میکنند. یعنی کارکنان گمرک بر کالاهایی که از یک منطقه آذربایجان به منطقه دیگر منتقل میشوند، محدودیت گمرکی اعمال میکنند.
اتوبوسهایی که بین نخجوان و باکو (و بالعکس) تردد میکنند، از خاک ایران بهصورت ترانزیت عبور میکنند. محمولههایی که در نخجوان به باربندها بسته میشوند، پس از خروج از خاک ایران برای نخستینبار در گمرک بیلهسوار بازرسی میشوند.
منبع: گونْدَلیکْ ناخچوان (روزنامه نخجوان)
@baadafrah
کارمندان گمرک بیلهسوار، مسافران نخجوانی را مجبور میکنند که جلوی آنها زانو بزنند. گزارش شده که برخی از مسافران حتی به «راه رفتن به حالت گاز» (چهاردستوپا رفتن) مجبور شدهاند. دلیل این رفتار، کالاهایی است که این مسافران در اتوبوسهای بینشهری از نخجوان به باکو حمل میکنند. یعنی کارکنان گمرک بر کالاهایی که از یک منطقه آذربایجان به منطقه دیگر منتقل میشوند، محدودیت گمرکی اعمال میکنند.
اتوبوسهایی که بین نخجوان و باکو (و بالعکس) تردد میکنند، از خاک ایران بهصورت ترانزیت عبور میکنند. محمولههایی که در نخجوان به باربندها بسته میشوند، پس از خروج از خاک ایران برای نخستینبار در گمرک بیلهسوار بازرسی میشوند.
منبع: گونْدَلیکْ ناخچوان (روزنامه نخجوان)
@baadafrah
🤣11😐6👎2❤1
باکو از ایران بابت ملک خریداری شده در زمان شوروی، اجاره میخواهد/ تبعات ملی سفارت سیدعباس موسوی در باکو هنوز ادامه دارد
خبرگزاری «Кавказская хроника» (Caucasus Chronicle) در تاریخ ۱ اوت ۲۰۲۵ گزارش کرد که دولت باکو به سفارت ایران در جمهوری آذربایجان فاکتور ۲٫۵ میلیون دلار (۴٫۳۱۲ میلیون منات آذربایجانی) بابت ۳ دهه استفاده رایگان از ساختمانها و زمینهای دولتی ارائه کرده است.
اشخاص و املاک مورد ادعا شامل ساختمان سفارت ایران و تمامی مراکز وابسته مثل مرکز فرهنگی، مجتمع آموزشی و دفتر صداوسیما در باکو هستند. این اماکن در مناطق اداری مانند یاسمال، ناریمانف و خیتای قرار دارند.
ایران در مقابل با استناد به حقوق بینالملل و مفاد دیپلماتیک، ادعا کرد چنین پروندهای نبایستی در دادگاه محلی بررسی شود و برخی ارقام را به چالش کشید. با این حال، دادگاه جمهوری آذربایجان ادعاهای ایران را نپذیرفت و حکم به پرداخت را تصویب کرد.
این دعوای حقوقی در بستر تنشهای فزاینده سیاسی آغاز شد، از جمله حمله مسلحانه به سفارت آذربایجان در تهران در ژانویه ۲۰۲۳ که در آن یک مأمور امنیتی کشته و تعدادی زخمی شدند.
@baadafrah
خبرگزاری «Кавказская хроника» (Caucasus Chronicle) در تاریخ ۱ اوت ۲۰۲۵ گزارش کرد که دولت باکو به سفارت ایران در جمهوری آذربایجان فاکتور ۲٫۵ میلیون دلار (۴٫۳۱۲ میلیون منات آذربایجانی) بابت ۳ دهه استفاده رایگان از ساختمانها و زمینهای دولتی ارائه کرده است.
اشخاص و املاک مورد ادعا شامل ساختمان سفارت ایران و تمامی مراکز وابسته مثل مرکز فرهنگی، مجتمع آموزشی و دفتر صداوسیما در باکو هستند. این اماکن در مناطق اداری مانند یاسمال، ناریمانف و خیتای قرار دارند.
ایران در مقابل با استناد به حقوق بینالملل و مفاد دیپلماتیک، ادعا کرد چنین پروندهای نبایستی در دادگاه محلی بررسی شود و برخی ارقام را به چالش کشید. با این حال، دادگاه جمهوری آذربایجان ادعاهای ایران را نپذیرفت و حکم به پرداخت را تصویب کرد.
این دعوای حقوقی در بستر تنشهای فزاینده سیاسی آغاز شد، از جمله حمله مسلحانه به سفارت آذربایجان در تهران در ژانویه ۲۰۲۳ که در آن یک مأمور امنیتی کشته و تعدادی زخمی شدند.
@baadafrah
😡20👍3