Forwarded from امتداد
📄به بهانه ترکزبان بودن رئیسجمهور منتخب؛ نگاهی به مساله قومیت گرایی و نگرانی از تجزیهطلبی
✍🏻امتداد-محمدعلی بهمنی قاجار، وکیل پایه یک دادگستری، دکترای حقوق بینالملل: هر کس که به حقوق بشر و حقوق شهروندی اعتقاد داشته باشد باید به سیاسیشدن مباحث مربوط به قومیت و پررنگ شدن واحدهای قومی و قبیلهای حساس باشد. ما در یک جامعه مدرن، شهروند و ملت داریم. شهروندانی که عضو یک جامعه هستند باید حقوق بشری خود را فارغ از پارامترهایی مانند مذهب، گرایش ها یا جنسیت و برابر با سایر شهروندان دریافت کنند.
🔹در مورد ایران دو مساله را نباید با هم خلط کنیم. یکی مساله ضرورت عدم تبعیض بین همه شهروندان و فارغ از قومیت، گویش، زبان و دیگری اصالت دادن به ملت و شهروند.هر ایرانی حق دارد حقوق برابری با سایر ایرانیان داشته باشد و باید از هرگونه تبعیض مبرا باشد. در این فرض ایرانیان با هر مذهبی، مانند ایرانیان اهل سنت باید بتوانند رییس جمهور یا وزیر شوند و .. باید بتوانند در ساختارهای اداری کشور مشارکت داشته باشند یا در مناصب بالا به کار گرفته شوند.
🔹اگر الان چنین چیزی نیست به حق نادرست است و باید برطرف شود. اما در سوی مقابل اگر مفهوم قومیت را پررنگ کنیم و کشور را به قومیتهای مختلف تقسیم کنیم، به دو مفهوم لطمه وارد میشود. اولی ملیت و هویت ملی ما و دیگری حقوق شهروندی. شهروندی که باید آزاد و مبرا از تبعیض باشد به زیرمجموعه مفهوم قومیت تبدیل میشود، در این صورت مفهوم شهروندیش تحت الشعاع یک واحد اجتماعی دیگر به معنی قومیت قرار میگیرد. به عبارت دیگر، وقتی از حقوق بشر و حقوق شهروندی صحبت میکنیم، فردیت مهم است.
🔹 ولی وقتی قومیت را پررنگ کنیم فردیت را از فرد گرفته و تبدیل به عضو یک گروه اجتماعی میکنیم و میتوانیم با نام قومیت به آن برچسب بزنیم. بنابراین خود فرد مقید به مفاهیمی مانند فولکلور و عرف و فرهنگ قومیت میشود که ممکن است در تقابل با حقوق شهروندیش باشد. میدانیم در بسیاری از اقوام که مختص ایران نیز نیست تبعیضهایی علیه زنان، کودکان وجود دارد. فرهنگ پدرسالار و مردسالار غالب است. اگر واحد قومیت را برجسته کنیم و بگوییم که باید به حقوق قومیتها احترم بگذاریم در ذیل تکثر فرهنگی باید به آداب و رسوم آنجا نیز احترام بگذاریم. در صورتی که آن فرهنگ ممکن است ضد زن و ضد کودک باشد.
🔹اگر حقوق شهروندی و حقوق بشر را برکشیم و به آن اهمیت بدهیم میگوییم ایرانی فارغ از قومیت و مذهب باید از یکسری حقوق برابر برخودار باشد و تعلق به یک قومیت خاص، آداب و رسوم و مناسک آن قوم خاص نمیتواند توجیهکننده آن فرهنگ خاص باشد. اتفاقا برجستهکردن قومیت یک مساله ضد حقوق بشری و حقوق شهروندی است و آنرا مضیقتر میکند نه آنکه آنرا موسعتر کند. ضمن آنکه کشور را به پارههای قومی تقسیم میکند و موجب اختلاف میشود. آتچه علیه ملی گرایی و وحدت ملی و علیه حقوق بشر و حقوق شهروندی و فردیت فرد باشد و با یک تلقی مدرن از زندگی در تضاد باشد به زیان منافع ملی است و باید در مقابلش ایستاد. اینکه ما به تکثر فرهنگی در ایران اشاره می کنیم اتفاقا به این معنی است که در ایران وحدت در عین تکثر وجود دارد؛ خرده فرهنگها و آداب و رسوم مختلف و گویشها و زبان های متفاوتی داریم که فی نفسه چیز بدی نیست ولی اگر قرار باشد خیلی پررنگ شود و وارد مسایل سیاسی و سهمخواهی سیاسی شود، خطرناک است و می تواند ایران را به سمت لبنانیزه شدن و افغانستانیزه شدن سوق دهد.
🔸متن کامل
#امتداد
@emtedadnet
اینگونه نباشد که هر چیزی در ایران متولی داشته باشد جز خود ایران
✍🏻امتداد-محمدعلی بهمنی قاجار، وکیل پایه یک دادگستری، دکترای حقوق بینالملل: هر کس که به حقوق بشر و حقوق شهروندی اعتقاد داشته باشد باید به سیاسیشدن مباحث مربوط به قومیت و پررنگ شدن واحدهای قومی و قبیلهای حساس باشد. ما در یک جامعه مدرن، شهروند و ملت داریم. شهروندانی که عضو یک جامعه هستند باید حقوق بشری خود را فارغ از پارامترهایی مانند مذهب، گرایش ها یا جنسیت و برابر با سایر شهروندان دریافت کنند.
🔹در مورد ایران دو مساله را نباید با هم خلط کنیم. یکی مساله ضرورت عدم تبعیض بین همه شهروندان و فارغ از قومیت، گویش، زبان و دیگری اصالت دادن به ملت و شهروند.هر ایرانی حق دارد حقوق برابری با سایر ایرانیان داشته باشد و باید از هرگونه تبعیض مبرا باشد. در این فرض ایرانیان با هر مذهبی، مانند ایرانیان اهل سنت باید بتوانند رییس جمهور یا وزیر شوند و .. باید بتوانند در ساختارهای اداری کشور مشارکت داشته باشند یا در مناصب بالا به کار گرفته شوند.
🔹اگر الان چنین چیزی نیست به حق نادرست است و باید برطرف شود. اما در سوی مقابل اگر مفهوم قومیت را پررنگ کنیم و کشور را به قومیتهای مختلف تقسیم کنیم، به دو مفهوم لطمه وارد میشود. اولی ملیت و هویت ملی ما و دیگری حقوق شهروندی. شهروندی که باید آزاد و مبرا از تبعیض باشد به زیرمجموعه مفهوم قومیت تبدیل میشود، در این صورت مفهوم شهروندیش تحت الشعاع یک واحد اجتماعی دیگر به معنی قومیت قرار میگیرد. به عبارت دیگر، وقتی از حقوق بشر و حقوق شهروندی صحبت میکنیم، فردیت مهم است.
🔹 ولی وقتی قومیت را پررنگ کنیم فردیت را از فرد گرفته و تبدیل به عضو یک گروه اجتماعی میکنیم و میتوانیم با نام قومیت به آن برچسب بزنیم. بنابراین خود فرد مقید به مفاهیمی مانند فولکلور و عرف و فرهنگ قومیت میشود که ممکن است در تقابل با حقوق شهروندیش باشد. میدانیم در بسیاری از اقوام که مختص ایران نیز نیست تبعیضهایی علیه زنان، کودکان وجود دارد. فرهنگ پدرسالار و مردسالار غالب است. اگر واحد قومیت را برجسته کنیم و بگوییم که باید به حقوق قومیتها احترم بگذاریم در ذیل تکثر فرهنگی باید به آداب و رسوم آنجا نیز احترام بگذاریم. در صورتی که آن فرهنگ ممکن است ضد زن و ضد کودک باشد.
🔹اگر حقوق شهروندی و حقوق بشر را برکشیم و به آن اهمیت بدهیم میگوییم ایرانی فارغ از قومیت و مذهب باید از یکسری حقوق برابر برخودار باشد و تعلق به یک قومیت خاص، آداب و رسوم و مناسک آن قوم خاص نمیتواند توجیهکننده آن فرهنگ خاص باشد. اتفاقا برجستهکردن قومیت یک مساله ضد حقوق بشری و حقوق شهروندی است و آنرا مضیقتر میکند نه آنکه آنرا موسعتر کند. ضمن آنکه کشور را به پارههای قومی تقسیم میکند و موجب اختلاف میشود. آتچه علیه ملی گرایی و وحدت ملی و علیه حقوق بشر و حقوق شهروندی و فردیت فرد باشد و با یک تلقی مدرن از زندگی در تضاد باشد به زیان منافع ملی است و باید در مقابلش ایستاد. اینکه ما به تکثر فرهنگی در ایران اشاره می کنیم اتفاقا به این معنی است که در ایران وحدت در عین تکثر وجود دارد؛ خرده فرهنگها و آداب و رسوم مختلف و گویشها و زبان های متفاوتی داریم که فی نفسه چیز بدی نیست ولی اگر قرار باشد خیلی پررنگ شود و وارد مسایل سیاسی و سهمخواهی سیاسی شود، خطرناک است و می تواند ایران را به سمت لبنانیزه شدن و افغانستانیزه شدن سوق دهد.
🔸متن کامل
#امتداد
@emtedadnet
Telegraph
به بهانه ترکزبان بودن رئیسجمهور منتخب؛ نگاهی به مساله قومیت گرایی و نگرانی از تجزیهطلبی
کانال امتداد امتداد-محمدعلی بهمنی قاجار، وکیل پایه یک دادگستری، دکترای حقوق بینالملل: هر کس که به حقوق بشر و حقوق شهروندی اعتقاد داشته باشد باید به سیاسیشدن مباحث مربوط به قومیت و پررنگ شدن واحدهای قومی و قبیلهای حساس باشد. ما در یک جامعه مدرن، شهروند…
👍37👎20❤2👏1
سخنرانی نفرت
سخنرانی دیشب نتانیاهو در کنگره آمریکا یکی از مشمئز کننده ترین سخنانی بود که شنیدم ، از تاکید بر اساطیر باستانی یهود برای توجیه سلب حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین و مشروعیت دادن به موجودیت نامشروع اسرائیل تا توجیه کشتار فلسطینی ها و جنایت علیه بشریت نسبت به مردم غزه، نفی و انکار حقوق بین الملل ونهادهای بین المللی و به طور خاص سازوکارهای قضایی بین المللی به ویژه دیوان بین المللی کیفری وتوهین به دادستان آن،تمسخر بی شرمانه شعورمخاطب با ادعای رعایت حقوق بشردوستانه باوجود کشتار ۴۰ هزارغیر نظامی،اهریمن سازی از ایران وترغیب آمریکا به دشمنی با ایران، مداخله در امور داخلی آمریکا با پشتیبانی ضمنی از ترامپ و برجسته سازی وی و نیز تلاش برای جهت دادن به سیاست خارجی آمریکا، توجیه وقیحانه اشغال جولان و سرزمین های اشغالی ۱۹۶۷ از جمله بیت المقدس شرقی و در یک کلام تاکید بر استمرار سیاست تجاوز و کشتار و ذبح حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، بر مردم کشور متمدن ایالات متحده آمریکا است که هم برای اصول انسانیت و حقوق بشر و هم برای صیانت از جایگاه تاریخی ایالات متحده به عنوان یکی از مهم ترین خاستگاههای حقوق بشر مدرن ، در برابر نتانیاهو و هم پیمانان وی بایستند و اجازه ندهند که نتانیاهو با سو استفاده از کنگره آمریکا به نفرت پراکنی بپردازد . البته آنانی که بیرون از کنگره به پرچم آمریکا اهانت می کردند نیز در واقع در زمین نتانیاهو بازی کرده و به او پاس گل می دادند ، حقوق بشر و صلح با نفی این دو تفکر حاصل می گردد ، نفی نتانیاهو و آن هایی که در بیرون کنگره ، پرچم آتش می زدند و هر دو مکمل و تقویت کننده یکدیگر هستند، در آخر این که جای نتانیاهو نه در کنگره و در پشت میز خطابه و سخنرانی بلکه در محضر دادگاه جنایات جنگی و در پشت میله های زندان است.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
سخنرانی دیشب نتانیاهو در کنگره آمریکا یکی از مشمئز کننده ترین سخنانی بود که شنیدم ، از تاکید بر اساطیر باستانی یهود برای توجیه سلب حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین و مشروعیت دادن به موجودیت نامشروع اسرائیل تا توجیه کشتار فلسطینی ها و جنایت علیه بشریت نسبت به مردم غزه، نفی و انکار حقوق بین الملل ونهادهای بین المللی و به طور خاص سازوکارهای قضایی بین المللی به ویژه دیوان بین المللی کیفری وتوهین به دادستان آن،تمسخر بی شرمانه شعورمخاطب با ادعای رعایت حقوق بشردوستانه باوجود کشتار ۴۰ هزارغیر نظامی،اهریمن سازی از ایران وترغیب آمریکا به دشمنی با ایران، مداخله در امور داخلی آمریکا با پشتیبانی ضمنی از ترامپ و برجسته سازی وی و نیز تلاش برای جهت دادن به سیاست خارجی آمریکا، توجیه وقیحانه اشغال جولان و سرزمین های اشغالی ۱۹۶۷ از جمله بیت المقدس شرقی و در یک کلام تاکید بر استمرار سیاست تجاوز و کشتار و ذبح حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، بر مردم کشور متمدن ایالات متحده آمریکا است که هم برای اصول انسانیت و حقوق بشر و هم برای صیانت از جایگاه تاریخی ایالات متحده به عنوان یکی از مهم ترین خاستگاههای حقوق بشر مدرن ، در برابر نتانیاهو و هم پیمانان وی بایستند و اجازه ندهند که نتانیاهو با سو استفاده از کنگره آمریکا به نفرت پراکنی بپردازد . البته آنانی که بیرون از کنگره به پرچم آمریکا اهانت می کردند نیز در واقع در زمین نتانیاهو بازی کرده و به او پاس گل می دادند ، حقوق بشر و صلح با نفی این دو تفکر حاصل می گردد ، نفی نتانیاهو و آن هایی که در بیرون کنگره ، پرچم آتش می زدند و هر دو مکمل و تقویت کننده یکدیگر هستند، در آخر این که جای نتانیاهو نه در کنگره و در پشت میز خطابه و سخنرانی بلکه در محضر دادگاه جنایات جنگی و در پشت میله های زندان است.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👏31👍18👎9❤3
تحویل کنسولگری افغانستان در مشهد به طالبان
متاسفانه در نخستین روز ریاست جمهوری پزشکیان، قرار است کنسولگری جمهوری اسلامی افغانستان در مشهد به طالبان تحویل داده شود ، کاش حداقل اجازه می دادند این تغییر و تحول در دولت جدید انجام شود ، یا دولت جدید زیر بار تحویل کنسولگری به طالبان نمی رفت یا مسولیت این کار و عواقب بعدی آن مشخص می شد ، خط تطهیر طالبان که ادعا می کرد روی کار آمدن طالبان ، تهدیدی علیه ایران نیست پس از سرازیر شدن میلیون ها مهاجر به ایران پس از روی کارآمدن طالبان و قطع حقابه ایران در هیرمند و فارسی زدایی و شیعه ستیزی در افغانستان چه پاسخی داشته است؟ حداقل الان در دولت جدید این تحول انجام می شد تا مسولیت این کار مشخص باشد و آنانی که مسولیت را به عهده می گیرند در برابر پیامدهای احتمالی چنین واگذاری پاسخگو باشند ، آقای پزشکیان جالب شد که روز اول ریاست جمهوری شما با تسلیم کنسولگری افغانستان در مشهد به طالبان مصادف شد .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
متاسفانه در نخستین روز ریاست جمهوری پزشکیان، قرار است کنسولگری جمهوری اسلامی افغانستان در مشهد به طالبان تحویل داده شود ، کاش حداقل اجازه می دادند این تغییر و تحول در دولت جدید انجام شود ، یا دولت جدید زیر بار تحویل کنسولگری به طالبان نمی رفت یا مسولیت این کار و عواقب بعدی آن مشخص می شد ، خط تطهیر طالبان که ادعا می کرد روی کار آمدن طالبان ، تهدیدی علیه ایران نیست پس از سرازیر شدن میلیون ها مهاجر به ایران پس از روی کارآمدن طالبان و قطع حقابه ایران در هیرمند و فارسی زدایی و شیعه ستیزی در افغانستان چه پاسخی داشته است؟ حداقل الان در دولت جدید این تحول انجام می شد تا مسولیت این کار مشخص باشد و آنانی که مسولیت را به عهده می گیرند در برابر پیامدهای احتمالی چنین واگذاری پاسخگو باشند ، آقای پزشکیان جالب شد که روز اول ریاست جمهوری شما با تسلیم کنسولگری افغانستان در مشهد به طالبان مصادف شد .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👍24👎4❤1
جناب دکتر پزشکیان ریاست محترم جمهوری ، این مولوی ، نخستین دیپلماتی است که در دوران ریاست جمهوری شما مسولیت دیپلماتیک خود را آغاز می کند ، بعید می دانم رای دهندگان به شما برای توسعه روابط با طالبان به جنابعالی رای داده باشند ، نتیجه سه سال تعامل یک جانبه و یک طرفه با طالبان چه بوده و چه عایدی برای ایران داشته است ؟در سیاست خارجی ، منافع ملی ایران و حمایت از حوزه تمدنی ایران و نوروز و شیعیان و فارسی زبانان را مورد توجه قرار بدهید و دروازه های ایران را ببینید و به این هجوم جمعیت افغانستانی به داخل ایران پایان بدهید ، این اقدامات لازم و ضروری با دوستی بیشتر با طالبان در تضاد است ، در سیاست خارجی شکست خورده ایران نسبت به افغانستان تجدید نظر کنید .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
👍41👎14👏3❤1🤬1
تکاپوهای بزدلانه
ترور اسماعیل هنیه ، میزان خشم نتانیاهو از ریاست جمهوری پزشکیان را نشان می دهد و این که به هیچ وجه نمی خواهد دوره ظریف و کری احیا گردیده و برجام دوباره زنده شود ، دولت نتانیاهو در جهان امروز به دلیل جنایاتی که در غزه انجام داده است به شدت منزوی است و فقط با اهریمن سازی از ایران و جنگ افروزی می تواند به حیات خود ادامه بدهد، این ترور برای افزایش سطح تنش و به جنگ کشاندن ایران و جلوگیری از مصالحه میان ایران و غرب است . بهترین نعمت برای اسرائیل، انزوا ایران است ، همگی تحرکات نتانیاهو از رفتن به واشنگتن و کنگره و سخنان به شدت ضد ایرانی وی در کنگره تا ترور هنیه در تهران، برای کشاندن ایران به جنگ و تداوم انزوای ایران و ترس و بیم از عادی سازی مناسبات ایران و غرب است. اما اسرائیل و شخص نتانیاهو در اهداف خود شکست خواهد خورند ، جهان دیگر نمی تواند تداوم جنایات در غزه را تحمل کند ، اسرائیل به زودی باید به این عملیات جنون آمیز خود در غزه خاتمه دهد و در نهایت حق تعیین سرنوشت فلسطینی ها پیروز خواهد شد. ایران هم با درایت از این بحران سازی ها عبور خواهد کرد و رو سیاهی بر زغال خواهد ماند . از منظر حقوق بین الملل ، اقدام اسرائیل در حمله موشکی به ایران جهت ترور اسماعیل هنیه، بدون تردید نقض اصل منع توسل به زور ، نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران و تجاوز به خاک ایران است و اسرائیل بابت این عملیات تجاوزکارانه مسولیت بین المللی دارد ، هم چنین هر دولت ثالثی که به اسرائیل برای این عملیات کمک کرده باشد نیز به نقض فاحش قواعد آمره حقوق بین الملل یاری رسانده و نسبت به این موضوع ، مسولیت بین المللی دارد .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
ترور اسماعیل هنیه ، میزان خشم نتانیاهو از ریاست جمهوری پزشکیان را نشان می دهد و این که به هیچ وجه نمی خواهد دوره ظریف و کری احیا گردیده و برجام دوباره زنده شود ، دولت نتانیاهو در جهان امروز به دلیل جنایاتی که در غزه انجام داده است به شدت منزوی است و فقط با اهریمن سازی از ایران و جنگ افروزی می تواند به حیات خود ادامه بدهد، این ترور برای افزایش سطح تنش و به جنگ کشاندن ایران و جلوگیری از مصالحه میان ایران و غرب است . بهترین نعمت برای اسرائیل، انزوا ایران است ، همگی تحرکات نتانیاهو از رفتن به واشنگتن و کنگره و سخنان به شدت ضد ایرانی وی در کنگره تا ترور هنیه در تهران، برای کشاندن ایران به جنگ و تداوم انزوای ایران و ترس و بیم از عادی سازی مناسبات ایران و غرب است. اما اسرائیل و شخص نتانیاهو در اهداف خود شکست خواهد خورند ، جهان دیگر نمی تواند تداوم جنایات در غزه را تحمل کند ، اسرائیل به زودی باید به این عملیات جنون آمیز خود در غزه خاتمه دهد و در نهایت حق تعیین سرنوشت فلسطینی ها پیروز خواهد شد. ایران هم با درایت از این بحران سازی ها عبور خواهد کرد و رو سیاهی بر زغال خواهد ماند . از منظر حقوق بین الملل ، اقدام اسرائیل در حمله موشکی به ایران جهت ترور اسماعیل هنیه، بدون تردید نقض اصل منع توسل به زور ، نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران و تجاوز به خاک ایران است و اسرائیل بابت این عملیات تجاوزکارانه مسولیت بین المللی دارد ، هم چنین هر دولت ثالثی که به اسرائیل برای این عملیات کمک کرده باشد نیز به نقض فاحش قواعد آمره حقوق بین الملل یاری رسانده و نسبت به این موضوع ، مسولیت بین المللی دارد .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👍44👎29❤4👏2🤬1
سلاح اتمی بازدارندگی مطلق نمیآورد
دوستانی که مدعی بازدارندگی سلاح هسته ای هستند فراموش کرده اند که بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ ، جرج بوش به پرویز مشرف رهبر پاکستان صراحتا گفت اگر پاکستان به آمریکا برای حمله به افغانستان، راه عبور ندهد ، آمریکا، پاکستان را به عصر پارینه سنگی بر می گرداند !
در ۲۴ ساعت گذشته ، موجی ایجاد شده است که برای ایجاد بازدارندگی ، داشتن سلاح اتمی ضروری است ، بله سلاح اتمی نیز مانند هر توان نظامی متعارف و غیر متعارف ،برای حفاظت از امنیت ملی خوب و مناسب است ، من به عنوان یک میهن دوست و مدعی ملی بودن ، بی تردید آرزومندم که ایران حداکثر توان نظامی را داشته باشد و تا یگ کشور در جهان بمب اتم دارد ما هم سلاح هسته ای داشته باشیم، اما بازدارندگی سلاح هسته ای مطلق نیست و چه بسا کشور را در زمینه هایی آسیب پذیرتر نیز بکند. کره شمالی سلاح هسته ای دارد ولی زیر فشار شدیدترین تحریم هاست ، در واقع سلاح هسته ای توانسته که کره شمالی را از حمله نظامی تا حدی مصون نماید اما مانع از تهدیدات شدید اقتصادی علیه کره شمالی نشده است ، اما سلاح هسته ای تنها عاملی نیست که مانع از حمله نظامی به کره شمالی شده است.کره شمالی مورد حمله قرار نمی گیرد چون اهمیتی ندارد و کشوری حاضر نیست هزینه چنین حمله ای را تقبل نماید اگر کره شمالی اهمیت داشت ، کشورهای مخالفش هزینه احتمالی مقابله هسته ای آن را نیز به جان می خریدند و بازدارندگی هسته ای کره از میان می رفت .یک مثال برای روشن شدن ادعایم بزنم،پاکستان با دست یابی به سلاح هسته ای تا حدی به بازدارندگی در برابر هند رسیده است امانتوانسته کشمیر را آزاد کند،هند نیزبا سلاح هسته ای تا حدی به بازدارندگی در برابر پاکستان رسیده است اما نتوانسته مانع از عملیات خرابکاری و تروریستی در خاک خود بشود.دوستانی که مدعی بازدارندگی سلاح هسته ای هستند فراموش کرده اند که بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ ، جرج بوش به پرویز مشرف رهبر پاکستان صراحتا گفت اگر پاکستان به آمریکا برای حمله به افغانستان، راه عبور ندهد ، آمریکا، پاکستان را به عصر پارینه سنگی بر می گرداند !در آن زمان توان هسته ای پاکستان کجا بود؟ و چرا به هیچ درد پاکستان نخورد ؟ چون آمریکا در برابر تهدیدی مانند یازده سپتامبر حاضر بود که حتی هزینه مقابله با بمب های اتمی پاکستان را نیز تقبل نماید.پس با یک و دو و یا حتی مثلا ده تا بمب اتمی نمی توان در مقابل کشورهایی با صدها بمب هسته ای بازدارندگی ایجاد کرد ، کما این که پاکستان در برابر آمریکا فاقد توان بازدارندگی بود اما کشور کوچکی چون قطر در برابر اسرائیل توان بازدارندگی نسبی دارد چون قطر متحد شناخته شده غرب است. سلاح اتمی در شرایط انزوا و.... مانند کره شمالی فقط حساسیت ها را بر روی کشور زیادتر کرده و کشور را آسیب پذیرتر می نماید و جمهوری اسلامی به درستی تاکنون تاکید کرده است که سلاح اتمی جز دکترین دفاعی ما نیست ، موضعی که باتوجه به شرایط فعلی با منافع ملی ایران نیز منطبق است.
دوستانی که تصور می کنند با چند بمب اتمی می توان در برابر غرب بازدارندگی ایجاد کرد ، غرب را بیش از حد سوسول فرض نموده اند ، خیر غربی ها در موقع مقتضی حاضر هستند هزینه های دردناک بپردازند.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
دوستانی که مدعی بازدارندگی سلاح هسته ای هستند فراموش کرده اند که بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ ، جرج بوش به پرویز مشرف رهبر پاکستان صراحتا گفت اگر پاکستان به آمریکا برای حمله به افغانستان، راه عبور ندهد ، آمریکا، پاکستان را به عصر پارینه سنگی بر می گرداند !
در ۲۴ ساعت گذشته ، موجی ایجاد شده است که برای ایجاد بازدارندگی ، داشتن سلاح اتمی ضروری است ، بله سلاح اتمی نیز مانند هر توان نظامی متعارف و غیر متعارف ،برای حفاظت از امنیت ملی خوب و مناسب است ، من به عنوان یک میهن دوست و مدعی ملی بودن ، بی تردید آرزومندم که ایران حداکثر توان نظامی را داشته باشد و تا یگ کشور در جهان بمب اتم دارد ما هم سلاح هسته ای داشته باشیم، اما بازدارندگی سلاح هسته ای مطلق نیست و چه بسا کشور را در زمینه هایی آسیب پذیرتر نیز بکند. کره شمالی سلاح هسته ای دارد ولی زیر فشار شدیدترین تحریم هاست ، در واقع سلاح هسته ای توانسته که کره شمالی را از حمله نظامی تا حدی مصون نماید اما مانع از تهدیدات شدید اقتصادی علیه کره شمالی نشده است ، اما سلاح هسته ای تنها عاملی نیست که مانع از حمله نظامی به کره شمالی شده است.کره شمالی مورد حمله قرار نمی گیرد چون اهمیتی ندارد و کشوری حاضر نیست هزینه چنین حمله ای را تقبل نماید اگر کره شمالی اهمیت داشت ، کشورهای مخالفش هزینه احتمالی مقابله هسته ای آن را نیز به جان می خریدند و بازدارندگی هسته ای کره از میان می رفت .یک مثال برای روشن شدن ادعایم بزنم،پاکستان با دست یابی به سلاح هسته ای تا حدی به بازدارندگی در برابر هند رسیده است امانتوانسته کشمیر را آزاد کند،هند نیزبا سلاح هسته ای تا حدی به بازدارندگی در برابر پاکستان رسیده است اما نتوانسته مانع از عملیات خرابکاری و تروریستی در خاک خود بشود.دوستانی که مدعی بازدارندگی سلاح هسته ای هستند فراموش کرده اند که بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ ، جرج بوش به پرویز مشرف رهبر پاکستان صراحتا گفت اگر پاکستان به آمریکا برای حمله به افغانستان، راه عبور ندهد ، آمریکا، پاکستان را به عصر پارینه سنگی بر می گرداند !در آن زمان توان هسته ای پاکستان کجا بود؟ و چرا به هیچ درد پاکستان نخورد ؟ چون آمریکا در برابر تهدیدی مانند یازده سپتامبر حاضر بود که حتی هزینه مقابله با بمب های اتمی پاکستان را نیز تقبل نماید.پس با یک و دو و یا حتی مثلا ده تا بمب اتمی نمی توان در مقابل کشورهایی با صدها بمب هسته ای بازدارندگی ایجاد کرد ، کما این که پاکستان در برابر آمریکا فاقد توان بازدارندگی بود اما کشور کوچکی چون قطر در برابر اسرائیل توان بازدارندگی نسبی دارد چون قطر متحد شناخته شده غرب است. سلاح اتمی در شرایط انزوا و.... مانند کره شمالی فقط حساسیت ها را بر روی کشور زیادتر کرده و کشور را آسیب پذیرتر می نماید و جمهوری اسلامی به درستی تاکنون تاکید کرده است که سلاح اتمی جز دکترین دفاعی ما نیست ، موضعی که باتوجه به شرایط فعلی با منافع ملی ایران نیز منطبق است.
دوستانی که تصور می کنند با چند بمب اتمی می توان در برابر غرب بازدارندگی ایجاد کرد ، غرب را بیش از حد سوسول فرض نموده اند ، خیر غربی ها در موقع مقتضی حاضر هستند هزینه های دردناک بپردازند.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👍43👎10❤1👏1
خواهر هزاره ام ، خواهر من است.
بازداشت و رد مرز ، بانوی فرهیخته مهاجر و دانشجوی افغانستانی و هزاره ، سرکار خانم کبری غلامی ، مشمئز کننده ، غیر قابل فهم و درک و ضد انسانی است ، کسی را که به طور قانونی در یگ کشور زندگی می کند و دانشجو و در حال تکمیل رساله است به خاطر نوع پوشش ، از یک کشور اخراج نمی کنند ، آن هم رد مرز به کشوری که زنان از حداقل حقوق انسانی محروم هستند، جامعه مدنی ایران باید مانع از اخراج بانو غلامی گردد.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
بازداشت و رد مرز ، بانوی فرهیخته مهاجر و دانشجوی افغانستانی و هزاره ، سرکار خانم کبری غلامی ، مشمئز کننده ، غیر قابل فهم و درک و ضد انسانی است ، کسی را که به طور قانونی در یگ کشور زندگی می کند و دانشجو و در حال تکمیل رساله است به خاطر نوع پوشش ، از یک کشور اخراج نمی کنند ، آن هم رد مرز به کشوری که زنان از حداقل حقوق انسانی محروم هستند، جامعه مدنی ایران باید مانع از اخراج بانو غلامی گردد.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
👍67👎27❤11
Forwarded from جناب گاو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیدعبدالله انوار در اینجا از امنیتی که رضاشاه آورد صحبت میکند، و دو مورد را مثال میزند: نایب حسین کاشی، و جعفرقلیخان قهدریجانی.
داستان جعفرقلیخان که با دار و دستهاش اصفهان و دهات اطراف آن را ناامن کرده بود از دوره نوجوانی شنیده بودم. از پدرِ مادربزرگم، که خود آن دوره را دیده بود. میگفت که رضاشاه آمد و آن غائله را برچید. نیز، در منزل یکی از اقواممان، عکسهای قدیمی دستگیری و دار زدن جعفرقلیخان و یار نزدیکش علینقیچی بود، چرا که نیای آنها یکی از سردارانی بود که در دستگیری راهزنان حضور داشت. آن اقوام هم میگفتند که رضاشاه آن غائله را پایان داد.
ولی چه سید عبدالله انوار دانشمند و چه جدّ کمسواد من هر دو اشتباه میکردند! چه نایبحسین کاشی و چه جعفرقلیخان چند سال قبل از آنکه رضاشاه در سپهر سیاسی کشور پدیدار شود، توسط دولت وثوق از بین رفتند.
نمونه دیگر از بسیار مشهورات تاریخی اشتباه ادعای از بین بردن نهضت سوسیالیستی جنگل و میرزاکوچکخان توسط رضاشاه است. این نهضت قبل از رضاخان تقریبا نابود شده بود، و رضاخان در نقش سردار سپه (و نه حتی نخستوزیر) در چندماه اول قدرت گرفتنش فقط میخ نهایی را زد!
@jenabegav
داستان جعفرقلیخان که با دار و دستهاش اصفهان و دهات اطراف آن را ناامن کرده بود از دوره نوجوانی شنیده بودم. از پدرِ مادربزرگم، که خود آن دوره را دیده بود. میگفت که رضاشاه آمد و آن غائله را برچید. نیز، در منزل یکی از اقواممان، عکسهای قدیمی دستگیری و دار زدن جعفرقلیخان و یار نزدیکش علینقیچی بود، چرا که نیای آنها یکی از سردارانی بود که در دستگیری راهزنان حضور داشت. آن اقوام هم میگفتند که رضاشاه آن غائله را پایان داد.
ولی چه سید عبدالله انوار دانشمند و چه جدّ کمسواد من هر دو اشتباه میکردند! چه نایبحسین کاشی و چه جعفرقلیخان چند سال قبل از آنکه رضاشاه در سپهر سیاسی کشور پدیدار شود، توسط دولت وثوق از بین رفتند.
نمونه دیگر از بسیار مشهورات تاریخی اشتباه ادعای از بین بردن نهضت سوسیالیستی جنگل و میرزاکوچکخان توسط رضاشاه است. این نهضت قبل از رضاخان تقریبا نابود شده بود، و رضاخان در نقش سردار سپه (و نه حتی نخستوزیر) در چندماه اول قدرت گرفتنش فقط میخ نهایی را زد!
@jenabegav
👍34👎11❤4
تفاسیر شاذ برای محدود کردن روز افزون اختیارات ریاست جمهوری
رئیس جمهور نماد جمهوریت نظام و تنها شخصی است که به طور مستقیم از طرف تمام ملت ایران به ریاست جمهوری انتخاب می شود، حال آیا زشت و غیر منطقی و غیر اخلاقی و ضد ملی و برخلاف جمهوریت نظام نیست که عده ای در حق رئیس جمهور برای انتخاب معاونان و مشاورانش نیز تشکیک کنند ؟ براساس نص صریح اصل ۱۲۴ قانون اساسی، رئیس جمهور حق انتخاب معاونان خود را دارد و می تواند هر تعداد معاون انتخاب نماید ، طبق اصل ۱۲۶ نیز می تواند امور برنامه و بودجه را به منتخب خود محول کند و طبق اصل ۱۲۷ می تواند برای موارد خاص ، نماینده ویژه انتخاب کند ، حق انتخاب و عزل وزرا و تعیین سفرا پس از پیشنهاد وزیر خارجه نیز با رئیس جمهور است ، قانون عادی نمی تواند هیچ کدام از اختیارات مصرح رئیس جمهور درقانون اساسی را محدود نماید، قانون نحوه انتصاب اشخاص درمشاغل حساس تصریح داردکه تشریفات این قانون ازجمله استعلامات مندرج درآن،شامل مشاغلی که تشریفات انتصاب وانتخاب آنان در قانون اساسی ذکر شده است،نمی گردد،حتی اگراین تصریح هم نبود باز قانون عادی نمی توانست اختیارات مصرح رئیس جمهور درقانون اساسی رامحدود کند، بنابراین رئیس جمهور در اجرای حقوق و اختیارات خود در اصل ۱۲۴ قانون اساسی ودر انتصاب معاونان خود،مکلف به رعایت محدودیت های مندرج درقوانین عادی از جمله قانون نحوه انتصاب اشخاص درمشاغل حساس نیست و بر مبنای قانون اساسی ، این حداقل اختیار طبیعی را دارد که معاونین خود را راسا انتخاب نماید.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
رئیس جمهور نماد جمهوریت نظام و تنها شخصی است که به طور مستقیم از طرف تمام ملت ایران به ریاست جمهوری انتخاب می شود، حال آیا زشت و غیر منطقی و غیر اخلاقی و ضد ملی و برخلاف جمهوریت نظام نیست که عده ای در حق رئیس جمهور برای انتخاب معاونان و مشاورانش نیز تشکیک کنند ؟ براساس نص صریح اصل ۱۲۴ قانون اساسی، رئیس جمهور حق انتخاب معاونان خود را دارد و می تواند هر تعداد معاون انتخاب نماید ، طبق اصل ۱۲۶ نیز می تواند امور برنامه و بودجه را به منتخب خود محول کند و طبق اصل ۱۲۷ می تواند برای موارد خاص ، نماینده ویژه انتخاب کند ، حق انتخاب و عزل وزرا و تعیین سفرا پس از پیشنهاد وزیر خارجه نیز با رئیس جمهور است ، قانون عادی نمی تواند هیچ کدام از اختیارات مصرح رئیس جمهور درقانون اساسی را محدود نماید، قانون نحوه انتصاب اشخاص درمشاغل حساس تصریح داردکه تشریفات این قانون ازجمله استعلامات مندرج درآن،شامل مشاغلی که تشریفات انتصاب وانتخاب آنان در قانون اساسی ذکر شده است،نمی گردد،حتی اگراین تصریح هم نبود باز قانون عادی نمی توانست اختیارات مصرح رئیس جمهور درقانون اساسی رامحدود کند، بنابراین رئیس جمهور در اجرای حقوق و اختیارات خود در اصل ۱۲۴ قانون اساسی ودر انتصاب معاونان خود،مکلف به رعایت محدودیت های مندرج درقوانین عادی از جمله قانون نحوه انتصاب اشخاص درمشاغل حساس نیست و بر مبنای قانون اساسی ، این حداقل اختیار طبیعی را دارد که معاونین خود را راسا انتخاب نماید.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👏10👍7❤2👎1
عیار کابینه پزشکیان
عیار کابینه با وزیر کشور مشخص می شود اگرچنانچه شایع است آقای علایی وزیر کشور گردد می توان به دولت پزشکیان امیدوار بود ، شخصیتی هم چون علایی ، می تواند ما را به دولتی ملی و پایبند به حقوق مردم امیدوار کند . هم چنان که دیگرانی می توانند ما را نا امید کنند .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
عیار کابینه با وزیر کشور مشخص می شود اگرچنانچه شایع است آقای علایی وزیر کشور گردد می توان به دولت پزشکیان امیدوار بود ، شخصیتی هم چون علایی ، می تواند ما را به دولتی ملی و پایبند به حقوق مردم امیدوار کند . هم چنان که دیگرانی می توانند ما را نا امید کنند .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👍24❤3👎3
نونت کم بود و آبت کم بود
دلم به شدت برای آقای دکتر پزشکیان عزیز می سوزد ، نماینده مجلس از تبریز بودی و دارای احترام و شان و مقام و جایگاه ، برای چی کاندید ریاست جمهوری شدی که حتی در اختیاراتت برای تعیین معاون و مشاور خودت هم تشکیک کنند و اجازه هیچ کاری نداشته باشی ، ریاست جمهوری با این کیفیت چه ارزش و جایگاه و اعتباری دارد ؟ اگر دغدغه خدمت به کشور و منافع ملی را داشتی در این شرایط میسر نمی شود ، الان حتی از دوره نمایندگی هم در عمل بی اختیارتر هستی و اگر در سودای پست و مقام و قدرت بودی که اولا داشتی و در ثانی چیزی عایدتان نشده است و اگر در اندیشه محبوبیت بودید که محبوبیتی نخواهید یافت بلکه از چشم مردم خواهید افتاد ، شما مسولیت خواهید داشت بدون قدرت و پاسخگو خواهید بود بدون اقتدار و اختیار، این چه لذتی دارد ؟ و چه منفعت عقلایی برای شما دارد ؟
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
دلم به شدت برای آقای دکتر پزشکیان عزیز می سوزد ، نماینده مجلس از تبریز بودی و دارای احترام و شان و مقام و جایگاه ، برای چی کاندید ریاست جمهوری شدی که حتی در اختیاراتت برای تعیین معاون و مشاور خودت هم تشکیک کنند و اجازه هیچ کاری نداشته باشی ، ریاست جمهوری با این کیفیت چه ارزش و جایگاه و اعتباری دارد ؟ اگر دغدغه خدمت به کشور و منافع ملی را داشتی در این شرایط میسر نمی شود ، الان حتی از دوره نمایندگی هم در عمل بی اختیارتر هستی و اگر در سودای پست و مقام و قدرت بودی که اولا داشتی و در ثانی چیزی عایدتان نشده است و اگر در اندیشه محبوبیت بودید که محبوبیتی نخواهید یافت بلکه از چشم مردم خواهید افتاد ، شما مسولیت خواهید داشت بدون قدرت و پاسخگو خواهید بود بدون اقتدار و اختیار، این چه لذتی دارد ؟ و چه منفعت عقلایی برای شما دارد ؟
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👏38👎13👍11❤8
دیوانسالاری و دستگاه دولت و وزارت در ایران
بخش اول
معرفی وزرای جدید دولت ایران ، فرصتی شد تا نگاهی به پیشینه دستگاه دیوانی در ایران و سیر تحول ساختار دیوانسالاری ایران پرداخته شد ، در ایران کهن و پیشا مدرن از دوران باستان تا تشکیل دولت مدرن در ایران، دستگاههای حاکمیت و دیوانسالاری در ایران ، در برگیرنده ۴ بخش اصلی بود :
۱. امور نظامی
۲. امور مالی
۳. امور خاص دربار
۴. امور قضایی و انتظامات
دستگاه شاهنشاهی یا بعد از سقوط ساسانیان، خلافت یا پس از زوال خلافت، امیران و سلاطین و باردیگر از زمان صفویه ، شاهنشاهی ایران ، در وهله نخست بر قدرت نظامی خودش متکی بوده که او را در برابر دشمنان داخلی و خارجی حمایت می کرده، این تشکیلات نظامی را هرچه بخوانیم ، ارتش ، سپاه، جیش یا قشون و.....یا هرچه دیگر، هم دارای مقامات و مناصب نظامی بوده و هم مقامات اداری و دیوانی که قشون را اداره می کردند ، فرمانده کل قشون را سپهسالار می خواندند و امیران لشگر با درجات نظامی که پس از دوره مغول ، عناوین مغولی مانند امیر نویان و امیر تومان و ..... داشتند ، مقامات نظامی دیگری چون: قورچی باشی و قوللر آغاسی بودند، کنار مقامات نظامی برای مدیریت امور اداری و مالی قشون، مقامات غیر نظامی وجود داشتند که نمونه بارز آنان وزیر لشگر بوده که در واقع مدیریت مالی قشون را برعهده داشت ، حاکمیت برای اداره امور قشون نیاز به پول داشت و وزیر لشگر صرفا بر چگونگی خرج و تقسیم پول در قشون نظارت می کرد ، پس باید تشکیلات دیگری در کنار قشون و خارج از قشون، امور مالی را اداره می کرد ، تشکیلاتی گسترده تر از وزارت لشگر که امور مالی قشون بود و بنابراین مستقل از قشون بود ، این تشکیلات در واقع امور مالی کشور بودند ، عالی ترین مقام مالی کشور ، در واقع مستوفی الممالک بود که امور مالی و مالیاتی کشور را با شبکه ای از مستوفیان در سراسر کشور اداره می کرد، در کنار مستوفی الممالک، وزیری نیز وجود داشت که به بدهی های مالیاتی رسیدگی می کرد و ابن مقام عنوان وزارت داشت و وزیر بقایا نامیده می شد ، اما در کنار امور نظامی و امور مالی، برای اداره دستگاه سلطنت ، دربار هم وجود داشت ، دربار مدیریت کلان کشور را برعهده داشت و تشکیلات گسترده و وسیعی را در بر می گرفت، مهمترین مقام در دربار خود صدراعظم یا وزیر اعظم بود که در واقع پیشکار شاه و مسول کلی امور کشور بود ، پس از وی وزیر دربار اعظم که گاه با صدراعظم هم یکی بود و گاه جدا بود و در کنار این ها وزیر تشریفات و وزیر حضور بودند که عنوان وزرات داشتند ، وزیر تشریفات یا ایشیک آغاسی همان طور که از نامش پیداست مسول امور تشریفات و نظم و نسق دربار بود و وزیر حضور به نوعی منشی شخص شاه به شمار می رفت ، سرانجام امور انتظامات و قوه قضائیه حکومت نیز وجود داشتند که این امور بی اهمیت ترین بخش حکومت بودند چون باتوجه به تکثر قدرت و وجود قدرت های محلی، در عمل دادگستری و پلیس و دستگاه امنیتی فراگیری وجود نداشت، اما برای اداره امور شهرها ، از داروغه و برای امور قضایی از صدر الممالک استفاده می شد ، این کم و بیش ساختار دیوانی در ایران پیشا مدرن بود ، ساختاری که بر مبنای حفظ قدرت سلطنت و دفاع از آن در برابر دشمنان خارجی و سرکشان داخلی شکل گرفته بود و در امور عمومی کشور از اقتصاد تا فرهنگ دخالت حداقلی داشت ، اگر جاده ای ساخته می شد یا کاروانسرا یا مدرسه ای احداث می شد ، این اقدامات به وسیله دربار و با تخصیص منبع مالی از طرف مستوفیان و یا جلب کمک مالی مردم انجام می شد و برای این اقدامات نیاز به وزراتخانه و یا دستگاه دیوانی خاصی نبود، البته گاهی مثلا چاپارخانه ایجاد می شد و یا برای امور جاسوسی و امنیتی باز نیز نظر دربار نهادهایی تعریف می شد اما این نهادها فراگیر و تثبیت شده نبودند ، اما با ورود ایران به دنیای جدید و به طور خاص پس از جنگ روسیه علیه ایران به تدریج ساز و کارهای مدرن وارد نظام دیوانی ایران شدند ، نخستین وزراتخانه مدرن در ایران وزارت امور خارجه است ، وزیر خارجه از زمان فتحعلی شاه ایجاد و بعد و به تدریج یک وزارتخانه در ذیل وزیر خارجه ایجاد شد ، وزارت جنگ هم از زمان ناصرالدین شاه ایجاد شد ، یک وزارتخانه جدید دیگر وزارت علوم بود که از سالهای ابتدایی سلطنت ناصرالدین شاه در سال ۱۲۳۷ خورشیدی ایجاد و ده سال بعد به وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه ( همان هنرهای زیبا ) تبدیل شد ، در عمل و از زمان میرزا حسین خان سپهسالار وزارت داخله نیز ایجاد می شود و با توسعه پست و تلگراف وزارتخانه ای به نام وزارت وظایف ایجاد و سپس به وزارت پست و تلگراف تغییر نام می دهد ، برای رسیدگی به امور منابع طبیعی و معادن و کشاورزی و صنعت و..... باز به دستور ناصرالدین شاه ، وزارت فوائد عامه ایجاد می شود.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
بخش اول
معرفی وزرای جدید دولت ایران ، فرصتی شد تا نگاهی به پیشینه دستگاه دیوانی در ایران و سیر تحول ساختار دیوانسالاری ایران پرداخته شد ، در ایران کهن و پیشا مدرن از دوران باستان تا تشکیل دولت مدرن در ایران، دستگاههای حاکمیت و دیوانسالاری در ایران ، در برگیرنده ۴ بخش اصلی بود :
۱. امور نظامی
۲. امور مالی
۳. امور خاص دربار
۴. امور قضایی و انتظامات
دستگاه شاهنشاهی یا بعد از سقوط ساسانیان، خلافت یا پس از زوال خلافت، امیران و سلاطین و باردیگر از زمان صفویه ، شاهنشاهی ایران ، در وهله نخست بر قدرت نظامی خودش متکی بوده که او را در برابر دشمنان داخلی و خارجی حمایت می کرده، این تشکیلات نظامی را هرچه بخوانیم ، ارتش ، سپاه، جیش یا قشون و.....یا هرچه دیگر، هم دارای مقامات و مناصب نظامی بوده و هم مقامات اداری و دیوانی که قشون را اداره می کردند ، فرمانده کل قشون را سپهسالار می خواندند و امیران لشگر با درجات نظامی که پس از دوره مغول ، عناوین مغولی مانند امیر نویان و امیر تومان و ..... داشتند ، مقامات نظامی دیگری چون: قورچی باشی و قوللر آغاسی بودند، کنار مقامات نظامی برای مدیریت امور اداری و مالی قشون، مقامات غیر نظامی وجود داشتند که نمونه بارز آنان وزیر لشگر بوده که در واقع مدیریت مالی قشون را برعهده داشت ، حاکمیت برای اداره امور قشون نیاز به پول داشت و وزیر لشگر صرفا بر چگونگی خرج و تقسیم پول در قشون نظارت می کرد ، پس باید تشکیلات دیگری در کنار قشون و خارج از قشون، امور مالی را اداره می کرد ، تشکیلاتی گسترده تر از وزارت لشگر که امور مالی قشون بود و بنابراین مستقل از قشون بود ، این تشکیلات در واقع امور مالی کشور بودند ، عالی ترین مقام مالی کشور ، در واقع مستوفی الممالک بود که امور مالی و مالیاتی کشور را با شبکه ای از مستوفیان در سراسر کشور اداره می کرد، در کنار مستوفی الممالک، وزیری نیز وجود داشت که به بدهی های مالیاتی رسیدگی می کرد و ابن مقام عنوان وزارت داشت و وزیر بقایا نامیده می شد ، اما در کنار امور نظامی و امور مالی، برای اداره دستگاه سلطنت ، دربار هم وجود داشت ، دربار مدیریت کلان کشور را برعهده داشت و تشکیلات گسترده و وسیعی را در بر می گرفت، مهمترین مقام در دربار خود صدراعظم یا وزیر اعظم بود که در واقع پیشکار شاه و مسول کلی امور کشور بود ، پس از وی وزیر دربار اعظم که گاه با صدراعظم هم یکی بود و گاه جدا بود و در کنار این ها وزیر تشریفات و وزیر حضور بودند که عنوان وزرات داشتند ، وزیر تشریفات یا ایشیک آغاسی همان طور که از نامش پیداست مسول امور تشریفات و نظم و نسق دربار بود و وزیر حضور به نوعی منشی شخص شاه به شمار می رفت ، سرانجام امور انتظامات و قوه قضائیه حکومت نیز وجود داشتند که این امور بی اهمیت ترین بخش حکومت بودند چون باتوجه به تکثر قدرت و وجود قدرت های محلی، در عمل دادگستری و پلیس و دستگاه امنیتی فراگیری وجود نداشت، اما برای اداره امور شهرها ، از داروغه و برای امور قضایی از صدر الممالک استفاده می شد ، این کم و بیش ساختار دیوانی در ایران پیشا مدرن بود ، ساختاری که بر مبنای حفظ قدرت سلطنت و دفاع از آن در برابر دشمنان خارجی و سرکشان داخلی شکل گرفته بود و در امور عمومی کشور از اقتصاد تا فرهنگ دخالت حداقلی داشت ، اگر جاده ای ساخته می شد یا کاروانسرا یا مدرسه ای احداث می شد ، این اقدامات به وسیله دربار و با تخصیص منبع مالی از طرف مستوفیان و یا جلب کمک مالی مردم انجام می شد و برای این اقدامات نیاز به وزراتخانه و یا دستگاه دیوانی خاصی نبود، البته گاهی مثلا چاپارخانه ایجاد می شد و یا برای امور جاسوسی و امنیتی باز نیز نظر دربار نهادهایی تعریف می شد اما این نهادها فراگیر و تثبیت شده نبودند ، اما با ورود ایران به دنیای جدید و به طور خاص پس از جنگ روسیه علیه ایران به تدریج ساز و کارهای مدرن وارد نظام دیوانی ایران شدند ، نخستین وزراتخانه مدرن در ایران وزارت امور خارجه است ، وزیر خارجه از زمان فتحعلی شاه ایجاد و بعد و به تدریج یک وزارتخانه در ذیل وزیر خارجه ایجاد شد ، وزارت جنگ هم از زمان ناصرالدین شاه ایجاد شد ، یک وزارتخانه جدید دیگر وزارت علوم بود که از سالهای ابتدایی سلطنت ناصرالدین شاه در سال ۱۲۳۷ خورشیدی ایجاد و ده سال بعد به وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه ( همان هنرهای زیبا ) تبدیل شد ، در عمل و از زمان میرزا حسین خان سپهسالار وزارت داخله نیز ایجاد می شود و با توسعه پست و تلگراف وزارتخانه ای به نام وزارت وظایف ایجاد و سپس به وزارت پست و تلگراف تغییر نام می دهد ، برای رسیدگی به امور منابع طبیعی و معادن و کشاورزی و صنعت و..... باز به دستور ناصرالدین شاه ، وزارت فوائد عامه ایجاد می شود.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👍9❤3
دیوانسالاری و دستگاه دولت و وزارت در ایران
بخش دوم
بدین ترتیب ساختار دولت ایران در عصر ناصری از دولت سنتی به دولتی مدرن با وظایف عمومی تغییر می کند و در همبن راستا هیات وزیران نیز با عنوان دارالشورای کبری یا دربار اعظم تشکیل می شود این دارالشورای کبری از هشت وزیر شامل وزرای: داخله ، خارجه، پست و تلگراف( وظایف ) ، معارف، جنگ ، عدلیه ، فوائد عامه و رسائل خاصه تشکیل می شد ، نکته جالب این است که وزیر داخله در ضمن مسول دفتر محاسبات نیز بود یعنی امور مالی و مستوفیان نیز زیر نظر او بود ، ریاست دارالشورای کبری نیز با صدر اعظم بود . از آغاز مشروطیت، این وزارتخانه ها به ۸ وزارتخانه : داخله ، خارجه ، جنگ ، مالیه ، عدلیه ، پست و تلگراف ، معارف و فوائد عامه تبدیل شدند که روی هم کابینه را تشکیل می دادند و رئیس الوزرا هم رئیس کابینه بود . از آن زمان تاکنون وزرات خانه های : داخله ( کشور ) ، خارجه ، مالیه( اقتصاد و دارایی ) ، عدلیه ( دادگستری ) ، جنگ ( دفاع ) و عدلیه ( دادگستری ) تقریبا با تغییر نام و عنوان ، پابرجا مانده اند ، فقط می توان گفت که بخشی از اختیارات وزارت کشور به وزارت اطلاعات و برخی از اختیارات وزارت جنگ به ستاد ارتش و سپس ستاد نیروهای مسلح و اختیارات وزارت عدلیه به قوه قضائیه و برخی اختیارات وزارت مالیه به وزارت بازرگانی و سپس صمت فعلی ، تفویض شده است ولی بزرگترین تحولات در دو وزارتخانه فوائد عامه و معارف رخ داده است، از دل وزارتخانه فوائد عامه ، وزارتخانه هایی مانند: کشاورزی، طرق و شوارع ( راه و شهرسازی ) ، مسکن، صنایع ، کار ، رفاه ، منابع طبیعی ، اصلاحات ارضی ، جهاد ، نیرو و نفت و ...... درآمده است و هم اکنون نیز وزراتخانه های : جهاد کشاورزی ، صمت، کار و رفاه و امور اجتماعی ، نیرو و نفت و راه و شهرسازی از بقایای همین وزارتخانه هستند ، در کنارش وزارتخانه معارف نیز تحولات گسترده ای داشته و از دل آن وزارتخانه های : فرهنگ و هنر ، اطلاعات و جهانگردی ، آموزش و پرورش و فرهنگ و آموزش عالی و .... در طول زمان ایجاد شدند و امروز نیز کارکرد آن وزارتخانه معارف در عمل این وزارتخانه ها سپرده شده است :
فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، علوم ، بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، میراث فرهنگی و گردشگری ، ورزش و جوانان .
به نظر می رسد که این وزارتخانه های کنونی می توانند در جهت کوچک سازی و کارآمد کردن دولت ، ادغام شده و تعداد وزارتخانه ها از این میزان فعلی کمتر شده و مثلا به ۱۵ و ۱۶ وزارتخانه برسد .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
بخش دوم
بدین ترتیب ساختار دولت ایران در عصر ناصری از دولت سنتی به دولتی مدرن با وظایف عمومی تغییر می کند و در همبن راستا هیات وزیران نیز با عنوان دارالشورای کبری یا دربار اعظم تشکیل می شود این دارالشورای کبری از هشت وزیر شامل وزرای: داخله ، خارجه، پست و تلگراف( وظایف ) ، معارف، جنگ ، عدلیه ، فوائد عامه و رسائل خاصه تشکیل می شد ، نکته جالب این است که وزیر داخله در ضمن مسول دفتر محاسبات نیز بود یعنی امور مالی و مستوفیان نیز زیر نظر او بود ، ریاست دارالشورای کبری نیز با صدر اعظم بود . از آغاز مشروطیت، این وزارتخانه ها به ۸ وزارتخانه : داخله ، خارجه ، جنگ ، مالیه ، عدلیه ، پست و تلگراف ، معارف و فوائد عامه تبدیل شدند که روی هم کابینه را تشکیل می دادند و رئیس الوزرا هم رئیس کابینه بود . از آن زمان تاکنون وزرات خانه های : داخله ( کشور ) ، خارجه ، مالیه( اقتصاد و دارایی ) ، عدلیه ( دادگستری ) ، جنگ ( دفاع ) و عدلیه ( دادگستری ) تقریبا با تغییر نام و عنوان ، پابرجا مانده اند ، فقط می توان گفت که بخشی از اختیارات وزارت کشور به وزارت اطلاعات و برخی از اختیارات وزارت جنگ به ستاد ارتش و سپس ستاد نیروهای مسلح و اختیارات وزارت عدلیه به قوه قضائیه و برخی اختیارات وزارت مالیه به وزارت بازرگانی و سپس صمت فعلی ، تفویض شده است ولی بزرگترین تحولات در دو وزارتخانه فوائد عامه و معارف رخ داده است، از دل وزارتخانه فوائد عامه ، وزارتخانه هایی مانند: کشاورزی، طرق و شوارع ( راه و شهرسازی ) ، مسکن، صنایع ، کار ، رفاه ، منابع طبیعی ، اصلاحات ارضی ، جهاد ، نیرو و نفت و ...... درآمده است و هم اکنون نیز وزراتخانه های : جهاد کشاورزی ، صمت، کار و رفاه و امور اجتماعی ، نیرو و نفت و راه و شهرسازی از بقایای همین وزارتخانه هستند ، در کنارش وزارتخانه معارف نیز تحولات گسترده ای داشته و از دل آن وزارتخانه های : فرهنگ و هنر ، اطلاعات و جهانگردی ، آموزش و پرورش و فرهنگ و آموزش عالی و .... در طول زمان ایجاد شدند و امروز نیز کارکرد آن وزارتخانه معارف در عمل این وزارتخانه ها سپرده شده است :
فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، علوم ، بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، میراث فرهنگی و گردشگری ، ورزش و جوانان .
به نظر می رسد که این وزارتخانه های کنونی می توانند در جهت کوچک سازی و کارآمد کردن دولت ، ادغام شده و تعداد وزارتخانه ها از این میزان فعلی کمتر شده و مثلا به ۱۵ و ۱۶ وزارتخانه برسد .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👍10❤3
چرایی سقوط افغانستان پس از ۳ سال
فارغ از همگی عوامل تاکتیکی سقوط افغانستان، یک دلیل کلان در پشت سقوط افغانستان در سال ۲۰۲۱ بود ، دولت و ملت سازی مطلوب امریکا در افغانستان با هدف ایجاد يک هویت ملی افغانستانی شکست خورده بود، تداوم جمهوریت و دموکراسی در افغانستان منجر به فروپاشی جغرافیای سیاسی ۲۵۰ ساله افغانستان با محوریت سلطه افغان ها ( پشتون ها ) می گردد و منجر به ایجاد یک موجودیت فارسی زبان و ایرانی در مناطق غیر پشتون نشین می شد، ساخت موجودیتی به نام افغانستان به وسیله استعمار بریتانیا جهت مهار ایران و تجزیه ایران خاوری بود ، تداوم جمهوریت و دموکراسی در افغانستان ، این موجودیت استعمار ساخته و استبدادی و تک قومی را از میان می برد و به جای آن یک ایران خاوری ایجاد می کرد، آمریکایی ها در ۲۰ سال تلاش کردند یک هویت سوم ایجاد کنند یک دولت و ملت افغانستانی با روح و روان افغانستانی متکثر، اما این تلاش شکست خورد و آمریکایی ها در یک دو راهی قرار گرفتند، احیا افغانستان پشتون محور یا تسلیم به یک افغانستان فدرال با محوریت فارسی زبانان در شمال و مرکز و غرب، آمریکایی ها راه حل نخست را برگزیدند تا ایران به تاجیکستان و چین وصل نشود و دولتی خالص فارسی زبان ایجاد نشود، بر همین اساس دوباره افغانستان را تسلیم طالبان کردند تا افغانستان پشتون محور احیا گردد ، البته طالبان نسخه راه حل نهایی هیتلر علیه یهودیان راعلیه فارسی زبان به کار می برد، طالبان با حمایت ضمنی آمریکا و غرب ، ایران زدایی ۲۵۰ ساله از افغانستان را تکمیل می کند ، سیاستی که نه علیه روسیه است و نه چین و نه ترکیه و نه جهان عرب و نه حتی پاکستان ، بر همین اساس هیچ کسی مخالف این سیاست نیست، بازنده اصلی ایران است که هم باید نظاره گر فارسی زدایی از افغانستان باشد و هم در نتیجه چنین سیاستی باید با هجوم میلیون ها نفر افغانستانی به ایران دست و پنجه نرم کند ، هم عمق استراتژیک تاریخی و فرهنگی اش از دست رفته است و هم مهاجران برایش تبدیل به یک تهدید بزرگ و فراگیر شده اند، برای عبور از چنین تهدیدی در وهله نخست باید آن را پذیرفت و درک کرد و در وهله بعدی باید با تدبیری همه جانبه از این بحران خارج شد ، در شرایط فعلی هیچ اراده ای برای فهم واقعیت در سیاست خارجی ایران وجود نداردتا بخواهد در اندیشه راهکارهای بعدی باشد ،پس بی تردید وضعیت هر روزبدترخواهد شد.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
فارغ از همگی عوامل تاکتیکی سقوط افغانستان، یک دلیل کلان در پشت سقوط افغانستان در سال ۲۰۲۱ بود ، دولت و ملت سازی مطلوب امریکا در افغانستان با هدف ایجاد يک هویت ملی افغانستانی شکست خورده بود، تداوم جمهوریت و دموکراسی در افغانستان منجر به فروپاشی جغرافیای سیاسی ۲۵۰ ساله افغانستان با محوریت سلطه افغان ها ( پشتون ها ) می گردد و منجر به ایجاد یک موجودیت فارسی زبان و ایرانی در مناطق غیر پشتون نشین می شد، ساخت موجودیتی به نام افغانستان به وسیله استعمار بریتانیا جهت مهار ایران و تجزیه ایران خاوری بود ، تداوم جمهوریت و دموکراسی در افغانستان ، این موجودیت استعمار ساخته و استبدادی و تک قومی را از میان می برد و به جای آن یک ایران خاوری ایجاد می کرد، آمریکایی ها در ۲۰ سال تلاش کردند یک هویت سوم ایجاد کنند یک دولت و ملت افغانستانی با روح و روان افغانستانی متکثر، اما این تلاش شکست خورد و آمریکایی ها در یک دو راهی قرار گرفتند، احیا افغانستان پشتون محور یا تسلیم به یک افغانستان فدرال با محوریت فارسی زبانان در شمال و مرکز و غرب، آمریکایی ها راه حل نخست را برگزیدند تا ایران به تاجیکستان و چین وصل نشود و دولتی خالص فارسی زبان ایجاد نشود، بر همین اساس دوباره افغانستان را تسلیم طالبان کردند تا افغانستان پشتون محور احیا گردد ، البته طالبان نسخه راه حل نهایی هیتلر علیه یهودیان راعلیه فارسی زبان به کار می برد، طالبان با حمایت ضمنی آمریکا و غرب ، ایران زدایی ۲۵۰ ساله از افغانستان را تکمیل می کند ، سیاستی که نه علیه روسیه است و نه چین و نه ترکیه و نه جهان عرب و نه حتی پاکستان ، بر همین اساس هیچ کسی مخالف این سیاست نیست، بازنده اصلی ایران است که هم باید نظاره گر فارسی زدایی از افغانستان باشد و هم در نتیجه چنین سیاستی باید با هجوم میلیون ها نفر افغانستانی به ایران دست و پنجه نرم کند ، هم عمق استراتژیک تاریخی و فرهنگی اش از دست رفته است و هم مهاجران برایش تبدیل به یک تهدید بزرگ و فراگیر شده اند، برای عبور از چنین تهدیدی در وهله نخست باید آن را پذیرفت و درک کرد و در وهله بعدی باید با تدبیری همه جانبه از این بحران خارج شد ، در شرایط فعلی هیچ اراده ای برای فهم واقعیت در سیاست خارجی ایران وجود نداردتا بخواهد در اندیشه راهکارهای بعدی باشد ،پس بی تردید وضعیت هر روزبدترخواهد شد.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
👍31❤12👎6
مصدق و شوروی
یکی از جلوه های بارز استقلال و میهن پرستی و ملی گرایی اصیل مصدق ، سیاست او در برابر شوروی بود ، مصدق از زمان قاجاریه و در هنگامی که در دولت مشیرالدوله وزیر خارجه بود به سیاست خارجی ملی و در واقع همان موازنه منفی پایبند بود ، مصدق در مقام وزیر خارجه مشیرالدوله هم با تعدیات مرزی شوروی مقابله کرد و هم رسما به اشغالگری بریتانیا در جزایر سه گانه اعتراض کرد و هم زیر بار قرارداد درباره آب های مرزی با شوروی نرفت و موضوع استرداد قصبه فیروزه از شوروی را نیز پیگیری گرد ، در مقابل ، وقتی دولت مشیرالدوله سقوط کرد و رضاخان سردارسپه بر سر کار آمد ، او هم مساله جزایر سه گانه را مسکوت گذاشت و هم به تمام خواسته های شوروی تن داد ، اعتراض به تجاوزات مرزی شوروی در مغان را مسکوت گذاشت ، استرداد قصبه فیروزه را متوقف کرد و در قرارداد آب های مرزی ایران و شوروی نه تنها حقوق و امتیازات بیشتری به شوروی داد بلکه حتی به شوروی از آب های داخلی ایران هم سهم و حق داد ، بدتر از همه این که با امضای قرارداد تاسیس شرکت مختلط شیلات ایران و شوروی در حقیقت ۲۵ سال شیلات ایران را در اختیار شوروی قرار داد ، رضاخان همه این کارها را کرد تا شوروی به تغییر سلطنت چراغ سبز دهد ، در واقع سلطنت پهلوی بر دو پایه جلب رضایت بریتانیا و شوروی قرار داشت ، اما پس از سقوط حکومت دیکتاتوری ، مصدق بار دیگر استقلال خود را نسبت به شوروی و بریتانیا نشان داد ، در نخستین گام این مصدق بود که با اعطای امتیاز نفت شمال به کافتارادزه مخالفت کرد و مهمتر این که وقتی شوروی ها دولت را برای اعطای امتیاز تحت فشار گذاشتند با تصویب امتیاز منع اعطای امتیاز به بیگانگان و جرم انگاری از این اقدام، عملا یک تنه، شوروی را در کسب امتیاز نفت ناکام گذاشت، مصدق پس از نخست وزیری نیز سیاست مستقل خود را در برابر شوروی و بریتانیا و آمریکا حفظ کرد ، در شرایطی که مصدق در اوج منازعه با انگلیس ها بود ، طبیعتا نزدیکی با شوروی یک گزینه جایگزین به شمار می رفت، اما مصدق باتوجه به آگاهی ژرف تاریخی و حس تعهد ملی که داشت ، از بیم مار انگلیس به عقرب جراره شوروی پناه نبرد ، بلکه در کنار ملی شدن نفت به ملی شدن شیلات پرداخت، مصدق همان طور که با ملی کردن نفت اثر زیانبار تمدید قرارداد نفت به وسیله رضاشاه را از بین برد ، با ملی کردن شیلات این میراث دیگر رضا شاه یعنی شرکت مختلط شیلات ایران و شوروی را نیز از بین برد و شیلات ایران را نیز به رغم خواسته شوروی ها ملی کرد ، عدم تمدید امتیاز شیلات و خلع ید کامل شوروی ها از شیلات ، باعث شد شوروی ها کینه مصدق را به دل بگیرند ، در واقع شیلات شمال برای شوروی یگ سرپوش جهت نفوذ استعماری در شمال ایران بود و شرکت شیلات نیز مشابه همتای نفتی و جنوبی و بریتانیایی آن تبدیل به مکانی برای نفوذ شوروی ها در شمال ایران شده بود ( ر.ک به کتاب دروازه های ایران قفل است اثر ابوالحسن احتشامی خبرنگار روزنامه اطلاعات در سال ۱۳۲۵ ) ، ملی کردن شیلات و مخالفت صریح مصدق با استمرار سلطه شوروی در شمال ایران، منجر به خصومت شوروی با مصدق شد ، در کنار این موضوع، مصدق هم چنان بر استرداد قصبه فیروزه و خلع ید شوروی از قصبه فیروزه تاکید می کند ، در مرداد ۱۳۳۲ و در آستانه کودتای ۲۸ مرداد ،هیات شوروی برای رفع اختلافات مرزی با ایران و به طور خاص مساله قصبه فیروزه به ایران آمد و با دکتر فاطمی وزیر خارجه مذاکره کرد اما چون به جایی نرسید دست خالی ایران را ترک کرد و همبن منجر به همراهی عملی و سکوت شوروی و حزب توده در برابر کودتا ۲۸ مرداد شد ، مهمترین تشکیلات منسجم طرفدار دکتر مصدق در آن دوره ، حزب نیروی سوم به رهبری خلیل ملکی بود که بیشتر از دربار و شاه با حزب توده مبارزه می کرد ، نقش مخرب حزب توده و جریان توده ای نفتی در حوادث منتهی به ۲۸ مرداد از عوامل اصلی توفیق کودتای ۲۸ مرداد بود ، توده ای ها با مغشوش کردن اوضاع و ملتهب کردن خیابان ها باعث شدند تا مصدق دستور خلوت کردن خیابان ها را صادر کند و برای جلوگیری از اغتشاش، از مردم بخواهد به تظاهرات و حضور خیابانی پایان دهند و این خلوت شدن خیابان ها از مردم بود که منجر به اقدام آسوده و بدون رقیب کودتاچی ها در خیابان ها و توفیق کودتا شد ، حزب توده به عنوان یک سازمان پادو و وابسته سهم و امتیازی از خیانت خود در ۲۸ مرداد دریافت نکرد، اما شوروی پاداش خود را گرفت ، بهترین پاداش برای شوروی، واگذاری قصبه استراتژیک و زیبا و تفریحی فیروزه از سوی دولت زاهدی به شوروی و با تایید محمدرضا شاه بود .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
یکی از جلوه های بارز استقلال و میهن پرستی و ملی گرایی اصیل مصدق ، سیاست او در برابر شوروی بود ، مصدق از زمان قاجاریه و در هنگامی که در دولت مشیرالدوله وزیر خارجه بود به سیاست خارجی ملی و در واقع همان موازنه منفی پایبند بود ، مصدق در مقام وزیر خارجه مشیرالدوله هم با تعدیات مرزی شوروی مقابله کرد و هم رسما به اشغالگری بریتانیا در جزایر سه گانه اعتراض کرد و هم زیر بار قرارداد درباره آب های مرزی با شوروی نرفت و موضوع استرداد قصبه فیروزه از شوروی را نیز پیگیری گرد ، در مقابل ، وقتی دولت مشیرالدوله سقوط کرد و رضاخان سردارسپه بر سر کار آمد ، او هم مساله جزایر سه گانه را مسکوت گذاشت و هم به تمام خواسته های شوروی تن داد ، اعتراض به تجاوزات مرزی شوروی در مغان را مسکوت گذاشت ، استرداد قصبه فیروزه را متوقف کرد و در قرارداد آب های مرزی ایران و شوروی نه تنها حقوق و امتیازات بیشتری به شوروی داد بلکه حتی به شوروی از آب های داخلی ایران هم سهم و حق داد ، بدتر از همه این که با امضای قرارداد تاسیس شرکت مختلط شیلات ایران و شوروی در حقیقت ۲۵ سال شیلات ایران را در اختیار شوروی قرار داد ، رضاخان همه این کارها را کرد تا شوروی به تغییر سلطنت چراغ سبز دهد ، در واقع سلطنت پهلوی بر دو پایه جلب رضایت بریتانیا و شوروی قرار داشت ، اما پس از سقوط حکومت دیکتاتوری ، مصدق بار دیگر استقلال خود را نسبت به شوروی و بریتانیا نشان داد ، در نخستین گام این مصدق بود که با اعطای امتیاز نفت شمال به کافتارادزه مخالفت کرد و مهمتر این که وقتی شوروی ها دولت را برای اعطای امتیاز تحت فشار گذاشتند با تصویب امتیاز منع اعطای امتیاز به بیگانگان و جرم انگاری از این اقدام، عملا یک تنه، شوروی را در کسب امتیاز نفت ناکام گذاشت، مصدق پس از نخست وزیری نیز سیاست مستقل خود را در برابر شوروی و بریتانیا و آمریکا حفظ کرد ، در شرایطی که مصدق در اوج منازعه با انگلیس ها بود ، طبیعتا نزدیکی با شوروی یک گزینه جایگزین به شمار می رفت، اما مصدق باتوجه به آگاهی ژرف تاریخی و حس تعهد ملی که داشت ، از بیم مار انگلیس به عقرب جراره شوروی پناه نبرد ، بلکه در کنار ملی شدن نفت به ملی شدن شیلات پرداخت، مصدق همان طور که با ملی کردن نفت اثر زیانبار تمدید قرارداد نفت به وسیله رضاشاه را از بین برد ، با ملی کردن شیلات این میراث دیگر رضا شاه یعنی شرکت مختلط شیلات ایران و شوروی را نیز از بین برد و شیلات ایران را نیز به رغم خواسته شوروی ها ملی کرد ، عدم تمدید امتیاز شیلات و خلع ید کامل شوروی ها از شیلات ، باعث شد شوروی ها کینه مصدق را به دل بگیرند ، در واقع شیلات شمال برای شوروی یگ سرپوش جهت نفوذ استعماری در شمال ایران بود و شرکت شیلات نیز مشابه همتای نفتی و جنوبی و بریتانیایی آن تبدیل به مکانی برای نفوذ شوروی ها در شمال ایران شده بود ( ر.ک به کتاب دروازه های ایران قفل است اثر ابوالحسن احتشامی خبرنگار روزنامه اطلاعات در سال ۱۳۲۵ ) ، ملی کردن شیلات و مخالفت صریح مصدق با استمرار سلطه شوروی در شمال ایران، منجر به خصومت شوروی با مصدق شد ، در کنار این موضوع، مصدق هم چنان بر استرداد قصبه فیروزه و خلع ید شوروی از قصبه فیروزه تاکید می کند ، در مرداد ۱۳۳۲ و در آستانه کودتای ۲۸ مرداد ،هیات شوروی برای رفع اختلافات مرزی با ایران و به طور خاص مساله قصبه فیروزه به ایران آمد و با دکتر فاطمی وزیر خارجه مذاکره کرد اما چون به جایی نرسید دست خالی ایران را ترک کرد و همبن منجر به همراهی عملی و سکوت شوروی و حزب توده در برابر کودتا ۲۸ مرداد شد ، مهمترین تشکیلات منسجم طرفدار دکتر مصدق در آن دوره ، حزب نیروی سوم به رهبری خلیل ملکی بود که بیشتر از دربار و شاه با حزب توده مبارزه می کرد ، نقش مخرب حزب توده و جریان توده ای نفتی در حوادث منتهی به ۲۸ مرداد از عوامل اصلی توفیق کودتای ۲۸ مرداد بود ، توده ای ها با مغشوش کردن اوضاع و ملتهب کردن خیابان ها باعث شدند تا مصدق دستور خلوت کردن خیابان ها را صادر کند و برای جلوگیری از اغتشاش، از مردم بخواهد به تظاهرات و حضور خیابانی پایان دهند و این خلوت شدن خیابان ها از مردم بود که منجر به اقدام آسوده و بدون رقیب کودتاچی ها در خیابان ها و توفیق کودتا شد ، حزب توده به عنوان یک سازمان پادو و وابسته سهم و امتیازی از خیانت خود در ۲۸ مرداد دریافت نکرد، اما شوروی پاداش خود را گرفت ، بهترین پاداش برای شوروی، واگذاری قصبه استراتژیک و زیبا و تفریحی فیروزه از سوی دولت زاهدی به شوروی و با تایید محمدرضا شاه بود .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
👍30👎24❤5
مصدق و شوروی
بخش دوم
اگر بخواهیم رابطه مصدق با شوروی را با رابطه محمدرضاشاه، رضاشاه ، فروغی ، رزم آرا و زاهدی با شوروی مقایسه کنیم ، متوجه می شویم که همگی اینان در مقاطع مختلف به شوروی باج های گران بها داده و یا وارد رابطه سرسپردگی با شوروی شدند، سلطنت رضاشاه با امتیازات بزرگ ارضی وی به شوروی و اهدای شیلات شمال به شوروی میسر شد ، سلطنت محمدرضاشاه پس از کودتا با بازپس دادن فیروزه به شوروی ممکن شد و زاهدی نیز در این راه همکار شاه بود، فروغی در تمام دوران وزارت خارجه و نخست وزیری اش در برابر شوروی هممانند بریتانیا و حتی ترکیه، مطیع محض بود و به دستور فروغی حتی با احداث کانال برای شوروی در منطقه مغان رود ارس موافقت شد ، اقدامی که به تصرف کیلومترها مربع خاک ایران به وسیله شوروی منجر شد ، رزم آرا هم که در برهه نخست وزیری و قبل از آن به صورت پنهانی به متحد مخفی حزب توده تبدیل شده بود و اعضای اصلی حزب توده را از زندان فراری داد .
همگی این افراد در برهه های گوناگون از همکاری با شوروی ابایی نداشتند چون ملی نبودند اما مصدق هیچ گاه و حتی به بهای سقوط خود حاضر به انحراف سیاست خارجی ایران به سمت مسکو نشد چون او یک ملی گرای واقعی و معتقد به استقلال و تمامیت ارضی ایران بود.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
بخش دوم
اگر بخواهیم رابطه مصدق با شوروی را با رابطه محمدرضاشاه، رضاشاه ، فروغی ، رزم آرا و زاهدی با شوروی مقایسه کنیم ، متوجه می شویم که همگی اینان در مقاطع مختلف به شوروی باج های گران بها داده و یا وارد رابطه سرسپردگی با شوروی شدند، سلطنت رضاشاه با امتیازات بزرگ ارضی وی به شوروی و اهدای شیلات شمال به شوروی میسر شد ، سلطنت محمدرضاشاه پس از کودتا با بازپس دادن فیروزه به شوروی ممکن شد و زاهدی نیز در این راه همکار شاه بود، فروغی در تمام دوران وزارت خارجه و نخست وزیری اش در برابر شوروی هممانند بریتانیا و حتی ترکیه، مطیع محض بود و به دستور فروغی حتی با احداث کانال برای شوروی در منطقه مغان رود ارس موافقت شد ، اقدامی که به تصرف کیلومترها مربع خاک ایران به وسیله شوروی منجر شد ، رزم آرا هم که در برهه نخست وزیری و قبل از آن به صورت پنهانی به متحد مخفی حزب توده تبدیل شده بود و اعضای اصلی حزب توده را از زندان فراری داد .
همگی این افراد در برهه های گوناگون از همکاری با شوروی ابایی نداشتند چون ملی نبودند اما مصدق هیچ گاه و حتی به بهای سقوط خود حاضر به انحراف سیاست خارجی ایران به سمت مسکو نشد چون او یک ملی گرای واقعی و معتقد به استقلال و تمامیت ارضی ایران بود.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
👍44👎34❤9
دادگاه ۲۸ مرداد
از لحظه ای که خبر برگزاری دادگاه ۲۸ مرداد را شنیدم نگران شدم ، زیرا تاریخ و حقوق دو ساحت مهمی هستند که باید از هرگونه سیاست زدگی و سیاسی کاری به دور باشند ، افزون بر این خود سیاست وقتی در معنای کلان ملی آن و مترادف با حفظ مصالح و منافع ملی به کار می رود نیز باید از عوام زدگی و مصرف شدن برای تبلیغات و پروپاگاندا جدا و منفک باشد ، اما برگزاری دادگاه ۲۸ مرداد دقیقا یک اقدام صرفا تبلیغاتی در مورد مساله بسیار با اهمیت تاریخی با ابعاد مهم حقوقی و سیاسی است . از منظر حقوقی ، دولت ایران حق دارد ، ایالات متحده آمریکا و هر کشور دیگر را به سبب اعمال متخلفانه و نقض حقوق بین الملل نسبت به ایران و مردم ایران، وادار به پاسخگویی و قبول مسولیت نماید ، اما در مورد ۲۸ مرداد به دلیل این که وقوع آن پیش از انعقاد عهدنامه مودت ایران و آمریکا در سال ۱۹۵۵ بوده است ، مرجع صلاحیتداری برای رسیدگی به تخلفات آمریکا وجود نداشت ، به همین دلیل ، ایران به درستی دعوایی در این باره در دیوان بین المللی دادگستری مطرح نکرد و باوجود طرح دعاوی متعدد میان ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی در دیوان لاهه ، درباره کودتای ۲۸ مرداد دعوایی در دیوان مطرح نگردیده است ، هم اکنون که با خروج آمریکا از عهدنامه مودت همان مبنای صلاحیتی سابق در سایر موارد نیز از میان رفته است . دادگاههای ایران به طور کلی براساس اصل مصونیت در حقوق بین الملل حق و اجازه محاکمه یک دولت را ندارند، اما چون دادگاههای امریکایی این اصل حقوق بین الملل را مرتبا نقض کرده اند دادگاههای ایرانی نیز در مقام مقابله به مثل می توانند درباره آمریکا چنین اقدامی نمایند ، اما بحث اینجاست که فایده عملی چنین دادگاهی چیست؟ دادگاههای آمریکایی می توانند با محکوم کردن دولت ایران، اموال ایران در آمریکا را ضبط نمایند اما آمریکا که هم اکنون در ایران مالی ندارد که قابل ضبط کردن باشد، پس نتیجه عملی از حکم نهایی چنین دادگاهی حاصل نخواهد شد ، ولی این دادگاه و چنین محاکمه ای می تواند به معنای عدم پایبندی دولت ایران به اصل مصونیت تلقی شده و در نتیجه در دعاوی احتمالی بین ایران و سایر کشورها به زیان ما باشد، بنابراین فایده حقوقی چنین دادگاهی صفر است اما ضرر و زیان آن محتمل است ، از منظر تاریخی نیز ، مطرح کردن موضوع حساسی مانند ۲۸ مرداد در یک دادگاه فاقد تخصص تاریخی ، گره گشایی از ابعاد تاریخی کودتا نمی کند و فقط به کار پروپاگاندا و تبلیغات می آید ، سود ظاهری این دادگاه شاید عاید برگزار کنندگان آن شود اما سود بیشتر ، نصیب همان جریان پشت کودتا خواهد شد ، آمریکا ضرری نخواهد کرد ، بریتانیا منتفع می گردد چون با وجود این که یکی از بانیان کودتا است نامی از آن در دادگاه نیست ، پهلوی و سایر عوامل داخلی کودتا نیز از دادگاه منتفع می گردند ، در واقع سود اصلی به جیب آنان می رود که می گویند یا ایها الناس ، ای مردم نگاه کنید این ۲۸ مردادی که می گویند کودتا است همین است که این ها برایش دادگاه برگزار کردند و ادعای این ها سیاسی است چرا که به جنبه های حقوقی ۲۸ مرداد و حق شاه برای عزل نخست وزیر ورود نکردند ، در واقع این دادگاه با چنین وضعیتی یک قدم بزرگ به سود کسانی است که مدعی بودند ۲۸ مرداد کودتا نیست و حالا با مکتوم ماندن و عدم بررسی ادعاهای البته ناحق آنان در این دادگاه ، می توانند مظلوم نمایی کنند و ژست محق بگیرند . کودتای ننگین ۲۸ مرداد نه در دادگاههای این چنینی ، بلکه در دادگاه تاریخ و وجدان عمومی ملت ایران مورد محاکمه قرار گرفته و کلیه عوامل داخلی و خارجی آن محکوم شده اند، بیرون آوردن پرونده ۲۸ مرداد از دادگاه تاریخ اشتباه است و باید پرونده این کودتا در همان محکمه وجدان عمومی و ملی هم چنان مفتوح بوده و به وسیله مورخان مستقل و بی طرف مورد قضاوت و داوری تاریخی قرار بگیرد.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
از لحظه ای که خبر برگزاری دادگاه ۲۸ مرداد را شنیدم نگران شدم ، زیرا تاریخ و حقوق دو ساحت مهمی هستند که باید از هرگونه سیاست زدگی و سیاسی کاری به دور باشند ، افزون بر این خود سیاست وقتی در معنای کلان ملی آن و مترادف با حفظ مصالح و منافع ملی به کار می رود نیز باید از عوام زدگی و مصرف شدن برای تبلیغات و پروپاگاندا جدا و منفک باشد ، اما برگزاری دادگاه ۲۸ مرداد دقیقا یک اقدام صرفا تبلیغاتی در مورد مساله بسیار با اهمیت تاریخی با ابعاد مهم حقوقی و سیاسی است . از منظر حقوقی ، دولت ایران حق دارد ، ایالات متحده آمریکا و هر کشور دیگر را به سبب اعمال متخلفانه و نقض حقوق بین الملل نسبت به ایران و مردم ایران، وادار به پاسخگویی و قبول مسولیت نماید ، اما در مورد ۲۸ مرداد به دلیل این که وقوع آن پیش از انعقاد عهدنامه مودت ایران و آمریکا در سال ۱۹۵۵ بوده است ، مرجع صلاحیتداری برای رسیدگی به تخلفات آمریکا وجود نداشت ، به همین دلیل ، ایران به درستی دعوایی در این باره در دیوان بین المللی دادگستری مطرح نکرد و باوجود طرح دعاوی متعدد میان ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی در دیوان لاهه ، درباره کودتای ۲۸ مرداد دعوایی در دیوان مطرح نگردیده است ، هم اکنون که با خروج آمریکا از عهدنامه مودت همان مبنای صلاحیتی سابق در سایر موارد نیز از میان رفته است . دادگاههای ایران به طور کلی براساس اصل مصونیت در حقوق بین الملل حق و اجازه محاکمه یک دولت را ندارند، اما چون دادگاههای امریکایی این اصل حقوق بین الملل را مرتبا نقض کرده اند دادگاههای ایرانی نیز در مقام مقابله به مثل می توانند درباره آمریکا چنین اقدامی نمایند ، اما بحث اینجاست که فایده عملی چنین دادگاهی چیست؟ دادگاههای آمریکایی می توانند با محکوم کردن دولت ایران، اموال ایران در آمریکا را ضبط نمایند اما آمریکا که هم اکنون در ایران مالی ندارد که قابل ضبط کردن باشد، پس نتیجه عملی از حکم نهایی چنین دادگاهی حاصل نخواهد شد ، ولی این دادگاه و چنین محاکمه ای می تواند به معنای عدم پایبندی دولت ایران به اصل مصونیت تلقی شده و در نتیجه در دعاوی احتمالی بین ایران و سایر کشورها به زیان ما باشد، بنابراین فایده حقوقی چنین دادگاهی صفر است اما ضرر و زیان آن محتمل است ، از منظر تاریخی نیز ، مطرح کردن موضوع حساسی مانند ۲۸ مرداد در یک دادگاه فاقد تخصص تاریخی ، گره گشایی از ابعاد تاریخی کودتا نمی کند و فقط به کار پروپاگاندا و تبلیغات می آید ، سود ظاهری این دادگاه شاید عاید برگزار کنندگان آن شود اما سود بیشتر ، نصیب همان جریان پشت کودتا خواهد شد ، آمریکا ضرری نخواهد کرد ، بریتانیا منتفع می گردد چون با وجود این که یکی از بانیان کودتا است نامی از آن در دادگاه نیست ، پهلوی و سایر عوامل داخلی کودتا نیز از دادگاه منتفع می گردند ، در واقع سود اصلی به جیب آنان می رود که می گویند یا ایها الناس ، ای مردم نگاه کنید این ۲۸ مردادی که می گویند کودتا است همین است که این ها برایش دادگاه برگزار کردند و ادعای این ها سیاسی است چرا که به جنبه های حقوقی ۲۸ مرداد و حق شاه برای عزل نخست وزیر ورود نکردند ، در واقع این دادگاه با چنین وضعیتی یک قدم بزرگ به سود کسانی است که مدعی بودند ۲۸ مرداد کودتا نیست و حالا با مکتوم ماندن و عدم بررسی ادعاهای البته ناحق آنان در این دادگاه ، می توانند مظلوم نمایی کنند و ژست محق بگیرند . کودتای ننگین ۲۸ مرداد نه در دادگاههای این چنینی ، بلکه در دادگاه تاریخ و وجدان عمومی ملت ایران مورد محاکمه قرار گرفته و کلیه عوامل داخلی و خارجی آن محکوم شده اند، بیرون آوردن پرونده ۲۸ مرداد از دادگاه تاریخ اشتباه است و باید پرونده این کودتا در همان محکمه وجدان عمومی و ملی هم چنان مفتوح بوده و به وسیله مورخان مستقل و بی طرف مورد قضاوت و داوری تاریخی قرار بگیرد.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👎17👍12❤9
Forwarded from بهمنی قاجار
بر مزار شهدای سوم شهریور ۱۳۲۰ در جلفا
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
👍19❤7👎3👏3
یاد و خاطره شهدای سوم شهریور ۱۳۲۰، شهدای مقاومت در برابر تجاوز مشترک شوروی و انگلیس ، گرامی باد .
به این مناسبت شعری از شادروان استاد مسرور سخنیار درباره شهید بایندر نماد شهدای سوم شهریور تقدیم همراهان عزیز می نمایم :
کیست یاران، خفته در دامان بهمنشیر اینجا
خفته در خاکِ سیه با چکمه و شمشیر اینجا
از چه هر کس پا گذارد میشود دلگیر اینجا
بهمن اینجا، اردشیر اینجا، نژاد شیر اینجا
ناخدا بایندر است این تنِ مشبّک، جامهی گلگون
خون ایرانی است آری گشته با این خاک، معجون
ناخدای ماست پس کو کشتی دریاگذارش
سازمان نوجوانش، نوجوانان دیارش
غرقه کرد اما بهخونِ خویش خصمِ نابکارش
میزند موج خروشان بوسه هر دم بر مزارش
بوسههای ماست این امواج لب بر لب نهاده
بهر دیدار مزارش پشت بر پشت ایستاده
ناخدای ما چرا افتاده اینسان بر کرانه
دست از سکان کشیده، مستِ خوابِ جاودانه
رستم است اینجا شده تیرِ خیانت را نشانه
یا که بهرام است این، گم کرده اینجا تازیانه
گور سربازِ وطن پامال کینِ دشمن است این
شعلهی یزدان، فسرده از دمِ اهریمن است این
زد بهعمرِ چند روزی، پشت پای بینیازی
با مسلسل چون سر زلفِ مسلسل کرد بازی
گفت با پرچم چو کرد آن را بهخون خود نمازی
ای درفش سرفرازان، بیشبادت سرفرازی
آبت از خون میدهم تا جاودان بالنده باشی
بر سر گُردان ایران، گوهری تابنده باشی
خوش بخواب ای سر که زیر تاج عزّ و افتخاری
شاد باش ای تن که در دامان میهن سوگواری
از نژاد شیرگیران دیارت یادگاری
گر چه اندر گوشهای، بر گوشِ ایران گوشواری
باش تا روزی پرستشگاه ایرانت ببینم
لوحهی جاوید ایوان دلیرانت ببینم
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
به این مناسبت شعری از شادروان استاد مسرور سخنیار درباره شهید بایندر نماد شهدای سوم شهریور تقدیم همراهان عزیز می نمایم :
کیست یاران، خفته در دامان بهمنشیر اینجا
خفته در خاکِ سیه با چکمه و شمشیر اینجا
از چه هر کس پا گذارد میشود دلگیر اینجا
بهمن اینجا، اردشیر اینجا، نژاد شیر اینجا
ناخدا بایندر است این تنِ مشبّک، جامهی گلگون
خون ایرانی است آری گشته با این خاک، معجون
ناخدای ماست پس کو کشتی دریاگذارش
سازمان نوجوانش، نوجوانان دیارش
غرقه کرد اما بهخونِ خویش خصمِ نابکارش
میزند موج خروشان بوسه هر دم بر مزارش
بوسههای ماست این امواج لب بر لب نهاده
بهر دیدار مزارش پشت بر پشت ایستاده
ناخدای ما چرا افتاده اینسان بر کرانه
دست از سکان کشیده، مستِ خوابِ جاودانه
رستم است اینجا شده تیرِ خیانت را نشانه
یا که بهرام است این، گم کرده اینجا تازیانه
گور سربازِ وطن پامال کینِ دشمن است این
شعلهی یزدان، فسرده از دمِ اهریمن است این
زد بهعمرِ چند روزی، پشت پای بینیازی
با مسلسل چون سر زلفِ مسلسل کرد بازی
گفت با پرچم چو کرد آن را بهخون خود نمازی
ای درفش سرفرازان، بیشبادت سرفرازی
آبت از خون میدهم تا جاودان بالنده باشی
بر سر گُردان ایران، گوهری تابنده باشی
خوش بخواب ای سر که زیر تاج عزّ و افتخاری
شاد باش ای تن که در دامان میهن سوگواری
از نژاد شیرگیران دیارت یادگاری
گر چه اندر گوشهای، بر گوشِ ایران گوشواری
باش تا روزی پرستشگاه ایرانت ببینم
لوحهی جاوید ایوان دلیرانت ببینم
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
👍21❤16👎3