حذف یادبود شهدای دیپلمات و خبرنگار ایران در مزار شریف


متاسفانه الان در حال عبور از خ کریم خان نرسیده به میدان ولی عصر ، ملاحظه کردم که در حال پاک کردن تصویر شهدای دیپلمات و خبرنگار ایران در مزار شریف هستند ، با چه اجازه و توجیهی تصاویر دیپلمات های شهید ایران در مزار شریف پاک می شود، بر وزارت امور خارجه است که فورا مانع از این اقدام و هتک حرمت شهدای دیپلمات ایران در مزار شریف گردند .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar

همه قاتلان ناصرالدین شاه


بررسی شبکه پیچیده ترور ناصرالدین شاه


به مناسبت یکصد و بیست و نهمین سالگرد ترور ناصرالدین شاه قاجار


یکصد و بیست و نه سال پیش ،  ناصرالدین شاه قاجار شاهنشاه ایران پس از نزدیک به نیم قرن شهریاری ایران ، با گلوله میرزا رضا کرمانی کشته شد اگرچه عامل قتل شاه ، میرزا رضا کرمانی بود اما میرزا رضا صرفا مباشر بود و ترور ناصرالدین شاه علی رغم ظاهر ساده اش  در ماورای خود  یکی از پیچیده ترین ترورها است . شبکه ای از انگلیس ها و عوامل فراماسونری،  جریان وحدت اسلامی و اخوانیسم ، عثمانی ها و ازلی ها به همراه برخی عوامل درباری از آمران و شرکا و همکاران قتل شاه بودند . در این جا به برخی از آنان می پردازیم:

جریان انگلیسی و فراماسونری

۱. ادوارد براون


از ادوارد براون به عنوان یکی از عناصر موثر حلقه طراحان ترور شاه یاد کرده اند ، براون در تدوین نقشه ترور و نیز تاکید بر ضرورت ترور نقش داشته است .

۲. میرزا ملکم خان

او هم در کنار براون در طراحی ترور نقش داشته است .

جریان اخوانی

۳. سلطان عبدالحمید

سلطان عبدالحمید امپراتور عثمانی بی تردید یکی از عناصر مهم در ترور شاه بود و احتمالا فرمان ترور را او صادر کرده است ، عبدالحمید از سالیان پیش در پی تضعیف ایران و از سر راه برداشتن ناصرالدین شاه به عنوان تنها شاه شیعه جهان بود ، سید جمال الدین اسدآبادی صراحتا به میرزای شیرازی گفته است که با پشتیبانی عبدالحمید درصدد سرنگونی ناصرالدین شاه است که البته پیشنهاد  سید جمال با واکنش منفی میرزای شیرازی روبرو شد و میرزای  شیرازی  چنین طرح ضد ملی را به شدت رد کرد و حتی سید جمال را طرد می کند .

۴.سید جمال الدین اسدآبادی

هیچ تردیدی در آمریت مستقیم وی در ترور شاه وجود ندارد و حتی خود میرزا رضا به نقش اصلی سید جمال در این ترور تصریح کرده است ، سید جمال در واقع به نوعی حلقه وصل همگی جریانات اصلی دخیل در ترور شاه بودند از انگلیس ها و فراماسونرها که سید جمال خود فراماسونر بود تا عثمانی ها و اخوانی ها که سید جمال جزئی از جریان آنان بود و ازلی ها که سید جمال مشکوک به گرایش به آنان نیز بود .

جریان ازلی

۵. میرزا آقاخان کرمانی

او از عناصر اصلی ازلی بود که درصدد قتل شاه بودند و با سید جمال در این باره همکاری کرد بر همبن اساس دولت ایران که به مشارکت وی در قتل ناصرالدین شاه اعتقاد داشت استرداد او را از عثمانی خواست و عثمانی نیز وی را به ایران تحویل داد و در تبریز اعدام گردید .‌

۶. شیخ احمد روحی

وی نیز همدست میرزا آقاخان بود و به ایران مسترد و در تبریز اعدام گردید. 

۷. شیخ هادی نجم آبادی

نجم آبادی در پناه دادن به میرزا رضا کرمانی پس بازگشت میرزا رضا به ایران نقش داشته است ، میرزا رضا مدتی در عثمانی و در نزد سید جمال بود و با دستور سید جمال برای قتل شاه به ایران می‌آید در ایران به وسیله شیخ هادی نجم آبادی مورد حمایت قرار گرفته و پناه داده شده و مسلح شده و آماده ترور می گردد.

۸. حاجی امین الضرب

او در این کار  متحد و همراه شیخ هادی نجم آبادی بود.

۹. میرزا یحیی دولت آبادی

به عنوان یکی از رهبران ازلی نقش مهمی در ترور داشته و عوامل میدانی ترور را با یگدیگر هماهنگ می کرده ، نام مخفی و رمز و عملیاتی او منوچهر بوده و با عناصر و افرادی در حرمسرای ناصرالدین شاه در ارتباط بوده و از انان برنامه های دقیق حرکت شاه را دریافت می کرده و بدین ترتیب شاه را در رصد اطلاعاتی خود قرار داده بود.

عوامل درباری

۱۰. یک زن ناشناس در حرمسرا

زنی در حرمسرا بوده که عامل و جاسوس دولت آبادی در حرم بوده و به وی اخبار دقیق از شاه می داده است .

۱۱. محمد حسن خان  اعتماد السلطنه

اعتماد السلطنه یک ماه پیش از ترور ناصرالدین شاه،  فوت شده و البته مرگ وی نیز مشکوک بوده و به احتمال زیاد خود او نیز به وسیله میرزا علی اصغر خان امین السلطان صدراعظم ترور شده بود اما اعتماد السلطنه قبل از ترور دو بار با میرزا رضا دیدار و با وی خصوصی گفتگو کرده بود و به احتمال زیاد از نقشه ترور آگاه بوده است و با شبکه ترور همکاری می کرده است.

۱۲. امین السلطان

در همراهی و همکاری وی با شبکه ترور ، شک و تردید جدی وجود دارد اما پاره ای رفتار مشکوک مانند بی اعتنایی به گزارش مخفی که به او درباره ترور شاه رسیده بود و باز نکردن و ندیدن گزارش و این که بعد از ترور،  گزارش را دیده است و هم چنین عدم رعایت نکات ایمنی در هنگام زیارت شاه از حرم حضرت شاهزاده عبدالعظیم،  نقش امین السلطان را مشکوک می نمایند. 

در هرحال شبکه پیچیده ترور،  در دوازدهم اردیبهشت ۱۲۷۵ ، ناصرالدین شاه را با گلوله  میرزا رضا کرمانی کشت و با قتل ناصرالدین شاه ، ایران وارد دوره طولانی از آشوب و بی ثباتی شد که کشور را تا آستانه نابودی سوق داد‌‌ .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar

خلیج فارس

چنانچه ترامپ و یا هر مقام دیگر از هر کشوری ، بخواهند از جعل نام تاریخی خلیج فارس حمایت کنند ، این اقدام یک حرکت نفرت پراکنانه و نژاد پرستانه و ایران ستیزانه علیه ملت ایران است ، اگر رئیس جمهور آمریکا چنین اقدام بی ربط و خصمانه ای را نسبت به‌ ملت ایران انجام دهند، چنین عملی یک زخم التیام ناپذیر در مناسبات تاریخی ملت های ایران و آمریکا خواهد بود و آسیب و لطمه بزرگی به ذهنیت و دیدگاه تاریخی ملت ایران نسبت به آمریکا خواهد زد ،این جعل خصمانه، احساسات ایرانیان را به عنوان یکی از معدود مردمان منطقه خلیج فارس و خاورمیانه که نگاه مثبتی نسبت به آمریکایی ها دارند ، جریحه دار کرده و برای سالها در نگاه ایرانی ها نسبت به آمریکا تاثیر گذار خواهد بود .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar

‏


از تغییر نام خلیج فارس قبح زدایی نکنید


هر کسی  که بگه مقصر اصلی  اقدام احتمالی ترامپ در تغییر نام خلیج فارس ،  جمهوری اسلامی است ، داره آدرس اشتباه میده ،  هرکسی  به ایران لگد بزنه و هر جنایتی علیه ایران بکنه را نمیشه از مسولیت مبرا دانست و گفت مقصر اصلی جمهوری اسلامی است !؟!
این دقیقا همان تفکر پنجاه و هفتی و ضد ایرانی است که در منازعه  مصر و ناصر و صدام و قذافی با ایران  از لج شاه،  دشمنان ایران را تبرئه می کردند و در کنار دشمنان ایران قرار می گرفتند.‏در دهه ۱۹۵۰ لرد چارلز بلگریو انگلیسی مبدع جعل خلیج فارس بود ، آیا در این دسیسه هم جمهوری اسلامی که وجود نداشت  مقصر  بود یا حکومت وقت ایران که دولت شاه بود ؟ قطعا هیچ کدام ، لرد پدر سوخته و خبیث انگلیسی مقصر بود .من ابعاد خطرناک این طرز تفکر مسموم را فراتر از مساله جمهوری اسلامی می دانم ، این یعتی تبرئه هر پدر سوخته بازی و هرجنایتی علیه ایران.

مقصر  تجزیه سیستان و پدر سوختگی گلد اسمید هم جمهوری اسلامی بود ؟ مقصر پدر سوختگی های بولارد هم جمهوری اسلامی  بود ؟ تاریخ روابط ایران و غرب قبل از جمهوری اسلامی پر است از کثافتکاریهای غرب علیه ایران ، فروکاستن آن به جمهوری اسلامی یا خیانت است یا سادگی و احساساتی شدن و عدم مطالعه .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar

در ابعاد خطرناک تغییر نام خلیج فارس به وسیله آمریکا


اگر دولت آمریکا ، نام خلیج فارس را رسما تغییر بدهد،  الکی خودمان رو دلداری ندهیم که خلیج فارس همیشه خلیج فارس است ، خیر هیچ نامگذاری ابدی نیست، تغییر نام به وسیله دولت  آمریکا،  تحریف و جعل نام خلیج فارس به وسیله شرکت ها و کمپانی های آمریکایی که در عمل بر جهان صنعت و بازرگانی و هنر و ارتباطات سلطه دارند را تسهیل می کند ، جهان عرب نیز که پر پول و با نفوذ است و از فرصت برای خلیج فارس زدایی در هرجایی بهره خواهد برد ، اروپایی ها هم که موضع شان نسبت به ایران و جهان عرب مشخص است و معلومه که تا چه اندازه به عرب ها علاقه مند و به ایران بی علاقه هستند ، حتی روس و چین  نیز از این وضعیت پیروی خواهند کرد، تکلیف جهان اسلام غیر عربی هم که مشخص است احساسات عرب ها را رها نمی کنند به ما رافضی بچسبند  از مالزی و اندونزی تا ترکیه احتمالا از این شرایط استقبال می کنند،  در چنین وضعیتی ژاپن و کره و هند و حتی آمریکای جنوبی هم از اوضاع حاکم  تقلید خواهند کرد ،  دولت های بعدی آمریکا هم به سادگی نمی تونند از این موضع کوتاه بیایند چون منجر به ناراحتی اعراب خواهد شد ، خلاصه وضعیت تا حد زیادی برگشت ناپذیر به نظر می رسد ، باید هرکاری کرد که مانع وقوع چنین اقدامی شد و گرنه بعد از آن دیگر کار از کار گذشته است .
در ضمن لطمه حیثیتی ماجرا برای ایران و وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران به شدت زیاد خواهد بود .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar

گویا شیوه تربیت و اموزش و پرورش آقای دکتر خلجی به نوعی بوده که ایشان مبتلا به ویروس دوام دار ایران ستیزی گردیده اند .

آقای دکتر و شخصیت دانشگاهی و علمی

به چهار دلیل عمده تحریف و جعل نام خلیج فارس هم غیر انسانی و نژاد پرستانه است و هم دسیسه علیه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران نخست این که نام طبیعی و تاریخی و سنتی این پهنه آبی خلیج فارس بوده و تغییر آن با انگیزه های دیگر ستیزانه ونفرت پراکنانه و نژاد پرستانه و با ابداع استعمار بریتانیا و متعاقبا جریان فاشیستی پان عربیسم صورت گرفته است، دوم این تغییر نام با انگیزه برتری طلبی قومی و نژادی بود و هم پیوند با جریان سردار قادسیه و ...‌بوده است ، سوم با جریان تبعیض و ستم بر ایرانیان حاشیه جنوب خلیج فارس همراه بوده و ابزاری برای تحت فشار قرار دادن و سرکوب آنان بوده است و در نهایت یک مقدمه ای است بر ایرانی زدایی از خلیج فارس و در نتیجه دست اندازی به سرزمین های ایرانی به ویژه جزایر سه گانه .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar

ایران و ایرانی


به جز مهدی خلجی ، دیدم یک نفر دیگر به نام مراد فرهاد پور هم گفته ایران و ایرانی وجود ندارد چون یه پیرزنی تو خونه فرهاد پور بوده و می پرسیده ایران کجاست ، برخلاف نظر اینان ، اتفاقا ایران و ایرانی برای همه مردم ایران مشخص و روشن بوده و هست . اگر می خواهید بدانید ایران کجاست و ایرانی چیست به حس و آگاهی ملی در آستانه تحویل سال و نوروز نگاه کنید ، به آن روزی نگاه کنید که همه ایرانیان بعد از بازی فوتبال با استرالیا بدون هیچ گونه هماهنگی قبلی از شدت شوق و جریحه دار شدن احساسات ملی یکپارچه به بیرون آمدند، به جایگاه حافظ و فردوسی و کورش نگاه کنید به نام های اسطوره ای و شاهنامه ای که فراوان در میان همه ایرانیان از جمله ایرانیان غیر فارسی زبان مورد استفاده قرار می گرفته است، بنگرید و در عشقی که هر ایرانی نسبت به ایران دارد، لحظه ای تامل کنید ، ایران برای ما از هر مفهومی روشن تر و دقیق تر است در واقع ایران بدون نیاز به تعریف یرای همه ایرانیان روشن و مشخص است . برای حسن ختام ، نقلی از کنت آرتور گوبینو سفیر فرانسه در ایران در عصر ناصرالدین شاه، در مورد حس ایرانی را می‌آورم که جمع بندی خوبی از حس آگاهی ملی ایرانیان را ارائه می دهد :

«ایرانیان قومی باستانی‌اند و چنان‌ که خود می‌گویند، شاید، کهن‌ترین ملت جهان‌اند که حکومتی منظم داشته‌اند و بر روی زمین هم‌چون ملتی بزرگ عمل کرده‌اند. این حقیقت در ذهن هر خانواده ایرانی حضور دارد و تنها گروه‌های درس خوانده نیستند که این مطلب را می‌دانند و آن را بیان می‌کنند. حتی مردمان طبقات بسیار پایین نیز همین سخنان را تکرار می‌کنند و آن را موضوع گفتگوهای خود قرار می‌دهند. این مطلب شالوده استوار حس برتری آنان و یکی از اندیشه‌های عمومی و بخش ارجمندی از میراث معنوی آنان است. گاه شنیده‌ام که به تعارف می‌گویند که فرانسویان عالی‌ترین نمونه نظام پادشاهی کهن اروپایی را به وجود آورده‌اند و از این حیث به ایرانیان شباهت دارند.»

می‌توان بخشی از ایران را جدا یا سرزمین آن را تقسیم کرد. نمی‌توان نام ایران را از آن گرفت، ایران، ایران خواهد ماند و نخواهد مُرد.

ایران در نظر من، چونان سنگ خارایی است که موج‌های دریا آن را به اعماق رانده‌اند، انقلابات جوی آن را به خشکی انداخته، رودی آن را با خود برده و فرسوده کرده است. تیزی‌های آن را گرفته و خراش‌های بسیاری بر آن وارد آورده، اما سنگ خارا که پیوسته همان است که بود، اینک، در وسط دره‌ای بایر آرمیده است. زمانی که اوضاع بر وفق مراد باشد، آن سنگ خارا گردش از سر خواهد گرفت. اهمیتی ندارد که کدام عنصر طبیعی پیروز شده یا چه حوادثی رخ داده باشد. تا زمانی که او از میان نرفته باشد، همان سنگ خارا خواهد بود و به جای نیرویی که بخواهد در درازای یک سده اندک آسیبی بر او وارد کند، او بر هزار نیروی مشابه چیره خواهد شد.

گوبینو به درستی دریافته بود که ایرانیان نه فقط نخبگان ایرانی بلکه توده و عوام ایران، فهمی درست و دقیق از هویت خود دارند و ایران در فهم و درک و حس همه ایرانیان با هر زبان و تبار و قومی عجین شده است .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar

امروز حساس ترین دور مذاکرات ایران و آمریکا و می شود گفت بزنگاه تعیین کننده در مذاکرات است ، ظواهر و اخبار این چند روزه همگی منفی و نشان دهنده فاصله زیاد طرفین است ، اما اگر به لا به لای سطور یعنی مسائلی مانند آتش بس آمریکا و حوثی ها و کاهش نفوذ نتانیاهو بر ترامپ و مسافرت های عراقچی به سعودی و قطر، دقت کنیم ، وضعیت تا حدودی امیدوار کننده است .

پس در نتیجه ، نسبت به خروجی مذاکرات امروز خوش بین هستم .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar

چارچوب حقوقی برای توافق ایران و آمریکا



توافق احتمالی ایران و آمریکا باید در یک چارچوب حقوقی صورت بگیرد برای فهم این چارچوب حقوقی بایستی موضوع مورد مذاکره فعلی و مورد توافق احتمالی را از جهت حقوقی درک کرد .
ایران عضوی از سازمان بین المللی انرژی اتمی و متعهد به رژیم عدم اشاعه سلاح های اتمی است و در این راستا متعهد است تا از هرگونه اقدام برای دستیابی به سلاح هسته ای خودداری گرده و فعالیت های صلح آمیز هسته ای خود را تحت نظارت کامل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انجام بدهد ، از سویی دیگر ایران به عنوان یک عضو سازمان بین‌المللی انرژی اتمی حق برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای با تمام ابعاد آن از جمله غنی سازی اورانیوم دارد ، اما در عین حال در حقوق بین الملل هسته ای اصل بر شکاکیت و اعتماد سازی است بنابراین کشورها باید صلح آمیز بودن فعالیت های خود را به آژانس  و در نتیجه جامعه جهانی ثابت نمایند ، غنی سازی اورانیوم کاربردی دوگانه دارد و در آستانه ای در عمل کاربرد نظامی دارد بنابراین افزایش ظرفیت غنی سازی می تواند به عنوان یک اقدام غیر متعارف و خروج از برنامه صلح آمیز هسته ای تلقی گردد ،  باتوجه به چنین شرایطی بود که در برجام ، ایران متعهد شد که ظرفیت غنی سازی اورانیوم خود را تا حد ۳/۶۷ درصد  محدود نگه دارد ، اما با خروج یگ جانبه آمریکا از برجام در عمل  ایران در نیز در اقدامی متقابل تعهدات خود از جمله درباره ظرفیت غنی سازی را کاهش داد ، هر کدام از اعضای مقابل ایران در برجام ، این امکان را دارند که با احراز نقض تعهدات ایران ، تحریم های لغو شده ایران در برجام را بازگردانند( اسنپ بک یا مکانیسم ماشه ) آمریکا به دلیل خروج از برچام دیگر عضو برجام محسوب نشده و چنین امکانی ندارد اما اروپایی ها می توانند چنین اقدامی را انجام دهند و گویا در صدد آن نیز هستند. در چنین شرایطی ایران هم از حقوقی برخوردار است و هم تعهداتی دارد ، حقوق ایران بهره مندی از برنامه صلح آمیز هسته ای و تعهدش اثبات صلح آمیز بودن این برنامه است ، تحقق و تامین این حقوق و تعهدات در عمل دیگر در چارچوب برجام ممکن نیست چرا که اگر ایران تعهدات خود را وفق برجام عملی کند ، آمریکا به برجام باز نمی گردد و در نتیجه ایران باوجود پذیرش اعمال محدودیت علیه خود بازهم درگیر تحریم ها خواهد بود ، اما اگر ایران نیز تعهدات خود را در حد برجام انجام ندهد ، اروپایی ها نیز به مکانیسم ماشه روی می آورند ، پس برجام در عمل از میان رفته است .اما امکان ایجاد چارجوب حقوقی جدید به نوعی که هم حقوق ایران را تامین کند و هم تعهدات ایران را عملی سازد ممکن است ، در این راستا ایران دلیلی ندارد که خود را از حق غنی سازی و فراتر از برنامه صلح آمیز هسته ای محروم نماید ، پس از صرف این همه هزینه و تحمیل این حجم از هزینه های سیاسی و بین المللی بر کشور ، محرومیت از فعالیت صلح آمیز هسته ای غیر عاقلانه و مغایر با منافع ملی است . اما در عین حال ایران متعهد است که صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای خود را اثبات کند در چنین شرایطی می توان سطح و غلظت غنی سازی را تا حد برجام یا حتی پایین تر از آن محدود کرد و محل آن را نیز مشخص و معین ساخت،  پذیرش اعمال محدودیت در میزان و غلظت و مکان غنی سازی و پذیرش نظارت کامل آژانس بر این تعهدات،  در عمل صلح آمیز بودن و عدم انحراف برنامه هسته ای ایران را ثابت می کند و اگر آمریکا و جامعه جهانی به دنبال اطمینان از تعهد ایران به رژیم عدم اشاعه سلاح های اتمی هستند،  چنین اطمینانی از رهگذر چنین تعهداتی حاصل می گردد.
به عبارت دیگر ایران متعهد شود :

۱. حجم مشخص از غنی سازی

۲.با غلظت محدود

۳.در چند نیروگاه مشخص

با نظارت کامل آژانس انجام می دهد ،  در چنین شرایطی همگی بهانه ها برای نگرانی از انحراف برنامه هسته ای ایران سلب و حقوق ایران نیز کاملا تامین می گردد ، توافق در چنین چارچوب حقوقی ممکن و شدنی است و منطبق با حقوق بین الملل و حقوق حقه ایران بوده و آبرومندانه خواهد بود .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar

‏آیا الان هم باز پان کردها در فضای مجازی عقده انحلال مفتضحانه پ.ک.ک را با فحش دادن به ایران خالی می کنند ؟ بیچاره ها ، ایران تنها پشت و پناه شما در این جهان است اگر ایران نباشد راه و جایی جز همان گورستان و کوهستان ندارید.

https://www.tg-me.com/bahmanighajar

این دیدگاه دکتر آخوندی می تواند نسخه نجات ایران باشد

🔹مذاکرات هسته‌ای یا جامع

✍عباس آخوندی، ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

🔻انحصار دستور کار مذاکرات میان ایران و آمریکا به موضوع هسته‌ای دام‌چاله است. هموارترین، موفق‌ترین و موثرترین راهکار مذاکرات جامع به منظور برقراری ارتباطات سیاسی میان ایران و امریکا است.

🔻رضایت طرفین از برگزاری دور چهارم مذاکرات و آمادگی برای انجام دور پنجم، نشان از آن دارد که خوش‌بینی من به موفقیت مذاکرات بی‌مبنا نبوده‌است. لیکن، موفقیت مذاکرات با‌ جامعیت آن و برقراری ارتباط سیاسی تضمین می‌گردد.

خانم سخنگو

ایران سرزمین شعر و ادب است نه سرزمین هتاکی و  بی احترامی،  از مگس خواندن رهبر بزرگترین و قوی ترین کشور جهان ، چه عایدی و منفعتی برای ایران حاصل خواهد شد ؟ این موضع شما به رفع انزوا ایران در جهان کمک خواهد کرد و یا ایران را بیشتر منزوی خواهد ساخت ؟ این که در شرایطی که دیپلماسی در جریان است با استفاده از شعر برای طرف مقابل رجز خوانی کنیم و رئیس جمهور آن را مگس بنامیم برای دیپلماسی سودمند است یا زیانبار ؟ ایران سرزمین شعر و ادب است ولی قرار نیست هر زمانی خواستیم پاسخ یک مقام خارجی را بدهیم به هر شعری متوسل بشویم که در این صورت بابی برای استفاده از اشعار سوزنی سمرقندی و عبیدزاکانی هم باز خواهد شد. بعید می دانم این موضع شما برای دیپلماسی و سیاست خارجی ایران یاری رسان باشد فقط امیدوارم دیده نشود و مورد توجه قرار نگیرد.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar

مکتب فردوسی

بخش اول

فردوسی بی تردید بزرگترین ایرانی سرتاسر تاریخ است و این از ویژگی های خاص ایران و ایرانیان است که بزرگترین شخصیت آنان نه شاه و فرمانروا و کشور گشا بلکه یک حکیم و شاعر است و این در حالی است که ما در تاریخ خود شاه و جنگاور و فرمانده پیروز کم نداشتیم اما هیچ کدام از آنان قابل قیاس با فردوسی نیستند ، بلکه در بالاترین حالت سربازانی در خدمت فردوسی هستند . فردوسی به راستی و بدون هیچ گونه مداهنه و هدف سیاسی،  ایران ساز و ایرانبان است او گذشته را ساخته و از این بنای آبادی که پرداخته افقی برای آینده ایران پی نهاده است .  فردوسی یک مکتب است ، مکتب او بر پایه هفت محور اساسی دارد:

۱‌. کانونی بودن و محوری بودن ایران


محور اصلی و اساسی در کلام فردوسی ، ایران است برای فردوسی آن چه که از هرچیز دیگری برجسته تر است ایران است و بس ، نه دین و مذهب و نه شاه و خاندان خاصی هیچ کدام موضوعیت ویژه ای ندارند ، از ابتدا تا انتهای شاهنامه یک موضوع مهم است و آن ایران است ارج و ارزش هرکسی به خدمتگزاری او در برابر ایران است ، ایران روح شاهنامه است هدف و آرمان شاهنامه است . جمشید چون خدانشناس می گردد و فر ایران بانی را از دست می دهد سرنگون می گردد و نوذر چون ستمکار می شود بزرگان انجمن می کنند و از سام نریمان  می خواهند به او هشدار دهد که به اندیشه ایران باشد ، پهلوانان شاهنامه نگهبانان ایران هستند نه فقط در برابر انیرانیان بلکه در برابر استبداد و خودرایی شاهان .

۲. ازلی و ابدی بودن ایران

این ایران شاهنامه از کجا آمده است ایران از ازل بوده ،‌آفرینش با ایران بوده که نخستین کسی که آیین شهریاری را پدید آورد یعنی کیومرث نخستین ایرانبان است .‌ایران از ازل بوده و تا ابد هست هیچ شکست نظامی و سیاسی ، خدشه ای بر مفهوم ایران و ماندگاری ایران وارد نمی کند .

۳. خرد محوری

نگهبان ایران ، خرد است ، خرد بزرگترین گوهر و هدیه خداوندی است و ایرانیان باید با خرد از ایران پاسداری نمایند .

۴. دادگری

راه پایداری ایران در دادگری است ، شاه ایران باید دادگر باشد ، راه یافتن نیکویی و جاودانگی نه فرشته بودن و نه سرشتی فرا زمینی داشتن است بلکه با دادگری کشور پایدار می ماند .

۵. نفی خلافت اسلامی

راه پایداری ایران در نفی خلافت اسلامی است و نفی خلافت از رهگذر تشیع و عشق به علی علیه السلام و اهل بیت می گذرد .

۶. زبان پارسی

زبان پارسی پیام آور آیین ها و سنت های کهن ایرانی است و زبان شاهنامه است پیراستن آن از زبان غیر و کوشش در حفظ پاکیزگی آن کوشش پیوسته فردوسی است.

۷. پاسداشت سنت ها و آیین های ایرانی

شاهنامه پر است از ستایش نوروز و مهرگان و سده و......ایران زنده است چون آیین های آن پابرجا هستند و فردوسی بر این مهم همت گذاشته است .

پیشینه مکتب فردوسی

فردوسی از خراسان است و پیشینه مکتب فردوسی به کیانیان و نبردهای میهنی ایرانیان و انیرانیان در هزاره های پیش از میلاد مسیح و ظهور اساطیر ایرانی بر می گردد ، مکتب فردوسی از رزم آوری رستم و ایران خواهی  گودرز و فرزندانش و شکوه طوس ریشه می گیرد از فر کیانی که به اشکانیان رسید و سپس در دوران ساسانی با فرهنگ و هویت ایرانشهری تثبیت گردید ، پس از اسلام در شعوبیه متجلی شد و در کوشش های ابومسلم و یعقوب و سامانیان ظهور یافت .

مکتب فردوسی در گذار تاریخ

مکتب فردوسی با حکمت خسروانی سهروردی جنبه فلسفی و حکیمانه گرفت و در افکار و آرا خواجه نصیرالدین طوسی انسجامی دوباره یافت و در عمل سیاسی به عمر خلافت عباسی پایان داد ، خانان مغول را رنگ و بوی ایرانی بخشید و شاهنامه ایلخانی را در تبریز آفرید و با نقاشی و مینیاتور و خط و خوشنویسی ایرانی همراه گردید و در دوره تیموری از تبریز به هرات رفت و شاهنامه بایسنقری را پدید آورد ، مکتب فردوسی راهنما و معلم شاه اسماعیل گردید تا او در تبریز چنین شهریاری خود  را اعلام نماید:

من امروز به زمین فرود آمدم، منم سرور و شاهنشاه،  بدان به حقیقت که منم فرزند حیدر، منم فریدون، منم خسرو، منم جمشید، منم رستم پسر زال، منم اسکندر،
 سرّ اناالحق خفته است در این سینه‌ی من. چون منم حقیقت مطلق ، حقیقت آن باشد که من به سرانجام برسانم .

پس مکتب فردوسی با شاه اسماعیل از هرات و با بهزاد نقاش بار دیگر به تبریز می‌آید و فرزندان شاه اسماعیل که همگی نام هاي شاهنامه ای  داشتند،  دانش آموزان  این مکتب  می گردند و پور گزین شاه  با تلفیق مکتب تبریز و هرات ، بزرگترین شاهنامه تاریخ یعنی شاهنامه شاه طهماسبی را می آفریند و نواده اش شاه عباس نماد شهریار تراز فردوسی می گردد و کیخسرویی می شود که در پس هزاره ها تاج و تخت ایران را آرایش خود می سازد ،مکتب فردوسی نادر است که ایران را محور می داند تا در سجع مهر خود بنویسد:
نگین دولت و دین چو رفته بود از جا
به نام نادر ایران قرار داد خدا
https://www.tg-me.com/bahmanighajar

ما و عرب های جنوب خلیج فارس

بخش اول :

چرایی عدم تشابه

سفر ترامپ به منطقه خلیج فارس و دیدار او از سه کشور این منطقه و تحسین پیشرفت های آنان در کنار طعنه به عقب افتادگی ها و ناکارآمدی ها و ضعف های ایران طیفی از واکنش های گوناگونی را در ایران برانگیخت ، از واکنش خشمگینانه جریان حاکم تا غبطه و حسرت توده مردم و به رخ کشیدن این نوع توسعه سعودی گونه توسط برخی از طیف های پهلویست اپوزیسیون و ......
در این یادداشت بر آن هستم تا ضمن بررسی این واکنش ها ببینم الگوی توسعه عرب ها تا چه اندازه به کار ما می‌آید .

الف- حمله و انکار ، واکنش هایی از سر استیصال


واکنش دستگاه‌های تبلیغاتی  جریان رسمی یعنی انکار توسعه کشورهای همسایه و حتی حمله به  آن و نیز نفی عقب افتادگی های ایران ، بیشتر نمک بر زخم پاشیدن است و تحقیر بیشتر مردم،  به طرف مقابل روحیه می دهد که اینان هنوز درکی از اوضاع ندارند  و با انکار می خواهند چشم بر حقایق بسته و درب آنان بر همان پاشنه ای می چرخد که روز به روز ضعیف ترشان ساخته است ، توده مردم هم بیشتر بر  عدم وجود زبان و ادبیات مشترک با جریان رسمی ، واقف شده و بیش از پیش به دامان گفتمان ستایش از حریف، سوق داده خواهند شد ، پس این واکنش جز بیان ضعف و استیصال چیزی نیست و نه خیر دنیا دارد در آن نهفته است و نه آخرت .

ب- تبیین توسعه سعودی به توسعه ناقص

این نوع نگرش به توسعه سعودی اگرچه درست است اما دقیق نیست ، نگاهی که برای نمونه در توییت ‌آقای دکتر زیبا کلام منعکس شد و در آن توسعه سعودی با توسعه عصر پهلوی قیاس و به دلیل عدم توسعه سیاسی مورد نکوهش قرار گرفته است اگرچه در وهله نخست شاید بی ایراد به نظر برسد اما با قیاس مع الفارق ایران پسا مشروطه دوران پهلوی با سعودی که هم چنان در دوران تداوم سلطنت استبدادی قبیله ای است ، نشانی غلطی را به مخاطب می دهد و در نتیجه واکنش های منفی بیشتری را نیز می گیرد.

ج. توصیف توسعه سعودی  به عنوان‌ نمونه توسعه ایده آل شرقی

این دیدگاه که کم و بیش از سوی طرفداران پهلوی به صراحت یا در لفافه ، تبلیغ می گردد ، هم چون دیدگاه دکتر زیباکلام با قیاسی مع الفارق به دنبال نتیجه گیری ها و مصادره به مطلوب های مورد دلخواه خویش است و چهار واقعیت مهم را در نظر نمی‌ گیرد :
۱. پیشینه فرهنگی و هویتی متمایز ایران

ایران به عنوان کشوری با سابقه شاهنشاهی نزدیک به ۳ هزار ساله و مدعی و هماورد جهان غرب و نیز کشوری که حداقل از دوره شاه اسماعیل به بعد بیش از پانصد سال حکمرانی مستقل بدون وقفه را داشته است با عربستان سعودی و امارات که اولی برساخته پس از جنگ جهانی اول و سقوط عثمانی و دومی مونتاژ پس از خروج بریتانیا از منطقه است ، تفاوت های بنیادینی دارد که یک نمونه آن نوع نگرش متفاوت تاریخی نسبت به غرب است ، در حاکی که اعراب حاشیه خلیج فارس تحت الحمایه و نمک پرورده غرب هستند ایران سابقه درازی از اتحاد و رقابت و رفاقت و خیانت و دوستی و دشمنی با غرب دارد ، درست است که غرب ستیزی به سود ایران نیست اما حق بدهید که کشوری با سابقه پرونده های متعدد اختلافات با غرب با برکشیدگان غرب ذهنیت متفاوتی داشته باشد این ذهنیت متفاوت و شکاک و بدبین به جمهوری اسلامی محدود نیست ، محمدرضا شاه و مصدق و رضاشاه و ناصرالدین شاه نیز هرکدام به همین درجه بدبینی واقع گرایانه را نسبت به غرب داشته اند .

۲. جامعه متکثر ایران

ایران جامعه ای متکثر از منظر فرهنگی و اجتماعی داشته است ، چنین جامعه ای با حکومت هایی که مبتنی بر سلطه و سلطنت یک قبیله هستند هیچ تناسبی ندارد ، در  ایران عصر صفوی و قاجار نیز شاهان و سلاطین با انواع محدودیت در تصمیم گیری و اجرا مواجه بودند و  سلطنت به ظاهر  مطلقه آنان با قید و بندهای مختلف محدود می شده است ، این چنین وضعیتی با حکومت های خاندانی جنوب خلیج فارس که در واقع مبتنی بر یک مناسبات ارباب و رعیتی است ، تفاوت های عمده و غیر قابل انکاری دارد .

۳. سنت مشروطه ایرانی

سنت تقریبا ۱۵۰ ساله تلاش برای ایجاد حکومت قانون و دموکراسی در ایران که می توان آن را سنت مشروطه ایرانی نامید فصل مهمی در تاریخ ایران است که ما هنوز از آن عبور نکرده ایم و عدم توجه به آن ، منجر به نتیجه گیری های اشتباه و خطا می گردد،  ایرانی خود را شهروند و صاحب حق حاکمیت می داند و حکومت هم نمی تواند از این سنت نمایندگی ، فاصله بگیرد ، بنابراین باز وضعیت به سادگی سلطنت های استبدادی جنوب خلیج فارس و قواعد آمرانه و سنتی حاکم بر آنان نیست .

۴. موقعیت ژئوپلتیک متفاوت ایران


ایران به عنوان کشوری در همسایگی جنوب روسیه و وصل دهنده آسیای مرکزی و خلیج فارس با یکدیگر و شبه قاره هند  و چین با اروپا،  در شرایط کاملا متفاوتی با کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس قرار دارد .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar

ما و عرب های خلیج فارس

بخش دوم :
در جستجوی الگوی توسعه ایرانی



الگوی توسعه ایرانی نه می تواند ژاپنی باشد و نه چینی و نه سعودی بلکه الگوی توسعه ایرانی باید برخاسته از سنت و فرهنگ و جامعه ایرانی و مقتضیات جغرافیایی و تاریخی و حتی طبیعت و اقلیم ایرانی باشد ، ایران به یک دموکراسی ملی نیاز دارد تا سنگ بنای توسعه آن باشد ، دموکراسی بدون ملی گرایی و بدون ایران محوری ره به جایی نبرده و کشور را می تواند در معرض خطر قرار دهد ، ملی گرایی و ایران گرایی آمرانه و اقتدارگرایانه نیز سرنوشت یک ملت را در اختیار فرد و گروه‌های خاصی قرار داده و ملت را از حق تصمیم گیری یرای خود محروم می سازد اما دموکراسی ملی یعنی محور قرار دادن ایران و آزادی را برای ایران خواستن ، می تواند مبنایی برای پیشرفت و توسعه ایران باشد ، در چنین چارچوبی ، ایران قطعا نیاز به تنش زدایی با غرب و جلب سرمایه گذاری خارجی و مناسبات دوستانه و سازنده با غرب دارد اما چنین مناسباتی از منظر احترام برابر و براساس مناسبات دو تمدن هم سنگ و هم اعتبار خواهد بود و هیج رئیس کشور خارجی نمی تواند  به ایران خطابی مانند گفتار  ترامپ به عرب ها را داشته باشد که اگر ما نبودیم و از شما حمایت نمی کردیم شما وجود نداشتید ، زیرا ایران نه تحت الحمایه غرب بلکه شریک و متحد و در عین حال رقیب و منتقد غرب است ، وجودش ذاتی است و عرضی قدرت های خارجی نیست ، چنین ایرانی که برخاسته از  پیشینه درخشان باستانی ، مکتب فردوسی و پانصد سال حکمرانی بی وقفه از عصر صفوی به بعد و ۱۵۰ سال سنت مشروطه و جنبش های بزرگ ملی از مشروطه تا ملی شدن نفت و جنبش های مدنی بزرگ معاصر است ، نه تنها موجودیت خود را مدیون هیچ قدرتی نیست بلکه تمدن ساز  است . غربی ها هم به دیده احترام به چنین کشوری می نگرند و هرگز به خود اجازه نمی دهند تا آن نگاه از بالای ترامپ به کشورهای عربی را نسبت به ایران داشته باشند با چنین درکی از موقعیت ایران می توانیم حتی در  لابه لای سطور سفر اخیر ترامپ ، بزرگی و شکوه ایران را ببینیم،  شکوهی که یک ملت با دست خالی و به تنهایی توانست به صرف اعتراض مدنی ، بزرگترین قدرت جهان درباره تحریف نام خلیج فارس به عقب نشینی وادارد و تمام تلاش ها و تکاپوهای کشورهای ثروتمند  عرب حاشیه خلیج فارس را در این باره نقش برآب کند ، شکوهی که از اذعان ترامپ به واقعیت قدرت طبیعی ایران در همبن سخنرانی های اخیرش ناشی می گردد .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar

پیروزی بزرگ ملی در برابر دسیسه جعل نام خلیج فارس

هنگامی که حدود دو هفته پیش خبر ، تصمیم ترامپ برای تغییر نام خلیج فارس در جریان سفرش به منطقه ، منتشر شد و متعاقبا خود وی هم به طور ضمنی احتمال  چنین تصمیمی را تایید کرد ، نوعی حیرت و سرگردانی در من و شاید بسیاری از ایران دوستان به وجود آمده بود ، ترامپ در جایگاه رئیس جمهوری ایالت متحده آمریکا و با عنوان شخصیتی غیر قابل پیش بینی و فاقد پرنسیب های متداول و رایج سیاسی،  کسی که رسما یک کشور بزرگ مانند کانادا را به ادغام درون کشور خود فرا می خواند و یا صراحتا از قصد خود برای ضمیمه سازی  بخشی از دانمارک یعنی گرینلند به آمریکا می گوید ، چه ابایی از تحریف نام خلیج فارس دارد ؟ به خصوص که میلیاردها دلار عربی پشت این تغییر و تبدیل باشد ، ما چه اهرم و چه توانایی برای جلوگیری از این اقدام ترامپ داریم ، ایران سالهاست که با آمریکا قطع رابطه است و محلی برای شدیدترین و تندترین شعارهای ضد آمریکایی است ، وقتی ترامپ با دوستان خود مانند کانادا و دانمارک چنین رفتار می کند چه پرهیزی از کشوری دارد که با آن هیچ رابطه ای هم ندارد ؟! به واقع احساس بی پناهی می کردیم و دست خود را در برابر این واقعه خالی می پنداشتیم،  تنها چیزی که به ذهنمان رسید اعتراض بود ، اعتراض فراگیر و یکپارچه ، در همبن شرایط بود که تام کاتن سناتور با نفوذ جمهوری خواه هم صراحتا از خلیج ع ر ب ی سخن گفت ، اما در مقابل ، ایرانی ها یکپارچه اعتراض کردند ، اعتراضات اتفاقا در صفحه همین تام کاتن خوب جلوه کرد فقط بیش از صد و سی و نه هزار کامنت با یک عبارت :
Persian Gulf

اخبار درباره تحریف نام خلیج فارس ، کمتر شد ، ترامپ به منطقه آمد و کلی از کشورهای عربی تعریف کرد اما نه تنها هیچ اعلام رسمی مبنی بر تصمیم دولت آمریکا مبنی بر تغییر رسمی نام خلیج فارس را مطرح نکرد،  بلکه برخلاف قبلا که چندباری خلیج ع ر ب ی گفته بود این بار فقط به خلیج بسنده کرد ، نگرانی دیگر این بود که ترامپ از ادعای امارات در مورد جزایر سه گانه حمایت کند یا حداقل مانند روسیه و چین ، درخواست حل اختلاف درباره جزایر یا ارجاع آن به دیوان بین المللی دادگستری را مطرح کند ، اما ترامپ مطلقا درباره جزایر هم سکوت کرد این در حالی است که تقریبا مطمئن هستیم که امارات از هر حربه ای برای اعمال فشار بر ترامپ جهت حمایت از موضع امارات در مساله جزایر استفاده گرده است،  پس چه شد که ترامپ کاملا سکوت کرد،  سکوت که نه بلکه عقب نشینی کرد ، پاسخ مشخص است ؛
اراده و قدرت ملت ایران

ما ملت ایران آن چنان شور میهن پرستی و احساسات ملی نیرومندی داریم که حتی بزرگترین قدرت جهان و رئیس جمهور بی پروایی مانند ترامپ هم  نمی تواند آن را نادیده بگیرد .

این پیروزی بزرگ ملی به معنای حفظ نام و هویت ایرانی خلیج فارس و نماد اراده و قدرت ملی ایرانیان بود و ثابت کرد که ملت ایران ، ملتی زنده و بزرگ و متحد است .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar

سوم خرداد سالگرد آزادی خرمشهر خجسته باد


سوم خرداد  جشن همبستگی ملی است ، روزی که خرمشهر ، ایرانشهر شد ، نماد تداوم و پایداری ایران است ، در امتداد دو هزار و هفتصد سال تاریخ پیوسته ایران زمین ، نمادی بر ابدیت سرزمینی که از دل فدا کردن جان ها و نثار خون های عزیز پابرجا مانده است ، سوم خرداد همان مهرگان است ، آرشی است که با جان خود تیری در کمان می اندازد و از مرز ایران پاسداری می نماید ، پیروزی رستم است بر اشکبوس و کیخسرو بر افراسیاب،  شکوه سرافرازی است  در ادامه فتوحات هووخشتره بر آشوری ها و جهانگیری کورش کبیر در برابر بابل و لیدی ، نقش بیستون داریوش است و بازآفرینی جنگ کاره یا حران و پیروزی سورنا بر کراسوس است . تندیس شکوه شاپور اول و تجدید پیروزمندی شاپور دوم و  خسرو انوشیروان است ، خاطره کین خواهی ابومسلم و دلاوری بابک و مقاومت یعقوب ، چالدران عصر ماست  و ظفر نامه شاه عباس کبیر و نادرشاه است . تجدید عهدی است با خون های مقدسی که در حماسه دوازده سال  جنگ های ایران و روس ، تقدیم میهن گردید ، یادآوری از فتح نافرجام هرات و اسطوره ستارخان و مشروطیت،  همان درفش ملی که در تبریز در برابر یورش تزارها در اهتزاز بود و تاکیدی دوباره است بر اراده ملت بزرگ ایران که چندی پیش از آن در حماسه ملی شدن نفت،  استعمار بریتانیا را شکست داد و از همان خوزستان اخراج کرد ، در یک کلام سوم خرداد پاسداشت ایران است و نماد ماندگاری و ابدیت ایران .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar

جایگاه ملی و فراگیر زبان فارسی و تشکیک های بی اعتبار ایران ستیزان

یک نفر گفته چون مادر بزرگش در گیلان ، فارسی بلد نبوده پس زبان فارسی زبان ملی ایرانیان نبوده است ، فارسی زبان مشترک و ملی همه افراد باسواد در ایران بوده و حتی بیسوادهای اهل معرفت هم در سرتاسر ایران با شاهنامه و گلستان و بوستان و حافظ مانوس بودند،
کما این که در همان گیلان تقریبا تمام آثار مکتوب از اسناد اداری و ... غیره اثر صفوی و قاجار همگی فارسی بودند ، بله ممکن است یک نفر  پشت کوهی و بیسواد فارسیش خوب نبوده که همان نیز به هرحال به یکی از زبان ها و گویش های ایرانی تکلم می کرده ، اما این نافی جایگاه منحصر به فرد زبان فارسی به عنوان زبان دیوانی و زبان و ادبیات نخبگان ایران نبوده و نیست.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar

در نکوهش تشویق به تحریم و جنگ

رضا پهلوی به بیگانگان می گوید ایران را تحریم کنید و مکانیسم ماشه را علیه ایران به کار ببرید و به این ترتیب آشکارا از جنگ فراگیر علیه اقتصاد ایران و معیشت مردم ایران و تلاش برای فروپاشی بنیان های اقتصادی ایران حمایت می کند ، ما می دانیم که درد این شخص نه قدرت است و نه سودای بازگشت، چرا که اصولا آدم هزینه دادن و فعالیت سیاسی نیست ، او صرفا در پی این است که با افزایش تنش میان ایران و آمریکا بلکه از چهار جا فاند و پولی گیرش بیاید ، اما آنان که از چنین فردی که سرنوشت یک کشور و یک ملت را به مطامع ناچیز اقتصادیش می فروشد حمایت می کنند ، به هرحال و به هرجهت مسیر بسیار خطایی را در پیش گرفتند ، مسیری که در مورد برخی افراد با حسن نیت ناشی از درک شناختی اشتباه و در مورد برخی دیگر کینه توزی و منفعت طلبی و قدرت پرستی و به رنگ جماعت درآمدن و عوام زدگی است ، امید که هرچه هست ، این افراد که در میان آنان شخصیت های عزیزی نیز هستند زودتر به اشتباه خود پی برده و از استمرار حمایت از این شخص دست بردارند . مطمئن باشید که بر سر این قبر مرده ای نیست و از گریه شما خیری به آن نخواهد رسید .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar