همراهی ننگین با متجاوز


قبح حمایت ننگین یاسمین پهلوی از تجاوز اسرایبل به ایران حتی از قبح همدستی رجوی با صدام بیشتر و ننگین تر است ، رجوی و تشکیلات وی با حکومت وارد جنگ شده بودند و داخل زد و خورد متقابل و مستمر با حاکمیت بودند، از طرفی دیگر صدام برای جلب رجوی ، معاون خود را به پاریس نزد وی فرستاد و همکاری آنان با شرایطی آغاز شد ، اما یاسمین پهلوی و امثال وی آن هم در جایگاه همسر ولیعهد سابق ایران ، نه داخل جنگ مسلحانه و زد و خوردی با حکومت ایران بوده اند و نه اسرائیلی ها از آنان تقاضایی برای همکاری کرده اند ، در ساحل امن خود در آمریکا نشسته اند و برای تجاوز اسرائیل، سوت و کف می زنند ، این حجم از خیانت و همراهی با متجاوزان ، حتی در قیاس با رجوی هم سنت شکنانه است .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar
مسولیت ملی در برابر تجاوز اسرائیل


در این نزدیک به ۴۸ ساعت، برخی که نگاه انتقادی نسبت به‌ حکومت داشته و به قول معروف دلخوشی از جمهوری اسلامی ندارند مطرح می کنند چرا باید در منازعه حاضر علیه اسرائیل واکنش نشان داد .

پاسخ من به این گروه از هم وطنان روشن است چون ما ایرانی هستیم و به ایران حمله شده است و ما میهن پرست هستیم و نسبت به حمله به وطن خود حساس هستیم ، شاید در پاسخ بگویند ولی جمهوری اسلامی چنین و چنان کرده است و.....
باز پاسخ من روشن است اگر ما صرفا زمانی در برابر حمله به ایران موضع بگیریم که حکومت دوست و همسو و ایده آل خودمان با سر کار باشد که این دیگر هنری نیست این که نشد میهن پرستی؟!  اتفاقا عیار میهن پرستی ما وقتی محک زده می شود که حکومتی که با آن هزار نوع اختلاف داریم و به هزار و یک دلیل با آن مشکل داشته و یه آن نقد و ایراد داریم سر کار باشد ولی باز ما میهن را در اولویت قرار بدهیم و بگوییم ایران برای ما اولویت دارد فارغ از آن که چه کسی و یا کسانی حاکمان ایران هستند .
باز در پاسخ می گویند ولی جمهوری اسلامی خود در ایجاد چنین بساطی مقصر بوده و با سیاست هایش کشور را به این سمت برده است ، در پاسخ به عنوان شخصی که مخالف سرسخت سیاست خارجی امت گرا جمهوری اسلامی و فلسطین گرایی در سیاست خارجی بوده و هستم و معتقدم سیاست خارجی و داخلی اشتباه قطعا در وضعیت فعلی موثر است ،  باید بگویم که فارغ از میزان مسولیت حکومت،  الان ما با جنگ علیه ایران مواجه هستیم و موجودیت و بقای کشور و تمامیت ارضی آن و نیز جان و مال ایرانیان در معرض خطر است در چنین شرایطی حاکمیت هر میزان هم تقصیر یا قصور داشته باشد نافی وظیفه و مسولیت ما در دفاع از ایران نیست .

باز در پاسخ می گویند ما چگونه می توانیم از ایران دفاع کنیم ؟ پاسخ ساده و سر راست است همان طور که در مورد خلیج فارس از هویت خلیج فارس دفاع کردیم ، باور کنید که ما مردم عادی نقش مان در این دنیای تبدیل به دهکده جهانی شده بسیار تاثیر گذار است

ما پدافند غیرعامل این جنگ هستیم

اگر ما بر پیوست های رسانه ای دشمن متجاوز بر تبلیغات رسانه هایی مانند اینترنشنال و بر ایران ستیزان پیروز شویم،  اگر یکپارچگی ملی در دفاع از ایران را به منصه ظهور رسانیده و نشان بدهیم ، هر کدام از ما مانند یک پدافند غیر عامل عمل کرده و اسرائیل را وادار به ترک مخاصمه خواهیم کرد .

اگر قدرت ملی ما امروز و در این معرکه ، بروز و ظهور کند فردا روزی نیز خواهیم توانست که در داخل نیز حق حاکمیت خود را اعمال کنیم،  امروز دفاع از استقلال ایران و دفاع از تمامیت ارضی و موجودیت کشور مهم است آن را نجات بدهیم فردا کار برای آزادی و حق حاکمیت ملی بسیار سهل تر خواهد بود .

بیایید اقتدا کنیم به شهید فلاحی به شهید فکوری و ..‌‌‌.. بزرگان ارتش اول انقلاب آنان که نسبت به خودشان و هم رزمانشان و ارتش قهرمان ایران بسیار جفا شده بود اما در خط ایران ایستادند و ایران را نجات دادند به خلبانان عملیات بزرگ اچ ۳ و به سایر قهرمانانی که در آن هنگامه بزرگ، تشخیص ملی داشتند .

وزیر دفاع جنایتکار اسرائیل این بازوی نظامی نتانیاهو جنایتکار تحت تعقیب بین المللی ، امروز تهدید کرد که تهران را به آتش می زند و تلویحا تهدید به قتل عام مردم تهران کرد اگر امروز در برابر این تهدیدات ، محکم ایستادگی نکرده و از ایران عزیز دفاع نکنیم،  این آتش دامان همگی ما را خواهد گرفت ‌.
باز هم تاکید می کنم :

ما پدافند غیرعامل این جنگ هستیم

سربازان دلاور پدافند ایران را ببینید که به هر ریز پرنده و هر پرتابه دشمن،  آتش می گشایند ، من و شما نیز در فضای مجازی در برابر هر کلام و بیانی که بخواهد تجاوز  اسرائیل را عادی سازی کرده و توجیه نماید و از قبح آن بکاهد ، واکنش نشان بدهیم و پدافند غیر عامل ایران باشیم .

مطمئن باشید یکپارچگی ملی یکی از مهمترین عوامل برای متوقف ساختن دشمن است .

https://www.tg-me.com/bahmanighajar
هشدار درباره احتمال تحرکات ضد ملی در شمال‌غرب


تمرکز شدید متجاوزان اسرائیلی بر حمله به تبریز و کرمانشاه و حتی حمله به زنجان و مناطقی از آذربایجان غربی و کردستان که اصولا ربطی به مساله هسته ای ایران ندارند، در کنار تحرکات سابقه دار دو جریان منحوس پان کرد و پان ترک و نفوذ سنتی اسرائیل در حکومت های موجود در اربیل و باکو و.... این نگرانی را به وجود می‌آورد که دشمنان ایران خواب های بدی برای شمال‌غرب ایران دیده باشند ، حمایت از احزاب تروریستی و کشاندن پای همسایگان به حمایت از آنان می تواند بخشی از این دسیسه ها باشد ، همگی این ها برای افرادی که عاقل و میهن دوست هستند یک نتیجه دارد هرچه زودتر این تجاوز علیه ایران باید پایان یابد و از ثبات و استقرار و توان نظامی و دفاعی کشور حفاظت گردد.
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
Forwarded from عصر ایران (Jm)
🚀 هنگام حمله‌ی موشکی چه باید کرد؟ راهنمای نجات در لحظات بحرانی

عصر ایران - در شرایطی که احتمال حملات موشکی یا هشدارهای امنیتی وجود دارد، آگاهی و آمادگی می‌تواند جان شما و عزیزانتان را نجات دهد. حمله‌ی موشکی ممکن است تنها چند ثانیه فرصت برای واکنش بگذارد، بنابراین دانستن اقدامات درست حیاتی است.

🔹 پیش از هر چیز: آمادگی قبل از بحران

آمادگی قبل از بحران شاید مهم‌ترین نکته‌ای باشد که باید جدی گرفته شود.
داشتن یک “کیف اضطراری” می‌تواند در شرایط بحرانی بسیار مؤثر باشد. این کیف باید شامل موارد زیر باشد:

•آب و غذای خشک
•چراغ قوه و باتری اضافه+موبایل و پاوربانک
•داروهای ضروری که استفاده می کنید به همراه قرص سرما خوردگی و مسکن
•جعبه کمک‌های اولیه
•مدارک شناسایی (از جمله شناسنامه، پاسپورت و گواهینامه) + کمی پول نقد
•ماسک، دستکش و وسایل بهداشتی اولیه (مثل نوار بهداشتی)

کیف را حتما در دسترس ترجیحا جلوی تر بگذارید که در زمان اضطرار به راحتی قابل برداشتن باشد.

👈همچنین بهتر است در خانه یا محل کار، مکانی امن و بدون پنجره (مانند زیرزمین، راهرو یا سرویس بهداشتی) را به‌عنوان محل پناه‌گیری از پیش تعیین کنید.

🔹حتما شب را با فاصله از پنجره بخوابید و پرده ها را نیز بکشید.
🔹زیر لوستر نخوابید و نیز چیزهایی که ممکن است از قفسه ها و دیوار و ... سقوط کنند را مهار کنید یا پایین بیاورید.

� هنگام حمله چه باید کرد؟

اگر در خانه هستید:

• فوراً به مکان امنی که از قبل مشخص کرده‌اید بروید.
• از پنجره‌ها، آینه‌ها و وسایل شیشه‌ای فاصله بگیرید.
• اگر امکان دارد، به زمین بخوابید، دست‌ها را روی سر بگذارید یا سر را بین زانوها جمع کنید.


اگر در فضای باز هستید:

•اگر به ساختمانی نزدیک هستید، به سرعت وارد آن شوید.
•اگر هیچ پناهگاهی در نزدیکی نیست، روی زمین دراز بکشید، پشت به محل احتمالی انفجار و دستانتان را روی سر بگذارید.
•از فضاهای باز، دکل‌های برق، خودروهای پارک‌شده و پنجره‌ها فاصله بگیرید.


اگر در حال رانندگی هستید:

•در صورت امکان، خودرو را در جای امنی متوقف کرده و پیاده شوید.از خودرو فاصله بگیرید و به دنبال پناهگاه بگردید.
•اگر داخل خودرو ماندید، سرتان را تا جای ممکن پایین بیاورید و با دست هایتان از آن مراقبت کنید.

🔹 بعد از حمله چه کنیم؟
•تا زمانی که از سوی منابع رسمی (رسانه‌ها، نیروهای امدادی یا مقامات محلی) اعلام نشده، از محل امن خارج نشوید.
•به اشیای مشکوک یا موشک‌های عمل‌نکرده نزدیک نشوید و موضوع را به مراجع مربوطه گزارش دهید.
•اگر کسی مجروح شده، در صورت امکان کمک اولیه ارائه دهید، اما حتماً با نیروهای امدادی تماس بگیرید.
•از گوشی تلفن همراه فقط برای تماس‌های ضروری استفاده کنید تا خطوط اضطراری شلوغ نشود
•عکس ها و ویدیوهای حمله را تا حد امکان منتشر نکنید.

جمع‌بندی

در لحظه‌ی بحران، آرامش و آگاهی کلید نجات هستند. آمادگی قبلی، دانستن مکان‌های امن و تمرین واکنش سریع می‌تواند جان شما و عزیزانتان را نجات دهد.

به یاد داشته باشیم که تهدیدات همیشه قابل پیش‌بینی نیستند، اما واکنش ما می‌تواند تفاوت میان خطر و نجات را رقم بزند.
Asriran.com
@MyAsriran

🔆 لطفا تا جایی که برایتان ممکن است این پست را در همه گروه ها به اشتراک بگذارید.
نظر شادروان داریوش همایون وزیر و سخنگوی دولت در عصر پهلوی درباره موضع ملی نسبت به حمله نظامی علیه ایران

بخشی از مقاله ( از پشت کدام منشور )
به قلم زنده یاد داریوش همایون

من هرگز به کوشش‌هائی که سه سال پیش از سوی محافل گوناگون برای کشاندن امریکا به جنگ با جمهوری اسلامی می‌شد نپیوستم. امروز هم جنگ را برای ایران خطرناک تر از جمهوری اسلامی می‌دانم. بند اول منشور یا برنامه سیاسی حزب هم برایم از بند سوم (پادشاهی) مهم تر است: "استقلال و تماميت ارضی و يگانگی ملی ايران برای ما از همه بالاتر است و به هر قيمت و در هر وضعی از آن دفاع می‌کنيم." من این جملات را هژده سال پیش برای سازمانی نوشتم که امروز حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) است. در آن زمان این صحبت‌ها هم نبود؛ امروز که جای خود دارد. چنانکه زمانی گفتم ما از جمهوری اسلامی برخواهیم آمد ولی ایران برنخواهد گشت. به همین دلیل هم هست که در صورت حمله نظامی و به خطر افتادن یکپارچگی ایران موقتا در کنار همین رژیم که قدیمی ترین مخالف آن هستم و با آن ضدیت وجودی دارم قرار خواهم گرفت بدین معنی که هر فعالیت ضد رژیم را تا برطرف شدن خطر محکوم خواهم شمرد و به سهم خود همه ایرانیان را به دفاع از میهن در زیر هر حکومتی باشد فراخواهم خواند. در جنگ کسی به بد ترین نیات و پیشینه‌ها نیر کاری ندارد. نقش‌ها مهم است؛ چرچیل و روزولت چند گاهی هم پیمان استالین می‌شوند. مائو کشتار کمونیست‌ها را به دست چیان کای شک فراموش می‌کند و در برابر هجوم ژاپن در کنار او قرار می‌گیرد. در جنگ حتا چرچیل دستور نابود کردن ناوگان فرانسه متحد خود را می‌دهد تا به دست آلمان‌ها نیفتند.


https://www.tg-me.com/bahmanighajar
مسائل داخلی ایرانیان نه دیروز به صدام مربوط بود نه امروز به نتانیاهو.

هیچ ایرانی مقید به اصول و اخلاق و دارای حداقلی از آگاهی در باره سیاست و روابط بین‌الملل هیچ ارزشی برای ادعاهای افراطیون اسرائیلی در مورد جامعه و حکومت در ایران قائل نمی‌شود. این جماعت طی دهه‌های اخیر با نفی کامل حقوق ابتدایی ملت فلسطین و فرد فلسطینی و جلوگیری از تشکیل یک میهن فلسطینی یکی از دلایل اصلی آشوب‌ها و بی‌ثباتی‌ها در منطقه بوده‌اند. ادعاهای نتانیاهو در مورد "مبارزه با دیکتاتوری" و "روز آزادی" هیچ تفاوتی با ادعاهای مشابه صدام در آستانه تجاوزش به ایران در سال 59 ندارد. دل خوش کردن معدودی به قصاب قصه مایه شرمساری است. در اینکه ایرانیان در ارتباط با بسیاری امور معترض‌اند، هیچ شکی نیست. اما این اموری است که در داخل ایران و بین ایرانیان و بدون فضولی امثال صدام و نتانیاهو باید حل و فصل شود. نتانیاهو به اتهام فساد تحت تعقیب دادگاه داخلی است و به اتهام جنایت جنگی و نسل‌کشی و استفاده از گرسنگی به عنوان سلاح جنگی تحت تعقیب دیوان دادگستری بین‌‌المللی است. دعاوی چنین تبه‌کاری در مورد ایران و ایرانیان تنها تاکتیکی مفتضح در جنگ روانی است.
کوروش احمدی
https://www.tg-me.com/covid_policy_dip
پاسخ رد احمدشاه به تقاضای کمک آتاترک

آخرین شاه قاجار مداخله ترکیه در امور داخلی ایران برای حمایت از قاجاریه را رد کرد.

از دکتر افشین جعفرزاده

رفتار سیاسی آخرین شاه قاجار ، احمد شاه در سالهای آخر سلطنت یکی از چالش بر انگیز ترین فصل های تاریخ ایران است.
یکی از این موارد ، تلاش های او برای باقی ماندن در سریر سلطنت است و نوشته هایی مبنی بر اینکه چون مصطفی کمال پاشا ( اتاتورک بعدی ) حس کرد قاجاریه رو به زوال است به دلیل ترک بودن سلسله قاجاریه سعی نمود نماینده خود و وزیر خارجه اش دکتر توفیق رشدی اراس را در اروپا به نزد احمد شاه بفرستد و با تاکید بر همگرایی ترکی به او پیشنهاد دهد نخست به آنکارا پایتخت جمهوری تازه بنیاد ترکیه رفته و سپس همراه با یک نیروی نظامی ترکیه ای راهی تهران شده و تاج و تختش را تحکیم کند.
اگر چه حسین مکی و برخی مورخان معاصر اشاراتی بر این پیشنهاد و ملاقات داشته اند نخستین راوی این ملاقات دکتر انوشیروان سپهبدی ، سفیر ایران د ترکیه بود که در خاطراتش به جزییات پیشنهاد مصطفی کمال پاشا اشاره کرده و منبع خبری خود را دکتر توفیق رشدی اراس اعلام نموده که در زمان اقامت سپهبدی در انکارا بعنوان سفیر کبیر ایران در سالهای ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۳ مشغول بوده و گویی دوستی مستحکمی پیرامون این دو پدید آمده بود.
سپهبدی در همان زمان (۱۹۴۲) جمع بندی دیدار و گفته های رشدی اراس را طی نامه ای مکتوب کرده و این نامه جالب چندی پیش علنی شد و مورد توجه تاریخ پژوهان ترکیه قرار گرفت.
ظاهرا بر اساس گفته های رشدی ارس این ملاقات میان او به عنوان نماینده مصطفی کمال پاشا و احمد شاه و حضور چند نفر دیگر پس از چند روز تلاش هیات ترکیه ای انجام گرفته و رشدی اراس ضمن ابلاغ سلامهای مصطفی کمال به او پیشنهاد بازگشت فوری به ایران از مسیر ترکیه و انکارا ارایه کرده و حتی پیشنهاد همراه نمودن سپاه ترکیه ای نیز داده که در این زمان احمد شاه که به ترکی صحبت می کرده بیکباره تغیر رویه داده و گفته من ترکی شما را نمی فهمم.
شدی اراس که از این تغییر رفتار شگفت زده شده که تا اینجا مذاکره به ترکی میان دو هیات بخوبی پیش میرفته به دلیل فرانسه دانی خود و احمد شاه مجبور به شرح پیشنهاد مصطفی کمال به فرانسه شده و اینجاست که با روایت سپهبدی و رشدی اراس احمد شاه ضمن ابلاغ سلام و تشکر به غازی مصطفی کمال صریحا این پیشنهاد را رد کرده و پاسخ داده میان خانواده ما رسم نیست که با کمک سپاه بیگانه وارد کشور شویم.
اینک عین نامه انوشیروان سپهبدی که پس از سی و هشت سال سپری شدن از سقوط قاجاریه نوشته شده ارایه میشود.
افشین جعفرزاده.دوم اردی بهشت ماه ۱۳۹۶
----------------
متن سند و نامه انوشیروان سپهبدی :

توفیق رشدی بیک وزیر امور خارجه ترکیه که مدت‌ها در زمان آتاتورک این سمت را داشت با من در ژنو از در دوستی‌ در آمد و آدم خون گرم و خوبی‌ بود.

چندین سال در ژنو با هم در جامعه ملل هم کاری داشتیم (۱۹۳۲)، پس از آنکه من به سمت سفارت کبری ایران در آنکارا میان شدم چندین (۱۹۴۲) سال از این آشنایی‌ یا دوستی‌ گذشته بود. در آنوقت کاری نداشت و آتاتورک هم نبود، روزی به سفارت آمد و در بین صحبت گفتگو از زمان وزارت امور خارجه او مناسبت او با احمد شاه و پیغام آتاتورک به شاه ایران در میان آمد.

من حرف او را بی‌ کم و کسر نقل می‌کنم – نامبرده گفت آتاتورک نظر به اینکه سلسله قاجاریه از نژاد ترک بودند خیلی‌ مایل بود که احمد شاه کارش خراب نشود و در سلطنت مستقر باشند. آنوقت احمد شاه در فرنگستان بود، به او پیغام دادم که بروم و با احمد شاه ملاقات کنم و از او بخواهم که زودتر تا کار خراب نشده به ایران مراجعت کند – من پاریس رفتم و به احمد شاه که آنوقت در نیس بود تلگرف کردم که از طرف آتاتورک پیغام فوری دارم. احمد جواب داد که من چند روز دیگر به لوسنن میروم و منتظر هستم که در آنجا شما را ملاقات کنم.

من در روز میان به لوزان رفتم و در لوزان پالاس که احمد شاه در آنجا منزل داشت رفتم و مرا در روز موعود پذیرفت، آقایان ارفع‌الدوله و عمو کهن وزیر مختار ایران در پاریس حضور داشتند، و مذاکرات ما شروع شد – تمام مذاکرات به زبان ترکی‌ بود چون هر شش نفر مثل یک نفر ترک، ترکی‌ صحبت میکردند – گفتم آتاتورک به شما سلام میرسانند و خیلی‌ آرزو دارد که هرچه زودتر اعلیحضرت به ایران مراجعت فرمایند چون تصوّر می‌کند اقامت فوق‌العاده اعلیحضرت در فرنگستان و اوضاعی که امروز در آنجا پیش آماده ممکن است باعث زحمت زیاد بشود.
احمد شاه جواب داد خودم خیال دارم به همین زودی مراجعت کنم- گفتم آتاتورک مایل است اعلیحضرت از راه آنکارا به ایران مراجعت فرمایند – گفت بسیار خوب. در این موقع که صحبت به اینجا رسیده بود اضافه کردم آتاتورک حاضر است یک کورپس (Corps d’arme ) قشون همراه اعلیحضرت بکند که در رکاب اعلیحضرت به تهران بیایندو مخالفان سلطنت را
@qajariranhistory
دور بکنند و پس از آنکه وضع به حال عادی برگشت آنوقت اعلیحضرت قشونی را که در رکاب آمده‌اند مرخص فرمایند.

دیدم اینجا چهره احمد شاه تغییر کرد، گفت من ترکی‌ شما را نمی‌-فهمم، در صورتیکه تا به حال تمام صحبت ما با ترکی‌ به خوبی‌ پیش میرفت مجبور شدم مطلب بالا را فورا به فرانسه تکرار کنم – احمد شاه متغییر شد، گفت «به آتاتورک بگویید هیچوقت پادشاه ایران با قشون اجنبی به کشور خودش نخواهد رفت.»

فورا گفتگو را خاتمه دادم و از اتاق بیرون رفت. رشدی اینجا اضافه کرد پس از این جواب و ردّ سخت احمد شاه بود که آتاتورک اعلامیه مشهور خود را بر له رضا خان داد.»
و این هم روایت یک سایت تاریخ ترکیه ای :
İranlı diplomat Anuşirvan Sipahbudi, hatıratında Atatürk'ün İran'ın son Kaçar Şahı Ahmed'e Kaçarlar Türk olduğu için askeri yardım teklif ettiğini Tevfik Rüştü Aras'ı kaynak göstererek iddia ediyor. İddianın doğruluğunu gösterecek maddi bir delil yokken, şüpheye sebep olacak ise çok şey var. Birincisi, Rıza Pehlevi "inkılapçı" ve o sırada "cumhuriyetçi" idi, Türkiye kamuoyundan destek görüyordu. İkincisi, hatıratın müellifi Kaçar hanedanıyla akraba olduğu için Ahmed Şah'ın "vatanseverliği"ni (patriotism) göstermek istemiştir. Aynı iddiayı daha önce Hüseyin Mekki de dile getirmiş, fakat Sipahbudi'yi "Atatürk'ün mesajı"nı bizzat ileten kişi olarak göstermiştir [Zendegani-i Siyasi-i Sultan Ahmed Şah]. Öte yandan o tarihte Musul meselesi devam etmekteydi. Nutuk'ta "Turancılık"ın tenkid edildiğini de hatırlatayım. Anakronizm yaparak Soyadı Kanunu'ndan evvel "Atatürk" adının kullanıldığı bu hatıra metnini yakından görmek imkanı olsa, daha başka iç ve dış tenkidler de yapılabilir. Hülasa hatıranın uydurma olduğunu düşünüyorum.

Hatıranın tarafımdan yapılan tercümesi:

"Atatürk zamanında Türkiye’nin Dışişleri Bakanı olan Tevfik Rüştü Bey, benimle Cenevre’deyken dostluk kurdu, sıcakkanlı ve iyi bir adamdı.
Birkaç yıl Cenevre’de Milletler Cemiyeti’nde beraber çalıştık (1932). Ondan sonra ben İran’ın Ankara Büyükelçiliği’ne tayin oldum (1942). Birkaç yıl bu aşinalık ve dostlukla geçti. O vakit bir işi yoktu ve Atatürk de yoktu [ölmüştü]. Bir gün elçiliğe geldi. Onun Dışişleri Bakanlığı zamanıyla ilgili sohbet arasında onunla Ahmed Şah’ın münasebetini ve Atatürk’ün İran Şah’ına mesajını açıkladı.
Onun sözünü eksiksiz naklediyorum, dedi ki: Atatürk’ün görüşü buydu ki Kaçar sülalesi, Türk soyundandır. Ahmed Şah işini harap ediyor ve saltanatı duruluyor. O sırada Ahmed Şah, Frengistan’da [Avrupa] idi, ona gideyim, mülakat yapayım ve işler daha çok harap olmadan İran’a dönsün diye haber verdim. Paris’e gittim, Ahmed Şah o sırada Nice'de idi. Atatürk’ten acil mesajım var diye telgraf çektim. Ahmed, ben birkaç güne Lozan’a gidiyorum, sizinle orada mülakat yapayım diye cevap verdi.
Ben belirlenen günde Lozan’a vardım. Ahmed Şah’ın konakladığı Lozan Palas’a gittim. Beni belirlenen günde kabul etti. Arfaü’d-devle ve Paris'teki vezir Ammu Han huzurda bulundular ve müzakereye başladık. Müzakerenin tamamı Türkçeydi, çünkü her üçü de bir Türk gibi Türkçe konuşuyorlardı. Dedim ki: Atatürk size selam yolladı. Hazret’in İran’a hemen dönmesini arzuluyor. Hazret, Frengistan’da [Avrupa] ikameti tasavvur ederse, bazı zahmetli durumlar ortaya çıkabilir.
Ahmed Şah cevab verdi: Ben de hemen dönmeyi düşünüyorum. Dedim ki: Atatürk, Hazret’in İran’a Ankara yoluyla dönmesini istiyor. Çok iyi, dedi. Sohbet ilerleyince belirttim ki: Atatürk, Hazret’in Tahran’a girmesi ve saltanat muhaliflerini işten uzaklaştırması için Hazret’le beraber bir kolordu göndermeye hazırdır. Vaziyet normale dönünce Hazret, huzurunda gelen orduyu terhis buyururlar.
Ahmed Şah’ın bozulduğunu gördüm. Ben sizi Türkçe anlamıyorum, dedi. Halbuki sohbetimizin tamamı Türkçeyle iyi gidiyordu. Matlubumu Fransızcayla tekrar etmeye mecbur kaldım. Ahmed Şah değişti, dedi ki: Atatürk’e diyiniz ki hiçbir vakit İran padişahı kendi ülkesine yabancı ordusuyla gitmeyecektir.
Sohbete hemen son verdim ve odadan çıktı. Rüştü, Ahmed Şah’ın bu cevabından sonra Atatürk’ün Rıza Han’ın lehine meşhur ilamını verdiğini belirtti."

@qajariranhistory
برای آگاهیهای بیشتر
ن.ک :
كتاب مهم خاطرات رضا بصيرالدوله هروي با عنوان دو سال روابط محرمانه احمد شاه و سفارت شوروي كه در سال ١٣٧٢ به كوشش دکتر مجيد تفرشي توسط نشر تاريخ ايران نشر شده است.
@qajariranhistory
نظر ابوالحسن بنی صدر درباره همکاری با کشور متخاصم خارجی

به نقل از کتاب خاطرات او

یک روزی [احمد] سلامتیان آمد پیش من و دیدم مثل لبو صورتش کبود بود. گفتم: «شما چرا این حالت را دارید؟» گفت: « چرا نداشته باشم؟» گفتم: « بگو. چرا این حالت را داری؟» گفت: «رجوی می‌خواهد برود به بغداد.» گفتم: « غلط میکنه می‌خواهد بره بغداد. می‌ایستیم و نمی‌گذاریم برود به بغداد. این حالت چیه شما دارید؟» گفت: « ما یک عمر گفتیم. آزادی. استقلال. حالا سر از بغداد در بیاریم؟! » بعد گفت [رجوی ] می گوید فراخوان می دهیم اقلا یک میلیون نفر می‌آیند به مرز. بعد. با این نیروها می‌رویم تهران را تصرف می کنیم.

گفتم این حرفها چیه که می‌زنی؟ کدام دیوانه ای می‌آید به مرز عراق و از آنجا با شما راهپیمایی بکند بیاید تهران تا آنجا را فتج کند؟! چطور شما به این مسایل فکر نمی کنی؟ اضلا. شما پایت را بگذاری به بغداد کار تو ساخته است. از دید مردم آلت دشمن هستی. از آن لحظه که پایت به بغداد برسد. احدی به فراخوان تو نمی آید. مگر آن اشخاصی که مانده و بیکار هستند و کاری توی زندگی ندارند و شما هم بخواهید به عنوان مزدور استخدامشان کنی و پولی بهش بدهی آنها هم که تن به اين کار بدهند. برای جنگ نخواهند آمد چون یک آدم ایرانی اصیل که حاضر نمی شود با فراخوان شما به عراق بیاید و از آنجا بخواهد برگردد و وطنش را فتح کند. چنین آدمی يا باید دیوانه باشد و يا آدم غیر اصیل و بی بندوباری. به علاوه از اين نوع آدمها نیرویی در نمی‌آید. یک ترقه در بره میدان خالی می‌کنند.

نقل از کتاب «درس تجربه» خاطرات نخستین رییس جمهور ایران زنده یاد ابوالحسن بنی صدر

https://www.tg-me.com/bahmanighajar
فرصت طلایی و کوتاه

زمان کوتاه برای  تصمیم گیری بزرگ جهت نجات ایران : ضرورت دستیابی هرچه زودتر به آتش بس هر یک ساعت زودتر بهتر

ترامپ با نتانیاهو متفاوت است هدف ترامپ فقط مهار برنامه هسته ای است ، هدف نتانیاهو نابودی ایران ، با مصالحه با ترامپ ولو توافق خیلی خیلی بدی باشد می توان نتانیاهو جنایتکار و مزدوران ایرانی او را ناکام کرد ، هر مصالحه با ترامپ هم ولو محدودیت زمانی نداشته باشد در عمل ابدی نخواهد بود و ایران پس از بهبود شرایط و تغییر وضعیت می تواند از زیر بار این تعهدات خود را رها سازد ، زودتر زودتر حتی یک ثانیه زودتر باید آتش بس رسید  . آتش بس ولو با شرایط سخت یک شجاعت بزرگ و فداکاری ملی است ، مطمئن باشید در صورت وصول آتش بس ، ملت ایران شرایط را درک خواهد کرد و می توان نقاط ضعف را ترمیم کرده و شرایط را بهبود بخشید.  زمان ، هنگامه تصمیم گیری است ، شاید فرصت خیلی کوتاه باشد، حاکمیت ایران باید با ارتباط مستقیم با ترامپ ، نقشه های نتانیاهو و خواب و خیال های رضا پهلوی و سایر مزدوران نتانیاهو را نقش برآب کند ، می توان با ترامپ به توافقی رسید که ضامن استقلال و تمامیت ارضی ایران و پایان دهنده به این جنگ باشد ، نیروهای مسلح ایران دلیرانه از حق ذاتی دفاع مشروع ایران استفاده کرده و نشان دادند که ایران می تواند از خود دفاع نماید الان باید تا دیر نشده و خدای نکرده  ورق برنگشته است ، با مذاکره به مصالحه دست یافت و ثمره دفاع مشروع خود را بدست آورد،  تعلل کردن و مشروط کردن و منوط کردن مذاکره اشتباهی تاریخی و جبران ناپذیر خواهد بود. هر تعهدی از جانب ایران درباره  غنی سازی اورانیوم و حتی کل فعالیت های هسته ای و هر موضوع دیگری ، از منظر حقوق بین الملل ابدی نخواهد بود و می توان در فرصت مناسب در این تعهدات بازنگری کرد .

به امید سرافرازی ایران و برآمدن پیروزمندانه و عاقلانه آن از معرکه ناجوانمردانه حاضر

https://www.tg-me.com/bahmanighajar
بر حقیقت خاک نپاشیم، رژیم جنایتکار اسرائیل به ایران تجاوز کرده ما باید با درک عمق تهدیدات ناشی از ابعاد این تجاوز ، به درستی مقابل آن ایستادگی کنیم ، کسانی که می خواهند شرایط را عادی جلوه داده و حقایق و ناگواری ها و تلخی ها را نادیده بگیرند نتیجه عملکردشان تفاوتی با آنان که از تجاوز اسرائیل حمایت می کنند، ندارد ، برای هر دو سرنوشت نهایی ایران و استقلال و تمامیت ارضی آنان بی اهمیت است ‌. فقط بدانیم الان موقع عمل است وگرنه خیلی زود ، دیر می شود ‌.

https://www.tg-me.com/bahmanighajar
در جستجوی راهی برای توقف جنگ


به نظر می رسد هدف  نتانیاهو از این جنگ نابودی یا تجزیه ایران و یا حداقل از میان بردن زیر ساخت های ایران است ، همان طور که مقامات ایرانی مانند دکتر عراقچی به درستی گفته اند ، تنها راه مهار نتانیاهو ، اراده ترامپ است اما ترامپ نیز خود به نتانیاهو پیوسته و گویا علاقه ای به مذاکره و مصالحه ندارد،  من معتقدم ترامپ هم چنان با نتانیاهو متفاوت بوده‌  و به دنبال دستاوردی دیپلماتیک است اما چون چنین دستاوردی را غیر ممکن فرض کرده ، تابع و دنباله رو نتانیاهو شده است ، تنها راهکار پیش روی برای ایران در چنین وضعیتی استفاده از دیپلماسی علنی به جای دیپلماسی پنهان است تا ترامپ مجبور شود ،  راه مذاکره را هم چنان ترجیح بدهد. در این راستا ایران باید از دیپلماسی پنهان عبور کرده و مقامات عالی ایران هم چون رئیس جمهور و وزیر خارجه رسما و جلوی دوربین ها پیشنهاد مذاکره فوری با شخص ترامپ را مطرح کنند،  چنین پیشنهادی اولا برای ترامپ جذاب است ثانیا او را در موقعیت دشواری قرار می دهد ، چرا که رد پیشنهاد ایران به معنای رد تمام مدعیات ترامپ در مورد پرهیز وی از جنگ و ترجیح صلح و دیپلماسی است و برای ترامپ در خود آمریکا هزینه زاست.

بنابراین من اگر جای پزشکیان بودم در جلوی دوربین ها و به طور عمومی اعلام می کردم حاضرم در ظرف ۲۴ ساعت آینده با ترامپ در هر نقطه ای دیدار کرده و مسائل فی مابین را حل و فصل کرده و آتش بس برقرار کنیم .

چنین سیاستی تا حد زیادی می تواند نقشه های نتانیاهو را ناکام بگذارد و روند دیپلماسی را احیا کرده و پایانی بر جنگ باشد ‌.

https://www.tg-me.com/bahmanighajar
خشم و امید

یکپارچه خشم هستم از اسرائیل جنایتکار و متجاوز که به خود جسارت یورش به خاک مقدس ایران را داده است

از مزدوران ایرانی نما اسرائیل که از یورش دشمن خارجی استقبال می کنند


از یاوه گویانی که ایران عزیز ما را  به این روزگار کشاندند که نیروی هوایی کشوری ۸۰ برابر کوچکتر از ایران این چنین در آسمان مقدس ایران  جولان بدهند.

از سیاست خارجی امت گرا و ضد ملی که ۴۵ سال فلسطین فلسطین کرد و ایران را وارد بحران خطرناک اسرائیل و فلسطین کرد که مطلقا ربطی به ایران نداشت

از سیاست داخلی که ما را از  مجلس و دولت منتخب واقعی و رسانه های آزاد محروم کرد .

از پزشکیان و اصلاح طلبان که او را با شعار نه به جنگ بر سر کار آوردند و الان مطلقا هیچ ابتکاری برای برون رفت کشور از این وضعیت ندارند

اما امیدوارم به ملت بزرگ ایران و نخبگان آن که قطعا قادر خواهند بود ایران عزیز ما را از این معرکه سخت و تلخ نجات خواهند داد .
https://www.tg-me.com/bahmanighajar
ضرورت احیا استفاده از شیر و خورشید سرخ


شیر و خورشید سرخ به همراه صلیب سرخ و هلال احمر یکی از سه نشانه جهانی به رسمیت شناخته شده برای نهادهای کمک رسان بین المللی است و نام آن در اسناد بین المللی از جمله کنوانسیون های ژنو ولاهه تصریح شده است، سیاست اشتباه و ضد ملی کنار گذاشتن شیر و خورشید سرخ وجایگزینی آن با نماد غیر ایرانی هلال احمر،باعث شده که سالهاست اسرائیل درخواست نماید تا ستاره سرخ داوود جایگزین شیر و خورشید سرخ گردد،اگرچه کمیته بین المللی صلیب سرخ ،این درخواست را به دلیل این که تعدد نمادهای بین المللی را مغایر با اهداف و رسالت کمیته دانسته،نپذیرفته است ،اما این خواسته اسرائیل هم چنان مطرح است، با احیا استفاده از شیر و خورشید سرخ اولا می توان مانع از طرح ستاره سرخ داوود گردید ثانیا شیر و خورشید را از یک نماد مورد سو استفاده سلطنت طلبان و....خارج ساخت و ثالثا به افکار عمومی ایران که به‌ شیر و خورشید به عنوان‌ یک نماد ملی و میهنی و تاریخی عشق می ورزند،احترام گذاشت،یک نشانه احترام به روحیه ملی ايران پس از دفاع میهنی در برابر تجاوز اسرائیل می تواند احیا شیر و خورشید سرخ باشد.https://www.tg-me.com/bahmanighajar
یادداشت عالی و ارزنده دوست عزیزم تیرداد بنکدار در افشای ماهیت جریان ویرانی طلب و همدست تجاوز خارجی به ایران
۲.ویرانی‌طلبان:
ویرانی‌طلبی عنوانی بود که چند سال پیش به طیفی که عمدتاً برآمده از چند جریان دست راستی نئولیبرال (برای تاکید بر تمایز آن‌ها از لیبرال‌های عرفی) در دانشگاه‌ها بودند، اطلاق می‌شد. طیفی که فرجام منطقی مواضع آن‌ها به تجویز حمله نظامی خارجی به کشور می‌رسید و زمانی محدود به یک جریان بدنام و منزوی بود. اما در سال‌های اخیر از یکسو با انسداد ناشی از بی‌فایدگی جریان اصلاحات و از سوی دیگر با پیوستن همان جریان بدنام به اردوگاه سلطنت‌طلبان و کسب حمایت رسانه‌ای تمام عیار و نهایتاً هم بیعت ضمنی چند فعال دانشجویی مبارز و خوش‌نام و در عین‌حال همواره سطحی‌نگر دانشجویی به آن‌ها، رفته رفته مبدل به گفتمانی نیمه غالب در فضای اپوزیسیونی شدند.
اما جریان مدافع مداخله نظامی خارجی تنها محدود به این طیف متاخر نبود و پیش از آن‌ها هم بخش‌هایی از اپوزیسیون سنتی خارج از کشوری، در پی اشغال عراق توسط آمریکا و متحدانش، از کوشندگان این راه بودند.
متن کامل در فرسته پسین⬇️
@Tirdadbonakdar
۲.ویرانی‌طلبان:
ویرانی‌طلبی عنوانی بود که چند سال پیش به طیفی که عمدتاً برآمده از چند جریان دست راستی نئولیبرال (برای تاکید بر تمایز آن‌ها از لیبرال‌های عرفی) در دانشگاه‌ها بودند، اطلاق می‌شد. طیفی که فرجام منطقی مواضع آن‌ها به تجویز حمله نظامی خارجی به کشور می‌رسید و زمانی محدود به یک جریان بدنام و منزوی بود. اما در سال‌های اخیر از یکسو با انسداد ناشی از بی‌فایدگی جریان اصلاحات و از سوی دیگر با پیوستن همان جریان بدنام به اردوگاه سلطنت‌طلبان و کسب حمایت رسانه‌ای تمام عیار و نهایتاً هم بیعت ضمنی چند فعال دانشجویی مبارز و خوش‌نام و در عین‌حال همواره سطحی‌نگر دانشجویی به آن‌ها، رفته رفته مبدل به گفتمانی نیمه غالب در فضای اپوزیسیونی شدند.
اما جریان مدافع مداخله نظامی خارجی تنها محدود به این طیف متاخر نبود و پیش از آن‌ها هم بخش‌هایی از اپوزیسیون سنتی خارج از کشوری، در پی اشغال عراق توسط آمریکا و متحدانش، از کوشندگان این راه بودند. این جریان‌ها در اواخر دوره دوم ریاست‌جمهوری جرج بوش که اوج قدرت نومحافظه‌کاران (مابه‌ازای آمریکایی نئولیبرال‌ها)، در چند نشست مشترک در پایتخت‌های اروپایی‌ برای آلترناتیوسازی تحت نظر مایکل لدین یکی از تئورسین‌های نومحافظه‌کاران گرد هم آمدند. دو نیروی اصلی حاضر در این نشست‌ها یکی سلطنت‌طلبان طرفدار پهلوی و دیگری احزاب مسلح کردی بودند. اما نهایتاً این برنامه‌ریزی‌ها با روی کار آمدن دموکرات‌ها در آمریکا به محاق رفت و بعد هم مورد نفیی از جانب دنبال‌کنندگانش واقع شد که جریان جنگ اخیر ۱۲ روزه ثابت کرد که ظاهری بوده.
چنانکه پیشتر اشاره شد، دو جریان عمده ویرانی طلبی (طرفداری از حمله نظامی به کشور) یعنی دو طیف سلطنت‌طلبان سنتی و نئولیبرال‌های نوسلطنت‌طلب، از مدتی پیش از آغاز جنگ ۱۲ روزه به هم رسیده بودند و کمپین رسانه‌ای نیرومند و همه‌جانبه‌ای را هم برای تثبیت موقعیت خود و به طور قطع با حمایت‌های سیاسی آشکار و مالی پنهان خارجی صورت دادند. طی این مدت این گروه با ارجاع به فضاسازی‌شان در فضای مجازی، ادعا و توهم موقعیت هژمونیک در فضای واقعی ایران را هم داشتند و حتی نمود خلاف آن را در همه جنبش‌های مبارزاتی ملت ایران (از جمله جنبش مهسا) را کتمان می‌کردند و مدعی بودند که عنقریب انقلابی به ادعای خودشان ملی را برای بازگرداندن سلطنت به ایران رقم خواهند زد. لذا در این مقطع نیز همچنان تظاهر به مخالفت با مداخله خارجی می‌کردند. تا اینکه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر، نقاب فریبکارانه آن‌ها را بالا زد و از صدر تا ذیل، به تائید و توجیه حمله نظامی به کشور پرداختند.
این طیف در جریان جنگ عمدتاً حول محور تاکید یا دست‌کم پذیرش ضمنی ادعای رهبری خودخوانده رضا پهلوی متحد شدند و آنچه را پیشتر انقلاب ملی عنوان می‌کردند، با بلاهت و وقاحت به جانبداری از بمبارانی فروکاستند که جان صدها ایرانی عمدتاً غیرنظامی را می‌ستاند و زیرساخت‌های ملی و اموال شخصی و عمومی را منهدم می‌کرد تا نشان دهند که عناوینی چون ملی‌گرا و ایران‌گرا، گویای نه فقط مضحکه که وقاحت ماهوی آن‌هاست. این‌ها تصور داشتند که بمباران ایران یا به انقلاب مردم و یا حمله زمینی منتهی می‌شود و به این ترتیب در هر حال به قدرت خواهند رسید. بدون آنکه نه این را بفهمند که جامعه گیتی‌گرای ایرانی از جنس شهادت‌طلبان خاورمیانه‌ای نیست که از زیر بمباران مسیر جهاد بگشاید و نه اسرائیل و آمریکا، انگیزه و منافعی در تبدیل جنگ هوایی به زمینی دارند. لذا آنچه در این میان به دست آوردند چیزی بیش از ننگ خیانت نظامی به میهن نبود.
اما اگرچه طیف طرفداران پهلوی عمده‌ترین و پرهیاهوترین جریان قطب ویرانی‌طلب حامی حمله نظامی به کشور بودند، اما دیگرانی هم در این قطب جای می‌گرفتند. از جمله احزاب کردی که علی‌رغم ابراز مخالفت ظاهری یکی از سران‌شان (عبدالله مهتدی) با حمله به ایران، به گفته خودش دیدارهای موثری را در این مدت صورت داد و بمباران تجهیزات نظامی ارتش در غرب کشور گویای زمینه‌سازی برای وارد کردن گروه او و دیگرانی که سکوت اختیار کرده بودند به خاک کشور بود، تا شماری از فعالان سیاسی منفرد خارج از کشور‌ که مشهور به مخالفت با پهلوی هم بودند اما هم‌صدا با او از حمله به ایران دفاع کردند و نهایتاً فرقه مجاهدین خلق که بعد از مدت‌ها سکوت معنادار، به یک مخالفت ظاهری با جنگ بسنده کرد.
به هرروی تا به اینجای کار و در پی برقراری آتش‌بس میان ایران و اسرائیل، پروژه قطب ویرانی‌طلب که در هر شکلش نهایتاً منجر به دولت شکننده fail state شدن ایران می‌شد، شکست خورده و بر زمین مانده است. اما امکان پا گرفتن دوباره آن‌ها در صورت وقوع دوباره جنگ منتفی نیست. اگرچه اینها حتی در صورت توفیق هم به عنوان بانیان ایجاد وضعیت دولت شکننده و عوامل خارجی، آینده بلند و موفقی در ایران نخواهند داشت.
@Tirdadbonakdar

https://www.tg-me.com/tirdadbonakdar/1132
چرا جنگ شد ؟

بخش اول

جنگ تجاوزکارانه اسرائیل علیه ایران بدون مقدمه و ناگهانی نبود بلکه ناشی از یک روند چند ساله بود ، ایران از بدو انقلاب اسلامی درگیر تنش با غرب بود ولی هیچ گاه از طرف غربی ها و به طور خاص آمریکایی ها و اسرائیلی ها  به قلمرو ایران حمله نشده است ( به استثنای چند درگیری دریایی در اواخر جنگ عراق علیه ایران ) در زمان گروگانگیری و یا دوران پس از یازده سپتامبر و با این که ایران در کنار عراق و کره شمالی یکی از سه محور شرارت نامیده شد و در شرایطی که جرج دبلیو بوش غرب و َشرق ایران را تصرف کرد ، هیچ گاه به خاک ایران تعرضی نشد ، اما چگونه شد که ناگهان این گونه ایران مورد تعرض قرار گرفت،  به نظر می رسد این تجاوز ناشی از یک سلسله عوامل بوده است ، البته اشاره به این موارد ، نافی دلیل اصلی  وضعیت فعلی یعنی سیاست غرب ستیزانه و آمریکا ستیزانه و امت گرایی که پای ایران را بیهوده به  منازعه و بحران فلسطین کشاند و تبعات بعدی را دامن گیر ایران کرد ، نیست . به هر روی به نظر می رسد حمله به ایران نتیجه و پیامد رشته حوادثی است که در ذیل اشاره می گردد :

۱. حذف و منزوی و اهلی شدن تندروهای سنی

اگر سالها با ایران مدارا می شد به دلیل نیاز به ایران جهت توازن با نیروهای تندرو و رادیکال  سنی بود کافیست به دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ نگاهی بیاندازیم ، صدام و قذافی ( که اگرچه اعراب سنی سکولار بودند ولی نظم گریز و ضد غربی بودند ) و طالبان و القاعده و.....همگی نیروهای ضد نظم جهانی بودند که مقابله با آنان برای غربی ها نسبت به ایران اولویت داشت ، ضمن این که  ایران برای مهار برخی از آنان مفید بود ، افزون بر این ، خود عربستان سعودی هم اگرچه متحد آمریکا بود اما منبعی برای ترویج افراط گرایی سنی بود چنانچه روزگاری به دلیل همین نقش  به صراحت مورد انتقاد کاندولیزا رایس مشاور امنیت ملی وقت آمریکا  قرار گرفت ، با سقوط صدام و قذافی و نابودی و تضعیف القاعده و حتی داعش و اهلی شدن طالبان و تغییر ماهیت نظام سعودی پس از روی کارآمدن بن سلمان به نظر می رسد افراط گرایی سنی ، کاملا مهار شده است ،  طالبان اگرچه در داخل هم چنان تندرو است اما در سیاست خارجی کاملا همسو با آمریکا است و بقایای القاعده و داعش هم شده است جولانی که مودب در برابر ترامپ حاضر شده و خاضعانه از وی کمک می خواهد ، مبارزه جدی با ایران از زمان حذف و مهار جریان تندروی سنی آغاز گردید ، شاید تصادفی نباشد که ترور سردار سلیمانی پس از شکست کامل داعش در عراق و سوریه و  تنها چند ماه قبل از پیمان صلح دوحه میان آمریکا و طالبان رخ داد یعنی زمانی که آمریکا از خطر القاعده و داعش و  طالبان احساس آسودگی می کرد . اکنون که جریان تندروی سنی یا حذف و یا مهار و اهلی شده است عزم غربی ها بر مبارزه با جریانات ضد غربی شیعه و در راس آن جمهوری اسلامی،  شدیدتر و جدی تر شده است ‌.

۲. تضعیف مشروعیت نظام سیاسی


ایران در دهه ۶۰ اگرچه اصلا دموکرات نبود اما به عنوان یک حکومت انقلابی برآمده از یک انقلاب بزرگ میلیونی شناخته می شد در دهه های ۷۰ و ۸۰ خورشیدی نیز ایران چند انتخابات بزرگ با مشارکت گسترده داشت ، حتی انتخابات سال های ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ ریاست جمهوری و مجلس نیز همگی با مشارکت بالا بودند ، اما جنبش های سیاسی و   اجتماعی فراگیر سال های ۹۶ و ۹۸و ۱۴۰۱ و تحریم گسترده انتخابات سال های ۹۸و ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ و به ویژه جنبش زن و زندگی و آزادی ، مشروعیت نظام سیاسی را به حداقل ممکن رسانیده بود و این تصور را فراهم می کرد که مقاومت ملی چندانی در برابر تجاوز خارجی وجود نخواهد داشت .

۳. خفگی ژئوپلیتیک ایران

تصرف قره باغ به وسیله جمهوری آذربایجان که به تحکیم موقعیت اسرائیل در این کشور نیز کمک کرد ، خارج شدن آمریکا از افغانستان و سقوط رژیم جمهوریت افغانستان و روی کارآمدن طالبان در این کشور که به هجوم میلیون ها افغانستانی به داخل خاک ایران منجر شد همگی تحولات بزرگی بود که ایران را از بیرون و درون در محاصره قرار داد ، ایران هم توان بازیگری خود را از دست می داد و هم توان ضربه زنی متقابل و موثرش به آمریکا را و هم میلیون ها بمب ساعتی به عنوان مهاجر مجهول الهویه  را وارد خاک خود می کرد و هم در کنار خود افراطی ها و اسرائیلی ها را می دید ، در واقع ایران در آستانه محاصره بود ولی فلج شده بود به وسیله تطهیرگران طالبان و پان ترک اللهی ها و ....‌ که هیچ کدام دغدغه ایران را نداشتند .

ادامه در بخش دوم

https://www.tg-me.com/bahmanighajar
چرا جنگ شد

بخش دوم


۴.موضع اشتباه ایران در برابر تجاوز روسیه به اوکراین

یک مثال ورزشی وجود دارد که هم بازی را باخت و هم اخلاق را ، این دقیقا حکایت سیاست ایران در برابر تجاوز روسیه به اوکراین بود ، ایران به عنوان کشوری متوسط با سابقه مکرر مورد تجاوز خارجی قرار گرفتن باید به صورت اصولی هر نوع نقض اصل منع توسل به زور نسبت به هر کشوری را محکوم نماید ، اگر چه ایران به طور رسمی هیچ گاه از تجاوز روسیه به اوکراین حمایت نکرد اما این تجاوز  را محکوم نیز  نکرد و بلکه در سیاستی تاسف بار ، حداقل در عمل،  بیشتر در کنار متجاوز قرار گرفت . سیاستی به غایت غیر عقلانی و غیر اخلاقی ‌و ضد ملی که منجر به تیرگی روابط ایران و اروپا گردید  و باعث شد تا  اروپایی که سابقه روابط دوستانه و طولانی با ایران دارد و همیشه نیز مخالف هر گونه تجاوز به ایران بود ، حتی سیاستی تندروتر از آمریکا را علیه ایران اتخاذ نماید،  سیاست ایران در برابر اوکراین،  هم ایران را از نظر اخلاقی خلع سلاح کرد و هم ایران را در عرصه بین المللی تنها تر  و منزوی تر از گذشته کرد .

۵. تحولات پس از ۷ اکتبر

هفت اکتبر برای جهان تکان دهنده بود ، در شرایطی که دنیا این فاجعه را محکوم می کرد ، جمهوری اسلامی ایران هم در سیاستی عاقلانه تلاش کرد خود را از این واقعه برکنار قرار دهد اما علایق ایدئولوژیکش مانع گردید تا به طور کلی از این واقعه فاصله بگیرد  و همین تعلل و عدم قاطعیت در فاصله گرفتن از ۷ اکتبر و حمایت لفظی و تمجید از آن و درگیر کردن حزب الله در این جنگ ،   منجر به شروع  سلسله ای از ضربات به ایران و متحدانش گردید  که در نهایت منجر به ترور سران حزب الله از جمله  حسن نصرالله  و  سپس سقوط رژیم اسد در سوریه گردد ، در کنار این رخدادها ، حملات تروریستی اسرائیل علیه نظامیان ایرانی در سوریه و سپس ترور هنیه در تهران ، منجر به عملیات وعده های صادق یک و دو و مقابله به مثل اسرایبل و ضربات به پدافند ایران گردید و بدین ترتیب تمامی زمینه ها برای حمله به ایران فراهم گردیده بود.

۶.روی کارآمدن ترامپ

با روی کارآمدن ترامپ،  آخرین حلقه برای حمله به ایران تکمیل شد و دیگر هیچ مانعی برای حمله نبود ، اما بازهم می شد مانع جنگ گردید .

چگونه جنگ شد ؟

پس از پیروزی ترامپ باز هم  وشاید می شد مانع از جنگ شد ،‌اگر در فاصله پیروزی ترامپ و شروع به کار رسمی وی ،  با او رابطه موثری ایجاد می شد ، اگر به فرصت دو ماهه او توجه می شد ، اگر مذاکرات مستقیم بود و تعلل در دیپلماسی صورت نمی گرفت و در نهایت اگر توافقی میان ایران و آمریکا شکل می گرفت چه بسا از تجاوز اسرائیل به ایران و شکستن حریم و حرمت مرز ایران جلوگیری می شد،  اما نشد و شد آن چه شد ، شکسته شدن حریم حرمت مرز ایران،  شهادت صدها ایرانی و خسارت های گسترده،  اما هیچ گاه برای بازنگری در اشتباهات دیر نیست.

https://www.tg-me.com/bahmanighajar
2025/06/28 04:28:10
Back to Top
HTML Embed Code: