Telegram Web Link
.
گزارش تصویری

نشستِ
تاریخ اجتماعی زوجه

با حضور
فاطمه موسوی
پژوهشگر جامعه‌شناسی

دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۳

به میزبانی انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با همکاری باشگاه اندیشه

#تاریخ_اجتماعی #زوجه #فاطمه_موسوی #زنان_پژوهشگر_تاریخ #باشگاه_اندیشه

@zananepazhoheshgartarikh1396
@bashgahandishe
گفت‌وگوی میان‌شهروندی:
شرط گذار از شهر مرده به شهر زنده

محمدمهدی اردبیلی*

شهر چیست؟ آیا شهر اساساً موجودی ثابت و تعین‌یافته است یا موجودی است پویا و در حال تغییر؟ برای پاسخ به این سوالات پیش از هر چیز باید روشن ساخت که ماهیت یا عنصر ذاتیِ سازندۀ «شهر» چیست. رویکرد کلاسیک، به دلیل اولویت مکان بر زمان در فیزیک و همچنین تصور مکانمند از خود هستی، ماهیت شهر را «مکان» می‌داند. همانگونه که اشاره شد، شهر ظرف یا مکانی است برای گردهم‌آیی موجودات بشری. برخی دیگر نیز شهر را بر اساس حضور انسان‌ها (میزان جمعیت، خانوار و غیره) تعریف می‌کنند که ماهیتاً با برداشت قبلی از شهر (مکان) همخوان است. اما اگر شهر را موجودی زنده تصور کنیم که تمام اجزای آن در نوعی رابطۀ ارگانیک هماهنگ با یکدیگر به سر می‌برند (یا باید ببرند)، آنگاه نگاه ما به عنصر ذاتی و ماهیت شهر متفاوت خواهد بود. ماهیت شهر نه از جنس مکان (یا عناصر مادی) و نه از جنس سوژه‌ها (یا عناصر ذهنی) است، در واقع شهر نه «ظرف» است و نه «جمعیت»، نه صرفاً ذهن است و نه عین، بلکه ماهیت شهر اساساً «ارتباطی» و از نوع مناسبات زندۀ میان شهروندان است (یا باید باشد). حال پرسش بعدی این است که این مناسبات چیستند و از چه نوعند و به چه معنا موجودند؟ اینجاست که ناگزیریم با تکیه بر رویکردهای جدید نسبت به ماهیت حقیقت، از مفهوم بین‌الاذهانیت یا بیناسوژگانیت (intersubjectivity) بهره ببریم که هگل آن را «حقیقت روحانی» می‌نامد. آنچه نهایتاً برای هگل حقیقت و وجود است، نه ذهن انتزاعی و نه طبیعتِ مرده، بلکه خود همین سوبژکتیو شدن ابژه یا ابژکتیو شدن سوژه است، و در نتیجه، نه این ابژه (مکان مادی محض) مستقل از سوژه است و نه این سوژه (ذهن انسانی) منفرد است، بلکه گذار میان آنهاست که حقیقت است. می‌توان این حقیقت گذارگونۀ بین کل و جزء، بین وحدت و کثرت، بین سوژه و ابژه را «نیرو» نامید. این گذارِ نیرومدار در حقیقت ساحتی بینابینی است برساخته از نیروهای زندۀ محیطی، یعنی تمام سوژه‌ها (شهروندان). حال اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ گوییم که این مفهومِ وام‌گرفته از فیزیک (نیرو) در عرصۀ مطالعات شهری چه نام دارد، و بهترین و آرمانی‌ترین شکل تجلی آن با توجه به معیار سیاست شهری فعالانه کدام است، می‌توان پاسخ داد که این نیرو در شهر همان مناسبات اجتماعی یا بیناشهروندی ای است که در بهترین حالت، می‌توان آن را در نوعی گفت‌وگوی جمعی محقق ساخت. گفت‌وگو مجرای فعلیت یافتنِ ذهنیت سوژه‌ها (شهروندان) و در نتیجه فعلیت یافتن ساحت بیناسوژگانی (بین‌الاذهانی) است. هابرماس آن را یک افق مشترک تفسیری می‌داند که در سایۀ آن، مسائل جاری به بحث و گفت‌وگوهای عمومی در خصوص خودفهمی سیاسی شهروندان می‌انجامد. این «افق مشترک تفسیری» شرط هر شکلی از سیاست جمعیِ فعالانه است. بنابراین گفت‌وگو (دیالوگ) دقیقاً در مقابل دستور فرمایشی از بالا (مونولوگ) عمل می‌کند و شهروندان را از سطح رویکرد فردگرایانۀ اتم‌های مجزا خارج کرده و شهر را به یک کل زندۀ پویا بدل می‌سازد.
در این معنا «گفت‌وگو» دیگر نه امری معرفت‌شناسانه یا فرعی، بلکه دقیقاً هستی‌شناسانه (اُنتولوژیک) است که حقیقت جامعۀ بشری را تشکیل می‌دهد. به بیان دیگر، سطح وجودی شهر، نه سطح سوبژکتیویته (ذهنیت‌های فردی) و نه سطح ابژکتیویته (اشیاء و مکان‌ها) بلکه، ترکیب دیالکتیکی این دو است که می‌توان آن را بیناسوبژکتیو، یا با استفاده از اصطلاحات مورد استفاده در این یادداشت، «میان‌شهروندی» نامید.
در این معنا شهروند می‌تواند در شهرش به معنای مصطلح کلمه، «احساسِ در خانه بودن» کند. این احساسِ در خانه بودن، یکی از عناصر تمایز بخش است میان «انسانی که صرفا در شهر زندگی می‌کند» و «شهروندی که شهر را خانۀ خویش می‌داند». درنتیجه، فضای گفت‌وگوی متقابل میان‌شهروندی، نهایتاً تنها زمانی می تواد محقق شود، که تمام شهروندان به نحوی، توسط کلیت شهر (که در حقیقت جامع دیالکتیکی تمام عناصر متکثر است)، بازشناخته و تصدیق شوند و درون گفتمام هژمونیک قدرت شهری «بازی داده شوند». شرط گفت وگوی میان فرهنگی همین «بازشناسی» است که متفکران مختلفی (از جمله هابرماس، هگل و ...) بر آن تاکید کرده‌اند.
در نهایت، سیاست شهری، در معنای راستینش، تنها در پرتو عنصر درونزایی فرهنگی و بازتعریف سیاست در همین بستر به عنوان مناسبات برآمده از بطن جامعه در عین رفع کثرت گرایی فرهنگی صرف، در چهارچوب ایجاد امکان نوعی فضای گفت‌وگو میان‌فرهنگی-میان‌شهروندی مابین تمام عناصر فعالِ دست‌اندرکار در تحقق «شهر» ممکن می‌شود. و شرط تحقق این گفت‌وگو، از یک سو، آزادیِ بیان برای تمام اقشار و شهروندان، و از سوی دیگر، امکان مفاهمۀ متقابل بر اساس این گفت‌وگو از جانب نهادهای شهری و مدنی است.

*منبع: مجلۀ راه ابریشم، شماره۴
#بازنشر


#شهر #فضا
#مطالعات_دیالوگ #باشگاه_اندیشه

@dialogeschool
@bashgahandishe
.
گزارش دیداری
نشست صدوچهارم حکمت نامتناهی
با عنوان
کتابت نامتناهی

با ارائهٔ
جواد قدوسی

سه‌شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳

به میزبانی حلقهٔ کاوش‌های وجودی

#حکمت_نامتناهی #کتابت_نامتناهی #قدوسی #باشگاه_اندیشه

@hekmatenamotanahi
@bashgahandishe
.
گروه جامعه‌شناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعه‌شناسی ایران و انجمن انسان‌شناسی ایران با همکاری باشگاه اندیشه برگزار می‌کنند:

خودکشی درمانگران: نگاهی بین‌رشته‌ای

با حضور
دکتر حسن رفیعی
روانپزشک، عضو کمیته روانپزشکی اجتماعی انجمن روانپزشکان
دکتر حمید یعقوبی
دکتری روانشناسی بالینی
دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه شاهد
دکتر مهرداد عربستانی
دکتری انسان‌شناسی
دکتر عباس وثوق
عضو هیات علمی موسسه ملی تحقیقات سلامت، دانشگاه علوم پزشکی تهران
متخصص پزشکی اجتماعی
دکتر رضا شیرالی
روانپزشک، دبیر کمیته روانپزشکی اجتماعی انجمن علمی روانپزشکان (دبیر جلسه)

یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳
ساعت ۱۸

خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان اندیشه

حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه

#انجمن_جامعه‌شناسی #خودکشی #درمانگر #باشگاه_اندیشه

Instagram.com/mhs_department
@bashgahandishe
.
پیامبر به مثابه تسهیلگرِ گفت‌وگو
ضرورتِ گفت‌وگو با خداوند

📝حمزه کرمی

#بازنشر

کل کتاب تخیل خلاق در عرفان ابن عربی هانری کربن که درباره ابن عربی و اندیشه او نوشته است، برای بیان مفهوم رحمت الهی و همدمی با خدا است که به وسیله آن می‌توان وارد بحث ابن عربی شد. همانطور که مولانا فرمود: مصطفی آمد که سازد همدمی. خداوند با رحمت خودش، ما را از سکوت عدم خارج کرد و می‌گوید من شما را خارج کردم که با من گفت‌وگو کنید. گویی هستی نوعی مناجات پدیدارها و صحنه گفت‌وگوی آنها با خداوند است. بر خلاف متکلمان که معتقد به منولوگ وگفت‌وگوی یک طرفه خداوند با انسان‌ها وانسان‌های برگزیده (پیامبران) هستند، ابن عربی بر آن است که این رابطه دیالوگ وطرفینی است و هم خدا با انسان حرف می‌زند و هم از سوی دیگر انسان با خدا گفت‌وگو می‌کند. اینکه پیامبر (ص) رحمه للعالمین است به این معنا است که پیامبر هم آمده که این گفت‌وگو را برای ما آسان کند. ابن عربی بر آن است که اگر این گفت‌وگو نباشد عالم دچار فرسودگی می‌شود! چنانکه مولانا می گوید: « از دل برود هر آن که از دیده برفت» اگر ما همدم خدا نباشیم و با او گفت‌وگو نکنیم او از یاد ما می‌رود! کربن برای اینکه این را به ما بنمایاند از جامی، سخنی به میان میآورد که: «نماند جا که‌تر از ابر دیده ما نیست / ولی چه سود که آن مه در ابر پیدا نیست / چگونه بر در او جا کنم که چندان سر/ فتاده در سر کویش که پای را جا نیست». ابن عربی بر آن است که عارف باید بداند آنچه در عالم حُسن، ظاهر میشود، صورتی است از حق، که ظاهر شده است در آن.

متن کامل در وبسایت روزنامهٔ اعتماد

#ابن_عربی #دیالوگ_وجودی #مطالعات_دیالوگ #باشگاه_اندیشه

@dialogeschool
@bashgahandishe
.
گزارش دیداری نشستِ
دین در مواجهه با تأمین اجتماعی

👤با حضورِ
علی‌اشرف فتحی (امکان‌سنجی نظام تأمین اجتماعی در فقه شیعه)
صادق پورعبادی (آیا فقه اسلامی می‌تواند پاسخگوی نیازهای امروز در زمینه تأمین اجتماعی باشد؟)
محمدباقر امتی (نهاد دین و مسأله رفاه اجتماعی در دنیای معاصر)

📅چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳

به میزبانی گروه جامعه‌شناسی دین انجمن جامعه‌شناسی ایران با همکاری مدرسه مطالعات دین باشگاه اندیشه

#تأمین_اجتماعی #مطالعات_دین #فقه_شیعه #دولت_رفاه #انجمن_جامعه‌شناسی #فتحی #پورعبادی #امتی #باشگاه_اندیشه

@ReligionSociology
@diinschool
@bashgahandishe
2024/06/13 10:18:35
Back to Top
HTML Embed Code: