که من عاشقم گر بسوزم رواست!
اقتباس زیبای شعر سعدی از بوستان، در هنر فلزکاری صفوی؛
شمعدان سالساخت ۹۸۶ق؛ موزه متروپولیتن
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من به در میرود
چو فرهادم آتش به سر میرود
همی گفت و هر لحظه سیلاب درد
فرو میدویدش به رخسار زرد
که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست
تو بگریزی از پیش یک شعله خام
من استادهام تا بسوزم تمام
تو را آتش عشق اگر پر بسوخت
مرا بین که از پای تا سر بسوخت
همه شب دراین گفت و گو بود شمع
به دیدار او وقت اصحاب، جمع
نرفته ز شب همچنان بهرهای
که ناگه بکشتش پریچهرهای
همی گفت و میرفت دودش به سر
که این است پایان عشق، ای پسر
اگر عاشقی خواهی آموختن
به کشتن فرج یابی از سوختن
مکن گریه بر گور مقتول دوست
برو خرمی کن که مقبول اوست
اگر عاشقی سر مشوی از مرض
چو سعدی فرو شوی دست از غرض
فدایی ندارد ز مقصود چنگ
و گر بر سرش تیر بارند و سنگ
به دریا مرو گفتمت زینهار
وگر میروی تن به طوفان سپار
https://www.tg-me.com/bazmavard
اقتباس زیبای شعر سعدی از بوستان، در هنر فلزکاری صفوی؛
شمعدان سالساخت ۹۸۶ق؛ موزه متروپولیتن
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من به در میرود
چو فرهادم آتش به سر میرود
همی گفت و هر لحظه سیلاب درد
فرو میدویدش به رخسار زرد
که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست
تو بگریزی از پیش یک شعله خام
من استادهام تا بسوزم تمام
تو را آتش عشق اگر پر بسوخت
مرا بین که از پای تا سر بسوخت
همه شب دراین گفت و گو بود شمع
به دیدار او وقت اصحاب، جمع
نرفته ز شب همچنان بهرهای
که ناگه بکشتش پریچهرهای
همی گفت و میرفت دودش به سر
که این است پایان عشق، ای پسر
اگر عاشقی خواهی آموختن
به کشتن فرج یابی از سوختن
مکن گریه بر گور مقتول دوست
برو خرمی کن که مقبول اوست
اگر عاشقی سر مشوی از مرض
چو سعدی فرو شوی دست از غرض
فدایی ندارد ز مقصود چنگ
و گر بر سرش تیر بارند و سنگ
به دریا مرو گفتمت زینهار
وگر میروی تن به طوفان سپار
https://www.tg-me.com/bazmavard
نوروز،
درود طبیعت به انسان
نوشته: سعید میرمحمدصادق
بهار آید برون آیم که از وی با امان گشتم
روانها را طرب گشتم طرب ها را روان گشتم
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی
ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی
فرّخی سیستانی
▪️ بیگمان دقیقترین سالشماری برای تغییر سال - که جهان در چهار فصل، یا دوازده ماه، یا پنجاهودو هفته و یا سیصدوشصتوپنج روز و چند ساعت، تجربه می کند - تقویم خورشیدی ایرانیان است، که آغاز آن بر پایۀ زایش، سبزی و خرّمی است و پایان آن مبتنی بر زدودن سیاهیها و کدورتها.
ایرانیان از کهنترین دوران تاکنون، این روز را به مثابۀ آیینی دینی گرامی داشتند و رسوم مرتبط با آن را - که همه مبتنی به بازگشت به فطرت انسانی، دستگیری از همدیگر، تلاش برای باروری و افزونی در تمامی روزگاران زیست خود در این سرزمین است - برپا داشتند.
🔺 نوروز درود طبیعت به انسان و نیز فرصت بازاندیشی انسان نسبت به خود، خانواده، دوستان و حتی نیاکانش است. بی گمان، بزرگترین جشنی که پایۀ آن بر شکرگزاری، دهش، بخشش و مهربانی است، میراث نوروز است که ایرانیان به جهانیان عرضه کردهاند.
جشنی که با پیراستن خانومان و جسم و جان آغاز می شود، سپس با دعاهای نیکو و پسندیده، به یادآوری ارواح نیاکان از دست رفته می پردازند و پس از آن گستردن خوانی از نعمات الهی - که نشان از باروری، زایش، فراوانی و برکت است - و میزبانی هم افتخار می کنند.
🔺 ایرانیان یکتاپرست، در طول تاریخ همواره با قرائت کتابهای دینی، آغازگر سال بودند و با گذاشتن میوهها و خوراکیها در سفره هفتسین - که هر کدام نماد تندرستی، قدرت، فراوانی و برکت و نیز تأثیرگذار در باروری و زایش بود - و نیز فدیهدادن آن، کوششی در متبرّک کردن زندگی خود دارند.
▪️ ایرانیان نوروز را با تازه شدن طبیعت شروع می کنند و با شادی ادامه می دهند و با رفتن به طبیعت در سیزدهمین روز آن، به نوعی پایان جهان زمینی و ورود به جهان سرسبز و خرّم مینوی را تجربه میکنند؛ برای همین سیزده را به دَر، یعنی به دَر و دَشت می روند و در کنار رودها و درختان می آسایند، از هم پذیرایی میکنند و جوانان برای آیندۀ خود آرزوهای خوب کرده، به طور نمادین سبزه گره زده و به آب روان میفرستند تا به زودی بتوانند به خواستههای خود برسند.
تصویر:
سفره هفتسین در تخت جمشید، اوایل دههی ۱۳۵۰، عکس از کامران عدل
https://www.tg-me.com/bazmavard
درود طبیعت به انسان
نوشته: سعید میرمحمدصادق
بهار آید برون آیم که از وی با امان گشتم
روانها را طرب گشتم طرب ها را روان گشتم
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی
ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی
فرّخی سیستانی
▪️ بیگمان دقیقترین سالشماری برای تغییر سال - که جهان در چهار فصل، یا دوازده ماه، یا پنجاهودو هفته و یا سیصدوشصتوپنج روز و چند ساعت، تجربه می کند - تقویم خورشیدی ایرانیان است، که آغاز آن بر پایۀ زایش، سبزی و خرّمی است و پایان آن مبتنی بر زدودن سیاهیها و کدورتها.
ایرانیان از کهنترین دوران تاکنون، این روز را به مثابۀ آیینی دینی گرامی داشتند و رسوم مرتبط با آن را - که همه مبتنی به بازگشت به فطرت انسانی، دستگیری از همدیگر، تلاش برای باروری و افزونی در تمامی روزگاران زیست خود در این سرزمین است - برپا داشتند.
🔺 نوروز درود طبیعت به انسان و نیز فرصت بازاندیشی انسان نسبت به خود، خانواده، دوستان و حتی نیاکانش است. بی گمان، بزرگترین جشنی که پایۀ آن بر شکرگزاری، دهش، بخشش و مهربانی است، میراث نوروز است که ایرانیان به جهانیان عرضه کردهاند.
جشنی که با پیراستن خانومان و جسم و جان آغاز می شود، سپس با دعاهای نیکو و پسندیده، به یادآوری ارواح نیاکان از دست رفته می پردازند و پس از آن گستردن خوانی از نعمات الهی - که نشان از باروری، زایش، فراوانی و برکت است - و میزبانی هم افتخار می کنند.
🔺 ایرانیان یکتاپرست، در طول تاریخ همواره با قرائت کتابهای دینی، آغازگر سال بودند و با گذاشتن میوهها و خوراکیها در سفره هفتسین - که هر کدام نماد تندرستی، قدرت، فراوانی و برکت و نیز تأثیرگذار در باروری و زایش بود - و نیز فدیهدادن آن، کوششی در متبرّک کردن زندگی خود دارند.
▪️ ایرانیان نوروز را با تازه شدن طبیعت شروع می کنند و با شادی ادامه می دهند و با رفتن به طبیعت در سیزدهمین روز آن، به نوعی پایان جهان زمینی و ورود به جهان سرسبز و خرّم مینوی را تجربه میکنند؛ برای همین سیزده را به دَر، یعنی به دَر و دَشت می روند و در کنار رودها و درختان می آسایند، از هم پذیرایی میکنند و جوانان برای آیندۀ خود آرزوهای خوب کرده، به طور نمادین سبزه گره زده و به آب روان میفرستند تا به زودی بتوانند به خواستههای خود برسند.
تصویر:
سفره هفتسین در تخت جمشید، اوایل دههی ۱۳۵۰، عکس از کامران عدل
https://www.tg-me.com/bazmavard
پرفسور هانری رولن
و پیوندهای تاریخی ایران 🇮🇷 و بلژیک 🇧🇪
چندباری که از خیابان مللمتحد و میدان مشق عبور میکردم سنگنبشتهای با نام پرفسور رولن، توجه مرا جلب کرد و برایم این پرسش پیش آمد که پرفسور هانری رولن کیست؟
آیا او هم همچون ادوارد بروان و یا هانری کوربن از ایران شناسان و یا اسلام شناسان است که خیابانی را در گذشتههای نه چندان دور به یاد ایشان نام گذاری کردهاند؟
پس از مدتی بررسی متوجه شدم که ساختمانی که این سنگ نبشته بر روی آن قرار گرفته ساختمان شرکت نفت ایران و انگلیس است که اکنون معاونت امور حقوقی و کنسولی وزارت امورخارجه است؛
و اما پرفسور هانری رولن؛
با برسی بیشتر متوجه شدم او رئیس سابق مجلس سنای بلژیک است. او وکالت ایران را در قضیه ملی شدن نفت در دادگاه لاهه بر عهده گرفت؛ جالب است بدانیم او برای این کار از دولت ایران دستمزدی دریافت نکرد و احتمالا به افتخار او نام این خیابان را پس از ملی شدن صنعت نفت خیابان پرفسور رولن گذاشتند و سنگ نقر شده آن را بر در ساختمان شرکت نفت ایران و انگلیس قرار دادند.
روح پرفسور هانری رولن شاد که در تعالی سعادت بشری و احقاق حقوق ملت ایران کوشید.
https://www.tg-me.com/bazmavard
و پیوندهای تاریخی ایران 🇮🇷 و بلژیک 🇧🇪
چندباری که از خیابان مللمتحد و میدان مشق عبور میکردم سنگنبشتهای با نام پرفسور رولن، توجه مرا جلب کرد و برایم این پرسش پیش آمد که پرفسور هانری رولن کیست؟
آیا او هم همچون ادوارد بروان و یا هانری کوربن از ایران شناسان و یا اسلام شناسان است که خیابانی را در گذشتههای نه چندان دور به یاد ایشان نام گذاری کردهاند؟
پس از مدتی بررسی متوجه شدم که ساختمانی که این سنگ نبشته بر روی آن قرار گرفته ساختمان شرکت نفت ایران و انگلیس است که اکنون معاونت امور حقوقی و کنسولی وزارت امورخارجه است؛
و اما پرفسور هانری رولن؛
با برسی بیشتر متوجه شدم او رئیس سابق مجلس سنای بلژیک است. او وکالت ایران را در قضیه ملی شدن نفت در دادگاه لاهه بر عهده گرفت؛ جالب است بدانیم او برای این کار از دولت ایران دستمزدی دریافت نکرد و احتمالا به افتخار او نام این خیابان را پس از ملی شدن صنعت نفت خیابان پرفسور رولن گذاشتند و سنگ نقر شده آن را بر در ساختمان شرکت نفت ایران و انگلیس قرار دادند.
روح پرفسور هانری رولن شاد که در تعالی سعادت بشری و احقاق حقوق ملت ایران کوشید.
https://www.tg-me.com/bazmavard
تاریخ شورش و نا آرامیهای اجتماعی در ایران
تاریخ جامعه ایران، تاریخی طولانی است. مسئله مهم در نگارش تاریخ ایران این است که چگونه میتوان این تاریخ طولانی و پیچیده را روایت و تفسیر کرد. یکی از محورهای مهم تاریخنگاری ایران توجه به تحولات حکمرانی و روابط ساخت قدرت و نخبگان و نسبت و انواع ارتباط آن با جامعه ایرانی در دورههای مختلف تاریخی است. بحث تحولات سیاسی و ساخت قدرت در ایران نمیتواند بدون توجه به وضعیت جامعه ایرانی و تاریخ اجتماعی آن کامل باشد. تاریخنگاری شورش در ایران ازجمله این تقاطعهای سیاسی و اجتماعی تحولات ایران است؛ اما تاکنون اغلب به شکل منفرد بررسی و روایت شده است. اثر حاضر تلاش کرده تاریخ این رخدادها را بهصورت بههمپیوسته در کل دوران تاریخی ایران بررسی کند. این پژوهش که با همکاری جمعی از محققان رشته تاریخ تهیه شده است، آغازی برای دیدن تاریخ پویاییهای جامعه ایران با استفاده از مفهوم اعتراض و نارضایتی برای بازسازی نظم اجتماعی سیاسی است که برخلاف رویه مرسوم شورشها را صرفاً از زاویه خشونت و آشوب و بینظمی و ناامنی روایت و تفسیر نمیکند.
مقدمه / حسین هژبریان
فصل اول: تاریخنگاری شورش و ضرورت وارونهخوانی … / زهیر صیامیان گرجی
فصل دوم: شورش در ایران باستان/ احسان افکنده
فصل سوم: شورش در عصر میانه ایران (۱۰-۴ق)/ بهزاد اصغری
فصل چهارم: شورشهای داخلی در دوره صفویه/ سیدسعید میرمحمدصادق
فصل پنجم: شورشهای صدر دوره قاجار (۱۲۶۴-۱۲۱۲ق)/ سیدبابک روحالامینی
فصل ششم: شورشهای ایران دوره ناصری/ محمد محمودهاشمی
فصل هفتم: شورش در دوره قاجار متأخر/ جعفر مرادحاصلی
فصل هشتم: شورشهای دوره رضاشاه/ فضلالله براقی
فصل نهم: شورشها و ناآرامیهای سیاسی در سالهای … / سید مسعود موسوی
فصل دهم: تاریخ شورش در ایران در فاصله سالهای ۱۳۵۷-۱۳۳۲ش/ سیدمحمود سادات بیدگلی
به اهتمام: حسین هژبریان
ناشر: پژوهشکده مطالعات راهبردی؛ چاپ اول؛۱۴۰۲
https://www.tg-me.com/bazmavard
تاریخ جامعه ایران، تاریخی طولانی است. مسئله مهم در نگارش تاریخ ایران این است که چگونه میتوان این تاریخ طولانی و پیچیده را روایت و تفسیر کرد. یکی از محورهای مهم تاریخنگاری ایران توجه به تحولات حکمرانی و روابط ساخت قدرت و نخبگان و نسبت و انواع ارتباط آن با جامعه ایرانی در دورههای مختلف تاریخی است. بحث تحولات سیاسی و ساخت قدرت در ایران نمیتواند بدون توجه به وضعیت جامعه ایرانی و تاریخ اجتماعی آن کامل باشد. تاریخنگاری شورش در ایران ازجمله این تقاطعهای سیاسی و اجتماعی تحولات ایران است؛ اما تاکنون اغلب به شکل منفرد بررسی و روایت شده است. اثر حاضر تلاش کرده تاریخ این رخدادها را بهصورت بههمپیوسته در کل دوران تاریخی ایران بررسی کند. این پژوهش که با همکاری جمعی از محققان رشته تاریخ تهیه شده است، آغازی برای دیدن تاریخ پویاییهای جامعه ایران با استفاده از مفهوم اعتراض و نارضایتی برای بازسازی نظم اجتماعی سیاسی است که برخلاف رویه مرسوم شورشها را صرفاً از زاویه خشونت و آشوب و بینظمی و ناامنی روایت و تفسیر نمیکند.
مقدمه / حسین هژبریان
فصل اول: تاریخنگاری شورش و ضرورت وارونهخوانی … / زهیر صیامیان گرجی
فصل دوم: شورش در ایران باستان/ احسان افکنده
فصل سوم: شورش در عصر میانه ایران (۱۰-۴ق)/ بهزاد اصغری
فصل چهارم: شورشهای داخلی در دوره صفویه/ سیدسعید میرمحمدصادق
فصل پنجم: شورشهای صدر دوره قاجار (۱۲۶۴-۱۲۱۲ق)/ سیدبابک روحالامینی
فصل ششم: شورشهای ایران دوره ناصری/ محمد محمودهاشمی
فصل هفتم: شورش در دوره قاجار متأخر/ جعفر مرادحاصلی
فصل هشتم: شورشهای دوره رضاشاه/ فضلالله براقی
فصل نهم: شورشها و ناآرامیهای سیاسی در سالهای … / سید مسعود موسوی
فصل دهم: تاریخ شورش در ایران در فاصله سالهای ۱۳۵۷-۱۳۳۲ش/ سیدمحمود سادات بیدگلی
به اهتمام: حسین هژبریان
ناشر: پژوهشکده مطالعات راهبردی؛ چاپ اول؛۱۴۰۲
https://www.tg-me.com/bazmavard
بیاضی از مکاتیب عصر صفوی، دارای حدود ۲۴۶ نامه از شاه عبّاس اوّل تا شاه سلطان حسین صفوی است. این بیاض اطّلاعات جدیدی از روابط سیاسی صفویان با گورکانیان هند، عادلشاهیان، عثمانی و حتّی نفوذ قدرت دولت صفوی در حکومت اوزبکان (شیبانیان یا ابوالخیریان، جانیان یا خانهای اشترخانیه و عربشاهیان)، حکّام قفقاز و تاتار کریمه و مکاتبات با نواحی سیام (تایلند) و قراقلپاق (در حدود آرال) و نیز شاهان اروپایی و ارتباط با کمپانیهای تجاری، میتوان به دستآورد.
این بیاض در گزارش ثبت آرایههای هنری پیرامون نامهها همچون اندازه، قواره و حتّی شیوۀ بستهبندی نامهها مهم است.
به نظر مصحح کتاب، با توجه به شواهد متنی، محمّدیحیی نصیری منشی الممالک دورۀ شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی گردآورندۀ این بیاض است.
شاه عباس اول: ۱۳
شاه صفی: ۱۶
شاه عباس دوم: ۱۰۴
شاه سلیمان: ۶۰
شاه سلطان حسین: ۵۳
https://www.tg-me.com/bazmavard
این بیاض در گزارش ثبت آرایههای هنری پیرامون نامهها همچون اندازه، قواره و حتّی شیوۀ بستهبندی نامهها مهم است.
به نظر مصحح کتاب، با توجه به شواهد متنی، محمّدیحیی نصیری منشی الممالک دورۀ شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی گردآورندۀ این بیاض است.
شاه عباس اول: ۱۳
شاه صفی: ۱۶
شاه عباس دوم: ۱۰۴
شاه سلیمان: ۶۰
شاه سلطان حسین: ۵۳
https://www.tg-me.com/bazmavard
آتشبازی
دربارۀ وسایل آتشبازی در جشنهای دورۀ صفوی پژوهشی انجام نشده است.
در سه متن تاریخی دوره صفوی واژۀ زرچک/zarček/ آمده است:
استادان آتشبار ... آغاز آتشبازی کرده، از موشکها و گلهای هوایی و ماهتابی و زرچک آفتابی ...(نقاوةالآثار، ص ۵۷۸)
تيرهای آتشی و زرچک و گلفشان از هر سو پرّان، ...، پيرايۀ آتش آبدار دود و زرچک و گلفشان را در نظر ابر آتشبار نمود (جهانآرای عباسی، ص ۷۰۵)
زرچک مسلسل، گلستان جنان را، سلسلهجنبان ذوق و سرور، گردش گل قدح سواد ديدۀ مخموران را، آب و رنگ بخش نور. (قصص الخاقانی)
در فرهنگهای لغت این دوره، ذکری از این کلمه ندیدم. باید، نوعی وسیله آتشبازی باشد که موقع روشن شدن و سوختن، ذرّات نور همچون زر آب شده از آن چکهچکه و حالتی رو به پایین میریزد، برای همین مورخان دوره صفوی، برای این کالای احتمالا وارداتی از چین از کلمه زرچک، استفاده کردهاند.
تصاویر ـ که از کتاب مرقع هندو و ایرانی (فرهنگستان هنر، ۱۴۰۱) آورده شده ـ باید تصویری از همین زرچک باشد، که بعدها و البته در زمانۀ ما، اسم صوت فشفشه، جایگزین زرچک شده است.
https://www.tg-me.com/bazmavard
دربارۀ وسایل آتشبازی در جشنهای دورۀ صفوی پژوهشی انجام نشده است.
در سه متن تاریخی دوره صفوی واژۀ زرچک/zarček/ آمده است:
استادان آتشبار ... آغاز آتشبازی کرده، از موشکها و گلهای هوایی و ماهتابی و زرچک آفتابی ...(نقاوةالآثار، ص ۵۷۸)
تيرهای آتشی و زرچک و گلفشان از هر سو پرّان، ...، پيرايۀ آتش آبدار دود و زرچک و گلفشان را در نظر ابر آتشبار نمود (جهانآرای عباسی، ص ۷۰۵)
زرچک مسلسل، گلستان جنان را، سلسلهجنبان ذوق و سرور، گردش گل قدح سواد ديدۀ مخموران را، آب و رنگ بخش نور. (قصص الخاقانی)
در فرهنگهای لغت این دوره، ذکری از این کلمه ندیدم. باید، نوعی وسیله آتشبازی باشد که موقع روشن شدن و سوختن، ذرّات نور همچون زر آب شده از آن چکهچکه و حالتی رو به پایین میریزد، برای همین مورخان دوره صفوی، برای این کالای احتمالا وارداتی از چین از کلمه زرچک، استفاده کردهاند.
تصاویر ـ که از کتاب مرقع هندو و ایرانی (فرهنگستان هنر، ۱۴۰۱) آورده شده ـ باید تصویری از همین زرچک باشد، که بعدها و البته در زمانۀ ما، اسم صوت فشفشه، جایگزین زرچک شده است.
https://www.tg-me.com/bazmavard
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هستانشناسی بیگبنگ:
چهارده میلیارد سال تاریخ کیهان؛
بیگبنگ، نقطه صفر هستی، نقطه آغاز همهچیز: زمان، مکان، نور، ماده و همه کائنات؛
چهارصد هزار سال پس از بیگبنگ، حرکت نور در کیهان اتفاق افتاد که تا امروز در کیهان ادامه دارد؛
ماده تاریک و تولد نخستین ستارهها؛ چهارصد میلیون سال پس از بیگبنگ، تولد نخستین ستارهها؛
یک میلیارد سال پس از بیگبنگ تولد کهکشانها؛
نُه میلیارد سال پس از بیگبنگ شروع به انبساط شتابدار به کمک انرژی تاریک؛
انرژی تاریک چیست؟ مهمترین مسئله کیهانشناسی امروز، پاسخ به این پرسش است که ماهیت انرژی، سرنوشت کیهان را مشخص میکند؛
سه گزینه برای سرنوشت کیهان در دست است:
۱. دنیا تا ابد در همین حالت باقی میماند؛
۲. در یک بیگریپ یا مِهگسست کیهان از بین میرود و تمام کهکشانها و ستارهها و حتی کره زمین از هم پاشیده میشود؛
۳. بیگکرانچ یا مِهرُمب، کل کیهان تحت نیروی گرانش آنچه در آن هست، فشرده شده و تبدیل به صفر میشود. مثل صفر اول بیگبنگ؛
آیا انسان در برابر کشف گیتی افقی دارد؟
بخشی از سخنرانی دکتر پانیذ پیکری، کیهانشناس که در سال ۲۰۱۷ در برج میلاد برگزار شد.
https://www.tg-me.com/bazmavard
چهارده میلیارد سال تاریخ کیهان؛
بیگبنگ، نقطه صفر هستی، نقطه آغاز همهچیز: زمان، مکان، نور، ماده و همه کائنات؛
چهارصد هزار سال پس از بیگبنگ، حرکت نور در کیهان اتفاق افتاد که تا امروز در کیهان ادامه دارد؛
ماده تاریک و تولد نخستین ستارهها؛ چهارصد میلیون سال پس از بیگبنگ، تولد نخستین ستارهها؛
یک میلیارد سال پس از بیگبنگ تولد کهکشانها؛
نُه میلیارد سال پس از بیگبنگ شروع به انبساط شتابدار به کمک انرژی تاریک؛
انرژی تاریک چیست؟ مهمترین مسئله کیهانشناسی امروز، پاسخ به این پرسش است که ماهیت انرژی، سرنوشت کیهان را مشخص میکند؛
سه گزینه برای سرنوشت کیهان در دست است:
۱. دنیا تا ابد در همین حالت باقی میماند؛
۲. در یک بیگریپ یا مِهگسست کیهان از بین میرود و تمام کهکشانها و ستارهها و حتی کره زمین از هم پاشیده میشود؛
۳. بیگکرانچ یا مِهرُمب، کل کیهان تحت نیروی گرانش آنچه در آن هست، فشرده شده و تبدیل به صفر میشود. مثل صفر اول بیگبنگ؛
آیا انسان در برابر کشف گیتی افقی دارد؟
بخشی از سخنرانی دکتر پانیذ پیکری، کیهانشناس که در سال ۲۰۱۷ در برج میلاد برگزار شد.
https://www.tg-me.com/bazmavard
Forwarded from عکس نگار
تنزّل علمی و تمدّنی
(خسران بازنشستگی اجباری استادان و ناسودمندیهای حق التّدریسی در دانشگاهها)
سیدسعید میرمحمّدصادق
https://www.tg-me.com/bazmavard
چندی پیش، توفیقی شد تا کتاب نخستین بیست گفتار (مجموعه مقالات دکتر مهدی محقق) را ـ که هدیۀ ایشان بود ـ بخوانم. دکتر مهدی محقّق در مقدّمۀ چاپ دوم کتاب، یادداشتی دردمندانه برای خوانندگان و البته آیندگان به یادگار گذاشتهاند. وی بسیار محترمانه نوشته است که چگونه با او (در قالب انقلاب فرهنگی) با کسر رتبۀ علمی برخورد شد. این یادداشت عبرتآموز سیاستگذاران فرهنگی و علمی و برگی از تاریخ تلاش برای عقب نگهداشتن علمی کشور و تنزّل تمدّنی ایران است؛ بخشی از این مقدّمه را با هم بخوانیم:
«...، دانشگاه تهران مرا با رتبه استادیاری بازنشسته کرد. نگارنده تاکنون مصداق این بیت بودهام:
كَرِيشَةٍ فِي مَهَبِّ الرِّيحِ طَائِرَةٍ
لا تَسْتَقِرُّ عَلَى حَالِ مِنَ الْفَلَقِ
در هر سال چند ماهی یا در کانادا و یا در مالزی و در ماههای دیگر به صورت استاد پروازی در دانشگاههای مشهد و اصفهان تدریس میکرده و یا در دانشگاههای امام صادق (ع) و شهید مطهّری و تربیت مدرّس و تربیت معلّم و الزهرا (ع) و دانشگاه آزاد کرج و رودهن به عنوان معلّم حق التّدريسی تردّد داشتهام و به حقیقت میتوانم بگویم که در طی این مدّت کسی را نتوانستهام پرورش دهم، بلکه محفوظاتی را به دانشجویان القاء نمودهام و همانها را به همان صورت از آنان پس گرفتهام، زیرا استاد حق التّدریسی نه مسئولیتی دارد و نه اختیار و این روش معمول و متداولی است که اکنون در مراکز علمی کشور ما شایع شده که دانشجویان را دلسرد و بی مایه میکند و در موضعی قرار میگیرند که از آن تعبیر به «نمره جویی» یا «مدرک گرایی» میشود از این جهت است که سطح علومی که مربوط به فرهنگ و مذهب و تاریخ و تمدّن و ادب ما است، تنزّل کرده و ما از جریان علمی بين المللی كاملاً منزوى
گردیدهایم.
و هكذا يذهبُ الزّمان على العبر و يفنى فيه العلم و يندرسُ الأثر؛ ...
مهدی محقّق
تهران دهم بهمن ۱۳۸۱»
(خسران بازنشستگی اجباری استادان و ناسودمندیهای حق التّدریسی در دانشگاهها)
سیدسعید میرمحمّدصادق
https://www.tg-me.com/bazmavard
چندی پیش، توفیقی شد تا کتاب نخستین بیست گفتار (مجموعه مقالات دکتر مهدی محقق) را ـ که هدیۀ ایشان بود ـ بخوانم. دکتر مهدی محقّق در مقدّمۀ چاپ دوم کتاب، یادداشتی دردمندانه برای خوانندگان و البته آیندگان به یادگار گذاشتهاند. وی بسیار محترمانه نوشته است که چگونه با او (در قالب انقلاب فرهنگی) با کسر رتبۀ علمی برخورد شد. این یادداشت عبرتآموز سیاستگذاران فرهنگی و علمی و برگی از تاریخ تلاش برای عقب نگهداشتن علمی کشور و تنزّل تمدّنی ایران است؛ بخشی از این مقدّمه را با هم بخوانیم:
«...، دانشگاه تهران مرا با رتبه استادیاری بازنشسته کرد. نگارنده تاکنون مصداق این بیت بودهام:
كَرِيشَةٍ فِي مَهَبِّ الرِّيحِ طَائِرَةٍ
لا تَسْتَقِرُّ عَلَى حَالِ مِنَ الْفَلَقِ
در هر سال چند ماهی یا در کانادا و یا در مالزی و در ماههای دیگر به صورت استاد پروازی در دانشگاههای مشهد و اصفهان تدریس میکرده و یا در دانشگاههای امام صادق (ع) و شهید مطهّری و تربیت مدرّس و تربیت معلّم و الزهرا (ع) و دانشگاه آزاد کرج و رودهن به عنوان معلّم حق التّدريسی تردّد داشتهام و به حقیقت میتوانم بگویم که در طی این مدّت کسی را نتوانستهام پرورش دهم، بلکه محفوظاتی را به دانشجویان القاء نمودهام و همانها را به همان صورت از آنان پس گرفتهام، زیرا استاد حق التّدریسی نه مسئولیتی دارد و نه اختیار و این روش معمول و متداولی است که اکنون در مراکز علمی کشور ما شایع شده که دانشجویان را دلسرد و بی مایه میکند و در موضعی قرار میگیرند که از آن تعبیر به «نمره جویی» یا «مدرک گرایی» میشود از این جهت است که سطح علومی که مربوط به فرهنگ و مذهب و تاریخ و تمدّن و ادب ما است، تنزّل کرده و ما از جریان علمی بين المللی كاملاً منزوى
گردیدهایم.
و هكذا يذهبُ الزّمان على العبر و يفنى فيه العلم و يندرسُ الأثر؛ ...
مهدی محقّق
تهران دهم بهمن ۱۳۸۱»
Forwarded from عکس نگار
اینجا چراغی روشن است
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
#مولانا
۱۵ اسفند، روز درختکاری است، جالب است بدانیم، سیسال پیش، در چنین روز و فردایی نهالی کاشته شد، که اکنون به درختی استوار و سایهفکن برای اهل علم و خرد تبدیل شده است.
با همه همراهیها و بهرغم همه ناهمواریها، موسسه میراث مکتوب، در روز ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ خورشیدی، ۳۰ ساله میشود.
من در این سیسال آشنایی دستکم حدود ۲۳ سال از نزدیک و دور با این موسسه همکاری کردم و مایه خوشحالی است که سالها با آنها همکار و به آن موسسه رفتوآمد داشتم. این یادداشت را مینویسم تا تقدیری باشد از تلاش مدیرعامل و همکاران او که طی این سیسال رنج این راه را برده و گنجی از خرد را برای ایرانپژوهان و اسلامشناسان به ارمغان آوردند.
نهادهای پژوهشی - انتشاراتی که با سرمایهگذاری دولتی شکل میگیرند، عمدتا در جریان رشد خود، با مشکلاتی مواجه میشوند، بخشی از مشکلات تغییرات مدیریتی است و بخشی دیگر معطوف به خشکسالی مالی است، طوری که اگر تعطیل نشوند، مجبورند با تغییر ماهیت از هدف نخست، البته با زیست حداقلی به کار خود ادامه دهند.
میراث مکتوب در آغازین سالهای دهه هفتاد برای این شکل گرفت، تا دولت بتواند، در دنیای نشر کتاب، با حمایت از ناشران بخش خصوصی پشتیبان نشر متون کهن باشد؛ اما به تدریج، همچون روند روبه رشد همه نهادها، میراث مکتوب نیز از فعالیت و برنامهریزی در حمایت از نشر، کار خود را گسترش داد و افزون بر برنامهریزی و نشر، پژوهش درباره متون و نسخ خطی را نیز در روند فعالیتهای خود قرار داد. برای همین پس از گذشت پنج سال از تاسیس این دفتر، از تابستان سال ۱۳۷۷ خورشیدی، ما شاهد تولد نخستین مجله این موسسه، با نام آینه میراث هستیم، مجلهای که به صورت فصلنامه تخصصی در حوزه نقد کتاب، کتابشناسی و اطلاعرسانی در حوزه متون آغاز به کار کرد و پژوهشهای انجام شده درباره و پیرامون نسخههای خطی، متون چاپی و فهارس و کتابشناسی نسخهها خطی را - با تنوع موضوعات گوناگونی که دارد - پوشش داد و البته توانست از دهه هفتاد تا اکنون، جای مجله نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران - که در دهه چهل و پنجاه منتشر میشد - به شایستگی پر کند. آینه میراث از ابتدا تا اسفند ۱۳۸۱ در قالب گزارشی و اطلاعرسانی در قطع رحلی و از بهار ۸۲ (شماره ۲۳ پیاپی) در قطع وزیری با امتیاز علمی ترویجی و از بهار ۱۳۹۰ به این سو (شماره ۵۰ پیاپی) با امتیاز علمی پژوهشی به انتشار خود ادامه داده است. این مجلّه به اندازهای اثرگذار بوده و هست که توانست نسل جدید و جوانی از نسخهپژوهان و متنشناسان را به جامعه علمی و دانشگاهی معرفی کند که اکنون بسیاری از آنان از نامداران متنپژوهی و نسخهشناسی و فهرستنویسی نسخ خطی هستند.
از کنار همین نشریه دو نشریه گزارش میراث و مجله میراث علمی ایران و اسلام نیز متولّد شد، که هر کدام از این مجلات خود منابعی ارزشمند برای انتشار تازهیافتههای محققان این حوزه بود.
در کنار نشر مجلّات، برگزاری نشستهای تخصصی و همایشهای بینالمللی زمینههای فراهم کرد تا موسسه میراث مکتوب، پا از گستره فرهنگی و جغرافیایی ایران فراتر گذارد تا پژوهشگران دانشگاههای خارج از ایران نیز در کنار پژوهشگران ایرانی نوآوریهای خود در زمینه مطالعات نسخ خطّی و متون منتشره را به اشتراک گذارند و همکاریهای علمی در حوزه نسخههای خطّی را در سطح بینالمللی دو چندان کنند.
موسسه میراث مکتوب در طی سی سال یعنی قریب ۱۰.۹۵۰ روز فعالیت، توانسته است ، ۱۷۱ نشست پژوهشی، ۲۰ همایش داخلی و خارجی، ۲۰ کارگاه و کلاسهای آموزشی (در حوزه سند، سیاق، تصحیح و ...)، ۹۶ ضیافت ماهانه دیدار اهل فرهنگ ، ۳۹۰ عنوان در ۴۶۰ مجلد کتاب، ۷۲ شماره فصلنامه آینه میراث با ۴۰ شماره ضمیمه، ۹۷ شماره گزارش میراث به همراه ۱۲ ضمیمه، مجله میراث علمی ایران و اسلام ۲۲ شماره به همراه ۳ ضمیمه را چاپ، نشر و برگزار کند، طوری که در از ابتدا تاکنون، ۱۰۱۳ فعالیت از سوی این موسسه در طی سی سال انجام شده است که میتوان گفت، در هر ۱۱ روز، اهالی فرهنگ شاهد یک فعالیت اثرگذار از این موسسه بودهاند.
همه این تلاشها را مدیون مدیریت خوب و اثرگذار آقای دکتر اکبر ایرانی قمی، مدیرعامل این مجموعه هستیم، این تداوم مدیریت زمینه بالندگی را فراهم کرده است، اما باید توجه داشت، برای همه انسانها، هر آغازی را پایانی است، انشاءالله آقای ایرانی همیشه تندرست و پاینده باشند، اما چنانچه همو به آینده این نهاد اثرگذار فکر نکند، با هر اتفاقی ممکن است چنین دستآورد مهم فرهنگی، خدای ناکرده به نهاد سلف خود بنیاد فرهنگ دچار شود و فقط در خاطرهها بماند.
سیدسعید میرمحمدصادق
https://www.tg-me.com/bazmavard
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
#مولانا
۱۵ اسفند، روز درختکاری است، جالب است بدانیم، سیسال پیش، در چنین روز و فردایی نهالی کاشته شد، که اکنون به درختی استوار و سایهفکن برای اهل علم و خرد تبدیل شده است.
با همه همراهیها و بهرغم همه ناهمواریها، موسسه میراث مکتوب، در روز ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ خورشیدی، ۳۰ ساله میشود.
من در این سیسال آشنایی دستکم حدود ۲۳ سال از نزدیک و دور با این موسسه همکاری کردم و مایه خوشحالی است که سالها با آنها همکار و به آن موسسه رفتوآمد داشتم. این یادداشت را مینویسم تا تقدیری باشد از تلاش مدیرعامل و همکاران او که طی این سیسال رنج این راه را برده و گنجی از خرد را برای ایرانپژوهان و اسلامشناسان به ارمغان آوردند.
نهادهای پژوهشی - انتشاراتی که با سرمایهگذاری دولتی شکل میگیرند، عمدتا در جریان رشد خود، با مشکلاتی مواجه میشوند، بخشی از مشکلات تغییرات مدیریتی است و بخشی دیگر معطوف به خشکسالی مالی است، طوری که اگر تعطیل نشوند، مجبورند با تغییر ماهیت از هدف نخست، البته با زیست حداقلی به کار خود ادامه دهند.
میراث مکتوب در آغازین سالهای دهه هفتاد برای این شکل گرفت، تا دولت بتواند، در دنیای نشر کتاب، با حمایت از ناشران بخش خصوصی پشتیبان نشر متون کهن باشد؛ اما به تدریج، همچون روند روبه رشد همه نهادها، میراث مکتوب نیز از فعالیت و برنامهریزی در حمایت از نشر، کار خود را گسترش داد و افزون بر برنامهریزی و نشر، پژوهش درباره متون و نسخ خطی را نیز در روند فعالیتهای خود قرار داد. برای همین پس از گذشت پنج سال از تاسیس این دفتر، از تابستان سال ۱۳۷۷ خورشیدی، ما شاهد تولد نخستین مجله این موسسه، با نام آینه میراث هستیم، مجلهای که به صورت فصلنامه تخصصی در حوزه نقد کتاب، کتابشناسی و اطلاعرسانی در حوزه متون آغاز به کار کرد و پژوهشهای انجام شده درباره و پیرامون نسخههای خطی، متون چاپی و فهارس و کتابشناسی نسخهها خطی را - با تنوع موضوعات گوناگونی که دارد - پوشش داد و البته توانست از دهه هفتاد تا اکنون، جای مجله نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران - که در دهه چهل و پنجاه منتشر میشد - به شایستگی پر کند. آینه میراث از ابتدا تا اسفند ۱۳۸۱ در قالب گزارشی و اطلاعرسانی در قطع رحلی و از بهار ۸۲ (شماره ۲۳ پیاپی) در قطع وزیری با امتیاز علمی ترویجی و از بهار ۱۳۹۰ به این سو (شماره ۵۰ پیاپی) با امتیاز علمی پژوهشی به انتشار خود ادامه داده است. این مجلّه به اندازهای اثرگذار بوده و هست که توانست نسل جدید و جوانی از نسخهپژوهان و متنشناسان را به جامعه علمی و دانشگاهی معرفی کند که اکنون بسیاری از آنان از نامداران متنپژوهی و نسخهشناسی و فهرستنویسی نسخ خطی هستند.
از کنار همین نشریه دو نشریه گزارش میراث و مجله میراث علمی ایران و اسلام نیز متولّد شد، که هر کدام از این مجلات خود منابعی ارزشمند برای انتشار تازهیافتههای محققان این حوزه بود.
در کنار نشر مجلّات، برگزاری نشستهای تخصصی و همایشهای بینالمللی زمینههای فراهم کرد تا موسسه میراث مکتوب، پا از گستره فرهنگی و جغرافیایی ایران فراتر گذارد تا پژوهشگران دانشگاههای خارج از ایران نیز در کنار پژوهشگران ایرانی نوآوریهای خود در زمینه مطالعات نسخ خطّی و متون منتشره را به اشتراک گذارند و همکاریهای علمی در حوزه نسخههای خطّی را در سطح بینالمللی دو چندان کنند.
موسسه میراث مکتوب در طی سی سال یعنی قریب ۱۰.۹۵۰ روز فعالیت، توانسته است ، ۱۷۱ نشست پژوهشی، ۲۰ همایش داخلی و خارجی، ۲۰ کارگاه و کلاسهای آموزشی (در حوزه سند، سیاق، تصحیح و ...)، ۹۶ ضیافت ماهانه دیدار اهل فرهنگ ، ۳۹۰ عنوان در ۴۶۰ مجلد کتاب، ۷۲ شماره فصلنامه آینه میراث با ۴۰ شماره ضمیمه، ۹۷ شماره گزارش میراث به همراه ۱۲ ضمیمه، مجله میراث علمی ایران و اسلام ۲۲ شماره به همراه ۳ ضمیمه را چاپ، نشر و برگزار کند، طوری که در از ابتدا تاکنون، ۱۰۱۳ فعالیت از سوی این موسسه در طی سی سال انجام شده است که میتوان گفت، در هر ۱۱ روز، اهالی فرهنگ شاهد یک فعالیت اثرگذار از این موسسه بودهاند.
همه این تلاشها را مدیون مدیریت خوب و اثرگذار آقای دکتر اکبر ایرانی قمی، مدیرعامل این مجموعه هستیم، این تداوم مدیریت زمینه بالندگی را فراهم کرده است، اما باید توجه داشت، برای همه انسانها، هر آغازی را پایانی است، انشاءالله آقای ایرانی همیشه تندرست و پاینده باشند، اما چنانچه همو به آینده این نهاد اثرگذار فکر نکند، با هر اتفاقی ممکن است چنین دستآورد مهم فرهنگی، خدای ناکرده به نهاد سلف خود بنیاد فرهنگ دچار شود و فقط در خاطرهها بماند.
سیدسعید میرمحمدصادق
https://www.tg-me.com/bazmavard
هاتف نوروز باد
بر تو
دعاگوی خیر
تا ابد آمین کناد
عاقلهٔ انس و جان
#خاقانی
عید نوروز و شروع سال ۱۴۰۳ خورشیدی، بر همه ایرانیان و علاقهمندان فرهنگ ایرانی خجسته و فرخنده بادا؛
تندرست، شاد و پاینده باشید.
🍀🌻🌸🌺🌼🏵💮🍀
https://www.tg-me.com/bazmavard
بر تو
دعاگوی خیر
تا ابد آمین کناد
عاقلهٔ انس و جان
#خاقانی
عید نوروز و شروع سال ۱۴۰۳ خورشیدی، بر همه ایرانیان و علاقهمندان فرهنگ ایرانی خجسته و فرخنده بادا؛
تندرست، شاد و پاینده باشید.
🍀🌻🌸🌺🌼🏵💮🍀
https://www.tg-me.com/bazmavard
Forwarded from عکس نگار
توپ روس بر غریب طوس
آوخ که در دیار خراسان به عهد ما
تجدید کرب و بلا کرد توپ روس
محمّدتقی بهار
دهم فروردین در تقویم تاریخ ایران، رخداد مهمی به ثبت رسیده است. واقعهای که هم به ساختار ملی و هم به حوزه دینی توسط روسها تعرض شد. این واقعه - که از جمله وقایع مهم دوره پسا مشروطه است - در سپهر سیاسی و محافل دینی - که درباره دشمنشناسی و غربشناسی کار میکنند - کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
در ساعت ۱۶:۴۵ روز شنبه ۱۰ ربیعالثانی ۱۳۳۰ قمری برابر با ۱۰ فروردین ۱۲۹۱ خورشیدی و ۲۹ مارس ۱۹۱۲ میلادی، حرم مطهر رضوی توسط روسها به توپ بسته شد.
روسها چهار توپ بزرگ را در فاصله تقریبا هشتصد متری بیرون شهر گذاشته و مسلسلی هم در شاهراه اصلی منتهی به حرم، یعنی بالا خیابان قرارداده و در اطراف آن مجموعه ساختمانی هم توپهای ماکزیم مستقر کرده بودند و با آن سلاحها حدود ۲۰۰ گلوله توپ به حرم و گنبد زرین و گنبد آبی (مسجد گوهرشاد) شلیک کردند. گلولهباران دو ساعت به طول انجامید و در پی آن قزاقها وارد حرم شدند.
اینکه ریشه این رخداد چه بود، محرکهای این حادثه چه کسانی بودند و چه زمینهای فراهم شد که روسها به خود چنین جسارتی دهند، در برخی مقالات و پژوهشها ذکر شده است، از جمله در مقاله رودی مته با عنوان:
تجاوز کفار: حمله روسها به بارگاه امام رضا (ع) در مشهد سال ۱۲۹۱
چاپ شده در کتاب:
روسها در ایران (دیپلماسی و قدرت در ایران از آغاز دوره قاجار تا پایان جنگ جهانی دوم)، ترجمه محمد آقاجری، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه؛ ۱۳۹۹ خ؛
این یادداشت، به بهانه برخورد با چند سند درباب میزان خرابی و خسارت این حادثه تهیه شده است که در پژوهشهای مرتبت با این واقعه، به این سند و برخی دیگر از اسناد مرتبط با خسارات حرم رضوی و بناهای عمومی و حجرات کسبه توجهی نشده است.
این گزارش به درخواست احمد قوام توسط مرتضی نایینی در ۱۳۳۷ ق تهیه شده است؛ در ابتدای این گزارش مفصل آمده است:
موضوع خسارات وارده به حرم در اثر به توپ بستن حرم توسط روسها
صورت خسارات وارده به آستان قدس و املاک آستانه مقدسه در زمان بمباران و آن چه از کتیبه چهار بست بردهاند، خودشان صورت علىحده خواهند داد به تاریخ شهر جمادی الاولی ۱۳۳۷.
۱.۶۸۵.۰۰۰ تومان [معادل] ۳ کرور ۱۸۵.۰۰۰ تومان
۷۴۵.۰۰۰ تومان
• خرابی عمارات و صحنین و گنبد مطهر و غیره
۲۵۰.۰۰۰ تومان
• اشیاء آستانه مقدسه که به سرقت برده اند، از قبیل جواهر سرطوق ضريح مطهر و جقه های نقره و طلا و قفل های طلا و نقره و اسباب میان حرم محترم و طلاهای دروب اگر چه جواهرات سرطوق مبارک از زمرّد والماس و مروارید و یاقوت قیمتی نیست که بتوان قیمت کرد.
۲۰۰.۰۰۰ تومان
•اشیاء متعلق به آستانه مقدسه که در حجرات سرکشیکان و خادمباشیان و ملتزمین خدمات آستانه مقدسه بوده است به سرقت بردهاند.
۲۵.۰۰۰ تومان
•اسباب ساعت بزرگ و خرابی که وارد آورده اند ۵.۰۰۰ تومان
•به جهت متعلقات آستانه مقدسه و صحنين مقدس و کتابخانه و خزانه به جهت ورود قشون روس داده شده و خرید اثاثیه و تجدید ملزومات
۱۵.۰۰۰ تومان
• تضییع خشت های کاشی تاریخی قدیمی که از زمان سلطان سنجر بوده است به کلی خراب شده و بیشتر از آنها را برده اند و نمی توان قیمت کرد، اقلاً تخمینی نوشته می شود.
۲۵۰.۰۰۰ تومان
برای اطلاع بیشتر از گزارشها و میزان خسارات وارده، نگاه کنید به:
نشانی از مشهد قدیم در گذر اسناد تاریخی؛ بهاهتمام زهرا طلایی و شکوهسادات سمیعی، مشهد، سازمان کتابخانهها موزهها و مراکز اسناد آستان قدس رضوی، ۱۳۹۶.
https://www.tg-me.com/bazmavard
آوخ که در دیار خراسان به عهد ما
تجدید کرب و بلا کرد توپ روس
محمّدتقی بهار
دهم فروردین در تقویم تاریخ ایران، رخداد مهمی به ثبت رسیده است. واقعهای که هم به ساختار ملی و هم به حوزه دینی توسط روسها تعرض شد. این واقعه - که از جمله وقایع مهم دوره پسا مشروطه است - در سپهر سیاسی و محافل دینی - که درباره دشمنشناسی و غربشناسی کار میکنند - کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
در ساعت ۱۶:۴۵ روز شنبه ۱۰ ربیعالثانی ۱۳۳۰ قمری برابر با ۱۰ فروردین ۱۲۹۱ خورشیدی و ۲۹ مارس ۱۹۱۲ میلادی، حرم مطهر رضوی توسط روسها به توپ بسته شد.
روسها چهار توپ بزرگ را در فاصله تقریبا هشتصد متری بیرون شهر گذاشته و مسلسلی هم در شاهراه اصلی منتهی به حرم، یعنی بالا خیابان قرارداده و در اطراف آن مجموعه ساختمانی هم توپهای ماکزیم مستقر کرده بودند و با آن سلاحها حدود ۲۰۰ گلوله توپ به حرم و گنبد زرین و گنبد آبی (مسجد گوهرشاد) شلیک کردند. گلولهباران دو ساعت به طول انجامید و در پی آن قزاقها وارد حرم شدند.
اینکه ریشه این رخداد چه بود، محرکهای این حادثه چه کسانی بودند و چه زمینهای فراهم شد که روسها به خود چنین جسارتی دهند، در برخی مقالات و پژوهشها ذکر شده است، از جمله در مقاله رودی مته با عنوان:
تجاوز کفار: حمله روسها به بارگاه امام رضا (ع) در مشهد سال ۱۲۹۱
چاپ شده در کتاب:
روسها در ایران (دیپلماسی و قدرت در ایران از آغاز دوره قاجار تا پایان جنگ جهانی دوم)، ترجمه محمد آقاجری، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه؛ ۱۳۹۹ خ؛
این یادداشت، به بهانه برخورد با چند سند درباب میزان خرابی و خسارت این حادثه تهیه شده است که در پژوهشهای مرتبت با این واقعه، به این سند و برخی دیگر از اسناد مرتبط با خسارات حرم رضوی و بناهای عمومی و حجرات کسبه توجهی نشده است.
این گزارش به درخواست احمد قوام توسط مرتضی نایینی در ۱۳۳۷ ق تهیه شده است؛ در ابتدای این گزارش مفصل آمده است:
موضوع خسارات وارده به حرم در اثر به توپ بستن حرم توسط روسها
صورت خسارات وارده به آستان قدس و املاک آستانه مقدسه در زمان بمباران و آن چه از کتیبه چهار بست بردهاند، خودشان صورت علىحده خواهند داد به تاریخ شهر جمادی الاولی ۱۳۳۷.
۱.۶۸۵.۰۰۰ تومان [معادل] ۳ کرور ۱۸۵.۰۰۰ تومان
۷۴۵.۰۰۰ تومان
• خرابی عمارات و صحنین و گنبد مطهر و غیره
۲۵۰.۰۰۰ تومان
• اشیاء آستانه مقدسه که به سرقت برده اند، از قبیل جواهر سرطوق ضريح مطهر و جقه های نقره و طلا و قفل های طلا و نقره و اسباب میان حرم محترم و طلاهای دروب اگر چه جواهرات سرطوق مبارک از زمرّد والماس و مروارید و یاقوت قیمتی نیست که بتوان قیمت کرد.
۲۰۰.۰۰۰ تومان
•اشیاء متعلق به آستانه مقدسه که در حجرات سرکشیکان و خادمباشیان و ملتزمین خدمات آستانه مقدسه بوده است به سرقت بردهاند.
۲۵.۰۰۰ تومان
•اسباب ساعت بزرگ و خرابی که وارد آورده اند ۵.۰۰۰ تومان
•به جهت متعلقات آستانه مقدسه و صحنين مقدس و کتابخانه و خزانه به جهت ورود قشون روس داده شده و خرید اثاثیه و تجدید ملزومات
۱۵.۰۰۰ تومان
• تضییع خشت های کاشی تاریخی قدیمی که از زمان سلطان سنجر بوده است به کلی خراب شده و بیشتر از آنها را برده اند و نمی توان قیمت کرد، اقلاً تخمینی نوشته می شود.
۲۵۰.۰۰۰ تومان
برای اطلاع بیشتر از گزارشها و میزان خسارات وارده، نگاه کنید به:
نشانی از مشهد قدیم در گذر اسناد تاریخی؛ بهاهتمام زهرا طلایی و شکوهسادات سمیعی، مشهد، سازمان کتابخانهها موزهها و مراکز اسناد آستان قدس رضوی، ۱۳۹۶.
https://www.tg-me.com/bazmavard
دلاک و مشتمالچی، شغلی فراموش شده!
عکس: آنتوان سوروگین (۱۸۳۰ ـ ۱۹۳۳ م)
عکسداستان
عکسمکث
آره آق شعبون! جونم برات بگه، دیگه مردم برای حمام و مشت و مال، پیش ما نمیان؛ همشون تو خونههاشون، هم حموم دارند، هم ساختمون جدیدا یه اتاقی داره که خودشون رو، تو اون میتونن بخار پز کنند. برای ماساژ هم میرند تایلند؛ وقتی میپرسم چرا حالا تایلند، میگن مهد ماساژه!!
https://www.tg-me.com/bazmavard
عکس: آنتوان سوروگین (۱۸۳۰ ـ ۱۹۳۳ م)
عکسداستان
عکسمکث
آره آق شعبون! جونم برات بگه، دیگه مردم برای حمام و مشت و مال، پیش ما نمیان؛ همشون تو خونههاشون، هم حموم دارند، هم ساختمون جدیدا یه اتاقی داره که خودشون رو، تو اون میتونن بخار پز کنند. برای ماساژ هم میرند تایلند؛ وقتی میپرسم چرا حالا تایلند، میگن مهد ماساژه!!
https://www.tg-me.com/bazmavard