Telegram Web Link
اشتباهات رایج در انتخاب عنوان داستان🥀🖌

📘|• 1. عنوان برای ژانر مناسب نیست.

📘|• نمی‌شه اسم کتاب رو بذارید «اژدهای برج کهن» در حالی که داستان درباره چندتا دلال ملک مدرنه. افرادی که کتاب فانتزی می‌خوان اونو برنمی‌دارن و افرادی که داستان امروزی و درباره دنیای اقتصاد دوست دارن هم از دستش می‌دن.

📗|• 2. عنوان زیادی طولانیه.

📗|• معمولاً عنوان‌های مفید و مختصر موفق‌ترن. عنوان‌های طولانی رو سخت‌تر می‌شه به خاطر سپرد. مثلاً احتمال این‌که کسی عنوان «مردی که خطرات سفر با سفینه فضایی در کرم‌چاله را کشف کرد» رو بهتر از «آتش‌سوزی» یادش بمونه، کمه.

📒|• 3. عنوان جذاب نیست.

📒|• عنوان‌هایی که زبان شاعرانه، حس‌آمیزی، تصویرسازی قوی یا قدری رمز و راز دارن، جذاب‌ترن.
عنوان شاعرانه: گل رزی برای امیلی، بر باد رفته.
تصویرسازی قوی: نیمه‌شب در باغ خیر و شر
رمز و راز: بوی شر می‌آید (تلمیح به مکبث)، گربه سیاه

📕|• 4. واج‌آرایی کم یا زیاد به کار رفته
.
📕|• هنر واج‌آرایی ممکنه عنوان رو به‌یادموندنی‌تر کنه، اما اگه خوب انجام نشه عنوانی مبتذل و مسخره می‌سازه.
نمونه‌ای از واج‌آرایی ظریف و زیبا: کنت مونت کریستو.

✏️ @Benevis_s
توصیف‌هایی شاعرانه از شعر🙂🎶🌿

📗- شعر زخم‌هایی را که منطق بر تن زده درمان می‌کند.
📘- Novalis

📕- شعر، هنرِ ترکیب لذت و حقیقت است.
📕- Samuel Johnson

📒- دم تجربه است و بازدم شعر.
📒- Muriel Rukeyser

✏️ @Benevis_s
@benevis_s.سوگ.مادر.pdf
1.9 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: سوگ مادر
🌀 نویسنده: شاهرخ مسکوب

این کتاب یادداشت‌ها و خاطراتی از شاهرخ مسکوب در زمانی است که مادر خود را از دست داده بود.

این مجموعه که شامل ۵۰ یادداشت با ذکر روز، ماه و سال است، از ۲۹ بهمن ۱۳۴۲ آغاز و آخرین یادداشت در ۷ اسفند ۱۳۶۹ نگاشته شده است. او در آن دورهٔ پر از رنج به این یادداشت‌ها پناه می‌آورد تا لحظه‌ای آرام گیرد و بار سنگین نبود مادرش را در این خطوط پیاده می‌کرد.
گفتن و شنیدن از درد و اندوه از بهترین راه‌های التیام است.

✏️ @benevis_s
📝|• #پرسش_شما

سلام
من نزدیک به ۶ سال پیش یه رمانی نوشتم که میشه گفت خوب هم بود. ولی بعدش که وارد دبیرستان شدم سه سال بخاطر کنکور دست به قلم نبردم و الانم که دو سال هست دانشجو هستم، هربار که اومدم بنویسم انگار دیگه نمیتونم مثل قبلا بنویسم. انگار قلمم خشک شده. ایده خوبی دارم ولی انگار به نوشتن که میرسه نمیتونم مثل قبلا جمله بندی کنم، توصیف کنم. چیکار کنم مثل قبل شم؟

🌈- نظرتون رو در بخش دیدگاه‌ها بنویسید. اگه می‌خواید ناشناس باشه، این لینک ناشناسه.
🌈- شما هم اگه پرسشی داشتین، برای لینک ناشناس بفرستین.

✏️ @benevis_s
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
And Yet
Chad Lawson
🎵|• #موسیقی

چشم به راه و مانده، نوای انتظار و امید.
و هنوز...🕯

✏️ @benevis_s
یعنی داری می‌گی بعد این‌که یه صحنه رو نوشتم بعدش خودم باید بفهمم توی صحنه‌ی بعدی قراره چه اتفاقی بیفته؟! مسخره‌ست.

#توییت📝

✏️ @benevis_s
#موضوع برای نوشتن🦋

✏️ @benevis_s
امروز ایده‌های ترسناک داریم👽

۱ شخصیت متوجه عجیب بودن سایه‌ش می‌شه؛ مثلاً سایه خود به خود تکون می‌خوره یا با باقی سایه‌ها ارتباط عجیبی داره. به زودی می‌فهمه که سایه، سایه‌ی اون نیست و می‌خواد جاش رو بگیره.
۲ شخصیت به خونه‌ی جدیدی نقل مکان می‌کنه و متوجه می‌شه در تمام آینه‌ها شبحی پشت سرش ایستاده. تا این‌که یک روز، شبح از آینه خارج می‌شه.
۳ در شهر کوچیکی، کم‌کم هرشب مجسمه‌های بی‌چهره جلوی خونه‌ها ظاهر می‌شن. یک روز زنی می‌بینه مجسمه دقیقاً شبیه شوهرشه، با همون لباس‌هایی که شب قبل وقتی ناپدید شد پوشیده بود.
۴ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید‌.

🔮• چند کلمه برای نوشتن درباره‌شون:
° یگانه روزگار
° طبیبان اخلاق
° زهر چشم
° سنگ‌باران

✏️ @benevis_s
هدف من هنر برای هنر نیست، بلکه یافتن و توصیف احساس جدیدی از زندگی است.

📚| نیکوس کازانتزاکیس
👤| هلن کازانتزاکیس

🔥| #دیالوگ

✏️ @benevis_s
📖|• #تمرین نویسندگی!

📖|• دنیایی رو به تصویر بکش که در اون هیچ‌وقت اختراعی مثل چرخ، ماشین بخار، پاکت نامه، چوب‌لباسی و... اختراع نشد.

📖|• هفت سالگی شخصیت داستانت رو بنویس.

✏️ @benevis_s
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چطور کشمکش شخصیت علیه جامعه رو بنویسیم؟
● پست پایین👇

✏️ @benevis_s
•[📚]• چطور کشمکش شخصیت علیه جامعه رو بنویسیم؟
کشمکش داستانت رو جلو می‌بره، تنش و درام ایجاد می‌کنه و خواننده رو علاقه‌مند نگه می‌داره. شخصیت‌ها رو به چالش می‌کشه، باعث رشد و تغییرشون می‌شه، بهای شکست ایجاد می‌کنه و در نهایت داستان رو جذاب‌تر و به‌یادموندنی‌تر می‌کنه.
کشمکش شخصیت علیه جامعه به این صورته که عقاید، ارزش‌ها یا کُنش‌های شخصیت با هنجارها و قوانین و انتظارات جامعه‌ش تضاد دارن.

•[📚]• انواعی از این کشمکش:
سرکوب سیاسی
نابرابری طبقاتی
انتظارات فرهنگی
آزادی‌های شهروندی
نقش‌های جنسیتی
تبعیض قومی و نژادی
آزادی مذهبی
مشکلات محیطی

•[📚]• نمونه‌هایی از نمایش دادن این کشمکش در ادبیات:
● کشتن مرغ مقلد اثر هارپر لی (تبعیض نژادی)
● ۱۹۸۴ اثر جورج اورول (سرکوب سیاسی)
● چتر سبز اثر ریچارد پاورز (محیطی)

•[📚]• خلق شخصیت

هنگام خلق شخصیت مثل هر شخصیت دیگه‌ای بهش نقص و خواسته و نیاز بدید. اون هنگام شورش علیه جامعه باید با کشمکش‌های درونیش هم کنار بیاد.
علیه چه ارزش‌هایی شورش می‌کنه؟ مهارت‌ها و نقص‌ها و گذشته‌ش چطور روی تواناییش برای شورش تاثیر می‌ذارن؟

•[📚]• پایان داستان
کشمکش چطور حل می‌شه - یا نمی‌شه؟ شخصیت اصلی می‌تونه با وجود سرکوب جامعه به اهدافش برسه، جایگزین پیدا کنه یا تغییری درونی رو تجربه کنه.
همیشه نیازی نیست جامعه رو تغییر بده. می‌تونه آرک شخصیتی خودش رو کامل کنه و جایگاهش در جامعه رو بپذیره. به‌هرحال، پایانی بنویسید که در اون سفر درونی شخصیت به پایانی رضایت‌بخش و باورپذیر برسه و مضامین رمانتون رو برجسته کنه.

منبع: پیج writingpeers

✏️ @benevis_s
@benevis_s.ماده.تاریک.pdf
34.1 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: ماده تاریک
🌀 نویسنده: بلیک کراوچ

ناگهان از خواب بیدار می‌شود و خود را در وضعیتی می‌یابد که هیچ ارتباطی با گذشته‌اش ندارد.

ماده‌ی تاریک داستان زندگی مردی به نام جیسون دسن، یک استاد فیزیک معمولی است. اما مردی ماسک‌دار، جیسون را می‌رباید و آخرین چیزی که او قبل از بیهوشی می‌شنود این است: «از زندگی‌ات راضی هستی؟»
مدتی بعد جیسون به هوش می‌آید، دست و پایش به تختی بسته شده و غریبه‌هایی احاطه‌اش کرده‌اند. حالا زندگی جیسون از این‌رو به آن‌رو شده است: همسرش دیگر زنی دیگر است. پسرش هرگز به دنیا نیامده است، و او دانشمندی مشهور است که کشفی خارق‌العاده کرده!

✏️ @benevis_s
🔇💔بعضی از دردها فریاد نمی‌شن!
توی سکوت، مدام خودشون رو تکرار می‌کنن...
مثل همون جمله‌ای که هرشب قبل از خواب توی ذهن‌ات راه می‌ره:
"اگه اون روز ...."


☕️| فنجانی‌گرم در نیمه‌شب
🎧| قسمت‌سوم:
"خودت رو ببخش!"



👤این‌قسمت، قصه‌ی آدماییه که خودشون رو برای اشتباهاتی که مرتکب شدند، نمی‌بخشند...
برای تصمیم‌هایی که نگرفتند،
برای حرف‌هایی که نگفتند،
برای خودی که تنها گذاشتند...

📖 من فرانک‌ام و در سومین‌قسمت از "فنجانی‌گرم در نیمه‌شب" داستان‌های شما رو بازگو می‌کنم.

🫖 وقت نوشیدن فرا رسیده، چند قطره از صدای‌شب رو با من همراه شو؛
یه قدم از سرزنش فاصله بگیر و در پایان خودت رو بیشتر دوست بدار!


📻| پادکست "فنجانی‌گرم در نیمه‌شب"
هر هفته از چنل تلگرام:
@Monverte_Broadcast


👂🏻📚 داستان‌های خودتون رو
به‌این‌جا بفرستید:
https://www.tg-me.com/Thisisfrank_bot
فنجانی_گرم در نیمه_شب²
<unknown>
#ᴾᵒᵈᶜᵃˢᵗ

🫣🪞اگه روزی با خود واقعی‌ات (بدون‌نقاب) روبه‌رو بشی هنوزم می‌تونی خودت رو دوست‌داشته باشی؟!

| فنجانی‌گرم در نیمه‌شب
🎧| قسمتِ‌دوم:
"اعترافی بی‌صدا در تاریکی"


🌔 گاهی توی نیمه‌شب، وقتی صدای‌دنیا خاموش می‌شه، صدایی آروم از درونت بلند می‌شه:
صدای کسی‌که همیشه کنارش بودی؛ ولی هیچ‌وقت درست نگاهش نکردی...
خودت!

🎙من این‌بار ازت نمی‌پرسم کی هستی؟!
ازت می‌پرسم:

🔥👥 "آیا جرأت داری با تاریک‌ترین بخش وجودت روبه‌رو بشی؟!"


💚| @Monverte_Broadcast
‌حقیقت این است که اگر مردم چنان‌که در اینترنت به نظر می‌رسد خوشبخت بودند، این‌همه وقتشان را در اینترنت نمی‌گذراندند.

📚| تمام آنچه پسرکوچولویم باید درباره دنیا بداند
👤| فردریک بکمن

🔥| #دیالوگ

✏️ @benevis_s
Forwarded from 🔖برترین های تلگرام🔖 via @chToolsBot
🍇🍇🍇

💎برترین کانال‌های تلگرام:

🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd
2025/07/01 04:22:59
Back to Top
HTML Embed Code: