•[📚]• جامعهی شخصیت اصلی رو به خوبی ایجاد کنید. هنجارهای فرهنگی، قوانین و سلسلهمراتب اجتماعیش رو نمایش بدید. بیعدالتیها و نقصهاش رو برجسته کنید. این هم از چند عنصر برجسته و مهم در به نمایش دادن جامعه:
🚬|• ارزشها و هنجارهای فرهنگی:
🚬|• تمام ارزشها و هنجارهای فرهنگی و سنتهایی رو که جامعه رو شکل میدن، بنویسید. یعنی باید رسمها، تشریفات، باورها و عرف اخلاقی رو هم بنویسید. این عناصر فرهنگی چطور روی رفتار و تعاملات اعضای جامعه تاثیر میذارن؟
🔑|• سلسلهمراتب و ساختار اجتماعی:
🔑|• سلسلهمراتبهایی رو که طبق طبقه اجتماعی، ثروت، قدرت و شغل شکل گرفته رو مشخص کنید. ببینید موقعیت اجتماعی شخصیت چطور روی فرصتها، روابط و تجربههاش در جامعه تاثیر میذاره.
🏰|• نظام سیاسی:
🏰|• نظام سیاسی حاکم بر جامعه رو توصیف کنید؛ چه دموکراسی، پادشاهی، دیکتاتوری و چیزهای دیگه.
ببینید قدرت چطور تقسیم شده، نقش موسسات دولتی چیه و چه احزاب و جنبشهای سیاسیای وجود داره.
💰|• شرایط اقتصادی:
💰|• چشمانداز اقتصادی جامعه اعم از صنایع اصلی، منابع ثروت و نابرابریهای اقتصادی رو مشخص کنید. به کشف مشکلاتی مثل فقر، نابرابری، شرایط کارگری و توزیع منابع بپردازید.
⚖|• نظام قضایی و عدالت:
⚖|• چارچوب قضایی جامعه رو مشخص کنید؛ از جمله قوانین، ماموران اجرای قانون و دادگاهها. عدالت چطور برقرار میشه و در نظام قضایی چه نقصها و بیعدالتیهایی موجوده؟
💡|• آموزش و دانش:
💡|• نظام آموزشی و شیوه اشاعه دانش در جامعه رو توصیف کنید. عواملی مثل دسترسی به آموزش، سانسور، آزادی فکری و نقش دانشگاه در جامعه رو بررسی کنید.
🔮|• تنوع و یکپارچگی فرهنگی:
🔮|• تنوع فرهنگها، زبانها و قومیتهای درون جامعه رو بازتاب بدید و از تنشها یا یکدلیهای بین گروههای مختلف غافل نشید. به مسائلی مثل همگونسازی فرهنگی، بیگانههراسی و تبعیض بپردازید.
منبع: پیج writingpeers✍
✏️ @benevis_s
🚬|• ارزشها و هنجارهای فرهنگی:
🚬|• تمام ارزشها و هنجارهای فرهنگی و سنتهایی رو که جامعه رو شکل میدن، بنویسید. یعنی باید رسمها، تشریفات، باورها و عرف اخلاقی رو هم بنویسید. این عناصر فرهنگی چطور روی رفتار و تعاملات اعضای جامعه تاثیر میذارن؟
🔑|• سلسلهمراتب و ساختار اجتماعی:
🔑|• سلسلهمراتبهایی رو که طبق طبقه اجتماعی، ثروت، قدرت و شغل شکل گرفته رو مشخص کنید. ببینید موقعیت اجتماعی شخصیت چطور روی فرصتها، روابط و تجربههاش در جامعه تاثیر میذاره.
🏰|• نظام سیاسی:
🏰|• نظام سیاسی حاکم بر جامعه رو توصیف کنید؛ چه دموکراسی، پادشاهی، دیکتاتوری و چیزهای دیگه.
ببینید قدرت چطور تقسیم شده، نقش موسسات دولتی چیه و چه احزاب و جنبشهای سیاسیای وجود داره.
💰|• شرایط اقتصادی:
💰|• چشمانداز اقتصادی جامعه اعم از صنایع اصلی، منابع ثروت و نابرابریهای اقتصادی رو مشخص کنید. به کشف مشکلاتی مثل فقر، نابرابری، شرایط کارگری و توزیع منابع بپردازید.
⚖|• نظام قضایی و عدالت:
⚖|• چارچوب قضایی جامعه رو مشخص کنید؛ از جمله قوانین، ماموران اجرای قانون و دادگاهها. عدالت چطور برقرار میشه و در نظام قضایی چه نقصها و بیعدالتیهایی موجوده؟
💡|• آموزش و دانش:
💡|• نظام آموزشی و شیوه اشاعه دانش در جامعه رو توصیف کنید. عواملی مثل دسترسی به آموزش، سانسور، آزادی فکری و نقش دانشگاه در جامعه رو بررسی کنید.
🔮|• تنوع و یکپارچگی فرهنگی:
🔮|• تنوع فرهنگها، زبانها و قومیتهای درون جامعه رو بازتاب بدید و از تنشها یا یکدلیهای بین گروههای مختلف غافل نشید. به مسائلی مثل همگونسازی فرهنگی، بیگانههراسی و تبعیض بپردازید.
منبع: پیج writingpeers✍
✏️ @benevis_s
•[📚]• در این پست تروپ خانواده اکتسابی (Found Family) رو مختصر معرفی کردیم و چند مثال خوندیم. چون تروپ محبوبیه، بیاین در پست پایین بیشتر دربارهش بخونیم.✨
✏️ @Benevis_s
✏️ @Benevis_s
•[📚]• چی میشه که شخصیت داستان خانوادهی جدیدی (Found Family) بهجای خانوادهی خونی پیدا میکنه؟
📘|• 1. کمبود محبت و حمایت از خانواده بیولوژیکی
📘|• بیشتر وقتها شخصیت خانوادهی خونیش رو یا از دست داده یا عشق و حمایتی ازشون دریافت نکرده یا حتی ازشون آسیب دیده.
📘|• برای مثال «هری پاتر» مادر و پدرش رو از دست داده و خالهش هم کودکی ناخوشایندی براش ایجاد کرده، هری هم دوستانی پیدا میکنه که براش مثل خانواده میمونن.
📒|• 2. تجربیات مشترک و اعتماد متقابل
📒|• معمولاً رابطهای که بین اعضای یه خانواده اکتسابی هست، بعد از چندین تجربهی سخت مشترک به وجود اومده و حالا شخصیتها حس دوستی و درک و همدلی شدیدی با هم دارن و ارتباط ویژهای بینشون شکل میگیره.
📒|• برای مثال در کتابهای «بازیهای عطش»، کتنیس و پیتا و هیمیچ بعد از تجربهی سخت بازیها حس درک عمیقی به هم پیدا میکنن؛ چون همهشون تجربهی پیشکش بودن رو داشتند.
📕|• 3. پذیرش و تایید بیقیدوشرط
📕|• اعضای خانوادههای اکتسابی معمولاً کسانیان که جامعه اونا رو نمیپذیره. وقتی خانوادههای بیولوژیکی یا جامعه اونا رو طرد کرده، اونا آرامش و پذیرش رو از دوستها و افرادی مثل خودشون دریافت میکنن و باهاشون مثل خانواده میشن.
📕|• برای مثال، در سریال «Pose» شخصیتهای کوییر که از سوی خانواده و جامعه دچار تبعیض شدن حس تعلق و عشق رو بین همدیگه پیدا میکنن.
✏️ @Benevis_s
📘|• 1. کمبود محبت و حمایت از خانواده بیولوژیکی
📘|• بیشتر وقتها شخصیت خانوادهی خونیش رو یا از دست داده یا عشق و حمایتی ازشون دریافت نکرده یا حتی ازشون آسیب دیده.
📘|• برای مثال «هری پاتر» مادر و پدرش رو از دست داده و خالهش هم کودکی ناخوشایندی براش ایجاد کرده، هری هم دوستانی پیدا میکنه که براش مثل خانواده میمونن.
📒|• 2. تجربیات مشترک و اعتماد متقابل
📒|• معمولاً رابطهای که بین اعضای یه خانواده اکتسابی هست، بعد از چندین تجربهی سخت مشترک به وجود اومده و حالا شخصیتها حس دوستی و درک و همدلی شدیدی با هم دارن و ارتباط ویژهای بینشون شکل میگیره.
📒|• برای مثال در کتابهای «بازیهای عطش»، کتنیس و پیتا و هیمیچ بعد از تجربهی سخت بازیها حس درک عمیقی به هم پیدا میکنن؛ چون همهشون تجربهی پیشکش بودن رو داشتند.
📕|• 3. پذیرش و تایید بیقیدوشرط
📕|• اعضای خانوادههای اکتسابی معمولاً کسانیان که جامعه اونا رو نمیپذیره. وقتی خانوادههای بیولوژیکی یا جامعه اونا رو طرد کرده، اونا آرامش و پذیرش رو از دوستها و افرادی مثل خودشون دریافت میکنن و باهاشون مثل خانواده میشن.
📕|• برای مثال، در سریال «Pose» شخصیتهای کوییر که از سوی خانواده و جامعه دچار تبعیض شدن حس تعلق و عشق رو بین همدیگه پیدا میکنن.
✏️ @Benevis_s
Tekyegaah
Hamid Reza Abbasi
🎵|• #موسیقی
باران هم اگر میشدی، در بین هزاران قطره
تو را با جام بلورینی میگرفتم
میترسیدم
چرا که
خاک هر آنچه را که بگیرد پس نمیدهد
- جمال ثریا🌙
✏️ @benevis_s
باران هم اگر میشدی، در بین هزاران قطره
تو را با جام بلورینی میگرفتم
میترسیدم
چرا که
خاک هر آنچه را که بگیرد پس نمیدهد
- جمال ثریا🌙
✏️ @benevis_s
بنویس :)
1🥀| وقتی دختربچه از مرد سیاهپوش پرسید: «آقا، شما شغلت چیه؟» مرد جواب داد: «من کاری میکنم آدمهای بد از بین ما برن.» ~•~•~•~•~•~•~•~•~• 2🥀| «ده هزار سال گشتم و هنوز اثری ازش پیدا نکردم.» 📚 #Writing_Prompt ✏️ @benevis_s
1🥀| دنیا با انفجار به پایان نرسید، یا حتی زمزمه. بلکه با صدای جیغ.
~•~•~•~•~•~•~•~•~•
2🥀| «قهرمان نشو... قهرمانها تنها میمیرن.»
«و شرورها هیچوقت زنده نمیمونن. پس تو بگو، فرقش چیه؟»
📚 #Writing_Prompt
✏️ @benevis_s
~•~•~•~•~•~•~•~•~•
2🥀| «قهرمان نشو... قهرمانها تنها میمیرن.»
«و شرورها هیچوقت زنده نمیمونن. پس تو بگو، فرقش چیه؟»
📚 #Writing_Prompt
✏️ @benevis_s
•[📚]• امروز ۳ ژوئیه، #زادروز «فرانتس کافکا»، نویسنده یهودی چکی-اتریشی و یکی از بزرگترین نویسندگان آلمانیزبان سده ۲۰ میلادی است.
•[📘]• کافکا به دوست نزدیک خود وصیت کرده بود که همه آثار او را نخوانده، بسوزاند. دوستش از این دستور وصیتنامه سرپیچی کرد و بیشتر آثار کافکا را منتشر کرد و با این کار، دوست خود را به شهرت جهانی رساند.
•[📗]• کافکا در سال ۱۹۱۷ دچار بیماری سل شد. پس از شدت گرفتن بیماریاش وضعیت گلویش طوری شد که غذا خوردن آن قدر برایش دردناک بود که نمیتوانست چیزی بخورد و بر اثر گرسنگی در ۳ ژوئن ۱۹۲۴ درگذشت. کافکا در سراسر زندگی خود از افسردگی حاد و اضطراب رنج برد.
•[📒]• با خواندن یکی از کارهای کافکا به صورت مجزا (با تمرکز بر بیهودگی تقلای شخصیتها و بدون توجه به زندگی خود نویسنده) طنز کافکا مشخص میشود. کارهای کافکا از این دیدگاه، ربطی به مشکلات زندگی او ندارند و نمایانگر ساختگیبودن مشکلات آدمها هستند.
•[📕]• مارکز میگوید با خواندن مسخ کافکا بود که فهمید «میتوان جور دیگری نوشت».
● کتاب «مسخ»
● کتاب «محاکمه»
● دفتر خاطرات کافکا
● خاطرات کافکا
● نوبل و کافکا
✏️ @benevis_s
•[📘]• کافکا به دوست نزدیک خود وصیت کرده بود که همه آثار او را نخوانده، بسوزاند. دوستش از این دستور وصیتنامه سرپیچی کرد و بیشتر آثار کافکا را منتشر کرد و با این کار، دوست خود را به شهرت جهانی رساند.
•[📗]• کافکا در سال ۱۹۱۷ دچار بیماری سل شد. پس از شدت گرفتن بیماریاش وضعیت گلویش طوری شد که غذا خوردن آن قدر برایش دردناک بود که نمیتوانست چیزی بخورد و بر اثر گرسنگی در ۳ ژوئن ۱۹۲۴ درگذشت. کافکا در سراسر زندگی خود از افسردگی حاد و اضطراب رنج برد.
•[📒]• با خواندن یکی از کارهای کافکا به صورت مجزا (با تمرکز بر بیهودگی تقلای شخصیتها و بدون توجه به زندگی خود نویسنده) طنز کافکا مشخص میشود. کارهای کافکا از این دیدگاه، ربطی به مشکلات زندگی او ندارند و نمایانگر ساختگیبودن مشکلات آدمها هستند.
•[📕]• مارکز میگوید با خواندن مسخ کافکا بود که فهمید «میتوان جور دیگری نوشت».
● کتاب «مسخ»
● کتاب «محاکمه»
● دفتر خاطرات کافکا
● خاطرات کافکا
● نوبل و کافکا
✏️ @benevis_s
جملهی اول کتاب...
🌵|• اگه کتابی درباره انتقام مینوشتی، چطور شروعش میکردی؟
🪻|• اگه شخصیت اصلی داستانت معتاد به مواد مخدر بود، جملهی اول رو چی مینوشتی؟
✏️ @benevis_s
🌵|• اگه کتابی درباره انتقام مینوشتی، چطور شروعش میکردی؟
🪻|• اگه شخصیت اصلی داستانت معتاد به مواد مخدر بود، جملهی اول رو چی مینوشتی؟
✏️ @benevis_s
بنویس :)
📝لهجه در داستان📝 🖌|• یکی از ویژگیهای شخصیتی طرز سخن گفتن است. 🖌|• زبان به گونههای زبانی تقسیم میشود که در زبانشناسی به آنها لهجه (dialect) میگویند. لهجهها به طور کلی از دو گروه تشکیل میشوند: ● لهجههای محلی (regional dialect) ● لهجههای اجتماعی (social…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
@benevis_s.مردی.که.میخندد.pdf
12.6 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: مردی که میخندد
🌀 نویسنده: ویکتور هوگو
«ویکتور هوگو» در قالب بیان داستان این کتاب که در اوائل قرن هیجدهم و در انگلستان روی میدهد، مسائل فلسفی و اطلاعات تاریخی بسیاری را مطرح میکند.
داستان این کتاب، روایت کودکی است که توسط «کومپراچیکو»ها یا همان خریداران بچه، معلول شده و با زخمی که بر صورت دارد گویی همیشه میخندد.
هوگو در اوج این رمان، با بیان خطابهای از قهرمان داستان، پیام اصلی کتاب را اینگونه بیان میدارد که بلایی که سر وی آمده در حقیقت سر بشریت آمده است. مردمی که در ظاهر میخندند و باطناً رنج میبرند.
✏️ @benevis_s
🌀 نام: مردی که میخندد
🌀 نویسنده: ویکتور هوگو
«ویکتور هوگو» در قالب بیان داستان این کتاب که در اوائل قرن هیجدهم و در انگلستان روی میدهد، مسائل فلسفی و اطلاعات تاریخی بسیاری را مطرح میکند.
داستان این کتاب، روایت کودکی است که توسط «کومپراچیکو»ها یا همان خریداران بچه، معلول شده و با زخمی که بر صورت دارد گویی همیشه میخندد.
هوگو در اوج این رمان، با بیان خطابهای از قهرمان داستان، پیام اصلی کتاب را اینگونه بیان میدارد که بلایی که سر وی آمده در حقیقت سر بشریت آمده است. مردمی که در ظاهر میخندند و باطناً رنج میبرند.
✏️ @benevis_s
مرحوم حمید مصدق در خرداد ۱۳۴۳ شعر سیب یا همان شعر “تو به من خندیدی” را سروده است که خود، شعر بسیار زیبایی است. اما آنچه باعث شهرت شعر سیب شده، جواب فروغ فرخزاد به آن است.
تو به من خندیدی و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضبآلود به من کرد نگاه
سیب دندانزده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خشخش گام تو تکرارکنان میدهد آزارم
و من اندیشهکنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
جواب شعر سیب از فروغ فرخزاد:
من به تو خندیدم
چون که میدانستم
تو به چه دلهره از باغچهی همسایه
سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمیدانستی باغبان باغچهی همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده به تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندانزده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمیخواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را…
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرارکنان
میدهد آزارم
و من اندیشهکنان غرق در این پندارم
که چه میشد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
🕊| #شعر
✏️ @benevis_s
تو به من خندیدی و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضبآلود به من کرد نگاه
سیب دندانزده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خشخش گام تو تکرارکنان میدهد آزارم
و من اندیشهکنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
جواب شعر سیب از فروغ فرخزاد:
من به تو خندیدم
چون که میدانستم
تو به چه دلهره از باغچهی همسایه
سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمیدانستی باغبان باغچهی همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده به تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندانزده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمیخواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را…
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرارکنان
میدهد آزارم
و من اندیشهکنان غرق در این پندارم
که چه میشد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
🕊| #شعر
✏️ @benevis_s
📖|• داستان مانند سازهای که دو لایه دارد در نظر گرفته میشود: لایه عینی و لایه انتزاعی.
📕|• لایه عینی وقایع و حقایق را در داستان توصیف میکند.
📕|• لایه انتزاعی درباره کاربردهای وسیعتر داستان نظر میدهد؛ برای مثال اینکه چرا این داستان میتواند بازتاب جامعه، روابط یا زندگی باشد؟
🔸• ارکان انتزاعی: دنیای داستان و پند اخلاقی
🔸• ارکان عینی: شخصیت و پیرنگ
✏️ @benevis_s
📕|• لایه عینی وقایع و حقایق را در داستان توصیف میکند.
📕|• لایه انتزاعی درباره کاربردهای وسیعتر داستان نظر میدهد؛ برای مثال اینکه چرا این داستان میتواند بازتاب جامعه، روابط یا زندگی باشد؟
🔸• ارکان انتزاعی: دنیای داستان و پند اخلاقی
🔸• ارکان عینی: شخصیت و پیرنگ
✏️ @benevis_s
📚 کانال کتابخونها و نویسندهها
اونایی که مغزشون با جوهر و کافئین کار میکنه😎
اینجا چیکار میکنیم؟ 👇
🧠 کتاب میخونیم (تنهایی نمیچسبه، همخوانی داریم!)
🗣 نقد میکنیم (با زبون خوش البته!)
✍️ مینویسیم و نوشتههامونو به اشتراک میذاریم
🛠 راه و چاه بهتر نوشتن رو با هم پیدا میکنیم
📖 و از نویسندهها و کتابها حرف میزنیم.
🖇 بیا تو منطقه ما 👉
https://www.tg-me.com/ashlightzone
اونایی که مغزشون با جوهر و کافئین کار میکنه😎
اینجا چیکار میکنیم؟ 👇
🧠 کتاب میخونیم (تنهایی نمیچسبه، همخوانی داریم!)
🗣 نقد میکنیم (با زبون خوش البته!)
✍️ مینویسیم و نوشتههامونو به اشتراک میذاریم
🛠 راه و چاه بهتر نوشتن رو با هم پیدا میکنیم
📖 و از نویسندهها و کتابها حرف میزنیم.
🖇 بیا تو منطقه ما 👉
https://www.tg-me.com/ashlightzone
جهت اطلاعتون جنایینویسها خوب بلدن چطور کسی رو بکشن و جنازهش رو کجا قایم کنن.
پس به نفعته داستان اون جنایینویسه رو لایک کنی.
#توییت📝
✏️ @benevis_s
پس به نفعته داستان اون جنایینویسه رو لایک کنی.
#توییت📝
✏️ @benevis_s