🖌|• شخصیتهای سطحی یا ظاهری نتیجهی تمرکز کردن بر روی یکی از ابعاد شخصیت میباشد.
🖌|• ویژگیهای سطحی میتواند بد، خوب، خندهدار، غمگین و غیره باشد.
🔖|• البته این موارد تزلزل زیادی در توصیفات ایجاد نمیکنند. گاهی اوقات این شخصیتها به رمان اضافه میشوند تا شخصیت فرد دیگری را نشان دهند.
🔖|• برای مثال یک شخصیت بد را در مقابل قهرمانی که در مبارزه با او خوب ظاهر میشود قرار میدهیم. اینجا صرفا هدف از داشتن شخصیت بد، خوب جلوه دادن قهرمان است.
✏️ @benevis_s
🖌|• ویژگیهای سطحی میتواند بد، خوب، خندهدار، غمگین و غیره باشد.
🔖|• البته این موارد تزلزل زیادی در توصیفات ایجاد نمیکنند. گاهی اوقات این شخصیتها به رمان اضافه میشوند تا شخصیت فرد دیگری را نشان دهند.
🔖|• برای مثال یک شخصیت بد را در مقابل قهرمانی که در مبارزه با او خوب ظاهر میشود قرار میدهیم. اینجا صرفا هدف از داشتن شخصیت بد، خوب جلوه دادن قهرمان است.
✏️ @benevis_s
از آن پس که بسیار بردیم رنج
به رنج اندرون گرد کردیم گنج
شما را همان رنج پیشست و ناز
زمانی نشیب و زمانی فراز
چنین است کردار گردان سپهر
گهی درد پیش آردت گاه مهر
گهی بخت گردد چو اسپی شموس
به نعم اندرون زفتی آردت و بوس
زمانی یکی بارهای ساخته
ز فرهختگی سر برافراخته
بدان ای پسر کاین سرای فریب
ندارد ترا شادمان بینهیب
نگهدار تن باش و آن خرد
چو خواهی که روزت به بد نگذرد
👤| فردوسی
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
به رنج اندرون گرد کردیم گنج
شما را همان رنج پیشست و ناز
زمانی نشیب و زمانی فراز
چنین است کردار گردان سپهر
گهی درد پیش آردت گاه مهر
گهی بخت گردد چو اسپی شموس
به نعم اندرون زفتی آردت و بوس
زمانی یکی بارهای ساخته
ز فرهختگی سر برافراخته
بدان ای پسر کاین سرای فریب
ندارد ترا شادمان بینهیب
نگهدار تن باش و آن خرد
چو خواهی که روزت به بد نگذرد
👤| فردوسی
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
•[📚]• چطور از «سپر پیرنگ» دوری کنیم؟
•[📚]• زمانی سپر پیرنگ داریم که شخصیتهای مهم از تکتک موانع خطرناک به سلامت رد میشن، فقط چون نویسنده برای ادامهی داستان صحیح و سالم لازمشون داره.
•[📚]• نتیجهش چیه؟
● صحنههای مبارزهی کسلکننده
● کم شدن هیجان و تعلیق
● کلیت خستهکنندهی داستان
•[📚]• درسته که شخصیت اصلی ما مهمه و حداقل تا نقطهی اوج زنده لازمش داریم، ولی بهتره سپر پیرنگش رو از چشم خواننده قایم کنیم که اتفاقات واقعگرایانهتر به نظر برسه - خواننده احساس کنه اتفاقاتی که میافتن واقعیان و فقط خواستهی نویسنده نیستن.
•[📚]• با این پنج راهکار، از سپر پیرنگ دوری کنین:
🔪1- شخصیتها رو زخمی کن.
🔪بذارید معلوم بشه هیچکس جاش امن نیست. مثلا وسط نبرد سرباز مهمی دستش قطع میشه، قهرمان شکستناپذیرمون دچار پیتیاسدی میشه و غیره. بهای شکست رو زیاد کن!
⚰2- اگر شخصیتها از موقعیت خطرناکی فرار کردند، باورپذیرش کن.
⚰آیا چیزی فدا کردند تا فرار کنند؟ آیا تجربهای از گذشته به آنها هوش و دانشی داده تا خطر رو دور بزنند؟ فرار قهرمان باید منطقی باشه؛ نذار فقط چون نیاز داری خارج بشه آسون اتفاق بیفته.
⚖3- باید پیامدهایی وجود داشته باشه.
⚖هر عمل واکنش داره. پس نشون بده که در برابر کنشهای شخصیتت، واکنشها و مخالفتهایی هست. بذار خواننده ببینه شخصیتت از قوانین جهان مصون نیست.
🕯4- توضیحات دقیق بده.
🕯اگه شخصیتت اعضای بدنش رو لازم داره، میتونی عقل و روانش رو ازش بگیری. اما اینجور چطور نشون میدی که هنوز زندهست؟ بذار از هر چیزی نیاز داره مثل دانش و سلاح و یا اعتمادبه نفس بهره ببره و واقعبینانه نشون بده چطور زنده مونده.
⏳مثال:
⏳خیلی بعید و باورناپذیره که دختری نوجوان در قلب یک خونآشام ۴۰۰ ساله شاخه چوبی فرو کنه و اون رو بکشه. چطور منطقیش کنیم؟ میتونیم بذاریم دختر دانش داشته باشه (مثلاً تحقیقاتی درباره خونآشامها کرده باشه)، یک آویز باستانی جادویی دور گردنش داشته باشه و مقدار زیادی آدرنالین… شاید باورپذیر بشه.
🩸5- بقیهی شخصیتها رو بکش تا تاثیر مرگشون روی قهرمان رو ببینیم.
🩸این کار احساسات خواننده رو برمیانگیزه و داستان واقعیتر میشه.
•[📚]• در کل، مهمترین نکته اینه که باورپذیر بودن وقایع و شخصیتها رو حفظ کنی تا خواننده درگیر داستان باقی بمونه و احساس کنه همهچیز منطقیه.
✏️ @benevis_s
•[📚]• زمانی سپر پیرنگ داریم که شخصیتهای مهم از تکتک موانع خطرناک به سلامت رد میشن، فقط چون نویسنده برای ادامهی داستان صحیح و سالم لازمشون داره.
•[📚]• نتیجهش چیه؟
● صحنههای مبارزهی کسلکننده
● کم شدن هیجان و تعلیق
● کلیت خستهکنندهی داستان
•[📚]• درسته که شخصیت اصلی ما مهمه و حداقل تا نقطهی اوج زنده لازمش داریم، ولی بهتره سپر پیرنگش رو از چشم خواننده قایم کنیم که اتفاقات واقعگرایانهتر به نظر برسه - خواننده احساس کنه اتفاقاتی که میافتن واقعیان و فقط خواستهی نویسنده نیستن.
•[📚]• با این پنج راهکار، از سپر پیرنگ دوری کنین:
🔪1- شخصیتها رو زخمی کن.
🔪بذارید معلوم بشه هیچکس جاش امن نیست. مثلا وسط نبرد سرباز مهمی دستش قطع میشه، قهرمان شکستناپذیرمون دچار پیتیاسدی میشه و غیره. بهای شکست رو زیاد کن!
⚰2- اگر شخصیتها از موقعیت خطرناکی فرار کردند، باورپذیرش کن.
⚰آیا چیزی فدا کردند تا فرار کنند؟ آیا تجربهای از گذشته به آنها هوش و دانشی داده تا خطر رو دور بزنند؟ فرار قهرمان باید منطقی باشه؛ نذار فقط چون نیاز داری خارج بشه آسون اتفاق بیفته.
⚖3- باید پیامدهایی وجود داشته باشه.
⚖هر عمل واکنش داره. پس نشون بده که در برابر کنشهای شخصیتت، واکنشها و مخالفتهایی هست. بذار خواننده ببینه شخصیتت از قوانین جهان مصون نیست.
🕯4- توضیحات دقیق بده.
🕯اگه شخصیتت اعضای بدنش رو لازم داره، میتونی عقل و روانش رو ازش بگیری. اما اینجور چطور نشون میدی که هنوز زندهست؟ بذار از هر چیزی نیاز داره مثل دانش و سلاح و یا اعتمادبه نفس بهره ببره و واقعبینانه نشون بده چطور زنده مونده.
⏳مثال:
⏳خیلی بعید و باورناپذیره که دختری نوجوان در قلب یک خونآشام ۴۰۰ ساله شاخه چوبی فرو کنه و اون رو بکشه. چطور منطقیش کنیم؟ میتونیم بذاریم دختر دانش داشته باشه (مثلاً تحقیقاتی درباره خونآشامها کرده باشه)، یک آویز باستانی جادویی دور گردنش داشته باشه و مقدار زیادی آدرنالین… شاید باورپذیر بشه.
🩸5- بقیهی شخصیتها رو بکش تا تاثیر مرگشون روی قهرمان رو ببینیم.
🩸این کار احساسات خواننده رو برمیانگیزه و داستان واقعیتر میشه.
•[📚]• در کل، مهمترین نکته اینه که باورپذیر بودن وقایع و شخصیتها رو حفظ کنی تا خواننده درگیر داستان باقی بمونه و احساس کنه همهچیز منطقیه.
✏️ @benevis_s
موجودی که از نظر خیالی و ذهنی اهمیت به سزایی دارد؛ ولی در واقع کاملا بیاهمیت است. او که در همه کتابهای شعر حضور دارد؛ اما از تاریخ کلا غایب است. او بر زندگی شاهان و فاتحان داستان حکمفرمایی میکند ولی در واقع بردهی هر پسری بوده که والدینش حلقهای به زور به انگشت او میکردند. برخی از مؤثرترین کلمات، برخی از عمیقترین افکار در ادبیات از زبان او جاری میشود؛ ولی در زندگی واقعی به سختی میتوانسته بخواند، به ندرت میتوانسته بنویسد و دارایی مطلق شوهرش بوده است.
📚| اتاقی از آن خود
👤| ویرجینیا وولف
🔥| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
📚| اتاقی از آن خود
👤| ویرجینیا وولف
🔥| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
Short Memory
Evgeny Grinko
🎵|• #موسیقی
موسیقی نئوکلاسیکال با رنگوبوی خاطرات، قدم زدن در باغ و زیر برگهای ریزان، آهنگی با احساسات پنهان.💚✨
✏️ @benevis_s
موسیقی نئوکلاسیکال با رنگوبوی خاطرات، قدم زدن در باغ و زیر برگهای ریزان، آهنگی با احساسات پنهان.💚✨
✏️ @benevis_s
خیلی رو مخه که داری کتاب میخونی و به نقطه اوج فصل رسیدی و هیجانزدهای، بعد یکهو چشمهات میپره رو خط آخر و پایانش بیوقت برات لو میره😭
#توییت📝
✏️ @benevis_s
#توییت📝
✏️ @benevis_s
بنویس :)
[چند حرکت عاشقانه که شخصیتها میتونن برای نشون دادن عشقشون انجام بدن، بخش چهارم]💝 • همدیگه رو از زمین بلند کنن و شاید بچرخونن. • منتظر هم بمونن، حتی توی بارون. • با هم آشپزی کنن و آواز بخونن. • همدیگه رو غافلگیر کنن. • اگه لحظهی عاشقانه پیش اومد استفادهش…
[چند حرکت عاشقانه که شخصیتها میتونن برای نشون دادن عشقشون انجام بدن، بخش پنجم]💝
● دراز کشیدن کنار هم و حرف زدن تا خوابشون ببره. مخصوصاً اگر یکی موهای عشقش رو نوازش کنه.
● لمس و بوسیدن پیشانی.
● یکی درباره چیزی حرف بزنه و اون یکی فقط بهش نگاه کنه و از گوگولی بودن محبوبش در حال مرگ باشه.
● بغل از پشت و بوسیدن گردن.
● دراز کشیدن زیر آسمون شب.
✏️ @benevis_s
● دراز کشیدن کنار هم و حرف زدن تا خوابشون ببره. مخصوصاً اگر یکی موهای عشقش رو نوازش کنه.
● لمس و بوسیدن پیشانی.
● یکی درباره چیزی حرف بزنه و اون یکی فقط بهش نگاه کنه و از گوگولی بودن محبوبش در حال مرگ باشه.
● بغل از پشت و بوسیدن گردن.
● دراز کشیدن زیر آسمون شب.
✏️ @benevis_s
@benevis_s.آمادئوس.pdf
2.7 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: آمادئوس
🌀 نویسنده: پیتر شفر
نمایشنامه آمادئوس، ده سال از زندگی ولفگانگ آمادئوس موتسارت و آهنگساز دربار آنتونیو سالییری را روایت میکند که در حسد غرق میشود.
ستاره تابناک جهان موسیقی، ولفگانگ آمادئوسی موتسارت، که با تکیه بر پدرش بزرگ شده بود، هیچگاه توان درک نیازهای اجتماعی را پیدا نکرد و هم چنان کودک باقی ماند. اما موسیقیدانی استثنایی بود، چنان که از همان دوران کودکی پشت پیانو مینشست و ملودی مینواخت.
او سرانجام در میان دسته بندی ها، دسیسهها و حسادتهای مردان کم مایهی آن روز دربارها، در اوج نبوغ، در حالی که تنها سی و شش بهار داشت، در نهایت درماندگی و افسردگی چشم از جهان فروبست.
✏️ @benevis_s
🌀 نام: آمادئوس
🌀 نویسنده: پیتر شفر
نمایشنامه آمادئوس، ده سال از زندگی ولفگانگ آمادئوس موتسارت و آهنگساز دربار آنتونیو سالییری را روایت میکند که در حسد غرق میشود.
ستاره تابناک جهان موسیقی، ولفگانگ آمادئوسی موتسارت، که با تکیه بر پدرش بزرگ شده بود، هیچگاه توان درک نیازهای اجتماعی را پیدا نکرد و هم چنان کودک باقی ماند. اما موسیقیدانی استثنایی بود، چنان که از همان دوران کودکی پشت پیانو مینشست و ملودی مینواخت.
او سرانجام در میان دسته بندی ها، دسیسهها و حسادتهای مردان کم مایهی آن روز دربارها، در اوج نبوغ، در حالی که تنها سی و شش بهار داشت، در نهایت درماندگی و افسردگی چشم از جهان فروبست.
✏️ @benevis_s
#میم📝
اصلاً هم بهخاطر اینکه نوشتهام ضعیف بوده و نیاز به ویرایش داشته رد نشدم، لالالا.
✏️ @benevis_s
اصلاً هم بهخاطر اینکه نوشتهام ضعیف بوده و نیاز به ویرایش داشته رد نشدم، لالالا.
✏️ @benevis_s
Morning Chimes
Evgeny Grinko
🎵|• #موسیقی
اثر گوشنواز دیگری از نوازنده توانمند روسی🤍
نوایی تاثیرگذار، حسبرانگیز و الهامبخش.
✏️ @benevis_s
اثر گوشنواز دیگری از نوازنده توانمند روسی🤍
نوایی تاثیرگذار، حسبرانگیز و الهامبخش.
✏️ @benevis_s
۱✨ یه شب ناگهان درگاهی در اتاقت باز میشه و یه شیطان بیرون میاد و شونههات رو میگیره و میگه: «قراره کمکم کنی شرطمو نبازم.»
۲✨ هر ساله ثروتمندترین شخص در کشور خیالی داستانت رو برندهی کاپیتالیسم مینامند، همهی ثروتش رو به خیریه میبخشند و اون باید از صفر شروع کنه.
۳✨ واسه هالووین بیرون رفتی و همه تبدیل به شخصیتی میشن که لباسش رو پوشیدن.
۴✨ درباره عکسی که پایین پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° سپهسالار مرگ
° پیلافکن
° رود شراب
° پیالههای زهر
✏️ @benevis_s
۲✨ هر ساله ثروتمندترین شخص در کشور خیالی داستانت رو برندهی کاپیتالیسم مینامند، همهی ثروتش رو به خیریه میبخشند و اون باید از صفر شروع کنه.
۳✨ واسه هالووین بیرون رفتی و همه تبدیل به شخصیتی میشن که لباسش رو پوشیدن.
۴✨ درباره عکسی که پایین پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° سپهسالار مرگ
° پیلافکن
° رود شراب
° پیالههای زهر
✏️ @benevis_s
@benevis_s.تماما.مخصوص.pdf
11.3 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: تماماً مخصوص
🌀 نویسنده: عباس معروفی
تماما مخصوص، آخرین کتاب عباس معروفی، داستان زندگی “عباس ایرانی”، روزنامه نگاری تبعیدی است که بعد از آشفتگیهای سیاسی دهه شصت مجبور به فرار از ایران و مهاجرت به آلمان میشود.
اما اصل داستان مربوط به زمانی میشود که عباس ایرانی در یک هتل به عنوان مدیر شبانه شروع به کار میکند...
✏️ @benevis_s
🌀 نام: تماماً مخصوص
🌀 نویسنده: عباس معروفی
تماما مخصوص، آخرین کتاب عباس معروفی، داستان زندگی “عباس ایرانی”، روزنامه نگاری تبعیدی است که بعد از آشفتگیهای سیاسی دهه شصت مجبور به فرار از ایران و مهاجرت به آلمان میشود.
اما اصل داستان مربوط به زمانی میشود که عباس ایرانی در یک هتل به عنوان مدیر شبانه شروع به کار میکند...
✏️ @benevis_s
اگه به کسی کتاب بدی، یه روزه اونو میخونه.
اگه به کسی کتاب نوشتن یاد بدی، سالها صرف گشتن دنبال عکس و آهنگ الهامبخش و نوشتن و پاک کردن یک جمله برای پنجاه بار و غر زدن و غرق شدن در تردید و تلاش برای نوشتن یک خلاصهی نیمصفحهای میکنه.
#توییت📝
✏️ @benevis_s
اگه به کسی کتاب نوشتن یاد بدی، سالها صرف گشتن دنبال عکس و آهنگ الهامبخش و نوشتن و پاک کردن یک جمله برای پنجاه بار و غر زدن و غرق شدن در تردید و تلاش برای نوشتن یک خلاصهی نیمصفحهای میکنه.
#توییت📝
✏️ @benevis_s
جملهی اول کتاب...
برای #تمرین متنی بنویس که خط اولش یکی از جملههای پایین باشه.
🌵|• عجب روشی بود برای مُردن.
🪻|• گلها دوشنبه پژمرده شدند.
✏️ @benevis_s
برای #تمرین متنی بنویس که خط اولش یکی از جملههای پایین باشه.
🌵|• عجب روشی بود برای مُردن.
🪻|• گلها دوشنبه پژمرده شدند.
✏️ @benevis_s