بنویس :)
[حوا در نقاشی «گناه» اثر فرانتس اشتوک] 🔖توصیههایی برای نوشتن شخصیت زن اغواگر (Femme Fatale) 🔖بخش اول، پست پایین👇 ✏️ @benevis_s
[لیلیث در نقاشی «بانو لیلیث» اثر دانته گابریل روزتی]
🔖توصیههایی برای نوشتن شخصیت زن اغواگر (Femme Fatale)
🔖بخش دوم، پست پایین👇
✏️ @benevis_s
🔖توصیههایی برای نوشتن شخصیت زن اغواگر (Femme Fatale)
🔖بخش دوم، پست پایین👇
✏️ @benevis_s
•[🥀]• توصیههایی برای نوشتن شخصیت زن اغواگر (Femme Fatale):
🔷فقط ظاهرش رو توصیف نکنید. از زاویهدیدش، رشد شخصیتیش، تغییرات درونیش و کُنشهاش هم بنویسید. بههرحال عمل مهمتر از توصیف شخصیتِ کسی رو نشونمون میده.
🔶بهش ویژگیهای بدید که اون رو انسانتر کنه، نه کلیشهای و استریوتایپ. برای مثال حُسنها و نقصهاش نسبتاً متعادل باشه. فقط ابزار پیرنگ نباشه بلکه خودش روایت خودش رو پیش ببره.
🔷نذارید شخصیتهای مرد اون رو زیر سایهی خودشون محو کنن. مثلاً اون رو فقط از زاویهدید خودشون یا در ارتباط با خودشون تعریف و توصیف کنن. اهداف و انگیزههای شخصیتتون باید مال خودش باشه، نه صرفاً واکنشی به کُنشهای مردان. بذارید عمق و پیچیدگی همه شخصیتهای زن و مردتون یکسان باشه.
🔶برای خلق شخصیتی جذاب، بذارید با اراده راسخ و محکم دست به کُنش بزنه، نه اینکه حالت پوزشآمیز داشته باشه یا از هنجارهای اجتماعی بترسه.
✏️ @benevis_s
🔷فقط ظاهرش رو توصیف نکنید. از زاویهدیدش، رشد شخصیتیش، تغییرات درونیش و کُنشهاش هم بنویسید. بههرحال عمل مهمتر از توصیف شخصیتِ کسی رو نشونمون میده.
🔶بهش ویژگیهای بدید که اون رو انسانتر کنه، نه کلیشهای و استریوتایپ. برای مثال حُسنها و نقصهاش نسبتاً متعادل باشه. فقط ابزار پیرنگ نباشه بلکه خودش روایت خودش رو پیش ببره.
🔷نذارید شخصیتهای مرد اون رو زیر سایهی خودشون محو کنن. مثلاً اون رو فقط از زاویهدید خودشون یا در ارتباط با خودشون تعریف و توصیف کنن. اهداف و انگیزههای شخصیتتون باید مال خودش باشه، نه صرفاً واکنشی به کُنشهای مردان. بذارید عمق و پیچیدگی همه شخصیتهای زن و مردتون یکسان باشه.
🔶برای خلق شخصیتی جذاب، بذارید با اراده راسخ و محکم دست به کُنش بزنه، نه اینکه حالت پوزشآمیز داشته باشه یا از هنجارهای اجتماعی بترسه.
✏️ @benevis_s
@benevis_s.پاندای.بزرگ.و.اژدهای.کوچک.pdf
25 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک
🌀 نویسنده: جیمز نوربری
دو دوست یعنی پاندای بزرگ و اژدهای کوچک در این کتاب مصور جذاب سفری را به دل طبیعت آغاز میکنند. سفری دور و دراز که فصلها به طول میانجامد. آنها بارها دچار اشتباه میشوند و مسیر را گم میکنند اما در این سفر چیزیهای شگفتانگیزی نیز کشف میکنند.
این کتاب اثری در حوزه فلسفه و زندگی است که درسهای راهگشایی برای تحمل سختیها به شما میدهد.
✏️ @benevis_s
🌀 نام: پاندای بزرگ و اژدهای کوچک
🌀 نویسنده: جیمز نوربری
دو دوست یعنی پاندای بزرگ و اژدهای کوچک در این کتاب مصور جذاب سفری را به دل طبیعت آغاز میکنند. سفری دور و دراز که فصلها به طول میانجامد. آنها بارها دچار اشتباه میشوند و مسیر را گم میکنند اما در این سفر چیزیهای شگفتانگیزی نیز کشف میکنند.
این کتاب اثری در حوزه فلسفه و زندگی است که درسهای راهگشایی برای تحمل سختیها به شما میدهد.
✏️ @benevis_s
تنهایی را ترجیح بده به تنهایی که
روحشان با دیگریست
تنهایی تقدیر من نیست
ترجیح من است
👤| جبران خلیل جبران
🕊| #شعر
✏️ @benevis_s
روحشان با دیگریست
تنهایی تقدیر من نیست
ترجیح من است
👤| جبران خلیل جبران
🕊| #شعر
✏️ @benevis_s
📝لهجه در داستان📝
🖌|• یکی از ویژگیهای شخصیتی طرز سخن گفتن است.
🖌|• زبان به گونههای زبانی تقسیم میشود که در زبانشناسی به آنها لهجه (dialect) میگویند. لهجهها به طور کلی از دو گروه تشکیل میشوند:
● لهجههای محلی (regional dialect)
● لهجههای اجتماعی (social dialect)
📌|• در مورد ایران، لهجههای محلی عبارتاند از: شیرازی، اصفهانی، اهوازی، مشهدی، قزوینی، همدانی و چند لهجۀ دیگر.
📌|• اما لهجههای اجتماعی را نه بر اساس منطقه بلکه بر مبنای طبقه اجتماعی تقسیم میکنند. در این مورد دو ملاک درجه تحصیلات و تعلق به قشرهای به اصطلاح بالا یا پایین اجتماع در نظر گرفته میشود. در این تقسیم بندی، شیوه سخن گفتن تحصیلکردههای فرهیخته با طرز حرف زدن کارگران تفاوت آشکار دارد.
📌|• البته، خود این دو قشر نیز درون خودشان به گروههای نسبتاً متفاوت تقسیم میشوند (مثلاً، بازماندگان خانوادههای اشرافی، استادان دانشگاه و مدیران ادارات و شرکتها از یک سو، و تکنیسینها، رانندگان تاکسی و قصابها از سوی دیگر).
🔏|• نکته مهم این است که در داستان آنچه اصولاً مطرح است لهجههای اجتماعی است نه لهجه های محلی.
✏️ @benevis_s
🖌|• یکی از ویژگیهای شخصیتی طرز سخن گفتن است.
🖌|• زبان به گونههای زبانی تقسیم میشود که در زبانشناسی به آنها لهجه (dialect) میگویند. لهجهها به طور کلی از دو گروه تشکیل میشوند:
● لهجههای محلی (regional dialect)
● لهجههای اجتماعی (social dialect)
📌|• در مورد ایران، لهجههای محلی عبارتاند از: شیرازی، اصفهانی، اهوازی، مشهدی، قزوینی، همدانی و چند لهجۀ دیگر.
📌|• اما لهجههای اجتماعی را نه بر اساس منطقه بلکه بر مبنای طبقه اجتماعی تقسیم میکنند. در این مورد دو ملاک درجه تحصیلات و تعلق به قشرهای به اصطلاح بالا یا پایین اجتماع در نظر گرفته میشود. در این تقسیم بندی، شیوه سخن گفتن تحصیلکردههای فرهیخته با طرز حرف زدن کارگران تفاوت آشکار دارد.
📌|• البته، خود این دو قشر نیز درون خودشان به گروههای نسبتاً متفاوت تقسیم میشوند (مثلاً، بازماندگان خانوادههای اشرافی، استادان دانشگاه و مدیران ادارات و شرکتها از یک سو، و تکنیسینها، رانندگان تاکسی و قصابها از سوی دیگر).
🔏|• نکته مهم این است که در داستان آنچه اصولاً مطرح است لهجههای اجتماعی است نه لهجه های محلی.
✏️ @benevis_s
توصیفهایی شاعرانه از شاعر✍❤️🩹🍃
📘- شاعر چیست؟ شخصی بدبخت که اندوهی ژرف در دل پنهان دارد اما لبانش چناناند که آه و گریههایش را مانند موسیقی زیبا جلوه میدهند.
📘- Soren Kierkegaard
📕- شاعر پیش از هرچیز کسی است که مشتاقانه عاشق زبان است.
📕- W. H. Auden
📒- نیاز نیست رنج بکشی تا شاعر شوی. رنجِ بزرگ شدن برای هرکسی کافیست.
📒- John Ciardi
✏️ @Benevis_s
📘- شاعر چیست؟ شخصی بدبخت که اندوهی ژرف در دل پنهان دارد اما لبانش چناناند که آه و گریههایش را مانند موسیقی زیبا جلوه میدهند.
📘- Soren Kierkegaard
📕- شاعر پیش از هرچیز کسی است که مشتاقانه عاشق زبان است.
📕- W. H. Auden
📒- نیاز نیست رنج بکشی تا شاعر شوی. رنجِ بزرگ شدن برای هرکسی کافیست.
📒- John Ciardi
✏️ @Benevis_s
taaghche.latest.apk
53.7 MB
برنامهای برای کتابخوانی: طاقچه📖
•|🍁|• طاقچه پلتفرمی است برای دسترسی قانونی به نسخهٔ دیجیتال و صوتی کتابها و مانند پل ناشران و کتابخوانان را به هم وصل میکند.
•|🍁|• یکی از وظایف طاقچه آن است که با استفادۀ از سازوکارهای ماشینی و هوش مصنوعی، کتابهای موردعلاقۀ شما را بشناسد و بر اساس آنها، پیشنهادی دلخواه شما بدهد.
•|🍁|• برخی اقدامات طاقچه:
دسترسپذیرتر کردن کتاب الکترونیکی و صوتی در مناطق کمبرخوردار یا آسیبدیده؛
دسترسپذیرتر کردن محتوای دیجیتال (بدون نیاز به حضور در مراکز فرهنگی) در بحران شیوع کرونا؛
پشتیبانی از سازمانهای دولتی و گروههای مردمی در برگزاری رویدادهای فرهنگی؛
برگزاری مسابقههای استعدادیابی در زمینههای متنوع نوشتار خلاق
وبلاگ طاقچه
🔻🔺 #App
✏️ @benevis_s
•|🍁|• طاقچه پلتفرمی است برای دسترسی قانونی به نسخهٔ دیجیتال و صوتی کتابها و مانند پل ناشران و کتابخوانان را به هم وصل میکند.
•|🍁|• یکی از وظایف طاقچه آن است که با استفادۀ از سازوکارهای ماشینی و هوش مصنوعی، کتابهای موردعلاقۀ شما را بشناسد و بر اساس آنها، پیشنهادی دلخواه شما بدهد.
•|🍁|• برخی اقدامات طاقچه:
دسترسپذیرتر کردن کتاب الکترونیکی و صوتی در مناطق کمبرخوردار یا آسیبدیده؛
دسترسپذیرتر کردن محتوای دیجیتال (بدون نیاز به حضور در مراکز فرهنگی) در بحران شیوع کرونا؛
پشتیبانی از سازمانهای دولتی و گروههای مردمی در برگزاری رویدادهای فرهنگی؛
برگزاری مسابقههای استعدادیابی در زمینههای متنوع نوشتار خلاق
وبلاگ طاقچه
🔻🔺 #App
✏️ @benevis_s
چند پروکسی متصل:
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
بخش دیدگاهها فقط برای ارسال پروکسیِ متصل یا سرویس ضدفیلترتون بازه.
همچنان، اخبار رو از جاهای معتبر دنبال کنید و هر خبری رو پخش نکنید.
✏️ @benevis_s
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
بخش دیدگاهها فقط برای ارسال پروکسیِ متصل یا سرویس ضدفیلترتون بازه.
همچنان، اخبار رو از جاهای معتبر دنبال کنید و هر خبری رو پخش نکنید.
✏️ @benevis_s
وطن!
مرا به نخل آویزان کنید
من به او خیانت نمیکنم.
این زمین و مزرعه من است.
اینجا در گودالهای آن افتادهام،
و دستانم در آتش سوخته است.
در اینجا شیر شتر
را در کودکی سر کشیدهام.
وطن من روایت روزهای شاد و غمگین نیست.
وطن در رویا نمیزید
و نه در مزرعهای در آغوش ماه،
و نه در قطرهای نورانی بر گل رز.
وطن من غریبهای خشمگین است
در اضطراب قرنها
با ماشهای کشیده بر شقیقهاش.
وطن من، کودکی است،
که دستانش را با امید و شجاعت
به سوی شادی دراز میکند.
او بادی است در زندان.
و شاخههایی است
در نور و تاریکی،
پیرمردی است که
در این شاخساران جاودان
در ماتم زمین و پسرانش نشسته است.
این سرزمین پوست و استخوان است.
مرا در آن رها کنید.
قلب من و درخت خرما با هم
از آن
به سوی سالهای سخت اوج میگیریم.
مرا به خرما آویزان کنید
من به او خیانت نمیکنم.
وطن!
آهن به من میآموزد
خشم شاهین و آتش را،
مهربانی یک خوشبین را.
نمیدانستم چه چیزی در خونهای ما جاری است
و طوفان، و نور عروسی عشق،
و شادی تابناک میخندد.
مرا به سلول انداختند، و چراغ را خاموش کردند
و سلولی در دنیا برای قلب خورشید وجود ندارد!
شماره بازداشت من روی دیوار کجاست،
آنجا گندم میروید و سر برای من تکان میدهد.
پرتره قاتل من
با سایه روشن موهای ظریف زنانه از دیوار پاک میشود.
وطن!
نام تو را در خونم و در تاریکی با آتش پیوند میزنم،
در روزهای محال، آن را با دندانهایم میساییم.
آنها فقط آتش را بر روی پیشانی من خواهند دید،
و فقط صدای زنجیرهای مرا خواهند شنید.
و اگر بر صلیب عشق مصلوب شدم،
آنها بالاخره مرا خواهند سوزاند،
یک قدیس خواهم شد
من یک مبارزم.
هنوز جایی در ایوان وجود دارد
و در کشوری شگفت سوسو میزند،
که ما مدتهاست فراموشش کردهایم،
جایی هنوز در دهان مانده است،
که به فرشتگان آوازها و بالها هدیه دهد.
پرندگان، یا پژواک تو،
یا شادی که به گوش میرسد
و از گلویی گرفته بیرون میآید،
دلیل این است…
برای دیدن تو چیزی ازم باقی نمانده است!
به خاطر تو مرگ نیز دهشتناک نیست،
و این در روح ترانههای ما پیچیده است.
قلب، سینه را ترک گفته است،
و به سوی تو آمده است،
اما روی تپههای تو در نوری بیرحم
درد بیوقفه فریاد میزند.
وطن، مرا سرزنش نکن!
در زمین تو
زخمی باز به عشق بدل شده است.
👤| محمود درویش
🕊| #شعر
✏️ @benevis_s
مرا به نخل آویزان کنید
من به او خیانت نمیکنم.
این زمین و مزرعه من است.
اینجا در گودالهای آن افتادهام،
و دستانم در آتش سوخته است.
در اینجا شیر شتر
را در کودکی سر کشیدهام.
وطن من روایت روزهای شاد و غمگین نیست.
وطن در رویا نمیزید
و نه در مزرعهای در آغوش ماه،
و نه در قطرهای نورانی بر گل رز.
وطن من غریبهای خشمگین است
در اضطراب قرنها
با ماشهای کشیده بر شقیقهاش.
وطن من، کودکی است،
که دستانش را با امید و شجاعت
به سوی شادی دراز میکند.
او بادی است در زندان.
و شاخههایی است
در نور و تاریکی،
پیرمردی است که
در این شاخساران جاودان
در ماتم زمین و پسرانش نشسته است.
این سرزمین پوست و استخوان است.
مرا در آن رها کنید.
قلب من و درخت خرما با هم
از آن
به سوی سالهای سخت اوج میگیریم.
مرا به خرما آویزان کنید
من به او خیانت نمیکنم.
وطن!
آهن به من میآموزد
خشم شاهین و آتش را،
مهربانی یک خوشبین را.
نمیدانستم چه چیزی در خونهای ما جاری است
و طوفان، و نور عروسی عشق،
و شادی تابناک میخندد.
مرا به سلول انداختند، و چراغ را خاموش کردند
و سلولی در دنیا برای قلب خورشید وجود ندارد!
شماره بازداشت من روی دیوار کجاست،
آنجا گندم میروید و سر برای من تکان میدهد.
پرتره قاتل من
با سایه روشن موهای ظریف زنانه از دیوار پاک میشود.
وطن!
نام تو را در خونم و در تاریکی با آتش پیوند میزنم،
در روزهای محال، آن را با دندانهایم میساییم.
آنها فقط آتش را بر روی پیشانی من خواهند دید،
و فقط صدای زنجیرهای مرا خواهند شنید.
و اگر بر صلیب عشق مصلوب شدم،
آنها بالاخره مرا خواهند سوزاند،
یک قدیس خواهم شد
من یک مبارزم.
هنوز جایی در ایوان وجود دارد
و در کشوری شگفت سوسو میزند،
که ما مدتهاست فراموشش کردهایم،
جایی هنوز در دهان مانده است،
که به فرشتگان آوازها و بالها هدیه دهد.
پرندگان، یا پژواک تو،
یا شادی که به گوش میرسد
و از گلویی گرفته بیرون میآید،
دلیل این است…
برای دیدن تو چیزی ازم باقی نمانده است!
به خاطر تو مرگ نیز دهشتناک نیست،
و این در روح ترانههای ما پیچیده است.
قلب، سینه را ترک گفته است،
و به سوی تو آمده است،
اما روی تپههای تو در نوری بیرحم
درد بیوقفه فریاد میزند.
وطن، مرا سرزنش نکن!
در زمین تو
زخمی باز به عشق بدل شده است.
👤| محمود درویش
🕊| #شعر
✏️ @benevis_s
به احترام تشویشهای ذهنی شما و خونهای ریختهشدهشده این مدت کانال رو خالی نگه داشتم. نمیخواستم برای جذب ممبر اخبار زرد پخش کنم.
جنگ برای همهمون سخت گذشت.
ولی بالاخره زندگی ادامه داره🌱❤️🩹✨
✏️ @benevis_s
جنگ برای همهمون سخت گذشت.
ولی بالاخره زندگی ادامه داره🌱❤️🩹✨
✏️ @benevis_s
پروانه
فرید سعادتمند
🎵|• #موسیقی
جور و بیداد کند عمر جوانان کوتاه
ای بزرگان وطن بهر خدا داد کنید
گر شد از جور شما خانهٔ موری ویران
خانهٔ خویش محالست که آباد کنید
- ملکالشعرا بهار🐦🔥
✏️ @benevis_s
جور و بیداد کند عمر جوانان کوتاه
ای بزرگان وطن بهر خدا داد کنید
گر شد از جور شما خانهٔ موری ویران
خانهٔ خویش محالست که آباد کنید
- ملکالشعرا بهار🐦🔥
✏️ @benevis_s
نخستین جایزه شعر ساعد باقری✨
موضوع: شعر فارسی
شاعران میتوانند در هر رده سنی ۳ اثر در موضوع و قالب آزاد (غزل، ترانه، شعرنو، شعر کلاسیک و …) ارسال نمایند.
📆|• تقویم جایزه:
آخرین مهلت ارسال آثار به دبیرخانه: ۳۱ تیر ۱۴۰۴
جشن اختتیامه و اعلام برنده: ۱۳ شهریور ماه همزمان با سالروز تولد استاد ساعد باقری
🎁|• جایزه:
● تقدیرنامه و تندیس جایزه به همراه مبلغ ۳۰۰ میلیون ریال برای نفر اول
تقدیر نامه برای سایر برگزیدگان
● چاپ کتاب مجموعه آثار برگزیده
📩|• تماس با دبیرخانه:
● 09368294968
● [email protected]
وبسایت مسابقه:
https://saedaward.com/
فرم ارسال اثر:
https://saedaward.com/poem/
✏️ @benevis_s
موضوع: شعر فارسی
شاعران میتوانند در هر رده سنی ۳ اثر در موضوع و قالب آزاد (غزل، ترانه، شعرنو، شعر کلاسیک و …) ارسال نمایند.
📆|• تقویم جایزه:
آخرین مهلت ارسال آثار به دبیرخانه: ۳۱ تیر ۱۴۰۴
جشن اختتیامه و اعلام برنده: ۱۳ شهریور ماه همزمان با سالروز تولد استاد ساعد باقری
🎁|• جایزه:
● تقدیرنامه و تندیس جایزه به همراه مبلغ ۳۰۰ میلیون ریال برای نفر اول
تقدیر نامه برای سایر برگزیدگان
● چاپ کتاب مجموعه آثار برگزیده
📩|• تماس با دبیرخانه:
● 09368294968
● [email protected]
وبسایت مسابقه:
https://saedaward.com/
فرم ارسال اثر:
https://saedaward.com/poem/
✏️ @benevis_s
رواندرمانگر: با ضربههای روحیمون چیکار میکنیم؟
من: میدیم به شخصیت داستان.
شخصیت: نهههه!
#توییت📝
✏️ @benevis_s
من: میدیم به شخصیت داستان.
شخصیت: نهههه!
#توییت📝
✏️ @benevis_s
بنویس :)
1🥀| «مامان! من اون شروریام که کل دنیا ازش میترسه!» «حتماً، عزیز دلم. بیا شامتو بخور.» ~•~•~•~•~•~•~•~•~• 2🥀| «بهش دست نزن! این جسد یک خداست.» 📚 #Writing_Prompt ✏️ @benevis_s
1🥀| وقتی دختربچه از مرد سیاهپوش پرسید: «آقا، شما شغلت چیه؟» مرد جواب داد: «من کاری میکنم آدمهای بد از بین ما برن.»
~•~•~•~•~•~•~•~•~•
2🥀| «ده هزار سال گشتم و هنوز اثری ازش پیدا نکردم.»
📚 #Writing_Prompt
✏️ @benevis_s
~•~•~•~•~•~•~•~•~•
2🥀| «ده هزار سال گشتم و هنوز اثری ازش پیدا نکردم.»
📚 #Writing_Prompt
✏️ @benevis_s
فراموش کن
مسلسل را
مرگ را
و به ماجرای زنبوری بیاندیش
که در میانهی میدان مین
به جستجوی شاخه گلیست
👤| گروس عبدالملکیان
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
مسلسل را
مرگ را
و به ماجرای زنبوری بیاندیش
که در میانهی میدان مین
به جستجوی شاخه گلیست
👤| گروس عبدالملکیان
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s