توصیفهایی شاعرانه از شاعر✍❤️🩹🍃
📘- شاعر دروغگوییست که همیشه حقیقت را به زبان میآورد.
📘- Jean Cocteau
📕- شاعر جوری به جهان مینگرد که مرد به زنی مینگرد.
📕- Wallace Stevens
📒- شاعران کمتجربه تقلید میکنند، شاعران باتجربه میدزدند.
📒- T. S. Eliot
✏️ @Benevis_s
📘- شاعر دروغگوییست که همیشه حقیقت را به زبان میآورد.
📘- Jean Cocteau
📕- شاعر جوری به جهان مینگرد که مرد به زنی مینگرد.
📕- Wallace Stevens
📒- شاعران کمتجربه تقلید میکنند، شاعران باتجربه میدزدند.
📒- T. S. Eliot
✏️ @Benevis_s
❤25👍2😁1
بنویس :)
#تقدیم_نامه های زیبای چند کتاب!🥹 (بخش هشتم)🌿 ۵۰- تقدیم به جنگیدن برای کسی که عاشقشی - از جمله خودت. ۵۱- تقدیم به همهی زنهایی که بهشون گفتن استانداردهاشون رو پایین بیارن. امیدوارم این کار رو نکنین. ۵۲- تقدیم به هرکسی که وقتی اسمش رو توی مایکروسافت وُرد…
#تقدیم_نامه های قشنگ چند کتاب!🥹
(بخش نُهم)🌿
۴۴-
تقدیم به هر دختری که احساس ناتوان بودن کرده.
۴۵-
تقدیم به همه کسانی که فقط میخوان خشم درونشون رو آزاد کنند.
۴۶-
این کتاب تقدیم میشه به کتابدارها و کتابفروشها.
شما سرپرستان خیال، پرورنده قلبهای گرسنه
دلال واژگان نوشتهشده.
بدون زحمات عاشقانه شما کجا میبودیم؟
۴۷-
تقدیم به دختران ساکت با سری پر از رویا
تقدیم به رویاهایشان - و کابوسهایشان.
۴۸-
تقدیم به خوانندگانی که به ستارهها مینگرند و آرزو میکنند.
۴۹-
تقدیم به هرکسی که بهش گفتن صداش زیادی بلنده.
زیادی احساساتیه، زیادیه.
تو دقیقا به اندازه کافی هستی.
✏️ @benevis_s
(بخش نُهم)🌿
۴۴-
تقدیم به هر دختری که احساس ناتوان بودن کرده.
۴۵-
تقدیم به همه کسانی که فقط میخوان خشم درونشون رو آزاد کنند.
۴۶-
این کتاب تقدیم میشه به کتابدارها و کتابفروشها.
شما سرپرستان خیال، پرورنده قلبهای گرسنه
دلال واژگان نوشتهشده.
بدون زحمات عاشقانه شما کجا میبودیم؟
۴۷-
تقدیم به دختران ساکت با سری پر از رویا
تقدیم به رویاهایشان - و کابوسهایشان.
۴۸-
تقدیم به خوانندگانی که به ستارهها مینگرند و آرزو میکنند.
۴۹-
تقدیم به هرکسی که بهش گفتن صداش زیادی بلنده.
زیادی احساساتیه، زیادیه.
تو دقیقا به اندازه کافی هستی.
✏️ @benevis_s
🥰35❤14👍1
و گفتی که پرندهها را دوست داری
اما آنها را داخل قفس نگه داشتی
تو گفتی که ماهیها را دوست داری
اما آنها را سرخ کردی
تو گفتی که گلها را دوست داری
و آنها را چیدی
پس هنگامی که گفتی مرا دوست داری
من شروع کردم به ترسیدن.
👤| ژاک پرهور
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
اما آنها را داخل قفس نگه داشتی
تو گفتی که ماهیها را دوست داری
اما آنها را سرخ کردی
تو گفتی که گلها را دوست داری
و آنها را چیدی
پس هنگامی که گفتی مرا دوست داری
من شروع کردم به ترسیدن.
👤| ژاک پرهور
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
💔42❤8👍1
@benevis_s.فرهنگ_فارسی_عامیانه.pdf
29.6 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: فرهنگ فارسی عامیانه
🌀 نویسنده: ابوالحسن نجفی
فرهنگ حاضر شامل لغات و ترکیبات متداول زبان فارسی امروز در زبان عامیانه و روزمره است که در بعضی از موارد تا حد زبان معیار نیز پیش میرود.
اغلب لغات و اصطلاحات و معنیهایی که در این فرهنگ آمده است در فرهنگهای عمومی موجود زبان فارسی یافت نمیشود.
✏️ @benevis_s
🌀 نام: فرهنگ فارسی عامیانه
🌀 نویسنده: ابوالحسن نجفی
فرهنگ حاضر شامل لغات و ترکیبات متداول زبان فارسی امروز در زبان عامیانه و روزمره است که در بعضی از موارد تا حد زبان معیار نیز پیش میرود.
اغلب لغات و اصطلاحات و معنیهایی که در این فرهنگ آمده است در فرهنگهای عمومی موجود زبان فارسی یافت نمیشود.
✏️ @benevis_s
❤10👍2
Porz Goret
Yann Tiersen
🎵|• #موسیقی
قطعه پیانو عاطفهبرانگیزی از نوازنده مشهور🎶
حس ارتباط با طبیعت، مناظر جاودانه و زیبایی آهنگین.🌱🪷
✏️ @benevis_s
قطعه پیانو عاطفهبرانگیزی از نوازنده مشهور🎶
حس ارتباط با طبیعت، مناظر جاودانه و زیبایی آهنگین.🌱🪷
✏️ @benevis_s
❤7
بنویس :)
📚|• معرفی #تروپ ⚰|• سیوهفت: همیشه مذکر (Always Male) 🐚|• خیلی از نقشهای شخصیتی تقریباً همیشه مذکرند. اگر بعضی نقشها که اصولاً مال شخصیتهای مرد بوده رو به شخصیت زن بدیم، تروپ رو معکوس کردیم و گاهی صرفاً برای بار کمدی اثر انجام شده. 🦆|• چند نمونه از موقعیتهایی…
📚|• معرفی #تروپ
⚰|• سیوهشت: همیشه مونث (Always Female)
🐚|• مثل تروپ قبلی، خیلی از آرکیتایپهای شخصیتی هم همیشه یا ۹۰ درصد اوقات زناند.
🦆|• چند نمونه از الگوهای داستانی و شخصیتیِ معمولا مونث:
● دوشیزه در رنج
● مرگ سر زا
● دختر رویایی شیطون دیوونه
● باروری وارونه
● دختر پایانی
● ملکه جیغ
● زن اغواگر
● رئیس شرور یتیمخانه: بانویی که سرپرست یتیمخانهست و کارهای خوبی در حق بچههاش نمیکنه.
● سرباز آمازون: زن آمازونی عضلهای و جنگی.
● فاحشهی مرد قدرتمند: شخصیتهای مردِ قدرتمند خیلی وقتها با گروهی فاحشه که نقش خاصی در داستان ندارن احاطه میشن.
● سینگل مرکز توجه: دختری که توجه همهی پسرهای اطرافش رو جلب میکنه و همه میخوان مخش رو بزنن.
● حاملهی عصبانی: خیلی از شخصیتهای باردار به دلیل تغییرات هورمونی دمدمی و عصبانی نمایش داده میشن.
● دخترهای بدجنس مدرسه: یک گروه دختر محبوب و بدجنس و سطحی که نگاه بالا به پایینی به بقیه شخصیتها دارند.
● رابطهی لزبین هات: رابطهای که فقط برای خوشایند و لذت مردها نمایش داده شده.
● گیشا: زنی که برای سرگرم کردن تربیت شده.
● ادای ارگاسم: ادای ارضا شدن رو درآوردن برای شخصیتهای زن بسیار رایجه.
َ● مادر تنها: مادری که به تنهایی بچهش رو بزرگ میکنه و خبری از پدر نیست.
● افلیا: زن جوان زیبا و خوشخیال.
● لیدی مکبث: همسر و حامی مردی شرور، با اینکه گاهی حتی دیوانهتر و شرورتر از اون جلوه میکنه.
● لوسِ بابا: دختربچهای که خانوادهش و مخصوصاً پدرش اون رو بهشدت لوس کردن.
● شاهدخت خوب، ملکهی بد
● زن شهوتانگیز
● بانوی مافیا
● شاهدخت شورشی
● زن سلیطهی آلفا
● دختر دعوایی
● زیبای درون حمام
● بردهی زیبا
● زیبای احمق
● دختر نوجوون بیادب
● خواهر بزرگهی خفن
● خانم پیر حیواندوست
● دختر گوگولی دستوپاچلفتی
● جادوگر خطرناک
● زن خونگی بیکار
● دختر بیاحساس
● دختر گوتیک اهل جادو
● دختر تسخیرشده
● فاحشهای با قلبی از طلا
● شاهدخت جنگل
🍁|• بعضی از این نقشها رو نمیشه به شخصیت مرد داد؛ مثلاً نقشهای مربوط به شخصیت مادر یا باردار، اما بعضیهای دیگه گاهی به مردها داده شده. مثلاً شخصیت ساحر، پیشخدمت، فاحشه، منشی و فمینیست مرد نادره ولی وجود داره.
✏️ @benevis_s
⚰|• سیوهشت: همیشه مونث (Always Female)
🐚|• مثل تروپ قبلی، خیلی از آرکیتایپهای شخصیتی هم همیشه یا ۹۰ درصد اوقات زناند.
🦆|• چند نمونه از الگوهای داستانی و شخصیتیِ معمولا مونث:
● دوشیزه در رنج
● مرگ سر زا
● دختر رویایی شیطون دیوونه
● باروری وارونه
● دختر پایانی
● ملکه جیغ
● زن اغواگر
● رئیس شرور یتیمخانه: بانویی که سرپرست یتیمخانهست و کارهای خوبی در حق بچههاش نمیکنه.
● سرباز آمازون: زن آمازونی عضلهای و جنگی.
● فاحشهی مرد قدرتمند: شخصیتهای مردِ قدرتمند خیلی وقتها با گروهی فاحشه که نقش خاصی در داستان ندارن احاطه میشن.
● سینگل مرکز توجه: دختری که توجه همهی پسرهای اطرافش رو جلب میکنه و همه میخوان مخش رو بزنن.
● حاملهی عصبانی: خیلی از شخصیتهای باردار به دلیل تغییرات هورمونی دمدمی و عصبانی نمایش داده میشن.
● دخترهای بدجنس مدرسه: یک گروه دختر محبوب و بدجنس و سطحی که نگاه بالا به پایینی به بقیه شخصیتها دارند.
● رابطهی لزبین هات: رابطهای که فقط برای خوشایند و لذت مردها نمایش داده شده.
● گیشا: زنی که برای سرگرم کردن تربیت شده.
● ادای ارگاسم: ادای ارضا شدن رو درآوردن برای شخصیتهای زن بسیار رایجه.
َ● مادر تنها: مادری که به تنهایی بچهش رو بزرگ میکنه و خبری از پدر نیست.
● افلیا: زن جوان زیبا و خوشخیال.
● لیدی مکبث: همسر و حامی مردی شرور، با اینکه گاهی حتی دیوانهتر و شرورتر از اون جلوه میکنه.
● لوسِ بابا: دختربچهای که خانوادهش و مخصوصاً پدرش اون رو بهشدت لوس کردن.
● شاهدخت خوب، ملکهی بد
● زن شهوتانگیز
● بانوی مافیا
● شاهدخت شورشی
● زن سلیطهی آلفا
● دختر دعوایی
● زیبای درون حمام
● بردهی زیبا
● زیبای احمق
● دختر نوجوون بیادب
● خواهر بزرگهی خفن
● خانم پیر حیواندوست
● دختر گوگولی دستوپاچلفتی
● جادوگر خطرناک
● زن خونگی بیکار
● دختر بیاحساس
● دختر گوتیک اهل جادو
● دختر تسخیرشده
● فاحشهای با قلبی از طلا
● شاهدخت جنگل
🍁|• بعضی از این نقشها رو نمیشه به شخصیت مرد داد؛ مثلاً نقشهای مربوط به شخصیت مادر یا باردار، اما بعضیهای دیگه گاهی به مردها داده شده. مثلاً شخصیت ساحر، پیشخدمت، فاحشه، منشی و فمینیست مرد نادره ولی وجود داره.
✏️ @benevis_s
❤30👍10🍓2
🖌|• من شیفته فرهنگ لغت هستم و موقع تقلا برای نوشتن مثل نی روی آن خم میشوم. من شیفته فرهنگهای لغت اصیل و با پدر و مادرم.
🖊|• در فرهنگ لغت هیچ واژهای خاص و متمایز نیست و در آن هیچ تبعیضی بین کلمات وجود ندارد. برای همین در این کتابها «شکار» در کنار «شکاف» آمده است یا «خطا» در کنار «خطر».
🖍|• البته در فرهنگهای لغت گاهی برچسبهایی همچون «تحقیرآمیز»، «گستاخانه» یا «توهینآمیز» به واژه ها میزنند اما من غالبا سعی میکنم این نوع قضاوتها را نادیده بگیرم.
✏️ @benevis_s
🖊|• در فرهنگ لغت هیچ واژهای خاص و متمایز نیست و در آن هیچ تبعیضی بین کلمات وجود ندارد. برای همین در این کتابها «شکار» در کنار «شکاف» آمده است یا «خطا» در کنار «خطر».
🖍|• البته در فرهنگهای لغت گاهی برچسبهایی همچون «تحقیرآمیز»، «گستاخانه» یا «توهینآمیز» به واژه ها میزنند اما من غالبا سعی میکنم این نوع قضاوتها را نادیده بگیرم.
✏️ @benevis_s
❤22🥰4😁2
بنویس :)
چندتا ایدهی غمگین (بهجز کُشتن شخصیتها)🥲🥀 ۷. شخصیت بالاخره میفهمه از ته دل عاشق کیه، ولی دیگه دیره. ۸. نزدیکان شخصیت حرفش رو باور نمیکنن، با اینکه ضروریه که بکنن. ۹. شخصیتی که میدونه سرنوشتی فاجعهبار داره و باهاش کنار اومده. ۱۰. شخصیت اعتیادی رو…
چندتا ایدهی غمگین (بهجز کُشتن شخصیتها)🥲🥀
۱۳. شخصیت مجبور شه ببینه دوست یا خانوادهش شکنجه میشه یا میمیره و نمیتونه کاری بکنه.
۱۴. شخصیت متوجه میشه محبوبش در خطر افتاده و همهش تقصیر خودشه.
۱۵. شخصیت متوجه میشه اینکه عزیزش مُرده همهش تقصیر اونه.
۱۶. شخصیت مجبور خبر ناگواری رو به افراد پیر یا بچهها بده.
✏️ @benevis_s
۱۳. شخصیت مجبور شه ببینه دوست یا خانوادهش شکنجه میشه یا میمیره و نمیتونه کاری بکنه.
۱۴. شخصیت متوجه میشه محبوبش در خطر افتاده و همهش تقصیر خودشه.
۱۵. شخصیت متوجه میشه اینکه عزیزش مُرده همهش تقصیر اونه.
۱۶. شخصیت مجبور خبر ناگواری رو به افراد پیر یا بچهها بده.
✏️ @benevis_s
😭35❤8👍3
📓|• عبدالله کوثری میگوید شخصیتهای رمان «گفتوگو در کاتدرال»، اثر یوسا، هنگامی که حرف میزنند، نویسنده غالباً نام آنها را نمیآورد و خواننده فقط از زبان و شیوۀ سخن گفتن آنها باید بفهمد که چه کسی دارد حرف میزند.
📔|• رمان «بازمانده روز» نوشته کازوئو ایشی گورو، ترجمه نجف دریابندری، نمونه دیگری است. زبانی که دریابندری برای آقای استیونز، سر پیشخدمت یک خانواده اشرافی انگلیسی، برگزیده است با موقعیت اجتماعی او هماهنگی کامل دارد.
✍|• در واقع در چنین موقعیتی زبان برابر است با هویت.
✏️ @benevis_s
📔|• رمان «بازمانده روز» نوشته کازوئو ایشی گورو، ترجمه نجف دریابندری، نمونه دیگری است. زبانی که دریابندری برای آقای استیونز، سر پیشخدمت یک خانواده اشرافی انگلیسی، برگزیده است با موقعیت اجتماعی او هماهنگی کامل دارد.
✍|• در واقع در چنین موقعیتی زبان برابر است با هویت.
✏️ @benevis_s
❤21👍2
📖|• #تمرین نویسندگی!
📖|• از زاویهدید متصدی پذیرش هتل، یه شیفت شلوغ رو توصیف کن.
📖|• اتاق خواب شخصیت رو طوری توصیف کن که ترسها و امیدهاش رو نشون بده.
✏️ @benevis_s
📖|• از زاویهدید متصدی پذیرش هتل، یه شیفت شلوغ رو توصیف کن.
📖|• اتاق خواب شخصیت رو طوری توصیف کن که ترسها و امیدهاش رو نشون بده.
✏️ @benevis_s
👍20❤15
نویسندهها، بگین اگه شما هرگز سر شخصیت اصلیتون نازل نمیشدین و اون به زندگیش بدون بلاهایی که سرش آوردین ادامه میداد... چه جور آدمی میشد؟
#توییت📝
✏️ @benevis_s
#توییت📝
✏️ @benevis_s
😁70❤4
📝|• #پرسش_شما
سلام خوبید؟ من یه سوالی داشتم
میخواستم بدونم کسایی که داستان مینویسید ، داستان هاتونو چطوری به اشتراک میزارید؟ کجا میزارید و چطور پرومتش میکنید؟ (کسایی که به اشتراک میزارن البته)
منظورم داستان های مستقل و اورجینال با کارکتر های جدیده (مثلا فیکشن نه)
پیشاپیش تشکر
🌈- نظرتون رو در بخش دیدگاهها بنویسید. اگه میخواید ناشناس باشه، این لینک ناشناسه.
🌈- شما هم اگه پرسشی داشتین، برای لینک ناشناس بفرستین.
✏️ @benevis_s
سلام خوبید؟ من یه سوالی داشتم
میخواستم بدونم کسایی که داستان مینویسید ، داستان هاتونو چطوری به اشتراک میزارید؟ کجا میزارید و چطور پرومتش میکنید؟ (کسایی که به اشتراک میزارن البته)
منظورم داستان های مستقل و اورجینال با کارکتر های جدیده (مثلا فیکشن نه)
پیشاپیش تشکر
🌈- نظرتون رو در بخش دیدگاهها بنویسید. اگه میخواید ناشناس باشه، این لینک ناشناسه.
🌈- شما هم اگه پرسشی داشتین، برای لینک ناشناس بفرستین.
✏️ @benevis_s
❤21
من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه ای که با شب می رفت
این فال را برای دلم دید
دیری است
مثل ستاره ها چمدانم را
از شوق ماهیان و تنهایی خودم
پر کرده ام ولی
مهلت نمی دهند که مثل کبوتری
در شرم صبح پر بگشایم
با یک سبد ترانه و لبخند
خود را به کاروان برسانم
اما
من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه ای که با شب می رفت
این فال را برای دلم دید.
👤| محمدرضا شفیعی کدکنی
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
پروانه ای که با شب می رفت
این فال را برای دلم دید
دیری است
مثل ستاره ها چمدانم را
از شوق ماهیان و تنهایی خودم
پر کرده ام ولی
مهلت نمی دهند که مثل کبوتری
در شرم صبح پر بگشایم
با یک سبد ترانه و لبخند
خود را به کاروان برسانم
اما
من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه ای که با شب می رفت
این فال را برای دلم دید.
👤| محمدرضا شفیعی کدکنی
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
💔15❤13👍1
بعضیها درک نمیکنن...
دوستم: به چی میخندی؟
من: از دست این کتاب!
*چند دقیقه بعد*
دوستم: وا، چرا گریه میکنی؟
من: از دست این کتاب!
*چند دقیقه بعد*
دوستم: کتاب رو چرا پرت میکنی آخه؟
من: *جیغ* از دست این کتاب!
#توییت📝
✏️ @benevis_s
دوستم: به چی میخندی؟
من: از دست این کتاب!
*چند دقیقه بعد*
دوستم: وا، چرا گریه میکنی؟
من: از دست این کتاب!
*چند دقیقه بعد*
دوستم: کتاب رو چرا پرت میکنی آخه؟
من: *جیغ* از دست این کتاب!
#توییت📝
✏️ @benevis_s
🤝69🤣34😭14😐3❤2
Two of Us
In Inertia
❤6👍3
@benevis_s.چرا.کتابها.فصل.دارند.pdf
302.1 KB
💠مقاله «چرا کتابها فصل دارند؟»💠
✔️ تا حالا فکر کردین که چرا کتابها به فصلها تقسیم میشن؟ براش دلایل زیادی مثل تقسیمبندی موضوعات مختلف وجود داشته.
✔️ در این مقاله با چند علت فصلبندی کتابها و تاریخِ این تقسیمبندی و نظرات مختلف آشنا میشید.
✏️ @benevis_s
✔️ تا حالا فکر کردین که چرا کتابها به فصلها تقسیم میشن؟ براش دلایل زیادی مثل تقسیمبندی موضوعات مختلف وجود داشته.
✔️ در این مقاله با چند علت فصلبندی کتابها و تاریخِ این تقسیمبندی و نظرات مختلف آشنا میشید.
✏️ @benevis_s
❤18👍4