Telegram Web Link
موقع #فیلم_نامه نویسی باید تا حد امکان مختصر بنویسی. اگه صحنه توی بار اتفاق می‌افته، کافیه بنویسی: «داخلی: بار».
- David Benioff🕯

✏️ @benevis_s
🔥256
توصیه‌ای قدیمی در نویسندگی: «نشان بده، نگو»

همه‌چیز را به خوانندگان نشان دهید، به آنها چیزی نگویید.

- ارنست همینگوی

«نشان دادن»، داستان‌هایمان را زنده می‌کند. به شخصیت‌ها کمک می‌کند از صفحات کتاب خارج و واقعی شوند. خوانندگان خیلی سریع‌تر با داستان ما ارتباط احساسی برقرار می‌کنند.

وقتی «نشان» می‌دهیم، خوانندگان در صحنه شرکت می‌کنند.
● وقتی «می‌گوییم»، آنها فقط صحنه را مشاهده می‌کنند.


منبع

✏️ @benevis_s
👍362
بنویس :)
توصیه‌ای قدیمی در نویسندگی: «نشان بده، نگو» همه‌چیز را به خوانندگان نشان دهید، به آنها چیزی نگویید. - ارنست همینگوی «نشان دادن»، داستان‌هایمان را زنده می‌کند. به شخصیت‌ها کمک می‌کند از صفحات کتاب خارج و واقعی شوند. خوانندگان خیلی سریع‌تر با داستان ما ارتباط…
🎇|• مثال 1: گفتن
شبی تاریک و طوفانی بود. کرکره‌ها در باد به هم می‌خوردند. سروصدا مرد را بیدار کرد. از پنجره به بندرگاه نگاه كرد. باد می‌وزید، و قایق‌ها تحت فرمان باد بودند. قبل از اینکه خیلی دیر شود باید قایق‌هایی را که در اسکله پهلو گرفته‌اند بازرسی کرد. یکی از آن‌ها در حال باز شدن بود.
مرد پنجره را باز کرد و سعی کرد کرکره چوبی را بگیرد اما نتوانست آن را ببندد. مرد دیگری، برادرش، وارد شد و گفت که باید از بیرون آن را ببندند. باران شدیدی می‌بارید و او بارانی‌اش را برداشت. باد وزید و وزید. او قایق بادبانی را دوباره دید که بالا و پایین می‌شد و می توانست صدای برخوردش را با اسکله چوبی بشنود. احساس کرد باران سخت می‌بارد. فانوس دریایی بندر را روشن می‌کرد و به او نشان می‌داد که چقدر هوا خراب است. مردها چیزی را در آب دیدند. پدرشان بود که در آب شناور بود. برادرش به سرعت به طرف آب دوید و مرد رفت تا پیامی را به نگهبان ساحلی مخابره کند.


🎆|• مثال 2: نشان دادن


تق و توق به هم خوردن کرکره‌ها او را از خواب بیدار کرد. باد شدید آنها را شل کرده بود. پنجره را به سمت بالا کشید و سعی کرد کرکره‌هایی که مدام در حال تاب خوردن بودند را بگیرد، اما باد آن‌ها را پس می‌گرفت.
کالین از پشت سرش گفت: «باید از بیرون ببندیمش. پدر رفته قایق‌ها رو بازرسی کنه. فکر کنم قایق بادبانی باز شده.»
او دوباره سعی کرد کرکره را بگیرد، اما باد مانعش می‌شد. «لعنتی.» بارانی‌اش را برداشت و به دنبال برادرش رفت.
در طول راه باران با ضربات بی‌امانش بر سر و رویشان می‌نواخت. امواج متلاطم با بی‌رحمی تمام به ساحل ضربه می‌زدند. قایق بادبانی با ضربه دیگری به اسکله برخورد کرد و چیزی متلاشی شد.
کالین پرسید: «بابا رو می‌بینی؟»
آنها به تاریکی خیره شده بودند، در حالی که پرتوی نور فانوس دریایی ساکت و آرام بر روی آب سهمگین می‌لغزید. امواج کف‌آلود با خشم تازیانه می‌زدند.
جک سعی کرد بهتر ببیند. «اون چیه؟»
لکه کوچک و قرمزی لحظه‌ای به روی آب آمد اما بالافاصله امواج آن را بلعیدند.
کالین فریاد زد: «بابا!»
جک دوید تا نگهبان ساحل را خبر کند.

✏️ @benevis_s
🔥3414👍7👏1
مثل نابغه‌ای می‌اندیشم، مثل نویسنده‌ی برجسته‌ای می‌نویسم، مثل کودکی سخن می‌گویم.

- ولادیمیر ناباکوف📓

✏️ @benevis_s
👍3025
📝|• #پرسش_شما

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه
من یه راهنمایی می‌خواستم. می‌خواستم بدونم برای نوشتن رابطه جنسی یا کلا نزدیکی فیزیکی بین کرکترها چیکار می‌کنید که به نظر کم گویی یا زیاده گویی نشه و به عبارتی فیت بشه با داستان و مناسب و اثر گذار به نظر بیاد؟ به بن بست خوردم تو نوشتنش و از طرفی نمی‌تونم حذفش کنم چون واسه داستان مهمه، یعنی اینجوری نیست که بی هدف باشه و کلا تو خود داستان اثرگذاره و با حذفش پیرنگم ضعیف میشه. یه آرشیوی هم بود راجع به این تو چنل ولی کمک زیادی نکرد. آیا داستان ترجمه شده به فارسی یا فارسی سراغ دارین که بتونه در این زمینه کمکم کنه و ازش ایده بگیرم؟ ممنون ازتون.

🌈- نظرتون رو در بخش دیدگاه‌ها بنویسید. اگه می‌خواید ناشناس باشه، این لینک ناشناسه.
🌈- شما هم اگه پرسشی داشتین، برای لینک ناشناس بفرستین.

✏️ @benevis_s
👍123
سختگیرترین منتقدت، خودتی. نادیده‌ش نگیر، ولی بیش از لیاقتش بهش توجه نکن.

- Michael Ian Black🖌

✏️ @benevis_s
👍3412
Sands
Mark Eliyahu
🎵|• #موسیقی

کمانچه‌نوازی زیبا و دلنواز!
حال‌وهوایی سنتی، پرشور و پرماجرا، پر از داستان‌های قدیمی🎶

✏️ @benevis_s
10
بنویس :)
🧶فهرستی از مواردی که می‌شه به‌عنوان سرنخ ازشون استفاده کرد🧶 ۱. مکاتبه‌ها: ایمیل، نامه‌های دست‌نویس، سندها، پروانه ساخت، کارنامه، درخواست ثبت‌نام مدرسه ۲. باقی نوشته‌ها: خاطرات، بلاگ، فهرست‌ها، یادداشت‌ها، کامنت‌های قدیمی، پست‌های شبکه‌های اجتماعی ۳. تاریخچه‌ی…
🧶فهرستی از مواردی که می‌شه به‌عنوان سرنخ ازشون استفاده کرد🧶

۱۲. ملاقات‌ها: مثلاً کشف ملاقات پنهانی بین دو نفر که ظاهراً با هم ارتباطی ندارند.

۱۳. کتاب: بخشی در کتاب که زیرش خط کشیده شده، صفحه‌ای که گوشه‌ش تا شده، و متنی در کتاب که به هر نحوی برجسته شده.

۱۴. آگاهی مشکوک: مثلاً یک نفر نکته‌ای درباره جنایت رو می‌دونه که اعلام عمومی نشده و کسی قرار نیست ازش هبر داشته باشه.

۱۵. تناقض‌ها: روایت دو نفر از یک حادثه با هم اختلاف داره.

۱۶. عکس یا ویدیو: از روی چنین مدارکی می‌تونیم ارتباط بین دو نفر رو کشف کنیم، کسی رو جای غیرمنتظره‌ای ببینیم، یا متوجه صدا یا چیز کوچکی بشیم که سرنخ ماست.

۱۷. لکه‌ها: لکه‌ی خون، جوهر، قهوه، چای، شراب و غیره.

۱۸. شکستگی‌ها: شکستگی پله، پنجره یا حصار.

۱۹. آسیب‌ها: ساییدگی ماشین، آسیب به اموال

۲۰. رازها: افشای راز دشمنی یا عشق‌بازی دو نفر

۲۱. ترس‌ها: ترس حیوان یا بچه یا شخصیت دیگه‌ای از یک مظنون می‌تونه سرنخ باشه.

۲۲. غذا: غذایی که توی یخچال مونده، غذایی که بهش دست نزدن یا نیمه‌خورده‌ست، بشقابی که توش بادوم‌زمینی مونده وقتی می‌دونیم قربانی بهش آلرژی داشته و...

✏️ @benevis_s
👍18🔥65👏1
📝|• #پرسش_شما

سلام وقتتون بخیر 🌹
من یه مدته داشتم بر میگشتم به دنیای نویسندگی ولی حس میکنم با وجود چت جیبیتی آیندش خراب میشه!
اگه بخوام داستان بنویسم یا دنبال فیلمنامه نویسی برم با وجود چت جیبیتی که می تونه یه رمان کامل یا فیلمنامه تحویل بده. ارزشش داره باز تمریناتم از سر بگیرم؟
مخصوصا وقتی با کلی علاقمندی کلاس تابستونه حضوری نوشتن فیلمنامه ثبت نام کردم برای سه ماه تا مدرکش بگیرم تو حرفه مورد علاقه ام تنها کسی ک امسال ثبتنام کرده من بودم و کلاس کنسل شد.
باید چطور خودم از این طرز فکر نجات بدم...( ممنون )

🌈- نظرتون رو در بخش دیدگاه‌ها بنویسید. اگه می‌خواید ناشناس باشه، این لینک ناشناسه.
🌈- شما هم اگه پرسشی داشتین، برای لینک ناشناس بفرستین.

✏️ @benevis_s
12
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#میم📝
ایناست که سخته.

✏️ @benevis_s
👍60🤣56💔5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#میم📝
*نگاه چپ‌چپ*

✏️ @benevis_s
🤣88👍5😁5😭4💔3🤝1
@benevis_s_این‌همه_نوری_که_نمی‌توانیم_ببینیم.pdf
60.1 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: این‌همه نوری که نمی‌توانیم ببینیم
🌀 نویسنده: آنتونی دائر

این کتاب برنده جایزه پولیتزر، رمانی تخیلی و پیچیده با الهام از وقایع وحشتناک جنگ جهانی است. ۱۰ سال طول کشید تا دائر نوشتن آن را به اتمام رساند.

رمان در مورد یک دختر نابینای فرانسوی (ماری) و پسری آلمانی است. آن دو در فرانسه‌ی اشغال شده هنگامی که هر دو برای زنده ماندن از ویرانی جنگ جهانی دوم تلاش می‌کنند با یکدیگر برخورد می‌کنند.

✏️ @benevis_s
10
به خود یاد دادم که عاقل باشم و ساده زندگی کنم
به آسمان بنگرم و خدا را شکر گویم
دم غروب انقدر راه بروم
که خسته شوم و جان نداشته باشم به دلواپسی ها گوش دهم.
وقتی برگهای گیاه روییده در مسیل رود خش خش می کنند
و میوه های زرد و سرخ سماق کوهی بر زمین می افتند
در باب ویرانی زندگی، زوال و زیبایی
شعرهای شاد بگویم.
آن وقت به خانه که باز گردم
گربه ای پشمالو کف دستم را لیس می زند و خرخر می کند
از برجک کارخانه چوب بری در کناره دریاچه

روشنایی آتش پیداست
تنها فریاد لک لک نشسته روی بام
گاهی صدای سکوت را می‌شکند.
اگر تو بیایی و به در بزنی
بعید نیست که نشنوم.


👤| آنا آخماتووا

🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ

✏️ @benevis_s
26🕊3
منتقد نمایشنامه کسی است که به نمایشنامه‌نویس می‌گوید منظورش از آن نمایش چه بوده و شگفت‌زده‌اش می‌کند.
- Wilson Mizner🖌

✏️ @benevis_s
25👍3
چطور خیانت رو بنویسیم؟🥀
توضیح در پست پایین👇

✏️ @benevis_s
🐳1642🤬1
•[🕯]• چطور خیانت رو بنویسیم؟

📘۱. اعتماد

📘|• در تمام خیانت‌ها، عنصر اعتماد وجود داره. خیانتکار، به اعتماد شخصیت خیانت کرده. شخصیت باید اون‌قدر بهش اعتماد کرده باشه که خیانت معنی‌دار بشه و روی خواننده تاثیر بذاره.
خیانت معمولاً به این صورته که خیانتکار اطلاعات مخفی‌ای رو افشا کنه، از عمد به شخصیت ضرر بزنه، به دشمنانش بپیونده و...
برای این‌که واقعاً قلب خواننده بشکنه، لازمه بذارید شخصیت اصلی قبلاً پیش خیانتکار احساس راحتی و صمیمیت و آسیب‌پذیری کرده باشه.

📗۲‌. سرنخ‌ها
📗|• خیانت ممکنه واضح باشه یا زیادی ناگهانی؛ باید تعادل خوبی بینش برقرار کنید. اگر ضایع باشه که کی خیانتکاره، خواننده کسل می‌شه و غافلگیری هم نداریم. اگر کاملاً بی‌مقدمه باشه، واقع‌گرایانه به نظر نمی‌رسه.
در طول داستان سرنخ‌های ظریف و کوچکی بندازید. طوری که خواننده با خوانش اول متوجه نشه، ولی بعد از خیانت دیدن یادش بیاد چه جزئیاتی رو نادیده گرفته. به‌علاوه، وقتی خواننده‌ها مظنون باشن دوست دارن به خوندن ادامه بدن و ببینن چی می‌شه.

📕۳. انگیزه

📕|• همه برای کارهاشون انگیزه‌ای دارن. یادتون باشه به خیانتکار انگیزه‌ی محکمی بدید! مردم معمولاً از سر تفریح و بی‌دلیل نمی‌رن زندگی کسی رو نابود کنن.
چند انگیزه: انتقام، پول و قدرت، سوءتفاهم، ترس.

✏️ @benevis_s
32👍7🔥3
اگه تناسخ واقعی باشه، فکر کن چندین نفر توی موزه به هنر خودشون نگاه می‌کنن، آهنگی رو گوش می‌دن که توی زندگی قبلی‌شون ساختن، کتابی رو می‌خونن که نوشتنش رو فراموش کردن:)💖

#توییت📝

✏️ @benevis_s
101👍7💔6👎3
•[📚]• امروز ۱۵ آگوست، #زادروز «سر والتر اسکات»، رمان‌نویس، شاعر و تاریخ‌دان اسکاتلندی است که او را اغلب پدر رمان تاریخی می‌دانند.

•[📘]• خیلی از کتاب‌هایش حالا آثار کلاسیک ادبیات اروپا و اسکاتلند هستند. او تاثیر بزرگی روی ادبیات اروپا و آمریکا داشت.

•[📗]• والتر اسکات به دلیل دانش عمیقش از تاریخ اسکاتلند باور داشت جواهرات سلطنتی گم‌شده در کاخ ادینبورو پنهان شده‌اند. شاهزاده که خود طرفدارش بود به او اجازه داد کاخ را بگردد و جواهرات پیدا شد.

•[📕]• گزین‌گفته‌های والتر اسکات:
آیا در دوران‌های آینده باور خواهند کرد که چنین تعصباتی زمانی وجود داشت؟

آیا مرگ آخرین خواب است؟ نه، بیداریِ آخر و نهایی‌ست.

قوانین و دستورات زیادی را زیر پا گذاشته‌ام اما قولم را هرگز.

چه تار عنکبوتی در هم تنیده‌ای می‌بافیم، هنگامی که برای اولین بار فریبکاری را تمرین می‌کنیم.


✏️ @benevis_s
👍129
@benevis_s.آثار.سر.والتر.اسکات.zip
25.1 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: آثار سر والتر اسکات
🌀 نویسنده: سر والتر اسکات

در پست بالا سر والتر اسکات، شاعر و رمان‌نویس مشهور اسکاتلند معرفی شد. کسی که افسانه‌ها و اسطوره‌های فراموش‌شده تاریخ پرفراز و نشیب اسکاتلند را احیا کرد. با آثارش، هویتی ملی و متمایز برای مردم اسکاتلند خلق کرد.

این فایل، شامل چهار اثر اوست:
• راب روی
• گای منرینگ (یا ستاره‌شناس)
• دزد دریایی
• قلب میدلوزین

✏️ @benevis_s
9👍2
غریزه‌ت می‌دونه چی بنویسه، از سر راهش برو کنار.

- ری بردبری

✏️ @benevis_s
👍49🍓117😭3😁2
2025/10/23 15:57:51
Back to Top
HTML Embed Code: