کار تیمی فقط من و همسرم
از قبل گوشت خوابونده بودم واسه کباب لاری
از بیرون اومدم تند تند دست به کار برنج شدم که همسرم کباب آماده کنه
من برنج رو جزغاله کردم، اون کباب رو

خلاصه قرار بود چلو کباب بزنیم؛ گوجه و سماق زدیم

@berkeh27 •••🍅 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

زن ….جنس عجیبی ست!

چشم هایش را که می بندی, دیدِ دلش بیشتر…

دلش را که میشکنی, باران لطافت از چشم هایش سرازیر…

انگار درست شده تا…روی عشق را کم کند!


@berkeh27 •••💇🏻‍♀ ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

ای گشایش گر آرزوهای من
دَم به دَم #شکرت ..

@berkeh27 •••☁️ ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

هفته‌ی ما اینطوری گذشت:
۱.کتک‌ زدن یک زن در یک شوی تلویزیونی
۲.تجاوز گروهی ورزشکاران ایرانی به یک زن در کره
۳.ربایش، اقدام به تجاوز و قتل یک دختر جوان.

[ اونوقت یسریا مثل آیسان اسلامی میان میگن ایول به مردای ایرانی که پرچممونو بردن بالا و ۱۴M احمق تر از خودش فالوش دارن اینکه دیگه مثل تتلو هم نیست که بگین نهه ما فقط آهنگاش و صداشو دوست داریم طرفدار عقایدش نیستیم🤦‍♀️🤦‍♀️ ]

@berkeh27 •••👩🏻‍🦯‍➡️ ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

‏میتونی با یکم تلاش هزینه ظاهر آدما رو عوض کنی با چندتا کلاس تراپی رفتار و اخلاقشون رو عوض کنی تنها چیزی توی آدما هیچ وقت عوض نمیشه ذاتشونه...

@berkeh27 •••🧙🏻 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

من اگه تهه چاهم بیوفتم..
باز پامیشم میگم خودم پریدم!
خوشم نمیاد واسه شکست هام بهونه بیارم..

@berkeh27 •••😼 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

خانومم معده درد شدیدی گرفت. هر چقدر مسکن بود بهش تزریق کردن ولی دردش تسکین پیدا نکرد. پزشک شیفت تصمیم به تزریق داروی مخدر گرفت! منتها قبلش گفت چون خانوم شما مدت‌هاست داروی مسکن نخورده احتمالا اثر مخدر، هوشیاریش رو تا حد نزدیک به بیهوشی یا هذیان پایین میاره!

همین هم شد. فقط چند دقیقه بعد تزریق همسرم دیگه نمی‌دونست کیه و کجاست. به سختی رضایت دادم و آوردمش خونه. هیچ‌کدوم از ما رو نمی‌شناخت. نه من. نه پسرم علی. دخترم ‎بهار که بخاطر امتحان نتونسته بود بیاد بیمارستان و در منزل بود. اومد به استقبالمون و زد زیر گریه. یه دفعه خانومم در همون حالت نیمه هوشیار به بهار گفت مگه تو امتحان نداری؟ برو بشین پای درسِت!

ای بختت نسوزه دختر که مامانت در حالت بیهوشی هم امتحان تو رو یادشه :))

@berkeh27 •••🦔 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

«آهن آلات، ضایعات خریداریم»

@berkeh27 •••💁🏻‍♀ ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

امید، شاید
در صفحه ی بعدی باشد!
کتاب را نبند...

@berkeh27 •••💚 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

‏آمیزاد به این نشدن‌های کوچیک که فکر می‌کنه خیلی طفلی می‌شه. با خودت میگی «به کجای این دنیا بر می‌خورد؟» و های‌های گریه‌ می‌کنی.

@berkeh27 •••🩸 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

راننده اسنپی که میگه سفر رو لغو کن تا کمیسیون ندم :)

@berkeh27 •••🧌 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

هرچی بزرگتر می‌شی بی‌سروصداتر و آروم‌تر می‌شی. چون به این درک می‌رسی که هیچ کدوم از این مزخرفات زندگی هیچ اهمیتی ندارن و بالأخره آرامش رو احساس می‌کنی 🤍

@berkeh27 •••🌺 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

اسم اکانت اسنپم رو با اسم داداشم گذاشتم و چند بار پیش اومده که راننده پرسیده و من احساس خطر کردم گفتم برادرم برام اسنپ گرفته و داره چک میکنه سالم برسم. بعداز این جمله همشون خفه میشن و دیگه حتی حرف نمیزنن باهام. امتحان کنین شاید جایی باعث شه نجات پیدا کنین.

@berkeh27 •••🫶 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

*
با نظرشون موافقید…؟

@berkeh27 •••⚖ ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

دوره غمت هم تموم میشه عزیزم، با آدم‌های جدید آشنا میشی، کارهای جدید میکنی، تجربه‌های جدید برات پیش میان و مسیرت کم کم عوض میشه، دور میشی از غمت، دور میشی از تاریکی، زیاد نگرانش نباش.

@berkeh27 •••🍹 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

چند وقته عکسهای قدیمیم رو که میبینم بجای اینکه بگم چقدر زشت بودم میگم؛
نگا اون موقع ها چه چشمام میخندیدن

@berkeh27 •••🤿 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

یادت نره:
لذت زندگی رو وقتی می‌فهمی که بهش فرصت بدی خودش رو نشون بده. همیشه کنترل‌گر بودن، در رو به روی شگفتی‌ها می‌بنده. شاید خوشبختی همون‌جایی باشه که قرار نبوده باشی.
دقت کردی بعضی فرصتا وقتی اتفاق می‌افتن که تو ول کردی و زندگی رو راه دادی؟

راستی آخرین باری که یه چیز خوب بی‌هوا برات پیش اومد  کِی بود؟

@berkeh27 •••🌈 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

‏اتفاقاً پر توقع باشید
‏از این جهت که برای خودتون حد و مرز و فیلتر مشخص کنید و انتظارات به جا و متناسب با شرایطتتون داشته باشید
‏آدمی که استانداردی نداره هم قدرش دونسته نمیشه
‏هم باید منتظر بی احترامی و نادیده گرفته شدن باشه

@berkeh27 •••👁‍🗨 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ

باید ازت یاد گرفت سمای زیبا❤️

@berkeh27 •••🔆 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ