Forwarded from حرفتو ناشناس بهم بزن | Talk to Me Anonymously
#پیام_ناشناس
سلام
وقتتون بخیر
ممنون و خداقوت بابت محتوای کانالتون
خاطرات مربوط به شهدا رو اجازه داریم که نشر بدیم؟
البته نه به اسم خودمون
با این عنوان که دوست شهید روایت کردن
مثلاً خاطرات مربوط به آقا محمودرضا
متأسفانه چون خانواده شهید هم تو فضای مجازی حضور ندارن
زمینه تحریف فراهم شده و تو انتشار خاطرات به کتابشون بسنده کردیم و
منابع مورد اعتماد پیدا نمی کنیم
به همین دلیل به نظرم ابعاد شخصیتی شون درست تو ذهن بقیه جا نیفتاده...
@HarfBeManBot
سلام
وقتتون بخیر
ممنون و خداقوت بابت محتوای کانالتون
خاطرات مربوط به شهدا رو اجازه داریم که نشر بدیم؟
البته نه به اسم خودمون
با این عنوان که دوست شهید روایت کردن
مثلاً خاطرات مربوط به آقا محمودرضا
متأسفانه چون خانواده شهید هم تو فضای مجازی حضور ندارن
زمینه تحریف فراهم شده و تو انتشار خاطرات به کتابشون بسنده کردیم و
منابع مورد اعتماد پیدا نمی کنیم
به همین دلیل به نظرم ابعاد شخصیتی شون درست تو ذهن بقیه جا نیفتاده...
@HarfBeManBot
حرفتو ناشناس بهم بزن | Talk to Me Anonymously
#پیام_ناشناس سلام وقتتون بخیر ممنون و خداقوت بابت محتوای کانالتون خاطرات مربوط به شهدا رو اجازه داریم که نشر بدیم؟ البته نه به اسم خودمون با این عنوان که دوست شهید روایت کردن مثلاً خاطرات مربوط به آقا محمودرضا متأسفانه چون خانواده شهید هم تو فضای مجازی حضور…
سلام علیکم
به شرط قربة إلى الله مشکلی نداره.
یاعلی
به شرط قربة إلى الله مشکلی نداره.
یاعلی
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
روزی روزگاری خانطومان....
مثل امروزی
عجب دری از خانطومان باز شد
به عرشِ خدا
امیر سیاوشی پر کشید، وقتی گلوله چشمش رو به رویِ علمدار باز کرد،
اسماعیل کریمی پرکشید، وقتی کنار دیوار افتاد و بوی مادر پیچید تو خالدیه،
حمیدرضا اسداللهی پرکشید، وقتی پشت اون چهاردیواری اینقدر ازش خون رفت که امامرضا اومد بالای سرش.
حاج عباسعلی علیزاده پرکشید، وقتی پشت اون انبار سنگر گرفته بود تا بچه ها دور نخورن، ولی خودش تک تک گلوله ها رو خورد و با دستای خانم سه ساله سیراب شد.
امیر لطفی پر کشید، وقتی پشت در اون خونه نارنجک ترکید و امیر تو آغوش امیرالمؤمنین افتاد.
عبدالحسین یوسفیان پرکشید، وقتی تیرها تو بدنش جا گرفتن و آروم و بیصدا سرش رو گذاشت تو دامن خانم حضرت زینب.
سجاد عفتی پرکشید، وقتی که تیرها به پهلوش نشست و به اسماعیل گفت داداش منم دارم میرم به بچه ها بگو حلالم کنن...وقتی لحظهی آخر سرش رو بلند کرد و به سیدالشهداء سلام داد و جواب شنید...
اسماعیل پر گرفت، وقتی که پهلوش شکست،تنش سوخت و پاهاش رو با دو تا بال عوض کرد...
عجب دری باز شده بود از خانطومان...
عجب بچههایی از اون در رد شدن...رو سفید.
#خانطومان
#خالدیه
#در_بهشت
#یلدا
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدامیرسیاوشی
#شهید_اسماعیل_کریمی
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#شهید_عباسعلی_علیزاده
#شهیدامیر_لطفی
#شهید_عبدالحسین_یوسفیان
#شهیدسجادعفتی
#اسماعیل
#جانبازقطع_نخاع_امیرحسین_حاجی_نصیری
آقای برادر
دلم
برات
تنگ
شده...
کاش بازم باهم باشیم
#اینجا_فرمانده_کیه؟
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
روزی روزگاری خانطومان....
مثل امروزی
عجب دری از خانطومان باز شد
به عرشِ خدا
امیر سیاوشی پر کشید، وقتی گلوله چشمش رو به رویِ علمدار باز کرد،
اسماعیل کریمی پرکشید، وقتی کنار دیوار افتاد و بوی مادر پیچید تو خالدیه،
حمیدرضا اسداللهی پرکشید، وقتی پشت اون چهاردیواری اینقدر ازش خون رفت که امامرضا اومد بالای سرش.
حاج عباسعلی علیزاده پرکشید، وقتی پشت اون انبار سنگر گرفته بود تا بچه ها دور نخورن، ولی خودش تک تک گلوله ها رو خورد و با دستای خانم سه ساله سیراب شد.
امیر لطفی پر کشید، وقتی پشت در اون خونه نارنجک ترکید و امیر تو آغوش امیرالمؤمنین افتاد.
عبدالحسین یوسفیان پرکشید، وقتی تیرها تو بدنش جا گرفتن و آروم و بیصدا سرش رو گذاشت تو دامن خانم حضرت زینب.
سجاد عفتی پرکشید، وقتی که تیرها به پهلوش نشست و به اسماعیل گفت داداش منم دارم میرم به بچه ها بگو حلالم کنن...وقتی لحظهی آخر سرش رو بلند کرد و به سیدالشهداء سلام داد و جواب شنید...
اسماعیل پر گرفت، وقتی که پهلوش شکست،تنش سوخت و پاهاش رو با دو تا بال عوض کرد...
عجب دری باز شده بود از خانطومان...
عجب بچههایی از اون در رد شدن...رو سفید.
#خانطومان
#خالدیه
#در_بهشت
#یلدا
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدامیرسیاوشی
#شهید_اسماعیل_کریمی
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#شهید_عباسعلی_علیزاده
#شهیدامیر_لطفی
#شهید_عبدالحسین_یوسفیان
#شهیدسجادعفتی
#اسماعیل
#جانبازقطع_نخاع_امیرحسین_حاجی_نصیری
آقای برادر
دلم
برات
تنگ
شده...
کاش بازم باهم باشیم
#اینجا_فرمانده_کیه؟
@bi_to_be_sar_nemishavadd
❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
.آخرِ شب! ۳ ماه مانده به عید
گوشه یِ خانه روی تختِ سفید
طبقِ عادت فقط خبر می دید...
زخم خورده! درازکِش! بی حال!
"یک اباالفضلِ داخل گودال"
سیصد و شصت و پنج روزِ یِ سال
در فضایی کُشنده و سنگین
بوی باروت و گوشت و بنزین
لاشه یِ داغ چند تا ماشین
پُشتِ هم داشت هِی خبر می داد...
انفجار شدید در بغداد؟!
که پدر با دَهان! زمین افتاد
سرِ جَدّت پدر! پدر! پاشُو
دیگر افتادم از کمر! پاشُو
یک دروغ است این خبر! پاشُو
به خدای خودَش قسم! زنده ست
"حاج قاسم هنوز هم زنده ست"
و علمدار این حرم زنده ست
دستِ از مُچ بریده! انگشتر!
صورت خیسِ مُجریان خبر
رفتنش را نمی کنم باور
ولی انگار واقعیت داشت
قصّه اینبار واقعیت داشت
کوچِ سردار! واقعیت داشت
مَست شد ساقی و پیاله شکست!
بغض چندین و چند ساله شکست
شیشه ها را صدای ناله شکست!
حیفِ او بود مثل ما بِرود!
آرزو داشت تا خدا برود
اِرباً اِربا و سر جدا برود
همه ی عمر! خالصانه دوید
جُز شهادت نبود حقِّ ش.ه.ی.د !
آخرش هم به آنچه خواست رسید
ترس دارم قلم دوتا بشود
پایِ شعرم به روضه وا بشود
"پدرم پا نداشت! پا بشود"
#قاسم
#حسین_خزائی
#قربة_الی_الله
.آخرِ شب! ۳ ماه مانده به عید
گوشه یِ خانه روی تختِ سفید
طبقِ عادت فقط خبر می دید...
زخم خورده! درازکِش! بی حال!
"یک اباالفضلِ داخل گودال"
سیصد و شصت و پنج روزِ یِ سال
در فضایی کُشنده و سنگین
بوی باروت و گوشت و بنزین
لاشه یِ داغ چند تا ماشین
پُشتِ هم داشت هِی خبر می داد...
انفجار شدید در بغداد؟!
که پدر با دَهان! زمین افتاد
سرِ جَدّت پدر! پدر! پاشُو
دیگر افتادم از کمر! پاشُو
یک دروغ است این خبر! پاشُو
به خدای خودَش قسم! زنده ست
"حاج قاسم هنوز هم زنده ست"
و علمدار این حرم زنده ست
دستِ از مُچ بریده! انگشتر!
صورت خیسِ مُجریان خبر
رفتنش را نمی کنم باور
ولی انگار واقعیت داشت
قصّه اینبار واقعیت داشت
کوچِ سردار! واقعیت داشت
مَست شد ساقی و پیاله شکست!
بغض چندین و چند ساله شکست
شیشه ها را صدای ناله شکست!
حیفِ او بود مثل ما بِرود!
آرزو داشت تا خدا برود
اِرباً اِربا و سر جدا برود
همه ی عمر! خالصانه دوید
جُز شهادت نبود حقِّ ش.ه.ی.د !
آخرش هم به آنچه خواست رسید
ترس دارم قلم دوتا بشود
پایِ شعرم به روضه وا بشود
"پدرم پا نداشت! پا بشود"
#قاسم
#حسین_خزائی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
از دامن زن، مرد به معراج میرسد...
#مادر
#رضی
#سیدرضی
رفتند خسروان گهر بخش زیر خاک
از ما نصیبشان رضی الله عنهم است
این ماهِ رجب، پیشِ مولا امیرالمؤمنینی سیدِ رَضی، سرباز خانم زینب سلام اللهعلیها...
رضی! روز محشر علی ساقی است
مکن ترک می تا نفس باقی است...
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهید_راه_قدس
#شهید_سیدرضی_موسوی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
از دامن زن، مرد به معراج میرسد...
#مادر
#رضی
#سیدرضی
رفتند خسروان گهر بخش زیر خاک
از ما نصیبشان رضی الله عنهم است
این ماهِ رجب، پیشِ مولا امیرالمؤمنینی سیدِ رَضی، سرباز خانم زینب سلام اللهعلیها...
رضی! روز محشر علی ساقی است
مکن ترک می تا نفس باقی است...
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهید_راه_قدس
#شهید_سیدرضی_موسوی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
😢2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
بیست و هشتمِ و دی ماهِ یکهزار و چهارصد و دو
محمودرضا
ده سال شد
و
به خودت قسم
ما را به سخت جانیِ خود
این گمان نبود...
#مرا_ببخش
#برادر
#رفیق
#محمود
#تبریز
#وادی_رحمت
#یه_عمر_که_رفتی
#یه_عمر_که_تنهام
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمودرضابیضائی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
به هجران سخت باشد زندگانی
به امید تو کردم سخت جانی....
#قربة_الی_الله
بیست و هشتمِ و دی ماهِ یکهزار و چهارصد و دو
محمودرضا
ده سال شد
و
به خودت قسم
ما را به سخت جانیِ خود
این گمان نبود...
#مرا_ببخش
#برادر
#رفیق
#محمود
#تبریز
#وادی_رحمت
#یه_عمر_که_رفتی
#یه_عمر_که_تنهام
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمودرضابیضائی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
به هجران سخت باشد زندگانی
به امید تو کردم سخت جانی....
😢3
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
وصالت، ای ز جان خوشتر، بیابم عاقبت روزی
ولی ار زنده بگذارد فراقت روزکی چندم...
.
.
مطمئنم که اومدن استقبالت،
حامد رو میگم
محمودرضا رو
مطمئنم که مرتضی دستت رو گرفته و بلندت کرده
مطمئنم محمد اومده و بهت خوشآمد گفته...
مطمئنم حامد سفت بغل کردتت...
مطمئنم دور هم جاتون عالیه
حالتون میزونه
مطمئنم شب جمعهها دیگه کربلایی
مطمئنم که زندهای
که
میبینی مرا
مطمئنم که هستی
آقایِ حسینِ شهادت.
#خوش_روزی
#دی_ماه
#دم_عشق
#شهادت
#حسین
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمرتضی_مسیب_زاده
#شهیدمحمودرضابیضائی
#شهیدحسین_محمدی
سودای تو خوش است و وصال تو خوشتر است
خوشتر ازین و آن چه بود؟ آنم آرزوست....
حسین!
سلام ما رو به بچه ها برسون....
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#قربة_الی_الله
وصالت، ای ز جان خوشتر، بیابم عاقبت روزی
ولی ار زنده بگذارد فراقت روزکی چندم...
.
.
مطمئنم که اومدن استقبالت،
حامد رو میگم
محمودرضا رو
مطمئنم که مرتضی دستت رو گرفته و بلندت کرده
مطمئنم محمد اومده و بهت خوشآمد گفته...
مطمئنم حامد سفت بغل کردتت...
مطمئنم دور هم جاتون عالیه
حالتون میزونه
مطمئنم شب جمعهها دیگه کربلایی
مطمئنم که زندهای
که
میبینی مرا
مطمئنم که هستی
آقایِ حسینِ شهادت.
#خوش_روزی
#دی_ماه
#دم_عشق
#شهادت
#حسین
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمرتضی_مسیب_زاده
#شهیدمحمودرضابیضائی
#شهیدحسین_محمدی
سودای تو خوش است و وصال تو خوشتر است
خوشتر ازین و آن چه بود؟ آنم آرزوست....
حسین!
سلام ما رو به بچه ها برسون....
@bi_to_be_sar_nemishavadd
❤4😢2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
رفتی و نام تو ز زبانم نمی رود
واندیشه تو از دل و جانم نمی رود
گر چه حدیث وصل تو کاری نه حد ماست
الا بدین حدیث زبانم نمی رود
تو شاهدی نه غایب ازیرا خیال تو
از پیش خاطر نگرانم نمی رود
گریم ز درد عشق و نگویم که حال چیست
کین عذر بیش با همگانم نمی رود
ذکر لب تو کرده ام ای دوست سالها
هرگز حلاوتش ز دهانم نمی رود
#حسین_شهادت
#حسام
#دی_ماه
#سفر_به_خیر
#سلام_ما_برسان
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهید_حسین_محمدی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#قربة_الی_الله
رفتی و نام تو ز زبانم نمی رود
واندیشه تو از دل و جانم نمی رود
گر چه حدیث وصل تو کاری نه حد ماست
الا بدین حدیث زبانم نمی رود
تو شاهدی نه غایب ازیرا خیال تو
از پیش خاطر نگرانم نمی رود
گریم ز درد عشق و نگویم که حال چیست
کین عذر بیش با همگانم نمی رود
ذکر لب تو کرده ام ای دوست سالها
هرگز حلاوتش ز دهانم نمی رود
#حسین_شهادت
#حسام
#دی_ماه
#سفر_به_خیر
#سلام_ما_برسان
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهید_حسین_محمدی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
جایی برای حرف نمیماند
وقتی که بیقراری و دلتنگی...
.
.
.
.
#ندیدن_حرمت_اعظم_مصائب_ماست
#اسمموصدابزن
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
جایی برای حرف نمیماند
وقتی که بیقراری و دلتنگی...
.
.
.
.
#ندیدن_حرمت_اعظم_مصائب_ماست
#اسمموصدابزن
@bi_to_be_sar_nemishavadd
❤1
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
میگفت حاج حسن طهرانی مقدم یه بار بهش گفته که خوابی دیده.
خواب دیده مُرده
و نکیر و منکر اومدن سراغش
و ازش پرسیدن تو کی هستی و تو دنیا چه کردی؟
حاج حسن میگه شروع کردم گفتن؛ من فلانیام پسر فلان، جوون بودم تو انقلاب، بعد هم تو جنگ، این کار و کردمو اون کار رو کردم . بعد جنگ سردار شدم، فرمانده شدم، رئیس شدم، مسئول شدم، اینو ساختم، اونو ساختم....
میگفت هر چی میگفتم،
نکیر و منکر یه چیزی جواب میدادن؛ اینو که واسه فلانی کردی، اونو که برای بهمانی کردی، اینو که اگه تو نمیکردی یکی دیگه میکرد، تو چی کار کردی واسه خدا...؟.
و هر چی فکر میکردم و جواب میدادم اونا میگفتن: برای خدا چی کار کردی؟ و با هر جواب غضبناکتر و وحشتناکتر میشدن تا اینکه آسمون اطرافم کامل سرخ شده بود و چهرهی نکیر و منکر کاملا برافروخته و ترس تمام وجود منو گرفته بود.
با خودم میگفتم ای خدا یعنی من هیچ کاری برای خود خود خود تو نکردم... که ناگهان یه چیزی به یادم اومد. یادم اومد که تنها کاری که برای خود خود خودش کردم، که خالی از ریا و منیت و غرور و.... فقط برای خودش بوده چی بود.
رو به نکیر و منکر با چهرهی گریون فریاد زدم، من برای حسینش گریه کردم.
تا این حرف رو زدم رنگ آسمون برگشت،چهرهی نکیر و منکر آروم شد و آتیش قلبم سرد...
.
.
خدایا
ما حسینت رو دوست داشتیم و داریم،
نمیگم به گریههای تو هیئتا که شاید اونجا هم واسه اینکه کسی ببینه تظاهر کردیم،
میگم به اون چند قطره اشکی که یه وقتا تنهایی پشت فرمون گوشه چشممون از یاد ابیعبدالله مینشست،
از گرفتگی گلو وقتی که داشتیم با نوزادِ تو بغلمون عشق میکردیم و از ته دل میخندیدیم به سراغمون میومد از یاد شش ماهه امام حسین.
از اشکی که هق هق میشد بعد از ایکنه موهای دخترمون رو داشتیم شونه میزدیم به یاد موهای سوخته سه ساله نازدانهی حسین...
خدایا
اونجاها
هیچ کسی نبود ما رو ببینه
ما
فقط
به عشقِ حسینت
دلمون میسوخت
اشکمون جاری میشد و تو رو صدا میزدیم.
ما هر دروغی که گفته باشیم
دوست داشتن حسینت رو دروغ نگفتیم.
ای به قربون حسینت که داغش و مصیبتش و عشقش هم اینجوری به دادمون میرسه.
آخ حسینِ فاطمه، به زینبت قسم
من تو رو دوست دارم...باور کن آقاجان...من، به تویی که همیشه روبرومی نمیتونم دروغ بگم...
شنیدهام که ز کوی تو میوزد بوئی
نشسته چشم براه گذار بوی توام
شنیدهام که ترا رحمتیست بیپایان
چهار چشم طمع دوخته بسوی توام
شنیدهام که بدان را به نیکوان بخشی
امید بسته و حیران خلق و خوی توام
ز خود اگرچه بدم نسبتم بتو نیکوست
سگم اگر چه ولی از سگان کوی توام
#حبالحسین
#جانم_حسین
#فدات_بشم
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
میگفت حاج حسن طهرانی مقدم یه بار بهش گفته که خوابی دیده.
خواب دیده مُرده
و نکیر و منکر اومدن سراغش
و ازش پرسیدن تو کی هستی و تو دنیا چه کردی؟
حاج حسن میگه شروع کردم گفتن؛ من فلانیام پسر فلان، جوون بودم تو انقلاب، بعد هم تو جنگ، این کار و کردمو اون کار رو کردم . بعد جنگ سردار شدم، فرمانده شدم، رئیس شدم، مسئول شدم، اینو ساختم، اونو ساختم....
میگفت هر چی میگفتم،
نکیر و منکر یه چیزی جواب میدادن؛ اینو که واسه فلانی کردی، اونو که برای بهمانی کردی، اینو که اگه تو نمیکردی یکی دیگه میکرد، تو چی کار کردی واسه خدا...؟.
و هر چی فکر میکردم و جواب میدادم اونا میگفتن: برای خدا چی کار کردی؟ و با هر جواب غضبناکتر و وحشتناکتر میشدن تا اینکه آسمون اطرافم کامل سرخ شده بود و چهرهی نکیر و منکر کاملا برافروخته و ترس تمام وجود منو گرفته بود.
با خودم میگفتم ای خدا یعنی من هیچ کاری برای خود خود خود تو نکردم... که ناگهان یه چیزی به یادم اومد. یادم اومد که تنها کاری که برای خود خود خودش کردم، که خالی از ریا و منیت و غرور و.... فقط برای خودش بوده چی بود.
رو به نکیر و منکر با چهرهی گریون فریاد زدم، من برای حسینش گریه کردم.
تا این حرف رو زدم رنگ آسمون برگشت،چهرهی نکیر و منکر آروم شد و آتیش قلبم سرد...
.
.
خدایا
ما حسینت رو دوست داشتیم و داریم،
نمیگم به گریههای تو هیئتا که شاید اونجا هم واسه اینکه کسی ببینه تظاهر کردیم،
میگم به اون چند قطره اشکی که یه وقتا تنهایی پشت فرمون گوشه چشممون از یاد ابیعبدالله مینشست،
از گرفتگی گلو وقتی که داشتیم با نوزادِ تو بغلمون عشق میکردیم و از ته دل میخندیدیم به سراغمون میومد از یاد شش ماهه امام حسین.
از اشکی که هق هق میشد بعد از ایکنه موهای دخترمون رو داشتیم شونه میزدیم به یاد موهای سوخته سه ساله نازدانهی حسین...
خدایا
اونجاها
هیچ کسی نبود ما رو ببینه
ما
فقط
به عشقِ حسینت
دلمون میسوخت
اشکمون جاری میشد و تو رو صدا میزدیم.
ما هر دروغی که گفته باشیم
دوست داشتن حسینت رو دروغ نگفتیم.
ای به قربون حسینت که داغش و مصیبتش و عشقش هم اینجوری به دادمون میرسه.
آخ حسینِ فاطمه، به زینبت قسم
من تو رو دوست دارم...باور کن آقاجان...من، به تویی که همیشه روبرومی نمیتونم دروغ بگم...
شنیدهام که ز کوی تو میوزد بوئی
نشسته چشم براه گذار بوی توام
شنیدهام که ترا رحمتیست بیپایان
چهار چشم طمع دوخته بسوی توام
شنیدهام که بدان را به نیکوان بخشی
امید بسته و حیران خلق و خوی توام
ز خود اگرچه بدم نسبتم بتو نیکوست
سگم اگر چه ولی از سگان کوی توام
#حبالحسین
#جانم_حسین
#فدات_بشم
@bi_to_be_sar_nemishavadd
❤1😢1
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
ما را سری ست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم، بر آن سریم
.
.
سلام محمودرضا
اومدم که بگم
والله فراق، ثم الله فراق...
.
.
.
روزت مبارک عزیز
به حرمت لحظه لحظه هایی که با تو داشتم
تنهام نذاریا......
#محمود
#رفیق
#برادر
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمودرضابیضائی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#قربة_الی_الله
ما را سری ست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم، بر آن سریم
.
.
سلام محمودرضا
اومدم که بگم
والله فراق، ثم الله فراق...
.
.
.
روزت مبارک عزیز
به حرمت لحظه لحظه هایی که با تو داشتم
تنهام نذاریا......
#محمود
#رفیق
#برادر
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمودرضابیضائی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
❤3
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
.
اینک دلتنگِ توام اقرار میخواهد مگر!!؟
.
.
.
آخرین بازدید، خیلی وقت پیش....
.
.
.
مرتضی....مرتضی....مرتضی.... آه
.
یادگار بهترین روزها
سلام
در جریان باش که
سلام من برسان ای صبا به یار و بگو
که سعدی از سر عهد تو برنخاست هنوز...
.
دلم برات تنگ شده.....
#مسيب
#رفیق
#برادر
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمرتضی_مسیب_زاده
یادت کردم، ویژه
یادم کن، گاهی
بیست و پنجم بهمن ماه یکهزار و چهارصد و دو
به همین زودی...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#قربة_الی_الله
.
اینک دلتنگِ توام اقرار میخواهد مگر!!؟
.
.
.
آخرین بازدید، خیلی وقت پیش....
.
.
.
مرتضی....مرتضی....مرتضی.... آه
.
یادگار بهترین روزها
سلام
در جریان باش که
سلام من برسان ای صبا به یار و بگو
که سعدی از سر عهد تو برنخاست هنوز...
.
دلم برات تنگ شده.....
#مسيب
#رفیق
#برادر
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمرتضی_مسیب_زاده
یادت کردم، ویژه
یادم کن، گاهی
بیست و پنجم بهمن ماه یکهزار و چهارصد و دو
به همین زودی...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
❤1👍1
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
.
میروی؟ باشد، ولی رسم است هنگامِ وداع
یکدگر را گرم میگیرند یاران در بغل
هیچی دیگه
همین
روزتون مبارک بچه ها
و
مصرع دوم مونده به دلم.....
#محمد
#حسین
#اولین_دیدار
#حسین_شهادت
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمدمعافی
#شهیدحسین_محمدی
بمونه به یادگار از یه بیست و پنجم بهمن ماه
البته اینبار هزار و چهارصد و دو
به امید دیدار بچه ها...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#قربة_الی_الله
.
میروی؟ باشد، ولی رسم است هنگامِ وداع
یکدگر را گرم میگیرند یاران در بغل
هیچی دیگه
همین
روزتون مبارک بچه ها
و
مصرع دوم مونده به دلم.....
#محمد
#حسین
#اولین_دیدار
#حسین_شهادت
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمدمعافی
#شهیدحسین_محمدی
بمونه به یادگار از یه بیست و پنجم بهمن ماه
البته اینبار هزار و چهارصد و دو
به امید دیدار بچه ها...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
😢5
Forwarded from 🌹سنگر نوشته🌹
باسمک یا مطلق الاساری
(اطلاعیه شماره یک)
در آستانه یکمین سالگرد اسارت برادر عزیزی از مدافعان حرم و وطن به دست دشمن ، بر آنیم که با سیل دعا همه موانع را از سر راه خلاصی این نوکر اهل بیت علیهم السلام بَرکَنیم و در اطاعت از فرمان ربوبی «وابتغوا الیه الوسیله » با توسل به این خاندان اهل کَرَم گره ها را باز کرده و بند از این اسارت بگشاییم،
نخستین گام در این طریق نورانی، ختم صلوات و سوره حمد هدیه به ساحت قدسی خانم حضرت ام البنین سلام الله علیها است و شما را نیز به مشارکت در این امر خیر دعوت می کنیم.
اللهم فک کل اسیر
(اطلاعیه شماره یک)
در آستانه یکمین سالگرد اسارت برادر عزیزی از مدافعان حرم و وطن به دست دشمن ، بر آنیم که با سیل دعا همه موانع را از سر راه خلاصی این نوکر اهل بیت علیهم السلام بَرکَنیم و در اطاعت از فرمان ربوبی «وابتغوا الیه الوسیله » با توسل به این خاندان اهل کَرَم گره ها را باز کرده و بند از این اسارت بگشاییم،
نخستین گام در این طریق نورانی، ختم صلوات و سوره حمد هدیه به ساحت قدسی خانم حضرت ام البنین سلام الله علیها است و شما را نیز به مشارکت در این امر خیر دعوت می کنیم.
اللهم فک کل اسیر
❤7
از هـر کـرانـه تـیـرِ دعـا کردهام روان
بـاشـد کـز آن مـیـانـه یـکی کارگـر شــود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
الرحمن الرحیم
مالک یوم الدين
ایاک نعبد و ایاک نستعین
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
غیر المغضوب علیهم
ولاالضالین......
بـاشـد کـز آن مـیـانـه یـکی کارگـر شــود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
الرحمن الرحیم
مالک یوم الدين
ایاک نعبد و ایاک نستعین
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
غیر المغضوب علیهم
ولاالضالین......
❤6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
از پی دیدن رخت همچو صبا فتادهام
خانه به خانه در به در، کوچه به کوچه کو به کو
میرود از فراق تو خون دل از دو دیدهام
دجله به دجله یم به یم، چشمه به چشمه جو به جو
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان
رشته به رشته نخ به نخ، تار به تار پو به پو
صلی الله علیک یا ابا عبدالله....
#شب_جمعه
ما رو حرم ارباب یاد کنید........
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#قربة_الی_الله
گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
از پی دیدن رخت همچو صبا فتادهام
خانه به خانه در به در، کوچه به کوچه کو به کو
میرود از فراق تو خون دل از دو دیدهام
دجله به دجله یم به یم، چشمه به چشمه جو به جو
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان
رشته به رشته نخ به نخ، تار به تار پو به پو
صلی الله علیک یا ابا عبدالله....
#شب_جمعه
ما رو حرم ارباب یاد کنید........
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
@bi_to_be_sar_nemishavadd
❤2👍1
Forwarded from كشكول ناےِ نِے
..با صدای در، به خودم اومدم! جواد بود، گفت کار بهمون خورده و باید آماده شیم! يه ياعلی گفتم و از خونه زدم بیرون.
بارون میومد، ولی نه مثل بارونای پاییزی حلب! اونقدری که یه نم ملایم رو زمین بندازه و با بوی خاک نمناک فقط دلبری کنه.
جواد گفت دم در، تو ماشین یکی منتظرته. نزدیک ماشین شدم، چشمام چهارتا شد از کسی که میدیدم..!
ریش نیمهبلند و لبخند ژکوند روی صورتی که الان دیگه خیلی استخونی شده؛ ترکیب غریبی رو رقم زده بود.
بی اختیار و بدون حتی یه کلمه حرف! محکم گرفتمش تو بغلم و قد یه سال دلتنگی و نگرانی و دلهره فشارش دادم و اشک ریختم ..
بارون شدید شد،
صورتمو خیس کرد،
همچین که اومدم با گوشه آستین صورتمو خشک کنم، متوجه شدم بارون انقدری شدید بوده که بالش زیر سرم رو کلا خیس کرده . .
.
.
.
ما دلمون برا رفیق اسیرمون تنگ شده
ما یکساله داریم سخت نفس میکشیم وقتی بهش فکر میکنیم
ما
یکساله
گاه و بیگاه
داریم خوابشو میبینیم ..
__
لطفا دعا کنید بحق موسیبنجعفر ع
همین زودیا خبر رهاییشو بشنویم.
بارون میومد، ولی نه مثل بارونای پاییزی حلب! اونقدری که یه نم ملایم رو زمین بندازه و با بوی خاک نمناک فقط دلبری کنه.
جواد گفت دم در، تو ماشین یکی منتظرته. نزدیک ماشین شدم، چشمام چهارتا شد از کسی که میدیدم..!
ریش نیمهبلند و لبخند ژکوند روی صورتی که الان دیگه خیلی استخونی شده؛ ترکیب غریبی رو رقم زده بود.
بی اختیار و بدون حتی یه کلمه حرف! محکم گرفتمش تو بغلم و قد یه سال دلتنگی و نگرانی و دلهره فشارش دادم و اشک ریختم ..
بارون شدید شد،
صورتمو خیس کرد،
همچین که اومدم با گوشه آستین صورتمو خشک کنم، متوجه شدم بارون انقدری شدید بوده که بالش زیر سرم رو کلا خیس کرده . .
.
.
.
ما دلمون برا رفیق اسیرمون تنگ شده
ما یکساله داریم سخت نفس میکشیم وقتی بهش فکر میکنیم
ما
یکساله
گاه و بیگاه
داریم خوابشو میبینیم ..
__
لطفا دعا کنید بحق موسیبنجعفر ع
همین زودیا خبر رهاییشو بشنویم.
😢6❤1
