Telegram Web Link
مثل درختی که
به سوی آفتاب قد می‌کشد،
همه وجودم دستی شده است
و همه دستم خواهشی:
خواهشِ تو...

احمد_شاملو
« قهر ، قهر ، تا روزِ قیامت »
این زیباترین دروغِ کودکی هایمان بود
قرار بود مثلاً دلخوریِ مان تا ابد کِش بیاید
اما با یک «ببخشید» سر و تهِ قضیه هم می‌آمد
و دوباره مشغولِ بازی می شدیم !
انگار هم نه انگار ، که قهر کرده بودیم !
بچگی ها ، در همین سادگی اش قشنگ بود
امان از این بزرگ شدن . . .
امان از این قهر هایِ بی صدایِ طولانی !
حالا قهرِ مان را جار نمی زنیم !
خیرِ سرِمان مثلاً متمدن شده ایم . . .
خیلی بی صدا می رویم
اما برای همیشه . . .
اما بدونِ بازگشت ‌‌. . .
دلمان هم خوش است که بزرگ شده ایم !
همه‌ی ما رنج دیده ایم
و قامتِ صبرمان،
شاید کمی خمیده تر از روزهای نخست زیستن باشد.
درونِ هر یک از ما جنگی ست که از آن بی‌خبریم؛
با زخم هاي هم مهربان تر باشیم...

آیسان_روحنواز
Khoob Shod
Homayoun Shajarian
❤️‍🩹🫂
.
خواستنت!
موسیقی شادیست ...
میان ازدحام نت های سنگین
و من !

تک‌ نوازنده خبره ای که آهنگ ِ عشق را  هر روز از نو ، میان نت های غم کشف میکند.

حکم نور داری ، برای آفتابگردان
حکم دیوار ، برای پیچک
و حکم باران ، برای خاک!
ببار تا باشم
بنشین تا باشم
باش تا باشم...


سارگل_حسینی
Mirage
Adam Hurst
موسیقی با چشمانِ بسته …
شبت بخیر / دلت آروم


آرامش،
هنر نپرداختن
به مسائلی‌ست
که حل کردنش سهم خداست.
اوضاع اینجوری نمی‌مونه رفیق
🫂🤍🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت: حاضری الان تو خیابان دست فروشی کنی؟
گفتم: آره
گفت: چی میفروشی ؟
گفتم: گل رُز قرمز 🌹با یک پاپیون سرخابی🎀 به ساقه اش و یک کارت🏷 که رویش نوشته باشه
(این گل را به خودم هدیه میکنم)
گفت: همین الان من ازت یکی میخرم

با خودم گفتم چقدر هممون یک گل رز قرمز با عشق به خودمان بدهکاریم، پس حتما یکی اش هم به خودم هدیه میدم🤍🦋
خاطره ى خوب كسى شو!
حتى اگر قرار بر
هميشه ماندن نيست،
آنی شو
كه وقتى در ذهنش آمدى،
چشمانش تو را لو بدهند!



صابر ابر
آهای آیندگان، شما که از دل توفانی بیرون می‌جهید
که ما را بلعیده است.
وقتی از ضعف‌های ما حرف می‌زنید
یادتان باشد
که از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.
به یاد آورید که ما بیش از کفش‌هامان کشور عوض کردیم
و میدان‌های جنگ طبقاتی را با یأس پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب می‌دانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل می‌کند.
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن می‌کند.
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوری کنید!

برتولت_برشت
Khiyal
Erfan Tahmasbi
❤️‍🩹⭐️🫧
اي تپش هاي تـن سوزان من
آتشي در سـايهء مــژگان من

اي ز گنـــدمزارهــا سرشارتر
اي ز زرين شاخــه ها پر بارتر

اي در بگشوده بر خورشيدها
در هجــوم ظلــمت ترديــدها

با توام ديگر ز دردي بيم نيست
هست اگر، جزدردخوشبختيم نيست

فروغ_فرخزاد
زنان اگر مجبور شوند، روی ديوارهای زندان آسمان آبی را نقاشی خواهند کرد. اگر پارچه‌های زخم بندی سوزانده شود، پارچه‌های بيشتری خواهند بافت. اگر خرمن‌ها نابود شوند، بذرهای بيش‌تری خواهند پاشيد. آنجا که دری نيست، زنان در خواهند ساخت و آن را باز خواهند کرد و از آن عبور خواهند کرد و به راه‌های جديد و زندگی‌های جديد گام خواهند نهاد.

کلاریسا پینکولا اِستِس
Hayedeh - Jado
@Duchar
دل غمگین منو باز تو آروم می‌کنی
می‌شکنه طلسم غم آخه جادو می‌کنی ❤️‍🩹
من از این شهر پُر آشوب
فقط آرامش میخواستم وعشق....
میخواستم آرام زندگی کنم واز نفرت
دور باشم
میخواستم شادباشم و با دستانم
آرزوهایم را محکم نگهدارم آرزوهایی که
بر باد رفت

من ازشهر دوری آمده بودم
دستانم بوی یاس میداد و لبانم طعم
عسل
قلبم پُراز عشق بود و آغوشم پُر از
حرارت سوزان خورشید
ودوست داشتنم بی ریا

من از شهر دور آمده بودم
اینجا برای من جای ترسناکی شده واز
آدمهایش میترسم
آدمهایی که با عشق بیگانه اند و
ازمهربانی دور
آدمهایی که دل شکستن برایشان
تفریح شده و دروغ نُقل و نبات
و آدم ها ، آه......آدم ها؛
موجودات بیگانه ای که هرگز نخواهم
شناخت.......


مینو_پناهپور

بگذار که هریک از ما
راه خود رویم
من رو به سوی تو
و تو رو به سوی من...

جبران_خلیل_جبران
دوستت دارم هایم
به اندازه ی قعر اقیانوس هاست و
به بلندای آسمان ها
آنقدر ژرف و عمیق است که
دیگر نمی دانم چه مقیاس و اندازه ای را
برای آن در نظر بگیرم
یک حس ناب و بی مثال
که مثال زدنش کاری بس دشوار است ؛
دوست داشتن تو را با تمام
تارو پود و یاخته ها و
سلول به سلول تنم
حس می کنم
آن گونه به من حس غرور می دهد که نگو
آن قدر روح و تنم را می نوازد
که حس می کنم فاتح تمام روح تو
در کالبد تن خویشم...


زهرا_اسلامی
بالاخره در زندگی هر آدمی ؛
یک نفر پیدا می‌شود که بی مقدمه آمده ، مدتی مانده ، قدمی زده و بعد اما بی‌هوا غیبش زده و رفته ...!
آمدن و ماندن و رفتن آدم‌ها مهم نیست ...
اینکه بعد از روزی روزگاری، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید، آن شخص چگونه توصیفت می‌کند مهم است ...
اینکه بعد از گذشت چند سال، چه ذهنیتی از هم دارید مهم است ...
اینکه آن ذهنیت مثبت است یا منفی ...
اینکه تو را چطور آدمی شناخته، مهم است !
منطقی هستی و می‌شود روی دوستی‌ات حساب کرد ؟
می‌گوید دوست خوبی بودی برایش یا مهم‌ترین اشتباه زندگی‌اش شدی ...؟
اینکه خاطرات خوبی از تو دارد یا نه برعکس
اینکه رویایی شدی برای زندگی‌اش یا نه درسی شدی برای زندگی ...؟
به گمانم ذهنیتی که آدم‌ها از خود برای هم به یادگار می‌گذارند، از همه چیز بیشتر اهمیت دارد ...
وگرنه همه آمده‌اند که یک روز بروند ...!

صمد بهرنگی
برخیز که جان است و
جهان است و جوانی
خورشید برآمد بنگر نورفشانی
هر سوی نشانی است ز مخلوق به خالق
قانع نشود عاشق بی‌دل به نشانی

مولانا


سلام صبح بخیر
امروزتون مملو از شادی و آرامش و مهر‌
2025/07/02 03:06:15
Back to Top
HTML Embed Code: